فضائل و سيره امام حسين - عليه السلام - در كلام بزرگان

عباس عزيزى

- ۲۱ -


795 - سلام امام زمان (ع ) بر تربت امام حسين (ع )  
در عظمت حسين و قبول تقرب و اخلاص او در پيشگاه خدا همين بس كه خداى در خاك حسين عليه السلام شفا قرار داده . در اين زمينه اسناد بسيارى وجود دارد كه در دسترس ترين آنها زيارت منسوب به امام زمان عليه السلام است : السلام على من جعل الله الشفاء فى تربته ؛سلام بر (حسين ) كسى كه خداوند در تربت او شفاء قرار داده است .
از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرموده :
ان الله تعالى عوض الحسين من قتله : ان جعل الامامه فى ذريته ، والشفاء فى تربته ، و اجابه الدعاء عند قبره ؛
خداوند تبارك و تعالى در پاداش قتل حسين اين عوض را معين فرمود كه امامت را در ذريه او قرار داد، و در تربت او شفا قرار داد، و در كنار قبرش ‍ وعده اجابت به درخواست ها داد.
796 - روشنى چشم .  
محدث قمى در فوايد الرضويه آورده كه سيد نعمت الله جزايرى قدس سره در تحصيل علم زحمت بسيار كشيده و رنج فراوان ديده و در اوايل تحصيل كه قادر نبوده چراغ تهيه كند به هنگام مطالعه بسيارى از شب ها از نور ماه استفاده مى كرده و شب هاى بى ماه متون محفوظه را مكرر مى كرده و شب هاى بى ماه متون محفوظ را مكرر مى كرده لاجرم از كثرت مطالعه در مهتاب و نوشتن دروس و كتاب چشمانش ضعيف شده ، وليكن آن بزرگوار تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام و خاك قبور ساير شهداء كربلا را به چشمان خود كشيده و به بركت آن تربت ها چشمانش روشن شده است . (878)
797 - بوى شهيد با تربت امام حسين (ع )  
اين خاك پاك به گونه اى است كه ذكر گفتن با تسبيح ساخته شده و با سجده كردن ثواب فراوانى دارد، اگر كسى بخواهد از خاك شهيدان تبرك بجويد از خاك حسين بن على عليه السلام تهيه مى كند ما كه مى خواهيم نماز بخوانيم ، و از طرفى سجده بر فرش و بر مطلق ماكول و ملبوس را جايز نمى دانيم ، با خود خاكى يا سنگى بر مى داريم ؛ولى پيشوايان ما به ما گفته اند: حالا كه بايد بر خاك سجده كرد، بهتر كه آن خاك ، از خاك تربت شهيدان باشد.
اگر مى توانيد از خاك كربلا براى خود تهيه كنيد كه بوى شهيد مى دهد. تو كه خدا را عبادت مى كنى سر بر روى خاك بگذارى نمازت درست است ، ولى اگر سر بر روى هر خاكى بگذارى نمازت درست است ، ولى اگر سر برروى آن خاكى بگذارى كه تماس كوچكى ، قرابت كوچكى ، همسايگى كوچكى با شهيد دارد و بوى شهيد مى دهد اجر و ثواب تو صد برابر مى شود. (879)
798 - تسبيح با تربت امام حسين (ع )  
تسبيح فاطمه الزهراء عليه السلام هديه اى از طرف پدر بزرگوارش بود كه مستحب است بعد از نماز يا در وقت خواب خوانده شود.
دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله كنار قبر عموى بزرگوارش جناب حمزه بن عبدالمطلب و از تربت شهيد براى خود تسبيح درست كرد، اينها معنى دارد، يعنى چه ! خاك شهيد محترم است قبر شهيد محترم است ، من براى عبادت خدا كه مى خواهم اذكار خود را بشمارم نيازمند به سبحه اى (تسبيح )، چه فرقى مى كند دانه هاى تسبيح از سنگ باشد يا چوب يا خاك ، و از هر خاكى آدم بردارد، برداشته است ولى من اين را از خاك تربت شهيد بر مى دارم و اين نوعى احترام به شهادت است ، نوعى به رسميت شناختن قداست شهادت است ، تا آنكه بعد از شهادت وجود مقدس امام حسين عليه السلام ، خود به خود لقب سيدالشهداء از جناب حمزه گرفته شد و به نوه برادر بزرگوارش حسين بن على عليه السلام داده شده و بعد از آن ديگر اگر كسى بخواهد به خاك شهيد تبرك بجويد از خاك حسين بن على عليه السلام تهيه مى كند.
799 - تسبيح از مرقد امام حسين (ع )  
امام كاظم عليه السلام مى فرمايد:
لا تستغنى شيعتنا عن اربع خمره يصلى عليها و خاتم يتختم به وسواك يستاك به وسبحه من طين قبر ابى عبد الله عليه السلام ؛
پيروان ما از چهار چيز بى نياز نيستند:
1 - سجاده اى كه بر روى آن نماز خوانده مى شود.
2 - انگشترى كه در انگشت باشد.
3 - مسواكى كه با آن دندان ها را مسواك كنند.
4 - تسبيحى از خاك مرقد امام حسين (880)
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
و من كان معه سبحه من طين قبر الحسين عليه السلام كتب مسبحا وان لم يسبح بها ؛
كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين عليه السلام با خود داشته باشد تسبيح گوى حق محسوب مى شود گرچه با آن تسبيح نگويد. (881)
در حديثى ديگر امام صادق عليه السلام مى فرمايد: يك ذكر يا استغفار كه با تسبيح تربت حسين عليه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چيز ديگر گفته شود.
800 - صورت بر تربت امام حسين (ع )  
امام صادق عليه السلام در زمان حيات خويش سجده كنان و گريان ، هر كسى را كه چهره بر تربت حسين عليه السلام مى نهد، و هر كسى را كه بر او اشك مى ريزد و هر كسى را كه در سوگ او شيون مى كند همه را دعا مى فرمود. (882)
801 - ذكر با تربت امام حسين (ع )  
از امام رضا عليه السلام روايت شده كه هر كس با تربت امام حسين عليه السلام بگويد. سبحان الله و الحمد لله و لا الا الله اكبر . با هر ذكر، خداوند شش هزار حسنه براى او ثبت مى كند و شش هزار گناه او را محو نموده شش هزار درجه بالا برده و شش هزار شفاعت براى او مى نويسد.
