وصيت نامه سياسى الهى
حضرت امام خمينى ((قدّس سرّه الشريف))

- ۳ -


ضرورت نظام دادن به حوزه ها
در هر صورت وصيّت اينجانب آن است كه در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر كه نقشه ها و توطئه ها سرعت و قوت گرفته است ، قيام براى نظام دادن به حوزه ها لازم و ضرورى است كه علماء و مدرسين و افاضل عظيم الشاءن صرف وقت نموده و با برنامه دقيق صحيح حوزه ها را و خصوصا حوزه علميّه قم و ساير حوزه هاى بزرگ و بااهميّت را در اين مقطع از زمان از آسيب حفظ نمايند و لازم است علماء و مدرسين محترم نگذارند در درسهايى كه مربوط به فقاهت است و حوزه هاى فقهى و اصولى از طريقه مشايخ معظم كه تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند و كوشش نمايند كه هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتكار و تحقيق ها افزوده شود و فقه سنّتى كه ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن اركان تحقيق و تدقيق است محفوظ بماند و تحقيقات بر تحقيقات اضافه گردد و البته در رشته هاى ديگر علوم به مناسبت احتياجات كشور و اسلام برنامه هايى تهيه خواهد شد و رجالى در آن رشته تربيت بايد شود و از بالاترين و والاترين حوزه هايى كه لازم است به طور همگانى مورد تعليم و تعلّم قرار گيرد، علوم معنوى اسلامى (است ) از قبيل علم اخلاق و تهذيب نفس و سير و سلوك الى اللّه رزقنا اللّه و اياكم ، كه جهاد اكبر مى باشد.

خطر مجريان غيرصالح در قوه مجريه
ى :
از امورى كه اصلاح و تصفيه و مراقبت از آن لازم است قوّه اجرائيه است گاهى ممكن است كه قوانين مترقى و مفيد به حال جامعه از مجلس بگذرد و شوراى نگهبان آن را تنفيذ كند و وزير مسؤ ول هم ابلاغ نمايد لكن به دست مجريان غير صالح كه افتاد آن را مسخ كنند و برخلاف مقررات يا با كاغذبازى ها يا پيچ وخمها كه به آن عادت كرده اند يا عمدا براى نگران نمودن مردم عمل كنند كه به تدريج و مسامحه غائله ايجاد مى كند.

وصيّت اينجانب به وزراء مسؤ ول در عصر حاضر و در عصرهاى ديگر آن است كه علاوه بر آنكه شماها و كارمندان وزارتخانه ها بودجه اى كه از آن ارتزاق مى كنيد مال ملت ، و بايد همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشيد و ايجاد زحمت براى مردم و مخالف وظيفه عمل كردن حرام و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود، همه شما به پشتيبانى ملت احتياج داريد. با پشتيبانى مردم خصوصا طبقات محروم بود كه پيروزى حاصل شد و دست ستم شاهى از كشور و ذخاير آن كوتاه گرديد و اگر روزى از پشتيبانى آنان محروم شويد شماها كنار گذاشته مى شويد و همچون رژيم شاهنشاهى ستمكار به جاى شما ستم پيشگان پستها را اشغال مى نمايند بنابراين حقيقت ملموس بايد كوشش در جلب نظر ملت بنماييد و از رفتار غير اسلامى انسانى احتراز نماييد و در همين انگيزه به وزراء كشور در طول تاريخ آينده توصيه مى كنم كه در انتخاب استاندارها دقت كنند اشخاص لايق ، متديّن ، متعهّد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمايند تا آرامش در كشور هرچه بيشتر حكمفرما باشد.

