قضاوتهاى اميرالمومنين على عليه السلام

آيه الله علامه حاج شيخ محمد تقى تسترى

- پى‏نوشت‏ها -
- ۲ -


301- فروع كافى ، ج 6، ص 317، حديث 8
302- فروع كافى ، ج 6، ص 335، حديث 5.
303- اين تعبير از رسول خدا (ص ) نقل شده ، و آنچه از اميرالمومنين (ع ) در اين باره آمده چنين است : قال اميرالمومنين (ع ) العلوم اربعه : الفقه للاديان ، و الطب للابدان و النحو للسان و النجوم لمعرفه الازمان (بحار، ج 1، ص 218)
304- 1- متن روايت چنين است : فى المناقب سئل اميرالمومنين (ع ) عن الصنعه فقال : هى اخت النبوه ، و عصمه المروه ، و الناس يتكلمون فيها بالظاهر، و انا اعلم والله ظاهرها و باطنها، ما هى والله الا ماء جامد، و هواء راكد، وتار جائله ، و ارض سائله .
شايد مقصود از فقره اول صنعت ذوب فلزات باشد كه مذاب آنها را به صورت قطعات مختلف در مى آورند، كه يكى از صنايع بسيار مهم عصر حاضر است .
و دوم نيز گازها و يا هواى راكدى باشد كه در بعض از صنايع به كار گرفته مى شود (مانند يخچال ، كولر، چرخ اتومبيل ...) و سوم نيز اشاره به جريان برق و چهارم نيز اشاره به نفت و فرآورده هاى مربوط به آن باشد.
2- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 274. 305- 1- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 274.
2- گرچه اعتبار اين روايت از حيث سند معلوم نيست ، اما وجود كيميا را هم نمى توان وهمى و خيالى دانست ، و ندانستن دليل بر نبودن نيست ، و جابر بن حيان شاگرد امام صادق (ع ) شيميدان معروف در كتابى به نام الرحمه كه در صنعت كيميا نگاشته فصلى در چگونگى تبديل فلزها به طلا آورده است . و همچنين محمد بن زكرياى رازى طبيب و كيمياگر معروف ايرانى در اين باره مطالعات و تجربيات وسيعى داشته است (مترجم ) 306- فروع كافى ، ج 5، ص 307، حديث 15.
307- نهج البلاغه ، حكمت 315.
308- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 267.
309- طبقات النحاه السيوطى .
310- تذكره ، سبط بن جوزى ، ص 116.
311- تهذيب ، ج 6، ص 315، حديث 80
312- 1- مناقب ، سروى قضاياه (ع ) فى عهد الثانى ، ج 1، ص 498.
2- نراقى در خزائن آورده : هرگاه بخواهى بدانى كه فرزند زن آبستن پسر است يا دختر، مقدارى از شير او را در ظرفى قرار ده و بر آن آب بريز، پس اگر شير بالاى آب قرار گرفت مولودش پسر است و گرنه دختر، (خزائن ، ص 113)
گ 313- فروع كافى ، ج 6، ص 46، حديث 3.
314- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 260
315- معارف ، ص 125.
316- فروع كافى ، ج 6، ص 46، حديث 2.
317- عيون ، ابن قتيبه ، ج 4، ص 88.
318- عجائب القضايا، قمى ، ص 72، حديث 69
319- عجائب القضايات قمى ، ص 71، حديث 68
320- فروع كافى ، ج 7، ص 426
321- فضايل ، ابن شاذان ، ص 59
322- بحار، ج 1، ص 96، ابواب العقل و الجهل حديث 39
323- تحف العقول ، ص 102
324- فروع كافى ، ج 5، ص 338، حديث 1.
325- خصال ، ج 1، ص 110
326- فروع كافى ، ج 6، ص 144، حديث 10
327- فروع كافى ، ج 5، ص 335، حديث 2.
328- تهذيب ، ج 9، ص 108، حديث 203
329- فروع كافى ، ج 3 ص 94 حديث 1
330- من لا يحضر، ابواب القضاياو الاحكام ، باب الصيد و الذبائح ، حديث 42
331- من لا يحضر، ابواب القضايا و الاحكام ، باب الصيد و الذبائح ، حديث 43
332- قرب الاسناد، ص 123
333- فروع كافى ، كتاب العقيقه ، باب النشو، حديث 1
334- 1- فروع كافى ، ج 7، ص 159، حديث 1
2- در كافى ، از بزنطى از ابوجميله نقل كرده كه مى گويد: در فارس ‍ زنى شوهردار را ديدم داراى دو سر و دو سينه بر يك كمر، كه هر كدام نسبت به ديگرى رشك مى برد.