و از امام صادق عليه السلام نقل شده : هر كسى سنگ هايى را كه از تربت امام حسين عليه السلام درست مى كنند (يعنى تسبيح پخته ) بگرداند، به تعداد هراستغفر الله ربى و اتواب اليه هفتاد استغفار براى او ثبت مى شود و اگر تسبيح در دستش باشد و ذكر نگويد به عدد هر دانه هفت مرتبه استغفار براى او نوشته مى شود.
در روايت ديگر فرمودند: كسى كه با تسبيح تربت يك مرتبه سبحان الله بگويد چهار صد حسنه براى او نوشته مى شود، چهار صد گناهش ‍ برطرف ، چهارصد درجه اش بالا، چهارصد حاجتش برآورده مى گردد. (883)
802 - درست كردن تسبيح با تربت  
با تربت تسبيح درست كردن و با آن ذكر گفتن و در دست داشتن فضيلت عظيم دارد. از ويژگى هاى اين تسبيح اين است كه در دست آدمى تسبيح مى گويد بدون آنكه صاحبش تسبيح بگويد. البته اين همان تسبيحى است كه خداوند فرمود: وان من شى ء الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم ؛(884)هر موجودى تسبيح و حمد او مى گويد، ولى شما تسبيح آنها را نمى فهميد. به هر حال تسبيح تربت ، تسبيحى مى گويد كه ما نمى فهميم . و اين ويژگى در تربت حضرت سيدالشهداء ارواحنا له الفداء است .
فصل سى ام : فضيلت زيارت كربلا؛بارگاه حسينى 
803 - زيارت امام حسين (ع )  
امام حسين عليه السلام فرمود: هر كس پس از شهادت به زيارت من بيايد، در روز قيامت به زيارت او مى روم و اگر نباشد جز در آتش بيرون مى آورم . (885)
804 - دعاى حضرت صادق (ع ) در سجده .  
معاويه بن وهب گويد: به خانه امام صادق عليه السلام رفتم ، حضرت در سجده بود دعاهايى مى كرد تا به اينجا رسيد كه گفت : خدايا! رحم كن به صورت هايى كه آفتاب آن را دگرگون كرده تا خودش را به قبر حسين عليه چ برساند. خدايا! رحم كن به اشك هاى چشمى كه در عزاى حسين عليه السلام ريخته مى شود، خدايا! رحم كن به ناله ها و صرخه هايى كه در مصيبت حسين بلند مى شود، خدايا! رحم كن به ناله ها و صرخه هايى كه در مصيبت حسين بلند مى شود. خدايا! من آنان را به تو مى سپارم تا بر ما نزد حوض كوثر وارد شوند (آنان را به ما برسان ).
معاويه بن وهب گويد: حضرت كه سر از سجده برداشت ، عرض كردم : اين دعاها را براى چه كسى مى كريد؟
فرمود: براى عزاداران و زوار قبر جدم حسين . آيا كربلا مى روى ، آيا فضيلت او را مى شناسى ؟ گفتم : تا به حال اين طور نمى دانستم اين دعاهاى كه شما فرموديد، اگر براى كافرى مى كرديد مشمول رحمت خدا مى شد. از اين به بعد خودم را حتما به قبر حسين عليه السلام خواهم رسانيد. (886)
805 - نهايت قرب امام حسين (ع ) به خداوند  
پاداش پرشكوه ديگر، كه طبق روايات به زائر حسين عليه السلام ارزنى مى گردد، اين است كه هر كسى عارفانه و عاشقانه او را زيارت كند، چنان است كه گويى خدا را در عرشش زيارت نموده است . (887)
اين كنايه از شدت قرب به خدا و اوج به كمال است و فراتر از اين مقام اين است كه به بركت زيارت حسين عليه السلام خدا از او ديدار مى كند، چرا كه در روايت آمده است كه :
هر كسى حسين عليه السلام را شب جمعه زيارت كند، زيارت خدا را درك مى كند و خدا از او ديدار مى نمايد. (888)
روشن است كه ديدار خدا و زيارت او، كنايه از لطف خاص او و باران رحمت خدا بر اوست و كسى كه باران رحمت خدا بر او باريدن كند هرگز محروم نخواهد شد و از آن بى بهره نخواهد گشت .
با دقت در روايت كه نشانگر قرب خاص معنوى زائر حسين عليه السلام به بارگاه خداست ، به اينجا مى رسيم كه در زيارت او، پاداش و بهره اى از رحمت الهى خواهد بود كه فراتر از آن نشايد.
و در روايت ديگرى آمده است كه : هر كس مى خواهد در روز رستاخيز به خدا نظر كند بايد حسين عليه السلام را بسيار زيارت كند. (889)
اين سه تعبير يعنى : زيارت خدا و ديدار با خدا و نظر به رحمت خدا تعبيرهاى سه گانه اى هستند كه نهايت قرب و بالاترين درجه معنوى انسان را نشانگرند. قربى كه فراتر از آن نيست و به خاطر همين نكته ظريف و عميق است كه اين ويژگى را به صورت جداگانه بحث كرديم ، چرا كه اين خود با همه پاداش هاى زيارت او برابر، بلكه بر همه آنها سر آمد است . (890)
806 - چرا مهر كربلا درست مى كنند؟  
حضرت رسول صلى الله عليه و آله به ام سلمه فرمود: جبرئيل از خاك كربلا براى من هديه آورد. آن را بوسيد و فرمود: بوى بهشت مى دهد.
اين قطعه از زمين به داعى خدا، محب خدا، عبد خالص خدا، حسين عليه السلام نيست دارد و شرافتش را پيغمبر شناخت و عملا و قولا به ما رساند. (891)
807 - كربلا پاره اس از بهشت است .  
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : اى جابر! زيارت كن قبر حسين را در كربلا، پس هر آينه كربلا پاره اى از بهشت است . (892)
808 - پاداش هزار حسنه  
روزه نيز عمل بزرگ عبادى است و سپرى است در برابر آتش جهنم ، اما زيارت آن حضرت چنانكه در روايت صحيح آمده است ، پاداش هزار روزه و روزه دار را، دارد.
