آيينه جمال
نگرشی بر مكارم اخلاق حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام

آية الله العظمى لطف الله صافى گلپايگانى

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - سورة جمعه، آية2.
(2) - بحار الانوار، ج16، ص210؛ اگر مسلمانان با داشتن تعاليم پرارزش اخلاقي و برنامه‏هاي جامع آسماني، در سياهي فساد اخلاق گرفتار شوند جاي بسي تأسف است و به تقليد از مسيحي‏ها و ملل مغرب زمين، كه فاقد مدنيت اخلاقي مي‏باشند، از صفات ممتاز اسلامي و آداب پسنديده كه موجب مباهات ملل اسلام بود دست شسته و به بي‏عفتي، بي‏غيرتي و هتك شرف، منحرف ساختن جوانان و بانوان و آميزش دادن آنها با بيگانگان، ميگساري، قمار، رقص و توسعة فساد افتخار كنند و مجلات و مطبوعاتي داشته باشند كه اين روش‌هاي ناپسند را ترويج و با انتشار داستان‏ها و سرگذشت‌هاي شهوت انگيز و عكس‌هاي قبيح، آتش غرايز حيواني جوانان را روشن سازند.
وضعيت فعلي مسلمين و ضعف كنوني‌شان به علت ملتزم نبودن  آنها به احكام اسلام، بيرون شدن امور از برنامه‏هاي شرعي و جهل به معارف عاليه و اهداف اسلامي و ضعف آنها در علوم تجربي و صنعت است. مسلمانان بايد با تكميل صنايع و علوم جديد، خود را از بيگانگان بي‏نياز كرده و پول‌هايي را كه صرف تقليد از روش‏هاي نكوهيده و آداب زشت غربي‌ها مي‏نمايند صرف ترقي علم و صنعت كنند تا هم كشورهاي اسلامي در شاهراه ترقي به سرعت، گام بردارند و هم از  فساد اخلاق و آفات تمدن جديد محفوظ و مصون بمانند.
(3) - اكنون دنيا در آتش نكبت اخلاقي غربي‌ها مي‏سوزد و اضطراب فكري و آشفتگي روحي، ميلياردها انسان را درمانده كرده و هيچ كس از طغيان ناگهاني حرص و آز صاحبان سلاح‌هاي ويران كننده در امان نيست و هر روز از سوء اخلاق و مظالم آنها مطالبي مي‏شنويم و مي‏خوانيم كه انسان از نقل آن شرمنده مي‏شود.
آري! مسلمان‌ها بايد در فضائل، كرامت نفس، پاكدامني، عفت و امانت، ملتي نمونه باشند و با تمسك به كلمة توحيد و اتحاد، همبستگي اسلامي، از قوي‏ترين ملل دنيا به شمار روند و نبايد حركتي كنند كه اجتماع آنها به يك اجتماع مسيحي و اجتماع دوران‌هاي جاهليت شبيه‏تر باشد تا به يك اجتماع عالي ودرخشان اسلامي.
(4) - سمو المعني، ص 102.
(5) - ابوالشهداء، ص 136.
(6) - سمو المعني، ص 148؛ به نقل از تاريخ دمشق،ج4، ص323.
(7) - سمو المعني، ص 97.
(8) - سمو المعني، ص 148؛ نظير اين كلمه را يزيد در شأن حضرت امام زين العابدين عليه السّلام گفت؛ وقتي به او پيشنهاد كردند كه درخواست آن حضرت را بپذيرد، و اجازه دهد به منبر برود، يزيد اجازه نداد و گفت: «اگر به منبر برود ما را رسوا مي‏سازد.» به او گفتند: «از اين نوجوان در چنين حال چه بر خواهد آمد؟» گفت: «شما از كار اين خاندان بي‏خبريد: هذا مِنْ اَهْلِ بَيْت قَدْ زُقُّوا العِلْمِ زقا». نفس المهموم، ص242.
(9) - اسدالغابه، ج 2، ص 20؛ استيعاب، ج 1، ص 378.
(10) - ابوالشهداء، ص 73.
(11) - استيعاب، ج1، ص382؛ اسدالغابه، ج2، ص20؛ تذكرة الخواص، ص244؛ تاريخ يعقوبي، ج2، ص219؛ تاريخ ابي الفداء، ج2، ص107.
(12) - اسعاف الراغبين، ص 183.
(13) - سمو المعني، ص 151 و152. بيهقي در المحاسن والمساوي، ج 1،ص 89، اين حكايت را به نام حضرت حسن عليه السّلام ياد كرده و در همين صفحه حكايتي از خود اين دو برادر بزرگوار روايت كرده كه هر يك صدو پنچاه هزار درهم به يك نفر عطا كردند.
(14) - نظم درر السمطين، ص 209.
(15) - سمو المعني، ص 152.
(16) - سورة نساء، آية 86.
(17) - سمو المعني، ص 159؛ ابوالشهداء، ص 72.
(18) - نهج البلاغه، حكمت 48.
(19) - در بعضي از خصوصيات اين داستان مانند بعضي اعلام اختلافاتي بين مصادر آن ديده مي‏شود. آنچه كه ما اجمال آن را نقل كرديم موافق است با نقل شبراوي در «الاتحاف»، وابن قتيبه در «الامامة والسياسة».
(20) - تاريخ طبري، ج2، ص325 و 326.
(21) - نهج البلاغه، خطبة3.
(22) - سمو المعني، ص 119 نقل به معنا.
(23) - سمو المعني، ص 102 نقل به معنا.
(24) - شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج1، ص214.
(25) - نهج البلاغه، خطبة5؛ و من دربارة مرگ نيستم جز مانند تشنه‌كامي كه در پي آب است يا طلب‌كننده‌اي كه مي‌يابد.
(26) - بحار الانوار، ج44، ص381؛ به راستي كه مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با ستمكاران را جز زحمت و هلاكت.
(27) - مناقب، ج 4، ص 69.
(28) - مناقب، ج2، ص222.
(29) - بقية ابيات كه سزاوار‏است هر يك از‏دوستان اهل بيت آن را‏ حفظ باشند اين است:

