1- روزهاى سيزده , چهارده و پانزده هر ماه را ايام البيض گويند ـ م .
2- در معناى اين عبارت دو احتمال داده شده است : 1 ـ منافقانه از مؤمن پيروى كند.
3- اراك يـا چـوج يـا درخت مسواك , درختچه اى است از تيره اراكيها كه از شاخه هاى
آن مسواك تهيه مى شود ـ م .
4- عمالقه يا عماليق نامشان در عهد عتيق بارها آمده است .
عون آنان را شكست داد و داود نيز, و سرانجام نابود شدند.
سينا بوده است ـ م (به نقل از ترجمه نهج البلاغه دكتر شهيدى ).
5- ((اصحاب الرس )) كه نامشان در سوره هاى ((فرقان )) و ((ق )) آمده است , قومى
بودند از ثمود كه در كنار چاهى به نام رس مى زيستند و پيامبر خود را هلاك كردند.
بودند.
6- چون اظهار ايمان و اسلام مى كنند از كشتن آنها صرف نظر مى كنيم ـ م .
7- در متن حديث ((القاذورة من الرجال )) آمده است كه به معناى مردهاى پليد و بد
اخلاق , كسى كـه از شـدت بـد اخـلاقـى بـا مـردم نـمـى آمـيزد, كسى كه غذاى ديگران
را نجس مى داند و از آن نمى خورد, است .
8- ((جمل )) در لغت هم شتر و هم طناب كشتى .
9- الرجلة من النسا: زنى كه خود را در هيات مردان درآورد.
10- اين جمله از قرآن نيست و ظاهرا اشتباهى از راوى است .
11- ((جرد)) جمع ((اجرد)) به معناى كسى است كه فقط قسمتهايى از بدنش مانند خط سينه
تا ناف و ساقهاى دست و پايش مو داشته باشد , مرد كم مو ـ م .
12- ((مـرد)) جمع ((امرد)) به معناى جوانى است كه تازه سبيلش دميده و صورتش هنوز مو
در نياورده است ـ م .
13- مراد رجال يا مردانى است كه در آيه شريفه پيشگفته از آنان ياد شده است ـ م .
14- ايـن حـديـث با اندك تفاوت لفظى در تنبيه الخواطر: 2 / 197 آمده و در ادامه آن
آمده است : عـرض كرد: اى پيامبر خدا! من پدر و مادرى پير دارم و مى گويند به من
دلبسته اند و ميل ندارند من به جهاد روم .
15- يعنى جهادى كامل و سخت .
الثقلين : 4 / 22 از مجمع البيان .
16- اشـاره اسـت بـه بـعضى از منافقان كه مى گفتند اگر به جنگ با روميان بياييم
ممكن است فريفته زنانشان شويم و به گناه افتيم پس ما را رخصت ده تا به جنگ نياييم ـ
م .
17- فراموشى از راوى , يعنى عمرو بن عكرمه , است .
18- كنايه از اين كه هر كس نرمخو و مهربان باشد دوستانش زياد شوند.
19- در متن حديث تعبيرهاى ((مائلات )) و ((مميلات )) ذكر شده است .
روسرى و مقنعه خود را كج و تا نيمه بر سر مى نهند, يا: با آرايش و زيور بيرون مى
آيند و خود را به نـمـايـش مى گذارند, مميلات : زنانى كه به ديگر زنان ياد مى دهند
مانند آنها رفتار كنند(در بى حجابى ), يا: با تبختر و كرشمه راه مى روند.
گونه آرايش مى كنند (زنان آرايشگر) ـ م .