251- سوره تغابن ، آيه 3.
252- سوره نحل ، آيه 36.
253- سوره ذاريات ، آيه 56.
254- سوره هود، آيه 119.
255- سوره ملك ، آيه 2.
256- سوره طلاق ، آيه 12.
257- سوره نور، آيه 54.
258- به باور ما، اين خطوط و حلقه ها و هدف هاى چند گانه اى كه از
ظاهر آيات دريافت مى گردد، همه و همه به يك هدف والا باز مى گردد و ختم
مى شود و آن عبارت از پرورش و هدايت و پيشرفت و تكامل انسان است كه هدف
نهايى آفرينش محسوب مى گردد؛ چرا كه امتحان و آزمون مقدمه اى است براى
رشد و شكوفايى انسان و شناخت او؛ و شناخت و رشد انسان مقدمه اى است
براى شناخت خدا و پرستش خالصانه او؛ پرستش خالصانه خدا مقدمه اى است
براى آراستگى به ارزش ها و پيراستگى از ناپسنديها؛ و آن هم مقدمه اى
است براى اين كه انسان رنگ خدا گيرد و درخور مهر و لطف و رحمت او گردد؛
درست همان چيزى كه براى او آفريده شده است .
هدفى كه بازگشت آن به خود انسان است نه براى خدا؛ چرا كه او وجودى بى
نهايت از تمام جهان است و چنين وجودى ، كمبودى در آن راه ندارد تا
بخواهد با آفرينش انسان يا پرستيده شدن خود به وسيله او، كمبود و نيازى
را برطرف سازد.
259- فرازى از خطبه جاودانه آن حضرت ، به بخش شانزدهم بنگريد.
260- اين نگرش مترقى ريحانه پيامبر در ديگر روايات و آيات آمده است
؛ براى نمونه :
قرآن انفاق انفاقگران را به بذرى تشبيه مى كند كه از آن هفت خوشه و از
هر خوشه يكصد دانه و بيشتر از آن سر بر مى آورد.سوره بقره ، آيه 261 و
سوره شورى ، آيه 20.
و اميرمؤمنان مى فرمايد:
والعمل حرث الاخرة نور الثقلين ، ج 4، ص 569.و پيامبر مى
فرمايد:
وهل
تكب الناس على مناخرهم فى النار الا حصائد السنتهم المحجة
البيضاء، ج 5، ص 193.
261- تحف العقول ، ص 361.
262- نهج البلاعه ، قصار 456.
263- نهج البلاغه ، قصار 131.
264- سوره ملك ، آيه 2.
265- سوره آل عمران ، آيه 133.
266- سوره حديد، آيه 21.
267- ميزان الاعتدال ، ج 3، ص 131.
268- كنز العمال ، ج 6، ص 220.
269- تفسير نمونه ، ج 26، ص 305.
270- همان مدرك .
271- سوره حديد، آيه 20.
272- سوره عنكبوت ، آيه 64.
273- سوره نور، آيه 37.
274- سوره نساء، آيه 94.
275- سوره توبه ، آيه 38.
276- سوره شورى ، آيه 40-36.
277- عوالم ، ج 11، ص 92، ن 186؛ بحارالانوار، ج 43، ص 25.
278- بحار، ج 43، ص 177؛ عوالم ، ج 11، ص 487؛ رياحين الشريعة ، ج
1، ص 249.
279- معاد فلسفى ، ج 1، ص 60؛ تفسير نمونه ، ج 22، ص 261.
280- سوره رعد، آيه 11.
281- نهج الحياة ، ص 49.
282- سوره كوثر، آيه 3-1.
283- رياحين الشريعة ، ج 1، ص 105.
284- ارشاد مفيد، ج 1، ص 270؛ احتجاج طبرسى ، ص 133؛ احقاق الحق ،
ج 4، ص 481، ح 41.
285- رياحين الشريعة ، ج 1، ص 105.
286- بحار الانوار، ج 43، ص 172؛ فرائد السمطين ، ج 2، ص 34.
287- در اين مورد به بخش ((فروزشگاه ارزش
هاى اخلاقى و انسانى )) بنگريد.
288- بحار الانوار، ج 43، ص 99؛ مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1، ص 256.
289- مناقب ابن شهر آشوب ، ج 3، ص 477؛ احقاق الحق ، ج 5، ص 273.
290- مناقب ابن شهر آشوب ، ج 2، ص 225؛ بحارالانوار، ج 43، ص 157.
291- بحار الانوار، ج 6، ص 155.
292- وقايع الايام ، خيابانى ، ج صيام ، ص 295.
293- وسائل ، ج 2، ص 892؛ خصال ، ج 2، ص 159.
294- بحار، ج 36، ص 353؛ عوالم ، ج 11، ص 228؛ احقاق الحق ، ج 21،
ص 26.
295- بحار الانوار، ج 28، ص 303، و ج 43، ص 199؛ دلائل الامامة ، ج
1، ص 45.
296- امالى صدوق ، ج 1، ص 207؛ رياحين الشريعة ، ج 2، ص 241.
