پدر , مادر , معلم مرا خوب تربيت كنيد

سيد حسن موسوي راد لاهيجي

- ۶ -


درس سخاوت و سيادت به كودكانتان بدهيد.
سخاوت و بخشش ، صفت پسنديده اى است كه مادر به خوبى مى تواند در دستور كار تربيتى خود براى فرزندش قرار دهد، مثلا، به او دستور دهد از خوردنى و اسباب بازى يا ميوه و هر چيز مناسبى كه در دست دارد به همبازيها و همكلاسيها و ديگران بدهد تا با اين نوع بذل و بخشش ، خصلت سخاوت بخود بگيرد و حس تعاون و كمك به همنوعان را در روحيه او پرورش دهد و زنده كند و از هر چه بخل و فرومايگى است او را حفظ نمايد و اخلاق سيادت و بزرگوارى و احراز شخصيت ، متانت و مناعت طبع ، صداقت و امانتدارى و وفاى به عهد و هر صفت برجسته اخلاقى و اسلامى و انسانى را براى كودك درسى الزامى قرار دهد. كه پدر و مادر در سنين طفوليت اين درسها را در خانه و محيط گرم خانواده به كودك بياموزند و از دنائت و پستى طبع و اوصاف زشت و كارهاى خلاف اخلاق و اظهار هرگونه خشونت و پرخاشگرى ، دروغ ، افتراء و هر صفت زشت و بد و حرام را مادر بايد از روح و روان كودكان پاك و دور سازد و نيز صحنه هاى زننده و وقيحانه از كارهاى زشت مثل فحاشى و دعوا با همسايه و همخانه و يا پرخاشگرى را با همسر و اعضاى خانواده يا ديگرن در حضور كودك خويش انجام ندهند و هر چيز بد را از چشم و گوش و ديد و شنيد فرزندان دور سازند و محيط زندگى ايشان و محور وجود فرزندان از حركات زشت ، پاك نمايند و روحيه پاك و اصالت و نجابت ، فطرت پاك اسلامى و توحيدى وى را همچنان تقويت نمايند.
بلى اولين معلم كودك مادر است ، كه او بهتر از هر كس مى تواند در محيط سالم منزل كودكانش را به نحو احسن تربيت كند و قدرت دارد كارهاى زشت و بى فضيلتى را از محيط زيست بچه ها دور سازد. بلى ! با اجراى اين دستورالعمل اسلامى و تربيتى است كه اين مادر بهشتى و وظيفه شناس بهشت را براى كودكانش در زير قدمهاى خود دارد.
نوابغ عالم چگونه پروريده شده اند؟
مسائل و قصص و مطالبى كه نمايانگر تربيت صحيح و فوق العاده آموزش و پرورش منظم و فوق برنامه است . و سهم تربيتى والدين و حسن امر خير ايشان را تبلور خاص مى بخشد.
و اينك به عنوان حسن ختام در اين كتاب حالات كودكى حضرت بقية اللّه الاعظم امام عصر عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف به نظر شما خوانندگان محترم مى رسد.
امام زمان از كودكى صاحب امر دنيا و آخريت بود:
بى ترديد يكى از نوابغ بزرگ عالم حضرت مهدى امام عصر ارواحنا فداه مى باشد وجود مبارك حضرتش از بدو تكوّن و انعقاد نفس نفيسش ‍ تا در دورانى كه در حمل والده ماجده اش حضرت نرجس خاتون (ع ) بسر مى برد، و تا هنگام تولد، صاحب معجزات و كرامات خاص بود آن بزرگوار الى حال ، مورد عنايت خاصه خداوند است .
اين صاحب شما است پس از من
روايت شده است كه جماعتى از ياران حضرت عسكرى عليه السلام از ابوغانم خادم روايت كرده اند كه گفت : امام عسكرى عليه السلام را فرزندى به دنيا آمد كه وى را ((محمد)) ناميدند، آنان حضرت فرزندانشان را در روز سوم به ياران خويش نماياندند و فرمودند.
((اين صاحب شما پس از من است ، و خليفه من بر شما، او همان قائمى است كه به انتظار او گردن مى كشند و هنگامى كه زمين از جور و ظلم آكنده گردد و ظهور كرده آنرا از عدل و داد پر خواهد ساخت .(99)
خداوند حضرت مهدى (عج ) را دوازدهمين وصى و جانشين حضرت ختمى مرتبت (ص ) و خليفه خويش در روى زمين قرار داده است . خداوند توفيق پيروى و اطاعت بى چون و چرا او را بما عنايت فرمايد.
