يادداشتها و توضيحات
1. حوزه: كلمة حوزه يا حوزههاي علميه اصطلاحي است رايج در جهان به ويژه نزد
شيعيان و به معناي مراكزي است كه در آن به تدريس علوم ديني ميپردازند. و به
اصطلاح، آموزشگاهي است براي علوم ديني و قديمي كه تحت اشراف مجتهدين اداره ميشود.
2. مدينه شهري است در شمال مكه كه تقريباً نود فرسنگ از هم فاصله دارند، قبل از
اسلام آن را «يثرب» و پس از هجرت رسول خدا صلي الله عليه و آله، «مدينة الرسول»
ناميده شد. بعدها براي تخفيف «الرسول» آن را حذف كردند و «مدينه» گفتند.
3. گفتني است كه تدريس و بحث در زمينة مسائل ديني و علمي حتي در عصر رسول خدا صلي
الله عليه وآله هم منحصر و محدود به مسجد النبي نبودو در خود مدينه مساجد ديگري ولو
كوچك ومحدودتر از مسجد بزرگ نبوي فعاليت آموزشي داشتند. نك: فاتحة العلوم، چاپ
قاهره، ص19.
4. صحابه در اصطلاح به كسي اطلاق ميشود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله را در حال
اسلام ديدار و مدتي درك محضر حضرتش را نموده باشد. گفته شده كه تعداد اصحاب پيامبر
صلي الله عليه و آله بيش از 114 هزار نفر بوده است كه 100 هزار نفر آنان، كلام حضرت
را هم شنيدهاند.
نيز نك: الاصابة، 1، ص4.
5. تابعين جمع تابعي در اصلاح علم درايه و رجال به كساني ميگويند كه خود پيامبر
صلي الله عليه و آله و سلم را ديدار نكرده باشند و يا اگر ديدار كرد. در حال ملاقات
مسلمانان نبوده ولي اصحاب آن بزرگوار را ديده و اسلام را درك و پذيرفته باشند.
نيزنك: ريحانه، 1، ص315.
6. تبع تابعين به كساني گفته ميشود كه هيچ يك از صحابه رسول خدا صلي الله عليه و
آله رادر حال اسلام نديده باشد، اما تابعين را در حال اسلام ملاقات كرده باشد.
نيز نك: موسوعة حياة التابعين و تابعيهم من كتب التراث، مقدمه.
7. نيز آيه شريفه نفر (آيه 122 سوره توبه) دليل روشني است بر بايستگي بنيان نهادن
مراكز دينپژوهي و كانونهاي پرورشي مبلغان ديني. و به تبع هم بر لزوم برنامهريزي،
مديريت، پشتوانه مالي و... دلالت دارد.
8. بعضي چون مجاهد، جبايي، زمخشري و طبرسي در جوامع الجامع، «نَفْر» در هر دو فقره
از آيه شريفه را براي تحصيل علم گرفتهاند. نك: مجمع البيان، ج3، ص83؛ جوامع
الجامع، ج2، ص92؛ الكشاف2، ص3220؛ روح المعاني، ج11، ص49.
9. شيعه در اين كتاب، بر پيروان متعهد و معتقدان ملتزم به امامت بلافصل حضرت علي
عليهالسلام و امامت يازده فرزندش صدق ميكند كه در زمان حيات رسول اعظم صلي الله
عليه و آله و پس از آن با اين عنوان شناخته ميشدند.
10. نيز نك: حاضر العالم الاسلامي؛ ج1، ص188؛ تاريخ ابن خلدون، ج3، ص234؛ خطط
الشام، ج5، ص251؛ النظم الاسلامية دكتر صبحي صالح، ص92؛ روح التشيع، ص20 سخن محمد
عبدالله عنان.
11. سيماي فرزانگان، تاريخ حصر مذاهب فقهي در چهار مذهب و تاريخ حصر الاجتهاد و
مفاهيم القرآن استاد سبحاني، ج3 در اين بحث مفيد است.
12. اصول اربع مأة (اصول چهارصد گانه) اصطلاحي است به چهار صد كتاب حديثي كه جامع
تعدادي حديث از معصومين عليهم السلام است كه خود از كتاب ديگري برگرفته نباشد، و
بدون واسطه از امام عليهالسلام يا از قول راوي از معصوم نقل شده باشد به كار
ميرود.
اين سري از مكتوبات حديثي پايههاي اساسي معارف شيعه و ماية تأليف مهمترين جوامع
حديثي شيعه به شمار رفتهاند و قدماي اصحاب آنها را مأخذ اصلي و مرجع حقيقي روايات
اهل بيت عليهم السلام ميدانستند كه نسبت به ساير كتب حديثي از جايگاه ارجمند و
ارزشي و ارزش والايي برخوردارند.
توضيح بيشتر در «پژوهشي در اصول اربع مأة و مصنفين آنها» از راقم سطور، و مقباس
الهداية، ج3، ص26؛ مستدركات مقباس الهداية، ج6، ص213؛ اعيان الشيعه، ج1، ص9؛ كتاب
اصول الحديث از عبدالهادي فضلي، ص48؛ مجلة علوم حديث، ش17، ص69؛ اتان گلبرگ، ترجمه
كاظم رحمتي؛ الذريعة الي تصانيف الشيعه، ج2.
13. كتاب تأسيس الشيعه توسط آقاي ع . مشتاق عسكري محلاتي با عنوان «شيعه بنيان
گذران فرهنگ اسلام» به فارسي ترجمه و به وسيله دار الكتب الاسلامية منتشر شده است.
مؤلف، كتاب ديگري به نام الشيعة و فنون الاسلام دارد كه مختصر كتاب قبلي است. (و
اخيراً با تحقيق آقاي سيد مرتضي ميرسجادي در قم تجديد چاپ شده است) و تاكنون دو
ترجمه جداگانه به فارسي از آن وجود دارد. نيزنك: مختصر الكلام في مؤلفي الشيعة من
صدر الاسلام از سيد شرف الدين عاملي و كتاب الشيعة الامامية و نشأة العلوم
الاسلامية از دكتر علاءالدين سيد امير محمد قزويني.
يكي از مجلدات اين كتاب به فارسي ترجمه شده و فرزند برومند مؤلف بر كتاب مستدركي
نوشته كه در بيروت به چاپ رسيده است.
14. اعيان الشيعه، تأليف سيد الاعيان امين حسيني عاملي (ح1283 ـ 1371) جامع تراجم
بزرگان شيعه از صدر اول تا امروز است و اصحاب، تابعين، تابعين تابعين و علما اعم از
روات، محدثين، قراء، مفسرين، فقها، حكما، متكلمين، منطقيين، رياضيدانان و نحويين را
شامل است.56 جلد است.
دربارة زندگي مؤلف تواناي كتاب ـ كه از مفاخر علماء ما است ـ نگارنده مقالهاي در
مجله مشكوة نوشته است علاقهمندان مراجعه فرمايند.
15. فهرست كتابهاي شيعه از صدر اسلام تا زمان تأليف است. تعداد كتابهايي كه با
نام و نشان و ذكر مؤلف، در اين فهرست بزرگ آمده بالغ بر 68 هزار جلد كتاب ميباشد.
مؤلف (25 ذي القعده سال 1329 ق به تأليف آن پرداخته است.) اين اثر نفيس به اهتمام
آقاي محمد آصف فكرت، ترجمه و تلخيص شده و با عنوان «مصنفات شيعه» در دست انتشار
است.
انگيزه نگارش تأسيس الشيعه و الذريعه، كلام جرجي زيدان در تاريخ آداب اللغة
العربية، ج2، ص144 بوده است. نيزنك: مقدمه الذريعه، ج1.
الذريعه مستدرك هم دارد.
16. شرح حال آيت الله شيخ آقا بزرگ تهراني (1293 ـ 1389) را در مجله نور علم
آوردهايم. نيزنك: معارف الرجال، 2، ص186؛ شيخ الباحثين آغا بزرگ الطهراني از شهيد
عبدالرحيم محمد علي، شيخ آقا بزرگ تهراني استاد محمد رضا حكيمي.
17. يكي از آثار علامه شيخ عبدالحسين اميني است كه با عنوان «شهيدان راه فضيلت» به
فارسي ترجمه شده و زندگينامه 130 شهيد عالم شيعه از قرن 4 تا 14 هجري است و مستدركي
نيز دارد كه در گنجينه شهاب، دفتر چهارم، 159 به بعد آمده است.
اين اثر در مقام رد شبهه موسي جار الله وهابي كه گفته بود شيعه شهيدي در راه اسلام
نداده است، نگاشته شد.
18. نك: شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج1، مقدمه.