وَجَدّي رَسُولُ اللهِ اَكْرَمُ مَنْ مَضي
وَفاطِمُ اُمّي مِنْ سُلالَةِ اَحْمَد
وَفينا كِتابُ اللهِ اُنْزِلَ صادِقاً
وَ نَحْنُ اَمانُ اللهِ لِلنّاسِ كُلِّهِمْ
وَنَحْنُ وُلاةُ الْحَوضِ نَسْقي وُلاتِنا
وَشيعَتُنا فِي النّاسِ اَكْرَمُ شيعَة
  وَ نَحْنُ سِراجُ اللهِ فِي الْخَلْقِ نَزْهَرُ
وَ عَمّي يُدْعي ذُوالجَناحَيْنِ جَعْفَرُ
وَ فينَا الْهُدي وَالْوَحي بِالْخَيْر يُذْكَرُ
نَسِرُّ بِهذا فِي الأَنامِ وَنَجْهَرُ
بِكَأْسِ رَسُولِ اللهِ ما لَيْسَ يُنْكَرُ
وَ مُبْغِضُنا يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْسَرُ

ـ و جدّ من رسول خدا گرامي‌ترين افراد است و ما چراغ‌هاي خداونديم كه در ميان خلق مي‏درخشيم.
ـ فاطمه، مادر من، دختر احمد (رسول خدا) و عموي من جعفر است كه به ذوالجناحين (صاحب دو بال) معروف است.
ـ دربارة ما كتاب خدا به حقيقت نازل شده وهدايت و وحي درخانوادة ما به خوبي‏ياد مي‏شود.
ـ و ماييم امان خداوند براي همه مردم و اين مطلب را پنهان و آشكارا در بين مردم بازگو مي‏كنيم.
ـ ماييم اختيار داران حوض كوثر كه دوستان خود را سيراب مي‏كنيم با جام رسول خدا، اين مطلب جاي انكار نيست.
ـ شيعيان ما در بين مردم گرامي‏ترين پيروان هستند و دشمنان ما روز قيامت، زيان خواهند ديد.
(30) - الاتحاف، ص 17 و 20.
(31) - شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 3، ص 482.
(32) - سمو المعني، ص 115.
(33) - سمو المعني، ص 117.
(34) - قسمتي از خطبة امام شهيد عليه السّلام در روز عاشوراست كه در كتب معتبرة مقاتل ذكر شده است. رجوع كنيد به نفس المهموم، ص225.
(35) - سمو المعني، ص 118.
(36) - سورة زمر، آية 10؛ همانا پاداش صابران، بي‌حساب داده خواهد شد.
(37) - سورة نحل، آية 96؛ حتماً به آنانكه شكيبايي ورزيده‌اند بهتر از آنچه كرده‌اند پاداش دهيم.
(38) - سورة انفال آية، 46؛ و صبر كنيد؛ به راستي خداوند با صابران است.
(39) - شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 1، ص 107؛ نسبت صبر به ايمان مانند سر به بدن است؛ در بدن بي‌سر، خيري نيست و در ايماني كه صبري با آن نيست نيز خيري نيست.
(40) - شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 1، ص 105؛ غم‌هايي كه بر تو وارد مي‌شود را با عزم بر شكيبايي و يقين شايسته، از خود دور ساز.
(41) - مفردات القرآن، ص273.
(42) - بحار الانوار، ج98، ص240؛ و براستي از صبر تو، فرشتگان آسمان‌ها شگفت‌‌زده شدند.
(43.  سوره بقره، آيه 177؛ و صبر كنندگان در محروميت‌ها و نگراني‌ها و در هنگام حوادث مشكل.
(44) - سوره بقره، آيه 249؛ چه بسيار شده كه گروهي اندك به اذن خداوند، بر گروهي بسيار، پيروز شدند و خدا با شكيبايان است.
(45 . قمقام زخار، ص 468؛ ابوالشهداء، ص 188؛ مروج الذهب، ج 3، ص 11.
(46) - بحار الانوار، ج45، ص54.
(47) - رحمت خداوند در دنيا و آخرت از شما جدا نمي‌گردد.
(48) - بحار الانوار، ج74، ص151.
(49) - سخنان اين غلام، اقتباسي است از قسمتي از آيه 134 سوره آل عمران: «...وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظِ وَالْعافينَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ»؛ و فروخوردگان خشم و گذشت‌كنندگان از مردم و خداوند، نيكوكاران را دوست مي‌دارد.
(50) - سمو المعني، ص 161.
(51) - قمقام زخار، ص 350 و ساير كتب مقتل.
(52) - ابوالشهداء، ص 172؛ قمقام زخار، ص 390.
(53) - سوره شوري، آيه 43؛ و كسي كه صبر و گذشت، پيشه كند بي‌گمان اين از كارهاي سترگ است.