809 - پاداش جهاد  
يارى رسانى در راه خدا و همكارى و هميارى ، پاداش ارزنده اى دارد اما زيارت آن خضرت پاداشش فراتر از آن است .
(893)
در روايت آمده است كه : هر كسى حسين عليه السلام را زيارت كند، همانند كسى است كه هزار مركب ، زين و لجام كرده براى خدمت در راه خدا مجهز و آماده ساخته است . (894)
810 - پاداش هزار شهيد.  
در زيارت عارفانه آن حضرت پاداشى است معادل پاداش هزار شهيد از شهداى بدر، (895)بلكه فراتر از آن . از زيارت عارفانه و خالصانه او پاداشى بسان پاداش به خون غلطيدن در راه خدا نيز دريافت مى گردد. (896)
811 - پاداشش آزاد ساختن هزار برده  
در زيارت آن حضرت پاداش بزرگى ، بسان پاداش آزاد ساختن هزار نفر در راه خداست . (897)
در روايت است كه : هر كسى قبر مطهر او را با پاى پياده زيارت كند به هر قدمى كه بر مى دارد و مى نهد، پاداشى معادل آزاد ساختن برده اى از فرزندان اسماعيل را خواهد داشت . (898)
812 - پاداش ذكر خدا  
در مورد ذكر و ستايش خدا، همين بس كه در روايت است كه : خداوند تبارك و تعالى ، از عرق زائر عارف آن حضرت كه در راه زيارت او ريخته شده ، هفتاد هزار فرشته ستايشگر و تقديس كننده ، خلق مى كند. (899)
علاوه بر آن ، زيارت آن حضرت پاداش ديگرى معادل ستايش و ذكر خدا و سپاس او را به همراه دارد و نيز درك ثواب ذكر فرشتگان مقرب ، در زيارت آن حضرت است .
813 - شادمان نمودن مومنين  
(900)
از كارهاى شايسته ، شادمان ساختن انسان باايمان و دميدن نسيم فرح بخش ‍ سرور بر دل هاى مومن است . اين كار برترين كارهاست و در سخت ترين شرايط عالم برزخ و رستاخيز همنشين زيباى انسان مى گردد. (901)
در روايات از امام صادق عليه السلام آمده است كه : اگر زائر حسين عليه السلام بداند كه با زيارت عارفانه و خالصانه و هدفدار حسين عليه السلام چه نسيم شادمانى بر قلب هاى مصفاى پيامبر و على و فاطمه و حسن و امام نور عليه السلام و شهيدان خاندان پيامبر مى وزد و چه ثمره پرارزشى از دعاى آنان به او باز مى گردد و چه پاداش پرارزش در دنيا و آخرت براى او خواهد بود، دوست مى داشت كه نه تنها حسين را زيارت كند، بلكه هميشه كنار قبر شريف او براى زيارت منزل گزيند. (902)
814 - پاداش كشته كوى حسين (ع )  
از امام صادق عليه السلام آمده است كه :
اگر زاير حسين عليه السلام ، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون ، همه گناهانش مورد بخشايش قرار مى گيرد و سرشت ملكوتى او بسان سرشت پيامبران به گونه اى شست و شو داده مى شود كه از سرشت حيوانى كافران و فاسقان ، پاك و پاكيزه و خالص مى گردد؛همينگونه قلب او شست و شو داده مى شود و هر ناخالص از آن زدوده و لبريز از ايمان مى گردد. و در حالى خدا را ملاقات مى كند كه از همه ناخالصى ها خالص ‍ است و شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران دينى اش بدو ارزانى شده است . فرشتگان به همراه جبرييل و فرشته مرگ ، نماز او را مى خوانند و كفن و حنوط او از بهشت هديه مى گردد. و آرامگاهش بر او گسترده و نورباران مى گردد.
درى از درهاى بهشت به رويش گشوده مى شود و فرشتگان از بهشت بر او هديه مى آورند و پس از هيجده روز، به ملكوت پر مى كشد و تا آستانه رستاخيز با دوستان خدا هيجان در آنجا خواهد بود.
پس از آغاز برپايى رستاخيز، او نيز سر از خاك بر مى دارد و بار ديگر با پيامبر و على و امامان نور عليه السلام مصافحه مى كند، آنان بشارت كاميابى نجات بدو مى دهند و او را به همراه خود مى بردند تا از حوض كوثر مى نوشد و هر كه را دوست دارد مى نوشاند.
(903)
815 - نظر لطف خدا بر زائر حسين (ع )  
ويژگى ديگر در زيارت حسين عليه السلام اين است كه رسيدن به بهشت برين كه نهايت آرزوى هر انسان است در پرتوى آن ، حاصل مى شود.
در روايت آمده است كه :
خداوند، هنگامى كه زائر عارف او را در راه زيارت او، شبانگاهان بيدار و روزها خسته مى نگرد، به او نظر لطفى مى افكند كه بهشت برايش تامين مى شود. (904)
816 - شفاعت زائر حسين (ع )  
در صحراى محشر ندا مى رسد كه : شيعيان خاندان پيامبر كجايند؟!
در آن هنگام گردن هاى بى شمارى برافراشته مى شود، آنگاه ندا مى رسد كه : زائرين حسين عليه السلام كجايند؟
و اينجاست كه هر كسى دست فردى را كه دوست دارد مى گيرد و او را به بهشت مى برد. (905)
817 - زير لواى على (ع )  
طبق روايت امام صادق عليه السلام در روز قيامت نداى خاصى مى رسد كه : زائران حسين كجايند؟
گروهى گردن مى كشند، بدانان خطاب مى گردد كه : از زيارت حسين عليه السلام چه مى خواستيد؟
پاسخ مى دهند: پروردگار! انگيزه و خواست ما، تنها دوستى و ارادت به پيامبر و على و فاطمه عليهاالسلام بود و نثار مهر و محبت به حسين عليه السلام به خاطر ستمى كه در راه احيا دين و ارزش هاى الهى بدو روا داستند.
