سلام به شما پرسشگران عزيز، سلام به پاكى روح و فطرت خداجويتان، سلام به عشق و
ايمان وافرتان كه با پرسش خويش بر آنيد كه هر چه بيشتر از درياى خروشان و مواج و
زلال معارف اسلامى جان تشنه خويش را سيراب نموده و در ساحل ايمان و عمل، جهت رسيدن
به كمال و معرفت به نظاره نشسته ايد.
بمناسبت سال مبارك امام علىـ عليه السلام ـ نمونه اى از روايات وارده در فضائل
امام علىـ عليه السلام ـ را از منابع اهل سنت طبق سؤال پرسشگران محترم تهيه نموده و
خدمتتان تقديم داريم. اميد است پيروان خوبى براى آن حضرت باشيم.
در خصوص شخصيت و فضائل و ولايت مولايمان اميرالمؤمنين حضرت علىـ عليه السلام ـ
از كتب اهل تسنن، چند روايت لازم دارم، لطفاً با سند كامل نوشته و براى من ارسال
نماييد. انشاء الله روى يكى از شبكه هاى مسلمانان در آلمان مطالب را ترجمه نموده و
بفرستم، انشاء الله خداوند ياور شما خدمتگذاران اسلام و تشيّع باشد و نگاههاى مولا
بدرقه راهتان.
با تقديم سلام به شما پرسش گر محترم و آرزوى توفيق روز افزون، از اين كه علاقمند
به نشر فضائل اميرالمؤمنين حضرت على بن ابيطالب (صلوات الله و سلامه عليه) هستيد
خرسنديم و اميدواريم خداوند ما و شما را در اين امر مبارك ثابت قدم نموده و در روز
قيامت از شفاعت آن حضرت كه قسيم بهشت است بهره مند سازد و از زمره (وُجُوهٌ
يَوْمَئِذ مُفْسِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ)
(1)
قرار دهد.
خواهر محترمه! هر چند ده ها و بلكه صدها كتاب بوسيله شيعه و سنى و غير اينها در
باب فضائل امام علىـ عليه السلام ـ نوشته شده است، اما هر قدر از فضائل آن حضرت
نوشته و گفته شود باز كم است. شاهد اين مطلب روايتى است كه از پيامبر اكرم حضرت
محمد مصطفىـ صلى الله عليه وآله وسلم ـوارد شده است. ابن عباس مى گويد رسول خداـ
صلى الله عليه وآله وسلم ـفرمود:
(لَوْ اَنَّ الرِّياضَ اَقلامٌ وَ البَحْرَ مِدادٌ وَ الجِنَّ حُسّابٌ وَ
الانْسَ كُتّابٌ، مَا اَحْصوُا فَضائِلَ عَلىّ بنِ اَبيطالبـ عليه السلام ـ )(2)
«اگر تمامى باغها، قلم و درياها مركب، و همه اجنه حسابگر و تمام انسانها نويسنده
باشند، قادر به شمارش فضائل على بن ابيطالبـ عليه السلام ـ نخواهند بود.
ولى با اين حال در روايت ديگر مى فرمايند: (إنّ اللّهَ تَعالى جَعَلَ لاَِخى
عَلىٍّ فضائِلَ لا تُحْصى كِثْرَةً فَمَنْ ذَكَرَ فَضِيلةً مِنْ فَضَائِلِهِ
مُقِرّاً بِهَا، غَفَرَ اللّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ،
وَ مَنْ كَتَبَ فَضِيلَةً مِنْ فَضائِلِه، لَمْ تَزَلِ اَلْمَلائِكَةُ تَسْتَغْفِر
لَهُ مَا بَقِىَ لِتِلْكَ الْكِتابَةِ رَسْمٌ، وَ مَنْ اِسْتَمَعَ فَضيِلَةً مِنْ
فَضائِلِهِ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِى اِكْتَسَبَها بِالاِْسْتِماعِ،
وَ مَنْ نَظَرَ اِلى كِتَاب مِنْ فَضائِلِهِ كَفَّرَ اللّهُ لَهُ الذَّنوُبَ الَّتى
اِكْتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ)(3)
خداوند براى برادرم علىـ عليه السلام ـ فضائل بى شمارى قرار داده است كه اگر كسى
از روى اعتقاد، يكى از آن فضائل را بيان نمايد، خداوند گناهان گذشته و آينده او را
مى بخشد، اگر كسى يكى از فضائل آن حضرت را بنويسد، تا هنگامى كه آن نوشته باقى است، ملائكه براى او استغفار مى كنند، و اگر كسى يكى از
فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانى را كه از راه گوش انجام داده است
مى بخشد، و اگر كسى به نوشته اى درباره فضائل علىـ عليه السلام ـ نگاه كند، خداوند
از تمام گناهانى كه از راه چشم كسب كرده است در مى گذرد.
