1 ـ كـشـف الغـمـة ، ج 2، ص 285؛
مـصـبـاح كـفـعـمـى ، ص 522؛ الفـصـول المـهـمـة ، ص 201. دربـاره روز
ولادت امـام سـجـاد (ع ) اقوال ديگرى نيز وجود دارد:
الف ) 15 جمادى الاوّل . (مناقب ، ج 4، ص 189؛ مصباح المتهجد، طوسى ، ص
733)
ب ) 15 جمادى الثانى . (اعلام الورى ، ص 251؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص
629)
ج ) 11 رجب . (جنّات الخلود، ص 24؛ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 25)
ح ) 7 شعبان . (جنّات الخلود، ص 24؛ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 25)
خ ) 8 شعبان . (مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 25)
د) 9 شعبان . (مناقب ، ج 4، ص 189؛ روضة الواعظين ، ص 222)
ذ) 15 شعبان .(كشف الغمة ، ج 2، ص 285)
ر) 21، 23 و 25 شعبان . (اعيان الشيعة ، ج 1، ص 629)
ز) 5 رمضان . (تذكرة الاءئمه ، مجلسى ، ص 94)
درباره سال ولادت نيز اختلاف وجود دارد:
آن را 33 ه .ق (تـذكـرة الخـواص ، ص 291، بـه عـنـوان يـكـى از اقـوال
)، 36 ق (مناقب ، ج 4، ص 189؛ اعلام الورى ، ص 251؛ بحار، ج 46، ص 14)
و 37 ق (مناقب ، ج 4، ص 189؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 629) نيز گفته اند.
يكى از معاصرين ، ضمن ردّ قول مشهور، تاريخ ولادت را 48 يا 49 ق مى
داند. (زندگانى على بن الحسين (ع )، شهيدى ، ص 34).
2 ـ جـنـّات الخـلود، ص 24، به
فرمايش امام باقر (ع )، علّت ملقّب شدن امام چهارم (ع ) به ((سجّاد))،
كثرت سجده هاى آن حضرت مى باشد. (بحار الانوار، ج 86، ص 201)
3 ـ جـنـّات الخلود، همانجا؛ ناسخ
التواريخ ، ج 1، ص 11. اين حديث به صورت كلّى ، نه دربـاره امـام
سـجـاد (ع )، در بـحـار الانـوار، ج 66، ص 128 نـيـز نقل شده است .
4 ـ الفصول المهمّه ، ص 201؛ نور
الابصار، ص 244.
5 ـ جنّات الخلود، ص 24؛ ناسخ
التواريخ ، ج 1، ص 25.
6 ـ مناقب ، ج 4، ص 188؛ دلائل
الامامة ، ص 80؛ كشف الغمّه ، ج 2، ص 285 و 286.
7 ـ زندگانى على بن الحسين (ع )،
شهيدى ، ص 8.
8 ـ الارشـاد، ج 2، ص 137؛ مـنـاقـب
، ج 4، ص 189؛ تـاريخ مدينة دمشق ، ج 41، ص 137. كنيه ى آن بزرگوار را
((ابو الحسين )) (نسب قريش ، ص 59)، ((ابوبكر)) (كشف الغمه ، ج 2، ص
286)، ((ابو القاسم )) (مناقب ، ج 4، ص 189) و ((ابو عبداللّه )) نيز
گفته اند. (تاريخ مدينة دمشق ، ج 41، ص 360)
9 ـ مناقب ، ج 4، ص 189؛ الارشاد، ج
2، ص 137.
10 ـ مناقب ، همانجا.
11 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 303.
12 ـ عيون اخبار الرضا (ع )، ج 2، ص
127؛ الخرائج ، ج 2، ص 751.
13 ـ الارشـاد، ج 2، ص 155.نيز ر.ك
كشف الغمه ، ج 2، ص 294 و 317؛ طبقات الكبرى ، ج 5، ص 211.
14 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 241.
15 ـ العقد الفريد، ج 5، ص 123.
16 ـ مقتل الحسين (ع ) مقرم ، ص 128.
17 ـ مناقب ج 4، ص 96.
18 ـ امالى صدوق ص 130.
19 ـ حياة الامام الحسين (ع )، ج 2 ص
261.
20 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 160.
21 ـ الارشاد، ج 2، ص 34.
22 ـ الارشاد ج 2، ص 35.
23 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )،
عماد زاده ، ج 1، ص 422.
24 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 92؛ مـجـمـع
البيان ، ج 6، ص 779، دار المعرفة . نيز ر.ك تاريخ دمشق ج 64، ص 206 با
تفضيل بيشتر.
25 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 387.
26 ـ احـتـمـال دارد عـُذَيـْب مـراد
بـاشـد كـه بـه اشـتـبـاه ، عُذَيل نوشته شده است . ر.ك معجم البلدان ،
ج 4، ص 92.
27 ـ حضرت على اكبر (ع ) شبيه
پيامبر، شهيد ولايت ص 137. گزارش فوق در منابع متقدم و مـتـاءخـر از
عـقـبة بن سمعان نقل شده است (الارشاد، ج 2، صفحه 82، تاريخ طبرى ، ج
5، ص 407، مقتل الحسين (ع ) خوارزمى ج 1، ص 226.)
28 ـ الارشاد ج 2 ص 66؛ مروج الذهب ،
ج 3، ص 60.
29 ـ الامام الحسين (ع ) و اصحابه ،
ص 150.
30 ـ مناقب ج 4، ص 5.
31 ـ شـرح الاخـبـار ج 3، ص 196؛
طبقات ج 5 ص 212. برخى عمر امام (ع ) را ده يا يازده سال ذكر كرده اند.
(المنتخب ، طريحى ص 276 و 308)
32 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 455؛ انساب
الاشراف ، ج 3، ص 206.
عـلّت ظـاهـرى كـسـالت امـام (ع ) نـاراحـتـى مـعـده (ارشـاد، ج 2، ص
114) و يـا تب داشتن (عبرات المـصـطـفـيـن ، ج 1، ص 453) و عـلّت
واقـعـى آن ، بـاقـى مـانـدن عـتـرت طـاهـره و نسل پيامبر (ص ) بوده
است .
33 ـ تسمية من قتل مع الحسين (ع )، ش
9.
34 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 418.
35 ـ تاريخ طبرى ، همانجا؛ الارشاد،
ج 2، ص 91.
36 ـ الاشـارد، ج 2، ص 93 نـيـز ر.ك
طـبـرى ج 5، ص 420؛ مقاتل الطالبيين ، ص 113؛ دار المعرفة مقتل الحسين
(ع )، خوارزمى ، ج 1، ص 338.
37 ـ الارشاد، ج 2، ص 96.
38 ـ اثبات الوصية ، ص 142؛ مناقب ؛
ج 4، ص 185.
39 ـ امام كاظم يا امام رضا (ع ).
40 ـ اثـبـات الوصـيـه ص 142،
عـلّامـه ى مـجـلسـى (ره ) مـى نـويـسـد: از امـام صـادق (ع )
پـرسـيـدنـد: انـگـشـتـر امـام حسين (ع ) در روز عاشورا به دست چه كسى
افتاد؟ زيرا مى گويند لبـاس هـايش غارت شده است . فرمود: امام حسين (ع
)، ضمن وصيت به فرزندش على بن الحسين (ع ) انـگـشترش را به او داد و
امر امامت را به ايشان واگذار كرد... و اين انگشتر از پدرم به من رسيده
است . (بحار الانوار، ج 43، ص 247)
41 ـ حياة الامام الحسين (ع )، قرشى
، ج 3، ص 274.
42 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 22 ـ
23.
43 ـ فـرمـان كـشـتـن امـام سـجـاد
(ع ) در كـربـلا توسط شمر صادر شده است (ترجمة الامام الحـسـيـن (ع )
ابن سعد ص 78). خولى يكى از افرادى است كه فرش را از زير بدن امام سجاد
(ع ) كشيد و مقنعه و گوشواره ى حضرت زينب (ع ) را برداشت ولى دچار عذاب
الهى شد و مختار از او انتقام گرفت .
44 ـ در مـبـحـث ((در كـربـلا))
گـفـتـيـم كـه امـام سـجـاد (ع ) در كـربـلا بـيـسـت و سـه سال عمر
داشت . ابن عساكر نيز كودك نبودن امام سجاد (ع ) را در كربلا تاءييد مى
كند (تاريخ دمشق ج 41، ص 415.)
45 ـ در بـرخـى از مـنـابـع افزون بر
مطلب فوق چنين آمده است : امام سجاد (ع ) به حميدبن مسلم گفت : پاداش
خيريابى ، خداوند به سبب گفتار تو شرّى را از من دور كرد. (تاريخ طبرى
، ج 5، ص 454؛ مقتل الحسين ، خوارزمى ، ج 2، ص 43)
46 ـ الارشاد، ج 2، ص 112.
47 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 88.
48 ـ اثبات الوصيّة ، ص 173.
49 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص
319.
50 ـ رجال كشى ، ص 264؛ الامام
الحسين (ع ) و اصحابه ، ج 1، ص 272.
51 ـ مقتل الحسين ، مقرم ، ص 320.
52 ـ پيامهاى عاشورا، محدثى ص 154.
53 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 66.
54 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص
320.
55 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 69.
56 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص
320.
57 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 67.
58 ـ مـعـالى السـبـطـيـن ، ج 2، ص
67. در كـامـل بـهايى ص 287 آمده است : حرّبن يزيد را اقرباى او در
جايى كه شهيد شده بود دفن كردند.
59 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 70؛
الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 14.
60 ـ نفس المهموم ، ص 151.
61 ـ كامل ابن اثير، ج 4، ص 81.
62 ـ كامل الزيارات ، ص 445.
63 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 92.
64 ـ وى بـه حـذلم بـن بـشـيـر، حذيم
بن شريك ، بشيربن حذلم ، يا، خزيم بن بشير نيز نامبردار است . (امالى
مفيد ص 321)
65 ـ امـالى مـفـيـد، هـمـانـجـا،
نـيـز ر.ك امالى طوسى ج 1، ص 90، الفتوح ، ج 5، ج 222؛ تاريخ يعقوبى ،
ج 2، ص 245؛ الملهوف ص 192؛ مثير الاحزان ، ص 85.
66 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 114.
67 ـ الارشاد، ج 2، ص 112 و 116؛
انساب الاشراف ، ج 3، ص 206، 208: الملهوف ، ص 202؛ مقاتل الطالبيين ،
ص 60 دارالمعرفة ؛ تاريخ مدينة دمشق ج 41، ص 366؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص
457 با مقدارى تفاوت .
68 ـ مقتل الحسين (ع )، ابن مخنف ص
167.
69 ـ اين شعر به امام سجاد (ع ) و
اءبى الاسود دوئلى نيز نسبت داده شده است (الفتوح ، ج 5، ص 245).
70 ـ احتجاج طبرسى ، ج 2، ص 305؛ نفس
المهموم ، ص 360.
