(1) -
طبرسى، الاحتجاج، ج 1، ص 68
(2) -
محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 21، ص 390 به نقل از
فروع كافى، ج 1، ص 233
(3) -
همان، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(4) -
فروع كافى، ج 1، ص 223
(5) -
الاحتجاج، ج 1، ص 68
(6) -
بحارالانوار، ج 21، ص 39 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
233
(14
(7) -
سيره ابن هشام، ج 4، ص 248
(8) -
همان، ج 21، ص 390 و 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
233 و 234
(9) -
الاحتجاج، ج 1، ص 68
(10) -
بحارالانوار، ج21، ص399 بهنقلاز فروعكافى، ج1، ص
233
(11) -
همان، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(12) -
همان، ج 21، ص 399 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 235
(13) -
همان، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(14) -
يعنى پنبهاى را در پارچهاى بپيچ و در محل قرار بده
تا از خونريزى جلوگيرى كند.
(15) -
صحيح مسلم، ج 4، ص 36 / شيخ طوسى خلاصه خبر را در
امالى خود، حديث 895، آورده است.
(16) -
بحارالانوار، ج21،ص379بهنقلاز فروع كافى، ج 1، ص 277
(17) -
همان، ج 21، ص 379 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 289
(18) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1089 -
1090 و در اعلام الورى آمده
است آن حضرت به خاطر زايمان اسماء بنت عميس آن شب را در آنجا توقف كرد.
(19) -
بحارالانوار، ج 21، ص 390 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
233،234و245. و آن حضرت در سفر نمازجمعه را برگزار نكرد.
(20) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1089 و در آن آمده است: آن حضرت
بين مكه و مدينه نمازها را دو ركعتى به جاى مىآورد در حالى كه در امنيت بود و خوفى
در كار نبود.
(21) -
بحارالانوار، ج 21، ص 390، به نقل از فروع كافى، ج 1،
ص 233 مطلب به همين صورت آمده ولى آنچه در حديث و فقه معروف مىباشد اين است كه آن
حضرت صلىاللهعليهوآله حجّ قِران به جاى آورد،چنانكهدرالروضةالبهيه، ج1،
ص174،چاپقاهرهآمدهاست.
(22) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1090) 1091 به نقل از امّ سلمه
و ابن عباس و ناجية.
(23) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1090) 1091 به نقل از امّ سلمه
و ابن عباس و ناجية.
(24) -
بحارالانوار،ج21،ص396بهنقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(25) -
همان، ج 21، ص 401 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 259 و
در مغازى واقدى، ج 2، ص 1090 آمده است كه آن حضرت در إزار ورداى صحارى محرم شد.
(26) -
بحارالانوار،ج21،ص390بهنقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(27) -
همان، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(28) -
شيخ مفيد، ارشاد، ج 1، ص 173
(29) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1092) 1097
(30) -
ارشاد، ج 1، ص 172
(31) -
سيره ابن اسحاق، ج 4، ص 248
(32) -
بحارالانوار، ج 21، ص 39 به نقل از: فروع كافى، ج 1، ص
233 / بحارالانوار، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 / بحارالانوار، ج
21، ص 389 به نقل از سرائر ابن محبوب.
(33) -
بحارالانوار، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
234 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1097 و آن حضرت فرمود: پروردگارا، بر شرافت و عظمت و
كرامت و مهابت و نيكى اين خانه بيفزا.
(34) -
بحارالانوار، ج 21، ص 402 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
283/ مغازىواقدى،ج2، ص 1098 و فرمود: بسم الله و الله اكبر.
(35) -
همان، ج 21، ص 390 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 223 /
همان، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 / همان به نقل از فروع كافى، ج
1، ص 234
(36) -
بحارالانوار، ج 21، ص 404 اين چيزى است كه در صحيح
مسلم، ج 4، ص 36 از امام صادق از امام باقر عليهالسلام روايت شدهاست.
(37) -
همان، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 و
284 و مغازى واقدى، ج 2، ص 1098
(38) -
همان، ج 21، ص 404 و اين همان چيزى است كه در صحيح
مسلم، ج 4، ص 36 و مغازى واقدى، ج 2، ص 1099 آمده است.
(39) -
همان،، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(40) -
واقدى مىنويسد: اين حُلّهها، خمس غنائم بوده است و
مفيدى مىنويسد: اينها جزيه نصاراى نجران بوده است.