حال با اين مقدمه كوتاه، نمونه هايى از روايات وارده در منابع اهل سنت را نقل
مى كنيم و اميدواريم موجب بخشش گناهان و روشنائى دل هايمان گردد (انشاء اللّه)
روايات را در دو بخش نقل مى كنيم:
آيات فراوانى را علماى اهل سنت در شأن امام علىـ عليه السلام ـ تفسير كرده اند و
در تأييد آن رواياتى را از پيغمبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـآورده اند به
طورى كه بعضى از علماى اهل تسنن مانند ابن حجر، خطيب بغدادى، سيوطى، گنجى شافعى،
ابن عساكر، شيخ سليمان قندوزى حنفى و... از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت:
(نَزَلَتْ فِى عَلىٍّ ثَلاثُ مِائَةِ آية)(4) در شأن علىـ عليه السلام ـ سيصد آيه
نازل شده است.
و گروه ديگرى از علماء عامّه از يزيد بن رمّان چنين روايت كرده اند: (عَنْ
يَزِيد بْنِ رُمّان قَالَ: مَا نَزَلَ فِى أَحَد مِنَ القرآنِ مَا نَزَلَ فِى
عَلِىِّ بْنِ اَبِى طالِب)
(5)
گفت: «تعداد آياتى كه در شأن علىـ عليه السلام ـ نازل
شده در مورد هيچ كس نازل نشده است.»
نمونه هايى از آيات وارده در شأن امام علىـ عليه السلام ـ
1) جريان خوابيدن امام علىـ عليه السلام ـ در بستر پيامبر و نزول آيه در فضيلت
امام
قال الله تبارك و تعالى: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ
مَرْضاةِ اللّه)(6)
قال ابو العباس أحمد بن عثمان بن أبى على، أَنَّ رسولَ اللّهَـ عليه السلام ـ
لَمَّا أرادَ الْهِجْرَةَ خلّف عَلى بْن أَبى طالب بِمَكَة لِقَضاءِ دُيُونِهِ وَردّ الوَدَائع الّتى كَانَتْ عِنْدَهُ وَ أَمَرَهُ
لَيْلَةً خَرَجَ اِلَى الغِارِ وَ قَدْ أَحَاطَ المُشْرِكوُنَ بِالْدّارِ اَنْ
يَنامَ عَلى فِراشِهِ فَفَعَلَ ذلِك فأوحى اللّه اِلى جبرئيلَ وَ ميكائِيلَ اِنّى
آخَيتُ بَيْنَكُما وَ جَعَلْتُ عُمرَ اَحَدِكُما أَطْوَلَ مِنْ عُمرِ الآخَر
فَأَيُّكُما يُؤَثِّر صاحِبَهُ بِالحَياة؟ فَاختارا كِلاهُما اَلحَياةَ فَأَوحَى
اللّهُ عزّوجلّ اِلَيهِما اَفَلا كُنتُما مِثلَ علىّ بن ابيطالبـ عليه السلام ـ
آخَيتُ بِينَهُ وَ بِينَ مُحَمَّدـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفَبَاتَ عَلى فِراشِهِ
يَفديَهُ بِنَفْسِهِ وَ يُؤثِرَهُ بِالحَياةِ. اَهْبَطا ـ جبرئيل و ميكائيل ـ الى
الارض فَأحْفَظاهُ مِنْ عَدُوِّهِ فَنزَلا فَكانَ جَبرئيلُ عِندَ رأسِ على و
ميكائيلُ عِندَ رِجْلَيْهِ وَ جَبْرَئيلُ يُنادى بَخ بَخ مِنْ مِثْلِكَ يا ابن أبى
طالب يُباهى اللّه عزّوجلّ بِهِ الملائكة فَأَنْزَلَ اللّه عزّوجلّ عَلى رَسولِهِ
وَ هُوَ مُتَوَجَّهٌ اِلَى المَدينَةِ، فى شأن على (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرى
نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرَضَاة اللّه)(7)
ابو عباس احمد بن عثمان بن ابى على مى گويد: هنگامى كه پيامبرـ صلى الله عليه
وآله وسلم ـمى خواستند به (مدينه) هجرت كنند علىـ عليه السلام ـ را جهت رسيدگى به
كارهاى خويش و اداى امانات و پرداخت ديون مأمور نمود و شبى كه مشركين خانه پيامبر ـ
صلى الله عليه وآله وسلم ـ را محاصره كرده بودند تا ايشان را به قتل برسانند،