ضرورت طاغوت زدايى در سفارتخانه ها
و بايد دانست كه گرچه تمام وزيران وزارتخانه ها مسئوليت در اسلامى كردن و تنظيم امور محل مسؤ وليت خود دارند لكن بعضى از آنها ويژگى خاص دارند، مثل وزارت خارجه كه مسؤ وليت سفارتخانه ها را در خارج از كشور دارند. اينجانب از ابتداء پيروزى به وزراء خارجه راجع به طاغوت زدگى سفارتخانه ها و تحوّل آنها به سفارتخانه هاى مناسب با جمهورى اسلامى توصيه هايى نمودم ، لكن بعض آنان يا نخواستند يا نتوانستند عمل مثبتى انجام دهند و اكنون كه سه سال از پيروزى مى گذرد اگرچه وزير خارجه كنونى اقدام به اين امر نموده است و اميد است با پشتكار و صرف وقت اين امر مهم انجام گيرد و وصيّت من به وزراء خارجه در اين زمان و زمانهاى بعد آن است كه مسؤ وليت شما بسيار زياد است چه در اصلاح و تحوّل وزارتخانه و سفارتخانه ها و چه در سياست خارجى حفظ استقلال و منافع كشور و روابط حسنه با دولتهايى كه قصد دخالت در امور كشور ما را ندارند و از هر امرى كه شائبه وابستگى با همه ابعادى كه دارد به طور قاطع احتراز نماييد و بايد بدانيد كه وابستگى در بعض امور هرچند ممكن است ظاهر فريبنده اى داشته باشد يا منفعت و فائده اى در حال داشته باشد لكن در نتيجه ، ريشه كشور را به تباهى خواهد كشيد و كوشش داشته باشيد در بهتر كردن روابط با كشورهاى اسلامى و در بيدار كردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد كنيد كه خداوند با شما است .

و وصيّت من به ملتهاى كشورهاى اسلامى است كه انتظار نداشته باشيد كه از خارج كسى به شما در رسيدن به هدف كه آن اسلام و پياده كردن احكام اسلام است كمك كند خود بايد به اين امر حياتى كه آزادى و استقلال را تحقق مى بخشد قيام كنيد و علماء اعلام و خطباء محترم كشورهاى اسلامى دولتها را دعوت كنند كه از وابستگى به قدرتهاى بزرگ خارجى خود را رها كنند و با ملت خود تفاهم كنند در اين صورت پيروزى را در آغوش خواهند كشيد و نيز ملتها را دعوت به وحدت كنند و از نژادپرستى كه مخالف دستور اسلام است بپرهيزند و با برادران ايمانى خود در هر كشورى و با هر نژادى كه هستند دست برادرى دهند كه اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر اين برادرى ايمانى با همت دولتها و ملتها و با تاءييد خداوند متعال روزى تحقّق يابد، خواهيد ديد كه بزرگترين قدرت جهان را مسلمين تشكيل مى دهند. به اميد روزى كه با خواست پروردگار عالم اين برادرى و برابرى حاصل شود.

نقش تبليغات و وظيفه وزارت ارشاد اسلامى
و وصيّت اينجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر كه ويژگى خاصى دارد آن است كه براى تبليغ حق مقابل باطل و ارائه چهره حقيقى جمهورى اسلامى كوشش ‍ كنند. ما اكنون در اين زمان كه دست ابرقدرتها را از كشور خود كوتاه كرديم مورد تهاجم تبليغاتى تمام رسانه هاى گروهى وابسته به قدرتهاى بزرگ هستيم . چه دروغها و تهمت ها كه گويندگان و نويسندگان وابسته به ابرقدرتها به اين جمهورى اسلامى نوپا نزده و نمى زنند مع الا سف اكثر دولتهاى منطقه اسلامى كه به حكم اسلام بايد دست اخوّت به ما دهند به عداوت با ما و اسلام برخاسته اند و همه در خدمت جهان خواران از هر طرف به ما هجوم آورده اند و قدرت تبليغاتى ما بسيار ضعيف و ناتوان است و مى دانيد كه امروز جهان روى تبليغات مى چرخد و با كمال تاءسف ، نويسندگان به اصطلاح روشنفكر كه به سوى يكى از دو قطب گرايش دارند به جاى آنكه در فكر استقلال و آزادى كشور و ملت خود باشند خودخواهى ها و فرصت طلبى ها و انحصارجويى ها به آنان مجال نمى دهد كه لحظه اى تفكر نمايند و مصالح كشور و ملت خود را در نظر بگيرند و مقايسه بين آزادى و استقلال را در اين جمهورى با رژيم ستمگر سابق نمايند و زندگى شرافتمندانه ارزنده را تواءم با بعض آنچه را كه از دست داده اند كه رفاه و عيش زدگى است ، با آنچه از رژيم ستم شاهى دريافت مى كردند تواءم با وابستگى و نوكرمآبى و ثناجويى و مدّاحى از جرثومه هاى فساد و معادن ظلم و فحشاء بسنجند و از تهمتها و نارواها به اين جمهورى تازه تولد يافته دست بكشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتيان و ستم پيشگان زبان ها و قلمها را به كار بگيرند.

