49 ـ عن ابن عبّاس قال: ما نزل في أحد من كتاب الله تعالى ما نزل في علىّ.
ابن عباس گفت: از كتاب خدا آن مقدار كه در حق على نازل شده در حق هيچ كس نازل
نشده است.
50 ـ عن مجاهد قال: نزلت في علىّ سبعون آية لم يشركه فيها أحد.
مجاهد گفت: درباره على هفتاد آيه نازل شده كه كسى در آن با او شريك نبود.
51 ـ همين مضمون با سند ديگرى نيز نقل شده است.
52 ـ عن مجاهد قال: ما أنزل الله آية في القرآن إلا علىّ رأسها.
مجاهد گفت: خدا در قرآن آيه اى نازل نكرده مگر اينكه على در رأس آن است.
53 ـ عن يزيد بن رومان قال: ما نزل في أحد من القرآن ما نزل في علىّ بن
ابى طالب.
يزيد بن رومان گفت: آن مقدار از قرآن كه درباره علىّ بن ابى طالب (ع) نازل شده
درباره هيچ كس نازل نشده است.
54 ـ همين مضمون با سند ديگرى نيز نقل شده است.
55 ـ عن عبدالرحمان بن أبي ليلى قال: لقد نزلت في علي ثمانون آية صفواً في كتاب
الله ما يشركه فيها أحد من هذه الأمة.
عبدالرحمان بن ابى ليلى گفت: درباره على هشتاد آيه برگزيده در كتاب خدا نازل شده
كه هيچ كس از اين امت در آن با او شريك نيستند.
56 ـ قال: علىّ بن الحسين عليه السلام: نزل القرآن علينا ولنا كرائمه.
علىّ بن حسين(ع) گفت: قرآن بر ما نازل شده و كرامتهاى آن مخصوص ماست.
57 ـ عن ابن عباس قال: أخذ النبي صلى الله عليه وآله وسلم يدي ويد علىّ بن ابى طالب وخلا بنا على ثبير، ثم صلى ركعات ثم رفع يديه إِلى السماء فقال: الّهمّ
إنّ موسى بن عمران سألك، و أنا محمد نبيك أسألك أن تشرح لي صدري و تيسّر لي أمري و
تحلل عقدة من لساني ليفقه به قولي و اجعل لي وزيراً من أهلى علىّ بن ابى طالب أخي
أشدد به أزري و أ شركه في أمري. قال ابن عباس: سمعت منادياً ينادي: يا أحمد قد
أوتيت ما سألت. فقال النبي صلى الله عليه وآله وسلم لعلي: يا أبا الحسن ارفع يدك
إِلى السماء فادع ربك وسل يعطك. فرفع علي يده إِلى السماء و هو يقول: اللهم اجعل لي
عندك عهداً، واجعل لي عندك وُدّاً فأنزل الله على نبيّه: (إنّ الذين آمنوا و عملوا
الصالحات سيجعل لهم الرحمان وُدّاً). فتلاها النبي صلى الله عليه و آله وسلم على
أصحابه فتعجبوا من ذلك تعجباً شديداً، فقال النبي صلى الله عليه و آله وسلم: مما
تتعجبون. إن القرآن أربعة أرباع فربع فينا أهل البيت خاصة وربع في أعدائنا، وربع
حلال و حرام وربع فرائض و أحكام و إن الله أنزل في علي كرائم القرآن.
ابن عباس گفت: پيامبر(ص) دست من و دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و ما را به
منطقه اى به نام «ثبير» برد، آنگاه چند ركعت نماز خواند سپس دستانش را به سوى آسمان
بالا برد و گفت: خدايا موسى بن عمران از تو درخواست كرد و من محمد پيامبر تو نيز از
تو مى خواهم كه سينه مرا فراخ كنى و كار مرا آسان سازى و گره از زبان من بگشايى تا
سخن مرا درك كنند، و براى من وزيرى از خاندانم قرار بده، علىّ بن ابى طالب (ع)
برادرم را، به وسيله او پشت مرامحكم كن و او را در كار من شريك گردان.
ابن عباس مى گويد: شنيدم منادى ندا داد: اى احمد آنچه را كه خواستى به تو داده
شد، پس پيامبر به على گفت: اى ابوالحسن دست خود را به آسمان بلند كن و پروردگارت را
بخوان و از او بخواه كه به تو عطا خواهد كرد. پس على دست خود را به آسمان بلند كرد،
در حالى كه مى گفت : خدايا براى من نزد خودت پيمانى قرار بده و براى من نزد خودت
محبتى قرار بده. در اين حال بود كه خداوند اين آيه را بر پيامبرش نازل كرد: «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمان وُدّا =
همانا كسانى كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند، به زودى خداوند براى
آنان محبتى قرار مى دهد.»
پيامبر(ص) اين آيه را بر اصحاب خود تلاوت كرد و همگى از آن به شدت تعجب كردند،
پيامبر(ص) فرمود: از چه چيزى تعجب مى كنيد، همانا قرآن چهار قسمت است: يك چهارم آن
درباره ما اهل بيت و يك چهارم آن درباره دشمنان ما و يك چهارم آن حلال و حرام و يك
چهارم آن واجبات و احكام است و همانا خداوند درباره على، گزيده قرآن را نازل كرده
است.
58 ـ عن الأصبغ بن نباتة قال: قال علي عليه السلام: نزل القرآن أرباعاً فربع
فينا، وربع في عدونا، وربع سنن و أمثال وربع فرائض و أحكام فلنا كرائم القرآن.