آيا سن و سال براى زعامت و امامت مطرح است ؟
آموزش و پرورش خاص و سن و سال براى خاندان وحى و امامان معصوم عليه السلام مطرح نيست احمد بن اسحاق قمى اشعرى مى گويد:
بر حضرت ابومحمد حسن بن على ((عسگرى )) عليه السلام وارد شدم در نظر داشتم از ايشان راجع به جانشينان آنحضرت سؤ ال كنم . حضرتش بدون آنكه من سؤ الى كرده باشم ابتدا به سخن كرده و فرمودند:
اى احمد بن اسحاق ، خداى تبارك و تعالى از زمانى كه حضرت آدم عليه السلام را خلق فرمود زمين را از حجتى كه از سوى خود بر مردم معين مى كند خالى نگذاشته است و تا روز قيامت خالى نخواهد گذاشت بوسيله او بلا را از اهل زمين دفع نمايد و بواسطه او باران را فرو مى فرستد، و به سبب او بركات زمين را خارج مى گرداند سؤ ال كردم يابن رسول الله ، امام و خليفه بعد از شما كيست ؟ حضرت بسرعت برخاسته به اندرون رفتند سپس بيرون آمدند در حاليكه كودكى را كه چهره اش مانند ماه شب چهارده مى درخشيد و در حدود سه سال داشت بر دوش گرفته بود آوردند، پس بمن فرمودند. اى احمد بن اسحاق اگر نزد خدا و حجتهاى او گرامى نمى بودى اين فرزندم را بتو نشان نميدادم ، او همنام رسولخدا (ص ) و هم كنيه اوست ، و او همان كسى است كه زمين را از عدل و داد پر مى كند همانگونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.
سيد محمد حسين طباطبائى ، معجزه قرن :
اين كودك 6 ساله بر اثر تربيت صحيح ، حافظ كل قرآن است و قدرت دارد همه پرسشها را با قرآن و آيات مناسب با سؤ ال پاسخ بگويد: او با آيات قرآن خلافت و امامت و جانشينى بلافصل على عليه السلام و ائمه معصومين عليه السلام را براى پيامبر بزرگ اسلام (ص ) تبيين و تاءييد مى نمايد. در مصاحبه مى پرسند شما خود را معرفى كنيد مى گويد: انى عبدالله (100))) من بنده خدا هستم .
سؤ ال شد روزها چه كار مى كنيد: در پاسخ مى گويد: و ان اتلو القرآن (101)
و اينكه قرآن را تلاوت نمايم .
و يا براى آنكه به طرف فهماند بازى هم مى كند در پاسخ سؤ الشان مى گويد:
ارسله معنا غذا يرتع و يلعب (102)
برادران يوسف به پدر گفتند، فردا يوسف را با ما به خارج شهر بفرست تا با ما غذاى كافى بخورد و تفريح كند.(103)
اين پاسخهاى مناسب از آيات قرآن حكايت از فوق العاده بودن او مى نمايد.
جوان و نقش تعليم و تربيت
جوانان را دريابيد:
تعليم و تربيت جوانان از وظائف بسيار مهم والدين است كه به عهده گرفته اند.
بزرگترين و برترين مكتب و ايدئولوژى كه بيشترين توصيه و تاءكيد در تزكيه نفس و تعليم و تربيت پيروان خود را به عهده گرفته اسلام است .
و حديث شريف نبوى عليه السلام اطلبوا العلم من المهد الى الحد)) از شعائر اسلامى و در اختصاص اين مكتب شريف مى باشد، و بس ، و آن به معناى ((زگهوار تا گور دانش بجوى )) است ناگفته پيداست كه محصول و نتائج تحمل زحمات فرهنگى و علمى همان است كه مولاى متقيان على عليه السلام مى فرمايد: بالتعب الشديد تدرك الدرجات ارفيعة و الراحة الدائمة
(104)
در اثر تحمل رنج و تعب و سختيهاى دشوار در تحصيل علم و دانش ، درجات بلند و مقامات رفيع بدست مى آيد و آسايش جاويد نصيب مى گردد.
بلى در راه كسب علم و دانش تعليم و تعلم كه نوعى عبادتس است مقامات رفيع و آسايش و گشايش و فراخى آينده فرد و جامعه تضمين شده و سعادت و خوشبختى در پى دارد، در بيانى ديگر حضرت على عليه السلام فرمود: (( بالعلم يستقيم المعوج
به علت راست مى گردد كجيها و ناهمواريها.
وجود نوابغ مشهور علم و عمل و محققان و مصنفان علوم و فنون در اين مكتب گوياى همين واقعيت است ، كه بيش از هر يك از اديان آسمانى و مكاتب عالم اسلام علماء و دانشمندان و محققان معروف و مشهور را در خود جاى داده و پرورده است . بلى همزمان با كتابت اين اوراق ، خبر موفقيت آميز آزمايش موشك شهاب 3ساخت ايران با برد 1300كيلومتر اعجاب و شگفت ملتها و همه دولتها، خاصه استكبار جهانى را برانگيخته است و همينطور المپيادها از دانش آموزان نمونه و ممتاز كشور ما و ساخت سلاحهاى مدرن روز، از تعب و تلاش و همت نوابغ كشور ما و ساخت سلاحهاى مدرن روز، از تعب و تلاش و همت نوابغ و پرتلاش و جوانان سلحشور كشور ما را نشان مى دهد. كه اين افتخار را براى ملت و مملكت ما، آفريداند و كشور و ملت ما را بيمه نموده و امنيت كشور امام زمان عليه السلام را در حال و آينده تضمين مى نمايد. بلى با تحمل رنج و تعب و تلاش مجدانه اين عزيزان ، دشمن قسم خورده از آمريكا و اسرائيل و دشمنان داخلى ما را ماءيوس نموده و آرزوهاى غلبه دشمن بر ملت ما را در گورستان تاريخ دفن خواهد نمود.