و مسئله تبليغ تنها به عهده وزارت ارشاد نيست بلكه وظيفه همه دانشمندان و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان است . بايد وزارت خارجه كوشش كند تا سفارتخانه ها نشريات تبليغى داشته باشند و چهره نورانى اسلام را براى جهانيان روشن نمايند كه اگر اين چهره با آن جمال جميل كه قرآن و سنّت در همه ابعاد به آن دعوت كرده از زير نقاب مخالفان اسلام و كج فهمى هاى دوستان خودنمايى نمايد اسلام جهان گير خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصيبت بار و غم انگيز است كه مسلمانان متاعى دارند كه از صدر عالم تا نهايت آن نظير ندارد. نتوانسته اند اين گوهر گران بها را كه هر انسانى به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه كنند بلكه خود نيز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهى از آن فراريند.

نقش مخرب مراكز تعليم و تربيت غيراسلامى
ك :
از امور بسيار با اهميت و سرنوشت ساز مسئله مراكز تعليم و تربيت از كودكستانها تا دانشگاهها است كه به واسطه اهميت فوق العاده اش تكرار نموده و با اشاره مى گذرم . بايد ملت غارت شده بدانند كه در نيم قرن اخير آنچه به ايران و اسلام ضربه مهلك زده است قسمت عمده اش از دانشگاهها بوده است . اگر دانشگاهها و مراكز تعليم و تربيت ديگر با برنامه هاى اسلامى و ملى در راه منافع كشور به تعليم و تهذيب و تربيت كودكان و نوجوانان و جوانان جريان داشتند، هرگز ميهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن آمريكا و شوروى فرو نمى رفت و هرگز قراردادهاى خانه خراب كن بر ملت محروم غارت زده تحميل نمى شد و هرگز پاى مستشاران خارجى به ايران باز نمى شد و هرگز ذخاير ايران و طلاى سياه اين ملت رنج ديده در جيب قدرتهاى شيطانى ريخته نمى شد و هرگز دودمان پهلوى و وابسته هاى به آن اموال ملت را نمى توانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پاركها و ويلاها بر روى اجساد مظلومان بنا كنند و بانكهاى خارج را از دسترنج اين مظلومان پركنند و صرف عيّاشى و هرزگى خود و بستگان خود نمايند. اگر مجلس و دولت و قوه قضائيه و ساير ارگانها از دانشگاههاى اسلامى و ملى سرچشمه مى گرفت ملت ما امروز گرفتار مشكلات خانه برانداز نبود و اگر شخصيتهاى پاكدامن با گرايش اسلامى و ملى به معناى صحيحش ، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام مى كند از دانشگاهها به مراكز قواى سه گانه راه مى يافت ، امروز ما غير امروز و ميهن ما غير اين ميهن و محرومان ما از قيد محروميت رها و بساط ظلم و ستمشاهى و مراكز فحشاء و اعتياد و عشرتكده ها كه هريك براى تباه نمودن نسل جوان فعّال ارزنده كافى بود درهم پيچيده و اين ارث كشور برباد ده و انسان برانداز به ملت نرسيده بود. دانشگاهها اگر اسلامى انسانى ملى بود مى توانست صدها و هزارها مدرّس به جامعه تحويل دهد لكن چه غم انگيز و اسف بار است كه دانشگاهها و دبيرستانها به دست كسانى اداره مى شد و عزيزان ما به دست كسانى تعليم و تربيت مى ديدند كه جز اقليت مظلوم محرومى همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه ديكته شده در دانشگاهها كرسى داشتند و ناچار جوانان عزيز و مظلوم ما در دامن اين گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به كرسيهاى قانونگذارى و حكومت و قضاوت تكيه مى كردند و بر وفق دستور آنان يعنى رژيم ستمگر پهلوى عمل مى كردند اكنون به حمداللّه تعالى دانشگاه از چنگال جنايتكاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهورى اسلامى است در همه اعصار كه نگذارند عناصر فاسد داراى مكتبهاى انحرافى يا گرايش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و ساير مراكز تعليم و تربيت نفوذ كنند و از قدم اول جلوگيرى نمايند تا مشكلى پيش نيايد و اختيار از دست نرود. و وصيّت اينجانب به جوانان عزيز دانشسراها و دبيرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قيام نمايند تا استقلال و آزادى خود و كشور و ملّت خودشان مصون باشد.