و نيز از ديگرى نقل كرده كه مى گويد: مردى به اين كيفيت ديدم كه هر دو به عمل بافندگى مشغول بودند. (فروع كافى ، ج 7 ص 159، حديث 2 و 3 مولف )
335- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 504
336- روضه ، فتال
337- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 498
338- مقصود كنيزى است كه ملك آنان بوده ، و در اين خبر اجراى حد بر آنان نيامده ليكن اصحاب قائل شده اند كه بر هر كدام از آنان 3/2 حد نيز جارى مى شود، با توجه به اخبارى كه در اين خصوص آمده است (مولف )
339- تهذيب ، ج 8، ص 169، حديث 15
340- فروع كافى ، ج 7، ص 137، حديث 4، تهذيب ج 9 ص ‍ 359، حديث 3.
341- من لا يحضر، ابواب القضايا، و الاحكام ، باب الحكم بالقرعه ، حديث 8
342- فروع كافى ، ج 7، ص 419 حديث 3
343- ارشاد، مفيد ص 118.
344- ارشاد، مفيد، ص 118.
345- ارشاد، مفيد، ص 118
346- ارشاد، مفيد، ص 118
347- فروع كافى ، ج 7 ص 40 حديث 2
348- تهذيب ، ج 6، ص 295، حديث 28
349- فروع كافى ، ج 4 ص 142، حديث 5
350- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 510،
351- 2- عجايب القضايا، قمى ، ص 90: حديث 147
3- وليكن صدوق در معانى الاخبار تفصيل اين خبر را چنين آورده كه اجبار از سلطان است و اكراه از زن و پدر و مادر. (مترجم )
352- تهذيب ج 2، ص 23، حديث 64
353- فروع كافى ، ج 7، ص 463، حديث 21
354- معانى الاخبار، ص 151
355- فروع كافى ، ج 7، ص 455، حديث 3
356- شتر يا گوسفند كه در مكه قربانى كنند
357- يعنى يك نعل خود را به گردن او آويزان نموده و قسمت راست كوهانش را شكافته از خون آن به صورتش ‍ بمالد.
358- شتر
359- فروع كافى ، ج 7، ص 457، حديث 13
360- يكى از مصاديق اين فرمايش امام عليه السلام ربيعه بن مكدم از قبيله بن فراس است آورده اند كه : در سفرى چند كجاوه از اهل و عائله اش همراهش بودند كه به تنهايى از آنها پاسدارى مى نمود. در اين موقع دو اسب سوار از طايفه بنى سليم متوجه او شده ، يكى از آنان تيرى به سوى او پرتاب نمود تير به قلب وى اصابت كرد. در اين هنگام ربيعه براى اين كه دشمن از اين حادثه آگاه نشود و به حريم او متعرض نگردد نيزه اش را در زمين فرو برد و در حالى كه بر زين نشسته بود به آن تكيه زد تا اين كه كجاوه ها به خانه هاى حى رسيدند، و بنى سليم همچنان در پيشروى او ايستاده حركتى از خود نشان نمى دادند به تصور اين كه او زنده است ، تا اينكه يكى از آنان متوجه شده به آنان گفت : به نظرم او مرده است ؛ زيرا اصلا حركت نمى كند، پس تيرى به جانب اسب او انداختند، و ناگهان اسب او از جا پريد و بدن بى جان ربيعه از بالاى زين بر زمين افتاد. (مولف )
361- نهج البلاغه ، خطبه 120
362- نهج البلاغه ، خطبه 63
363- فروع كافى ، ج 6، ص 253، ح 2
364- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 492
365- فروع كافى ، ج 5، ص 338، حديث 1.
366- فروع كافى ، ج 5، ص 339، حديث 6.
367- وسائل ، ج 11، ص 55، حديث 3
368- مسطرفات سرائر، ص 149
369- خصال ، باب الاربع مائه ، ص 613
370- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 498
371- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 494
372- فروع كافى ، ج 7، ص 322، حديث 3.
373- فروع كافى ، ج 7، ص 324، حديث 9
374- فروع كافى ، ج 7، ص 323، حديث 7
375- 1- فروع كافى ، ج 7، ص 323، حديث 6.