71 ـ مطابق نظر مشهور و معروف ، اين
خطبه به هنگام ورود اسرا به كوفه ايراد شده است . ولى بـرخـى از
نـويـسـنـدگـان بـا شـواهـدى احـتمال داده اند كه اين خطبه [و ساير
خطبه هاى اهـل بـيت (ع )] در مرحله ى اوّل ورود خاندان عصمت و طهارت به
اين شهر كه اسير بوده اند ايراد نـشـده ، بـلكـه در بـازگـشـت از شـام
بـه كربلا جهت زيارت و مراجعت به كوفه و سپس مدينه خوانده شده است .
(معالى السبطين ، ج 2، ص 162.)
72 ـ پيامهاى عاشورا، محدّثى ، ص 72.
73 ـ احتجاج طبرسى ، ج 2، ص 305 و
306، بحار الانوار، ج 45، ص 112.
74 ـ الملهوف ، ص 200؛ مثير الاحزان
، ص 89.
75 ـ امالى صدوق ، ص 140.
76 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 96.
77 ـ الارشاد، ج 2، ص 118 ـ 119.
78 ـ الملهوف ص 208.
79 ـ عوالم ج 17، ص 413.
80 ـ الارشاد، ج 2، ص 119.
81 ـ نام اين منزل و استراحتگاه
((سيبور)) كه در سطور بعدى خواهد آمد در معجم ها ديده نشد ولى در مقاتل
نام آنها ذكر شده است .
82 ـ الدمـعـة السـاكـبـة ، ج 5، ص
65. بـه نـقل از ابى مخنف . ولى در نسخه موجود، نام اين منزلگاه ثبت
نشده است . (مقتل الحسين (ع )، ابى مخنف ، ص 184)
83 ـ مقتل الحسين (ع )، ابى مخنف ، ص
186؛ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 67.
84 ـ يكى از شهرهاى مهمّ لبنان فعلى
. (لبنان ، احمد نادرى ، ص 6) در مراصد الاطلاع ج 1، ص 207، آمـده است
: بعلبك ، شهرى است قديمى و فاصله ى آن تا دمشق سه روز راه است و داراى
بناهاى عجيب و آثار عظيمى مى باشد.
85 ـ بـحـار الانـوار، ج 45، ص 127؛
المـنـتـخـب ص 467؛ مقتل الحسين (ع )، ابو مخنف ، ص 189.
86 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 139.
87 ـ عسقلان يكى از توقفگاه هاى
اسيران سرافراز كربلا در مسير كوفه تا شام . ياقوت حـمـوى مـى گويد:
عسقلان شهرى است از نواحى فلسطين بين ((غزّه )) و ((بيت جِبْرين )).
(معجم البلدان ، ج 4، ص 122)
88 ـ شرح حال وى در ميان منابع رجالى
و تاريخى ديده نمى شود.
89 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 128 و
129؛ روضة الشهدا، ص 467 و 470.
90 ـ مصباح كفعمى ، ص 501.
91 ـ تحليلى از زندگانى امام سجاد (ع
)، شريف قرشى ، ج 1، ص 252.
92 ـ رياض الشهادة ، ص 305.
93 ـ عنوان الكلام فشاركى ، ص 118؛
تذكرة الشهدا، ص 412.
94 ـ تذكرة الشهدا، ص 411.
95 ـ مدينة المعاجز، ج 4، ص 110؛
المنتخب ، ص 470. با كمى تفاوت .
96 ـ امـالى طـوسـى ، ج 2، ص 290؛
ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 123؛ قمقام زخّار، ج 2، ص 570.
97 ـ زندگانى على بن الحسين (ع )،
شهيدى ، ص 67.
98 ـ اسراء آيه 26: حق خويشاوندان را
ادا كن .
99 ـ انـفـال ، آيه 41: بدانيد كه
هرگاه چيزى به غنيمت گرفتيد، خمس آن از خدا و پيامبر و خويشاوندان است
.
100 ـ احـزاب ، آيـه 33: هـمـانـا
خـداونـد مـى خـواهـد كـه پـليـدى را از شـمـا اهل بيت بزدايد و شما را
آنچنان كه بايد پاك گرداند.
101 ـ الفـتـوح ، ج 5، ص 242 و 243.
نـيـز ر.ك احـتـجـاج طـبـرسى ، ج 2، ص 306، با اندكى تفاوت ؛ امالى
صدوق . ص 141؛ الملهوف ، ص 112
102 ـ تشخيص ، تصميم گيرى و افدام
خواص در وقت لازم ، ص 111.
103 ـ الارشـاد، ج 2، ص 118 و 119.
طـبـرى ايـن جـواب را بـه يـزيـد نـسـبت داده و نام آن شخص را محفر ذكر
كرده است . (تاريخ طبرى ، ج ، ص 460)
104 ـ امالى صدوق ، ص 142.
105 ـ الملهوف 213؛ نيز ر.ك مثير
الاحزان ، ص 98، با مقدارى زيادتى و تفاوت .
106 ـ مقتل الحسين (ع ) خوارزمى ، ج
2، ص 69.
107 ـ الملهوف ، ص 213؛ مثير الاحزان
99 با كمى تفاوت .
108 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص
160.
109 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 161.
110 ـ معالى السبطين ، ص 159 ـ 160.
111 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 200.
112 ـ مناقب ، ج 4، ص 186.
113 ـ ظـاهـرا ايـن مجلس ، همان
محفلى است كه به فرمايش امام سجاد (ع ) در آن مجلس شراب آوردنـد و
سـفير پادشاه روم كه از اشراف و بزرگان روم بود نيز حضور داشت . او
وقتى پى بـرد كـه اين سر بريده متعلّق به پسر رسول خدا (ص ) است اعتراض
كرد و سپس مسلمان شد. سـر مبارك را برداشت و به سينه ى خود چسبانيد.
او را مى بوسيد و مى گريست . تا به درجه ى رفـيـع شـهـادت نـايـل گـشـت
. (المـلهـوف ، ص 220، 222؛ مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج 2، ص 80)
114 ـ مناقب ، ج 4، ص 186.
115 ـ مناقب ، ج 4، ص 186؛ الفتوح ،
ج 5، ص 244.
116 ـ الفتوح . همانجا.
117 ـ بـحـار الانوار، ج 45، ص 141؛
مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج 2، ص 79؛ حياة الامام الحسين (ع )، ج 3،
ص 395.
118 ـ شورى ـ آيه 30؛ ترجمه :
((هرگونه مصيبتى كه به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از
بسيارى در مى گذرد.))
119 ـ حديد ـ آيه 22 ـ 23؛ ترجمه :
((هيچ مصيبتى نه در زمين و در نفْسهاى شما [ به شما] نرسد مگر آنكه پيش
از آنكه از آن را پديد آوريم در كتابى است . اين [كار] بر خدا آسان است
. تـا بـرآنـچـه از دسـت شـمـا رفـتـه انـدوهـگـيـن نشويد و به [سبب ]
آنچه به شما داده شادمانى نكنيد...))
120 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 168.
121 ـ مناقب ، ج 4، ص 186.
122 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 147؛
نيز ر.ك معالى السبطين ، ج 2، ص 188.
123 ـ منا: موضعى است كه در مكه
معظمه كه مقام بازار است و حاجيان در آنجا قربانى كنند.
124 ـ زمزم : چاهى است نزديك خانه
كعبه شرفها اللّه .
125 ـ صفا: مكان بلندى است از كوه
ابوقبيس ، بين آن و مسجدالحرام عرض وادى است كه راه و بازار است .
126 ـ سعى : دويدن ميان صفا و مروه .
127 ـ طواف : به طرز خاص گرد خانه
كعبه گشتن .
128 ـ تلبيه : لبيك گفتن در حج ،
لبيك گفتن حاجيان .
129 ـ بـراق : مـركـبـى كه حضرت
رسالت پناه (ع ) در شب معراج بر آن سوار شدند و آن كلان تر از خر و
فروتر از شتر بود.
130 ـ كسانى كه از جنگ صفين در صف
معاويه بودند.
131 ـ كسانى كه در جنگ جمل شركت
داشتند.
132 ـ مراد، اصحاب نهروان است .
133 ـ مـقـتـل خـوارزمى ، ج 2، ص 76
ـ 78؛ نيز ر.ك بحار الانوار، ج 45، ص 137 ـ 139؛ الفـتـوح ، ج 5، ص 247
ـ 249. تـرجـمـه ايـن قـسـمـت [خـطـبه امام سجاد (ع ) در شام ] از كتاب
((سرشك خوبان )) گرفته شده است .
134 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 181.
135 ـ سوگنامه آل محمد (ص )، ص 482.
136 ـ مقتل الحسين (ع ) ابى مخنف ، ص
198 و 200.
137 ـ الملهوف ، ص 219.
138 ـ الملهوف ، ص 224.
139 ـ حبيب السير، ج 2، ص 60.
140 ـ الملهوف ، ص 222. نيز ر.ك
الفتوح ، ج 5، ص 250؛ مثير الاءحزان ، ص 104، با كـمـى تـفـاوت . در
مـنـاقـب ، ج 4، ص 182 بـنـا بـه روايتى ، داستان فوق به فردى به نام
((مكحول )) نسبت داده شده است .
141 ـ نـفـس المـهـمـوم ، ص 412 و
419 و 420؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 87.
142 ـ الملهوف ، ص 219.
143 ـ الفتوح ، ج 5، ص 249.
144 ـ الارشاد، ج 2، ص 122. نيز ر.ك
، تاريخ طبرى ، ج 5، ص 262 با مقدارى تفاوت و زيـادتـى ديـنورى در اين
باره مى نويسد: يزيد به على بن الحسين (ع ) گفت : همراه بانوان و
افـراد خـود حركت كن و آنان را به مدينه ببر، يك نفر را نيز به همراه
سى سوار روانه كرد و دسـتـور داد پـيـشـاپيش حركت كند و دورتر از آنان
فرود آيد تا اينكه به مدينه برسند. (اخبار الطوال ، ص 260)
145 ـ الملهوف ، ص 255.
146 ـ اعيان الشيعه ، ج 4، ص 47.
147 ـ الملهوف ، ص 255.
148 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5: ص 163.
149 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 208.
150 ـ الملهوف ، ص 266، 228؛ مثير
الاحزان ، ص 112 به اختصار.
151 ـ الملهوف ، ص 228 ـ 230؛ نيز
ر.ك مثير الاحزان ، ص 113؛ المنتخب ، ص 484.
152 ـ ناسخ التواريخ ، ج 2، ص 178.
153 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 162.
154 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 210.
155 ـ بحار الانوار، ج 94، ص 142.
156 ـ بحار الانوار، ج 100، ص 266؛
الامام زين العابدين (ع )، مقرّم ، ص 42.
157 ـ بـحـار الانـوار، ج 22، ص 274،
ج 44، ص 298. بـا كـمـى تفصيل .
158 ـ فضل زيارة الحسين (ع )، ص 43.
