2- تفصيل وسائل
الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعة ، محمدبن حسن حر عاملى (م 1104)
محمدبن حسن بن على معروف به شيخ حر عاملى كه نسب وى با 36 واسطه به حربن
يزيد رياحى مى رسد، در سال 1033 در قريه مشغر از قراء جبل عامل لبنان چشم به جهان
گشود و در سال 1104 هجرى در 71 سالگى چشم از جهان فروبست و در مشهد الرضا (عليه
السلام ) مدفون شد.(223)
خاندان شيخ ، از جمله عالمان و فقيهان شيعه در جبل عامل بوده اند، از جمله ، پدر،
عمو، و جد مادرى ، چنان كه صاحب معالم ، شيخ زين الدين محمدبن حسن عموى او بود. از
اين رو شيخ بيشترين دانش خود را از اطرافيان خود فراگرفت . شيخ هنگام مسافرت به
اصفهان ، از علامه مجلسى اجازه روايى گرفت ، چنان كه علامه مجلسى نيز متقابلا چنين
اجازه اى را از شيخ حر دريافت كرد.(224)
شيخ چهل سال در وطن خود اقامت داشت ،آنگاه به منظور زيارت مراقد شريف ائمه (عليه
السلام ) به عراق و از آنجا در سال 1703 هجرى به مشهد مقدس مسافرت كرد.(225)
و چنان كه خود تصريح كرده ، علاقمند شد تا در مشهد رحل اقامت افكند، كه تا پايان
عمر در اين شهر مشغول تاءليف و تدريس بود و شمارى از عالمان شيعى از محضر او كسب
دانش كردند. او بزودى به عنوان قاضى القضاة و شيخ الاسلام اين ديار معرفى شد.(226)
شيخ حر عاملى داراى 24 جلد كتاب است ،(227)
كه مهم ترين آنها افزون بر ((وسائل الشيعه ))
عبارتند از:
1.الجواهر السنيه فى الاحاديث القدسيه ؛
2. اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات در 7 جلد؛
3. الفوائد الطوسيه .
وسائل الشيعه كتاب روايى است كه در آن روايات فقهى برگرفته از كتب اربعه و 70 كتاب
ديگر آمده است .(228)
اين كتاب داراى يك مقدمه در 31 باب و 51 كتاب بر اساس كتب فقهى و در مجموع داراى
35850 روايت است .(229)
او اين كتاب را طى 18 يا 20 سال گرد آورد(230)
و پايان تاءليف آن سال 1082 هجرى بوده است . او حداقل سه بار تمام كتاب را مورد
مطالعه قرار داد.(231)
اين كتاب در چاپ سال هاى اخير در 20 جلد و با حواشى آية الله ربانى تا جلد 15 و
حواشى مرحوم رازى در ساير مجلدها چاپ و منتشر شده است .
شيخ حر عاملى وجود تطويل و تاءويل هاى دور از واقع در كتاب هاى پيشين ، پراكندگى
روايات ، ناسازگارى روايات با عنوان باب هاى فقهى و فقدان بسيارى از روايات مرتبط
با مسائل شرعى را انگيزه خود براى تدوين وسائل معرفى كرد.(232)
او تصريح مى كند كه روايات كتابش را از كتاب هاى مشهورى نقل كرده كه مورد اعتنا و
عمل شيعه است .(233)
مراجعه به كتاب وسائل نشان مى دهد كه مؤ لف خواسته است تا با گردآورى تمام روايات
مرتبط با ابواب فقهى ، كار استنباط و اجتهاد را تسهيل كند. از نظر او بدون تدوين
اين كتاب فقيه ناچار است ، به روايات مرتبط در ابواب مختلف و پراكنده كتب اربعه
مراجعه كند، تازه پس از اين مراجعه او به بخشى از روايات دست مى يابد، كه تنها در
اين كتب منعكس شده و از روايات ده ها منبع ديگر اطلاع نمى يابد.
كتاب وسائل بخاطر حسن ترتيب و تبويب از آغاز تا كنون مورد توجه و استفاده مجتهدان
شيعه بوده است .(234)
3. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ،
ميرزا حسين نورى (م 1320)
ميرزا حسين بن ميرزا محمد تقى نورى طبرسى در سال 1254 هجرى در روستاى يالو
از قراى شهرستان نور مازندران چشم به جهان گشود. پس از از دست دادن پدر در سن هشت
سالگى ، بخشى از تحصيل خود را در وطن نزد مولى محمد على محلاتى و در تهران نزد شيخ
عبدالرحيم بروجردى دنبال كرد، آنگاه در سال 1273 در سن 19 سالگى براى ادامه تحصيل
به نجف رفت و نزد اساتيد بنامى ؛ هم چون شيخ عبدالحسين تهرانى معروف به شيخ
العراقين ، شيخ مرتضى انصارى ، سيد مجدد شيرازى و... دانش آموخت .
