فرهنگ نامه مرثيه سرايى و عزادارى سيد الشهداء (ع)

محمّد محمّدى رى شهرى

- ۱ -


بسم الله الرحمن الرحيم

پيش گفتار

مرثيه سرايي و عزاداري براي سيد الشهدا ، به دليل اهداف بلند و نقش سازنده فردي ، اجتماعي ، فرهنگي و سياسي آن ، از جايگاه ويژه اي در سخن و سيره اهل بيت برخوردار است . اما بايد توجّه داشت كه اين حركت پر بركت ، مانند همه اقدامات مفيد و سودمند ، بدون آفت نيست .

بي ترديد شياطين جن و انس ، تلاش مي كنند تا هر حركت سازنده فرهنگي را دچار آفت نمايند تا آن را بي اثر كنند ، يا لااقل از آثار و بركات آن بكاهند ، و از اين رو ، هر چه فعاليت هاي فرهنگي مؤثرتر باشد ، آفات خطرناكتري آنها را تهديد مي نمايد .

بدين جهت ، نقش فوق العاده سازنده فرهنگ عاشورا در زمينه سازي جهت حاكميت ارزش ها ، سبب شده تا دشمنان پيدا و ناپيداي اسلام ناب ، از ديرباز براي تحريف اين فرهنگ ، برنامه ريزي نمايند ، و اين تلاش ها پس از نقش آفريني فرهنگ عاشورا در پيروزي انقلاب اسلامي ايران ، تشديد گرديده است .

و بدين سان ، بر همه مرزبانان اسلام ناب و پاسداران فرهنگ اصيل عاشورا ، و علاقمندان به اهل بيت ( عليهم السلام ) ، فرض است ، كه همه توان خود را در جهت آفت زدايي و پالايش فرهنگ عاشورا ، و فرهنگ سازي صحيح مرثيه سرايي و عزاداري سيد الشهداء به كار گيرند ، و نقشه دشمنان را نقش بر آب نمايند .

تا آن جا كه ما مي دانيم نخستين كتابي كه بدين منظور تأليف شده كتاب « لؤلؤ و مرجان » ( 1 ) نوشته محدث نوري است ، همچنين استاد شهيد ، علامه مطهري ( رحمه الله ) در « حماسه حسيني » همين هدف را تعقيب كرده است .

اما فرهنگ نامه مرثيه سرايي سيد الشهدا ، ضمن ادامه راه « لؤلؤ و مرجان » و « حماسه حسيني » اشاره به اين نكته مهم دارد كه در نظام جمهوري اسلامي براي آفت زدايي فرهنگ عاشورا نبايد به گفتن و نوشتن و رهنمود بسنده كرد ، بلكه بايد به گونه اي برنامه ريزي نمود كه مرثيه سرايي و عزاداري به شيوه صحيحي كه مورد رضاي خدا و اهل بيت است به صورت يك فرهنگ ، همگاني گردد ، و همه ارگانهاي فرهنگي نظام ، به ويژه صدا و سيما براي اين فرهنگ سازي ، برنامه ريزي و تلاش كنند .

فصل يكم اين فرهنگ نامه ( 2 ) اختصاص به تبيين جايگاه مرثيه سرايي و عزاداري براي سيد الشهدا در سخن و سيره اهل بيت دارد . در اين فصل ، به مرثيه سرايان آن حضرت پيش از واقعه كربلا و نخستين مرثيه سرايان ، پس از اين واقعه اشاره شده ، و زنده نگهداشتن ياد سيد الشهدا و تداوم عزاداري براي آن حضرت مورد تأكيد قرار گرفته است .

در فصل دوم توضيح داده شده كه اصلي ترين فلسفه قيام و شهادت امام حسين ( عليه السلام ) جهل زدايي و زمينه سازي براي حاكميت ارزش هاي انساني و اسلامي به رهبري اهل بيت ( عليهم السلام ) است .