اينجاست كه ندا مى رسد. هان اى زائران حسين ! اين محمد و على و فاطمه و حسين و حسين عليه السلام به پا خيزيد و به آنان بپيونديد، شما با آنان هستيد به زير پرچم آنان كه در دست على عليه السلام است برويد. و آنان از هر سوى به سوى پرچم خواهند رفت . (906)
818 - پاداش هزار صدقه  
انفاق و صدقه در راه خدا پاداش بزرگى دارد؛اما همانگونه كه در روايات آمده است زيارت حسين عليه السلام پاداش هزار صدقه پذيرفته شده را دارد. (907)
819 - بدان اى سوگوار بر حسين  
در روايت است كه در عالم برزخ آن حضرت در سمت راست عرش الهى است ؛از آنجا بر شهادتگاه خويش مى نگرد و بر آن چه در آنجا رخ مى دهد نظاره مى كند و اردوگاه خويش ، انبوه زائران ، شيفتگان و عاشقانه را، تماشا مى كند و آنان را با اسم و رسم و نام و عنوان و نام پدر و مادر و از نظر درجات و منزلتشان در بارگاه خدا، مى شناسد و بر محافل و مجالس سوگ خويش و شركت كنندگان و عزادارانش نظر مى افكند و خود، توسط پدرش ، براى آنان طلب بخشايش و آمرزش مى كند و مى فرمايد.
هان اى سوگوار بر عاشورا!... اگر مى دانستى كه خداوند براى تو چه نعمت هايى به عنوان پاداش آماده ساخته است ، بى تريد شادمانى و سرورت از غم و اندوهت ، بيشتر مى شد. (908)
820 - شفاعت زائر حسين (ع )  
در مورد پاداش زيارت آن گرامى آمده است كه : زائر او از كسانى است كه مى تواند در مورد ده ، تا صد نفر شفاعت كند و گاه بدو گفته مى شود: دست هر كسى را مى خواهى بگير و او را به بهشت وارد ساز. (909)
821 - تكلم خدا از عرش  
آمده است كه : زائر او از كسانى است كه خدا از عرش خويش با او سخن ها مى گويد. (910)
من آن مقام رفيع را نمى جويم و از اين عظمت ، بدان قناعت مى ورزم كه فرشته اى از فرشتگان رحمتش ، با من سخن گويد. (911)
822 - ساقى حوض كوثر  
آمده است كه زيارت كننده او مردم را از آب كوثر سيراب مى كند (912)
من خويش را شايسته اين عظمت نمى نگرم ، بلكه خود را تنها از آن كسانى مى نگرم كه در درون آتش به اهل بهشت فرياد مى كشند كه از آن آب گوارا به ما هم بدهيد و از اين راه تنها به سيراب شدن خويش به وسيله يكى از شايستگان بهشت نشين ، قناعت مى ورزم . (913)
823 - مقام زائر حسين (ع )  
آمده است كه : زائر آن حضر به مقامى مى رسد كه در بهشت با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بر خوان نعمت خدا مى نشيند و همراه او از نعمت هاى الهى بهره مند مى گردد. (914)
من خويشتن را شايسته اين مقام نمى نگرم و به بركت زيارت او به اين قانع هستم كه از خوردن درخت شوم زقوم ، در آتش دوزخ نجات يابم .
آرى ! اين آثار و نتايج عظيم و توسل به آن حضرت به هر مانعى بر خورد نمايد، اثرات جزئى و مورد انتظار مرا، بر جاى مى نهد. (915)
824 - اينك زندگى را از سر بگير!  
آنگاه كه زائر عارف آن حضرت عليه السلام آهن بازگشت مى كند، فرشته اى
به سوى او آمده و مى گويد: خداوند درود و سلامت مى رساند و مى فرمايد گذشته است به بركت اين زيارت خالصانه ، مورد بخشايش ‍ است ، اينك زندگى را از نو آغاز كن و مراقب عملكرد خود باش . (916)
با اين بيان ، هنگامى كه فردى به بركت شناخت و ارادت و زيارت حسين عليه السلام به جايى مى رسد كه خدايش بدو سلام مى رساند. روشن است كه او كمتر از او را در برابر بزرگترين فاجعه زندگى ، يعنى سوء عافيت و از دست
دادن ايمان ، حفظ نموده و به حال خود رها نخواهد كرد. (917)
825 - پاداش يك حج از حج هاى پيامبر((ص )  
در روايات مختلف ، از جمله روايات پاداش زيارت آن حضرت ، آمده است كه :
براى زائر امام حسين (ع ) پاداش يك حج از حج هاى پيامبر صلى الله عليه و آله نوشته مى شود. (918)
و روشن است كه اولا حج انجام شده به وسيله پيامبر، از كارهاى فردى عادى نيست كه دچار حبط گردد و ثانيا عمل پيامبر واقعيتى است قطعى و جاودانه و آفت ناپذير.
826 - بوسه بر جايگاه فرود شمشيرها  
از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه :
امام حسين عليه السلام هنگامى كودكى هرگاه نزد جد بزرگوارشان پيامبر مى آمدند، پيامبر به امير مؤ منان امام على عليه السلام مى فرمايد، يا على ! او را نگاه دار!
سپس امام حسين عليه السلام را گرفته و زير گلوى او را مى بوسيد و گريه مى كرد، امام فرمودند: پدر! چرا گريه مى كنى !
پيامبر فرمودند: فرزند عزيزم ! چرا گريه نكنم در حالى كه بوسه بر جايگاه شمشيرها مى زنم . (919)
827 - زائرين امام حسين (ع )  
امام حسين عليه السلام فرمودند: پدر جان ! آيا من به قتل مى رسم ؟
پيامبر فرمودند: آرى ! به خدا سوگند كه تو و برادر و پدرت همگى به شهادت خواهيد رسيد!
امام حسين عليه السلام فرمودند: آيا قبور ما دور از يكديگر است ؟
پيامبر فرمودند: آرى .