19. البروج: 3.
20. نامبردهحافظ ابوالعباسبنعقده زيديهمدانيكوفي(م333 هـ)است.
21. نك: تاريخ الكوفه براقي، ص408؛ وسائلالشيعه، ج20، ص72؛ تاريخ الفقه الشيعي،
ص35؛ الامام الصادق عليهالسلام، از اسد حيدر، ج1، ص67؛ الارشاد، 271.
22. در سال 36 هـ ق امير المؤمنين عليهالسلام به كوفه منتقل شد. نك: الاخبار
الطوال، 152؛ تاريخ يعقوبي، ج2، ص130؛ طبري، ج3، ص102.
23. نامبرده حسن بن علي بن زياد و شاء ـ از اصحاب امام رضا عليهالسلام و از محدثان
بزرگ است ـ و سخن خود را دربارة مسجد كوفه و درس امام صادق عليهالسلام در آنجا
براي ابن عيسي قمي نقل كرده است. نك: رجال نجاشي (ترجمه الوشاء)، ص31؛ اعيان
الشيعه، ج1، ص661.
24. شيخ مفيد (336 يا 338 ـ 413 هـ) محمد بن محمد معروف به ابن معلم، بنيانگذار
شيوة اجتهادي در فقه اماميه و از سرآمدان و فرهيختگان عرصه دانش كلامي و پديد
آورندة آثار ماندگار در زمينههاي مختلف علوم اسلامي است.
شيخ طوسي (ره) دربارة وي گفته است: «او نزديك به دويست تأليف دارد.»
از سوي دانشمندان شيعه و سني توثيق شده است.
25. نامبرده محدث نامي و فقيه مشهور شيعه محمد بن يعقوب بن اسحاق، معروف به كليني
(م ح 329) است كه نجاشي دربارهاش مينويسد: او در عصر خود، شيخ و پيشواي شيعه درري
بود و حديث را از همه بيشتر ضبط كرده و بيش از همه مورد اعتماد است.
كليني از محضر پنجاه استاد بهره برد و خود شاگرداني تربيت كرد. كليني مؤلف نخستين
كتاب از كتب اربعة شيعه ميباشد همگان بر وثاقت و امانتداري وي اذعان دارند.
شرح حال شيخ در منابع رجالي و تاريخي بسياري آمده است.
26. كتاب شريف كافي مهمترين مرجع استنباطات فقهي و عقيدتي است كه در هشت جلد تأليف
شده است و مشتمل بر 16199 حديث ميباشد كه نويسنده براي تأليف آن بيست سال وقت
گذاشته است.
كافي سه بخش دارد: اصول، فروع، روضه. دانشمندان شيعه بر كافي شروح و حواشي چندي
نگاشتهاند. نك: الذريعة، ج13، ص26 ـ 28؛ مقدمه كافي، 30 الي 34.
27. نواب خاصه عبارتند از: ابوعمر، عثمان بن سعيد عمروي، ابو جعفر محمد بن عثمان بن
سعيد عمروي؛ ابوالقاسم، حسين بن روح نوبختي، ابوالحسن علي بن محمّد سمري.
خاندان نوبختي يكي از خانوادههاي اصيل ايراني است كه داخل اسلام شدند و به مذهب
تشيع گرائيدهاند و هم از جهت ترويج علوم، معارف و هم از حيث حمايت از دين و دفاع
از مذهب موجب تقويت بنيه اسلام شدند.
دربارة خاندان نوبختي نك: خاندان نوبختي عباس اقبال آشتياني، انتشارات طهوري، تهران
1357 ش، و تاريخ تشيع، ج2، ص181 به بعد. آلنوبخت عباس اقبال، ترجمه به عربي علي
هاشماسدي، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس. تاريخ علوم اسلامي، ص49.
28. شاپور بن اردشير (336 ـ 416 هـ) دانشمند بزرگ و مردي با كفايت و درايت و وزير
كاردان و شايسته و شيعه مذهب بود. شاعران بسياري مدحش كردهاند از جمله ابوالعلاي
معري. نك: و فيات الاعيان، ج1، ص199 ـ 200.
29. اين كتابخانه در محله شيعه نشين كرخ بغداد به گونه «بيت الحكمه» ـ كه به وسيله
هارون الرشيد ساخته شده بود ـ در سال 383 ق احداث شد نك: المنتظم، ج15، ص172.
محمد كرد علي كتابهاي آن را بالغ برده هزار جلد از نفيسترين آثار بر شمرده. نك:
خطط الشام، ج6، 185؛ كتاب و كتابخانه در اسلام از كاظم مديرشانهچي، ص84 به بعد.
30. ابن مقله نامش محمد و كنيهاش ابوعلي است و از مشاهير وزرا و خطاطان بوده، خط
بديع «نسخ» را اختراع كرده و شهرت فوق العادهاي دارد نياكانش اهل فارس بودند شاعر
گويد:
فصاحة سحبان و خط ابن مقلـــــة و حـكمة لقــمان و زهد ابن ادهــملو اجـــتمعت في
المرء و المرء مفلسفليــس له قـــدر بــمقـدار درهـم
نك: الاعلام6/273، ريحانه، ج8، ص227؛ معجم المؤلفين، ج10، ص319؛ دهخدا، 1، ص312؛
مجله الاستازه، 5، ص199 و 197 ـ 222؛ مقاله ابتسام مرهون الصفار، عنوان: ابن مقلة و
زيادة الخط العربي.
31. زعيم شيعه جعفري بنيانگذار حوزة نجف، شيخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن بن علي
طوسي (385 ـ 460) از ستارگان درخشان و يكي از بزرگترين فقها و مجتهدان شيعه است كه
در حديث، فقه، اصول، تفسير، كلام و رجال سرآمد روزگار بود و در طوس خراسان ( در سال
385 ق) ديده به جهان گشود، و در سال 408 به عراق كوچ كرد و در آن سامان از درس شيخ
مفيد و سيد مرتضي استفاده كرد و درخشيد. بعد از سيد مرتضي مشعلدار شيعه شد.
كتابهاي فراواني در علوم مختلف (500 جلد) به رشته تحرير در آورد و كرسي درس داشت.
در علم و عمل جامع كمالات انساني بوده است. دو كتاب از چهار كتاب معتبر و مهم شيعه
كه در استنباط احكام دين مأخذ و مرجع است، تأليف اوست. شيخ در سال 425 ق در سن 75
سالگي به رحمت ايزدي پيوست و بنابر وصيتش، در خانهاش به خاك سپرده شد. بعدها با
تبديل آن خانه به مسجد، مركز تدريس و عبادت قرار گرفت.
32. علامه سيد محمد غروي از قرن پنجم هجري تاكنون بيش از هزار و صد عالم و دانشمند
نامي را كه در نجف به تحصيل و تدريس مشغول بودهاند نام برده است نك: مع علماء
النجف الاشرف، ج 1و2.
33. حوزه حله در سدة ششم پر رونق بوده است.
34. حلب دومين شهر پرجمعيت سوريه است كه امروز در شمال جمهوري سوريه واقع است و
بارها از طرف سلسلههاي مختلف، مركز حكومت بوده است.
35. نام اين كتاب امل الآمل في علماء جبل عامل ياتذكرة المتبحرين في علماء
المتأخرين اثر محمد علي عاملي معروف به شيخ حر عاملي است كه در دوبخش تنظيم شده
است: بخش اول كتاب در بردارنده شرح زندگاني علماي جبل عامل، و بخش دوم آن به زندگي
علماي غير عاملي پس از شيخ طوسي اختصاص يافته است. تني چند از رجاليان و محققان بر
آن، «استدراك»، «تكمله»، «تتميم» نگاشتهاند كه ما نام همه آنها را در كتاب «درآمدي
بر منبع شناسي تراجم علماي شيعه» آوردهايم.
36. نك: خطط الشام، ج6، ص126؛ مكتبة النوري دمشق؛ تاريخ الشيعه؛ دائرة المعارف
الشيعية، ج12، ص21؛ امل الآمل، ج1، ص13؛ اعيان الشيعه، ج1، ص25؛ موسوعة طبقات
الفقهاء، ج2، ص383؛ جبل عامل في التاريخ، ج1، ص54؛ ابوذر الغفاري از شيخ محمد جواد
آل فقيه، ص78.
37. به گزارش كتاب النقض چندين مدرسة مهم درآوه وجود داشته است.
دربارة تاريخ اين شهر نك: مروري بر جغرافياي تاريخ آوه، مهد تشيع در ايران از محسن
الويري، ص199؛ آوه دومين كانون تشيع در ايران از حسن جلالي عزيزيان.