ميرزا حسين نورى در اثر رويكرد به دانش حدث و غور در روايات اهل بيت (عليه السلام )
به محدث نورى اشتهار يافت .(235)
او شاگرد بر جسته اى ؛ هم چون شيخ عباس قمى و شيخ آغا بزرگ تهرانى را تربيت كرد.
شيخ آغا بزرگ در آغاز مستدرك از مقام علمى و معنوى استاد خود با كمال تعظيم و
احترام ياد مى كند و زهد، عبادت ، پشتكار، كثرت مطالعات دينى ، بويژه حديثى و نظم
استاد خود را مى ستايد.(236)
محدث نورى آثار مهمى از خود بر جاى گذاشته است كه كتاب هاى دارالسلام ، نفس الرحمن
، معالم العبر، جنة الماءوى و... از جمله آثار علمى اوست .(237)
شاگرد مبرز محدث نورى ؛ يعنى شيخ عباس قمى در تمجيد از استاد خود چنين مى گويد:
((بهترين فن علوم او علم حديث ، شناخت رجال و احاطه بر اقوال
و اطلاع از دقايق آيات و نكات اخبار بود، به طورى كه عقل ها حيران مى ماند. سبحان
الله از كثرت اطلاع و دامنه آگاهى و تبحرش در علوم ، اخبار، سنن و آثار...)).(238)
محدث نورى سرانجام در سال 1320 حجرى در سن 66 سالگى دار فانى را وداع گفت و در نجف
اشرف مدفون شد.(239)
كتاب مستدرك الوسائل چنان كه از عنوان آن پيداست ، كتابى است روايى كه مؤ لف شمار
زيادى از روايات را كه در وسائل الشيعه انعكاس نيافته ، در آن تدارك كرده است .
كتاب مستدرك در بر گيرنده 5421 باب و 23514 روايت است .(240)
محدث نورى در سال 1319 هجرى تاءليف اين كتاب را به پايان رساند.(241)
از جمله امتيازات اين كتاب بخش خاتمه آن است كه مؤ لف به بررسى ده فائده در آن
پرداخته است .(242)
در فائده نخست مهم ترين منابع مستدرك ؛ در فائده دوم شرح حال كتب و مولفان آنها
شامل 65 كتاب ؛ در فائده سوم طرق محدث نورى به صاحبان كتب پيشين و در ساير فوائد
مباحثى پيرامون كتاب كافى ، مشيخه من لايحضر، كتاب تهذيب و... آورده است . مهم ترين
بخش از اين فوائد، فائده دوم است كه در آن مباحث مهم و مقيدى در زمينه كتابشناسى
كتب مورد اشاره آورده است . مستدرك بر اساس تنظيم ابواب فقهى در وسائل فراهم آمده و
بسان آن تنها معطوف به روايات فقهى است .
اين كتاب نخستين بار در سه جلد رحلى منتشر شد، آنگاه به همت مؤ سسه آل البيت در 24
جلد انتشار يافت كه 18 جلد آن مباحث اصلى و شش جلد آن خاتمه مستدرك است .
4.جامع احاديث الشيعه ، آية الله
بروجردى (م 1380)
آية الله بروجردى (م 1380) از بزرگ ترين مراجع شيعه در دوران معاصر است ، كه
در دوران زعامت دينى خود خدمات شايان توجهى به جامعه و فرهنگ شيعى ارائه نمود. حوزه
علميه شيعه با حضور و احاطه علمى او به دانش فقه ، رجال ، حديث و... حيات و پويايى
تازه اى يافت و بسيارى از مراجع كنونى و عالمان حوزه از محضر او دانش آموختند.(243)
آية الله بروجردى در طرح مباحث فقهى از شيوه اى خاص و نوين بهره جست . ايشان معتقد
بود كه استنباط احكام شرعى ، توجه به تاريخ فقه ، ديدگاه هاى فقهى ساير مذاهب
اسلامى ، آگاهى از تمام منابع روايى و تاريخى و سيره و... افزون بر دانش هاى شناخته
شده براى استنباط را مى طلبد و از آنجا كه به رغم اعتماد فقيهان به كتاب وسائل
الشيعه اين كتاب از نگاه ايشان با كاستى هايى روبرو است ، تدوين كتابى جامع و
گسترده كه در بر گيرنده تمام روايات مورد نياز فقها، بدون تقطيع باشد را آغاز كرد.