والحديث رواه جماعة عن محمد بن الحسن كما رويت، و رواه جماعة عن زكريا.
اصبغ بن نباته گفت: على(ع) مى گفت: قرآن در چهار قسمت نازل شده: يك چهارم درباره
ما و يك چهارم درباره دشمنان ما و يك چهارم سنن و امثال و يك چهارم واجبات و احكام،
پس گزيده هاى قرآن مخصوص ماست.
اين حديث را گروهى از محمد بن حسن به همين صورت كه نقل شد، نقل كرده اند و گروهى
هم آن را از زكريا نقل كرده اند.
59 ـ عن الأصبغ بن نباتة قال: سمعت علياً يقول: نزل القرآن أثلاثاً: ثلث فينا:
وثلث في عدونا، وثلث فرائض و أحكام وسنن و أمثال.
اصبغ بن نباته گفت: از على شنيدم كه مى گفت: قرآن در سه قسمت نازل شده: يك سوم
درباره ما و يك سوم درباره دشمنان ما و يك سوم واجبات و احكام و سنن و امثال.
60 ـ عن الأصبغ بن نباتة، عن علىّ قال: نزل القرآن أربعة أرباع: ربع فينا، وربع
في عدّونا، وربع حلال و حرام وربع فرائض و أحكام ولنا كرائم القرآن.
اصبغ بن نباته از علىّ بن ابى طالب (ع) نقل مى كند كه گفت: قرآن در چهار قسمت
نازل شده: يك چهارم درباره ما و يك چهارم درباره دشمنان ما و يك چهارم حلال و حرام
و يك چهارم واجبات و احكام و گزيده هاى قرآن مخصوص ماست.
61 ـ اين روايت را نصربن مزاحم از ابوالجارود به همين صورت نقل كرده و نيز آن را
از او در تفسير عتيق نقل كرده است.
62 ـ عن حبيب بن أبي ثابت قال: صنع لنا يوسف بن ماهك حمّاماً و طعاماً، و معنا
مجاهد وطاوس وعطاء فبدء بطاوس فطلى فدخل فقال مجاهد: لقد نزلت في علىّ سبعون آية ما
شركه فيها أحد. فقال عطاء: ما رأى ذلك له أصحابه فيثبت إِلى طاوس فقال: يا
ابن السوداء تتكلم بهذا؟ اغسلوا عني لأكونن أنا و هو اليوم حديثاً لأهل مكة. قال:
فلم نزل به حتى سكن.
حبيب بن ابى ثابت گفت: يوسف بن ماهك براى ما حمامى و طعامى آماده كرد و مجاهد و
عطاء و طاووس هم با ما بودند، طاووس نوره گذاشت و داخل شد و مجاهد گفت: درباره على
هفتاد آيه نازل شده كه هيچ كس در آن با او شريك نبود، پس عطاء گفت: اصحاب او اين
مطلب را در حق او نمى دانستند، تا به طاووس ثابت شود پس (طاووس) گفت: اى پسر زن
سياه! چنين سخن مى گويى؟ مرا بشوييد تا من و او مايه گفتگو براى اهل مكه باشيم (سخت
دعوا كنيم) مى گويد: پيش او نرفتيم تا اينكه خشم او فروكش كرد.
63 ـ ورواه أيضاً ابن أبي شيبة، عن عبيدالله بن موسى عن عبدالعزيز بن سياه به وقال: فطلوه وتحدث القوم فقال مجاهد: لقدنزلت في علىّ سبعون آية ما شركه
فيها أحد. فقال عطاء: ما عرف ذلك له أصحابه. فقال: يا صاحب الحمّام صبّ علىّ الماء،
أما لو أترك أنا و هوـ يعني عطاء ـ لكنت أنا و هو اليوم حديثاً بمكة. والباقي سواء.
اين روايت را ابن ابى شيبه، از عبيدالله بن موسى از عبدالعزيز بن سياه هم نقل
كرده و گفته است: به طاووس نوره دادند و بقيه با هم صحبت مى كردند، مجاهد گفت:
درباره على هفتاد آيه نازل شد، كه هيچ كس در آن با او شريك نبود. پس عطاء گفت:
اصحاب او اين را درباره او نمى دانستند پس او (طاووس) گفت: اى صاحب حمام آب به روى
من بريز كه اگر من و او يعنى عطاء را رها كنند مايه گفتگو در مكه مى شويم. بقيه
روايت به همان صورت است كه نقل شد.
64 ـ اين روايت را ابو عبدالله حسين بن حكم عبرى نيز در تفسير خود از مالك بن
اسماعيل به همين صورت نقل كرده است.
65 ـ عن الأصبغ بن نباتة، عن علىّ بن ابى طالب عليه السلام قال: نزل القرآن
أربعة أرباع: ربع فينا و ربع في عدّونا وربع حلال و حرام وربع فرائض و أحكام، ولنا
كرائم القرآن.
اصبغ بن نباته، از علىّ بن ابى طالب(ع) نقل مى كند كه گفت: قرآن در چهار قسمت
نازل شده، يك چهارم درباره ما و يك چهارم درباره دشمنان ما و يك چهارم حلال و حرام
و يك چهارم واجبات و احكام و گزيده هاى قرآن مخصوص ماست.
66 ـ عن زرّ، عن علىّ قال: ما مرّت المواسي على رأس رجل من قريش إلاّ وقد نزلت
فيه آية من كتاب الله عزّوجلّ.
زرّ از على(ع) نقل مى كند كه گفت: تيغ اصلاح بر سر مردى از قريش مرور نكرد مگر
اينكه درباره او آيه اى از قرآن نازل شد.