159 ـ بحار الانوار، ج 100، ص 266.
160 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 79.
مطلب فوق به امام صادق (ع ) نيز نسبت داده شده است . (مصباح المتهجد، ص
511).
161 ـ كامل الزيارات ، ص 201.
162 ـ الملهوف ، ص 233، نور العين ،
ص 78، ناسخ التواريخ ، ج 2، ص 190.
163 ـ بيست سال . (كامل الزيارات ، ص
213)
164 ـ الملهوف ، ص 233. نيز ر.ك
مناقب ، ج 4، ص 180، با مقدارى تفاوت .
165 ـ كامل الزيارات ، ص 213.
166 ـ مناقب ، ج 4، ص 180.
167 ـ يوسف ، آيه 84.
168 ـ كـامـل الزيـارات ، ص 350.
نـيـز ر.ك . كـشـف الغـمـة ، ج 2، ص 314؛ مـقـتـل الحـسـين (ع )،
خوارزمى ، ج 2، ص 142 و تاريخ مدينه دمشق ، ج 41، ص 386 با مقدارى
تفاوت و كاستى .
169 ـ المحاسن ، ص 420.
170 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 5.
171 ـ الخرائج ، ج 1، ص 255.
172 ـ بحار الانوار، ج 44، ص 298 و ج
22، ص 274.
173 ـ كامل الزيارات ، ص 214.
174 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 23.
175 ـ معالى السبطين ، ج 1، ص 401.
176 ـ معجم الرجال ، خوئى ، ج 18، ص
101، نيز ر.ك ، بحار الانوار، ج 45، ص 365.
177 ـ محل خاكروبه و زباله .
178 ـ كشف الغمة ، ج 2، ص 324.
179 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 59.
180 ـ اثبات الهداة ، ج 5، ص 229.
181 ـ اصـول كـافـى ، ج 1، ص 466 و ج
6، ص 468؛ الارشاد، ج 2، ص 137؛ المقنعه ، ص 472.
182 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 189؛ دلائل
الامـامـة ، ص 80؛ الفـصـول المـهـمـّة ، ص 209؛ مـنـتـخـب التـواريـخ
، ص 350 بـه نقل از مصباح كفعمى .
183 ـ منتهى الآمال ، ج 2، ص 92؛
جنّات الخلود، ص 25.
184 ـ كشف الغمة ، ج 2، ص 294.
185 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )،
عمادزاده ، ج 2، ص 531.
186 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 227؛ دلائل
الامـامـة ، ص 94. روز تـولد امام باقر (ع ) را، جمعه ، شـنبه و دوشنبه
و تاريخ تولدش را سوم صفر نيز ذكر كرده اند. (جنّات الخلود، ص 26، كشف
الغمه ، ج 2، ص 329؛ نور الابصار، ص 250؛ مصباح كفعمى ؛ ص 522.)
187 ـ اصـول كـافـى ، ج 1، ص 469؛
الارشـاد، ج 2، ص 158. ابـن عـنـبـه ، سال ولادت را، 59 ه .ق دانسته
است . (عمدة الطالب ، ص 159)
188 ـ جنّات الخلود، ص 26.
189 ـ الارشاد، ج 2، ص 157 و 159.
190 ـ مناقب ، ج 4، ص 227؛ دلائل
الامامة ، ص 94.
191 ـ جنّات الخلود، ص 26.
192 ـ اصول كافى ، ج 1، ص 469؛ لباب
الانساب ، ج 1، ص 379.
193 ـ مناقب ، ج 4، ص 227؛ جنّات
الخلود، ص 26.
194 ـ مـنـاقـب ، هـمـانـجـا؛
الارشـاد، ج 2، ص 155؛ تاريخ يعقوبى ؛ ج 2، ص 320؛ جنّات الخلود،
همانجا.
195 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 215.
196 ـ الارشـاد، ج 2، ص 176؛
مـنـاقـب ، ج 4، ص 228؛ جـنـات الخـلود، ص 27، تـعـداد فرزندان امام
باقر (ع ) را اين گونه نيز نقل كرده اند: پنج تن . (تاريخ يعقوبى ، ج
2، ص 321. دلائل الامـامـة ، ص 95) شـش تـن . (الفصول المهمّة ، ص 221)
و 9 تن . (مصباح كفعمى ، ص 522)
197 ـ من لا يحضر. الفقيه ، ج 2، ص
158.
198 ـ تاريخ مدينه دمشق ، ج 54، ص
275؛ حياة الامام محمّد باقر (ع )، ج 1، ص 31.
199 ـ تـاريـخ يـعـقـوبـى ، ج 2، ص
320. نـيـز ر.ك شرح الاخبار، ج 3، ص 250؛ معالى السـبـطـيـن ، ج 2، ص
230. در رابـطـه بـا عـمـر امـام بـاقـر (ع ) در كـربـلا اقـوال
ديـگـرى نـيـز وجـود دارد: الف ) دو سـال و چـهار ماه (اثباة الوصية ،
ص 153). ب ) سه سـال (وفـيات الاعيان ، ج 4، ص 174). ج ) 15 سال
(مناقب ، ج 4، ص 187). ابن شهر آشوب در هـمـيـن كـتـاب ص 227 عـمـر
شـريـف امـام بـاقـر (ع ) را سـه يـا 4 سال نقل كرده است .
200 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 189.
201 ـ شرح نهج البلاغة : ابن ابى
الحديد، ج 2، ص 286.
202 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص
215.
203 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 347 ـ 351
و 389 تا 391.
204 ـ مقاتل الطالبيين ، ص 84، 85،
87، 89، 93، 94، 114، دارالمعرفة .
205 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 23.
206 ـ الملهوف ، ص 158.
207 ـ فروع كافى ، ج 6، ص 452. شيخ
صدوق ، اين عدد را با رقم بالاترى ذكر كرده است . (امالى صدوق ، ص 139،
مجلس 31.)
208 ـ الملهوف ، ص 169. مثير الاحزان
، ص 18.
209 ـ شعراء، آيه 36. گفتند: او
(موسى ) و برادرش را در بنددار و گردآورندگان را به شهرها بفرست .
210 ـ ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 6؛ نيز
ر.ك ، معالى السبطين ، ج 2، ص 161.
211 ـ حياة الامام محمد الباقر (ع )،
ج 1، ص 28.
212 ـ كامل الزيارات ، ص 201.
213 ـ بحار الانوار، ج 36، ص 390.
214 ـ مروج الذهب ، ج 3، ص 229.
215 ـ در ايـن بـاره نـقـل ديگرى نيز
وجود دارد كه امام حسين (ع ) خون او را به سوى آسمان ريخت و خونش به
زمين بازنگشت . (ذخيرة الدارين ، ص 161) قضاوت صحيح را به خوانندگان
گرامى واگذار مى كنيم .
216 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 448.
217 ـ رجال كشى ، ص 125. نيز ر.ك
بحار الانوار، ج 45، ص 351 با كمى تفاوت .
218 ـ رجال كشى ، 126.
219 ـ الارشـاد، ج 2، ص 158؛ اصـول
كـافـى ، ج 1، ص 469؛ مصباح كفعمى ، ص 522. دربـاره سـال شـهـادت و
عـمـر بـا بـركـت امـام بـاقـر (ع ) اقوال ديگرى نيز وجود دارد:
الف ) 117 قـمـرى در 58 سـالگـى . (تـاريـخ يـعـقـوبـى ، ج 2، ص 320؛
الفصول المهمّه ، ص 220؛ بحار الانوار، ج 46، ص 218)
ب ) 117 ق در 63 سالگى . (نور الابصار، ص 253)
ج ) 117 قمرى در 73 سالگى . (اسعاف الراغبين ، ص 250، در حاشيه ى نور
الابصار)
ح ) 116 ق . (مـصـبـاح كـفـعـمـى ، ص 522) مـاه شـهـادت آن بـزرگـوار
را، ربـيـع الاوّل (اعلام الورى ، ص 259) و ربيع الثانى نيز ذكر كرده
اند. (مناقب ، ج 4، ص 227؛ عمدة الطالب ، ص 159)
220 ـ مناقب ، ج 4، ص 228.
221 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 313.
222 ـ الارشـاد، ج 1، ص 354؛ نـسـب
قـريـش ، ص 41؛ لبـاب الانـسـاب ، ج 1، ص 335؛ الاصابه ، ج 8، ص 166.
223 ـ زينب الكبرى ـ جعفر نقدى ـ ص
16.
224 ـ اعلام الورى ، ص 203؛ الارشاد،
ج 2، ص 354.
225 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
17.
226 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 46؛
وسيلة الدارين ، ص 386.
227 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
19.
228 ـ السيّده زينب عقيلة بنى هاشم ،
بنت الشاطى ، ص 34.
229 ـ المجدى ، ص 18.
230 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص
174.
231 ـ السيّده زينب عقيلة بنى هاشم
(ع )، بنت الشاطى ، ص 41.
232 ـ المـجـدى ، ص 18؛ اعـلام الورى
، ص 203، اسـد الغـابـه ، ج 5، ص 469، اخـبـار الزينبات ، ص 111.
233 ـ زينب كبرى عقيله بنى هاشم ،
حسن الهى ، ص 76.
234 ـ زندگانى حضرت زينب (س )، على
قائمى ، ص 48. منتخب التواريخ ، ص 94.
235 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
22.
236 ـ همان ، ص 29.
237 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
22 .
238 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
94.
239 ـ الملهوف ، ص 99.
240 ـ معالى السبطين ، ج 1، ص 247؛
مدينة المعاجز، ج 3، ص 485؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 94.
241 ـ زينب الكبرى ، همانجا؛ كبريت
احمر، ص 118.
242 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
95.
243 ـ الفـتـوح ، ج 5، ص 122؛
مـنـاقـب ، ج 4، ص 103. نـفـس المـهـمـوم ، ص 162، مقتل الحسين (ع )،
مقرم ، ص 176.
244 ـ الفتوح ، همانجا.
245 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
95.
246 ـ الارشـاد، ج 2، ص 93؛
المـلهـوف ، ص 140، مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 217.
247 ـ قـطـا مـرغـى اسـت شـبـيـه بـه
قـمـرى يـا كـبـوتـر داسـتـانـى كـه ضـرب المثل شد. ترجمه الارشاد، ج
2، ص 96.
248 ـ الارشـاد، ج 2، ص 93؛ تـاريـخ
طـبـرى ، ج 5، ص 420؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 58؛ مناقب ، ج 4، ص 108.
249 ـ بـحـار الانـوار، ج 46، ص 19،
زيـنـب الكـبـرى ، جـعـفـر نـقـدى ، ص 24؛ كمال الدّين و تمام النّعمه
، ج 2، ص 507، 501.