پيامبر اسلامـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ (به امر خدا) خانه خويش را به سوى غار ترك
كردند و به علىـ عليه السلام ـ فرمودند: برويد (امشب را) در بستر من بخوابيد، پس
علىـ عليه السلام ـ (با جان و دل) قبول كردند و آن شب را در بستر پيامبر خوابيدند و
جان خويش را فداى پيامبر نمودند. در اين حال خداوند به جبرئيل و ميكائيل فرمود: من
بين شما پيمان برادرى بستم و عمر يكى از شما را طولانى تر از ديگرى قراردادم، اكنون
كداميك از شما عمر طولانى را انتخاب مى كنيد؟ هر دو عمر طولانى را انتخاب كردند و
خداوند فرمود: آيا نمى خواهيد از على بن ابيطالب سرمشق بگيريد كه چگونه حيات پيامبر
را بر حيات خويش ترجيح داد و در بستر رسول خدا به جاى او خوابيد و براى فداكارى و
ايثار آماده شد؟ به سوى على رويد و او را مراقبت و محافظت نماييد. آنگاه جبرئيل و
ميكائيل فرود آمده در حالى كه جبرئيل در نزد سر آن حضرت و ميكائيل در نزد پاى ايشان
بود، به آن حضرت تبريك گفتند و اظهار داشتند كه: مبارك بادبر تو اى پسر ابوطالب،
خداوند به وجود تو در برابر ملائكه مباهات مى كند. سپس اين آيه شريفه نازل شد: (وَ
مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرَضَاة اللّه).
2) امام علىـ عليه السلام ـ اسرار قرآن كريم
(قُلْ كَفى بِاللّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ
الْكِتَابِ)(8)
طبق نقل عده اى از علماء اهل سنت، آيه شريفه فوق درباره امام علىـ عليه السلام ـ
نازل شده است.
(عَنْ عَبْدِ اللّهِ بنِ سَلامِ رضى اللّه عنه فى قولِهِ تَعالى «وَ مَنْ
عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» قَالَ: سأَلْتُ رَسُولَ اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم
ـ قَالَ: اِنَّمَا ذَلِكَ عَلىُّ بْن اَبى طالِب)از عبدالله بن سلام نقل شده كه: از
رسول خداـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ درباره آيه شريفه (وَ مَنْ عنده علم الكتاب)
«كسى كه نزد اوست علم و (اسرار) كتاب (قرآن) سؤال شد، حضرت فرمود: اين آيه
منحصراً درباره حضرت على بن ابيطالب است.(9)
3) امام علىـ عليه السلام ـ و انفاق آشكار و پنهان
(عن ابن عباس فى قوله تعالى (الذين يُنْفِقونَ أَمْوالَهُمْ بِالَّيْلِ وَ
النَّهارِ سِرَّاً وَ علانيّة فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوفٌ
عَلَيْهِم وَ لا هُمْ يَحْزَنُونْ)
(10)
(قال نَزَلَتْ فِى عَلِىِّ بْنِ أَبِى طالِب
كانَ عنده اَرْبَعَة دراهم فَأَنْفَقَ بِالَّيْلِ واحداً و فِى السرّ واحِداً و فى
العلانية واحداً.)(11) «ابن عباس مى گويد: اين كلام خدا «كسانى كه مال خود را در شب
و روز، پنهان و آشكارا، انفاق مى كنند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر
آنهاست و نه غمگين مى شوند» در شأن على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ نازل شده است كه
نزد على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ چهار درهم بود، آن حضرت يك درهم را شب و درهم
ديگر را در پنهانى و يك درهم ديگر را آشكارا انفاق نمود.
