امام علی (ع) صدای عدالت انسانیت (جلد ۵)

جرج جرداق
مترجم: سيدهادی خسروشاهی

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - Kendah
(2) - Mozar
(3) - Hogribn hareth
(4) - Manazereh lakhmi
(5) - در متن عربي اين جمله بدينصورت آمده: «ابيت اللعن» و اين مطلب در زمان جاهليت به جاي سلام و تبريك به شاهان به كار مي رفته است. ـ مترجم.
(6) - در ميان عرب جاهليّت همانند ممالك آزاد كه به هنگام حادثه اي غير منتظره و بزرگ در مركزي جمع مي شوند، در مكّه به «مسجدالحرام» مي رفتند و به گفتگو درباره حادثه جديد مي پرداختند و پس از تبادل نظر، تصميم مي گرفتند!
(7) - Asvade Anasii
(8) - محمّد صلي الله عليه و آله ، اساس اسلام را بر اتحاد دين و سياست بنا گذاشت و ابوبكر هم بايد از اين برنامه تبعيت مي كرد. روي اين اصل، ابوبكر براي مصلحت زمامداري خود چنين عملي را انجام نداد.
(9) - مؤلف محترم كلامي از علي عليه السلام نقل كرده بود كه با عقيده شيعه سازش نداشت و به همين جهت به جاي آن، مطالب بالا كه در همين مورد بيان شده و در نهج البلاغه خطبه موجود است نقل شد.
(10) - (حكومت اشرافي) Aristocracy
(11) - حليف مخزوم، تأليف صدرالدين شرف الدين، صفحه 156) -
(12) - حليف مخزوم، صفحه 162.
(13) - منظور از ذكر اين مثال اين است كه اگر بارانهاي ديگر از قطره شروع مي شود اين باران از ابتدا دريا بود!
(14) - خاورشناس فرانسوي.
(15) - گروه زيادي از غلامان آزاد شده و مردم غيرعرب منظور نظر است كه در ميان اعراب زندگي مي كردند.
(16) - اشاره به داستان عدي بن حاتم طايي است كه در بخش ياران دو گروه به طور مشروح نقل شده است.
(17) - نويسنده مشهور مصري، او داراي تأليفات فراواني است. سالها در تبعيد و زندان به سر برد و از استعمارگران شكنجه ها ديده است. يكي از آثار وي به نام ظلام من الغرب،، تحت عنوان اسلام و بلاهاي نوين به فارسي ترجمه شده است.
(18) - Autocracy (حكومت استبدادي).
(19) - ملوك العرب، امين ريحاني، ج 2، صفحه 206) - و النكبات، صفحه 46.
(20) - النكبات، صفحه 70.
(21) - نمونه اين دفاعيه ها به قلم «حسين مؤنس» در پاورقيهاي جزء دوّم تاريخ التمدن الاسلامي، تأليف جرجي زيدان، مطالعه كنيد. اين دفاعيه ها فقط برپايه عاطفه اموي تكيه دارد.
(22) - تاريخ التمدن الاسلامي، جزء دوّم، صفحه 23.
(23) - هانري لامنس ( Lammens، 1862 ـ 1937)، مشتشرق بلژيكي و از تأليفات او، الاسلام، الجزيرة العربية الغربية قبل الهجرة، خلافة يزيد. است با توجّه به اين مطلب كه نويسنده المنجد در اختيار ما قرار داده است، لامنس، فرانسوي نيست.
(24) - حياة الحسين، تأليف عبداللّه علائلي.
(25) - ظاهراً امام حسين عليه السلام در سنين يازده سالگيِ زهرا عليها السلام به دنيا آمد و زهرا عليها السلام در سنِ 18 سالگي ديده از دنيا فروبست و روحش به شاخسار جنان پرواز كرد.
(26) - ممكن است عبداللّه، زن خود را سه طلاقه كرده بود كه در اينصورت محتاج به شوهر جديد است تا براي عبداللّه قابل ازدواج باشد.
(27) - Hogribn Addi kendii
(28) - ترجمه از: الغدير، ج 10.
(29) - Roshaid Hajarii
(30) - بتراء: خطبه اي كه بدون ذكر الحمدلله شروع شود.
(31) - سوره نحل، آيه 111: «... فكفرت بانعم اللّه».
(32) - كلمات حجر در وقت مشاهده روشِ ياران و همدستانِ معاويه.
(33) - الاسلام والحضارة العربيه، ج2، صفحه 161.
(34) - اسلام از نظر قرآن بر سه ركن استوار است: الف. اعتقاد به يگانگي خدا ب. اعتقاد به نبوت. و ج. معاد. و اين مطلب از شصت آيه قرآن كه كلمه اسلام و مسلمان در آن استعمال شده است به دست مي آيد. با اين بيان روشن مي شود كه گفته نويسنده كه هركس اعتقاد به خدا بياورد مسلمان است و نسبت اين مطلب به پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله صحيح نيست.
(35) - اسلام، امور اجتماعي را بر اساس ايمان و تقوي نهاده است و مسلمانان را از راه ايمان و وجدان ناگزير ساخته است كه با ثروت خود در راه اجتماع خدمت كنند. و چه بسيار فرق است ميان اشتراك ثروتي كه كمونيستها مي گويند و اختصاصِ ثروت به ملّت كه اسلام مي گويد. مهم ترين فرق آن اين است كه اسلام مي گويد: هيچ كس حق ندارد بدون رضايت صاحب مال در ثروتِ كسي تصرف كند و فقط رضايت صاحب مال در موارد مخصوصي (مانند احتكار) كه جان مردم در معرض خطر است، با حفظ حقوق صاحب مال، برداشته مي شود. در صورتي كه اشتراك ثروت كمونيستها چنين مطلبي را نمي گويد. با اين بيان، معناي اين كه ثروت مخصوص ملّت است روشن مي شود.