250 ـ الارشـاد، ج 2، ص 107؛
المـلهوف ، ص 167؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 446. شايد سبب آمدن مخدره زينب
بر سر نعش على براى دلدارى و تسلّى و حفظ امام (ع ) بوده است و گويا
حضرت بالين على ديرى پائيده و زينب را نگران كرده كه مبادا بالين نعش
او دق كرده باشد و شـايـد از كـثـرت مـحـبـت به على اكبر بوده و به
مناسبت علاقه ، مفرط زنان حرم به آن حضرت دستور داد نعش او را به خيمه
آوردند كه در دسترس آنها باشد. (ترجمه نفس المهموم ، كمره اى ص 143)
251 ـ الارشـاد، ج 2، ص 110؛
المـلهـوف ، ص 173؛ تـاريخ طبرى ، ج 5، ص 451؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى
، ص 107 ـ 106.
252 ـ الملهوف ، 147.
253 ـ الملهوف ، ص 169 ـ 168.
254 ـ مـنـتـخـب التـواريـخ ، ص 78؛
مـنـاقـب ، ج 4، ص 122؛ مـقـاتـل الطالبيّين ، ص 60، دار الكتاب ؛ مقتل
الحسين (ع ) مقرّم ؛ ص 167 و 262؛ المعارف ، ج 3، ص 207؛ تسمية من قتل
مع الحسين (ع ) شماره 14.
255 ـ الارشاد، ج 2، ص 110.
256 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 452؛ كامل
ابن اثير، ج 4، ص 78.
257 ـ دائرة المعارف الحسينيه ، ج 6،
ص 85.
258 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
106، الدمعة الساكبة ، ج 4، ص 337.
259 ـ الملهوف ، ص 174، زينب الكبرى
، جعفر نقدى ، ص 107.
260 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
109.
261 ـ دائرة المعارف الحسينيه ، ج 6،
ص 79.
262 ـ نام اسب امام حسين (ع ).
263 ـ الايـقـاد، سـيـد مـحمدعلى شاه
عبدالعظيمى ، ص 139؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 109.
264 ـ المـنـتـخـب ، ص 455؛ تـظـلّم
الزّهرا (س )، ص 263؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 109.
265 ـ الدمعة الساكبه ، ج 4، ص 375؛
زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 108.
266 ـ تحقيق درباره اول اربعين حضرت
سيد الشهداء، سيد محمدعلى قاضى طباطبايى ، ص 69.
267 ـ حياة الاءمام الحسين (ع ) باقر
شريف القرشى ، ص 309.
268 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
62 ـ 61.
269 ـ نور العين فى مشهد الحسين ، ص
57 ـ 56.
270 ـ المـلهوف ، ص 180؛ زينب الكبرى
، نقدى ، ص 110؛ مناقب ، ج 4، ص 122. تاريخ طبرى ، ج 4، ص 456.
271 ـ مـقـتـل الحـسـين (ع ) مقرم ،
ص 307؛ كبريت احمر، ج 2، ص 13؛ زينب الكبرى ، نقدى ، ص 75.
272 ـ كـامـل الزّيـارات ، بـاب 88،
ص 79، تـرجـمـه ذهـنـى تـهـرانـى ؛ مقتل الحسين (ع ) مقرّم ، ص 308.
الدّمعة السّاكبة ، ج 5، ص 15 ـ 14.
273 ـ دائرة المـعارف الحسينيه ، ج
6، ص 196؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 12 اشعار را به ام كلثوم نسبت مى
دهد.
274 ـ حديث الاربعين ، ص 10.
275 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 245.
276 اشاره است به آيه 153 از سوره
نحل .
277 اشاره است به آيات از 91 و 92
سوره مريم .
278 ـ پـيـران آنـهـا بـهـتـريـن
پـيـران و فـرزنـدانـشـان در بـرابـر هـيـچ نـسـلى خـوار و ذليل نمى
شوند. امالى طوسى ،ج 1، ص 90.
279 ـ الاحـتـجـاج ، ج 2، ص 305؛ نفس
المهموم ، ص 359؛ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 38؛ نـاسـخ التـواريـخ ، ج
3، ص 39. قـوم ارم هـمـان قوم عاد است بدان جهت ارم مى خوانند چون نام
پـدربـزرگ ايـن قـوم ارم بـوده اسـت و در قـرآن مـجـيـد ذيـل آيـه
((ارم ذات العماد)) درباره قوم ارم بحث شده است . (ترجمه تفسير الميزان
، ج 20، ص 469؛ نيز ر.ك : ترجمه تفسير الميزان ، ج 10، ص 456 و لغت
نامه دهخدا، ج 5، ص 1883)
280 ـ الاحـتـجـاج ، ج 2، ص 305؛
نـفس المهموم ، ص 360، الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 38؛ ناسخ التواريخ ، ج
3، ص 42.
281 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 114؛
ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 55 ـ 52؛ رمز المصيبة ، ج 3، ص 111.
282 ـ مـرحـوم شـعـرانـى ذيـل
اشـعـار فـوق مـى گـويـد: مـؤ لّف در مـنـتـهـى الامـال در صـحـّت
روايت مسلم جصّاص ترديد كرده است . براى اينكه در كتب معتبره قديم كه
به دسـت مـا رسـيـده است ذكر اين قصّه است و ما در اين باره همان را
گوئيم كه در قصّه طفلان مسلم و عروسى قاسم گفتيم و همه كتب قديم به ما
نرسيده است و قرينه بر كذب اينها نداريم . بلى اگـر شـرط نـقـل حـديـث
وجـود يـقـيـن بـود و از كـتـب مـعـتـبـره يـقـيـن حـاصـل مـى شـد
بايستى بهمان اكتفا كنيم . امّا هر دو مقدمه ممنوع است نه يقين شرط است
و نه از كـتـب مـعـتـبـره قـديـم يـقـيـن حـاصـل مـى شـود. بـلى ظـنـّى
كـه از آنـهـا حاصل مى شود قوى تر از ظن ديگر است . (ترجمه نفس المهموم
شعرانى ، ص 222)
283 ـ الدّمعة الساكبه ، ج 5، ص 46.
284 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص
67.
285 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 457.
286 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 457.
287 ـ الملهوف ، ص 201؛ تاريخ طبرى ،
همانجا.
288 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 458؛
المـلهـوف ، ص 202؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 82؛ نسب قريش ، ص 48؛
الارشاد، ج 2، ص 116؛ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 243؛
289 ـ المـلهـوف ، هـمـانـجـا؛ مـقتل
الحسين (ع ) مقرّم ، ص 326، حديث الاربعين ، ص 17؛ زينب الكبرى ، جعفر
نقدى ، ص 113؛ نقش المهموم ، ترجمه شعرانى ، ص 226.
290 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ،
همانجا.
291 ـ الملهوف ، ص 207.
292 ـ همان ، ص 108.
293 ـ دائرة المـعـارف الحـسـينيه ،
ج 6، ص 84؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 106؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 131.
294 ـ نفس المهموم ، ص 391.
295 ـ همان ، ص 252.
296 ـ الملهوف ، ص 113.
297 ـ حديث الاربعين ، ص 21.
298 ـ آل عمران ، آيه 26: بگو:
بارالها! مالك حكومتها تويى ؛ به هر كس بخواهى ، حكومت مـى بـخشى ؛ و
از هر كس بخواهى حكومت را مى گيرى ، هر كس را بخواهى ، عزّت مى دهى ؛ و
هر كه را بخواهى خوار مى كنى . تمام خوبيها به دست توست ؛ تو بر هر
چيزى قادرى .
299 ـ آل عـمـران (آيـه 169 ـ 170):
(اى پـيـامـبـر!) هـرگـز گـمان مبر كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند!
بلكه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. آنها بخاطر
نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است خوشحالند.
300 ـ آل عمران ، آيه 34.
301 ـ المنتخب ، ج 2، ص 479.
302 ـ روم (30)، آيـه 10؛ آنگاه
فرجام كسانى كه بدى كردند (بسى ) بدتر بود. (چرا) كه آيات خدا را تكذيب
كردند و آنها را به ريشخند مى گرفتند.
303 ـ آل عـمـران (3)، آيه 178؛ و
البته نبايد كسانى كه كافر شده اند تصور كنند، اين كـه بـه ايشان مهلت
مى دهيم براى آنان نيكوست ، ما فقط به ايشان مهلت مى دهيم تا بر گناه
[خود] بيافزايد و آنگاه عذابى خفّت آور خواهند داشت .
304 ـ آل عمران (3)، آيه 169؛ هرگز
كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپنداريد، بلكه زنده اند كه
نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
305 ـ اشـاره است به بخش اخير آيه
پنجاهم سوره كهف (88)، آيه 181، ((بِئْسَ لِلظّالِمينَ بَدَلا)).
306 ـ اشـاره اسـت بـه بـخـش اخير
آيه هفتاد و پنجم سوره مريم (19)، آيه 19؛ قُلْ مَنْ كانَ فـى
الضـلالَةِ فـَلْيـَمـْدُدْ لَهُ الرَّحـْمـنُ مـَدا حـَتـّى إِذارَ
اءَوْ يـُوعـَدُونَ إ مـًا الْعـَذابَ وَ إ مـًا السـّاعـَةَ
فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرُّ مَكانا وَ اءَضْعَفُ جُنْدا)).
307 ـ طـبـرى مـى گـويـد: اى دخـتـر
فـاطمه بنت على بوده است . (تاريخ طبرى ، ج 5، ص 461)
308 ـ المـلهـوف ، ص 218؛ الاحتجاج ،
ج 2، ص 310؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 56؛ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69،
ص 176. كامل ابن اثير، ج 4، ص 86؛ الدر المنثور، زينب فوّاز، ص 234؛
الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 118.
309 ـ زينب الكبرى ، نقدى ، ص 114.
310 ـ كـامـل بـهـائى ، ج 2، ص 302؛
تـحـقـيـق دربـاره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 651؛ نفس المهموم
، ص 422.
311 ـ حديث الاربعين ، ص 23.
312 ـ الدمـعـة السـّاكـبـه ، ج 5، ص
162؛ تـحـقـيـق دربـاره اوّل اربعين حضرت السيّدالشهدا (ع )، ص 298.
313 ـ تـاريـخ طـبرى ، ج 5، ص 462؛
كامل ابن اثير، ص 88؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 116.
314 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 161؛
زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 118؛ نفس المهموم ، ص 429.
315 ـ دائرة المعارف الحسينيه ، ج 6،
ص 86؛ اسرار الشهادة ، ج 3، ص 721.
316 ـ اخـبـار الزيـنـبـات ، ص 118؛
تـحـقـيـق دربـاره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 83، زينب الكبرى
، جعفرنقدى ، ص 119.
317 ـ اخـبـار الزيـنـبـات ، ص 115؛
تـحـقـيـق دربـاره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 82.
318 ـ اخبار الزينبات ، ص 120.