و خداوند به جهت اهميت اين عمل، آيه فوق را بر پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله
وسلم ـنازل كردند كه از اين طريق شخصيت معنوى و برجسته امام علىـ عليه السلام ـ را
به همگان معرفى نمايد.
4) امام علىـ عليه السلام ـ و انفاق انگشتر به سائل در حال ركوع
(عَنْ ضُرَيسْ عَنْ عَلىّـ عليه السلام ـ قَالَ: (نَزَلَتْ هذِهِ الآيَةُ عَلَى
رَسوُلِ اللّهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ: (اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ
رَسوُلُهُ وَ الَّذِينَ آمَنوُا اَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ
الزَّكاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ)(12) فَخَرَجَ رَسوُلُ اللَّهُـ صلى الله عليه وآله
وسلم ـ فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ وَ النَّاسُ يُصَلُّونَ بَيْنَ راكِع وَ قَائِم وَ اذا
سَائِلٌ فَقَالَ: يَا سَائِلُ هَلْ أَعْطَاكَ أَحَدٌ شَيْئَاً؟ فَقالَ: لا إِلاَّ
هَاذَاكَ الرَّاكِعُ (لِعَلىـ عليه السلام ـ ) أَعْطَانِى خَاتَمَةً.(13)
ضريس از علىـ عليه السلام ـ نقل مى كند: اين آيه (اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّه...)
بر پيامبر نازل شد، پس از آن در حالى كه مردم مشغول نماز بودند پيامبر وارد مسجد شد
و ديد يك نفر سائل ايستاده است، حضرت رو به سائل كرد و فرمود: اى سائل آيا كسى چيزى
به تو داده است؟ عرض كرد: نه يا رسول اللّه، جز آن ركوع كننده (به علىـ عليه السلام
ـ اشاره كرد) كه انگشتر خود را به من داد، غير از او كسى چيزى به من نداده است.
5) به خدا قسم علىـ عليه السلام ـ زبان پيامبر است
(عن انس (فى قوله تعالى): «افمن كان على بيّنة من ربه» قالَ هُوَ رَسُولُ
اللّهِ، «و يتلوه شاهد منه» قالَ هو علىُّ بن ابى طالب، كانَ وَ اللّهِ لِسانَ
رَسُولِ اللّهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ)(14)
«از أنس بن مالك در تفسير اين آيه شريفه روايت شده است كه گفت: مراد از «أفمن
كان على بينة من ربه» پيامبر اكرمـ عليه السلام ـ است و منظور از «و يتلوه شاهد
منه» على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ مى باشد. به خدا سوگند كه على زبان پيامبر
بوده است.
6) در روز قيامت خداوند از ولايت علىـ عليه السلام ـ سؤال خواهد كرد
طبق نقل مفسرين خاصّه و عامّه، آيه شريفه زير درباره ولايت علىـ عليه السلام ـ
بوده و در روز قيامت از ولايت آن حضرت سؤال خواهد شد:
(وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسئولُونَ)
(15)
«در روز قيامت خداوند به ملائك فرمان
مى دهد كه آنها يعنى مردمان كفر پيشه و گمراه را متوقف سازيد كه در كارشان سخت
مسؤول هستند و بايد مورد بازپرسى قرار بگيرند.
و روايات متعددى جهت تأييد اين مطلب از طريق عامه نقل شده است كه ذيلا به نمونه
هايى از آن اشاره مى شود:
الف) (عن ابى سعيد الخدرى، عن النبىـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فى قوله «وقفوهم
انّهم مسئولون» قال: عن ولاية علىّ بن ابى طالب).
از ابى سعيد خدرى روايت شده است كه پيغمبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ در
تفسير اين آيه شريفه «وقفوهم انهم مسئولون» مى فرمود: از ولايت على بن ابى طالب،
سؤال مى شود.