(41) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1080
(42) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1080
(43) -
ارشاد، ج 1، ص 172) 173 و ابن اسحاق آن را در سيره ج 4،
ص 250 ذكر كرده، الا اينكه گفته است: هنگامى كه سپاهش نزديك شد، بيرون رفت تا
همراه آنها وارد مكه شود.
(44) -
بحارالانوار، ج21،ص391بهنقلاز: فروع كافى، ج 1، ص
233
(45) -
ارشاد، ج 1، ص 173) 174
(46) -
هنگامى كه محرم بودن حجاج به طول مىكشيد، آنان براى
جلوگيرى از ژوليدگى و شپش زدگى و كثيف شدن موهاى خود، بدان صمغ يا خطمى (گلى خوشبو)
مىماليدند.
(47) -
سيره ابن اسحاق، ج 4، ص 248) 249 و واقدى هم آن را در
مغازى ج 2، ص 1092 روايت كردهاست.
(48) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1100
(49) -
بحارالانوار، ج21، ص392 بهنقل از فروع كافى ج 1، ص
233
(50) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1100
(51) -
سيره ابن اسحاق، ج 4، ص 250
(52) -
ارشاد، ج 1، ص 173
(53) -
مغازى واقدى، ج 3، ص 110
(54) -
مغازى واقدى، ج 3، ص 110
(55) -
بحارالانوار، ج 21، ص 392 به نقل از فروغ كافى، ج 1، ص
233. در مغازى واقدى، ج 2، ص 1101 آمده است: آن حضرت در جايى كه امروزه دارالاماره
است، فرود آمدند.
(56) -
همان، ج 21، ص 405 به نقل از المنتقى و در صحيح مسلم،
ج 4، ص 36 به نقل از امام صادق عليهالسلام از امام باقر عليهالسلام از جابربن
عبدالله و در مغازى واقدى، ج 2، ص 1101
(57) -
همان، ج 21، ص 395، به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(58) -
بقره: 199. بنابراين،نزولاينآيهدرسالدهمهجرىبوده
است.
(59) -
بحارالانوار، ج 21، ص 392 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
233 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1102
(60) -
بحارالانوار، ج 21، ص 405 / صحيح مسلم، ج 4، ص 36 /
مغازى واقدى، ج 2، ص 1101
(61) -
بحارالانوار، ج 2، ص 932 / فروغ كافى، ج 1، ص 233 /
مغازى واقدى، ج 2، ص 1101
(62) -
امالى شيخ مفيد، ص 161
(63) -
بحارالانوار،ج21،ص392بهنقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(64) -
همان، ج 21، ص 405 و آنچه كه در صحيح مسلم، ج 4، ص 36
از امام صادق عليهالسلام از امام باقر عليهالسلام از جابر روايت شده است و
بنابراين، اولين خطبه پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله در عرفات بوده است.
(65) -
تحف العقول، ص 29
(66) -
بحارالانوار، ج 21، ص 405 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1102
(67) -
توبه: 36
(68) -
حجرات: 10
(69) -
باب 36 و قسمت آخر از ج 21 بحارالانوار درباره
حجةالوداع و حوادث مربوط به آن است كه از صفحه 378 تا صفحه 413 را شامل مىشود.
(70) -
حجرات: 13
(71) -
تحف العقول، ص 29 -
30 / تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 111 كه
در آن حديث ثقلين هم آمده است.
(72) -
مغازى واقدى، ج 3، ص 1102
(73) -
بحارالانوار، ج 21، ص 405 به نقل از المنتقى، صحيح
مسلم، ج 4، ص 36 به نقل از امام باقر عليهالسلام از امام صادق عليهالسلام از
جابر.
(74) -
همان به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(75) -
بحارالانوار، ج 21، ص 393 از فروع كافى، ج 1، ص 233
(76) -
همان، ج 21، ص 394، از فروع كافى، ج 1، ص 295 -
296
(77) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1106 -
1107
(78) -
همان به نقل از ابوجعفر
(79) -
بحارالانوار، ج 21، ص 406 به نقل از المنتقى ما فى
صحيح مسلم، ج4،ص36بهنقلازامامصادق عليهالسلام از امام باقر عليهالسلام از جابر
(80) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1107 -
1108
(81) -
بحارالانوار، ج 21، ص 406 به نقل از المنتقى، ج 4، ص
36 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1108 به نقل از ابن عباس.