38. حوزه سيار يا مدرسة سيّار سلطاني حوزهاي بود متحركه در قرن هشتم هجري به فرمان
الجايتو تأسيس گرديد با لشكر سلطان محمد خدابنده در حركت بود؛ زير چادرها حلقههاي
درسي تشكيل ميگرديد و در هر مكان كه سپاهيان سلطان اقامت داشتند اين حوزه علميه
نيز مستقر ميگرديد. در اين مدرسه سيار، علماي بزرگ چون شيخ جمالالدين حسن بن مطهر
و نظامالدين عبدالملك و نورالدين تستري و عضدالدين آوجي و سيدبرهان الدين عبدي
تدريس ميكردند و طلاب در تحصيل علم كوشش مينمودند. نك: تاريخ الجايتو، ص108 از
القاشاني؛ شيعيان از سقوط بغداد تا ظهور صفويه، ص194 به بعد؛ دايرة المعارف تشيع،
ج6، ص577؛ تاريخ تعليم و تربيت درايران و اسلام، ص137؛ مجمع التواريخ، حافظ ابرو،
ج3، ص237، نسخه ملك. علامه در آخر بعض مجلات تذكرة الفضاء نوشته است كتبه بمدرسه
السيارة بمراغه.
39. دائرة المعارف دهخدا؛ دائرة المعارف فريد وجدي؛ المنجد في الاعلام، واژه «فطم»
و «زهر»؛ دول الشيعه في التاريخ از محمد جواد مغنيه؛ آثار الشيعة الامامية؛ همبستگي
مذاهب اسلامي، 389؛ تاريخ دانشگاههاي بزرگ اسلامي، ترجمه آذر ميدخت مشايخ فريدني،
ص2، 16، 23.
40. گرچه معز فاطمي مردي دانشمند، خردمند، هوشيار، دانا و سخنور و شجاع و عدالت
گستر بود و به تدبير و محكم كاري در امور دولتي معروف و شخصيتي فرهنگ دوست و ادب
پرور (الكامل، ج8، ص74. فاطميان درهر از عبدالله ناصري طاهري) اما دانشگاه الازهر
را جوهر الصيقلي فرمانده لشكر يا كاتب خليفه فاطمي در سال 359 بنا كرد.
نك: الازهر في الف عام از محمد عبدالمنعم خفاجه، ج1، ص15؛ تاريخ دانشگاههاي بزرگ
اسلامي، ص77؛ تاريخ تعليم و تربيت در ايران و اسلام، ص121.
41. ادريس دوم زمامدار نابغة شيعه شهر زيباي فاس را در سال 193 احداث و پس از تكميل
پايتخت كشور خود نمود. اين شخصيت عاليقدر در سال 213 در سن سي و شش سالگي بدرود
زندگي گفت. نك: دولتهاي شيعه در طول تاريخ؛ الشيعة و التشيع
درباره جامع قرويين در فاس. نك: تاريخ دانشگاههاي بزرگ اسلامي، تأليف عبدالرحيم
غنيمة، ترجمه دكتر نورالله كسايي، ص73.
42. مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي (1276 ـ 1355 هـ ق) از
بزرگان فقها و استاد مراجع تشيع عصر ما به حساب ميآمد. از شاگردان برجسته آيات
عظام: سيد محمد فشاركي و ميرزا محمد تقي شيرازي و ميرزاي بزرگ شيرازي و آخوند
خراساني بود. در سال 1322 به قصد زيارت به شهر مقدس قم آمد و در آنجا به اصرار علما
و فقها اقامت گزيد و حوزه را تأسيس كرد.
در حوزه درس اين مرجع عاليقدر و زعيم بزرگوار فقهاي برجسته و عالمان و ارسهاي
پرورش يافتهاند كه در كتاب «دست پروردگان آيت الله مؤسس» نام آنان آمده است. ايشان
آثاري چون درر الفوائد و الصلاة را تأليف و مراكز عام المنفعهاي بنياد نهاد. آن
بزرگمرد طبق نقل آيت الله سيد احمد زنجاني در الكلام يجر الكلام، 106 در كثرت علم و
حدّت ذهن [= تيز فهمي] و دقت نظر و قوه فكر و حسن تقرير، كم نظير بود] پس از رحلت،
در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام دفن شد.
نك: مجله نور علم، ش مقاله اين بنده؛ آينه دانشوران، 21 ـ 42؛ گنجينه،1، ص281؛ آيت
الله مؤسس؛ مكارم الآثار، ج6/2118؛ علماء معاصرين 176/178؛ معجم رجال الفكر و الادب
في النجف؛ ريحانة الادب، ح1، ص66 .
43. آيت الله العظمي حاج آقا حسين طباطبايي بروجردي (1ـ 1292 ـ 1380 هـ ق) در
بروجرد به دنيا آمد. از هفت سالگي شروع به تحصيل كرد و در بروجرد و اصفهان و
سرانجام در عتبات مراتب عالي تحصيل را گذراند و صاحب اجازه اجتهاد شد و به زادگاهش
بازگشت و به تدريس و تأليف كتاب پرداخت و پس از ارتحال آيت الله مؤسس، مرجع تقليد
اهالي غرب و جنوب ايران و قسمتي از عراق و خراسان شناخته شد تا اين كه در سال 1364
از سوي علماي قم به حوزه قم دعوت شد و اداره حوزه را عهدهدار و استاد فقها و
مجتهدين شد. او در فقاهت مبتكر شيوهاي جديد در رجال و حديث، صاحب سبك بود و مرجع
عام شيعه شد.
آثار وي به دهها مسجد، مدرسه، كتابخانه، حسينيه و حمام سر ميزند.
ايشان پس از عمري با بركت بدرود حيات گفت و در مسجد اعظم كه خود باني آن بود دفن
شد. و السلام عليه يوم ولد و يوم مات و يوم يبعث حيّاً و حشره الله مع اجداده
الطاهرين.
نك: آئينه دانشوران، ص74؛ زندگاني حضرت آيت الله چهار سوقي، ص160؛ چشم و چراغ
مرجعيت؛ اختران تابناك 192؛ اجازه كبيره، 51؛ شكوه فقاهت؛ مجله نور علم، ش 12،
مقاله نگارنده؛ الگوي زعامت؛ دايرة المعارف تشيع، ج3، ص196؛ حوزه ش44ـ43.
44. آيت الله سيد محمد حجت كوهكمري (1301 يا 1310 ـ 1372) از علماي برجسته و از
شاگردان حضرات آيات سيد محمد كاظم يزدي، شريعت اصفهاني، سيد محمد فيروزآبادي، سيد
ابوتراب خوانساري و ديگران بود كه در سال 1349 ق پس از بازگشت از نجف در قم رحل
اقامت افكند وضمن حضور دردرس آيتالله مؤسس، خود به تدريس ميپرداخت و شاگرداني
مبرز تربيت كرد و همواره مورد توجه آيت الله مؤسس بود.
او مؤسس مسجد و مدرسه مباركه حجتيه است. و پس از ارتحال طبق وصيت در مدرسه حجتيه به
خاك سپرده شد.
نك: زندگينامه رجال و مشاهير ايران، ج3، ص82 ـ 81؛ مجله نور علم، ش10، ص85؛ آئينه
دانشوران، ص169؛ دانشوران قم، ص146.
ـ آيت الله سيد صدر الدين صدر (1299 ق ـ 1373 ق) از شاگردان آخوند خراساني و از
مراجع بزرگوار تقليد و استاتيد حوزه و نويسنده و شاعر بود كه به دعوت آيت الله مؤسس
براي تقويت حوزه تازه تأسيس قم از مشهد مقدس به قم رفت و در شهر جهاد و اجتهاد به
تدريس و تأليف پرداخت. از او كتابهاي ارزشمندي بر جاي مانده است. پس از رحلت در
روضة منوره حضرت فاطمه معصومه عليها السلام دفن گرديد. نك: گنجينة دانشمندان، ج1،
ص329 ـ 326؛ آئينه دانشوران، ص165؛ مجله نور علم، ش7؛ مفاخر اسلام، ج13، ص79.