لزوم توجه خاص به قواى مسلح
ل :
قواى مسلح از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و شهربانى تا كميته ها و بسيج و عشاير ويژگى خاص دارند اينان كه بازوان قوى و قدرتمند جمهورى اسلامى مى باشند و نگهبان سرحدّات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنيت و آرام بخشان به ملت مى باشند، مى بايست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند كه در دنيا آنچه كه مورد بهره بردارى براى قدرتهاى بزرگ و سياستهاى مخرّب بيشتر از هر چيز و هر گروهى است ، قواى مسلح است . قواى مسلح است كه با بازيهاى سياسى ، كودتاها و تغيير حكومتها و رژيمها به دست آنان واقع مى شود و سودجويان دغل بعض سران آنان را مى خرند و با دست آنان و توطئه هاى فرماندهان بازى خورده كشورها را به دست مى گيرند و ملتهاى مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادى را از كشورها سلب مى كنند و اگر فرماندهان پاكدامن متصدى امر باشند هرگز براى دشمنان كشورها امكان كودتا يا اشغال يك كشور پيش نمى آيد و يا اگر احيانا پيش آيد به دست فرماندهان متعهد شكسته و ناكام خواهد ماند.

و در ايران نيز كه اين معجزه عصر به دست ملت انجام گرفت ، قواى مسلح متعهد و فرماندهان پاك و ميهن دوست سهم به سزايى داشتند و امروز كه جنگ لعنتى و تحميلى صدّام تكريتى به امر و كمك آمريكا و ساير قدرتها پس از نزديك به دو سال با شكست سياسى و نظامى ارتش متجاوز بعث و پشتيبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبرو است باز قواى مسلح نظامى و انتظامى و سپاهى و مردمى با پشتيبانى بى دريغ ملت در جبهه ها و پشت جبهه ها اين افتخار بزرگ را آفريدند و ايران را سرافراز نمودند و نيز شرارتها و توطئه هاى داخلى را كه به دست عروسكهاى وابسته به غرب و شرق براى براندازى جمهورى اسلامى بسيج شده بودند با دست توانا: جوانان كميته ها و پاسداران بسيج و شهربانى و با كمك ملت غيرتمند درهم شكسته شد. و همين جوانان فداكار عزيزند كه شبها بيدارند تا خانواده ها با آرامش استراحت كنند. خدايشان يار و مددكار باد.

ضرورت اجتناب قواى مسلح از حزب گرايى
پس وصيّت برادرانه من در اين قدمهاى آخرين عمر بر قواى مسلح به طور عموم آن است كه اى عزيزان كه به اسلام عشق مى ورزيد و با عشق لقاء اللّه به فداكارى در جبهه ها و در سطح كشور به كار ارزشمند خود ادامه مى دهيد بيدار باشيد و هشيار كه بازيگران سياسى و سياستمداران حرفه اى غرب و شرق زده و دستهاى مرموز جنايتكاران پشت پرده لبه تيز سلاح خيانت و جنايت كارشان از هر سو و بيشتر از هر گروه متوجه به شما عزيزان است و مى خواهند از شما عزيزان كه با جانفشانى خود انقلاب را پيروز نموديد و اسلام را زنده كرديد بهره گيرى كرده و جمهورى اسلامى را براندازند و شما را با اسم اسلام و خدمت به ميهن و ملت از اسلام و ملت جدا كرده به دامن يكى از دو قطب جهانخوار بيندازند و بر زحمات و فداكاريهاى شما با حيله هاى سياسى و ظاهرهاى به صورت اسلامى و ملى خط بطلان بكشند.

وصيّت اكيد من به قواى مسلح آن است كه همانطور كه از مقررات نظام ، عدم دخول نظامى در احزاب و گروهها و جبهه ها است به آن عمل نمايند و قواى مسلح مطلقا چه نظامى و انتظامى و پاسدار و بسيج و غير اينها در هيچ حزب و گروهى وارد نشده و خود را از بازيهاى سياسى دور نگهدارند. در اين صورت مى توانند قدرت نظامى خود را حفظ و از اختلافات درون گروهى مصون باشند و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمايند و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است ، دولت و ملت و شوراى دفاع و مجلس شوراى اسلامى وظيفه شرعى و ميهنى آنان است كه اگر قواى مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملى انجام دهند يا در احزاب وارد شوند كه بى اشكال به تباهى كشيده مى شوند و يا در بازيهاى سياسى وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند و بر رهبر و شوراى رهبرى است كه با قاطعيت از اين امر جلوگيرى نمايد تا كشور از آسيب در امان باشد.