امام حسين عليه السلام فرمودند، در اين صورت چه كسى از امت تو ما را زيارت خواهد كرد؟
پيامبر فرمودند: تنها صديقان امت من به زيارت من و پدر تو و برادرت خواند آمد! (920)
828 - زيارت خدا در عرش  
من زاره كمن زار الله فى عرشه . (921)
هر توحيد گرايى ، امام حسين را زيارت كند، بسان كسى است كه خداى را در عرشش زيارت كرده است . (922)
829 - تمام خواندن نماز  
حضرت امام صادق عليه السلام فرمود:
نماز در چهار مكان تمام خوانده مى شود (اگر چه از حد مسافت شرعى هم بيشتر باشد اما شكسته نمى شود):
1- مسجدالحرام (مكه )
2-مسجد الرسول (مدينه )
3- مسجد كوفه .
4- حرم امام حسين عليه السلام
در روايت آمده كه : ابن شبل از امام صادق عليه اسلام پرسيد: آيا قبر امام حسين عليه اسلام را زيارت كنم ؟
فرمود:پاك خوب زيارت كن و نمازت را در حرمش تمام بخوان .
پرسيد: تمام بخوانم ؟
فرمود: تمام .
عرض كرد: بعضى از اصحاب و شيعيان شكسته مى خوانند؟
فرمود: اينان دوچندان عمل مى كنند.
(923)
و در رساله هاى علميه آمده كه در حرم امام حسين عليه السلام مى توان نماز را هم شكسته خواند و هم به بركت آن حضرت تمام به جا آورد.
830 - نماز زائر امام حسين (ع )  
(924)
اگر انسان زائر، حق امام را شناخته و با معرفت و ولايت او در كنار قبر مطهرش نماز گزارد مورد قبول حق تعالى قرار مى گيرد. چنانكه امام حسين عليه السلام در شان و مقام كسى كه به مرقد و بارگاه شريف حضرت مشرف شده و نماز بخواند فرمود: خداوند متعال اجر نمازش را قبولى آن قرار مى دهد. (925)
831 - نقصان ايمان  
در روايت آمده است كه : اگر يكى از شما در همه عمر در مراسم حج شركت كند، امام زيارت حسين را ترك نمايد گويى حقى از حقوق پيامبر را ترك كرده است .
و در روايت ديگرى آمده است كه : اگر يكى از شما هزار حج انجام دهد آنگاه به كوى حسين نشتابد، حق خداوند را ادا نكرده است .
832 - كاستن عمر  
در روايات بسيارى آمده است كه ترك زيارت آن حضرت باعث مى شود كه بركت از عمر انسان برداشته شود.
و در برخى از روايات كاهش يك سال از عمر قطعى شمرده شده است .
833 - شيعه واقعى نيست  
در روايات ديگرى به صراحت آمده است كه : هر كس زيارت حسين را با وجود امكانات ترك كند، شيعه واقعى خاندان رسالت نيست .
834 - در زمره دوزخيان  
روايت ديگرى بيانگر آن است كه هركس زيارت آن حضرت را به انگيزه تحقير و اهانت به مقام ولايت و امام و عظمت كار بزرگ او ترك كند، از دوزخيان خواهد بود.
فصل سى و يكم : سخنان پند آموز 
O بخش اول : سخنان معصومين (ع ) 
O پيغمبر اكرم نسبت به حسين بن على عليه السلام ، فرمود: حسين منى و انا من حسين احب الله من احب حسينا ؛حسين از من است از حسينم ؛خدا دوست مى دارد هر كسى را كه حسين من را دوست بدارد (926)
O امام صادق عليه السلام فرمود: سوره والفجر را در نوافل و فرائض ‍ خودتان بخوانيد كه سوره جدم حسين بن على است .
عرض كردند: به چه مناسبتى سوره جد شماست ؟
فرمود: آن آيات آخر سوره والفجر مصداقش حسين است ، آنجا كه مى فرمايد: يا ايتها النفس المطمئنه ، ارجعى الى ربك راضيه مرضيه ، فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى . (927)
O پيغمبر اكرم در عالم رويا به او (امام حسين عليه السلام ) فرموده بود: حسينم ! مرتبه و درجه اى هست كه تو به آن مرحله و درجه نخواهى رسيد مگر از پلكان شهادت
O در سفارش موسى بن جعفر عليه السلام به هشام آمده كه حضرت فرمود: حسين بن على عليه السلام فرمود: تمامى چيزهايى كه خورشيد بر آن مى تابد در مشرق و مغرب زمين و دريا و خشكى و زمين هموار و كوه ها، همه و همه نزد ولى خدا و اهل معرفت به حق خداوند چون سايه اى بيش ‍ نيست . آيا آزاد مردى پيدا نمى شود كه دست از اين لقمه جويده شده بردارد؟ براى شما جز بهشت بهايى نيست پس خود را به غير از بهشت نفروشيد، كه هر كسى از خدا به دنيا راضى شود به چيز پستى راضى گشته است .
O امام صادق عليه السلام فرمود: رحم الله عمى العباس لقد آثر وابلى بلاء حسنا . (928) خدا رحمت كند عمويم عباس را، عجب نيكو امتحان داد، ايثار كرد.
O امام زين العابدين فرمود: ما دوازده نفر بوديم و تمام ما دوازده نفر را به يك زنجير بسته بودند كه يك سر زنجير به بازوى من و سر ديگر آن به بازوى عمه ام زينب بسته بود. (929)
O امام باقر عليه السلام فرمودند كه : سى هزار نفر جمع شده بودند كه جد ما حضرت حسين عليه السلام را بكشند و كل يتقرب الى الله بدمه (930) و هر يك با كشتن او به خدا تقرب مى جستند، چون مى گفتند يزيد خليفه پيامبر است و حسين بن على بر او خروج كرده است ، بايد با او جنگيد. (931)
O (رسول گرام اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند:) ان لقتل الحسين حراره فى قلوب المومنى لا تبرد ابدا ؛از قتل حسين در دل هاى مومنان سوزشى است كه هرگز به سردى نگرايد. (932)
O در حديث است كه اميرالمؤ منين عليه السلام در صفين از سرزمين كربلا عبور كرد و تربت آنجا را بوييد و فرمود: واها لك ايتها التربه ليحشرن منك اقوام يدخلوون الجنه بغير حساب ؛شگفتا از تو اى خاك پاك ! كه اقوامى از درون تو محشور مى شوند كه بى حساب داخل بهشت
مى گردند. (933)
O بخش دوم : گزيده اى از خطبه و سخنان امام حسين (ع ) 
O امام حسين فرمود: جدم به من فرموده است كه : تو درجه اى نزد خدا دارى كه جز با شهادت به آن درجه نائل نخواهى شد.
