منزل سوّم : سير من الحقّ الى الخلق
اين منزل با بازگشت از مكّه و مدينه به وطن آغاز مىگردد و در اين منزل مسئوليت،
مشكلتر از منزل اوّل و دوّم است؛ زيرا در اين منزل وظيفه سالك، وظيفه پيامبران
الهى است چرا كه حاجيان سالك، اينك بايد به تبليغ رسالتهاى الهى در ميان ديگر
مردمان بپردازند و اين، عين وظيفه انبيا است؛ »اَلَّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ
اللَّهِ« در منزل اوّل و دوّم »خود سازى« بود و در اين] - »( پيامبران پيشين )
كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مىكردند« احزاب : 39[
منزل »ديگر سازى« است، و ديگر سازى گرچه متوقف بر خود سازى است امّا به اندازهاى
مشكل است كه پيامبر گرامى فرمود: »شَيَّبَتْنى سُورَةُ هُود لِمَكانِ قُولِه:
فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرْتَ وَ مَنْ مَعَكَ«؛ »سوره هود مرا پير كرد چرا كه در اين]
- الدر المنثور، ج 3، ص 320[
سوره آمده است تو و »يارانت« بايد استقامت كنيد.
خودسازى ( فَاسْتَقِمْ كَما اُمِرْتَ ) در سوره شورى نيز آمده است ولى] - شورى: 15[
آنچه ريش و محاسن پيامبر صلى الله وعليه وآله وسلم را سفيد گرد، ديگر سازى ( وَ
مَنْ مَعَكَ ) است.
حاجى سالك پس از بازگشت از مكّه و مدينه، بايد آنچه از آنجا به سوغات آورده است (
خودسازى ) عملاً به ديگران تزريق كند، گفتار و كردار و روش و منش او سرمشق براى
ديگران باشد و اين بهترين هديه او براى ديگران است. حاجى سالك بايد با اهتمامش به
فرائض دينى و بويژه نماز، آن هم در مسجد با جماعت، اهميت اين عبادت بزرگ را به
ديگران بفهماند، آن حاجى كه در وقت نماز غفلت از نماز دارد و مشغول امور دنيا است،
قطعاً از حجّ بهرهاى نبرده است و قرآن با وى به خطاب عتاب آميز، سخن مىگويد؛
»فَوَيْلٌ لِلْمُصَلّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلوتِهِمْ ساهُون«.
] - »پس واى بر نمازگزارانى كه نماز خود را به دست فراموشى مىسپارند« ماعون : 4 و
5[
و نيز آن حاجى كه پس از حجّ تارك خمس باشد، نه فقط حاجى نيست بلكه از نظر قرآن، هم
مشرك است و هم كافر؛ »فَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكينَ الَّذينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ
هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ« و همچنين بانوان حجّ گزارنده، پس از] - »واى بر
مشركان، همانها كه زكات را ادا نمىكنند و آخرت را منكرند« فصلت : 6 و 7[
بازگشت از حج، بايد در حجاب، اسوه و الگوى ديگران واقع گردند.
مرد و زن حاجى بايد اخلاق اسلامى را در خانه و در ميان مردم عملاً تبليغ كنند و عفو
و گذشت و ايثار و فداكارى، شعار آنها باشد و به ديگران روش »ديگرگرايى« را كه در
قرآن بدان سفارش اكيد شده است بياموزند؛ »لِيُنْفِقْ ذُوسَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ
مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلُيُنْفِقُ مِمَّا آتاهُ اللَّه« پس به راستى كه]
- »آنها كه امكانات وسيعى دارند بايد از امكانات وسيع خود انفاق كنند و آنها كه
تنگدستند از آنچه كه خدا به آنها داده انفاق نمايند« طلاق : 7[
اين منزل سوّم، بسيار مشكل است ولى پاداش آن نيز بهمان اندازه بالاست؛ »مَنْ
اَحْياها فَكَأَنّما اَحْيَى النَّاسَ جَميعاً« از اينرو، سالك پس از طى منزل اوّل]
- »و هر كس انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده
است« مائده : 32[
و دوّم، نكتهاى را كه بايد در منزل سوّم در نظر داشته باشد، آن است كه اينك حساب
وى در نزد خدا و اهل بيت عليهمالسلام و نيز ديگر مردمان، غير از حساب عموم مردم
است و با چشم ديگرى نگريسته مىشود.
حضرت آدم عليهالسلام ترك اولائى بيش نكرد ولى چون از خواص بود و چون آن ترك اولى
سزاوار روح مقدّس وى نبود، با خطاب عتاب آميزى؛ »اِهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ
عَدُوّ« از آن مقام عالى ( بهشت ) به اين مقام دانى ( دنيا )] - »همگى ( به زمين )
فرود آئيد در حالى كه بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود« بقره : 36[
سقوط كرد و نيز حضرت يوسف صدّيق عليهالسلام با آن مقام و منزلت، براى آن كه در
زندان متوسّل به غير از خدا شد، قريب ده سال زندان او ادامه يافت؛ »فَلَبِثَ فِى
السِّجْنِ بِضْعَ سِنين« پس اگر سالك حجّ گزارده به وسيله عمل ناروايش] - »چند سال
در زندان باقى ماند« يوسف : 42[
ابّهت حجّ را در ميان مردم بىرنگ يا كم رنگ كند، گناه او به اندازهاى بزرگ است كه
معلوم نيست موفّق به توبه شود.
قرآن در مورد چنين حاجى و زائرى مىفرمايد : او نظير كسى است كه همه مردم جهان را
كشته باشد! »مَنْ قَتَلَ نَفُساً بِغَيْرِ نَفْسٍ اَو فَسادٍ فِى الْاَرْضِ
فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً« اين است كه امير مؤمنان عليهالسلام حجّ را
»آزمونى] - »هر كس انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است
كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه
گويى همه مردم را زنده كرده است« مائده : 32[
بزرگ و امتحانى سخت و آزمايشى روشنگر و پاكسازى رسا و خالص كننده« مىشمارد.
] - 71 - نهج البلاغه، خطبه قاصعه. [
و از حضرت صادق عليهالسلام منقول است كه پس از برشمردن اسرار حجّ كه ما در ضمن
مطالب گذشته از آن استفاده جستيم، مىفرمايد : »وَ اسْتَقِمْ عَلى شُرُوطِ حَجِّكَ
هذا وَ وَفاءِ عَهْدِكَ الَّذى عاهَدْتَ بِهِ مَعَ رَبِّكَ وَ اَوجَبْتَهُ اِلى
يَومِ الْقيامَة« پس از حج گزاردن بر اسرار و مراتب و منازل آن كه در سفر] - مصباح
الشريعه، باب 22[
سلوكىات، به چنگ آوردهاى، و نيز بر وفاى عهدى كه در آن سفر روحانى و عرفانى با
خداى خود، برقرار كردهاى، استقامت پيشه كن و تا روز قيامت بر آنها پايدار باش.
«والسلام على عباداللَّه الصالحين»