فصل سوم كه بزرگترين فصل اين فرهنگ نامه است اختصاص دارد به آسيب شناسي فرهنگ عاشورا ، در اين فصل ، تحريف هدف عزاداري سيد الشهدا ، استناد به منابع غير معتبر در مرثيه سرايي ، گزارش هاي ذلت بار از واقعه كربلا ، غلو درباره اهل بيت ، دروغ در مرثيه سرايي ، و بدعت در نحوه عزاداري به عنوان مهم ترين آسيب هاي مرثيه سرايي و عزاداري ، مورد بررسي قرار گرفته است .

در فصل چهارم توضيح داده شده كه مجالس عزاداري هدفمند داراي سه ويژگي است ، اول : خدا محوري ، دوم : ارائه تاريخ و تحليل صحيح از حادثه عاشورا ، و سوم : تبلور عاطفه وارادت به اهل بيت ( عليهم السلام ) .

در آخرين فصل اين فرهنگ نامه ، كتاب شناسي تاريخ عاشورا و عزاداري ، مورد بررسي قرار گرفته است ، در اين فصل ، منابع تاريخ عاشورا و عزاداري به چهار گروه تقسيم شده و منابع قابل استناد و غير قابل استناد كه آشنايي با آنها به شدت مورد نياز اهل منبر و مرثيه سرايان است به تفصيل ، تبيين گرديده است . ( 3 )

از خداوند منان مي خواهم كه در كنار دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) به اين فرهنگنامه ، بركتي عنايت كند كه در سال نوآوري ( 4 ) ، حركتي نو در راه فرهنگ سازي صحيح مرثيه سرايي پديد آيد و دست اندركاران امور فرهنگي كشور ، و خطبا و مرثيه سرايان با مطالعه دقيق آن ، موجبات شكوفايي هر چه بيشتر فرهنگ عاشورا و بهره برداري از آن در جهت زمينه سازي حكومت جهاني اسلام به رهبري مهدي آل محمد ( صلّي الله عليه وآله ) را فراهم سازند ، آمين .

اللّهمّ ارزقنا شفاعة الحسين ( عليه السلام ) يوم الورود وثبت لنا قدم صدق عندك مع الحسين وأصحاب الحسين الّذين بذلوا مهجهم دون الحسين ( عليه السلام ) .

محمدي ري شهري

10 / 5 / 1387

28 رجب 1429

فصل يكم :

جايگاه مرثيه سرايي عزاداري در سخن و سيره پيشوايان

بر پايه روايات ، مرثيه سرايي براي سالار شهيدان و يارانش ، و عزاداري براي آنان و گريه بر مصايبي كه بر ايشان گذشت ، خصوصاً در دهه اول محرم و بالاخص در روز عاشورا مورد تأكيد خاندان رسالت است .

عزاداري براي سيد الشهدا در حقيقت اظهار محبت به خاندان رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) است كه قرآن مودت آنها را واجب كرده است :

( قُل لاَّ أَسْـَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي . ( 5 )

بگو در برابر اين ( رسالت ) مزدي از شما نمي خواهم ، جز دوست داشتن خويشاوندان ( مرا ) ) .

عزاداري براي سيد الشهدا ، اظهار همدردي در بزرگ ترين مصايبي است كه براي اهل بيت ( عليهم السلام ) و در واقع براي اسلام پيش آمد .

شيخ صدوق از امام صادق ( عليه السلام ) روايت كرده كه مي فرمايد :

. . . رَحِمَ اللهُ شيعَتَنا ، شيعَتُنا ـ وَاللهِ ـ هُمُ المُؤمِنونَ ، فَقَد ـ وَاللهِ ـ شَرِكونا فِي المُصيبَةِ بِطولِ الحُزنِ وَالحَسرَةِ . ( 6 )

خداوند شيعيان ما را رحمت كند -به خدا سوگند- آنان حقيقتاً مؤمنند . به خدا سوگند ، آنان در اندوه و حسرتي مدام ، در عزاي ما سهيمند .