ـ مرحوم آيت الله سيدمحمدتقي خوانساري (1305 ـ 1371 ق) از علماي پارسا و اساتيد
حوزه قم بود كه نزد آيات عظام آخوند خراساني و سيد محمد كاظم يزدي كسب فيض كرد و در
جنگ يا استعمار بريتانيا شركت داشت و به اسارت گرفته شد و پس از آزادي در سال 1337
بنا به پيشنهاد آيت الله مؤسس به قم رفت و در آن سامان به تدريس و تأليف پرداخت و
يكي از مراجع تقليد شيعه بود. وي در ملي شدن صنعت نفت، نقش عمدهاي داشت و در
انتخابات مجلس در سنه 1371 و مبارزه عليه كشف حجاب نيز حضور داشته است. نماز باران
ايشان معروف است. نك: گنجينه دانشمندان، ج1، ص321 ـ 326؛ آئينه دانشوارن، ص168؛
جغرافياي خوانسار، ص216؛ نماز باران و برپاكنندگان آن؛ سيد محمد تقي خوانساري، بر
چشمهساران. مجله نور علم، ش6، ص98 مقاله اين بنده.
45. كتاب الذريعة الي تصانيف الشيعة تأليف علامه متتبع محمد محسن معروف به آقا بزرگ
تهراني (292 ـ 1389) فهرست آثار نوشته شده توسط طائفه حقه مذهب شيعه در طول چهارده
قرن تاريخ اسلام است. سال شروع كتاب، ذيقعدة سال 1329 ق است. اين اثر ارجمند به
روش الفبايي تدوين يافته و 25 جزء در 28 مجلد (جزء 9 در 4 مجلد) را در بر ميگيرد.
توضيح بيشتر در كتاب «در آمدي بر زندگينامهنويسي و تراجم نگاشتهها» آمده است.
46. طبقات اعلام الشيعه از قرن چهاردهم شروع و به طور قهقري به قرن چهارم كه نوابغ
الرواة نام دارد ختم و براي هر قرن مجلدي جداگانه و نام مخصوصي گذاشته است.
درباره آن نك: زندگي و آثار آقا بزرگ تهراني از سيد محمد حسين حسيني جلالي وآيينه
تلاش (در آمدي بر منبع شناسي تراجم علماي شيعه) از بنده نگارنده.
معجم اعلام الشيعه علامه سيد عبدالعزيز طباطبايي استدراكي است بر كتاب طبقات اعلام
الشيعه كه به صورت الفبايي تنظيم شده است (نه طبقاتي)
47. الدرجات الرفيعة في طبقات الشيعه، تأليف مرحوم سيد علي خان صدر فرزند سيد نظام
الدين احمد (1052م . 112هـ) نويسنده كتاب سلافة و طراز اللغة و شرح صحيفه و انوار
الربيع و شرح صمديه و كتابهاي پر ارزش ديگر است.
48. در علم رجال بحث از احوال افرادي است كه در سند احاديث واقع شدند يعني بايد ديد
ثقه هستند يا نه (و ديگر احوال روايي) و در تراجم بحث از احوال شخصيات علماء و غير
علماء است چه اينكه اينان از روات باشند يا نه.
49. نهج البلاغه را مرحوم شريف رضي در قرن چهارم گردآورده و در سه بخش خطبهها و
نامهها و كلمات قصار امير المؤمنين عليهالسلام تنظيم كرده است. براي نهج البلاغه
مستدركاتي فراهم آمده است.
دربارة نهج البلاغه شرحها و مؤلف و الامقام آن، كتابشناسيهاي سودمندي سامان
يافته است از جمله: كتابنامه نهجالبلاغه، رضا استادي، نهج البلاغه في شروحه و
ترجمانه، حسين جمعه كه در كتاب اخير از 210 شرح بر نهج البلاغه ياد كرده است.
50. صحيفه مباركة سجاديه شامل 54 دعاي دلنشين از امام زين العابدين عليهالسلام
است. مرحوم علامه متتبع شيخ آقا بزرگ تهراني در «الذريعة» حدود پنجاه شرح ـ غير از
ترجمهها ـ بر صحيفة سجاديه را نام برده است. الذريعة، ج13، ص345 ـ 3969؛ نيز نك:
الصحيفة السجاديه، تقديم سيد محمد حسين حسيني جلالي؛ كتابنامه صحيفه سجاديه، حسين
درگاهي.
صحيفه سجادية معروف مستدركاتي دارد. نك: نسخههاي خطي، شروح و ترجمههاي صحيفه
سجاديه، ص16 به بعد. اخيراً تمام ادعيه امام سجاد به وسيله آيت الله سيد محمد باقر
موحد ابطحي در يك جلد گردآوري شده و با نام «الصحيفة السجادية الجامعة» منتشر شده و
مجموعه ادعيه آن بر 270 دعا بالغ ميباشد.
51. براي اطلاع از تفاسير نگاشته شده شيعيان، نك: الذريعة، ج4، ص231 به بعد؛ تفسير
و تفاسير شيعه از عبدالحسين شهيدي صالحي؛ سير تطور تفاسيرشيعه از سيد محمد علي
ايازي؛ تفسير شيعه نويسان آن مكتب، رجبعلي مظلومي، طبقات مفسران شيعه، عقيقي
بخشايشي.
52. نك: تاريخ الفقه الاسلامي وادواره، از استاد آيت الله سبحاني، چاپ دار الاضواء
بيروت؛ تاريخ الفقه الجعفري از سيد هاشم معروف الحسني؛ مقدمة في تاريخ الفقه
الاسلامي آيت الله شيخ محمد مهدي آصفي (در مقدمه اللمعة الدمشقية چاپ شده است.
53. براي اطلاع نك: معجم التراث الكلامي زير نظر استاد سبحاني.
54. براي اطلا ع نك: تاريخ نگاران شيعه علي اماميفر؛ معجم مؤرخي الشيعه، صائب
عبدالحميد؛ مأخذ شناسي توصيفي تاريخ تشيع اماميه در ايران، حسن حضرتي.
55. براي اطلاع نك: كتابشناسي اصول فقه شيعه از مهريزي، و كتابشناسي كتب درسي حوزه
و دانشنامه اصوليان شيعه از محمد رضا ضميري.
56. براي اطلاع نك: مصفي المقال في مصنفي علم الرجال از بحاثة بزرگ آيت الله آقا
بزرگ تهراني؛ و مأخذشناسي رجال شيعه از رسول طلائيان، فرهنگ تراجم نگاران از بنده
حقير؛ بازشناسي منابع اصلي رجال شيعه، محمد كاظم رحمان ستايش، محمد رضا جديدي نژاد؛
آشنايي با كتب رجال شيعه از محمد كاظم رحمان ستايش.
57. براي اطلاع نك: مشاهرشعراءالشيعه ازعبدالحسينشبستري(5جلد)؛ الطليعة من شعراء
الشيعة، شيخ محمد سماوي.
58. براي اطلاع نك: فرهنگ كتب حديثي شيعه از سيد محمود مدني بجستاني، شركت چاپ و
نشر بين الملل، پژوهشي دربارة اصول اربعمأة.
59. براي اطلاع نك: كتابشناخت اخلاق اسلامي از جمعي از نويسندگان، پژوهشگاه علوم و
فرهنگ اسلامي، اخلاق، عرفان... بهروز رفيعي.
60. نك: كتابشناسي نيايش به كوشش سيد رضا باقريان موحد.
61.نك: نقد و بررسي منابع سيرة نبوي جمعي از مؤمنان، كتابشناسي پيامبر صلي الله
عليه و آله، پايگاه اطلاع رساني سراسري اسلامي (پارسا) با مشاركت معاونت پژوهشي و
آموزشي سازمان تبليغات اسلامي.
62. براي اطلاع در مورد «علم قراءت قرآن» نيز نك: مجمع البيان ـ ذيل عنوان «القرأة
الحجة»
پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي، ج2؛ سير تاريخي قرأت القراءات القرآنية دكتر
عبدالهادي فضلي، اين كتاب با عنوان مقدمهاي بر تاريخ قراءات قرآن كريم توسط سيد
محمد باقر حجتي ترجمه و تحرير و به وسيله انتشارات اسوه منتشر شده است. حقايقي مهم
پيرامون قرآن كريم، 139؛ علوم قرآن استاد معرفت، ص181.
63. درآيات الاحكام تاكنون اثرات ارزشمندي به وسيله مفسران و فقهاي شيعه عرضه شده
است.
شيخ آقا بزرگ تهراني در الذريعة سي اثر از مؤلفان شيعه را نام برده است. الذريعة،
ج1، ص40. و آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي در مقدمة خود در كتاب مسالك الافهام الي
آيات الاحكام تأليف فاضل جواد بيست و نه اثر از فقها و مفسران شيعه كه به اضافة خود
مسالك به سي اثر، بالغ ميشود ذكر كرده است. نك: مسالك الافهام، ج1، ص10.
64. نيز نك: ميراث مكتوب شيعه از سه قرن نخستين هجري.
65. منتهي المقال، ص108 به نقل از مجمع البحرين، الفوائد الرضويه، با تحقيق باقري
بيدهندي، ج1، ص224.