بدين جهت با طرح انديشه خود به شاگردان ، گروهى از آنان با راهنمايى ايشان كار
تاءليف چنين كتابى كه بعدها نام ((جامع احاديث الشيعه
)) را به خود گرفت ، آغاز كردند، كه تا زمان حيات آية الله
بروجردى يك جلد از اين كتاب منتشر شد.
پس از رحلت مؤ لف و پراكنده شدن اعضاى گروه كار تدوين آن توسط يكى از شاگردان ايشان
(حاج شيخ اسماعيل معزى ملايرى ) دنبال شده و تا كنون 26 جلد از اين كتاب منتشر شده
است .
امتيازات و ويژگى هاى جامع احاديث الشيعه
در مقدمه اين كتاب به تفصيل 23 ويژگى براى اين كتاب بر شمرده شده كه به بخشى از
آنها اشاره مى كنيم :
الف . در هر باب آيات الاءحكام مربوط به آن باب ذكر شده است .
ب . بر خلاف روش صاحب وسائل ، متون روايات بدون تقطيع انعكاس يافته ، مگر در
مواردى خاص و مشخص كه تقطيع به معنا و مدلول روايت صدمه اى وارد نسازد.
ج . ضمن دقت در ذكر صحيح واژه ها و عبارت هاى روايات بر اساس منابع اصلى ، به
اختلاف نسخه ها نيز اشاره شده است .
د. در كنار ذكر روايات متعارض ، به راه هاى جمع و تاءويل ميان آنها پرداخته شده است
.
ه. روايات سنن ، آداب ، اخلاق ، دعاها و اذكار، از احكام جدا و به صورت مستقل
انعكاس يافته است .
و. احاديث هر باب با رعايت نظمى مشخص انعكاس يافته اند؛ به اين معنا كه نخست روايات
مطابق با فتوا آمده ، سپس به ترتيب روايات معارض ، يا مخالف مدلولى آمده است .
ز. در موارد نياز، مرجع ضمير در روايات مشخص شده و معانى واژه هاى دشوار ارائه شده
است .(244)
كتاب جامع احاديث الشيعه از جايگاه ويژه اى نزد آية الله بروجردى برخوردار بود و
ايشان به تكميل اين كار اهتمام ويژه اى داشته و در آخرين لحظات عمر خود تدوين اين
كتاب را بهترين سرمايه عمر خود مى دانست .
اهم منابع حديثى در دوره تنظيم
1. الوافى فى جمع الاحاديث الكتب الاربعة القديمة ، ملامحسن
فيض كاشانى (م 1091)
محمدبن مرتضى بن محمود معروف به فيض كاشانى در سال 1007 هجرى در كاشان و در
ميان خاندانى علمى تولد يافت . فيض نزد اساتيد بزرگى چون پدر، سيد ماجد بحرانى (م
1028)، صدر الدين شيرازى (م 1050)، مير محمد باقر داماد (م 1041)، بهاءالدين عاملى
معروف به شيخ بهايى (م 1030)، مولى خليل قزوينى (م 1089)، محمد صالح مازندرانى (م
1081)، و... فقه ، حديث ، فلسفه ، عرفان را آموخت .(245)
بهره مندى از دانش اساتيد نامورى ؛ هم چون صدر المتاءلهين و مير داماد در فلسفه و
عرفان ، سيد ماجد بحرانى ، شيخ بهايى در فقه و عرفان و حديث ، مولى خليل قزوينى و
محمد صالح مازندرانى در حديث به او انديشه اى جامع نگر بخشيد. گسترده آثارى كه
مرحوم فيض به رشته تحرير در آورده نشان گر اين جامعيت است . او داراى 144 كتاب است
كه اهم آنها در فقه ((مفاتيح الشرائع ))،
در تفسير ((تفسير صافى ))، در حديث
((الوافى ))، در اخلاق
((المحجة البيضاء)) است .(246)
از جمله شاگردان بر جسته فيض ، علامه محمد باقر مجلسى ، سيد نعمة الله جزائرى و
قاضى سعيد قمى هستند. فيض سرانجام در سال 1091 وفات يافت و در كاشان مدفون شد.(247)
وافى نخستين و جامع ترين كتابى است كه تمام روايات كتب اربعه را با حذف مكررات و با
چينش جديد و شرح و تبيين روايات آورده است . وافى داراى يك مقدمه ، 14 كتاب ، يك
خاتمه و 273 باب است ، بنابر محاسبه شيخ آغا بزرگ تهرانى در وافى حدود 50000 روايت
آمده كه احتمالا با احتساب رواياتى است كه در شرح روايات كتب اربعه آمده است .(248)
مؤ لف انگيزه خود را از تدوين اين كتاب كافى نبودن هر يك از كتب اربعه بخاطر عدم
ياد كرد روايات مورد نياز، دشوارى مراجعه به آنها بخاطر پراكندگى ابواب و عنوان ها
و وجود مكررات در آنها دانسته است .(249)
اين كتاب در 23 جلد چاپ شده است . دانستنى است كه وافى توسط خود مولف تلخيص شده و
با عنوان ((الشافى المنتخب من الوافى ))(250)
انتشار يافت .