2- اين خبر به صورت ظاهر خالى از ابهام نيست و با ملاحظه خبر معاويه بن عمار از امام صادق (ع ) كاملا روشن مى شود كه آن حضرت (ع ) در مثل چنين قضيه اى فرمود: نخست يك چشمش را با پارچه اى مى بندند، و تخم مرغى را از چشم ديگرش به قدرى دور مى كنند كه زيادتر از آن نبيند، پس آن موضع را مشخص نموده و از سه طرف ديگر نيز ديد همان چشم را نشانه كرده و سپس آنها را با هم مقايسه مى كنند، اگر بين آنها تفاوتى نبود ادعايش راست است . و بينايى چشم ديگرش را نيز به همان كيفيت آزمايش مى كنند و آنگاه تفاوت بينايى دو چشم را تعيين نموده ، به همان مقدار به او ارش ‍ جنايت مى دهند. (فروع كافى ، ج 7، ص 323 حديث 8 ) (مولف )
376- 3- عجائب القضايا، قمى ، ص 93، حديث 148
4- مورد اين خبر آزمايش هر دو چشم ، و مورد خبر اول يك چشم بوده كه با مقايسه با چشم ديگر آزمايش و تعيين ارش ‍ جنايت شده است
377- فروع كافى ، ج 5، ص 411، حديث 8
378- وسائل الشيعه ، ج 19، ص 275، حديث 6 (با اندك تفاوتى )
379- تهذيب ، ج 6، ص 319، حديث 86
380- نهج البلاغه ، حكمت 253
381- فروع كافى ، ج 7، ص 319، حديث 1
382- من لا يحضر،، كتاب القضاء، باب الحيل فى الاحكام ، حديث 2. شيخ صدوق (ره ) در فقيه پس از نقل اين خبر مى گويد: اين تدبير اميرالمومنين (ع ) تنها بدان جهت بوده كه مردم را از احكام كسانى كه طلاق را با سوگند روا مى دارند نجات بخشد. مولف
383- ارشاد، مفيد، ص 118
384- اذكيا، ابن جوزى ، ص 25، الباب الثامن
385- بحار ج 40، ص 286
386- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 509
387- سوره نساء آيه 3
388- سوره نحل ، آيه 69.
389- تفسير عياشى ، ج 1، ص 219.
390- سوره نوح ، آيه 19 - 12
391- سوره انفال آيه 34
392- نهج البلاغه ، حكمت 88
393- نهج البلاغه حكمت 42
394- سوره حديد، آيه 22
395- نهج البلاغه حكمت ، 377
396- سوره اعراف ، آيه 99
397- سوره يوسف ، آيه 87
398-نهج البلاغه ، حكمت ، 377
399- نهج البلاغه ، حكمت 294
400- نهج البلاغه ، حكمت 396
401- نهج البلاغه ، حكمت 356
402- نهج البلاغه ، در ضمن خطبه 137
403- غارات ، ثقفى ، ص 111
404- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 510
405- فروع كافى ، ج 6، ص 220، حديث 6
406- خصال ، باب الاربع مائه ، ص 615
407- خصال ، باب الاربع مائه ، ص 615
408- فروع كافى ، كتاب الصيد، باب صيد الطيور الاهليه ، حديث 5
409- فروع كافى ، ج 6، ص 227
410- خصال باب الاربع مائة ، صفحه 619
411- تهذيب ، جلد 10 صفحه 315 حديث 16
412- فروع كافى جلد ششم ، صحفه 247حديث سوم .
413- فروع كافى ، كتاب المعيشة ، باب من يشترى الرقيق فيظهر..، حديث 12
414- فروع كافى كتاب الزكاة باب النوادر حديث يك .
415-415-فروع كافى جلد 5 صفحه 292، حديث دوم .
416- 1- فروع كافى ، ج 7، ص 352. تهذيب ، ج 10، ص ‍ 229
2- اتفاقى و تصادفى نيست كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين قضيه و نظاير آن كه در تاريخ و آثار كم هم نيستند ابتدا تبيين حكم مساءله را به ديگران ارجاع نموده و آنگاه كه عجز و خطاى آنان از بيان حكم مساءله بر همه ظاهر گرديده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله قضاوت مساءله را از اميرالمومنين عليه السلام خواسته و سپس هم به صحت قضاوت آن حضرت و احيانا تخطئه ديگران تصريح و تاكيد نموده است ، اين نفى و اثبات از سوى پيامبر اكرم (ص ) به روشنى مبين اين مطلب است كه تنها اميرالمومنين عليه السلام است كه به علت دارا بودن شرايط خلافت و جانشينى از رسول خدا (ص ) و رهبرى امت اسلام از حيث علم و عمل شايسته تصدى چنين مقام و منصب الهى است ، نه ديگران كه كرارا خطا و اشتباه آنان در بيان حكم مساءله شرعيه بر همه كس ‍ آشكار و پديدار گشته است ، تا از اين راه حق روشن شود، و حجت بر مردم تمام گردد، و براى كسى عذرى باقى نماند. ليهلك من هلك عن بينه و يحيى من حى عن بينه ؛ تا هر كه هلاك شدنى است بعد از اتمام حجت هلاك شود و هر كه لايق حيات ابدى است از اتمام حجت به حيات ابد رسد. سوره انفال ، آيه 42 (مولف )
417- مقنع ، ص 44. آخر باب الديات .