احتياج صنعتى و لزوم عدم وابستگى به قدرتهاى خارجى
و من به همه نيروهاى مسلح در اين پايان زندگى خاكى وصيّت مشفقانه مى كنم كه از اسلام كه يگانه مكتب استقلال و آزادى خواهى است و خداوند متعال همه را با نور هدايت آن به مقام والاى انسانى دعوت مى كند چنانچه امروز وفاداريد در وفادارى استقامت كنيد كه شما را و كشور و ملت شما را از ننگ وابستگيها و پيوستگيها به قدرتهايى كه همه شما را جز براى بردگى خويش نمى خواهند و كشور و ملت عزيزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زير بار ننگين ستم پذيرى نگه مى دارند نجات مى دهد و زندگى انسانى شرافتمندانه را ولو با مشكلات بر زندگانى ننگين بردگى اجانب ولو با رفاه حيوانى ترجيح دهيد و بدانيد مادام كه در احتياجات صنايع پيشرفته ، دست خود را پيش ديگران دراز كنيد و به دريوزگى عمر را بگذرانيد قدرت ابتكار و پيشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد. و به خوبى و عينيّت ديديد كه در اين مدت كوتاه پس از تحريم اقتصادى همانها كه از ساختن هرچيز خود را عاجز مى ديدند و از راه انداختن كارخانه ها آنان را ماءيوس مى نمودند افكار خود را به كار بستند و بسيارى از احتياجات ارتش و كارخانه ها را خود رفع نمودند. و اين جنگ و تحريم اقتصادى و اخراج كارشناسان خارجى ، تحفه اى الهى بود كه ما از آن غافل بوديم . اكنون اگر دولت و ارتش كالاهاى جهانخواران را خود تحريم كنند و به كوشش و سعى در راه ابتكار بيفزايند اميد است كه كشور خودكفا شود و از دريوزگى از دشمن نجات يابد.

و هم در اينجا بايد بيفزايم كه احتياج ما پس از اين همه عقب ماندگى مصنوعى به صنعتهاى بزرگ كشورهاى خارجى حقيقتى است انكارناپذير، و اين به آن معنى نيست كه ما بايد در علوم پيشرفته به يكى از دو قطب وابسته شويم . دولت و ارتش بايد كوشش كنند كه دانشجويان متعهد را در كشورهايى كه صنايع بزرگ پيشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نيستند بفرستند و از فرستادن به آمريكا و شوروى و كشورهاى ديگر كه در مسير اين دو قطب هستند احتراز كنند، مگر انشاءاللّه روزى برسد كه اين دو قدرت به اشتباه خود پى ببرند و در مسير انسانيّت و انسان دوستى و احترام به حقوق ديگران واقع شوند يا انشاءاللّه مستضعفان جهان و ملتهاى بيدار و مسلمانان متعهد آنان را به جاى خود نشانند.به اميد چنين روزى .

وظيفه رسانه هاى جمعى در عصر حاضر
م :
راديو و تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها از ابزارهاى مؤ ثّر تباهى و تخدير ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است . در اين صدسال اخير به ويژه نيمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از اين ابزار چه در تبليغ ضد اسلام و ضد روحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق كشيده شد و از آنها براى درست كردن بازار كالاها خصوصا تجمّلى و تزئينى از هر قماش ، از تقليد در ساختمانها و تزئينات و تجمّلات آنها و تقليد در اجناس ‍ نوشيدنى و پوشيدنى و در فرم آنها استفاده كردند به طورى كه افتخار بزرگ فرنگى مآب بودن در تمام شئون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن به ويژه در خانمهاى مرفّه يا نيمه مرفّه بود و در آداب معاشرت و كيفيت حرف زدن و به كار بردن لغات غربى در گفتار و نوشتار به صورتى بود كه فهم آن براى بيشتر مردم غير ممكن و براى هم رديفان نيز مشكل مى نمود. فيلمهاى تلويزيون از فرآورده هاى غرب يا شرق بود كه طبقه جوان زن و مرد را از مسير عادى زندگى و كار و صنعت و توليد و دانش منحرف و به سوى بى خبرى از خويش و شخصيت خود و يا بدبينى و بدگمانى به همه چيز خود و كشور خود حتى فرهنگ و ادب و مآثر پرارزشى كه بسيارى از آن با دست خيانتكار سودجويان ، به كتابخانه ها و موزه هاى غرب و شرق منتقل گرديده است .