66. آيت الله العظمي سيد محمد رضا گلپايگاني (1316 ق 1372 ش) از شاگردان برجسته آيت
الله حاج شيخ عبدالكريم حائري و از مراجع تقليد و مدرسان حوزه و از استوانههاي
انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بود.
در مورد آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) نك: نوري از ملكوت؛ دانشمندان گلپايگان؛
آثار الحجة، ص71؛ آئينه دانشوران، 197؛ خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت؛ اختران فقاهت،
ج2، ص1099؛ و مسندنشين فقه و فقاهت.
و درباره مدارس پر بركت ايشان بنگريد: تاريخچه مدارس ديني در جمهوري اسلامي ايران.
67. نك: مقدمه ابن خلدون، ص128؛ مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروين گنابادي، ج1،
ص371، چاپ تهران علمي و فرهنگي، 1369.
68. مانند سلمان فارسي، اباذر غفاري، مقداد بن اسود، جابر بن عبدالله، ابي بن كعب،
عمار.
گفتني است در كتاب الفصول المهمة في تأليف الأمة، ط3، نجف، ص177 ـ 192 اسامي 250
نفر از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله كه همگي شيعه بودند آمده است. نيزنك:
هوية التشيع از دكتر وائلي 34؛ و شخصيتهاي اسلامي شيعه بحثهاي استاد جعفر سبحاني،
نگارش و تحقيق مهدي پيشوايي.
نك: تاريخ ابن خلدون، ج3، ص364؛ خطط الشام، ج5، ص251؛ النظم الاسلامية 96؛ كتاب
سليم بن قيس هلالي، ج2، ص658.
69. نصوص تاريخي و روايي كه در توصيف گروهي به عنوان شيعه از سوي رسول اكرم صلي
الله عليه وآله وارد گشته در منابع بسياري آمده از باب نمونه نك:
الدر المنثور، ج6، ص379 در تفسير آيه 7 سوره بيّنه، ترجمة الامام علي عليهالسلام
از تاريخ ابن عساكر، ج2، ص442، ح918؛ چ بيروت، ينابيع المودة، چهار جلدي، ج3، ص197؛
شواهد التنزيل، 2/362، ح139؛ امالي طوسي، ج1، ص257، ح452؛ كفاية الطالب 244 باب 62؛
فرائد السمطين، ج1، ص155، ح18؛ غاية المرام، 327، باب 27 ح10؛ تفسير روح المعاني،
ج30، ص207؛ تفسير جامع البيان طبري، ج30، ص265؛ الصواعق المحرقه، چاپ قاهره، 1375،
ص 139، 159؛ تاريخ الشيعه مظفر، ص9ـ8؛ شيعه در اسلام، 29؛ اصل الشيعة و اصولها، ص77
ـ 9، تذكرة خواص الامة، چاپ نجف، ص59؛ كنوز الحقائق، ص188 و 92؛ ميزان الاعتدال؛
المناقب خوارزمي، ص228؛ بصائر الدرجات، ص 84 الي86؛ امالي صدوق، ص66، چاپ مؤسسه
بعثت؛ بشارة المصطفي، چاپ دوم نجف، ص182 و 155و 14؛ بحار، ج65، ص41؛ الخصال، ص402،
چاپ غفاري؛ تفسير فرات كوفي، چاپ نجف، ص115 و 87 و 128؛ كتاب المحتضر (به نقل از
بحار 25، ص4)؛ كتاب اليقين ابن طاووس، ص171، چاپ نجف، 1369 ق؛ مناقب ابن شهر آشوب،
چاپ چهار جلدي، قم، جلد2، ص162؛ مجالس مفيد، چاپ جامعه مدرسين، ص77.
70. نمونه را نك: امام امير المؤمنين عليهالسلام از ديدگاه خلفا؛ اگر علي
عليهالسلام نبود؛ پرتوي از بيكران علم علي عليهالسلام؛ مرجعيت ديني اهل بيت و
پاسخ به شبهات؛خاتميت و ولايت، نشر سمپار، مقاله مرجعيت علمي امامان معصوم عليه
السلام از آيت الله سبحاني.
71. تحصيل علم براي برخي از واجبات عيني به شمار ميآيد.
72. نك: تاريخچه حوزهها ومرجعيت شيعه؛ آفاق اسلام؛ حوزههاي علميه شيعه در گسترة
جهان، سيد علي رضا سيد كباري، پژوهشكده باقر العلوم عليهالسلام.
73. نامبرده مصطفي كمال پاشا، آتاتورك (1881م ـ 1938 م) سياستمدار و نخستين رئيس
جمهوري ترك (1923 تا 1938م) و بنيانگذار تركيه جديد است.
74. نظاميه مدرسههايي با شكوه بود كه در اواسط قرن پنجم توسط نظام الملك (م: 485
هـ) وزير آلب ارسلان (م445 هـ)و ملكشاه سلجوقي در بغداد، نيشابور و موصل و بصره و
اصفهان و بسياري از شهرهاي ديگر ساخته شد و پس از او به نام «نظاميه» خوانده شدند.
بعد از جامع الازهر بزرگترين مدرسة اسلامي كه به تمام معنا آن را ميتوان دانشگاه
اسلامي ناميد، مدرسه نظاميه بغداد بود كه خواجه نزديك به شصت هزار دينار صرف بناي
آن كرد و علماي بزرگ به تدرس در آنجا اشتغال داشتند.
تاريخ آموزش در اسلام، ص100 و 281؛ مدارس نظاميه و تأثيرات علمي و اجتماعي آن از
دكتر نور الله كسايي، مؤسسه انتشارات امير كبير؛ تاريخ علوم اسلامي از جلال الدين
همايي، ص38 به بعد؛ تاريخ تعليم و تربيت در ايران و اسلام، ص123 به بعد.
75. ابو حنيفه دو سال نزد امام صادق عليهالسلام شاگردي كرد و به اين شاگردي افتخار
ميكند. نك: مختصر التحفة الاثني عشريه از آلوسي، مكتبة ايشيق استامبول، 1399 هـ
.ق، ص8.
و در سخن كوتاهي در توصيف استادش ميگويد: ما رأيت افقه من جعفر بن محمد؛ من
فقيهتر از جعفر بن محمد عليهالسلام نديدم! نك: تذكرة الحفاظ ذهبي، ج1، ص166؛ سير
اعلام النبلاء، دارالنشر سال 1413، ج6، ص257.
و مالك بن انس نيز سخن زيبايي درباره استاد خود امام جعفر صادق عليهالسلام دارد كه
در اين منابع آمده است: تهذيب التهذيب، ج2، ص104 (مطابق نقل اسد حيدر در كتاب
الامام الصادق عليهالسلام، ج1، ص53؛ بحار، ص28. مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص372.
و دربارة پيشوايان علم و حديث عامه كه از امام صادق عليهالسلام روايت ميكنند. نك:
الصواعق المحرقه، ص201.
76. نك: مستبصرون، سيد مصلح الدين مهدوي، المتحولون، هشام آل قطيط، چاپ دار المحجة
البيضاء؛ لماذا اخترنا مذهب، ترجمه محمد محمد اشتهاردي؛ موسوعة من حياة المستبصرين،
چاپ مركز الأبحاث العقائدية.
77. مرجع اعلاي عالم تسنن، يكي از بنيانگذاران فقه تطبيقي در دانشگاه الازهر و
شخصيت اصلاحي قرن حاضر، شيخ محمود شلتوت (1310 ق ـ 1383 هـ) از علماي آزاد انديش و
شجاع است كه درباره شخصيت و آثارش كتابها و مقالاتي در دست است از جمله: مشعل
اتحاد، ص130 (پيشوايان تقريب، تنظيم معاونت فرهنگي مجمع جهاني تقريب؛ مجله الاخاء
العربيه، ش4، ص45)؛ سيماي فرزانگان آيت الله سبحاني، ج2، ص571.
متن اين فتواي شجاعانه كه اولين فتواي يك عالم بزرگ اسلامي پيرامون رسميت همه مذهب
اسلامي است در كتابهاي زير آمده است:
همبستگي مذاهب اسلامي، ص345؛ شيخ محمود شلتوت آيت شجاعت، ص80؛ تعدد مذاهب از ديدگاه
فقها و انديشمندان مسلمان، گردآوري و ترجمه سيد جلال ميرآقايي، ص148؛ مشعل اتحاد،
ص132؛ رسالة الاسلام، سال 11 ش م؛ اسلامنا، ص59؛ تتمه المراجعات، ص112؛ سيري در
تعاليم اسلام از محمود شتلوت، ترجمه خليليان، مقدمه ص716.