ب) (وَ عَنْ أَبى اِسْحاقِ فى قولِهِ تَعالى: «وقفوهم انّهم مسئولون» قال: يَعنى
مِنْ وِلايَةِ علىِّ بن ابى طالبـ عليه السلام ـ ، اِنَّهُ لا يَجُوزُ اَحَدٌ
الصّراطَ اِلاّ وَ بِيَدِهِ بَراةٌ بِولايةِ عَلى بنِ ابى طالب)
از ابو اسحاق روايت كرد كه او در مورد تفسير اين آيه شريفه «وقفوهم انهم
مسئولون» گفت: يعنى از ولايت على بن ابى طالبـ عليه السلام ـ (پرسيده مى شود). به
درستى كه كسى حق عبور از صراط را ندارد مگر آن كه در دستش برات ولايت على بن ابى
طالبـ عليه السلام ـ باشد.
ج) (عن ابن عبّاس فى قوله عزّوجلّ: «وقفوهم انّهم مسئولون» قال: عَنْ وِلايةِ
عَلىِّ بنِ ابى طالب)(16)
7) در روز قيامت از نعمت ولايت سؤال خواهد شد
(ثُمَّ لَتسأَلُنَّ يَوْمَئِذ عَنِ النَّعيم)(17)
(عَنْ جَعْفَر بن محمدـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ فى قَولِهِ عَزَّوَجَلَ
«ثُمَّ لتسألنَ يَوْمَئِذ عن النَّعيم» قَالَ: عَنْ وِلايَةِ عَلىِّ بنِ أبِى
طالِبـ عليه السلام ـ ).(18)
از امام جعفر بن محمدـ عليه السلام ـ روايت شده كه در مورد آيه «ثم لتسألن يومئذ
عن النعيم» فرمود: مراد از نعمتى كه در قيامت از آن سؤال مى شود، ولايت على بن أبى
طالبـ عليه السلام ـ است.
8ـ جريان انتصاب امام علىـ عليه السلام ـ بر ولايت
(يا اَيُهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَاِنْ لَمْ
تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ، وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ الله
لا يَهدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ.(19)
اى پيامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است را كاملا (به مردم) ابلاغ
كن و اگر چنين نكنى رسالت او را انجام نداده اى، و خداوند تو را از (خطرات) مردم
نگاه مى دارد و خداوند جمعيت كافران را هدايت نمى كند.
(عن ابن عباس فى قوله تعالى: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك...) قال: نزلت فى
علىـ عليه السلام ـ ، أمر رسول اللهـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ اَنْ َيبْلُغَ فيه،
فأَخَذَ رَسول اللهِـ صلى الله عليه وآله وسلم ـ بيدِ علىٌـ عليه السلام ـ فقال: من
كنت مولاهُ فعلىٌ مولاه اللّهُمَّ وال من والاه و عاد من عاداه)
(20)
از ابن عباس در مورد اين آيه شريفه «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك...»
روايت شد كه گفت، در مورد علىـ عليه السلام ـ نازل شد. (خداوند در اين آيه) به
پيامبرش فرمان داد كه در مورد على ـ عليه السلام ـ تبليغ نمايد. (ولايت) علىـ عليه
السلام ـ را ابلاغ كند. پس پيامبر اكرم ـ صلى الله عليه وآله وسلم ـدست على ـ عليه
السلام ـ را گرفت و فرمود: هر كس كه من آقا و مولايش هستم، پس على آقا و مولاى
اوست، خداوندا; دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كسى با او دشمنى
مى كند. 9ـ ولايت امام علىـ عليه السلام ـ كمال دين و اتمام نعمت
(اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ
رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً)(21).
امروز دين شما را به حد كمال رسانيدم و بر شما نعمت خود را تكميل نمودم، و اسلام
را به عنوان آيين (جاودان) براى شما پذيرفتم.
ابو سعيد خدرى مى گويد: وقتى اين آيه بر پيامبر اكرمـ صلى الله عليه وآله وسلم
ـنازل شد، حضرتـ صلى الله عليه وآله وسلم ـفرمودند:
(اللهُ اكبرُ عَلى اِكْمالِ الدّينِ وَاِتْمامِ النِّعْمَةِ وَرِضَا الرَّبِ
بِرِسالَتى وَ وِلايَةِ علىِّ بنِ ابى طالب مِنْ بَعْدى.)
«الله اكبر بر تكميل شدن دين و اتمام نعمت پروردگار و خشنودى خداوند از رسالت من
و ولايت على بعد از من.»(22)