جوانان و روابط

ابوالقاسم مقيمى حاجى

- پيش گفتار و مقدمه -


پيش گفتار

در جامعه ى كنونى با پيشرفت علم و صنعت وفن آورى، روش زندگى به گونه اى ديگر تغيير يافته است. اجتماع كوچك روستا به شهر تبديل شده، شهرها وسيع تر و جهان به سوى دهكده ى بزرگ در حركت است. و انسان از زندگى فردى و وابسته به افراد محدود خارج گرديده و در ارتباطى فراگير با يك جامعه روبه رو است.
قلم سرنوشت در زندگى فردى و تحصيلات و شغل انسان امروزى، كه جزئى كوچك در اين خانواده ى بزرگ مى باشد، ارتباط با صدها نفر را رقم زده است.
هر انسانى كه در تكاپوى دست يابى به سعادت و خوش بختى است، بايد هزينه ى بسيارى در چگونگى روابط خود در زندگى فردى و اجتماعى صرف نمايد.
امروزه ارتباط زن و شوهر، پدر و مادر با فرزندان و ساير اعضاى خانواده با يك ديگر و ارتباط آن ها با افراد پيرامون خود، دست خوش تغييرات زيادى شده و آنچه بيش تر از همه به خصوص در جامعه ى اسلامى، قابل توجه است، ارتباط زن و مرد نامحرم و به ويژه دختر و پسر در زندگى روزمرّه ى كنونى است.
در اين وضعيت دختر و پسر، بى توجه و غافل از يك ديگر رشد نمى كنند، بلكه هر يك از ابتداى زندگى و تحصيلات از درون خانه و روابط فاميلى گرفته تا دانشگاه و محل كار با اين پديده ى جديد و ارتباط ناخواسته روبروست. و بديهى است طبيعت جوانى و جاذبه هاى ظاهرى بر التهاب و حسّاسيّت آن مى افزايد.
نكته ى اساسى در ارائه ى راه كارهاى مناسب و عملى براى سوق دادن جامعه به سوى تكامل و بالندگى است.
بحث روابط دختر و پسر در مجلات و روزنامه ها به بهانه هاى مختلفى مطرح شده كه در بيش تر موارد، تنها به طرح اين مسئله به عنوان يكى از دغدغه هاى ذهنى جوانان اكتفا شده است.
از آن جا كه اين بحث از حسّاسيّت ويژه اى برخوردار است و نگاهى دقيق و علمى را مى طلبد، زمانى مى توان به راه كارى صحيح و شيوه اى عقلانى دست يافت كه به همه ى يافته هاى علمى از قبيل معارف دينى و نظرات كارشناسان علوم تربيتى و علوم اجتماعى توجّه نمود و با منطقى درست و گويا با نسل جوان به گفتوگو نشست.
اين نسل با همه ى ويژگى و استعدادهايش نقش ارزنده اى در شكل گيرى جامعه ى انسانى دارد و رشد و بالندگى اجتماع در گرو چگونگى رشد و تعالى او است.
آنان خواستار آشنايى بيش تر با فرهنگ اصيل اسلامى بوده، به دنبال شناسايى حدود و احكام روابط زن و مردند و پرسش هاى گوناگونى درباره ى مسائل مربوط به ارتباط و دل بستگى ها و مانند آن دارند كه بايد با بيانى روشن و شيوا و نگاهى جامع و مستند و با بهره گيرى از مدل ارتباطى مناسب، به آن ها پاسخ گفت.
در اين مجموعه سعى شده با استفاده از آيات و روايات و متون دينى و با استناد به نظرات كارشناسان علوم تربيتى و علوم اجتماعى و با ارائه ى آمار و ارقام، به مسئله ى رابطه ى دختر و پسر پرداخته، دلايل ارتباط و اختلاط، راه كارهاى پيشنهادى، انواع روابط، همچون: رابطه ى عاشقانه، دوستى خيابانى، رفاقت هاى معمولى و ارتباط تلفنى و... را بررسى كنيم و آن را از زواياى مختلفى مورد ارزيابى قرار دهيم.
در پايان با سپاس از آن يگانه محبوب كه اين توفيق را نصيبم نمود، از همه ى عزيزانى كه در تهيّه و تنظيم اين كتاب بنده را يارى نمودند، صميمانه تشكر و قدردانى مى نمايم.
اميدوارم اين مجموعه گامى در جهت تحكيم هم انديشى و در راستاى ترويج و تبيين تعاليم تربيتى اسلام برداشته باشد و مورد قبول حضرت دوست و همه ى صاحبان انديشه قرار گيرد.
ابوالقاسم مقيمى حاجى
26 / دى /1380 جواب : 1 / ذيقعده / 1422.
سالروز ميلاد حضرت فاطمه ى معصومه(س).