78. عبارت او اين است: ان مذهب الجعفرية المعروف بمذهب الشيعة الامامية يجوز التعبد
به شرعاً كسائر مذاهب اهل السنة فينبغي ان يعرفوا ذلك و أن يتخلصوا من العصبية بغير
الحق؛ مذهب جعفري، معروف به مذهب شيعة اماميه، مذهبي است كه تعبد به آن شرعاً جايز
است، همانند مذهب اهل سنت، لذا سزاوار است بر مسلمانان كه آن را شناخته و از تعقيب
به ناحق نسبت به مذاهبي معين خلاصي يابند. اين فتوا مورد توجه ديگر دانشوران عامه
قرار گرفته و آن را تأييد كردهاند از جمله: دكتر محمد فحام نك: في سبيل الوحدة
الاسلامية، ص64؛ شيخ محمد غزالي. نك: دفاع عن العقيدة و الشريعة، ص257. عبدالرحمن
بخار. نك: في سبيل الله الوحدة الاسلامية، ص66؛ تقريب مذاهب، از نظر تا عمل، ص53.
79. محمد بن عبدالوهاب احياگر انديشههاي ابن تيميه و پيشواي مذهب وهابي در سال
1111 هـ تولديافت در 1207 وفات كرد. براي تحصيل علم به بصره، شام، حجاز و ايران
مسافرت كرد و پس از آن به «نجد» بازگشت و به اظهار عقايدسخيف و خرافي خود پرداخت و
مسلك خود را كه به عنوان «وهابيت» نام گرفت، رواج داد. محمد بن سعود جد اعلاي
پادشاهان سعودي احساس كرد ميتواند از وجود او براي توسعه قلمرو خود كمك گيرد و از
اين روي: خدنگ ماركش با مار شد جفت. براي آگاهي بيشتر از تاريخ پر ماجرا و عقايد
وهابيت ميتوانيد به كتابهايي كه در چهار شماره مجله مكتب اسلام سال 29، شماره 14
تا 4 معرفي كردهايم مراجعه فرماييد.
80. محمد بن سعود (م 1179 هـ . ق) در سال 1157 با هيأت اعزامي محمد بن عبد الوهاب
در «درعيه» مذاكره كرد و با وي پيمان بست كه در راه اصلاحات ديني بر شيوة وي
صميمانه بكوشد. اين پيوستگي و احترام و عقيده بعدها در فرزندان و جانشينان محمد بن
سعود، يعني عبدالعزيز و سعود ادامه يافت.
81. حديث معروف ثقلين حديثي است مورد اتفاق همه مذاهب اسلامي ـ اعم از شيعه و سني ـ
كه طرق زيادي دارد و آن را بيش از بيست تن از صحابه نقل كردهاند. از روايات
استفاده ميشود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله نه يك بار بلكه چندين بار در مواقع
مختلف حديث شريف ثقلين را تكرار فرمودهاند.
82. صلاح الدين يوسف بن ايوب. وي شافعي و اشعري بود و متعصب. در سال 564 هـ وارد
مصر گرديد و پس از درگذشت عاضد، به سال 567 هـ حكومت آنجا را به دست گرفت و سراغ
گروههاي شيعي رفت تا شيعه را از كشور محو گرداند.
وي كتابخانههاي نفيس دار الحكمه و دار العلم را به آتش كشيد و جامع الازهر را بست.
الخطط، ج2، ص39؛ نجوم الزاهره، ج5، ص334؛ و ج3، ص150؛ دولت ايوبيان از محمد سهيل
طقويش، ص34؛ الشيعة و الحاكمون؛ دولتهاي شيعه در طول تاريخ، 87 ـ 86؛ الازهر في
الف عام، ج1، ص15.
83 . ايشان نعمان بن ابي عبدالله، محمد بن منصور بن احمد، فقيه و دانشمندي بزرگ بود
و از طبع شعر نيز برخوردار بود. كتاب قصيده ذات المحن او منظومهاي بود كه راجع به
بيدادگريهاي ابويزيد مخلد بن كيداد گفته شده است. كتاب هاي چندي تأليف كرد و در
زمان عزيز، دومين خليفه فاطمي مصر، منصب قضاوت داشت.
نك: و فيات الاعيان 5، ص48، ش737؛ اخبار قضاة مصر، شيعه در مصر؛ الفوائد الرضويه،
با تحقيق نگارنده، ج2، ص1057.
84 . مانند مشهد رأس الحسين عليه السلام به نام مسجد امام حسين عليه السلام و حرم
حضرت زينب دختر امام علي عليهالسلام، بانو نفيسه و بارگاههاي مالك اشتر، محمد بن
ابي بكر، سرزيد بن علي، رأس الحسين عليهالسلام و... .
نك: آل البيت في مصر؛ مراقد اهل البيت في القاهرة؛ مساجد مصر و أولياؤها الصالحون
دكتر سعاد ماهر، اهل البيت في مصر، سيد هادي خسروشاهي، تحقيق شوقي محمد، چاپ مجمع
جهاني تقريب.
85. رضا خان (1256 خ = 1295 هـ تا 1323) سرسلسة رژيم غير مردمي و دست نشانده پنجاه
و سه ساله پهلوي در ايران بود كه با ياري و پشتباني بريتانيا بر سر كار آمد و مدت
شانزده سال كشور ايران را در ظلمت استبدادي شگرف و هراس انگيز فرو برد. براي آگاهي
از شرح احوال و كردههايش نگريسته شود به:
كلمة الحق يا تاريخچه منظوم دورة منحوس رضاخان پهلوي اثر طبع آيت الله آقاي آخوند
ملا محمد جواد صافي؛ ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، از مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي؛
حكم ميكنم؛ تدوين عليرضا كمرهاي همداني، چالشهاي روحانيت با رضا شاه اثر داود
اميني. با سرنگوني محمد رضا پهلوي و آخرين پادشاه سلطة پهلوي در 22 بهمن ماه 1357
هجري شمسي، به وسيلة قيام معجزه آسا و انقلاب اسلامي بساط حكومت شاهي برچيده شد.
86. زندگي آيت الله العظمي حاج سيد عبدالحسين شرف الدين عاملي را در مجله نور علم،
دوره سوم شماره 8، ص120 به بعد آوردهايم. نيز نك: علماي مجاهد، 256؛ شرفالدين؛
دايرة المعارف تشيع، 9، ص656 ـ 563 و مقدمه آثار ارزنده ايشان.
87. آيت الله العظمي ميرزا محمد تقي شيرازي (1270 ـ 1338 هـ) از فقها و مراجع بزرگ
شيعه و اديب و شاعر و زاهد و داراي آثار ارزشمند كه بعد از وفات آيت الله سيد محمد
كاظم يزدي مرجعيت مطلق به او رسيد و در انقلاب 1920 م عراق، عليه سلطه انگلستان نقش
اساسي داشت و اين كشور را از حلقوم آنان بيرون كشيد. براي آگاهي بيشتر به مراجع زير
مراجعه شود:
ريحانة الادب، 4، ص123؛ نقباء البشر، 261/ش 561؛ احسن الوديعة، ص173.
88. نك: كتاب انقلاب 1920 عراق، دكتر صادقي، نهضت روحانيون ايران، چاپ جديد، ج1،
ص172؛ علماي مجاهد، 491؛ تاريخ حركت اسلامي در عراق، به بعد، نهضت شيعيان در انقلاب
اسلامي عراق، 65 به بعد؛ ميرزا محمد تقي شيرازي سروش استقلال؛ رسائل و فتاواي
جهادي، 310، 315، 342، 344، 346؛ ريحانة الادب، 6، 65 ـ 66؛ معارف الرجال، ج2،
ص217؛ اعيان الشيعه، 9، ص192؛ علماي معاصرين، 121؛ معجم رجال الفكر و الادب في
النجف، 2، ص778. المرجعية و مواقفها السياسي في مدرسة اهل البيت عليهم السلام از
سيد محمد غروي.
89. آيت الله العظمي حاج ميرزا محمد حسن شيرازي (1230 ـ 1312 هـ) معروف به ميرزاي
بزرگ و ميرزاي اول. از فقهاي برجسته و مراجع تقليد مجاهد و با نفوذ ايران در قرن
سيزدهم و چهاردهم هجري و از مشهورترين شاگردان شيخ انصاري بود كه پس از وفات شيخ در
سال 1281ق زعامت حوزه علميه و مرجعيت به او واگذار شد. كسي كه با حكم تحريم تنباكو
انگليس را شكست داد و انحصاريكه از طرف ناصرالدينشاه به يك شركت خارجي (رژي) داده
شده بود، لغو شد و دست اجانب از ايران كوتاه گرديد. قيام تنباكو نخستين حركت سياسي
و اجتماعي مهم در عصر قاجار بود.