مجله ها با مقاله ها و عكسهاى افتضاح بار و اسف انگيز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگى خويش و ضد اسلامى با افتخار مردم به ويژه طبقه جوان مؤ ثّر را به سوى غرب يا شرق هدايت مى كردند. اضافه كنيد بر آن تبليغ دامنه دار در ترويج مراكز فساد و عشرتكده ها و مراكز قمار و لاتار و مغازه هاى فروش كالاهاى تجمّلاتى و اسباب آرايش و بازيها و مشروبات الكلى به ويژه آنچه از غرب وارد مى شد و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن ديگر، عروسكها و اسباب بازيها و كالاهاى تجمّلى وارد مى شد و صدها چيزهايى كه امثال من از آنها بى اطلاع هستيم و اگر خداى نخواسته عمر رژيم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوى ادامه پيدا مى كرد چيزى نمى گذشت كه جوانان برومند ما اين فرزندان اسلام و ميهن كه چشم اميد ملت به آنها است با انواع دسيسه ها و نقشه هاى شيطانى به دست رژيم فاسد و رسانه هاى گروهى و روشنفكران غرب و شرق گرا از دست ملت و دامن اسلام رخت برمى بستند يا جوانى خود را در مراكز فساد تباه مى كردند و يا به خدمت قدرتهاى جهانخوار درآمده و كشور را به تباهى مى كشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منّت گذاشت و همه را از شرّ مفسدين و غارتگران نجات داد.

اكنون وصيّت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آينده و رييس جمهور و رؤ ساى جمهور ما بعد و به شوراى نگهبان و شوراى قضايى و دولت در هر زمان آن است كه نگذارند اين دستگاههاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم كه آزادى به شكل غربى آن كه موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنرانيها و كتب و مجلات برخلاف اسلام و عفّت عمومى و مصالح كشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيرى از آنها واجب است و از آزاديهاى مخرّب بايد جلوگيرى شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسير ملت و كشور اسلامى و مخالف با حيثيّت جمهورى اسلامى است ، به طور قاطع اگر جلوگيرى نشود همه مسؤ ول مى باشند و مردم و جوانان حزب اللهى اگر برخورد به يكى از امور مذكور نمودند به دستگاههاى مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهى نمودند خودشان مكلّف به جلوگيرى هستند. خداوند تعالى مددكار همه باشد.

نصيحت و وصيتى به گروه ها و گروهك ها
ن :
نصيحت و وصيّت من به گروهها و گروهكها و اشخاصى كه در ضديّت با ملت و جمهورى اسلامى و اسلام فعاليت مى كنند، اول به سران آنان در خارج و داخل ، آن است كه تجربه طولانى به هر راهى كه اقدام كرديد و به هر توطئه اى كه دست زديد و به هر كشور و مقامى كه توسّل پيدا كرديد، به شماها كه خود را عالم و عاقل مى دانيد بايد آموخته باشد كه مسير يك ملّت فداكار را نمى شود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازيهاى بى سروپا و غير حساب شده منحرف كرد و هرگز هيچ حكومت و دولتى را نمى توان با اين شيوه هاى غير انسانى و غير منطقى ساقط نمود، به ويژه ملتى مثل ايران را كه از بچه هاى خردسالش تا پيرزنها و پيرمردهاى بزرگ سالش ، در راه هدف و جمهورى اسلامى و قرآن و مذهب جانفشانى و فداكارى مى كنند. شماها كه مى دانيد (و اگر ندانيد بسيار ساده لوحانه فكر مى كنيد) كه ملت با شما نيست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بكنيد با شما بودند و دوست شما بودند، حركات ناشيانه شما و جناياتى كه با تحريك شما رخ داد آنان را از شما جدا كرد و جز دشمن تراشى كار ديگرى نتوانستيد بكنيد. من وصيّت خيرخواهانه در اين آخر عمر به شما مى كنم كه اوّلا با اين ملت طاغوت زده رنج كشيده كه پس از دو هزاروپانصد سال ستمشاهى با فدا دادن بهترين فرزندان و جوانانش خود را از زير بار ستم جنايتكارانى همچون رژيم پهلوى و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستيز برخاسته ايد چطور وجدان يك انسان هرچه پليد باشد راضى مى شود براى احتمال رسيدن به يك مقام با ميهن خود و ملت خود اينگونه رفتار كند و به كوچك و بزرگ آنها رحم نكند. من به شما نصيحت مى كنم دست از اين كارهاى بى فايده و غير عاقلانه برداريد و گول جهانخواران را نخوريد و در هرجا هستيد اگر به جنايتى دست نزديد به ميهن خود و دامن اسلام برگرديد و توبه كنيد كه خداوند ارحم الراحمين است و جمهورى اسلامى و ملت از شما انشاءاللّه مى گذرند و اگر دست به جنايتى زديد كه حكم خداوند تكليف شما را معيّن كرده ، باز از نيمه راه برگشته و توبه كنيد و اگر شهامت داريد تن به مجازات داده و با اين عمل خود را از عذاب اليم خداوند نجات دهيد و الاّ در هرجا هستيد عمر خود را بيش از اين هدر ندهيد و به كار ديگر مشغول شويد كه صلاح در آن است .