(82) -
بحارالانوار، ج 21، ص 393 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
234 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1108 به نقل از على عليهالسلام
(83) -
بحارالانوار، ج 21، ص 400 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
235. اما در تاريخ مدينه منوره، ج 2، ص 617 از ابن شبة آمده است: عبدالله بن زيد سر
آن حضرت را در همان لباس احرامش تراشيد و پيامبر صلىاللهعليهوآله احرامى خود را
به او بخشيد. پس از آن محمدبن عبدالله بن زيد مىگفت: موهاى پيامبر
صلىاللهعليهوآله كه با حنا و گل خطمى خضاب شده است، نزد ما است.
(84) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1108 -
1109
(85) -
بحارالانوار، ج 21، ص 380 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص
303 به نقل از امام جواد عليهالسلام / واقدى هم آن را در مغازى، ج 2، ص 1109 به
نقل از جابر نقل كرده است.
(86) -
بحارالانوار، ج 21، ص 406، به نقل از المنتقى، ج 4، ص
36 و در مغازى واقدى، ج 2، ص 1110
(87) -
همان، ج 21، ص 393 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(88) -
مغازى واقدى، ج 2، ص 1110
(89) -
همان، ج 2، ص 1110 -
1111
(90) -
تفسير قمى، ج 1، ص 171 و 172 و در حاشيه آن از صحيح
بخارى، ج 2، ص 145 و 149 و ج 3، ص 79، ج 4، ص 87، باب حوض اين بحث آمده است.
(91) -
همان، ج 1، ص 173 و ج 2، 446 و 447. وى آن را بدون سند
نقل كرده است.
(92) -
بحارالانوار،ج21،ص393بهنقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(93) -
الميزان، ج 5، ص 157
(94) -
تفسير عياشى، ج 1، ص 288
(95) -
الميزان، ج 5، ص 163 -
168 / الدرالمنثور، ج 2، ص
285) 289
(96) -
براى مطالعه بيشتر به كتاب آيات الغدير، ص 264 -
268
مراجعه كنيد.
(97) -
مناقب آل ابىطالب، ج 3، ص 33 و شايد آنچه را كه عياشى
در تفسير خود (ج 1، ص 327) از عمار بن ياسر روايت كرده است كه وقتى اين آيه نازل
شد، پيامبر آن را براى ما خواند و سپس فرمود: «من كنت مولاه
فعلى مولاه» از حلبى باشد.
(98) -
از البرهان در بحارالانوار، ج 37، ص 151 -
152 و به
نقل از عياشى كه آن را در تفسير عياشى نيافتيم.
(99) -
الاحتجاج، ج 1، ص 69و70.
(100) -
اين سخن وى بعد از آن است كه گفته است:«پنج
هزار نفر از اهل مدينه همراه پيامبر بودند.» بنابراين، ده هزار شاهد جريان
غدير بودهاند.
(101) -
تفسير عياشى، ج 1، ص 332
(102) -
جامعالاخبار، ص 10) 13 و از او در بحارالانوار، ج 37،
ص 165) 166
(103) -
الميزان، ج 5، ص 196) 197
(104) -
در معجم البلدان، ج 2، ص 389 آمده است: خم منطقهاى
بين مكه و مدينه و در نزديكى جحفه است.
(105) -
الاحتجاج، ج 1، ص 70) 76
(106) -
البرهان،ج2،ص145 و از او در بحارالانوار، ج 37، ص 152
(107) -
الاقبال، ج 2، ص 240) 241 / بحارالانوار، ج 37، ص 149؛
مناقب، ج 3، ص 45
(108) -
بشارةالمصطفى، ص 166، چنانكه در بحارالانوار، ج 37،
ص 168 و 223 آمده است و العمده تأليف ابن بطريق حلى، ص 92 به نقل از مسند احمد، ج
4، ص 281
(109) -
بحارالانوار، ج 37، ص 183 به نقل از ابن حنبل. در اين
فصل بيش از ده خبر آورده شده و در آنها آمده است كه خطبه بعد از نماز ظهر ايراد شده
است كه مىتوان به صفحههاى 119، 121، 139، 149، 154، 159، 191، 189، 204 مراجعه
كرد.