418- فروع كافى ، ج 7، ص 352، حديث 8، تهذيب ، ج 10، ص 228 حديث 33
419- تهذيب ، ج 10، ص 310، حديث 11
420- تهذيب ج 10، ص 228، حديث 31
421- فروع كافى ، ج 7 ص 353، حديث 14. تهذيب ج 10، ص 228، حديث 30
422- فروع كافى ، ج 7، ص 353، حديث 13. تهذيب ، ج 10، ص 227، حديث 25
423- فروع كافى ، ج 7، ص 353، حديث 11. تهذيب ، ج 10، ص 227، حديث 27.
424- وسائل الشيعه ، ج 19،ص 186، حديث 12
425- عجايب القضايا، قمى ، ص 91، حديث 138
426- فروع كافى ، ج 7، ص 428، حديث 11. تهذيب ، ج 6، ص 290، حديث 10
427- تهذيب ج 7، ص 361، حديث 28
428- بى عدالتى
429- فروع كافى ، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث 38
430- فروع كافى ، ج 6، ص 47، حديث 8
431- عجايب القضايا، قمى ، ص 88
432- فروع كافى ، ج 7، ص 265
433- مقصود كرايه دهندگان حيوانات است .
434- من لا يحضر، كتاب القضايا والاحكام ، باب 15، حديث 6
435- من لا يحضر، كتاب القضايا، باب 13، حديث 1
436- من لا يحضر، كتاب القضايا و الاحكام ، باب 69، حديث 56
437- فروع كافى ، ج 7، ص 263، حديث 20
438- فروع كافى ، كتاب الحدود، باب النوادر، حديث 20
439- كامل ، جزرى
440- سوره مومنون ، آيه 11
441- ارشاد، مفيد، ص 119
442- سوره بقره ، آيه 173
443- سوره احقاف ، آيه 13
444- سوره بقره ، آيه 232.
445- سوره بقره آيه 186
446- فروع كافى ، ج 4، ص 180، حديث 3
447- سوره يونس آيه 22.
448- سوره فتح ، آيه 9
449- خصائص ، سيد رضى ، ص 101
450- سوره بقره ، آيه 68
451- عرائس ، ثعلبى ،
452- سوره انبياء آيه 34
453- ساكنين خارج از محدوده و مقصود از حرم مكه معظمه تا مقدار مشخصى از اطراف آن مى باشد.
454- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 502
455- سوره توبه آيه 45
456- تفسير نور الثقلين ، ج 2، ص 225
457- سوره شورى آيه 29
458- تفسير نور الثقلين ، ج 4، ص 581
459- فروع كافى ، ج 7، ص 385، حديث 5
460- فروع كافى ، كتاب الصيام ، باب النوادر، حديث 7
461- ارشاد، مفيد، قضاياه عليه السلام فى عهد ابى بكر، ص 108
462- فروع كافى ، ج 6، ص 312، حديث 2
463- تهذيب ، ج 1، ص 377، حديث 24
464- تاريخ طبرى ، ج 3، ص 265
465- قرب الاسناد، ص 35
466- تهذيب ، ج 2، ص 314، حديث 133
467- صفين ، نصر، ص 126
468- تاريخ ، اعثم كوفى ، (ترجمه شده )، ص 87، (خلافت عمر)
469- تهذيب ، ج 8، ص 34، حديث 25
470- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 508
471- تهذيب ، ج 7، ص 352، حديث 64
472- مناقب ، سروى ج 1، ص 508
473- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 490
474- ارشاد، مفيد، ص 216
475- عجايب القضايا، قمى ، ص 46، حديث 44.
476- عجايب القضايا، قمى ، ص 46، حديث 45
477- فروع كافى ، ج 7، ص 370،. من لا يحضر، كتاب الحدود، باب تحريم الدماء، حديث 23
478- مناقب ، ج 1، ص 495
479- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 491
480- 1- فروع كافى ، ج 6، ص 389، حديث 5.