پدرم ، حرمت مادرم كه پسرى براى تو آورده پاس دار:
پاسدارى از حقوق مادر، كه پسرى زائيده ، و حقوقى برتر و بهتر از مادرى كه دختر آورده . پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: حق الولد على والده اذا كان ذكرا ان يستفره امه و يستحسن اسمه و يعلمه كتاب الله و يطهره
(105)
رسول اكرم (ص ) در حديثى حقوق پسران و دختران را به پدران خود، شرح داده و در ضمن فرموده است : از جمله حقوقى كه فرزند: از پدر خود دارد اين است كه مادر وى را اگر پسرى آورده احترام كند، براى كودك نام خوب انتخاب نمايد، به كودك قرآن بياموزد، و او را به پاكى و پاكدلى پرورش دهد.
به نكاتى چند در حديث توجه نمائيد:
نكته اول : چرا پدر اگر فرزندش پسر بود مادر او را احترام بگذارد و به او امتياز دهد؟ در پاسخ اينكه پسر از ارزش وجودى بيشترى برخوردار است . مثلا ارزش يك پسر در ديه ، دو برابر ارزش دختر مى باشد، ارث او دو برابر دختر است ، مناصب و مدارج او بر دختر مشهود است . و امتياز او بر دختران همه جا مشهور و معروف است .
نكته دوم اينكه نام نيكو و شايسته در اسلام چقدر براى فرزند اهميت دارد؟ در پاسخ اينكه روايات زيادى به چشم مى خورد كه پيامبران و امامان معصوم تاءكيد و سفارش كرده اند و به پيروان خويش توصيه به نامگذارى شايسته و نيكو نموده اند و از نامهاى بى مفهوم و بد معنى آنان را منع كرده اند .
سوم اينكه در اسلام تاءكيد اكيد بر تعليم و تعلم كتاب خدا قرآن شده است و اينكه قرآن كتاب وحى و برنامه صحيح و معقول و مشروع زندگى انسانها است و همه كسانى كه پيرو آن مى باشند ماءمور به دانستن و نوشتن و خواندن و عمل به آن مى باشند.
چهارم - مرداد از ((يطره )) در اين حديث آيات تطهير روح است يا جسم ؟ يا هر دو؟
مراد تطهير روح و جسم هر دو مى باشد.
مراحل شخصيتى كودك و نوجوان :
دوران تربيتى كودك تا سنين جوانى و ميانسالى مدارج متفاوتى را طى مى كند. ((كودك تا سنين جوانى داراى شخصيتهاى متغير است و تا پايان زندگى موقعيتهاى فوق العاده را پيدا مى كند:
رسول گرامى اسلام فرمود: الولد سيد سبع سنين ، و عبد سبع سنين . و زير سبع سنين
(106)
رسول اكرم (ص ) فرموده فرزند آدمى در هفت سال اول زندگى ، آقا و سيد و بزرگوارى پدر و مادر است ، در هفت سال دوم بنده فرمانبردار و مطيع پدر و مادر است و هفت سال سوم وزير پدر و مشاور خانواده است .
دوران كودكى ، نوجوانى و جوانى در سه هفت سال تقسيم مى گردد. سيادت و آقائى كودك نه به آن معنا است كه كودك داراى آقائى و بزرگوارى همچون يك پدر يا رئيس خانواده ، بلكه كودك همچنان بزرگوار است كه هيچ تكليفى بر او بار نيست ، و گناهى بر او مترتب نمى شود، هركارى بكند آزاد است كتك ندارد، توبيخ نمى كنند چنانكه او در اين سنين تحت تحسين و ترحيب قرار مى گيرد، ولى تحت تعقيب قرار نمى گيرد و عقوبت ندارد.
وقتى گفته مى شود كودك عبد است نه به معناى اين است كه مكلف به عبادت و اطاعت خدا شده بلكه به معناى اطاعت و فرمانبرى از والدين . و خاصه از مادر و پدر است ، چرا كه در هفت ساله دوم به حد تمييز و تشخيص رسيده و مى تواند صحيح و سالم فرمانبرى كند.
و وزير است ، قدرت تشخيص پيدا كرده ، گذشته از اينكه هر كارى و هر فرمان را صحيح و درست انجام مى دهد به عنوان مشاور و مذاكره كننده با والدين و مخصوصا عضد و بازو و پشتوانه پدر است .