(110) -
مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 35. احتمال قوى اين است كه
اين خبر را از تفسير فرات كوفى از قول ابوذر غفارى نقل كرده باشد، ص 516
(111) -
الاحتجاج، ج 1، ص69
(112) -
تفسير عياشى، ج 1، ص 332
(113) -
جامعالاخبار، ص10) 13وازاودربحارالانوار،ج27،ص 165
(114) -
محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 27، ص 150 از كتاب
مناقب ابن جوزى نقل كرده است: صد و بيست هزار نفر از صحابه و اعراب و افرادى كه در
اطراف مكه و مدينه ساكن بودند، همراه آن حضرت بودند، بنابراين احتمال دارد كه آنچه
در روايات ائمه عليهمالسلام آمده است مبنى بر اينكه ده الى بيست هزار نفر از اهل
مدينه و مكه در غدير حاضر بودهاند، اشارهبر صحابه آن حضرت داشته باشد.
(115) -
مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 45) 46
(116و117) -
بحارالانوار، ج 37، ص 119، حديث 7 و از تفسير
عياشى، ج 37، ص 138 / ص 120
(118) -
همان، ج 37، ص 111 و در مناقب از ثعلبى به نقل از
كلبى، ج 3، ص 29
(119) -
جامعالاخبار، ص 10 و از او در بحارالانوار، ج 37، ص
166 و مناقب آن را از خبر ابوسعيد حذرى و از شرف المصطفى از براء بن عازب و از
التمهيد باقلانى نقل كرده است و معناى آن را هم از سمعانى ذكر كرده است و در
بحارالانوار، ج 37، ص 107 از أمالى شيخ صدوق از ابى هريره آمده است و فخر رازى آن
را در تفسير مفاتيح الغيب، ج 3، ص 433 آورده است و علامه امينى در الغدير، ج 1، ص
272 -
282 به طور مفصل اين مطلب را از 60 مصدر نقل كرده است.
(120) -
احتجاج، ج 1، ص 82 -
84 و اين را قبل از او شهيد فتال
نيشابورى به صورت موسل در روضة الواعظين، ص 109 -
121 روايت كرده است كه سيزده صفحه
از كتاب را از ص 68 تا 84 شامل شده است. و اين در حالى است كه در تفسير فرات كوفى،
ص 505، حديث 663 از امام صادق عليهالسلام از ابن عباس روايت شده است: پيامبر
صلىاللهعليهوآله برخاست و خطبه كوتاهى ايراد كرد.
(121) -
بحارالانوار، ج 37، ص 218. چنانكه نقل شد اين خطبه
سيزده صفحه از كتاب احتجاج را شامل شده است. و سيد بن طاووس سه صفحه از اين خطبه را
در اقبال، ج 2، ص 245 -
247 به نقل از كتاب النشرو الطى روايت كرده است كه مؤلفش آن
را به پادشاه مازندران، رستم بن على به هنگامى كه وارد رى شد، هديهكرد.اوآن
راباسلسلهسندخوداززيدبنارقمروايت كرده است.
(122) -
ارشاد، ج 1، ص 176
(123) -
كتاب سليم بن قيس، ج 2، ص 828
(124) -
سليم بن قيس، ج 2، ص 828 -
829. علامه امينى در
الغدير، ج 2، ص 34 -
39 بيشتر از بيست منبع از خاصه و بيشتر از ده منبع از عامه در
مورد سند اين شعرآورده است، اما در ديوان چاپ شدهاش به هيچ كدام اشارهنكردهاند!!
(125) -
روضه كافى، ص 89، حديث 75 و از امام صادق عليهالسلام
در جامعالاخبار، ص 11 آمده، چنانكه در بحارالانوار، ج 37، ص 166 بدان اشارهشده
است.
(126) -
ارشاد، ج 1، ص 177 و افزوده است: پيامبراكرم دعا را
مشروط به نصرت و يارى كرد، زيرا عاقبت امر حسّان را مىدانست كه به مخالفين خواهد
پيوست.
(127) -
احتجاج، ج 1، ص 84
(128) -
جامعالاخبار، ص 11. چنانكه در بحارالانوار، ج 37، ص
167 بدان اشارهشده است.
(129) -
تفسير عياشى، ج 2، ص 98) 100.
(130) -
به نقشه صفحه 40 در اطلس تاريخ اسلام مراجعه كنيد.
(131) -
تفسير قمى، ج 1، ص 175 و مثل همين در اقبال، ج 2، ص
249 از كتاب النشروالطى نقل گرديده است.