امتيازات و ويژگى هاى وافى
1. سامان دادن كتب اربعه ، وافى با حذف روايات تكرارى كتب اربعه و تنظيم روايات بر
اساس ساختارى جديد، سامان مناسبى به كتب اربعه بخشيده است . به گونه اى كه مراجه به
وافى ما را از مراجعه به كتب اربعه بى نياز مى كند.
2. شرح و تبيين روايات ، به رغم آن كه در جوامع روايى شرح و تفسير روايات چندان
متداول نبوده است ، اما مرحوم فيض با انجام چنين كارى در وافى ، ضمن رفع ابهام و
مشكلات در راه فهم روايات ، خود شيوه تعامل با روايات را به دست داده است .
3. ذكر كامل اسناد و متون روايات ، وافى با ارائه اسناد كامل روايات ضمن جبران
كاستى من لايحضر و تهذيبين كه با مشيخه مشكل حذف اسناد را حل كرده اند، به عكس
وسائل روايات را بدون تقطيع ذكر كرده تا قرائن داخلى ، بويژه سياق به كمك فهم حديث
آيد.
2. منتقى الجمان فى الاءحاديث الصحاح
و الحسان ، جمال الدين حسن بن زين الدين (م 1011)
جمال الدين اءبو منصور حسن بن زين الدين فرزند شهيد ثانى در سال 959 هجرى
محله جُبع از قراى جبل آمل لبنان تولد يافت و در سال 1011 هجرى در موطن خود چشم از
جهان فروبست .(251)
از آغاز خرد سالى نزد پدر عالم و فقيه اش دانش آموخت و پس از شهادت پدر و استمرار
تحصيل در وطن ، به همراه دوست صميمى اش صاحب مدارك به نجف آمد و در سايه پشتكار
علمى به مدارج بلند علمى در زمينه هاى مختلف ؛ هم چون فقه ، حديث ، رجال ، اصول
و... نائل آمد.(252)
او نزد حسين بن عبدالصمد پدر شيخ بهايى ، مقدس اردبيلى ، شيخ عبد الله يزدى و...
تحصيل كرد و خود شاگردانى ؛ هم چون نجيب الدين على بن محمدبن مكى عاملى و شيخ عبد
السلام بن محمد حر را تربيت نمود.(253)
فرزند شهيد ثانى داراى 12 اثر است كه كتاب معالم الدين و ملاذ المجتهدين كه در حوزه
هاى علميه به عنوان كتاب اصولى مورد مطالعه قرار مى گيرد از جمله اين آثار است .(254)
شيخ حر او را اعرف اهل زمان خود به فقه ، حديث و رجال دانسته و او را بخاطر
برخوردارى از جايگاه علمى و اخلاقى بلند ستوده است .(255)
او در كتاب منتقى الجمان كه از جمله آثار ماندگار حديثى شيعه است ، احاديث فقهى كتب
اربعه را گردآورده و آنها را از نظر سند به دسته صحيح و حسن تقسيم كرده - چنان كه
از نام كتاب هويداست - آنگاه به بررسى دلالى آنها پرداخته است .
