توحيد مفضل (شگفتيهاي آفرينش)
مفضل بن عمر
ترجمه : نجفعلي ميرزايي
- پىنوشتها -
-
البته در كتاب ((توحيد مفضل
)) با مقدمه و تعليقه هاى آقاى ((كاظم
مظفر)) مقدمه اى در شرح حال ((مفضل
)) آمده كه تا حدودى به ابعاد حيات او پرداخته
شده است .
2-
الذريعة الى تصانيف الشيعة ، ج 4، ص 482.
3-
((توحيد المفضل )) با
مقدمه و تعليقه هاى آقاى ((كاظم مظفر))،
ص 4.
4-
((رجال شيخ طوسى ))،
در اصحاب امام صادق (ع )، ص 314 و اصحاب امام كاظم (ع )، ص 360.
5-
الارشاد فى معرفه حجج الله على العباد، ص 208.
6-
((اصول كافى ))، ج 2،
ص 209.
7-
((اصول كافى ))، ج 2،
كتاب الايمان و الكفر، باب اصلاح بين مردم ، ص 209.
8-
اعتبار كتاب را منوط به اعتبار او ندانستيم ؛ زيرا به تعبير مرحوم
مجلسى كه در آينده مى آيد، متن كتاب بخوبى گوياست كه سخنان معصوم است و
حتى ضعف راوى و...زيانى به حديث نمى رساند، بويژه آنكه حديث درباره
احكام نيست و عقل در آن نقش بيشترى دارد.
9-
((الاختصاص ))، ص
216، حديث مفضل و آفرينش ارواح شيعيان از ائمه (ع ).
10- ((محمد بن سنان ))
در سند روايت مفضل هست و اين روايت دليل اعتبار و منزلت او در نزد امام
(ع ) است .
11- ((عيون اخبار الرضا (ع
))) ج 1، باب 4، حديث 29.
12- ((اصول كافى ))،
ج 2، ص 209.
13- ((اصول كافى ))،
ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب صبر، حديث 16.
14- ((معجم رجال الحديث ))،
ج 18، ص 302.
15- از اصحاب ثقه و جليل القدر امام صادق (ع ) بوده است . نگاه كن
به : منتهى الامال ، ج 2، اصحاب امام صادق (ع ) ص 320.
16- ((معجم رجال الحديث ))،
ج 18، ص 303، به نقل از رجال كشى .
17- ((رجال كشى ))،
شرح حال مفضل بن عمر جعفى .
18- ((كتاب من لا يحضره الفقيه
))، ج 1، ص 3.
19- ((اصول كافى ))،
ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب صبر، حديث 16.
20- ((الارشاد فى معرفة حجج الله على العباد))،
ص 208.
21- ((رجال شيخ طوسى ))،
اصحاب امام صادق و امام كاظم عليهما السلام بترتيب ، صفحات 314 و 360.
22- ((الغيبة )) ص
210.
23- ((معجم رجال الحديث ))
ج 18، ص 294.
24- ((المناقب ))، ج
4، باب امامت امام صادق (ع )
25- ((الامان من اخطار الاسفار و الازمان
))، ص 78. نيز نگاه كن : ((سفينة
البحار))، ج 2، ص 372.
26- ((كشف المحجة لثمرة الحجة
))، ص 50.
27- مقصود، ((حديث توحيد مفضل
)) و ((اهل حديث اهليجيه
(هليله ))) است .
28- ((بحارالانوار))،
ج 3، ص 57 و 152.
29- ((حديث مرسل ))
آن است كه اسناد آن متصل نباشد. در مقابل ، حديث مسند است و آن حديثى
است كه ((محدث )) با ذكر
همه اسناد، آن را به معصوم (ع ) نسبت مى دهد. براى توضيح بيشتر ر.ك :
سبحانى ، جعفر، ((اصول الحديث و احكامه
))، ص 95.
30- ((بحارالانوار))،
ج 3، ص 55 و 56. دليل سخن آخر و مرحوم مجلسى آن است كه : احاديثى بايد
صحيح السند باشند كه بيانگر حكمى عبادى و يا غير عبادى باشند اما چنين
حديث روشنى كه عقل تمام مضامين آن را تاييد مى كند چه نيازى دارد كه
سند آن صحيح باشد.
31- ((ترجمه توحيد مفضل ))،
ترجمه مرحوم مجلسى (ره )، ص 3 و 4.
32- براى شناخت اين عالم بزرگ اسلامى نگاه كن : منتهى الامال ، ج
2، ص 410.