درباره او نك: معارف الرجال، ص233 ـ 238؛ ريحانة الادب، ج2، ص66 ـ 68 ؛ علماي
معاصرين، ص46 ـ 48؛ احسن الوديعة، 129 ـ 131؛ المآثر و الآثار، ج1، ص186ـ187؛
الفوائد الرضوية؛ نقباء البشر، ص431 / س865 و هدية الرازي الي المجدد الشيرازي
تأليف شيخ آقا بزرگ تهراني در شرح حال او و بيش از 350 تن از شاگردان و اصحاب و
نزديكان او است. اعيان الشيعه، 5، ص304؛ الكني و الالقاب، 3، ص222.
90. نك: نهضت روحانيون ايران، ج1، ص89، و چاپ جديد، ص15؛ تحريم تنباكو از ابراهيم
تيموري، و تحريم تنباكو ترجمه زنجاني؛ تحريم تنباكو و مشروطيت از غلامعلي عباسي؛
تحريم تنباكو در ايران، نوشته نيكي نكدي؛ علماي مجاهد، 496؛ تاريخ جنبش اسلامي در
عراق، (1900 ـ 1924 م) 102 و 103. ترجمة شاهرخ قائم مقامي، نهضتهاي اسلامي در صد
ساله اخير از مرتضي مطهري.
91. نامبرده «از رهبران جنبش جهاد علما پس از يورش متجاوزان انگليسي به عراق به
شمار ميآيد و فرماندهي يكي از محورهاي عملياتي را بر عهده داشت و با صدورحكم جهاد
بر ضد نيروهاي اشغالگر بر وجوب همراهي با حاكميت اسلامي در بيرون راندن كافران از
سرزمينهاي اسلامي تأكيد ورزيد و در اين راه به بسيج مردم و عشاير پرداخت و در
منطقة شعيبه با ارتش متجاوز انگليس به جنگ پرداخت» احياگر حوزه نجف، ص64.
زندگينامه آيت الله مجاهد سيد محمد سعيد حبوبي (ره) (1266 ق ـ 1333 ق) را در مجله
مشكاة آوردهايم علاقهمندان رجوع فرمايند. نيز نك: علماي مجاهد، ص169؛ نهضت
روحانيون ايران (چاپ 2)، 1و2: 173؛ معارف الرجال، ص291 و 293؛ مكارم الآثار، ص1821
ـ1822؛ رسائل و فتاوا ي جهادي، 239، ج2، ص285.
92. درباره آيت الله مجاهد مصلح و استعمار ستيز كاشف الغطاء نك: علماي مجاهد، ص384،
گنجينه دانشمندان، ج1، ص251، 253؛ شخصيت و انديشههاي كاشف الغطاء، به كوشش دكتر
احمد بهشتي؛ دانشنامه جهان اسلام، ص647؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامي،2، ص105؛
نورعلم، مقاله بنده نگارنده؛ ريحانة الادب، ص424؛ احسن الوديعة، 2، ص260؛ اين است
آيين ما، مقدمه راه اسلام ـ بلاي استعمار، ترجمه سيد هادي خسروشاهي، مقدمه جنة
المأوي او.
در خصوص نبردش با استعمار بريتانيا بايد گفت رشيد عالي گيلاني در سال 1360 هـ ق بر
ضد انگليس كودتا گردد و كاشف الغطا در اين قيام مسلحانه، شركت كرد و با انگليس
جنگيد چنانكه طي دوران جنگ جهاني اول نيز در سال 1914 تا 1918 م در نبرد با
انگلستان شركت كرد و مردانه حضور داشت.
93. فتحعلي شاه قاجار، بابا خان حسينعلي خان (م.125)
دومين شاه دودمان قاجاريه است. وي در سال 1212 پس از كشته شدن عمويش آغامحمدخان
قاجار، از فارس،كه مقرحكومت او دردورهوليعهدي بود به تهران آمد و بر تخت سلطنت
نشست و 38 سال سلطنت كرد.
او شعر نيز ميسرود و به خاقان تخلص ميكرد. ديوان اشعار او به چاپ رسيده است.
مصاحب 2/1842؛ معين 2/1304؛ فرهنگ اعلام تاريخ اسلام، 2، 1603، فرهنگ شاعران زبان
پارسي، 2، 180.
94. ميرزا مسيح مجتهد تهراني از جمله مراجع تهران در عصر سلطنت فتحعلي شاه قاجار
بود كه با فتواي ايشان حادثة قتل گريبايدوف وزير مختار روسيه در ايران اتفاق افتاد.
گريبايدوف زنهاي قفقازي مسلمان شده را كه با برخي از مسلمانان ازدواج كرده بودند
به زور به سفارت روسيه برد و موج اعتراض مردمي به رهبري ميرزا مسيح بلند شد. نك:
ميرزا مسيح مجتهد و فتواي شرف از غلامرضا گلي زواره؛ روضة الصفا، ج9، ص712؛ لؤلؤ
الصدف في تاريخ النجف، ص113 ـ 115؛ خاندان كلباسي، ص273؛ مشروطه از نظر صاحب نظران،
ص106.
95. درباره عالم دين باور عدالتخواه و زمان آگاه آيت الله نوري نك: شيخ فضل الله
نوري و مشروطيت (رويارويي دو انديشه) از مهدي انصاري، مؤسسه انتشارات امير كبير؛
تشيع و مشروطيت در ايران، عبدالهادي حائري، مؤسسه انتشارات اميركبير؛ علماي مجاهد،
527؛ نهضت روحانيون ايران، ج1، ص116 ـ 146؛ مشروطه از زبان صاحبنظران، مصاحبه با
نويسندة متن، ص23؛ المآثر و الآثار، ج1، ص204، معارف الرجال، 2، ص158؛ مكارم
الآثار، 5، ص1605؛ مجموعه رسائل، اعلاميه، مكتوبات ، ... وروزنامه شيخ شهيد فضل
الله نوري؛ علماي معاصرين، 94، 138؛ لوايح آقا شيخ فضل الله نوري؛ دانشنامه جهان
اسلام، 6؛ ديدهبان بيدار از علي ابو الحسني (منذر)؛ انديشه سبز، زندگي سرخ از همو،
خانه بر دامنه آتشفشان! از همو؛ پايداري تا پاي دار از همو. و سيري در حيات پر بار
علمي، معنوي، اجتماعي و سياسي شهيد حاج شيخ فضل الله نوري؛ شيخ فضل الله نوري و
مكتب تاريخ نگاري مشروطه از علي ابوالحسني؛ اختران فقاهت، ج1، ص421.
96. آيت الله مجاهد حاج آقا نور الله از رهبران مشروطهخواه اصفهان بود. در پي
اعلام نظام اجباري سربازگيري در آبان 1206 هـ ش مردم اصفهان با جلب پشتيباني آيت
الله حاج آقا نور الله، بر ضد اين قانون، شورش عمومي به راه انداختند. نامبرده با
چند تن از علما و طلاب راهي قم شد... .
درباره زندگاني سياسي و قيام عالم اصلاح طلب و سياستمدار برجسته آيت الله حاج آقا
نور الله نجفي اصفهاني عليه دولت مركزي در زمان رضاشاه به منابع زير مراجعه
فرماييد:
قيام آيت الله حاج آقا نورالله نجفي اصفهاني نوشته سيد اسدالله رسا، چاپ مؤسسه
مطالعات تاريخ معاصر ايران؛ انديشه سياسي و تاريخ نهضت بيدار گرانه حاج آقا نور
الله اصفهاني از دكتر موسي نجفي؛ فرازي از زندگاني سياسي حاج آقا نورالله اصفهاني
به روايت اسناد به كوشش عليرضا اسماعيلي؛ علما و رژيم رضا شاه از حميد بصيرت منش،
ص291 به بعد، چالشهاي روحانيت با رضا شاه؛ 177 علماي مجاهد 62؛ زندگينامه رجال و
مشاهير ايران، 1، ص198ـ202؛ حاج آقا نور الله اصفهاني ستاره اصفهان؛ تاريخ علمي و
اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير، 2، ص11ـ145.
97. دربارة قيام حاج آقا جمال اصفهاني نگريسته شود به: علماي مجاهد، ص60، تاريخ
علمي و اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير، ج3، ص68 و 84؛ زندگينامة رجال و مشاهير
ايران، 190 و191؛ انديشه سياسي و تاريخ نهضت بيدارگرانه حاج آقا نورالله اصفهاني،
صفحات 323، 326 و 330.