319 ـ الاسـتـيـعـاب ، ج 3، ص 1397؛
تـاريخ طبرى ، ج 5، ص 240، الاصابة ، ج 6، ص 91، رديـف 8007. مـسـلمـة
بـن مـخـلّد در زمـان ورود حـضـرت رسـول (ص ) بـه مـديـنه متولد شد و
در زمان رحلتش ده ساله بود و يا زمان ورود چهار ساله و زمـان رحـلت
چـهارده ساله بود وى در هنگام فتح مصر حضور داشت و در آنجا ساكن شد سپس
به مدينه رفت پس از آن در سال پنجاه از طرف معاويه بعنوان حاكم مصر
انتخاب شد و در مصر يا در مـدينه سال 62 از دنيا رفت و برخى هم وفاتش
را پايان خلافت معاويه و آغاز خلافت يزيد ذكـر كـرده انـد.
(الاسـتـيـعـاب ، ج 3، ص 1397، رديـف 2403، الاصـابـه ، ج 6، ص 91،
رديف 8007)
320 ـ تحقيق درباره اول اربعين حضرت
سيدالشهدا (ع )، ص 92.
321 ـ ناسخ التواريخ امام حسين (ع )،
ج 2، ص 235.
322 ـ المعارف ، ص 231. نام پدر طلحة
را عبداللّه نيز گفته اند. (مناقب ، ج 4، ص 85)
323 ـ جلاء العيون ، شبّر، ج 2، ص
146.
324 ـ الاغانى ، ج 21، ص 114؛ مقاتل
الطالبيين ، ص 179.
325 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 343 و
350؛ الارشاد، ج 2، ص 20؛ مناقب ، ج 4، ص 34؛ معالى السبطين ، ج 2، ص
219.
326 ـ الاغانى ، ج 19، ص 114؛ منتخب
التواريخ ، ص 241.
327 ـ الارشاد، ج 3، ص 20؛ انساب
الاشراف ، ج 3، ص 146؛ ذخيرة الدارين ، ص 161.
328 ـ المعارف ، ص 233.
329 ـ ذخـيرة الدارين ، ص 161. نيز
ر.ك تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 1، ص 197.
330 ـ بـه او ((ام الكـرامـة ))
(منتخب التواريخ ، ص 125) و ((كرام )) نيز گفته شده است . (جنّات
الخلود، ص 17.)
331 ـ الارشـاد، ج 1، ص 354؛ المـجدى
، ص 12؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 333 و 335، نسب قريش ، ص 44.
332 ـ تـاريـخ زنـدگـانـى امـام
حـسـيـن (ع )، عـمـاد زاده ، ج 2، ص 225 بـه نقل از ((مطالب السؤ ل )).
333 ـ الارشـاد، ج 1، ص 335؛ تـاريـخ
طـبـرى ، ج 5، ص 155؛ المجدى ، ص 12؛ انساب الاشراف ، ج 2، ص 415؛
المعارف ، ص 211.
334 ـ بحار الانوار، ج 42، ص 93؛ نسب
قريش ، ص 46.
335 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )،
ج 2، ص 225.
336 ـ الارشـاد، ج 1، ص 355؛ لبـاب
الانـسـاب ، ج 1، ص 333؛ المـعـارف ، ص 211؛ انساب الاشراف ، ج 2، ص
415. نام او را، حمامه (ناسخ التواريخ ، ج 4، ص 344) وهامة نيز گفته
اند. (جنّات الخلود، ص 17)
337 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 155؛ كشف
الغمه ، ج 2، ص 67؛ انساب الاشراف ، همانجا.
338 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 227؛
تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 225.
339 ـ الارشاد، ج 1، ص 354؛ نسب قريش
، ص 44.
340 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )،
ج 2، ص 225.
341 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 154؛
المعارف ، ص 211.
342 ـ مناقب ، ج 3، ص 350.
343 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 375؛
نسب قريش ، ص 45.
344 ـ جمهرة الانسابالعرب ، ص 141.
345 ـ نسب قريش ، ص 45.
346 ـ ناسخ التواريخ ، ج 4، ص 343.
347 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )،
ج 2، ص 225.
348 ـ ريـاحـيـن الشـريـعـه ، ج 3، ص
305، بـه نقل از روضة الاحباب ؛ اعلام النساء، ص 142.
349 ـ به او ام عبده (مناقب ، ج 4، ص
227) و ام محمّد نيز گفته اند. (ترجمة الامام الحسين بن على (ع )، ص
78.)
350 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 227؛
الارشـاد، ج 2، ص 155؛ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 320؛ المعارف ، ص 212؛
المجدى ، ص 20؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 305.
351 ـ المعارف ، ص 215.
352 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 215؛
دلائل الامامة ، ص 95.
353 ـ ريـاحين الشريعه ، ج 3، ص 15؛
اعلام النساء المؤ منات ، ص 498؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 236. نيز ر.ك
ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 78.
354 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 304؛
تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 33؛ اعـلام
النـسـاء، ص 250. خـوارزمـى قـضـيـه ى فـوق را بـدون ذكـر نـام ، نـقـل
كـرده (مـقـتـل الحـسـيـن (ع )، ج 2، ص 26) ولى بـه اعـتـقـاد شمس
الدين ، اين زن ، ام عمرو و فرزندش عمروبن جناده بوده است . (انصار
الحسين (ع )، ص 101)
355 ـ المعارف ، ص 207؛ تذكرة الخواص
، ص 175.
356 ـ وسيلة الدارين ، ص 245.
357 ـ مناقب ، ج 4، ص 44؛ الكامل ،
مبرّد، ج 3، ص 940 و 941.
358 ـ جمهرة انساب العرب ، ص 123 و
140.
359 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 292؛
وسيلة الدارين ، ص 245؛ فرسان الهيجاء، ج 2، ص 43.
360 ـ المعارف ، ص 207؛ نسب قريش ، ص
82.
361 ـ الكامل ، مبرّد، ج 1، ص 301.
362 ـ المعارف ، ص 211؛ نسب قريش ، ص
45.
363 ـ المنتخب ، ج 2، ص 472؛ تاريخ
زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 225؛ رياحين الشريعه ، ج
3، ص 299.
364 ـ جـهـت اطـّلاع بـيـشـتـر ر.ك
به حضرت زينب (س )، زينب صغرى و رقيه بنت على (ع ). (كتاب حاضر).
365 ـ نسب قريش ، ص 41؛ المعارف ، ص
210.
366 ـ ذخيرة الدّارين ، ص 69.
367 ـ المنتخب ، ج 2، ص 472؛ تاريخ
زندگانى امام حسين ، ج 2، ص 225.
368 ـ ر.ك . به مقاله ، زينب كبرى (س
)، زينب صغرى ، رقيه بنت على ، نفيسه بنت على (ع ).
369 ـ بـرخـى از مـعـاصـريـن ، وى را
مادر محسن بن حسن دانسته اند. (تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص
183؛ عاشورا چه روزيست ، ص 290 و 371.)
370 ـ مـعـجم البلدان ، ج 2، ص 186 و
284؛ نفثه المصدور، ص 612 (اين كتاب ، ضميمه ى نفس المهموم است .)
371 ـ منتخب التواريخ ، ص 300.
372 ـ معجم البلدان ، ج 2، ص 186.
373 ـ منتخب التّواريخ ، ص 300.
374 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 155؛ لباب
الانساب ، ج 1، ص 333؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 227.
375 ـ بـرخـى هـمـسـر وى را،
عـبدالرحمان بن عقيل دانسته اند. (رياحين الشريعة ، ج 2، ص 452) ولى به
نظر نادرست مى آيد.
376 ـ لبـاب الانـسـاب ، ج 2، ص 334؛
نـسـب قـريش ، ص 45؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 227.
377 ـ مـنـاقب ، ج 4، ص 115؛ معالى
السبطين ، همانجا؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183 و 225؛
منتخب التواريخ ، ص 298؛ عاشورا چه روزيست ، ص 290.
378 ـ الاصابة ، ج 8، ص 63؛ المعارف
، ص 120 و 203؛ مناقب ، ج 3، ص 349؛ المجدى ، ص 10.
379 ـ رياحين الشريعه ، ج 4، ص 131.
380 ـ الاصابة ، ج 8، ص 63؛ نسب قريش
، ص 40.
381 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 228.
382 ـ الارشـاد، ج 2، ص 20؛ تـاريخ
يعقوبى ، ج 2، ص 228؛ مناقب ، ج 4، ص 34؛ نسب قريش ، ص 46.
383 ـ الارشاد، ج 2، ص 23.
384 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 73؛
اعلام الورى ، ص 212.
385 ـ الارشـاد، ج 2، ص 25؛ اعـلام
الورى ، ص 213؛ نـسـب قـريـش ، ص 51 بـا انـدكـى تـفـاوت . عـلّامه ى
شعرانى مى گويد: تزويج يا زفاف حسن مثنى و فاطمه در همان ايام خروج
امـام (ع ) از مـديـنـه يا در راه ميان مدينه و كربلا بوده است و فاطمه
در كربلا نو عروس بود، چرا كه همان اوقات بالغه گرديده و نه سالش تمام
شده بود. چون مادرش ام اسحاق بنت طلحه ، زوجـه امـام حـسـن (ع ) بـوده
و امـام حـسـن (ع ) در مـاه صـفـر سال پنجاهم به شهادت رسيد و امّ اسحق
پس از گذشتن عدّه به عقد امام حسين (ع ) درآمد. البتّه ، تولد فاطمه ،
پيش از ربيع الثانى سال 51 نبوده است . (دمع السجوم ، ص 171، ترجمه ى
نفس المهموم . ر.ك لباب الانساب ، ج 1، ص 385)
386 ـ يكى از آنها ام ولد و ديگرى
رمله بنت سعيد بود. (انساب الاشراف ، ج 3، ص 74)
387 ـ نـسـب قـريـش ، ص 51 و 52؛
جـمـهـرة الانـسـاب ، ص 41. نيز ر.ك انساب الاشراف ، همانجا.
388 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص
263 و 306.
389 ـ الارشـاد، ج 2، ص 25. نـيـز
ر.ك مـلهـوف ، ص 191؛ مقاتل الطالبيين ، ص 157، دارالمعرفة .
390 ـ مقتل الحسين ، اءبى مخنف ، ص
157.
391 ـ اخبار الزينبات ، ص 114.
392 ـ الارشاد، ج 2، ص 25؛ فرسان
الهيجاء، ج 1، ص 129.
393 ـ تـنـقيح المقال ، ج 3، ص 247؛
رياحين الشريعه ، ج 3، ص 318؛ اعلام النساء، ص 299.
394 ـ رجالى طوسى ، ص 80.
395 ـ الارشاد، ج 2، ص 26؛ المجدى ،
ص 19؛ جمهرة انساب العرب ، ص 38.
396 ـ المـعـارف ، ص 212؛ نـسـب قريش
، ص 50؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 73. برخى نام مادر او را، خوله بنت
منظور فزاريه ذكر كرده اند. (مناقب ، ج 4، ص 34)
397 ـ لباب الانساب ، ج 2، ص 449؛
منتخب التواريخ ، ص 193.
398 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 387.