چرا اين خصوصيات در سه مقطع سنى براى دختران ذكر نشده است ؟! تمامى اين سه دوره زندگى دختران با پسران تفاوت دارند. در هفت سال اول دختر ريحانه است . بيش از پسر بچه محبوبيت دارد، نوع بازى ، اسباب بازى و كيفيت كارهاى او با پسر بچه تفاوت فاحش دارد، و در دوره دوم پسر در كار و عمل فرمانبر است دختر قدرت كارگرى و فرمانبرى ندارد و كارهاى سخت و خشن نمى تواند انجام دهد. پسر در هفت ساله سوم عاقل و قابل مشاوره و وزير است اما دختر غالبا به خانه بخت رفته و همسر دارد و با زن از نظر عقل ، مذاكره و مشاوره نهى شده اياكم و مشاورة النساء
از دستورات اسلامى است كه از مشورت با زنان پرهيز نمائيد بنابراين خصوصيات پسر با دختر تفاوت دارد.
با نفس مجاهده نمائيد تا به آينده درخشان راه يابيد:
كودكان در اوان فهم و ادراك خويش اگر راه مبارزه و مجاهده با نفس در پيش گيرند به فضائل انسانى و تكامل و ترقى راه خواهند يافت .
از بيان مولى الموحدين على عليه السلام مى خوانيم من لم يجهد نفسه فى صغره لم ينبل فى كبره
(107)
حضرت على عليه السلام فرموده است : كسى كه قبل از بلوغ (در راه رشد و تكامل ) با خواهشهاى نفسانى خويش مجاهده نكرده باشد در بزرگى به مقام فضل و شايستگى نائل نمى شود.
بلى : كودكان و نونهالان ، با مجاهده نفس در كودكى چراغ زندگى آينده را پر فروغ مى سازند.
درست است كه كودك را والدين و معلم بايد آموزش و پرورش دهند و او را بسازند و بپرورانند، لكن خود كودك اگر از هوش و ذكاوت كافى و عقل و درايت وافى برخوردار باشد مى تواند به آينده اش بنگرد و از همان دوران صباوت و كودكى به جد و جهد بيفتد، و آينده اش را درخشان كند، چون سيد محد حسين طباطبائى در سن پنج تا شش ‍ سالگى حافظ كل قرآن است و با مردم با قرآن تكلم مى نمايد و نسبت به قرآن تفقه خاصى بطور اعجاز و شگفت انگيز دارد و چون كودك 12 ساله اى ديگر كه حفظ كل قرآن مى شود، مثل كودكى كه از سنين كودكى قرآن را به چندين زبان زنده دنيا حفظ نموده و ترجمه مى نمايد. و زبانهاى غير مادرى را به خوبى ياد مى گيرد، و ديگر نوابغ عالم از مسلمان زاده ها يا از غير مسلمان .
پس كودك در سنين كودكى هم مى تواند به اختيار خودش و جد و جهد خود آينده نگرى كند و از جوانسالى تا ميانسالى به شهره آفاق نائل گردد.
بستر خواب كودكان ده ساله را جدا كنيد
غرائز جنسى و تبلور آن از سنين ده سالگى به بالا شروع و شكوفا مى گردد، جدائى بستر كودكان دختر و پسر، حتى پسر با پسر، و دختر با دختر از بلوغ زود رس جلوگيرى مى نمايد.
شارع مقدس اسلام پيامبر اكرم فرمود: الصبى و الصبى ، والصبى ء و الصبية ، و الصبية ، يفرق بينهم فى المضاجع لعشر سنين
(108)
رسول اكرم (ص ) مى فرمود: بستر خواب پسر بچه با پسر بچه و پسر بچه را با دختر بچه و دختر بچه با دختر بچه در سن ده سالگى بايد از هم جدا شود.
سؤ ال - چرا از ده سالگى بستر خواب كودكان از هم جدا گردد و برادر با برادر و خواهر با خواهر از هم جدا بخوابند؟! دلائلى وجود دارد از جمله به علت اينكه هورمونهاى جنسى هر دو خاصه دختر زودتر از پسر بيدار مى گردد و علائم آن برآمدگيهاى سينه دختران است و در اثر فعاليت هورمونها در اين سن حساسيت مخصوصى در جميع اعضاء و جوارح بدن دختر مخصوصا در سينه ها به وجود مى آيد كه خوابيدن دو دختر يا دو خواهر در زير يك لحاف ايجاد تزاحم مى نمايد و با اصطكاك مواضع حساس بدن با يكديگر هورمونها بيدار و تحريك مى گردد و ممكن است در راه پاسخ به غرائز جنسى به فساد تباهى اعمال گرفتار شوند. همينطور دو برادر و يا دو پسر بچه به علت امكان نعوض آلت مردى و اصطكاك باهم بايد از همديگر جدا بخوابند و در يك بستر و در زير يك رو انداز نزديك هم نخوابند و موجبات تحريك شهوت يكديگر نشوند.