و در روايت ديگري از آن حضرت نقل شده :

اللّهمّ . . . وَارحَم تِلكَ الأَعيُنَ الَّتي جَرَت دُموعُها رَحمَةً لَنا ، وَارحَم تِلكَ القُلوبَ الَّتي جَزِعَت وَاحتَرَقَت لَنا ، وَارحَمِ الصَّرخَةَ الَّتي كانَت لَنا  . ( 7 )

بار خدايا . . . و بر آن چشم هايي كه از سر ترحم بر ما اشك هايشان روان شد ، رحم كن ، و بر آن دل هايي را كه بي تاب شدند و به حال ما سوختند ، رحم نما ، و بر شيون هايي كه براي ما بلند گرديدند ، ترحم آور .

عزاداري براي سيد الشهدا يكي از بزرگ ترين مصاديق تعظيم شعائر الهي و نشانه تقواي دل ها است . ( 8 )

تحقيقاً يكي از مهم ترين امتيازات جامعه شيعه ، برخورداري از چشمه پر فيض نورانيت و معنويت عاشورا است . اين چشمه جوشان از نخستين روزي كه موضوع ذكر مصيبت سيد الشهدا و يارانش مطرح شد ، جريان يافت و تا امروز همچنان جاري است و پس از اين هم ادامه خواهد داشت .

ائمه اهل بيت ( عليهم السلام ) به جز تأكيدهاي مستقيم قولي به گونه هاي ديگري نيز بر اهميت عزاداري و زنده نگه داشتن آن تأكيد داشته اند كه به مواردي اشاره مي گردد :

1 . مرثيه سرايان سيد الشهدا پيش از واقعه كربلا

بر پايه روايات ، نخستين كسي كه قبل از واقعه كربلا براي سيد الشهدا مرثيه سرايي كرده خداوند متعال است كه آدم ابو البشر ، ابراهيم خليل و خاتم انبي ( عليهم السلام ) را از مصايبي كه براي آن حضرت پيش خواهد آمد ، آگاه فرموده است ، و آنان بر اين مصيبت گريسته اند . ( 9 )

همچنين حضرت عيسي ( عليه السلام ) هنگام عبور از كربلا به مصيبت حسين ( عليه السلام ) اشاره كرده و همراه با حواريون خود بر مصايب آن حضرت گريسته است . ( 10 )

پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و امير المؤمنين ( عليه السلام ) نيز بارها به حوادث خونبار كربلا اشاره كرده و همراه با فاطمه زهر ( عليها السلام ) بر فرزند عزيز خود اشك ريخته اند . ( 11 )

2 . نخستين مرثيه سرايان سيد الشهدا پس از واقعه كربلا

پس از واقعه عاشورا ، نخستين مرثيه سرايان سيد الشهدا و يارانش فرزندش زين العابدين ، خواهر بزرگوارش زينب كبرا ، دختران امام ، امّ كلثوم و فاطمه صغرا و همسرش رباب بوده اند كه در كربلا ، كوفه و شام ، با مرثيه سرايي هاي هدفمند خود ، راه سالار شهيدان را ادامه دادند .

اما در مدينه ، نخستين مرثيه سرا همزمان با شهادت امام حسين ( عليه السلام ) ، ام سلمه همسر بزرگوار پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بود ، يعقوبي در اين باره مي نويسد :

كانَ أوَّلُ صارِخَة صَرَخَت فِي المَدينَةِ اُمَّ سَلَمَةَ زَوجَ رَسولِ اللهِ .

نخستين ضجه زننده اي كه در مدينه ضجّه اش بلند شد ، ام سلمه همسر رسول خدا بود .

پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) شيشه اي كه در آن خاكي قرار داشت به ام سلمه داده بود و فرموده بود كه : « هر گاه اين خاك تبديل به خون تازه شود حسين ( عليه السلام ) كشته شده است » . روز عاشوراي سال 61 هجري آن خاك تبديل به خون تازه شد ، و ام سلمه با ديدن آن فرياد كشيد :

وَا حُسَيناه ! وا ابنَ رَسولِ اللهِ !