O به من مى گوييد نرو، ولى خواهم رفت . مى گوييد كشته مى شوم ، مگر مردن براى يك جوانمرد ننگ است ؟ مردن آن وقت ننگ است كه هدف انسان پست باشد و بخواهد براى آقايى و رياست كشته بشود كه مى گويند به هدفش نرسيد. اما براى آن كسى كه براى اعلاى كلمه حق و در راه حق كشته مى شود كه ننگ نيست . چرا كه در راهى قدم بر مى دارد كه صالحين و شايستگان بندگان خدا قدم برداشته اند. (934)
O امام حسين عليه السلام در روز دهم محرم پس از آنكه نماز صبح را با اصحاب به جماعت خواند، برگشت و خطابه كوتاهى براى اصحاب و ياران ايراد كرد. در آن خطابه چنين گفت : اندكى صبر و استقامت ، مرگ جز پلى نيست كه شما را از ساحل درد و رنج به ساحل سعادت و كرامت و بهشت هاى وسيع عبور مى دهد.
O امام حسين عليه السلام وقتى كه مى آمد به طرف كربلا، اشعارى را با خودش مى خواند كه نقل شده پدر بزرگوارشان هم همين اشعار را آگاهى مى خواندند، آن اشعار اين است :

فان تكن الدنيا تعد نفيسه
فدار ثواب الله اعلى و انبل
و ان تكن الاموال للترك جمعها
فما بال متروك به المرء يبخل
و ان تكن الابدان للموت انشات
فقتل امرء بالسيف فى الله اجمل .
اگر چه دنيا زيبا و دوست داشتنى است ، دنيا آدم را به طرف خودش ‍ مى كشد، اما خانه پاداش الهى ، خانه آخرت ، خيلى از دنيا زيباتر است ، خيلى از دنيا بالاتر و عالى تر است .
اگر مال دنيا را آخر كار بايد گذاشت و رفت ، پس چرا انسان آن را در راه خدا انفاق نكند.
و اگر اين بدن هاى ما ساخته شده است كه آخر كار بميرد، پس چرا در راه خدا شمشير قطعه قطعه نشود؟
(935)
O مرگ براى انسان جوانمرد ننگ نيست ، اگر در راه حق جهاد كند و در حالى كه مسلم است كوشش به خرج بدهد (نيتش حق باشد و در حالى كه مسلم است مجاهده و جهاد كند) و با مردان صالح ، مواسات و همگامى و همدردى نمايد، و بر عكس ، راه خودش را از مردم بدبخت هلاك شده و مجرم گناهكار جدا كند.
O امام حسين عليه السلام مى فرمايد موت فى عز خير من حياه فى ذل مردن در سايه عزت بهتر است از زندگى با ذلت .
O من مردن را براى خودم سعادت ، و زندگى با ستمگران را موجب ملامت مى بينم . (936)
O حسين مى گويد: هيهات منا الذله حسين تن به خوارى بدهد؟!
O الموت اولى من ركوب العار؛(937) مرگ از متحمل شدن يك ننگ بالاتر است .
O موت فى عز خير من حياه فى ذل ؛ (938)مردن با عزت از زندگى با ذلت بهتر است .
O اى خود فروختگان به آل ابى سفيان ! با من مى جنگيد و من با شما مى جنگم . زن و بچه چه تقصيرى دراند؟! كونوا احرارا فى دنيا كم (939)اگر خدا را نمى شناسيد، اگر به معاد ايمان نداريد، آن شرفى كه يك انسان بايد داشته باشد كجا رفت ؟! حريت و آزاديتان كجا رفت ؟! (940)
O هر كس آماده است كه خون دلش را در راه ما ببخشد، هر كس تصميم گرفته است لقاء پروردگار را، چنين با ما كوچ كند.
O ايها الناس ! هر كسى كه خيال مى كند ما به مقامى نائل مى شويم ، به جايى مى رسيم ، چنين چيزى نيست ، برگردد.
O امام حسين عليه السلام از اصحاب خود بيعت گرفت و در شب عاشورا فرمود: من بيعت خودم را از گردن شما برداشتم .
O مسلم دختر كوچكى داشت . امام حسين وقتى كه نشست او را صدا كرد، فرمود بگوييد بيايد. دختر مسلم را آوردند، او را نشاند روى زانوى خودش ‍ و شروع كرد به نوازش كردن . دخترك زيرك و باهوش بود، ديد كه اين نوازش ، يك نوازش فوق العاده است ، پدارانه است ، لذا عرض كرد: يا اباعبدالله ! يا ابن رسول الله ! اگر پدرم بميرد چقدر...؟
اباعبدالله متاثر شد، فرمود: دختركم ! من به جاى پدرت هستم . بعد از او، من جاى پدرت را مى گيرم .
صداى گريه از خاندان اباعبدالله بلند شد. اباعبدالله رو كرد به فرزندان عقيل و فرمود: اولاد عقيل ! شما يك مسلم داديد كافى است ، از بنى عقيل يك مسلم كافى است ، شما اگر مى خواهيد برگرديد، برگرديد.
عرض كردند. يا اباعبدالله ! يا ابن رسول الله ! ما تا حال كه مسلمى را شهيد نداده بوديم ، در ركاب تو بوديم ، حالا كه طلبكار خون مسلم هستيم ، رها كنيم ! ابدا، ما هم در خدمت شما خواهيم بود تا همان سرنوشتى كه نصيب مسلم شد، نصيب ما بشود. (941)
O در روز عاشورا خطاب به اهل بيت خود فرمود: استعدوا للبلاء و اعلموا ان الله حافظكم و منجيكم من شر الاعداء و يعذب اعاديكم بانواع البلاء ؛(942) خود را آماده بلا كنيد، و بدانيد كه خداوند حافظ شما از دشمنان است ، و دشمنانتان را به انواع بلاكيفر خواهد داد.