(36) - اشاره به داستان «سوادة بن قيس» است كه محمّد صلي الله عليه و آله در آخرين لحظات زندگي بالاي منبر رفت و فرمود: هر كس حقّي به گردن من دارد بيايد تقاص كند، من طاقت حساب و قيامت را ندارم. سواده آمد و عرضه داشت: از مسافرت برمي گشتي، من به استقبالت آمده بودم، بدون توجّه، تازيانه ات به شكم من خورد. من مي خواهم تقاص كنم.
حضـرت بـه بلال فـرمود كه تازيانه را بياورد، و شكم خود را لخت كرد كه سواد تقـاص كند. امـا سـواد تقاص نكـرد و بـه جـاي زدن تازيانـه، شكـم حضـرت را بوسيد.
(37) - Malakibn Novaireh
(38) - نهج البلاغه، ج 1، صفحه 98.
(39) - حليف مخزوم، صدرالدين شرف الدين، ص 173.
(40) - توضيح مطلب در كتاب عثمان، تأليف: صادق عرجون.
(41) - حليف مخزوم، ص 865.
(42) - پلوتوكراسي Plutocracy: حكومت ثروتمندان.
(43) - اريستوكراسي، Aristocracy: حكومت اشرافي.
(44) - عثمان، صفحه 107 ــ 105.
(45) - تابعين كساني هستند كه افرادي را كه رسول خدا صلي الله عليه و آله را ملاقات كرده اند، ديده باشند.
(46) - جلد اوّل نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، صفحه 291.
(47) - در بسياري از روايات دختر ابوذر نقل شده است و مسافرين پس از مرگ ابوذر رسيدند.
(48) - عبدالغدير، من كتب التاريخ.
(49) - التشريع الاسلامي لغيرالمسلمين، صفحه 116.
(50) - توضيح مطلب در كتاب عايشه والسياسه، تأليف: سعيد افغاني.
(51) - مزدك Mazdak (488 ـ 531) ادعا كرد كه فرستاده خدا است. او مي گفت: اموال بايد تقسيم شود، ازدواج از بين برود و هيچ كس حق ندارد زني را مخصوصِ خود بداند... جوانان و فقرا تعاليم او را قبول كردند. قباد، سلطان ايران هم تعاليم وي را پذيرفت و دوستان خود را شريك تاج و تخت و زنان خود كرد. قباد به خاطر كوبيدن نفوذ ثروتمندان چنين كاري انجام داد امّا از طرفِ كشاورزان از رياست خلع شد و جاماسب برادرش جاي او نشست...
(52) - فجرالاسلام، ص 110.
(53) - فجرالاسلام، ص 269.
(54) - فجرالاسلام، ص 110.
(55) - عايشه دختر ابوبكر و ابوبكر از خاندان قريش، قبيله تيم است.
(56) - حليف مخزوم، صفحه 183.
(57) - براي اطّلاع بيشتر از نظريه علي عليه السلام درباره خلافت، به جلد اوّل، فصلِ «حاكميت توده» مراجعه فرماييد.
(58) - جزء دهم از جلد 27، مورخه 11 مه 1956، صفحه 1063 ـ 1064.
(59) - مجله الازهر، جزء دهم، جلد 27، مورخه 11 مه 1956، صفحه 1060.
(60) - زمـاني كـه عمر از دنيا مي رفت اين شش نفر را كانديد رياست كرد و دستور داد كه يك نفـر را از ميان خود انتخاب كنند. علي عليه السلام ، طلحه، زبير، سعدبن ابي وقاص، عثمـان، عبدالرحمن بن عـوف. با حوادثي كه عمر پيش بيني كرده بود و نقشه هايي كه در داخل شورا اجرا شد، عثمان از شوراي عمر انتخاب و به رياست منصوب شد.
(61) - الاسلام والمضارة العربيه، ج 2، ص 125.
(62) - فجرالاسلام، ص 294.
(63) - طبق روايات شيعه، فاطمه عليها السلام ، 75 يا 95 روز پس از مرگ پدر از دنيا رفت و مشهور است كه در زمانِ مرگ بيش از 18 سال نداشته است.
(64) - به عقيده مسلمانان، حضرت مسيح عليه السلام به دست يهود اسير نشد، شكنجه نديد و به قتل نرسيد بلكه به آسمان عروج كرد.
(65) - شيعيان معتقدند كه دوازده امام عليه السلام يكي پس از ديگري طبق برنامه معيني به زمامداري تعيين مي شده اند و اكنون كه نمي توان مستقيماً از وجود امام دوازدهم عليه السلام بهره برداري كرد، مسلمانان بايد طبق شرايط معيني، افرادي را كه جامع شرايط رياستمداري هستند به رياست خود انتخاب كنند و پس از مرگ او هم باز فرد جديدي كه داراي همان شرايط است برگزينند و طبق همين عقيده و برنامه است كه مراجع تقليد به رياست شيعيان و جانشيني امام زمان منصوب مي شوند. و روي همين برنامه، امام عليه السلام امام دوّم را تعيين فرمود.