واحسينا ، وا پسر رسول خدا

شيون و زاري و مرثيه سرايي ام سلمه براي امام حسين ( عليه السلام ) به گونه اي بود كه به دنبال آن ، مدينه يكپارچه عزادار شد :

وتَصارَخَتِ النِّساءُ مِن كُلِّ ناحِيَة ، حَتَّي ارتَفَعَتِ المَدينَةُ بِالرَّجَّةِ الَّتي ما سُمِعَ بِمِثلِها قَطُّ . ( 12 )

و زنان شيون كردند تا اين كه در مدينه چنان ولوله اي شد كه تا آن زمان شنيده نشده بود .

سال 61 هجري سال حزن ناميده شد ( 13 ) و بر پايه گزارش دعائم الاسلام از امام صادق ( عليه السلام ) پس از واقعه عاشورا سه سال تمام بر آن حضرت مرثيه سرايي مي شد ( 14 ) ، همچنين طبق گزارشي ديگر ،  از شهادت آن حضرت تا هلاكت ابن زياد اهل بيت از عزا بيرون نيامدند :

مَا اختَضَبَت مِنَّا امرَأَةٌ ، ولاَ ادَّهَنَت ، ولاَ اكتَحَلَت ، ولا رَجَّلَت ، حَتّي أتانا رَأسُ عُبَيدِ اللهِ بنِ زِياد ، وما زِلنا في عَبرَة بَعدَهُ . ( 15 )

هيچ يك از زنان ما خضاب نكرد ، و روغني استفاده نكرد و سرمه نكشيد ، و شانه نزد تا اين كه سر عبيدالله بن زياد را برايمان آوردند ، ما همواره پس از آن ماجرا گريان بوديم .

3 . پوشيدن لباس سياه در عزاي سيد الشهدا

نخستين كساني كه در عزاي امام حسين ( عليه السلام ) لباس سياه پوشيدند ، ام سلمه همسر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و زن هاي بني هاشم بودند . ( 16 )

اين اقدام ، نشان مي دهد كه لباس سياه از زمان هاي گذشته علامتِ عزا بوده ، ابو مسلم هم در آغاز قيام خود براي استفاده تبليغاتي عليه حكومت بني اميه لباس سياه را انتخاب كرد . آنها مي گفتند :

هذَا السَّوادُ حِدادُ آلِ مُحَمَّد وشُهداءِ كَربَلا وزَيد ويَحيي . ( 17 )

اين لباس سياه ، عزاي آل محمد و شهيدان كربلا و زيد و يحيي است .

در زمان معاصر نيز در ميان پيروان اهل بيت ( عليهم السلام ) لباس سياه نشانه عزاداري است .

4 . تأكيد بر زنده نگهداشتن ياد سيد الشهدا

در روايات تأكيد فراوان بر تداوم ياد سيد الشهدا شده است ، در روايتي از امام صادق ( عليه السلام ) آمده كه هنگام ياد آن حضرت سه بار بگو :

صَلَّي اللهُ عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللهِ . ( 18 )

درود بر تو اي ابو عبدالله .

كه اين سلام از نزديك و دور به او ابلاغ مي شود .

همچنين ياد كردن آن حضرت هنگام نوشيدن آب توصيه شده است :

وما مِن عَبد شَرِبَ الماءَ فَذَكَرَ الحُسَينَ ( عليه السلام ) وأهلَ بَيتِهِ ولَعَنَ قاتِلَهُ ، إلاّ كَتَبَ اللهُ عَزَّ وجَلَّ لَهُ مِئَةَ ألفِ حَسَنَة ، وحَطَّ عَنهُ مِئَةَ ألفِ سَيِّئَة ، ورَفَعَ لَهُ مِئَةَ ألفِ دَرَجَة . ( 19 )

هيچ كس نيست كه آب بنوشد و ياد حسين ( عليه السلام ) و خاندانش كند و كشنده اش را لعن كند ، مگر اين كه خداوند ، برايش يك صد هزار حسنه بنويسد ، و يك صد هزار گناه را از او بزدايد و يك صد هزار درجه برايش بدهد . ( 20 )

با عنايت به نياز مكرر انسان در شبانه روز به نوشيدن آب ، توصيه به سلام بر آن حضرت و لعن بر قاتلانش هنگام نوشيدن آب ، بدين معنا است كه پيروان اهل بيت ( عليهم السلام ) هيچ گاه نبايد ماجراي كربلا را فراموش كنند و خاطره مبارزه با ظلم و ظالم و شهادت جانگداز سلاله پاك رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در اين راه ، براي هميشه ، بايد در تاريخ زنده بماند .