2- شاهد بر فرمايش آن حضرت (ع ) اين كه كوفه از بدو تاسيسش مركز شيعه بوده و حاكمان جبار در طول تاريخ نتوانسته اند شيعه را از آن ديار قلع و قمع كنند. (مولف )
481-481-مناقب ، سروى ، ج 1، ص 269
482- نهج البلاغه ، حكمت 296
483- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 88
484- فروع كافى ، ج 7، ص 404
485- فروع كافى ، ج 6، ص 403
486- فروع كافى ، ج 7، ص 215
487- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 496
488- فروع كافى ، ج 7، ص 347، حديث 1. تهذيب ، ج 10، ص 270، حديث 10
489- فروع كافى ، ج 7، ص 360 مناقب ، سروى ، ج 1، ص ‍ 497. تهذيب ، ج 10، ص 278، حديث 1. من لا يحضر، ج 4، ص 128، حديث 14
490- فروع كافى ، ج 7، ص 289. تهذيب ، ج 10، ص 173، حديث 19
491- سوره مومنون ، آيه 95
492- فروع كافى ، ج 7، ص 268، حديث 40
493- نهج البلاغه ، حكمت 338
494- نهج البلاغه ، حكمت 338
495- نهج البلاغه ، حكمت 116
496- نهج البلاغه ، حكمت 128
497- 3- نهج البلاغه ، بخش نامه ها 77
4- فرمايش آن حضرت كاملا صحيح است . همچنانكه مى بينيم فرقه هاى مختلف همه به قرآن تمسك مى كنند. و با توجه به اين نكته عمر نگذاشت رسول خدا (ص ) به هنگام وفات وصيت كند، و گفت : كتاب خدا ما را كافى است و خود عمر پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله وفات آن حضرت را انكار كرد با اينكه آن مورد تصريح آيات محكمه و واضحه قرآن بود (مولف ) 498- صفين ، نصر بن مزاحم ، ص 116
499- ارشاد، مفيد، ص 111. كامل ، ابن اثير، ج 2، ص 180
500- نهج البلاغه ، در ضمن خطبه 130
501- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 498
502- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 338
503- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 156
504- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 495
505- كامل ، ابن اثير، ج 2، ص 143، (حوادث سال 16)
506- ارشاد، مفيد، ص 100
507- صفين ، نصر ص 215
508- طبرى ، ج 3، ص 205،. كامل ، ابن اثير، ج 2، ص 16.
509- مغيره در اين ادعايش بر رسول خدا صلى الله عليه و آله افترا بسته ، چرا كه مغيره مردى منافق بوده و نفاق او را خليفه سومشان عثمان و نيز عبدالرحمن بن عوف يكى از شش نفر شوراى آنان و از عشره مبشره تصديق نموده ، و علت اين كه اميرالمومنين عليه السلام به جاى تكذيب او به او فرمود: كه آن مخالف آيات قرآن است ؛ زيرا تكذيب او شاهد خارجى نداشت و اثبات آن مشكل بود.
گذشته از اين كه صدوق (ره ) فرموده : كفش داشتن رسول خدا صلى الله عليه و آله سند تاريخى ندارد جز كفشى كه نجاشى براى آن وجود مبارك (ص ) هديه فرستاده و تازه آن هم رويش ‍ شكافته بوده و پيغمبر (ص ) در حالى كه كفش به پا داشته بر روى پاهايش مسح نموده و كسانى كه درست متوجه نبوده اند مى گفته اند: پيغمبر بر كفشهايش مسح نموده است . (مولف ) 510- تهذيب ، ج 1، ص 361، حديث 21
511- فروع كافى ، ج 7، ص 259، حديث 23
512- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 425. رجال كشى ، ص 61، در عنوان قنبر.
513- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 425
514- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 425 و 426
515- مناقب سروى ، ج 2،ص 55.
516- وسائل الشيعه ، ج 11، ص 55
517- صفين ، نصر، ص 519
518- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 317
519- وسائل الشيعه ، ج 11، ص 65، حديث 2.
520- نهج البلاغه ، خطبه 64
521- نهج البلاغه ، حكمت 199
522- نهج البلاغه ، خطبه 137
523- بحار، ج 41، ص 338
524- غيبت نعمانى ، ص 141، باب 10، حديث 2
525- مناقب ، سروى ، ج 1، ص 424
526- در رالمطالب .
527- بحار، ج 40، ص 242
528- 2- بحار، ج 41، ص 288.
3- گرچه اخبار اين فصل مرسله هستند، ولى تعجب ندارد كه آن اعمال حيرت آور از آن شخصيت نامتناهى سر زده باشد، و به همين جهت بوده كه پاره اى از مردم آن حضرت را خداى خود دانسته اند. و خود آن حضرت آنان را با آتش سوزانده است . 529- من لا يحضر، كتاب الديات ، باب 71، نوادر الديات ، حديث 12. تهذيب ، ج 2، ص 510.
