1- ابـن ابـى الحديد مى نويسد: اين جمله به صورت ((خير من الصدق )) نيز روايت
شده و معنايش اين است كه : كارى نكن كه از آن پوزش بخواهى , هرچندعذرت درست و موجه
باشد, زيرا كارى را نـكـنـى بـهتر و آبرومندتر است از اين كه كارى را بكنى و سپس
پوزش بخواهى ولو صادق باشى ـ شرح نهج البلاغه , 19 / 241.
2- به حديث 12285 مراجعه و تامل شود.
3- آياتى كه در نفى ظلم و ستمگرى از خداست , بيش از چهل آيه است به اين آيات مراجعه
شود.
4- عزيز: نيرومند و چيره , بى همتا و عديل , پيروز شكست ناپذير, ارجمند (در مقابل
خوار و ذليل ) ـ مجمع البحرين .
5- صدوق ـ رضوان اللّه عليه ـ مى گويد: به گمانم او محمدبن نعمان باشد.
6- جـمـلـه ((خـدا پوست شما را مى كند)) استعاره است و مقصود اين است كه خداوند از
اموال و نـفـوس شـمـا مـى كـاهد و به مصائب و گرفتاريهاى بزرگ مبتلايتان مى سازد و
مانند شاخه هاى درخـتـى مـى شـويد كه از برگ و پوست برهنه شده اند و به شاخه هايى
برهنه و چوبهايى خشك و بى شاخ و برگ تبديل گشته اند ـ المجازات النبويه , 353/271.
7- عقيق : واديى است نزديك مدينه .
8- بـراى اطلاع از احاديثى كه در اين باره وارد شده است مراجعه كنيد به : بحار
الانوار, 77 / 141, 70 / 109, 69 / 274, 316, 72 / 57, 65.
9- بعضى شارحان عبارت ((وله جدكم )) را چنين معنا و شرح كرده اند: ((رابطه خود را
با او قطع كنيد)) ـ م .
10- به حديث 12856 مراجعه و دقت شود.
11- چنان كه ملاحظه مى شود متن حديث درهم و مبهم است و علت آن راوى يا ناسخ مى
باشد.
12- در نقلى آمده است : عزيزتر از تو در نقلى ديگر آمده است : نزد من گراميتر از تو
در نقلى آمده اسـت : هـيـچ آفـريـده اى نيافريده ام كه نزد من محبوبتر ازتو باشد در
نقلى ديگر آمده است : هيچ آفـريده اى نيافريده ام كه از تو نيكوتر, نسبت به من
فرمانبردارتر, از تو بلند پايه تر, از تو شريفتر و از تـو عزيزترباشد در نقلى آمده
است : پس , خداى جل و عز فرمود: تو را مخلوقى با عظمت آفريدم و برهمه آفريدگانم
برترى دادمت و در نقلى هم آمده است :آفريده اى با عظمت تر و فرمانبردارتر از تو
نيافريده ام .
13- نك : حق , باب 898, ((حق و باطل را از طريق شخصيت افراد نبايد شناخت )).
14- احتمالا مراد وكيع بن سلمة بن زهيربن اياد باشد ـ مجمع البحرين .
15- در المحجة البيضا, 1 / 26 از قول آن حضرت آمده است : ((ارزش هر كس به دانش اوست
)).
16- جوهرى مى گويد: هو يحسن الشى يعنى : او آن چيز را مى داند بحار, 1 / 166.
17- مـحـدث كسى است كه علوم و اخبار آسمانى به وسيله الهام با صداى فرشته به او مى
رسد اما شـخـص فـرشـتـه را نـمـى بيند و مفهم (تفهيم شده ) كسى است كه از طريق رسول
خدا(ص ) و ائمه (ع )تفسير و تاويل قرآن به او فهمانيده شده باشد ـ م .
18- مـعـنايى كه از اين حديث به دست داديم بر اساس شرح مولى محمد صالح مازندرانى
است بر اصول كافى ولى يكى دو معناى ديگر نيز احتمال داده مى شود كه بر اهل فضل
پوشيده نيست ـ م .
19- در معناى اين حديث چند وجه ذكر شده است رجوع كنيد به لسان العرب , ماده ((سمع
)) ـ م .
20- در مـتـن حـديـث , برنس آمده است و به معناى كلاهى بلند كه ناسكان در صدر اسلام
بر سر مى نهاده اند , كلاه بركى است ـ م .
21- انتظار داريد كه در دنيا كار نكنيد و در آخرت مزد و پاداش گيريد؟
ـ م .
22- دربـاره ايـن سـه جـمله شارحان و مترجمان اصول كافى توضيحاتى داده اند كه علاقه
مندان مـى تـوانـنـد بـه اصـول كافى , جلد اول , باب صفة العلم و فضله و فضل
العلما, حديث شماره يك , مراجعه كنند ـ م .