در پسران نيز از ده سالگى صداى آنان كلفت مى گردد.
سؤ ال ديگر اينكه چرا در سنين ده سالگى دختر بالغه است و پسر غير بالغ ؟!! در پاسخ از نظر تكوين و اسرار خلقت خداوند چنين مقرر كرد كه دختر زودتر به بلوغ مى رسد و هورمونهاى بدن دختر، زودتر از پسر بيدار و شكوفا مى گردد، و اگر در همين سنين ده سالگى ريگل شود و حيض ببيند مى تواند فرزند بياورد، ولى پسر ديرتر به بلوغ مى رسد، و پس از احراز سن 16 سالگى و پس از احتلام قدرت بر توليد مثل دارد. و ديگر اينكه بلوغ دختر در ارضاع غرائز جنسى مردان و بالاخره هر دو در تكثير نسل و تسكين و آرامش افراد جامعه اعم از مردان و زنان و آرامش ‍ خاطر هر دو جنس مؤ ثر است و آيه شريفه قرآن گوياى اين واقعيت است و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة ...
از آيات و نشانه هاى قدرت ما براى شما اين است كه از نفس شما براى شما جفت و زوج آفريديم تا در بين شما سكونت خاطر به وجود آوريم و در بين شما مهر و مودت ايجاد كرديم .
پدرم بر تعليم و تربيت و ازدواجم كمك كن !
والدين محترم نبايد پس از دوران كودكى فرزند را رها كرده و سرنوشت آينده اش را ناديده انگارند، بلكه تعليم و تربيت و شغل و كار مناسب خاصه در ازدواج جوان او را كمك نمايند. دختر و پسر در سنين ازدواج و رشد نياز به ارشاد و راهنمائى و كمك در انتخاب همسر و مسئله ازدواج را دارند در اين امور مهم ازدواج چه كسى احق بر والدين در كمكهاى لازم براى پسران و دختران است و ايشان اين حق را از والدين مخصوصا از پدر دارند مرشد و راهنماى بشريت حضرت ختمى مرتبت از وظائف پدر نسبت به فرزند چنين مى فرمايد: من حق الولد على والده ثلاثة يحسن اسمه و يعلمه الكتابهة ويزوجه اذا بلغ
.(109)
رسول اكرم (ص ) فرمود: از حقوقى كه فرزند به پدر خود دارد سه چيز است ، اسم نيكو براى او انتخاب نمايد، كتابت و نوشتن به وى بياموزد. و وقتى به بلوغ رسيد وسائل تزويجش را فراهم نمايد.
جوان !! يا عالم باش يا متعلم !!
اسلام دين دانش و علم است ، در قرآن و كثيرى از روايات انسانها را دعوت به كسب علم و دانش مى نمايند و از جهل و نادانى برى و بيزار مى گرداند.
امام صادق عليه السلام فرمود: لست احب ان ارى الشاب منكم الا غاديا فى حالين ، اما عالما او متعلما، فان لم يفعل فرط فان فرط ضيع فان ضيع اثم و ان لم اثم سكن النار والذى بعث محمدا بالحق
(110)
دوست ندارم جوانى را از شما مسلمانان ببينم مگر آنكه روز او به يكى از دو حالت آغاز شود. يا تحصيلكرده و عالم باشد يا دانشجو و متعلم ، اگر هيچيك از اين دو حالت در وى نباشد و با نادانى بسر برد در اداى وظيفه كوتاهى كرده است و مسامحه در اداى وظيفه تضييع حق جوانى است و تضييع و تضعيف نيروى جوانى به گناهكاران (و فساد) منجر مى شود و اگر مرتكب گناه شود به خداوندى كه پيغمبرش را به حق به نبوت فرستاده قسم است كه او در عذاب الهى مسكن خواهد گزيد.
جوان ، در راه پيشبرد اهداف علمى و فرهنگى :
جوش و خروش هر جوانى در راه بدست آوردن علوم و ازدياد دانش و فرهنگ جامعه روز و عصر زندگى خويش است ، و اين خواسته جامعه اى را مى طلبد كه در آن فقط عالم و متعلم باشد، و در جميع ابعاد جز اين تفكرى صحيح و معقول و مطلوب نيست . و اگر غير اين باشد همچون خار و خاشاكهاى روى سيلاب مى باشند.
حضرت على اميرالمؤ منين عليه السلام مى فرمايد: انما الناس ‍ عالم و متعلم و ما سواهما فهمج
(111) مردم اجتماع همانا دو گروهند، گروه اول علماء و دانشمندانى هستند كه مدارجى از علم را پيموده اند و گروه دوم آنهائى هستند كه به تحصيل علم و دانش اشتغال دارند، و گروه سوم انسانهائى هستند كه به اوصاف حيوانان و بهائم متصفند كه هيچ گونه اهداف مقدسى جز تبعيت از هوى و هوس ‍ ندارد.