نصيحتى مشفقانه به هواداران گروهك ها
و بعد به هواداران داخلى و خارجى آنان وصيّت مى كنم كه با چه انگيزه جوانى خود را براى آنان كه اكنون ثابت است كه براى قدرتمندان جهان خوار خدمت مى كنند و از نقشه هاى آنها پيروى مى كنند و ندانسته به دام آنها افتاده اند به هدر مى دهيد؟ و با ملت خود در راه چه كسى جفا مى كنيد؟ شما بازى خوردگان دست آنها هستيد و اگر در ايران هستيد به عيان مشاهده مى كنيد كه توده هاى ميليونى به جمهورى اسلامى وفادار و براى آن فداكارند و به عيان مى بينيد كه حكومت و رژيم فعلى با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند و آنان كه به دروغ ادعاى خلقى بودن و مجاهد و فدايى براى خلق مى كنند، با خلق خدا به دشمنى برخاسته و شما پسران و دختران ساده دل را براى مقاصد خود و مقاصد يكى از دو قطب قدرت جهانخوار به بازى گرفته و خود يا در خارج در آغوش يكى از دو قطب جنايتكار به خوشگذرانى مشغول و يا در داخل به خانه هاى مجلل تيمى با زندگى اشرافى نظير منازل جنايتكارانى بدبخت به جنايت خود ادامه مى دهند و شما جوانان را به كام مرگ مى فرستند.

نصيحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است كه از راه اشتباه برگرديد و با محرومين جامعه كه با جان و دل به جمهورى اسلامى خدمت مى كنند متحد شويد و براى ايران مستقل و آزاد فعاليت نماييد تا كشور و ملت از شرّ مخالفين نجات پيدا كند و همه با هم به زندگى شرافتمندانه ادامه دهيد. تا چه وقت و براى چه گوش به فرمان اشخاصى هستيد كه جز به نفع شخصى خود فكر نمى كنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستيز هستند و شما را فداى مقاصد شوم و قدرت طلبى خويش مى نمايند؟ شما در اين سالهاى پيروزى انقلاب ديديد كه ادّعاهاى آنان با رفتار و عملشان مخالف است و ادّعاها فقط براى فريب جوانان صاف دل است و مى دانيد كه شما قدرتى در مقابل سيل خروشان ملت نداريد و كارهايتان جز به ضرر خودتان و تباهى عمرتان نتيجه اى ندارد، من تكليف خود را كه هدايت است ادا كردم و اميد است به اين نصيحت كه پس از مرگ من به شما مى رسد و شائبه قدرت طلبى در آن نيست گوش فرا دهيد و خود را از عذاب اليم الهى نجات دهيد. خداوند منّان شما را هدايت فرمايد و صراط مستقيم را به شما بنمايد.