399 ـ نسب قريش ، ص 50.
400 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 236؛
وسيلة الدارين ، ص 430؛ عاشورا چه روزيست ، ص 289.
401 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 155؛
المـعـارف ، ص 211؛ اعـلام الورى ، ص 203؛ الفصول المهمة ، ص 142.
402 ـ برخى وى را همسر ام هانى
دانسته اند. (رياحين الشريعة ، ج 3، ص 452) ولى به نـظـر مـى رسـد ايـن
سـخـن نـادرست است . (ر.ك نسب قريش ، ص 45؛ لباب الانساب ، ج 1، ص
334.)
403 ـ نسب قريش ، همانجا و ص 46؛
المجدى ، ص 18؛ المعارف ، ص 205؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 334.
404 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 226؛
تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 226.
405 ـ خوصاء (ابصار العين ، ص 92)؛
خوصباء (وسيلة الدارين ، ص 229).
406 ـ مقاتل الطالبيين ، ص 93
دارالمعرفة ؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 56.
407 ـ تـسـمـية من قتل مع الحسين (ع
)، شماره 15؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 469؛ طبقات ابن سعد، ج 4، ص 42؛ كامل
ابن اثير، ج 4، ص 92.
408 ـ اعلام النساء، ص 328.
409 ـ وسـيـلة الداريـن ، ص 230؛
اعـلام النـسـاء، همانجا؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 235؛ رياحين الشريعه
، ج 3، ص 317.
410 ـ نسب قريش ، ص 59؛ لباب الانساب
، ج 1، ص 350.
411 ـ الاغـانـى ، ج 16، ص 141؛
اعيان الشيعه ، ج 6، ص 449؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 313.
412 ـ الاغـانـى ، ج 16، ص 139؛
البـدايـة و النـهـايـه ، ج 8، ص 211؛ اعـيان الشيعه ، همانجا.
413 ـ نـسب قريش ، ص 59؛ الاختصاص ،
ص 83؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 313؛ اعيان الشيعه ، همانجا؛ اعلام
النساء المؤ منات ، ص 346.
414 ـ كامل ابن اثير، ج 4، ص 88؛
الفصول المهمة ، ص 196؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج
2، ص 183.
415 ـ الملهوف ، ص 141.
416 ـ حضرت زينب كبرى (ع )، عماد
زاده ، ص 307.
417 ـ نـفـس المـهـمـوم ، ص 372؛
مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 325؛ اعلام النساء، ص 347. سروده ى ديگر وى
درباره ى سيّدالشهدا (ع ) اينگونه شروع مى شود:
ان الذى كان نورا يُستضاء به بكربلاء قتيلٌ غير مدفون
(منتهى الآمال ، ج 1، ص 829؛ الاغانى ، ج 16، ص 142)
418 ـ كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص
88؛ الاءغـانـى ، ج 16، ص 141؛ مـنـتـهـى الآمال ، ج 1، ص 829. نيز ر.ك
اصول كافى ، ج 1، ص 387.
419 ـ تـذكـرة الخـواص ، ص 238؛
البـدايـة و النـهـايـة ، ج 8، ص 212؛ كامل ابن اثير، همانجا؛ اعيان
الشيعه ، ج 6، ص 449.
420 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص
120.
421 ـ ر.ك : المـجدى ، ص 91؛ نسب
قريش ، ص 57؛ مناقب ، ج 4، ص 85؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 349.
422 ـ كامل بهايى ، ج 2، ص 179؛ روضة
الشهدا، ص 484.
423 ـ انوار الشهادة ، ص 163.
424 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 214.
ولى نظر به اينكه مادر امام سجّاد (ع )، هنگام تولد آن حـضـرت ، از
دنـيـا رفـت ، امـكـان نـداشـتـه كـه مـادر رقـيـّه ، خردسال باشد؛ مگر
اينكه بگوئيم ، شاه زنان غير از شهربانو مادر امام چهارم (ع ) بوده است
. (سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )، ص 9.)
425 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )،
ص 12 ـ 13.
426 ـ ستاره درخشان شام ، ص 16. به
نقل از الملهوف ، ص 141.
427 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 115.
428 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )،
ص 16.
429 ـ ر.ك المنتخب ، ص 435.
430 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 349؛
مناقب ، ج 4، ص 85.
431 ـ تحقيق درباره اوّل اربعين حضرت
سيّدالشهدا (ع )، ص 685.
432 ـ كشف الغمه ، ج 2، ص 250.
433 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيّه (س
)، ص 9.
434 ـ وقايع كربلا، شيخ عباس قمى ، ص
203.
435 ـ امالى صدوق ، ص 142.
436 ـ ملاعين ، جمع ملعون . لغت نامه
دهخدا، حرف ميم . ولى در متن فوق ، مفرد به كار رفته است .
437 ـ كـامـل بـهايى ، ج 2، ص 179؛
روضة الشهدا، ص 484. با اندكى تفاوت . تاريخ وفـات حـضـرت رقـيـه (س )
را پـنـجـم صـفـر سال 61 ه .ق ذكر كرده اند. (سرگذشت جانسوز حضرت رقيه
(س )، ص 12)
438 ـ انـوار الشـهادة ، ص 244 ـ
245؛ نيز ر.ك نفس المهموم ، ص 415؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 171؛ وسيلة
الدارين ، ص 393.
439 ـ الوقايع و الحوادث ، ج 5، ص
81.
440 ـ ستاره درخشان شام ، ص 208.
441 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيّه (س
)، ص 50 ـ 51.
442 ـ اعيان الشيعه ، ج 7، ص 34؛
دائرة المعارف تشيّع ، ج 1، ص 77 ـ 78.
443 ـ نسب قريش ، ص 42؛ المعارف ، ص
210؛ لباب الاءنساب ، ج 1، ص 333 و 337.
444 ـ نسب قريش ، همانجا.
445 ـ رياحين الشريعة ، ج 4، ص 255 و
ج 3، ص 299.
446 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 469؛
نـفـس المـهـمـوم ، ص 286؛ مـقـاتل الطالبيين ، ص 94 دارالمعرفة ؛
المعارف ، ص 204. رياحين الشريعه ، همانجا. لباب الانساب ، ج 1، ص 333.
447 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 154 و
469؛ و ج 3، ص 383.
448 ـ المجدى ، ص 11 و 12.
449 ـ عاشورا چه روزى است ، ص 290.
450 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 103.
451 ـ ابـصـار العـيـن ، ص 72؛ تاريخ
طبرى ، ج 5، ص 468؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 235؛ تنقيح المقال ، ج 2، ص
18 (باب القاف ).
452 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 299؛
وسيلة الدارين ، ص 253.
453 ـ حياة الامام الحسن (ع )، ج 2،
ص 460.
454 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 235.
455 ـ ابصار العين ، ص 224؛ تاريخ
زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 340؛ وسيلة الدارين ، ص
416.
456 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 299.
457 ـ بحار الانوار، ج 16، ص 126.
458 ـ ((اى كـسـانـى كـه ايـمـان
آورده ايـد بـه خـانـه هـايـى كـه خـانـه هـاى شـمـا نـيـسـت داخل
نشويد. تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد.))
459 ـ جـامـع البـيـان ، ج 10، ص
110؛ نـيـز ر.ك الاصـابـة ، ج 8، ص 145.
460 ـ بـرخـى گـفته اند: وى كنيز
حضرت سكينه (س ) بوده است . (المفيد فى ذكرى السبط الشهيد، ص 13)
461 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 230؛
وسيلة الدارين ، ص 425.
462 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 228.
463 ـ الدّمـعة السّاكبه ، ج 5، ص
35، مقتل الحسين (ع ) مقرّم ، ص 306؛ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 304؛
عـاشـورا چـه روزى اسـت . ص 289؛ تـاريـخ زنـدگـانى امام حسين (ع )، ج
2، ص 183؛ مدينة الحسين (ع )، ص 63.
464 ـ وسيلة الدارين ، ص 430.
465 ـ الارشاد، ج 2، ص 22 ـ 20.
466 ـ الارشاد، ج 1، ص 354؛ بحار
الانوار، ج 42، ص 89.
467 ـ نسب قريش ، ج 21، ص 44؛
المعارف ، ص 204.
468 ـ نسب قريش ، همانجا.
469 ـ اخبار الزينبات ، ص 125.
470 ـ لهـوف ، ص 200، بـا تـرجـمـه
پـاورقـى ساحل خونين .
471 ـ المفيد فى ذكر السّبط الشهيد،
ص 13.
472 ـ الملهوف ، ص 141 ـ 140.
473 ـ الملهوف ، ص 198.
474 ـ همانجا.
475 ـ الملهوف ، ص 210.
در پايان يادآورى مى كنم كه گرچه شمارى از منابع معتبر مانند ارشاد،
بحار، اخبار زينبات ، ام كـلثوم را كنيه زينب صغرى دانسته اند، ولى
برخى از منابع اينها را جدا از هم مى دانند و در بيان شمار فرزندان هم
زينب صغرى را هم ام كلثوم را جدا جدا آورده اند. (المعارف ، ص 211 ـ
210) و بـرخـى هـم مـى گـويـنـد ام كـلثـوم هـمـان نفيسه است (لباب
الانساب ، ج 1، ص 334؛ المجدى ، ص 11 و 12؛ نسب قريش ، ص 45.)
476 ـ اعلام الورى ، ص 251؛ نور
الابصار، ص 309؛ شذرات الذهب ، ج 1، ص 154.
477 ـ الاغانى ، ج 16، ص 138؛ مقاتل
الطالبيين ، ص 90 دارالمعرفة ؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 48؛ اعـيـان
الشـيـعـه ، ج 3، ص 491. مـؤ لف ايـن كـتـاب مـى گويد ممكن است اميمه
تصغير ((امامه )) باشد.
478 ـ وفـيـات الاعـيـان ، ج 2، ص
397؛ شرح الاخبار، ج 3، ص 181؛ السيّدة سكينه ، ص 111.
479 ـ السيّده سكينه (ع )، ص 112،
114؛ حضرت زينب كبرى ، عماد زاده ، ص 308، 322.
480 ـ الاغـانـى ، ج 16، ص 143؛
مـعالى السبطين ، ج 2، ص 215؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده
، ج 2، ص 228؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، محلّاتى ، ص 560.
481 ـ السيّده سكينه (ع )، ص 33.
482 ـ همان ، ص 36.
483 ـ الاغـانى ، ج 16، ص 149؛ شذرات
الذهب ، ج 1، ص 154؛ وفيات الاعيان ، ج 2، ص 394.
484 ـ شرح الاخبار، ج 3، ص 180 ـ
181؛ نور الابصار، ص 310.
485 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 270.
486 ـ المنتخب ، ص 411.
487 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 47.
488 ـ روضة الشهدا، ص 424.
489 ـ مناقب ، ج 4، ص 119؛ نيز ر.ك
السيّدة سكينه (ع )، ص 36.