530- كامل ، ج 2، ص 162
531- طرائف ، ص 429
532- كامل ، مبرد ج 2، ص 141. كامل ، ابن اثير، ج 1، ص ‍ 631
533- ملل و نحل ، ج 1، ص 28 - 31
534- پيامبر هرگز به هواى نفس سخن نمى گويد، سخن او هيچ غير وحى خدا نيست . (سوره نجم آيه 3،4) 535- السقيفه ، جوهرى ، ص 40، عقد الفريد، ج 2، ص ‍ 208، شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 130
536- خصال ، باب الثلاثه ، حديث 288.
537- تاريخ الخلفا، ص 18
538- ايضاح ، ص 161، چاپ دانشگاه تهران .
539- تاريخ الخلفا، ص 11
540- تاريخ الخلفا، ص 12
541- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 114. در ذيل خطبه لله بلاد فلان .
542- سوره نجم ، آيه 3، 4
543- كامل ، ابن اثير، ج 2، ص 27
544- ايضاح ، ص 177
545- فتوح البلدان ، ص 148
546- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 4، ص 459
547- اسدالغابه ، ج 3، ص 299
548- تهذيب ، ج 9، ص 314، حديث 48
549- تهذيب ، ج 9، ص 314، حديث 48
550- حيوان ، ج 1، ص 295
551- حيوان ، ج 1، ص 187، چاپ مصر.
552- شعراء، ص 92
553- معارف ، ص 122
554- فروع كافى ، ج 6، ص 18، حديث 1
555- معارف ، ص 12.
556- سوره صافات ، آيه 77
557- واگذار! مكرمت ها را و براى طلب آنها بار سفر مبند و بر جاى بنشين كه هم مى خورى و هم مى پوشى .
558- شعرا، ص 67، عنوان : حطيئه
559- هر اوقيه ، هفت مثقال است
560- سوره نساء، آيه 20
561- اذكيا، ص 207
562- معارف ، ابن قتيبه ، ص 102
563- اذكيا، ص 207
564- سوره احقاف ، آيه 20
565- سوره احقاف ، آيه 20
566- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 61، در ضمن شرح خطبه شقشقيه
567- سوره اعراف ، آيه 32.
568- سوره حجرات ، آيه 12.
569- سوره بقره ، آيه 188
570- سوره نور، آيه 60
571- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 61
572- تفسير ثعلبى .
573- آنگاه كه مردم مرا در كنار درخت انگورى به خاك بسپاريد، تا استخوانهايم از ريشه هاى آن سيراب گردد و مرا در فلاه دفن نكنيد، كه مى ترسم پس از مرگ از چشيدن آن بى بهره بمانم .
574- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 60
575- ايضاح ، فضل ، ص 337
576- فتوح البلدان ، ص 537
577- 2- نام محلى است .
3- عقد الفريد 578- ايضاح ، ص 250
579- 1- ترجمه تاريخ ، اعثم كوفى ، ص 89
2- ضبه بن محصن عنزى كه از اهل بصره و در اين فتح ، همراه ابوموسى بوده و بعدا مواردى از تخلفات ابوموسى را در جريان اين فتح براى عمر گزارش كرده از جمله ، به همين مطلب اشاره نموده و گفته است : تنها انگيزه ابوموسى از اين انكار اين بوده كه چون رامهرمز به وسيله لشكر كوفه ، فتح شده و آنان غنيمت فراوانى از آنجا به دست آورده بودند از اينرو ابوموسى از روى حسادت به دروغ سوگند ياد كرد كه مردم رامهرمز را تا شش ماه امان داده ، تا آن غنائم از كوفيان باز گرفته شود. و اگر آنان را امان داده بود جرير بن عبدالله را چرا فرستاد و اين امان را كى و كجا داد كه هيچ وضيع و شريف سپاه آگاه نشد. مترجم . (ناسخ ، ج 4، ص 320)
580- هر گاه مسلمانى حريف خود را در نبرد تن به تن بكشد، مى تواند اشياى همراه او را براى خود تصرف نموده و خمس به آنها تعلق نمى گيرد. و اين را سلب گويند.