98. شرح حال آيت الله العظمي آقا ميرزا صادق آقا مجتهد تبريزي (ره) را در مجله نور
علم، دوره سوم شماره پنجم آوردهايم.نيز نك: احسن الوديعه، ج2، ص110؛ علماي
معاصرين، 153-158 و 113؛ رجال آذربايجان24، 65، 103؛ مؤلفين كتب چاپي،3، ص481، معجم
رجال الفكر و الادب في النجف، 5، كيهان انديشه، ش. اوش 16، بيان صادق از احمد دينا
نور و هادي هاشميان؛ نهضت روحانيون ايران، ج1، ص406، علماي مجاهد، 144؛ مفاخر
آذربايجان، ج1، ص276؛ دانشنامه جهان اسلام، 6، ص4230.
99. دربارة آيت الله مجاهد سيد حسن طباطبائي قمشهاي ملقب به مدرس، نمايندة
دورههاي سوم تا ششم (تهران، مجلس شوراي ملي كه در سال 1316 توسط عوامل رضاخان به
شهادت رسيد. نك: كتاب مدرس قهرمان آزادي، سيد حسن مدرس از عباس رمضاني؛ آراء،
انديشهها و فلسفه سياسي مدرس، تهران هنروران؛ زندگي سياسي شهيد مدرس از سيد صدر
الدين طاهري؛ شهيد مدرس ماه مجلس از غلامرضا گلي زواره؛ انديشه سياسي شهيد مدرس از
رضا عيسي نيا؛ مدرس و مجلس؛ نامهها و اسناد، مدرس شهيد نابغه ملي؛ مدرس، سي سال
شهادت از نادعلي همداني، علما و رژيم رضا شاه، 321؛ نهضت روحانيون ايران، ج1، ص371.
100. نك: قيام گوهرشاد از سينا واحد؛ قيام مسجد گوهرشاد به روايت اسناد، تدوين داود
قاسمپور.
101. آيت الله مجاهد حاج ميرزا محمد كفايي معروف به آقا زاده، فرزند آخوند خراساني
1356ـ1294 هـ ق)است. وي از سال 1310 ش به بعد يكي از مخالفان به رضا شاه مجزات
ميشد. و به دليل مخالفت با رژيم بازداشت و به يزد تبعيد شد... .درباره ايشان و
خدمات و فعاليتهايش نك: زندگينامه رجال و مشاهير ايران، ج1، ص44ـ47؛ ضميمه تاريخ
علماي خراسان، 248؛ قيام گوهرشاد، ثبت افول فرزانگان؛ گنجينه دانشمندان، 1، ص244،
7، ص93؛ اثر آفرينان، 1، ص50.
102. حاج آقا حسين قمي (1366) از بزرگان علما و مشاهير مراجع تقليد است كه بعداز
آيت الله سيد ابو الحسن اصفهاني به مرجعيت رسيد و در جريان كشف حجاب عليه رضا شاه
پهلوي قيام كرد و پس از واقعه مسجد گوهرشاد از تهران به عراق تبعيد شد. در سال 1362
ق جهت زيارت امام رضا عليهالسلام به مشهد ميآيد و پيشنهاداتي را به دولت جهت
اصلاح امور ارائه ميكند. نهضت روحانيون ايران، ج1، ص408؛ و چالشهاي روحانيت و رضا
شاه ص154؛ مجله نور علم، ش 1 دورة دوم مقاله نگارنده.
103. آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني فرزند سيد مصطفي(1264 ـ 1340) از علماي مبارزي
بود كه در 25 سالگي به درجه اجتهاد نايل آمد. مبارزات سياسي خود را از دوران جواني
در نهضت مشروطيت آغاز كرد و در عراق ادامه داد و در جريان انقلاب 1920 عراق محكوم
به اعدام شد. انگليسيها پس از 28 ماه كه او را زنداني كرده بودند، به ايران تبعيد
كردند و در ايران نيز با استبداد داخلي و استعمار خارجي مبارزه كرد. يكي از فرازهاي
مهم مبارزاتي ايشان جهاد و پيگرد مستمرش در نهضت ملي شدن صنعت نفت (29 اسفند 1329)
بود. معظم له در دهة 1320 و 1330 رهبر روحاني و سياسي شيعه محسوب ميشد و نماينده
تهران و رئيس دوره هفدهم شوراي ملي بود.
برخي از منابع شرح حال اين عالم سياستمدار ضد استعمار و مجاهد كه عمري را به مبارزه
و جهاد گذراند، عبارتند از: انقلاب اسلامي و ريشههاي آن، ص192: اثر آفرينان، 5،
ص9؛ نهضت روحانيون ايران، ج1، ص456؛ علماي مجاهد، ص370؛ آيت الله كاشاني رايت
استقلال؛ تاريخ و فرهنگ معاصر، س2 ش766؛ نقش علماي شيعه درروياروي با استعمار، 243،
244، 247؛ روحانيت و نهضت ملي شدن صنعت نفت؛ نقباء البشر، 1، ص292 ـ 293؛ آيت الله
كاشاني و نفت از حسين گل بيدي ؛ فصلي از زندگي پيشواي روحاني حضرت آيت الله كاشاني؛
روحاني مبارز آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني به روايت اسناد (2 جلد)؛ اختران فروزان
ري و طهران، 98 و 101ٰ؛ گنجينه دانشمندان، ج1، ص267 ـ 271، و ج6، ص247؛ گلزار
معاني، ص550 ـ 558؛ آيت الله كاشاني و سياست، مهرش السادات علوي؛ فرهنگ معين، ج6،
1522.
104. از جمله نك: سيناي فقاهت، ص253؛ مجموعه متون و اسناد روحانيت، ش66، ص118.
105. درباره جنايات و خيانت خاندان منفور پهلوي به منابع زير مراجعه فرماييد:
تاريخ نيم قرن جنايت از سرهنگ احمد ودّي، قسمتي از خيانت و جنايت او به وطنش، و
مجموعه با بيست ساله (1. دين ستيزي رژيم پهلوي2. خيانت رژيم پهلوي 3. غارتگري
شركتها و مؤسسات خارجي 4. محدود سازي مذهب و روحانيت و حوزههاي علميه 5. تلاش
براي عدم شكلگيري نظام جمهوري اسلامي 6. طرحهاي ضد ملي و ضد ايراني تعقيب شده از
سوي سازمانهاي اطلاعاتي بيگانه، علما و رژيم رضا شاه؛ مفاسد خاندان پهلوي از دكتر
شهلا بختياري، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي؛ چهارده سال رقابت ايدئولوژيك شيعه در
ايران، 1356 ـ 1343، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي ايران؛ شكنجه در رژيم شاه، سعيد
صدميپور، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي.
106. حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني در پيامي كه به مناسبت رحلت امام خميني صادر
كرد ايشان را چنين معرفي كرد: «شخصيتي دعوت حق را لبيك اجابت گفت كه با مجاهدت بزرگ
و فداكاريها و رهبريهاي قاطع و محكم خود، اسلام را در عالم معاصر زنده كرد و نداي
تكبير و توحيد را به گوش جهانيان رسانيد و مجد و عظمت مسلمانان را به آنان
بازگردانيد و فرياد كوبندهاش دلهاي مستكبران ابرقدرت را به لرزه در آورد... و با
اتكا به نصرت الهي و شجاعت ايماني، انقلاب اسلامي ايران را به وجود آورد... فقيهي
بزرگ و مرجع مسلم به جهان باقي شتافت كه در زهد و عبادت و شب زندهداري و خوف از
خدا و حقگويي و حقيقتطلبي، و صفات ممتازه ديگر از آيات الهي بود... »
شرح حال فقيه مبارز، رهبر انقلاب و زعيم دولت و حكومت پس از پيروزي انقلاب، امام
خميني عليه رضوان الباري ـ (1320 هـ ق ـ 1368 هـ . ش) را در مجله نور علم، دوره
سوم، ش7 آوردهايم علاقهمندان رجوع فرماييد. نيز نك: آينة دانشوران 185؛ سخنوران
نامي معاصر، 1، ص340؛ اثر آفرينان، 1، ص295؛ گنجينه دانشمندان،8، ص12؛ حوزه ش 94
ـ 95 ويژه صدمين سال تولد امام خميني.
107. از كلمات قصار رسول خدا صلي الله عليه و آله است. يعني برترين جهادها، سخن حق
و عدالتي است كه در نزد پيشواي ستمكاري گفته شود. [الكافي، ج5، ص60]
108. الكافي، ج2، ص163.