وصيت به چپ گرايان
وصيّت من به چپ گرايان مثل كمونيستها و چريكهاى فدايى خلق و ديگر گروهها( ى ) متمايل به چپ آن است كه شماها بدون بررسى صحيح از مكتبها و مكتب اسلام نزد كسانى كه از مكتبها و خصوص اسلام اطلاع صحيح دارند با چه انگيزه خودتان را راضى كرديد به مكتبى كه امروز در دنيا شكست خورده رو آوريد و چه شده كه دل خود را به چند ايسم كه محتواى آنها پيش اهل تحقيق پوچ است خوش كرده ايد و شما را چه انگيزه وادار كرده كه مى خواهيد كشور خود را به دامن شوروى يا چين بكشيد و با ملّت خود به اسم توده دوستى به جنگ برخاسته يا به توطئه هايى براى نفع اجنبى به ضد كشور خود و توده هاى ستمديده دست زديد؟ شما مى بينيد كه از اول پيدايش كمونيسم مدعيان آن ديكتاتورترين و قدرت طلب و انحصارطلب ترين حكومتهاى جهان بوده و هستند. چه ملتهايى زير دست و پاى شوروى مدّعى طرفدار توده ها خُرد شدند و از هستى ساقط گرديدند. ملت روسيه ، مسلمانان و غير مسلمانان ، تاكنون در زير فشار ديكتاتورى حزب كمونيست دست و پا مى زنند و از هرگونه آزادى محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهاى ديكتاتورهاى جهان به سر مى برند. استالين ، كه يكى از چهره هاى به اصطلاح درخشان حزب بود، ورود و خروجش ‍ را و تشريفات آن و اشرافيت او را ديديم . اكنون كه شما فريب خوردگان در عشق آن رژيم جان مى دهيد مردم مظلوم شوروى و ديگر اقمار او چون افغانستان از ستمگريهاى آنان جان مى سپارند و آنگاه شما كه مدّعى طرفدارى از خلق هستيد بر اين خلق محروم در هرجا كه دستتان رسيده چه جناياتى انجام داديد و با اهالى شريف آمل كه آنان را به غلط طرفدار پروپا قرص خود معرفى مى كرديد و عده بسيارى را به فريب به جنگ مردم و دولت فرستاديد و به كشتن داديد. چه جنايتها كه نكرديد. و شما طرفدار خلق محروم مى خواهيد خلق مظلوم و محروم ايران را به دست ديكتاتورى شوروى دهيد و چنين خيانتى را با سرپوش فدايى خلق و طرفدار محرومين در حال اجراء هستيد، منتهى حزب توده و رفقاى آن با توطئه و زير ماسك طرفدارى از جمهورى اسلامى و ديگر گروهها با اسلحه و ترور و انفجار.

من به شما احزاب و گروهها چه آنان كه به چپ گرايى معروف گرچه بعض شواهد و قرائن دلالت دارد كه اينان كمونيست آمريكايى هستند و چه آنان كه از غرب ارتزاق مى كنند و الهام مى گيرند و چه آنها كه با اسم خودمختارى و طرفدارى از كرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم كردستان و ديگر جاها را از هستى ساقط نموده و مانع از خدمتهاى فرهنگى و بهداشتى و اقتصادى و بازسازى دولت جمهورى در آن استانها مى شوند، مثل حزب دموكرات و كوموله وصيّت مى كنم كه به ملت بپيوندند و تاكنون تجربه كرده اند كه كارى جز بدبخت كردن اهالى آن مناطق نكرده اند و نمى توانند بكنند، پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است كه با دولت تشريك مساعى نموده و از ياغى گرى و خدمت به بيگانگان و خيانت به ميهن خود دست بردارند و به ساختن كشور بپردازند و مطمئن باشند كه اسلام براى آنان هم از قطب جنايتكار غرب و هم از قطب ديكتاتور شرق بهتر است و آرزوهاى انسانى خلق را بهتر انجام مى دهد.

سفارش به گروه هاى مسلمان خطاكار
و وصيّت من به گروههاى مسلمان كه از روى اشتباه به غرب و احيانا به شرق تمايل نشان مى دهند و از منافقان كه اكنون خيانتشان معلوم شد گاهى طرفدارى مى كردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روى خطا و اشتباه گاهى لعن مى كردند و طعن مى زدند آن است كه بر سر اشتباه خود پافشارى نكنند و با شهامت اسلامى به خطاى خود اعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم براى رضاى خداوند هم صدا و هم مسير شده و اين مستضعفان تاريخ را از شرّ مستكبران نجات دهيد و كلام مرحوم مدرّس آن روحانى متعهد پاك سيرت و پاك انديشه را به خاطر بسپريد كه در مجلس افسرده آن روز گفت اكنون كه بايد از بين برويم چرا با دست خود برويم . من هم امروز به ياد آن شهيد راه خدا به شما برادران مؤ من عرض مى كنم اگر ما با دست جنايتكار آمريكا و شوروى از صفحه روزگار محو شويم و با خون سرخ شرافتمندانه با خداى خويش ملاقات كنيم ، بهتر از آن است كه در زير پرچم ارتش سرخ شرق و سياه غرب زندگى اشرافى مرفّه داشته باشيم و اين سيره و طريقه انبياء عظام و ائمه مسلمين و بزرگان دين مبين بوده است و ما بايد از آن تبعيّت كنيم و بايد به خود بباورانيم كه اگر يك ملت بخواهند بدون وابستگى ها زندگى كنند مى توانند و قدرتمندان جهان بر يك ملت نمى توانند خلاف ايده آنان را تحميل كنند. از افغانستان عبرت بايد گرفت با آنكه دولت غاصب و احزاب چپى با شوروى بوده و هستند تا كنون نتوانسته اند توده هاى مردم را سركوب نمايند.

next page

fehrest page

back page