و امام صادق عليه السلام نيز انسانها را به سه دسته تقسيم نموده ، و فرمودند: الناس ثلاثة عالم و متعلم و غثاء
(112) مردم سه گروهند، اول طبقه عالم و تحصيلكرده ، دوم گروه محصل و دانش ‍ پژوهان و سوم در جميع ابعاد، جز اين ، تفكرى صحيح و شغل و كارى معقول و مطلوب نيست .
پژوهشگران علوم امروز، مشاهير و اعلام فردايند:
حضرت امام زين العابدين عليه السلام به طالبان علم و دانش نظر مى افكند آنان را به حضور مى طلبيد و به ايشان چنين مى گفت :
مرحبا بكم انتم ودائع العلم و يوشك اذا انتم صغار قوم آن تكونوا كبار آخرين
(113)
امام سجاد عليه السلام به دانش پژوهان علوم دين در راه تشويقشان آنان را نزد خود فرا مى خواند و مى فرمود: اميد است همواره در گشايش و راحت باشيد اى محصلين ، شما امانتداران علم و دانشيد. امروز نوجوانان اين جامعه هستيد و عنقريب بزرگان جامعه ديگر خواهيد بود.
حضرت امام به او صافى شايسته طالبان علم و دانش را ستوده است و تحسين دانشجويان به امانتدارى علم اينكه از اندوخته هاى علمى بخوبى پاسدارى و حراست نمايند تا از كودكان امروز و از بزرگان علم و عمل فردا باشند.
حضرت على عليه السلام فرمود: جهل الشباب معذور، و علمه محصور
(114)
على عليه السلام فرمود: عذر نادانى جوان پذيرفته و مقبول است و دانش او در جوانى محدود و محصور مى باشد.
قوانين و آئين نامه هاى آموزشى بر همين معيار تصويب شده است ، كه تا سيكل و يا سوم راهنمائى دروس مختلف را دانش آموز بايد بياموزند. ولى از سيكل به بالا، رشته تخصصى انتخاب مى شود. كه ديگر رشته مثلا شيمى از فيزيك ، و رياضى از تجربه و ديگر رشته ها هيچ اطلاعى ندارند، چرا كه يك نوجوان استعداد و كشش بيش از اين ندارد و مغز عامه جوانان از انديشيدن در محور همه علوم و تخصصها ظرفيت بيش ‍ از اين ندارد، ولى قدرتمندى پاره اى از انسانها اعم از زن يا مرد فوق العاده است كه چندين رشته تخصص و علوم را فرا مى گيرند.
از فرصتهاى طلائى كه همانا دوران جوانى و عنفوان شباب است حدود هيجده تا بيست سالگى بايد اكثريت بهره ورى را نمود، در اين دوره از جو اين است كه پايه و اساس يك زندگى درخشان آينده پى ريزى مى گردد و سعادت و خوشبختى جوان با اعضاى خانواده اش تضمين مى شود. پيامبر اكرم (ص ) فرمود: ان لله ملكا ينزل فى كل ليلة فينادى يا ابناء العشرين جدوا و اجتهدوا
(115)
فرشته الهى هر شب به جوانان بيست ساله ندا مى دهند و مى گويند كوشش و جد و جهد كنيد و براى نيل به كمال و سعادت آينده مجاهده نمائيد.
اسلام توصيه و تاءكيد بر معنويت فقط را منظور و مد نظر ندار، بلكه كمال و رشد علمى و عملى و مادى و اقتصادى را مورد تاءكيد قرار مى دهد.
در اين حديث پيامبر بزرگ اسلام بيست ساله ها را امر و فرمان به جد و جهد نموده و دعوت به تلاش براى رسيدن به كمال مى نمايد.
جوان !! پرارزشترين دوران جوانيت به باد رفت !!!
توبيخى و سرزنشى بالاتر از اين نيست كه يك جوان به سن هيجده سال رسيده هنوز از خواب غفلت بيدار نشده است ، و هيچ تداركى براى آينده اش و براى دنيا و آخرت خويش نديده است .
از امام صادق عليه السلام در قول خداى تعالى منقول است كه فرمود:
اولم نعمركم مايتذكر فيه من تذكر
توبيخ لابن ثمانى عشرسنة
(116)
حضرت فرمود: اين آيه ملامت و سرزنش جوانان غافلى است كه به هيجده سالگى رسيده اند و از فرصت جوانى خود استفاده نمى كنند.
سنين هيجده سالگى شاخص هشدار دهنده اى است كه خاصه پسران را به ثمره شيرين يا تلخ حيات رسانده است . و كارنامه قبولى يا ردى زندگى آينده را به حد نصاب پيوسته و امضاء مى نمايد. يك برهه از زندگى سپرى شده و آمپر حيات ، اعلان خطر كرده است . و از اين پس ‍ توان رشد و ترقى كاسته مى شود پس بكوشيد تا به سن هيجده سالگى به كمال علمى ، عملى ، هنر، و صنعت راه يابيد كه تا در اين دوران از سنين عمر به حد نصاب رشد معنوى و مادى راه يابيد.