581- فتوح البلدان ، ص 118
582- كامل ، ابن اثير، ج 2، ص 50
583- ج 3، ص 112، ذيل خطبه : لله بلاد فلان
584- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 111
585- سوره عبس ، آيه 31
586- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 101
587- صحيحه مسلم ، ج 1، ص 242 (چاپ مصر)
588- تاريخ بغداد ج 3، ص 71
589- سوره طلاق ، آيه 1
590- سوره طلاق ، آيه 1
591- تاريخ بغداد، ج 14، ص 81
592- قريه از قراء واسط
593- عيون ، ج 3، ص 330
594- ايضاح ، ص 485
595- تاريخ بغداد، ج 8، ص 342
596- تاريخ بغداد، ج 14، ص 81
597- صحيح مسلم ، ج 1، ص 71 (چاپ مصر) صحيح بخارى ، ج 1، ص 280
598- سوره مائده ، آيه 6
599- الجمع بين الصحيحين ، حميدى
600- اذكياء، ص 23
601- سوره آل عمران ، آيه 144
602- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 60، در ذيل شرح خطبه شقشقيه
603- سوره بقره ، آيه 142
604- عقد الفريد، ج 2، ص 209
605- سوره زمر، آيه 30
606- عقد الفريد، ج 2، ص 5، البكاء على الميت
607- فروع كافى ، ج 6، ص 50، ح 7
608- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 112
609- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 113
610- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 175
611- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 111
612- اسدالغابه ، ج 4، ص 198
613- سوره نحل ، آيه 106 614- خطبه شقشقيه
615- شرح نهج البلاغه ، استاد محمد تقى جعفرى ، ج 2، ص 294
616- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3 ص 104
617- فروع كافى ، ج 6، ص 21، ح 17
618- كامل ، ج 2، ص 28
619- نهايه ، ابن اثير، ج 5، ص 101، ماده نقب
620- فتوح البلدان ، ص 134
621- فتوح البلدان ، ص 341
622- سوره ذاريات ، آيه 1، 2
623- حياه الحيوان ، ج 2، ص 125، عنوان ظبى
624- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 59
625- عيون ، ج 4، ص 69
626- اغانى ، ج 16، ص 111
627- عيون ، ج 1 ص 67
628- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 433
629- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 114
630- فتوح البلدان ، ص 206
631- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 110
632- عيون ، ج 3، ص 335
633- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 110
634- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 143
635- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 77
636- فتوح البلدان ، ص 541
637- تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 211
638- كتاب سليم بن قيس ، ص 134
639- كتاب سليم بن قيس ، ص 134
640- عقد الفريد، ج 1، ص 17، تاريخ طبرى ، ج 3، ص ‍ 287
641- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 106
642- سوره يونس ، آيه 34
643- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 124، ذيل خطبه لله بلاد فلان
644- عقد الفريد، ج 2، ص 211، در شرح حال عمر.
645- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 203
646- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 197
647- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 115
648- طرائف ، ابن طاووس
649- مروج الذهب ، ج 3، ص 12
650- عيون ، ج 2، ص 211
651- نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، خطبه 3 شقشقيه
652- السقيفه ، جوهرى ، ص 86
653- السقيفه ، ص 38
654- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 165
655- سوره محمد، آيه 8
656- سوره قلم ، آيه 4
657- سوره شعراء، آيه 215
658- سوره قصص آيه 68
659- سوره احزاب ، آيه 33
660- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 107. ذيل خطبه لله بلاد فلان
661- سوره واقعه آيه 10، 11.
662- سوره ص ، آيه 86

663- سوره نساء آيه 94 664- سوره انسان ، آيه 8
665- حديثى است مورد اتفاق فريقين ، و بزرگان علماى اهل تسنن از قبيل بخارى و مسلم و ترمذى و نسائى و سجستانى در صحاح معتبر خود و امام احمد حنبل در مسند و ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه و... آن را نقل كرده اند و خبر اين است كه روزى زنى مرغ بريانى براى رسول خدا - صلى الله عليه و آله - هديه آورد، پيغمبر قبل از تناول دست به دعا بلند كرد و بدرگاه الهى عرضه داشت : بار خدايا! بفرست نزد من محبوب ترين خلق خودت را تا از اين مرغ بريان با من بخورد در آن حال على - عليه السلام - آمد و با آن حضرت از مرغ بريان تناول نمود. (اقتباس از كتاب شبهاى پيشاور)
666- آنگاه كه يكى از آن دو تن كه در غار بودند (يعنى رسول خدا - ص ) به همراه خود گفت : مترس ...(سوره توبه ، آيه 39).
667- رفيق در مقام گفتگو و اندرز بدو گفت : آيا به خدا كافر شدى ... (سوره كهف ، آيه 36)
668- سوره توبه ، آيه 40
669- سوره توبه ، آيه 25
670- سوره توبه ، آيه 26
671- سوره اعراف ، آيه 142
672- سوره طه ، آيه 29 - 33.