از مقدمه مؤ لف بر كتاب پيداست كه دغدغه فرزند شهيد ثانى افزون بر راهيافت تصحيف و
تغيير در متون روايات ، نامشخص بودن صحت و سقم آنها بوده است .(256)
بدين خاطر او مى كوشد در كتاب خود ميان روايات ، صحيح و غير صحيح تمييز قائل شود.
از مزاياى اين كتاب فوائد دوازده گانه هاى است كه مؤ لف در آغاز كتاب در زمينه علوم
حديث ، هم چون تقسيم چهارگانه روايات ، تفاوت شيوه صاحبان كتب اربعه ، طرق شيخ و...
آورده است .
اين كتاب تا پايان كتاب حج ادامه يافته و متاءسفانه ناتمام مانده است . چاپ نخست
كتاب در يك جلد و چاپ اخير آن در سه جلد انجام يافته است .
دوره پنجم : دوره ركود دانش هاى حديثى
شيعه
چنان كه تاريخ حديث شيعه نشان مى دهد، پويايى و تلاش گسترده و همه جانبه
براى ضبط، نگارش و تدوين احاديث از دوران ائمه (عليه السلام )، بويژه عصر صادقين
(عليه السلام ) تا دوران غيبت صغرا ادامه داشته ، تا آن كه كار تدوين كتب اربعه شكل
مى گيرد، اما با رحلت شيخ طوسى در سال 460 هجرى و پايان اين دوره فضايى سرد و خاموش
بر حوزه هاى علميه و محافل علمى شيعه حاكم مى شود و كار چندان مهم و قابل ذكرى در
زمينه دانش حديث و روايات انجام نمى گيرد. و غم انگيزتر آن كه اين دوران ركود تا
سده دهم هجرى ادامه مى يابد و اين در حالى است كه فقه ، يا كلام شيعى با چنين دوران
ركود روبرو نبوده است .
به نظر مى رسد غلبه فقه و اجتهاد در اين دوران كه بر خاسته از مكتب فقهى شيخ مفيد،
سيد مرتضى و شيخ طوسى است و تكيه كمتر بر روايات از عوامل مهم اين ركود بوده است .
در سده يازدهم و دوازدهم تا ظهور محمدون ثلاث دوم ؛ يعنى محمدبن مرتضى فيض كاشانى ،
(م 1091) محمدبن حسن حر عاملى (م 1104) و علامه محمد باقر مجلسى (م 257) حديث با
پويايى و حيات دوباره و مجددى روبرو مى شود. و چنان كه بيان شد عموم آثار حديثى در
زمينه هاى تكميل ، تبيين و تنظيم حديث در اين دوره و توسط همين بزرگان فراهم شد.
بدون ترديد احياء نهضت اخبارى گرى ، كه پس از شيخ صدوق با افول دراز مدتى روبرو شد
و در سده يازده جانى دوباره پيدا كرد، در حيات دوباره حديث در فرهنگ شيعى بسيار مؤ
ثر بوده است .
نيك مى دانيم كه فيض كاشانى ، شيخ حر عاملى و علامه مجلسى اول و دوم از پرچمداران و
مدافعان مكتب فكرى اخباريان اند، البته اين سه شخصيت علمى به عكس برخى از اخباريون
افراطى داراى افكار معتدلى در رويكرد به احاديث بودند.
آنان با نگريستن در دوران پيش از خود و نيز دوران معاصر خويش دريافتند كه در حوزه
كلام و فقه شيعه دو مكتب فكرى حاكم است . كلام شيعه به شدت از فلسفه مشاء ارسطويى ،
يا اشراق افلاطونى تاثر پذيرفته و كمتر از مايه هاى قرآنى و روايى بهره دارد. درست
به همين خاطر است كه علامه مجلسى يكى از انگيزه هاى خود براى تدوين دائرة المعارف
شيعه ؛ يعنى بحار الاءنوار را رويكرد عالمان و محافل علمى و به مباحث فلسفى معرفى
مى كند(257)
و فقه شيعه نيز از نگاه اخباريون به جاى تكيه بر آيات ، به ويژه روايات بيشتر به
كنكاش هاى عقل و اجتهادهاى ظنى متكى شده است . باز درست به همين خاطر است كه مرحوم
فيض در مقدمه وافى به شدت به نهضت اصولى گرى و اعراض آنان از روايات مى تازد.(258)
و مرحوم شيخ حر عاملى در پايان وسائل الشيعه از مبانى فكرى اخباريون دفاع مى كند.