مقدمه

زن و مرد دو جنس متفاوتند كه نوع آدمى را تحقّق بخشيده و در حيات دنيوى، با برطرف كردن نيازهاى جسمى و روحى، مكمّل يك ديگر شده و آرامش و امنيت روحى را پديد آورده اند; قرآن از اين حقيقت به لباس تعبير كرده و زن و مرد را لباس يك ديگر معرفى نموده است; به همين دليل، نوعى كشش و جاذبه از سوى هر دو جنس، مشاهده و احساس مى شود.
اين نكته سبب شد تا روان شناسان و فيلسوفان و عالمان اخلاق درباره مكانيزم جذّاب جنس هاى مخالف، سخن بگويند و به اين مباحث بپردازند كه آيا جذب شدن دختر و پسر به يك ديگر برخلاف سرشت و نهاد آن هاست و نوعى انحراف از طبيعت اوّليه ى انسانى به شمار مى رود؟ آيا كشش دوستانه و تمايلات غريزى، تنها زاييده ى شهوت حيوانى و سركش است، يا به بُعد انسانى نيز ارتباط دارد؟ اگر اين جاذبه ها و كشش ها، طبيعى و زاييده ى بُعد انسانى است، پس چرا در اسلام روابط دختر و پسر محدود شده است؟ و آيا اين محدوديّت به ويژه در محيط جامعه و دانشگاه، در آينده ى جوانان، خسارت هاى جبران ناپذيرى را فراهم نمى آورد؟ آيا هر نوع ارتباط دختر و پسر، ارتباط آلوده است و نمى توان از ارتباط معمولى و پاك و دور از مسائل جنسى سخن گفت؟ و اصولاً ارتباط چرا و چگونه؟ آيا روابط دختر و پسر، همان احترام گذاشتن به عشق و محبّت است؟ آيا ارتباط براى شناخت قبل از ازدواج يا براى جلوگيرى از فساد، مؤثر است؟ اگر عشق زمينى، پيش درآمد عشق الهى است، پس چرا با آن مخالفت مى شود؟
برخى بر اين باورند كه تفكيك دختر و پسر در مدارس، آمادگى زندگى را منتفى مى سازد و يك مشت دختر افسرده و پسر عقده اى تحويل جامعه مى دهد، آيا اين خسارت ها واقعى است؟ پس چرا بسيارى از روان شناسان از خدشه دار شدن بهداشت روانى جوانان بى بندوبار و افزايش مفاسد و جرم و جنايت خبر داده اند؟ و يا سرانجام نگران كننده ى دوستى هاى تلفنى و ازدواج هاى خيابانى را گوشزد نموده اند؟
اينها نمونه اى از پرسش هايى است كه نسل معاصر را به خود مشغول ساخته و عالمان را وادار به پاسخ دادن كرده است; اما اسلام عزيز، هم در مورد مسائل جنسى و هم در زمينه ى ارتباط دختر و پسر، ديدگاه و راه حل دارد. نه حبس زنان در خانه را توصيه مى كند و نه روابط بى ضابطه و نامشروع را تجويز مى نمايد. حريم ها را با عشق و محبت سالم و شرعى، جمع نموده و بر آثار و فوايد و اهداف ازدواج تأكيد مىورزد.
نوشتار حاضر كه به همت محقق محترم جناب آقاى ابوالقاسم مقيمى حاجى نگاشته شده است به چالش ها و چاره جويى هاى روابط جوانان پرداخته و پرسش هاى فوق را پاسخ داده است. اميدوارم اين پژوهش، راهنماى مفيدى براى نسل جوان و آگاه ما باشد و تا حدودى دغدغه هاى آنها را كاهش دهد. تا به راحتى بتوانند به زندگى سالم و معنوى دست يابند.
در پايان از تمام همكاران مركز كه در سامان دادن اين اثر تلاش نمودند تشكر مى نمايم، به ويژه از جناب آقاى طوسى، مدير محترم گروه مشاوره و تربيت و نيز آقايان كريمى، آل غفور، صدرالسادات، داعى نژاد و مخصوصاً جناب آقاى حجت الاسلام والمسلمين سيد هاشم حسينى بوشهرى، مدير محترم مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علميّه.
عبدالحسين خسروپناه
جانشين مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه ى علميه
21 جمادى الثانى 1422 / بهمن 1380
سال گشت پيروزى انقلاب اسلامى