جوان و مشكلات اقتصادى و اجتماعى روز:
پيشرفت دانش و تكنيك ، كارها را آسان و راهها را نزديك و مشكلات فرهنگى را حل كرده است ، ولى هزينه هاى زندگى را هم سنگينى تر، و مشكل علم و دانش آموزى و بالاخره كار و مسكن را دشوارتر نموده است .
حضرت مولى الموحدين على عليه السلام فرمود: جهل الشباب معذور، و علمه محصور
(117)
عذر نادانى جوان پذيرفته و مقبول است و دانش او در جوانى محدود و محصور مى باشد.
اگر جوانى در جهالت و نادانى بيسوادى و بى هنرى مانده عذرش ‍ خواسته است چون امكانات تحصيل نداشت ، و هزينه كسب هنر و دانش براى او ميسر نبود، اكثريت قاطع نسل جوان ، خسارت و زيان و ضرر پدر و مادرهائى را مى كشند كه هزينه تحصيل و يا كسب و كار فرزندانشان را تاءمين نكردند، و اغلب محروميتهاى جوانان از مسامحه كاريها و سهل انگارى اولياء محترم مى باشد، بنابراين والدين در رشد و تكامل ، يا ركود و تنزل فرزندان ، مؤ ثر و نقش دارند.
جوان در راه تاءمين نيازهاى دوران بزرگسالى :
نسل جوان با تعيين رشته هاى علمى دانشجوئى كه مورد علاقه شان مى باشد در حقيقت همان علوم و صنايع و فنونى را دنبال مى كنند كه در آينده بشدت مورد نياز ايشان و جامعه مى باشد.
حضرت امير المؤ منين فرمود: اول الاشياء يتعلمها الاحداث الاشياء التى اذا صاروا رجالا احتاجوا اليها
(118)
بهترين چيزها كه شايسته است جوانان بياموزند، چيزهائى است كه در بزرگسالى مورد نيازشان باشد و بتوانند در زندگى اجتماعى از آموخته هاى دوران جوانى خود استفاده نمايند.
حديث شريف كونوا من ابناء الزمان
شايد از حضرت امير عليه السلام باشد كه آن بزرگوار در خطاب به رهروان مكتب و مذهب خويش مى فرمايد فرزند زمان خويش باشيد. بعضى با تعبيرات خويش بد استفاده مى كنند، امام معناى واقعى سخن امام اين است كه فرزند زمان باشيد يعنى شرايط روز و نيازهاى جامعه خويش را خود بدست آوريد و خواسته هاى مشروع روزتان را به دست غير نسپاريد.
آموزشهاى مجدانه جوانى سعادت و خوشبختى آينده است :
همزمان با مراجعت افتخار آفرينان المپياد رياضى نوجوانان كشور ما كه از كشور ((تايوان )) برگشتند و در بين بيش از 70 كشور جهان 5 مدال طلا و يك مدال نقره دريافت داشتند. بلى تحمل رنج و تعب تحصيل علم و دانش ، آينده را درخشان مى سازد و سيادت و سعادت دوران بزرگسالى و پيرى را تضمين مى نمايد.
حضرت على عليه السلام فرمود: تعلموا العلم صغارا تسود و به كبارا
(119)
در خردسالى علم و دانش بياموزيد تا در بزرگسالى به برترى و سود برى و سيادت نائل آئيد.
و در جاى ديگر حضرت فرمود: من لم يتعلم فى الصغر لم يتقدم فى الكبر
.(120)
كسى كه در كودكى تحصيل علم و دانش ننمايد در بزرگى و بزرگسالى پيشرفت و تقدم اجتماعى نخواهد داشت .
حقا كه دانش پژوهان علوم در راه پيشرفت و تكامل ، دانش لازم روز را كسب نمودند و براى ايران و ملت و مملكت خويش افتخار آفريدند، و اينها الآن جزء نوابغ كشورند و در آينده چراغهاى پرفروغ خانواده خويش و جامعه خواهند بود و شما جوانان انقلابى كشور سعى كنيد با ابتكارات و نوآوريهاى علمى و فرهنگى براى ملت و كشور خويش ‍ افتخار بيافرينيد و چشم و چراغ ملت باشيد. و در دوران بزرگسالى و پيرى سود برده و خانواده و ملت و مملكت خويش را سرافراز نمائيد.
نقش تربيت در آئين دوست يابى
در آئين دوست يابى اسلام از طرف خاندان وحى ، دوستى و مصاحبت با ضالين و گمراهان را مورد نهى قرار داده است گرفته و شما جوانان سعى كنيد هرگز با چنين مردمى مصاحبت و دوستى براه نيندازيد.