با رحلت علامه مجلسى كنكاش هاى حديثى بار ديگر دچار افول و ركود مى شود و آثار قابل
توجهى ارائه نمى گردد. از جمله عوامل ركود بازار حديث را مى توان پايان پذيرفتن
دوران حيات اخباريون با ظهور وحيد بهبهانى (م 1280) دانست .
مرحوم وحيد بهبهانى در عرصه مبارزه خود با اخباريون را آغاز كرد كه مكتب اخبارى گرى
تمام محافل علمى و حوزه هاى شيعى را در اختيار داشت ، حتى گفته اند در اين دوران
اگر كسى كتاب فقهى در دست داشت آن را ميان دستمالى پنهان مى كرد.(259)
با غلبه او بر اخباريان و حاكميت على الاطلاق مجتهدان بر حوزه ها، نهضت اخباريون
بارى ديگر دچار افول شد. هر چند با آمدن ميرزا حسين نورى (1320) و شاگردان ايشان
محدث قمى و علامه مامقانى (م 1351) و علامه شوشترى و آية الله بروجردى و آية الله
خويى ، بازار حديث بار ديگر رونق گرفت و آثار روايى و رجالى خوبى ارائه شد.
دوره ششم : دوره شكوفايى دانش هاى
حديثى
پس از دوران ركود دانش هاى حديثى كه در تاريخ اهل سنت در سده هاى دهم تا
چهاردهم و در تاريخ حديث شيعه از سده پنجم تا سده دهم و نيز در سده دوازدهم و
سيزدهم اتفاق افتاد، از سده چهاردهم تا دوران كنونى ، رويكردى كاملا جديد و پويا به
حديث و دانش هاى آن و نيز نقد و بررسى كليه آثار حديثى بر جاى مانده از گذشتگان
ظهور كرده است .
محورهاى اساسى دوره شكوفايى دانش هاى
حديثى
محورهاى اساسى اين رويكرد نوين را در بندهاى ذيل مى توان خلاصه كرد:
1. بررسى عميق و نقادانه تاريخ حديث
موضوع ممانعت از كتابت و تدوين حديث ، انگيزه ها و سودها، يا زيان هاى آن
براى محدثان پيشين اهل سنت امرى متروك و تمام شده تلقى شد و كمتر در كتاب ها طرح
گرديد، اما در دوران متاءخراين پرسش كه براستى ممانعت چه انگيزه هايى داشته و چه
پيامدهايى را به دنبال آورده مورد بحث و بررسى عميق تر قرار گرفت . برخى از حديث
پژوهان معاصر اهل سنت پذيرفته اند كه ممانعت از كتابت و تدوين حديث زيان هايى ؛ هم
چون گسترش دامنه وضع و جعل در روايات را به همراه داشته است .(260)
از سوى ديگر حديث و دانش هاى حديثى در برخى از شهرها؛ هم چون بغداد، نيشابور، رى ،
كوفه ، بصره ، مكه ، مدينه و... از رونق و شكوفايى بيشتر و كامل ترى برخوردار بود،
به گونه اى كه غالب تحقيقات حديثى در اين شهرها انجام مى گرفت و بسيارى از طالبان
فراگيرى حديث به اين شهرها كوچ مى كردند.
از سوى ديگر نوعى خاص از نگرش هاى حديثى بخاطر حضور فرهيختگان و حديث شناسان خاص بر
اين شهرها حاكم بود، نظير نگرش نقل گرايى در مدينه و عقل گرايى در كوفه . بدين
ترتيب حوزه هاى و مكاتب حديثى عملا در تاريخ حديث شكل گرفت .
2. محدود شدن حوزه مطالعات حديثى
در ادوار اوليه و مبانى تاريخ حديث به آثارى ؛ هم چون مقدمه ابن صلاح و
مقباس الهدايه مامقانى بر مى خوريم كه بيشتر مباحث علوم حديث در آنها مورد بحث و
بررسى قرار گرفته است . بيشترآثار حديثى پيش از دوران معاصر چنين است ، اما در
دوران معاصر همسو با روند تحقيق در ساير عرصه هاى علمى ، مباحث حديثى به صورت جزئى
و محدود و در چارچوب موضوعى خاص ، دنبال شده است . مباحثى از قبيل علل الحديث ،
ناسخ و منسوخ در حديث ، اسباب صدور حديث و... از جمله مباحثى است كه آثار مستقلى در
بررسى آنها ارائه شده است .