O بخش سوم : گزيده اى از خطبه حضرت زينب (س ) 
O اى اهل كوفه ! اى دغلبازان فريبكار بى وفا! آيا گريه مى كنيد؟ پس اشك شما نخشكد و ناله تان خاموش نگردد، مثل شما همچون آن زن احمق است كه پنبه هايى را مى رشت و نخ مى ساخت ، دوباره آنچه را كه رشته بود پنبه مى كرد و آنچه را كه بافته بود باز مى كرد.
O پس بگرييد كه سزاوار گريه ايد. راستى كه شما به عار اين كار گرفتار آمديد و به ننگ آن مبتلا گشتيد و هرگز اين لكه را نتوانيد شست . و كجا مى توانيد ننگ كشتن زاده ختم نبوت و معدن رسالت ، و سرور جوانان بهشتى و پيشتيبان جنگتان و جايگاه سلامتى خو و طبيب زخم هايتان و پناه مشكلاتتان و بيانگر حجتتان و مشتعلگاه راهتان را بشوييد!.
O واى بر شما! مى دانيد چه جگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله بريديد؟ و چه پيمانى شكستيد؟ و چه دخترانى از او در معرض ديد آورديد؟ و چه حرمتى از او دريديد؟ و چه خونى از او ريختيد؟.
O راستى كه كار ناپسندى كرديد كه نزديك است آسمان ها را از شدت آن بشكافد.
O پس اين مهلت الهى شما را سبكسار نسازد كه عجله و شتاب ، خدا را به شتاب نيندازد و بيم از دست رفتن انتقام بر خدا نرود، هرگز، كه خداوند در كمين ما و آنها نشسته است .
(943)
O كار خدا را نسبت به برادرت چگونه ديدى ؟ فرمود: خداوند شهادت را در سرنوشت آنها مقرر فرموده بود و آنان به قتلگاه خويش پيوستند، و به زودى خداوند ميان تو و آنان جمع كند. پس بنگر كه پيروزى از آن كيست ؟ مادرت به عزايت بنشيند اى پسر مرجانه ! پس ابن زياد به خشم آمد و برافروخت .
فصل سى و دوم : معجزات و كرامات امام حسين (ع ) 
835 - نورانيت امام حسين (ع ) در رحم حضرت زهرا(س )  
حضرت زهرا(س ) مى فرمايد: وقتى به چهار ماهگى رسيد خداوند او را در وحشت انيس من قرار داد، در جايگاه عبادت با من بود، وقتى به شش ماه رسيد در شب تاريك ، نيازى به چراغى نداشتم از نور حسين (ع ) استفاده مى كردم تا اين كه فرمود:
وجعلت اسمع اذا خلوت بنفسى فى مصلاى التسبيح و التقديس فى باطنى .
هنگامى كه در جايگاه نماز با خودم خلوت مى كردم صداى سبحان الله را از رحم خود مى شنيدم . (944)(945)
836 - درخشندگى ويژه امام حسين (ع )  
فاطمه (س ) مى فرمايد: درخشش نور امام حسين (ع ) به گونه اى بود كه در هنگام حمل وى ، پيامبر (ص ) به من مى فرمود: ... فانى ارى فى مقدم وجهك ضوءا و نورا و ذلك انك ستلدين حجه لهذا الحق . (946)دخترم ! من در پيشانى تو درخشندگى و نورانيت ويژه اى مى بينم و اين نور نشانگر آن است كه به زودى حجت خدا بر اين مردم را به دنيا خواهى آورد.
پرتو نور حسين (ع ) به صورتى بود كه مادرش (ع ) مى گفت : در شب هاى تار به چراغ نياز نداشتم . (947)(948)
837 - نامگذارى حسين (ع ) توسط خداوند.  
هنگامى كه حضرت امام حسين (ع ) متولد شد، حضرت رسول (ص ) به اسماء فرمود: اى اسماء! فرزند من با بياور.
اسماء مى گويد: آن حضرت را در جامه سفيدى پيچيده و به خدمت پيامبر (ص ) بردم .
حضرت او گرفت و در دامن خود گذاشت و در گوش راست او اذن و در گوش چپش اقامه گفت .

سپس جبرييل نازل شد و گفت : حق تعالى به تو سلام مى رساند و مى فرمايد: چون على (ع ) نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسى (ع ) است پس او را به اسم پسر كوچك هارون يعنى شبير نام بگذار و چون لغت تو عربى است او را حسين (ع ) بنام . (949)
838 - آرام كردن حسين توسط جبرييل
ابن شهر آشوب در مناقب گويد كه در حديث آمده است كه : روزى جبرييل فرود آمد و فاطمه (س ) خوابيده بود. حضرت حسين (ع ) بيدار شد و به عادت اطفال بى تابى مى كرد، پس جبرييل بنشست و او را از گريه بازداشت تا مادرش بيدار شد و رسول خدا (ص ) فاطمه را از اين آگاه كنيد.