673- عقد الفريد، ج 3، ص 35. (دوره سه جلدى ، چاپ مصر)
674- سوره يوسف ، آيه 40
675- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 102
676- طبرى ، ج 2، ص 435، - صحيح بخارى ، ج 5، ص 10
677- سوره حجرات ، آيه 17
678- سوره نساء، آيه 125
679- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 17
680- خلفا، ص 12
681- سوره اعراف ، آيه 149
682- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 15، 16
683- مسند احمد بن حنبل .
684- عيون ، الباب الرابع و الاربعون .
685- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 443
686- مروج الذهب ، ج 4، ص 181
687- زياد شدن سهام ورثه از واحد صحيح .
688- فروع كافى ، ج 7، ص 79، حديث 3
689- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 58
690- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 61
691- كتاب الحج ، باب 12. (ما جاء فى التمتع )
692- ملل و نحل ، ج 1، ص 30
693- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 61
694- ملل و نحل ، ج 1، ص 30
695- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3 ص 142. ذيل خطبه : لله بلاد فلان
696- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 105
697- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 97 . ذيل خطبه : لله بلاد فلان
698- مروج الذهب ، ج 3، ص 12
699- تذكره الخواص ، ص 28.
700- 
701- 
702- 2 و 3 و 4 - اسدالغابه ، ج 1، ص 308، 367، 368.
703- اسد الغابه ، ج 2، ص 233
704- 
705- 6 و 7 - اسد الغابه ، ج 3، ص 92، 93
706- اسد الغابه ، ج 3، ص 307
707- معارف ، ص 251
708- اسد الغابه ، ج 3، ص 321
709- معجم الادباء، ج 17، ص 84
710- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 401
711- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 403
712- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 477
713- سوره نساء، آيه 64
714- سوره نساء آيه 65
715- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 123

716- شرح نهج البلاغه ، ج 3، ص 115 ذيل خطبه لله بلاد فلان
717- سوره دهر، آيه 9و8
718- سوره مريم آيه 11
719- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1 ص 73
720- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 58
721- سوره طه آيه 115
722- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 106، ذيل خطبه لله بلاد فلان
723- منافقون آيه 8
724- سوره فرقان ، آيه 63
725- سوره نسا آيه 3
726- سوره زخرف ، آيه 81
727- تاريخ طبرى ، ج 3، ص 322. كامل ، ابن اثير، ج 2، ص ‍ 244
728- السقيفه ، جوهرى ، ص 86
729- تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 154
730-730-تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 138
731- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 109 ذيل خطبه لله بلاد فلان
732- ملل و نحل ، ج 1، ص 71
733- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 62، ذيل خطبه شقشقيه
734- انساب ، بلاذرى ، ج 1، ص 318
735- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 55
736- سوره احزاب ، آيه 53
737- سوره احزاب ، آيه 54
738- سوره احزاب ، آيه 57
739- تاريخ طبرى ، ج 2، ص 618
740- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 55
741- تاريخ الخفاء، ابن قتيبه ، ص 20
742- سوره يونس آيه 35
743- سوره توبه ، آيه 80
744- سوره توبه ، آيه 84
745- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 107
746- سوره ابراهيم ، آيه 36
747- سوره مائده ، آيه 118
748- سوره نوح ، آيه 26
749- سوره يونس آيه 88
750- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 105، ذيل خطبه : لله بلاد فلان
751- اغانى ،، ج 14، ص 327
752- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 4، ص 68
753- سقيفه ، جوهرى ، ص 47
754- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 162
755- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 162
756- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد
757- مستدرك ، حاكم نيشابورى ، ج 3، ص 448
758- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 162
759- سوره نور، آيه 13
760- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 163
761- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 163. اغانى ، ج 14، ص 322
762- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 104
763- ايضاح ، ص 155 - 159
764- ايضاح ، فضل بن شاذان ، ص 133
765- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 8
766- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 17
767- سوره قيامت ، آيه 14، 15
768- خطبه شقشقيه
769- سوره توبه ، آيه 93
770- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 18
771- تاريخ طبرى ، ج 3، ص 94
772- سوره فاطر، آيه 8
773- تاريخ بغداد، ج 11، ص 291
774- سوره بقره ، آيه 26، 27
775- سوره توبه ، آيه 100
776- تفسير ثعلبى .
777- سوره مائده ، آيه 119
778- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 109
779- سوره بقره ، آيه 177
780- معارف ، ص 84، شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 66
781- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 255
782- شرح نهج البلاغه ، ج 1، ص 139
783- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 20
784- تايخ الخلفا، ص 13
785- مروج الذهب ، ج 2، ص 321
786- فتوح البلدان ، ص 46
787- نهج البلاغه ، درضمن نامه 45
788- شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 4، ص 79
789- سوره قصص ، آيه 83
790- نهج البلاغه ، خطبه 3، شقشقيه