490 ـ مصباح كفعمى ، ص 741؛ الملهوف
، ص 181؛ بحار الانوار، ج 45، ص 59؛ السيّدة سكينه (ع )، ص 115؛ مقتل
الحسين (ع )، مقرّم ، ص 307.
491 ـ شـرح الاخـبـار، ج 3، ص 199؛
تـرجـمـة الامـام الحـسـيـن (ع )، ابـن سـعـد، ص 78؛ مقاتل الطالبيين
دارالمعرفة ، ص 119؛ نفس المهموم ، ص 151.
492 ـ اعيان الشيعه ، ج 3، ص 392؛
السيّدة سكينه (ع )، ص 63؛ سكينه دختر امام حسين (ع )، على محمد على
دخّيل ، ص 18.
493 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 75 ـ
76. اين اتّفاق به نحو ديگرى نيز ذكر شده است . (معالى السبطين ، ج 2،
ص 136 ـ 137.)
494 ـ امـالى صـدوق ، ص 141، بـحـار
الانوار، ج 45، ص 155، 169؛ نفس المهموم ، ص 396؛ المنتخب ، ص 473.
495 ـ تاريخ الاسلام ، ذهبى ، ج 4، ص
18.
496 ـ مـعـالى السـبـطـيـن ، ج 2، ص
156؛ كـبـريـت احـمـر، ص 253. نـيـز ر.ك مقاتل الطالبيين ، ص 119؛
السيّدة سكينه (ع )، ص 64 با اندكى تفاوت و اختصار.
497 ـ شبيه اين موضوع درباره ى فاطمه
بنت الحسين (ع ) نيز ذكر گرديده است . ر.ك مقاله فاطمه بنت الحسين (ع )
در همين كتاب .
498 ـ المنتخب ، ص 472.
499 ـ الملهوف ، ص 220. نيز ر.ك
مثيرالاحزان ، ص 104؛ بحار الانوار، ج 45، ص 194.
500 ـ مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج
2، ص 61، چاپ قديم ؛ بحار الانوار، ج 45، ص 128 با كمى تفاوت .
501 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 163.
502 ـ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن
سعد، ص 83؛ امالى صدوق ، ص 141؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 158.
503 ـ الدمـعـة السـاكـبـة ، ج 5، ص
163؛ تـحـقـيـقـى دربـاره اوّل اربـعـيـن حـضـرت سـيّدالشهدا (ع )، ص
297. شبيه اين ماجرا درباره ى رقيه (ع ) نيز ذكر شده است . (اسرار
الشهاده ، ج 3، ص 715)
504 ـ السيّده سكينه (ع )، ص 65.
505 ـ المحاسن ، ج 2، ص 420.
506 ـ امالى الزجاجى ، ص 168.
507 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 7، ص 107؛
وفـيات الاعيان ، ج 2، ص 394، 396 ـ 397؛ نفس المـهـمـوم ، ص 481؛
اعـيـان الشـيعه ، ج 3، ص 492؛ السيّدة سكينه (ع )، ص 112. درباره ى
روز، سـال و مـدفـن سـكينه (ع ) اقوال ديگرى نيز وجود دارد (كه از ذكر
آنها خوددارى مى كنيم . جهت اطلاع بيشتر ر.ك به : شذرات الذهب ، ج 1، ص
154؛ رحله ابن بطوطه ، ص 117 و 231؛ نـورالابـصـار، ص 310؛ تـهـذيـب
الاسـمـاء، ج 1، ص 163؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 214 و 215؛ حـضرت زينب
كبرى (ع )، عماد زاده ، ص 357؛ راهنماى حج و زيارتگاهها در جهان اسلام
، ص 120.
508 ـ نـام او در مـنـابـع مـعـتـبـر
و زيـارت نـاحـيـه مـقـدسـه امـام (ع )، سـوّار اسـت . (رجال طوسى ، ص
74؛ مناقب ، ج 4، ص 122؛ اقبال الاعـمـال ، ج 3، ص 80.) ولى بـرخى از
متاءخرين با استناد به اين زيارت و به اشتباه ، او را سـواد نـامـيـده
انـد. (عـاشـورا چـه روزيـسـت ، ص 255؛ زنـدگـانـى حـضـرت خـامـس آل
عبا، ص 307) آيت اللّه خويى (ره )، سوّاربن منعم و سوّاربن ابى عمير را
به عنوان دو تن از شـهيدان كربلا قلمداد كرده (معجم رجال الحديث ، ج 8،
ص 320 و 321) ولى به نظر مى رسد ايـن تـعـدّد نـاشـى از خطاى ناسخان يا
اشتباه چاپى است ؛ و سوّاربن ابى عمير، همان سوّاربن منعم بن حابس بن
نَهْم همدانى مى باشد. (ابصار العين ، ص 80 مكتبة بصيرتى ؛ انصار
الحسين (ع )، ص 91 الدار الاسـلامـيـة ) بـه گـفـتـه مـامـقانى ،
سوّاربن منعم كه شيخ صدوق (ره ) از او روايت نقل كرده (من لايحضره
الفقيه ، ج 4، ص 226) فردى است مورد اعتماد و اطمينان . زيرا در
وثـاقـت شـهـيـدان كـربـلا هـيـچ گـونـه تـرديـدى وجـود نـدارد.
(تـنـقـيـح المـقـال ، ج 2، ص 71) نـام پـدر سوّار را ابى حمير، ابى
خمير، ابى صمير، ابى خير و حمير نيز گفته اند. (اقبال الاعمال ،
همانجا؛ بحار الانوار، ج 101، ص 273؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 198؛
تـاريـخ زنـدگـانـى امـام حـسـيـن (ع )، ج 2، ص 656؛ تـسـمـيـة مـن قتل
مع الحسين (ع )، ش 103.)
509 ـ تـنـقـيح المقال ، ج 2، ص 71؛
وسيلة الدارين ، ص 153؛ نيز ر.ك ابصار العين ، ص 135.
510 ـ مناقب ، ج 4، ص 122.
511 ـ ابصار العين ، ص 135 مركز
الدرسات الاسلامية لحرس الثورة ؛ انصار الحسين (ع )، ص 91، الدار
الاسـلامـيـة ؛ وسـيـلة الداريـن ، ص 153؛ تـنـقـيـح المقال ، ج 2، ص
71.
512 ـ رمز المصيبة ، ج 2، ص 39 به
نقل از ابصار العين ؛ مدينة الحسين (ع )، ص 52.
513 ـ تـنـقـيح المقال ، ج 2، ص 71؛
وسيلة الدارين ، ص 153. نيز ر.ك ابصار العين ، ص 135.
514 ـ تنقيح المقال ، همانجا؛ وسيلة
الدارين ، همانجا؛ ابصار العين ، همانجا.
515 ـ سـماوى ، ضبط صحيح اين كلمه را
((نَهْمى )) مى داند نه ((فَهْمى )). (ابصار العين ، ص 135. مركز
الدرسات الاسلامية لحرس الثورة )
516 ـ اقبال الاعمال ، ج 3، ص 80؛
بحار الانوار، ج 45، ص 73 و ج 101، ص 273.
517 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 184؛
ترجمه محمدابراهيم آيتى .
518 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 349.
519 ـ همان ، ص 351.
520 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 62؛
اسرار الشهاده ، ج 3، ص 133.
521 ـ روضـة الشـهـداء، ص 434، چ
جـديـد. مـرحـوم قزوينى گويد: اينكه برخى بر اين بـاورنـد كـه قـبـر
شـهـربـانـو در اطـراف تـهـران اسـت ، افـسـانـه اى بـيـش نـيـست چون
او طبق نـقل كتب اخبار و تواريخ خود را پس از امام حسين (ع ) در آب غرق
نمود. (يادداشتهاى قزوينى ، ج 1، ص 85)
522 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 469.
523 ـ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 609
عوالم العلوم ، ج 17، ص 288؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده
، ج 2، ص 340.
524 ـ عاشورا چه روزيست ، ص 290.
525 ـ منتخب التواريخ ، ص 298؛ تاريخ
زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183.
526 ـ مـقـتـل الحـسـيـن (ع )،
كـاشـف الغـطـا، ص 25؛ مقتل الحسين ، منسوب به ابى مخنف ، ص 131.
527 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 103،
وسيلة الدارين ، ص 386.
528 ـ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 719.
529 ـ نورالعين فى مشهد الحسين (ع )،
ص 34؛ انوار الشهاده ، ص 160.
530 ـ مـنـتـخـب التـواريخ ، ص 300،
تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 183.
531 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 162.
532 ـ مـعـالى السـبـطـيـن ، ج 1، ص
266 و ج 2، ص 89، سـوگـنـامـه آل مـحـمـّد، ص 382؛ وسـيـلة الداريـن ،
ص 297. البـتـه مـؤ لف مـعـالى بـه نقل از بعضى مقاتل نامش را حميده و
مادرش را امّكلثوم بنت على ذكر مى كند كه در هر دو صورت خواهر زاده
امام حسين مى شود.
533 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 342؛
مناقب ، ج 4، ص 34.
534 ـ ج 3، ص 197.
535 ـ مناقب ، ج 4، ص 115؛ العقد
الفريد، ج 5، ص 134.
536 ـ جمهرة الانساب العرب ، ص 67.
537 ـ شـرح الاءخـبـار، ج 3، ص 198.
بـرخـى از مـعاصرين ، عبداللّه را شهيد دانسته اند. (اعيان الشيعه ، ج
1، ص 610)
538 ـ تـاريـخ روضـة الصـفـا، ج 3، ص
169؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 169.
539 ـ تذكرة الشهداء، ص 357.
540 ـ كامل ابن اثير، ج 4، ص 93؛
اخبار الطوال ، ص 261؛ اعيان الشيعة ، ج 1، ص 617.
541 ـ اخـبـار الطـوال ، ص 261؛
اعـيـان الشـيعة ، ج 1، ص 617؛ روضة الصفا، ج 3، ص 178. در مـنـابـع
مـخـتلف ، از سه تن ديگر نيز به عنوان اسير ياد شده : 1 ـ عمربن حسين
(ع ) (الفـصـول المـهمة ، ص 195؛ منتخب التواريخ ، ص 298؛ تاريخ
زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183.) 2 ـ عمربن حسن (ع ). (مقاتل
الطالبيين ، ص 119 دارالمعرفة ؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 462؛ مـنـتـخـب
التواريخ ، ص 298) 3 ـ عمروبن حسن (ع ). (الملهوف ، ص 191؛ ترجمة
الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 77؛ بحار الانوار، ج 45، ص 108) ولى از
آنجا كه برخى از مـورّخـان آنان را به عنوان شهيد قلمداد كرده اند.
(الارشاد، ج 2، ص 26؛ مناقب ، ج 4، ص 122؛ اسـرار الشـهادة ، ج 3، ص
288) در اسارتشان ترديد وجود دارد. علاوه بر اين ممكن است خطاى نسّاخ و
يا اشتباه چاپى سبب تعدّد نام اين فرد شده باشد كه ما از آن بى اطلاعيم
.