5 . تأكيد بر تداوم عزاداري

تأمل در توصيه اهل بيت ( عليهم السلام ) بر اقامه مجالس عزا براي شهداي كربلا و زنده نگاهداشتن خاطره عاشور ( 21 ) ، تشويق آنان به سرودن شعر ( 22 ) درباره اين فاجعه بزرگ تاريخ اسلام ، بشارت به پاداش هاي بزرگ در گرياندن و گريستن بر اين مصيبت عظمي ، ( 23 ) تأكيد بر اهميت عزاداري در دهه اول محرم ، ( 24 ) خصوصاً در روز عاشور ( 25 ) ، به روشني بيانگر اين حقيقت است كه عزاداري براي سيد الشهدا و يارانش ، هدف بزرگي را تعقيب مي كند كه تا آن هدف تحقق نيافته ، سنت عزاداري در ميان پيروان اهل بيت بايد تداوم يابد .

بنا بر اين مسأله مهم اين است كه هدف و حكمت ضرورت تداوم عزاداري براي سيد الشهدا چيست ؟

فصل دوم

فلسفه عزاداري

شناخت فلسفه عزاداري امام حسين ( عليه السلام ) ، نخستين گام در راه تأمين اهداف بلند اين سنت مهم و سرنوشت ساز پيروان اهل بيت ( عليهم السلام ) است . زيرا عزاداري بدون معرفت نه تنها ارزشي ندارد ، بلكه چه بسا به زيان اهداف اصلي اين حركت ارزشمند نيز باشد . بر پايه روايتي در رهنمودهاي امام علي ( عليه السلام ) به كميل آمده كه مي فرمايد :

ما مِن حَرَكَة إلاّ وأنتَ مُحتاجٌ فيها إلي مَعرِفَة . ( 26 )

هيچ حركتي [ براي انجام كاري ] نيست ، مگر اين كه تو در آن به شناخت نيازمندي .

ممكن است در پاسخ به فلسفه عزاداري ، گفته شود كه مطابق نص صريح و روشن قرآن محبت خاندان رسالت واجب است ( 27 ) ، بنا بر اين مي توان گفت فلسفه گريه بر امام حسين ( عليه السلام ) و اقامه عزا براي مصايب ايشان ، اظهار ارادت به پيامبر و اهل بيت آن بزرگوار است .

بي ترديد ، اظهار محبت نسبت به خاندان پيامبر از طريق سوگواري براي سالار شهيدان همانطور كه اشاره شده پسنديده و تعظيم شعائر الهي است ، ليكن تأمل در رواياتي كه توصيه و تأكيد بر تداوم اقامه ماتم بر سيد الشهدا دارند ايجاب مي كند كه عزاداري براي ايشان ، فلسفه اي بسيار فراتر از اظهار محبت به اهل بيت ( عليهم السلام ) داشته باشد .

بلكه از نگاه سيد بن طاووس ، اگر امتثال امر كتاب و سنت نبود ، اظهار محبت نسبت به اهل بيت ( عليهم السلام ) ايجاب مي كرد كه به دليل منزلت والايي كه امام حسين ( عليه السلام ) و يارانش به واسطه شهادت بدان دست يافتند ، اظهار مسرّت و شادماني كنيم ، متن سخن ايشان اين است :

اگر نبود كه پوشيدن لباس سوگ و مصيبت ، به خاطر از ميان رفتن نشانه هاي هدايت و تأسيس پايه هاي گمراهي ، و تأسف بر سعادتي كه از دست داديم و افسوس بر چنين شهادتي امتثال امر كتاب و سنت است ، ما در برابر آن نعمت بزرگ لباس شادي و خوشحالي مي پوشيديم . و چون در بي تابي و سوگواري ، خشنودي صاحب روز معاد هست و نيكان در آن غرضي دارند ، ما لباس عزا پوشيديم و همواره اشك ريختيم و به چشماهايمان ، گفتيم : همواره بگرييد و به دل هايمان گفتيم : همانند زنان جوان مرده ماتم بگيريد . ( 28 )

بنا بر اين ، بايد ديد حكمتِ آن همه تأكيد بر عزاداري و گريه براي ابي عبد الله ( عليه السلام ) چيست ؟

بنا بر اين هر چه فلسفه شهادت او باشد ، فلسفه عزاداري براي او نيز هست .