حضرت على بن الحسين امام سجاد عليه السلام به بعضى از فرزندانش ‍ فرمود: يا بنى انظر خمسة فلا تصاحبهم و لا تحادثهم و لاترافقهم فى طريق . فقال يا ابت من هم ؟ قال عليه السلام اياك و مصاحبة الكذاب فانه بايعك باءكلة او اقل من ذلك و اياك و مصاحبة البخيل فانة يخذلك فى ماله احوج ما تكون اليه و اياك و مصاحبة الاحمق فانه يريد ان ينفعك فيصرك و اياك و مصاحبة القاطع الرحمه فانى وجدته ملعونا فى كتاب الله .
(121)
حضرت على بن الحسين عليه السلام بعضى از فرزندان خود را مخاطب ساخت و فرمود: فرزند عزيزم متوجه پنج گروه باش كه با آنان مجالست نكنى و هم كلام نشوى ، در مسافرت با آنها رفاقت ننمايى ، عرض كرد پدر جان آنان كيانند؟ حضرت سجاد عليه السلام فرمود: از مجالست با دروغ پرداز پرهيز كن چه او مانند سرابى است كه مطالب را برخلاف واقع نشان مى دهد، دور را در نظرت نزديك و نزديك را دور جلوه مى دهد، از رفاقت با گناهگار و لاابالى اجتناب كن زيرا او تو را به يك لقمه يا كمتر از آن مى فروشد، از رفاقت بخيل پرهيز نما كه او در ضرورى ترين مواقع احتياج ، تو را يارى نخواهد كرد از رفاقت با احمق اجتناب كن كه او نفعت را اراده مى كند و از نادانى به تو ضرر مى زند از مصاحبت كسى كه قطع رحم كرده است بپرهيز كه او در كتاب آسمانى مورد لعن و نفرين قرار گرفته است .
برعامه مسلمين و شيعيان جهان بويژه تو جوان امروز، كه پدر فردائى و تو دختر امروز كه مادر فردائى ضرورت دارد تا از سخنان سيد الساجدين در انتخاب دوست و مصاحبت دقت كن و هركسى را لايق دوستى و رفاقت باخود نبينى .
با دوستانت مدارا كن تا محبوب خدا گردى
جوان ، براى كسب محبوبيت بيشتر از پيشگاه خداوند مهربان با دوستانت مدارا كن و سعى كن كه مهربان تر از او باشى پيامبر مهربان امت فرمود: ما اصطحب اثنان الا كان اعظمهما اجرا و احبهما الى الله تعالى ارفقهما بصاحبه
(122)
دو نفر كه با هم رفاقت كنند آنكه نسبت به رفيقش با مداراتر است اجرش ‍ اعظم است و خداوند وى را بيشتر دوست مى دارد.
برادرم ، جوان عزيز!
مداراى بيشتر با دوستانت موجبات محبوبيت و كرامت نفس ترا به پيشگاه خداوند مهربان فراهم مى سازد. بلى !!! برادر دوستانى انتخاب كن كه - آنان را دوست بدارد و از دوستى با ضالين و گمراهان براى كسب رضاى خدا اجتناب كن و با دوستان خوب اگر مدارا كنى در اين صورت است كه خداوند دوستت مى دارد و لذا بكوش كه اين جايگاه عزتمند را به خود اختصاصى دهى . و محبوبيت از طرف ذات القدس بارى تعالى را براى خود كسب كنى كه خدا دوستت بدارد نه شيطان و شيطان صفتان . از شياطين هميشه اجتناب كن و از ايشان دور باش .
با گمراهان مصاحبت و دوستى مكن :
در انتخاب دوست ، و اينكه چه كسى صلاحيت مصاحبت با شما را دارد حضرت على مى فرمايد: اياك و صحبة من الهاك و اغراك فانه يخذلك و يوبقك
.(123)
از رفاقت با كسى كه اغفالت مى كند و فريبت مى دهد كه سرانجام مايه خوارى و هلاكت خواهد شد اجتناب كن .
برادرم در انتخاب دوست ، با كسى كه از صداقت و درستى و امانت برخوردار نيست بپرهيز و از دوستى او تفكر صحيح و اخلاق وارسته ات را از دست مده . على عليه السلام كه مرشد انس و جن و عرب و عجم است نظر مباركش در انتخاب رفيق آن است كه مردان و زنانى كه با فريبكارى و اغفالگرى خود هر لحظه طرحى پيشنهاد مى كنند و رنگ عوضى مى نمايند و از درستى اعمال و اخلاق بهره مند نيستند دوستى و رفاقت تو با چنين افرادى موجب گمراهى و گاهى هلاكت مى گردد لذا انتخاب دوست يا سرنوشت و آبروى تو سر و كار دارد، بكوش دوست صديق و مهربان بيابى و قدرش را بدانى ، كه هر كس صلاحيت مصاحبت و دوستى با تو فرد شايسته را ندارد.