542 ـ نـسـب قريش ، ص 59؛ المعارف ،
ص 213 ـ 233؛ ترجمة الامام الحسين ابن سعد، ص 78؛ وسـيـلة الدّاريـن ،
ص 53. ايـن طـلحـه هـمـان رفـيـق زبـيـر اسـت كـه بـرپـا كـنـنـده
جـنـگ جمل بودند. (المعارف ، ص 228 ـ 233)
543 ـ اسرار الشّهاده ، ج 3، ص 467.
544 ـ الارشـاد، ج 2، ص 22 ـ 23.
بـسـيـارى از ايـن مـطـالب در شـرح حال حسن بن حسن (حسن مثنّى )، آورده
شد.
545 ـ المعارف ، ص 213.
546 ـ همان ، ص 199.
547 ـ الاختصاص ، ص 233.
548 ـ نـفـس المـهـمـوم ، ص 316 ـ
315، ترجمه شعرانى ، ص 184؛ اثبات الوصيّة ، ص 142؛ الدمعة الساكبه ، ج
4، ص 338.
549 ـ ظاهرا عبداللّه بن حسين غلط
است ، صحيحش عبداله بن حسن بايد باشد.
550 ـ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 132.
551 ـ نورالعين فى مشهد الحسين ، ص
54.
552 ـ آيه 22 و 23 حديد (57)
553 ـ ما على و فرزندان على را با
شمشير و نيزه هاى هندى كشتيم
و زنانشان را مانند ترك ها اسير گرفتيم و به آنها شاخ زديم چه شاخى !
554 ـ گـنـاه مـا چـيست اگر درياى
فضل و كرم و دانش ما عالم را فرا گرفته ، ولى درياى تو آنقدر كوچك و
ناچيز است كه حتّى يك حيوان كوچك دريايى هم را دربر نمى گيرد.
555 ـ ملهوف ، 194.
556 ـ البـدايـه و النـهـايـه ، ج 8،
ص 198 ـ 197؛ الاءمـامـة و السـيـاسة ، ج 2، ص 13؛ لباب الانساب ، ج 1،
ص 351؛ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 516 ـ 515؛ مثير الاحزان ، ص 99؛ قيام
حق ، ج 1، ص 486.
557 ـ در منابع ديگر اين جريان را
درباره فاطمه بنت على (ع ) ذكر كرده اند.
558 ـ الارشـاد، ج 2، ص 121؛ اعـلام
الورى ، ص 249؛ المـلهـوف ، ص 219 ـ 218؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 86 ـ
85؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 616؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 142 ـ 141؛
حـسـيـن كـيـسـت ، ص 229 ـ 212. بـرخـى ايـن جـريـان را دربـاره فاطمه
بنت على نـقـل كـرده انـد. ر.ك تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 461؛ كـامـل
ابـن اثـيـر، ج 4، ص 86؛ البـدايـة و النـهـايـه ، ج 8، ص 196؛ مقتل
الحسين (ع ) مقرّم ، ص 356.
559 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 70، ص
35؛ تهذيب التهذيب ، ج 12، ص 443.
560 ـ نسب قريش ، ص 44؛ تاريخ مدينه
دمشق ، ج 70، ص 36.
561 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 70؛ ص
35.
562 ـ امـالى صـدوق ، مـجلس 31، ص
142؛ بحار الانوار، ج 45، ص 140؛ نفس المهموم ، ص 409.
563 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 461؛
كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص 88؛ مـقـتـل الحـسـيـن (ع ) خـوارزمى ، ج
2، ص 82؛ نفس المهموم ، ص 428؛ حياة الامام الحسين ، باقر شـريـف
القـرشـى ، ج 3، ص 426. عـيـن ايـن مـطـالب درباره فاطمه بنت الحسين (ع
) آمده است . (الفصول المهمّه ، ص 196)
564 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 70، ص
39؛ تهذيب التهذيب ، ج 12، ص 443.
565 ـ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 85.
566 ـ الدمـعـة الساكبه ، ج 4، ص
371؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 13؛ وسيلة الدارين ، ص 342؛ زندگانى حضرت
خامس آل عبا، ج 2، ص 163.
567 ـ المـلهـوف ، ص 194، بـحـار
الانـوار، ج 45، ص 110؛ مقتل كعبى ، ص 108.
568 ـ المعارف ، ص 213، نسب قريش ، ص
59؛ كشف الغمّه ، ج 2، ص 250.
569 ـ ستاره درخشان شام ، ص 347.
570 ـ ريـاحـيـن الشـريـعـه ، ج 2، ص
313؛ بحار، ج 41، ص 273. (در شمارى از منابع فضّه نوبيّه ثبت شده است :
اسد الغابه ، ج 5، ص 530. الاصابه فى تمييز الصّحابه ، ج 8، ص 281.)
571 ـ اعلام النساء المؤ منات ، ص
596؛ بحار الانوار، ج 41، ص 273.
572 ـ اسرار الشهاده ، ج 2، ص 630؛
معالى السبطين ، ج 2، ص 228؛ عاشورا چه روزى است ، ص 290.
573 ـ اصول كافى ، ج 1، ص 387. كتاب
الحجة ب 116، ج 7؛ بحار الانوار، ج 45، ص 169. (نـقـل ايـن مـطـالب
هـيـچ گـونـه دليـل بـر صـحـت و يـا قـبـول آن از طـرف نـگـارنـده
نـمـى بـاشـد چـون در مـنـابـع كـهـن و مـعـتـبـر آمـده مـا هـم نقل
كرديم ) البته مخفى نماند از اينكه بسيارى از منابع تصريح دارند كه بر
بدن امام حسين و شهيدان اسب تاختند. (ملهوف ، ص 182)
574 ـ المفيد فى ذكرى السبط الشهيد،
ص 130.
575 ـ اسرار الشهاده ، ج 2، ص 630؛
معالى السبطين ، ج 2، ص 228؛ عاشورا چه روزى ، ص 290
576 ـ ستاره درخشان شام ، ص 354.
577 ـ همانجا، به نقل از راهنماى حج
و زيارتگاههاى جهان اسلام ، ص 129.
578 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 231.
579 ـ راه بلدِ پيامبر (ص )، هنگام
هجرت به مدينه . (مناقب ، ج 1، ص 212)
580 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 317؛
اعلام النساء المؤ منات ، ص 597.
581 ـ ذخيرة الدارين ، ص 173؛ رياحين
الشريعه ، همانجا.
582 ـ المعارف ، ص 206.
583 ـ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن
سعد، ص 39؛ انساب الاشراف ، ج 2، ص 325؛ مناقب ، ج 4، ص 44؛ المعارف ،
ص 207.
584 ـ عـمـدة الطـالب ، ص 36؛
المـجـدى ، ص 297. بـرخـى از رجال شناسان گفته اند: قاسم ، فرزندى
نداشته است . (لباب الانساب ، ج 2، ص 472)
585 ـ تنقيح المقال ، ج 2، ص 24 حرف
قاف ؛ وسيلة الدارين ، ص 244؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 234.
586 ـ شرح الاخبار، ج 3، ص 197.
587 ـ انساب الاشراف ، ج 2، ص 325؛
المعارف ، ص 207.
588 ـ تـرجـمـة الامـام الحـسـين (ع
)، ابن سعد، ص 78، نيز ر.ك عبرات المصطفين ، ج 2، ص 192.
589 ـ شرح الاخبار، ج 3، ص 197.
590 ـ در رابطه با پدر و اجداد علقمة
ر.ك به جمهرة الانساب العرب ، ص 168.
591 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 229 و
ص 232.
592 ـ مناقب ، ج 4، ص 85.
593 ـ مـنـتـخـب التـواريخ ، ص 297؛
تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 183.
594 ـ الامـامة والسياسة ، ج 2، ص
12؛ العقد الفريد، ج 5، ص 131 و 134؛ نفس المهموم ، ص 352. برخى نام وى
را در رديف شهيدان كربلا آورده اند. (مناقب ، ج 4، ص 122)
595 ـ ((هـيـچ مـصـيـبتى نه در زمين
و نه در نفس هاى شما [به شما] نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد
آوريم ، در كتابى است .))
596 ـ المجدى ، ص 307؛ ترجمة الامام
الحسين (ع )، ابن سعد، ص 78.
597 ـ المجدى ، همانجا و ص 18.
598 ـ همان ؛ المعارف ، ص 204. ابن
فندق ، فاطمه را نيز به فرزندان محمّد افزوده است . (لباب الانساب ، ج
1، ص 376)
599 ـ جمهرة الانساب العرب ، ص 69.
600 ـ شـرح الاخـبـار، ج 3، ص 197؛
ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 78. نيز ر.ك حـيـاة الامـام
الحـسـيـن (ع )، ج 3، ص 314. خـوارزمـى ، مـحـمـدبـن عقيل (ع ) را از
شهيدان كربلا بر شمرده است . (مقتل الحسين (ع )، ج 2، ص 53)
601 ـ محمدبن عمروبن حسن (ع ) (لباب
الانساب ، ج 1، ص 387.)
602 ـ نسب قريش ، ص 50.
603 ـ تـسـمـيـة من قتل مع الحسين (ع
)، ش 9؛ منتخب التواريخ ، ص 298؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد
زاده ، ج 2، ص 183؛ عاشورا چه روزيست ، ص 289.
604 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 214.
605 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 193.
اين قضيه ، با كمى تفاوت درباره ى امام سجاد (ع ) (بـحـار الانـوار، ج
45، ص 262) و عـمـروبـن حـسـيـن (ع ) (اخـبـار الطـوال ، ص 261،
اعـيـان الشـيـعـه ، ج 1، ص 617) نـيـز نقل شده است . (ر.ك : عمروبن
حسين )
606 ـ جمهرة انساب العرب ، ص 39.
607 ـ منتخب التواريخ ، ص 298.
608 ـ تـنـقـيـح المـقـال ، ج 3، ص
260؛ ابـصـارالعـين ، ص 117 مركز الدرسات الاسلامية لحرس الثورة ؛
اعيان الشيعه ، ج 1، ص 612. زاره ، روستاى بزرگى در بحرين مى باشد.
(معجم البلدان ، ج 3، ص 126)
609 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 454؛ كامل
ابن اثير، ج 4، ص 80.
610 ـ مـعـالى السـبـطين ، ج 2، ص
231؛ وسيلة الدارين ، ص 426؛ تاريخ زندگانى امام حـسـيـن (ع )، عـمـاد
زاده ، ج 2، ص 225. ولى در گـزارش ديگر آمده است : امام حسين (ع ) پيش
از آنـكه از كشته شدن مسلم بن عقيل با خبر شود عبداللّه بن يقطر را به
كوفه فرستاد و در آنجا به دستور عبيداللّه بن زياد به شهادت رسيد.
(انساب الاشراف ، ج 3، ص 168)
611 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )،
ج 2، ص 225.