فلسفه شهادت امام حسين ( عليه السلام ) :

اصلي ترين فلسفه قيام و شهادت سيد الشهد ( عليه السلام ) مبارزه با جهل و از اين طريق زمينه سازي براي حاكميت ارزش هاي انساني و اسلامي به رهبري اهل بيت ( عليهم السلام ) است .

بر پايه آن چه بسياري از منابع معتبر از امام صادق ( عليه السلام ) گزارش كرده اند ، ايشان در اين باره مي فرمايد :

. . . وبَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ . ( 29 )

و خونش را به خاطر تو بذل كرد تا بندگانت را از جهالت و سرگرداني گمراهي بيرون آورد .

همه آن چه در تبيين فلسفه قيام و شهادت امام حسين ( عليه السلام ) ذكر شده ( 30 ) ، در فلسفه جهل زدايي خلاصه مي شود .

جهل زدايي نه تنها فلسفه قيام سيد الشهدا بلكه فلسفه بعثت خاتم الانبيا و نزول قرآن است :

( كِتَـبٌ أَنزَلْنَـهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّـلُمَـتِ إِلَي النُّورِ . ( 31 )

[ اين قرآن ] كتابي است كه آن را به سوي تو فرو فرستاديم ، تا مردم را از تاريكي ها به سوي روشنايي بيرون آوري ) .

فلسفه بعثت انبياء پيشين نيز جهل زدايي بوده است :

( وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي بِـَايَـتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّـلُمَـتِ إِلَي النُّورِ . ( 32 )

ما موسي را با آيات خود فرو فرستاديم ( ودستور داديم ) قومت را از ظلمات به نور بيرون آر ) .

در حقيقت ، « جهل » ريشه همه مصايب و مفاسد جامعه بشر است ، چنان كه در روايتي از امام علي ( عليه السلام ) آمده :

الجَهلُ أصلُ كُلِّ شَرٍّ . ( 33 )

ناداني ، ريشه همه بدي هاست .

و بر اين اساس اصلي ترين كار انبياء و اولياي الهي ريشه كن كردن بيماري جهل از جامعه است ؛ زيرا تا اين بيماري علاج نگردد نمي توان انتظار داشت كه ارزش هاي ديني بر جامعه حاكم گردد .

امام حسين ( عليه السلام ) نيز براي تحقق اين آرمان بلند ، خون پاك خود را در راه خدا اهداء كرد و بدين سان اصلي ترين فلسفه زنده نگهداشتن مكتب شهادت به وسيله عزاداري آن حضرت نيز ، جهل زدايي جامعه اسلامي است و تا درمان كامل اين بيماري خطرناك اجتماعي و حاكميت مطلق ارزش هاي اسلامي در جهان ، تداوم اين مكتب ضروري است .