33- توحيد مفضل در دو بخش است ، يك بخش همين مقدار كه در عالم سفلى
است و در ميان دانشمندان به ((توحيد مفضل
)) مشهور است و در چهار مجلس تدوين يافته و بخش
ديگر همان معارف ملكوتى و ماوراء الطبيعى است كه ((صادق
الوعد (ع ))) به مفضل وعده كرد. اين بخش
بمراتب مهمتر و شگفت تر از توحيد مفضل مشهور است . چنانكه از سخنان
مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى بر مى آيد، شخصى به نام ((سيد
ميرزا ابوالقاسم ذهبى )) اخيرا به آن دست يافته
و همه آن را در كتابى به نام ((تباشير الحكمة
)) گرد آورده است . هنگامى بيشتر به عمق و درستى
سخن مرحوم صدر پى مى بريم كه به اين نكته نيز توجه كنيم .(ر.ك الذريعة
الى تصانيف الشيعه ، ج 4، ص 488).
34- ((اعيان الشيعة ))،
ج 10، ص 132 و 133 و ((سفينة البحار))،
ج 2، ص 372.
35- مرحوم كفعمى آنگاه مى گويد: ((گويا
مقصود از باب امام ، باب اسرار و دانشهاى اوست .))
((ر.ك : المصباح ، ص 227) و نيز مرحوم نورى در
((مستدرك الوسايل ))، ج
3، ص 570 و ابوعلى در ص 319 رجالش و صاحب ((اعيان
الشيعه )) در ج 4، ص 544، اين سخن را نقل كرده
اند.
36- ((منتهى الآمال ))،
ج 2، باب نهم ، فصل هفتم ، ص 442 و 443.
37- اين احاديث را در بخش مفضل از ديدگاه روايات آورديم .
38- كتاب ((توحيد مفضل ))
و ((توحيد هليلة )).
39- ((بحار الاءنوار))،
ج 3، ص 57 و 152.
40- ((الذريعة الى تصانيف الشيعة
))، ج 4، ص 482 و 483.
41- در صفحات بعد، سخن مرحوم حاج شيخ عباس قمى در اين باره مى آيد.
42- بايد دانست كه لطف و عنايت امام (ع ) به مفضل از اين هم بالاتر
است ؛ زيرا در پايان مجلس چهارم اين كتاب ، امام (ع ) به مفضل وعده مى
دهد كه در مجالسى ديگر، معارف و حقايق ملكوت را برايش بگويد. بى شك
امام ، صادق الوعد است و بايد به دنبال آن كتاب نيز گشت ، البته سخن
مرحوم آقا بزرگ تهرانى را درباره يافتن آن كتاب نيز ذكر كرديم . در حال
اين وعده و عمل به آن خود بيانگر جايگاه و گنجايش مفضل در نزد امام
صادق (ع ) است .
43- نگاه كن ((معجم رجال الحديث
))، ج 18، ص 303 و 304.
44- نگاه كن : ((معجم رجال الحديث
))، ج 18، ص 300 و ((رجال
نجاشى )) و ((رجال ابن
غضائرى )).
45- ((وسائل الشيعة ))،
ج 3، ص 584 و ((رجال كشى ))،
ص 91.
46- ((منتهى الامال ))،
ج 2، ص 443 و 444.
47- علت اين امر در سطرهاى گذشته ذكر شد. نيز نگاه كن :
((معجم رجال الحديث ))، ج
7، ص 245.
48- ((معجم رجال الحديث ))،
ج 18، ص 303.
49- حكمتهاى فراوان اين امر نيز در سخنان امام (ع ) آمده است .
50- سوره فصلت ، آيه 52.
51- درباره فضيلت ((تفكر))
و ((تدبر)) و
((تاءمل )) رجوع كنيد به
: ((المحجة البيضاء))، ج
8، كتاب التفكر، ص 192 و بعد از آن .
52- محمد حسين المظفر، ((حياة الامام الصادق
))، ص 248.
53- سوره اسراء، آيه 85
54- ((الذريعة الى تصانيف الشيعة
))، ج 4 ص 482.
55- ((الذريعة الى تصانيف الشيعة
))، ج 4، ص 482.
56- ((بحار الانوار))،
ج 3 ص 57 و 152
57- ((توحيد المفضل ))،
مكتبة الداورى ، چ سوم ، با مقدمه و پاورقى آقاى كاظم مظفر.
58- ((الذريعة الى تصانيف الشيعة
))، ج 4 ص 288
59- نگارنده ، نسخه خطى اين ترجمه را نديده و قضاوتهاى او تنها بر
اساس چند نسخه چاپى پر غلط است ، چه بسا مرحوم مجلسى در نسخه اصلى همه
جا سخن و توضيح خود را از اصل جدا كرده باشد. رضوان الله عليه و اسكنه
الله فسيح جناته .
60- ((الذريعة الى تصانيف الشيعه
))، ج 4، بخش ترجمه ها.
61- ((الذريعة الى تصانيف الشيعه
))، ج 4، بخش ترجمه ها.
62- اين كتاب توسط انتشارات حجر در سال 1361 به چاپ رسيده است .
63- بخشى از مناجاتهاى رهبر كبير انقلاب اسلامى ، امام خمينى رضوان
الله عليه كه در آغاز كتاب ((چهل حديث
)) آمده است .
|