سيد بحرانى در مدينه المعاجز روايت مى كند از شرحبيل بن ابى عوف كه گفت : وقتى حسين (ع ) متولد شد فرشته اى از فرشتگان فردوس اعلى فرود آمد و به درياى اعظم رفت و در اقطار آسمان ها و زمين فرياد زد: اى بندگان خدا! جامه هاى حزن بپوشيد و اظهار غم و اندوه كنيد كه جوجه محمد (ص ) مذبوح و مظلوم است . (950)(951)
839 - لباس بهشتى  
ام سلمه همسر پيامبر اكرم (ص ) مى گويد: پيامبر (ص ) را ديدم كه لباس ‍ مخصوص كه در دنيا نظيرش را نديده بودم ، بر حسين (ع ) مى پوشاند. من در مورد آن لباس از پيامبر (ص ) سوال كردم . آن حضرت فرمود: اين هديه خداوند به حسين (ع ) است و من آن را بر اندامش مى پوشانم . (952)
هم چنين در روايت آمده است كه : گاهى امام حسن (ع ) و امام حسين (ع ) در دوران كودكى ، در شب عيد، لباس جديدى مى خواستند كه از جانب خداوند متعالى به وسيله ملكى از ملايكه ، به آنها هديه مى شد و حضرت فاطمه (س ) بر آنها مى پوشاند. (953)(954)
840 - طعام و لباس هاى بهشتى  
امام حسين (ع ) هرگاه ارده مى فرمود: ميوه هاى گوناگون و نعمت هاى جاودانه بهشت هديه مى شد از آن جمله : خرما، گلابى ، سيب و نيز هر غذايى كه از بهشت به پيامبر و على و فاطمه و حسن (ع ) هديه شد، بيشتر به خواست آن حضرت يا به خاطر او بود. (955)(956)
841 - خوردن شير از دست پيامبر (ص )  
در روايت مناقب ابن شهر آشوب كه از طريق اهل سنت نقل كرده ، آمده است كه وقتى حسين (ع ) به دنيا آمد، مادرش فاطمه (س ) بيمار گرديد. و شيرش خشك شد، و رسول خدا((ص ) براى فرزندش حسين (ع ) دايه اى جستجو كرد، ولى پيدا نشد. و از اين رو حسين را به نزد رسول خدا (ص ) مى آوردند و آن حضرت انگشت ابهام خود را در دهان آن كودك مى گذرد و او مى مكيد و خداى تعالى در ابهام آن حضرت انگشت ابهام خود را در دهان آن كودك مى گذارد و او مى مكيد و خداى تعالى در ابهام آن حضرت ، روزى آن كودك را قرار داده بود.
در روايت ديگرى است كه رسول خدا (ص ) به وسيله دهان خود اين كار را مى كرد و همان گونه كه پرندگان از راه دهان به بچه هاى خود غذا مى دهند، آن حضرت به آن كودك غذا مى داد و اين ماجرا چهل شبانه روز طول كشيد و سبب شد كه گوشت آن فرزند از گوشت رسول خدا (ص ) روييده شود. (957)(958)
842 - سرور جوانان بهشت .  
حذيفه گويد: پيامبر (ص ) به من فرمود: اين شخصى را كه به من برخورد ديدى ؟
عرض كردم : آرى اى رسول خدا!
فرمود: او فرشته اى است كه پيش از اين ساعت به زمين نيامده بود، از خداوند اجازه خواسته كه (به زمين فرود آيد و) بر على سلام دهد و خداوند او را اجازه فرموده ، او آمد و سلام داد، و نيز به من بشارت داد كه حسن و حسين دو سرور جوانان بهشتى هستند، و فاطمه خاتون زنان بهشتى است . (959)(960)
843 - پود پيراهن از پر جبرييل
در جلاء العيون آمده است : ام سلمه گفت : ديدم روزى حضرت رسالت (ص ) حله اى به فرزند خود حسين (ع ) مى پوشانيد كه به جامه هاى دنيا شباهت نداشت .
گفتم : يا رسول الله ! اين چه جامه است كه به جامه هاى دنيا نمى ماند؟
حضرت فرمود: اين هديه است كه پروردگار من براى حسين (ع ) فرستاده است و پودش از پرهاى بال جبرييل است ؛چون امروز روز عيد است اين جامه را بر او مى پوشانم . (961)
844 - بر آوردن حوايج  
امام حسين عليه السلام پيرامون رفع حوايج مردم و برآوردن نياز نيازمندان و عدم رد كردن ايشان مى فرمايد.
صاحب الحاجه لم يكرم وجهه عن سوالك فاكرم وجهك عن رده . يعنى ؛كسى كه از تو حاجتى خواسته است ، آبروى خود را با درخواست از تو ريخته است (و به تو روى زده است ) پس تو ديگر با رد كردن او آبروى خود را نريز... (962)(963)
845 - اداى دين اسامه  
وقتى كه اسامه بن زيد سخت بيمار شد و به بستر مرگ افتاد، حضرت امام حسين (ع ) به محض اطلاع از اين امر، به عيادت او شتافت و او را در بستر بيمارى بسيار اندوهناك ديد.
حضرت به او فرمود: اداى قرض تو به عهده من .
اسامه عرض كرد: مى ترسم قبل از پرداخت دين و بدهكارى خود بميرم .
حضرت فرمود: يقين داشته باش كه پيش از مرگ تو قرض و بدهكاريت را مى پردازم .
پس امام حسين (ع ) به عهد خود وفا كرده و قبل از مرگ اسامه ، تمام قرض ‍ او را پرداخت و آنگاه اين كلمات را بيان فرمودند:
شر خصال الملوك الجبن من الاعداء و القسوه على الضعفاء و البخل عند الاعطاء .از صفات زشت و ناستوده پادشاهان اين است كه از دشمن بترسند و نسبت به ضعيفان و بيچارگان قساوت و سنگدلى داشته و به هنگام بذل و بخشش بخيل و لئيم باشند. (964)(965)
846 - ايمان يهودى  
ابن شهر آشوب روايت كرده است كه حضرت امام حسين عليه السلام فرمود: بهترين اعمال بعد از نماز داخل كردن سرور در قلب مومن است بر وجهى كه متضمن گناهى نباشد.
به درستى كه من ديدم روزى غلامى با سگى طعام مى خورد من از سبب آن پرسيدم گفت : يا بن رسول الله ! من مغمومم مى خواهم او را شاد گردانم ، شايد شادى او موجب شادى من گردد؛زيرا كه مالكى دارم يهودى و مى خواهم از دست او نجات يابم .
حضرت چون اين سخن را از غلام شنيد رفت به نزد آن يهودى كه مالك او بود و فرمود: دويست دينار طلا مى دهم كه غلام خود را به من بفروشى .
يهودى گفت : من غلام را فداى گام هاى تو كردم كه برداشته اى و به خانه من آمده اى و اين بستان با نيز با او مى دهم و مال را به تو پس مى دهم .
حضرت فرمود: مال را به تو بخشيدم .
يهودى گفت : قبول كردم به غلام بخشيدم .
حضرت فرمود: غلام را آزاد كردم و مال ها را به او بخشيدم .
زن يهودى گفت : من مسلمان شدم و مهر خود را به شوهرم بخشيدم .
يهودى گفت : من نيز مسلمان شدم و اين خانه را به زن خود بخشيدم . (966)