پى‏نوشتها:‌


1 . اين كتاب در سال 1319 هجري قمري ، يكصد و ده سال پيش نگارش يافته است .
2 . گفتني است كه اين فرهنگ نامه ، بخشي از دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) است كه به دليل شدت نياز به آن به صورت مستقل نيز تقديم علاقمندان مي گردد .
3 . گفتني است كه اين فصل توسط فاضل ارجمند جناب آقاي عبدالهادي مسعودي تهيه شده كه در همين جا از ايشان صميمانه تشكر مي كنم . جزاه الله عن اهل بيت نبيه خير الجزاء .
4 . سال 1387 هجري شمسي توسط رهبر انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي « سال نوآوري و شكوفايي » ناميده شده است .
5 . شوري : آيه 23 .
6 . ثواب الأعمال : ص 257 ح 3 .
7 . الكافي : ج 4 ص 583 ح 11 .
8 . ( وَمَن يُعَظِّمْ شَعَـائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَي الْقُلُوبِ ؛ و هر كس شعائر خدا را بزرگ دارد ، در حقيقت اين [ حاكي ] از پاكي دلهاست ) ( حج : آيه 32 ) .
9 . كمال الدين : ص 282 ح 36 ، الخصال : ص 58 ح 79 ، عيون اخبار الرضا ( عليه السلام ) : ج 1 ص 209 ح 1 ، الارشاد : ج 2 ص 130 ، كامل الزيارات : ص 125 ح 139 ، كشف الغمة : ج 2 ص 270 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 245 ح 44 .
10 . كمال الدين : ص 531 ح 1 ، الأمالي ، صدوق : ص 695 ح 951 ، الخرائج والجرائح : ج 3 ص 1143 ح 55 ؛ الفتوح : ج 2 ص 553 .
11 . الأمالي ، صدوق : ص 197 ح 208 ، المناقب ، كوفي : ج 2 ص 279 ح 746 .
12 . تاريخ اليعقوبي : ج 2 ص 245 .
13 . مقتل الحسين ، خوارزمي : ج 2 ص 40 ، التذكرة ، قرطبي : ج 2 ص 453 .
14 . دعائم الاسلام : ج 1 ص 227 .
15 . كامل الزيارات : ص 167 ح 219 ، ر . ك : التذكرة الحمدونية : ج 9 ص 150 ش359 ؛ هنگامي كه حسين بن علي ( عليه السلام ) به شهادت رسيد ، در هر خانه اي در مدينه به مدت يك سال تمام نوحه سرايي بود ، و در سال دوم ، در هر جمعهو در سال سوم ، در دو ماه سوگواري به پا مي شد . نيز ، ر . ك : دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) : تداوم سوگواري اهل بيت تا كشته شدن ابن زياد .
16 . المحاسن : ج 2 ص 195 ح 1564 ، الأمالي ، شجري : ج 1 ص 164 ، شرح الأخبار : ج 3 ص 171 ح 1119 .
17 . المناقب ، ابن شهر آشوب : ج 3 ص 300 .
18 . الكافي : ج 4 ص 575 ح 2 ، تهذيب الأحكام : ج 6 ص 103 ح 180 ، المزار ، مفيد : ص 214 ح 1 ، الأمالي ، طوسي : ص 54 ح 73 .
19 . الكافي : ج 6 ص 391 ح 6 ، كامل الزيارات : ص 212 ح 304 .
20 . ر . ك : دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) : ياد مصيبت حسين ( عليه السلام ) بودن هنگام آشاميدن آب .
21 . ر . ك : روايات مربوط به اين عناوين به تفصيل در كتاب دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) آمده است .
22 . ر . ك : روايات مربوط به اين عناوين به تفصيل در كتاب دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) آمده است .
23 . ر . ك : روايات مربوط به اين عناوين به تفصيل در كتاب دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) آمده است .
24 . ر . ك : روايات مربوط به اين عناوين به تفصيل در كتاب دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) آمده است .
25 . ر . ك : روايات مربوط به اين عناوين به تفصيل در كتاب دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) آمده است .
26 . تحف العقول : ص 171 ، و نيز ، ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامي : ج 2 ص 310 ح 1431 .
27 . ر . ك : ص 11 .
28 . الملهوف : ص 83 .
29 . تهذيب الأحكام : ج 6 ص 113 ح 201 ، المزار الكبير : ص 514 ح 10 ، الأقبال : ج 3 ص 102 ، مصباح المتهجد : ص 788 ، المصباح ، كفعمي : ص 649 .
30 . ر . ك : دانش نامه امام حسين ( عليه السلام ) : فلسفه قيام امام حسين ( عليه السلام ) .
31 . إبراهيم : آيه 1 .
32 . إبراهيم : آيه 5 ، و نيز ، ر . ك : دانش نامه عقايد اسلامي : ج 2 ص 44 .
33 . غرر الحكم : ح 819 .