297- بحارالانوار، ج 43، ص 209.
298- عوالم ، ج 11، ص 78.
299- بحارالانوار، ج 43، ص 65.
300- بحارالانوار، ج 43، ص 13.
301- بحارالانوار، ج 43، ص 10.
302- بحارالانورا، ج 43، ص 191.
303- بحارالانوار، ج 43، ص 8.
304- بحار، ج 16، ص 81 و ج 43، ص 3؛ بيت الاحزان ، 20؛ اختصاص ،
31؛ دلائل الامامة ، 9؛ عوالم ، ج 11، ص 44 و 202.
305- حلية الاولياء، ج 2، ص 40؛ بحار، ج 43، ص 54؛ وسائل ، ج 14، ص
43.
306- الحياة ، ج 2، ص 85.
307- امالى طوسى ، ج 1، ص 46.
308- سوره علق ، آيه 5-1.
309- سوره بقره ، آيه 31و32.
310- سوره انعام ، آيه 50.
311- سوره رعد، آيه 16.
312- الحياة ، ج 1، ص 112.
313- سفينة ، ج 1، ص 299.
314- بحار الانوار، ج 92، ص 404.
315- تفسير امام حسن عسكرى ، ص 340.
316- تفسير امام عسكرى ، حديث 229؛ بحار، ج 2، ص 8، و ج 8، ص 180.
317- سوره قمر، آيه 8-1.
318- نهج البلاغه ، خ 233.
319- و نيز در اين مورد مى توان : به خطبه جاودانه آن حضرت در مسجد
پيامبر،
به سخن تفكرانگيز او با همتاى گرانمايه اش پس از بازگشت از مسجد،
به سخنان ژرف و روشنگرانه اش با زنان مهاجر و انصار در بستر شهادت ،
و به سخن او در برابر پرسش بانوى آگاه و پروا پيشه ، ((ام
سلمه ))، در بخش هاى آينده همين كتاب ، به دقت
نگريست .
320- بحار الانوار، ج 53، ص 18.
321- بحار الانوار، ج 43، ص 286.
322- فضائل الخمسه ، ج 3 ص 21؛ بحار الانوار، ج 43، ص 286.
323- بحارالانوار، ج 43، ص 174.
324- احقاق الحق ، ج 4، ص 481.
325- بحار، ج 67، ص 249؛ مجموعه ورام ، ج 2، ص 108.
326- ينابيع المودة ، ص 44.
327- دلائل الامامة ، ص 7؛ مستدرك الوسائل ، ج 7، ص 366؛ بهجة قلب
المصطفى ، ج 1، ص 305.
328- مسند فاطمة الزهراء، ص 235.
329- بحارالانوار، ج 65، ص 155؛ لئالى الاخبار، ج 5، ص 155.
330- مسند فاطمه ، ص 221.
331- بهجة قلب المصطفى ، ج 1، ص 266.
332- نهج الحياة ، ص 271.
333- بهجة قلب المصطفى ، ص 266.
334- بهجة قلب المصطفى ، ص 266.
335- بحجة قلب الصطفى ، ص 302.
336- بحارالانوار ج 43، ص 92؛ كوكب الدرى ، ج 1، ص 149.
337- بحارالانوار، ج 43، ص 92؛ كوكب الدرى ، ج 1، ص 149.
338- بحار الانوار، ج 8، ص 310.
339- بحار، ج 37، ص 103؛ فضائل الخمسة ، ج 2، ص 147؛ احقاق الحق ،
ج 10، ص 323 و ج 18، ص 50.
340- بحار الانوار، ج 72، ص 401؛ تفسير امام حسن عسكرى ، ص 354.
341- احقاق الحق ، ج 10، ص 277.
342- بحار، ج 43، ص 76؛ عوالم ، ج 11، ص 205؛ مجموعه ورام ، ج 2، ص
230.
343- ينابيع المودة ، ج 1، ص 376؛ بحار الانوار ج 39، ص 274؛ ذخائر
العقبى ، ص 92.
344- بيت الاحزان ، محدث قمى ، ص 52.
345- بحار الانوار، ج 43، ص 26.
346- مسند فاطمه ، سيوطى ، ص 116.
347- سوره آل عمران ، آيه 102.
348- سوره فاطر، آيه 28.
349- فرازى از خطبه تاريخى و انديشاننده او در مسجد پيامبر كه
خواهد آمد.
350- فاطمة الزهراء من المهد الى اللحد، ص 188.
351- در سه سخن جاودانه دخت فرزانه پيامبر، راز و رمز صعودها و
سقوطها به طور شگرفى آمده است كه پرداختن به سخنان آن حضرت از اين
زاويه نياز به يك نگرش محققانه و فرصت و كتاب جداگانه اى دارد كه آنچه
آمد، تنها اشاره اى به اين بعد از درياى مواج سخنان جاودانه آن آموزگار
رادى ها و سرفرازى هاست .
352- سوره زخرف ، آيه 89.
353- سوره زمر، آيه 37.
354- سوره اعراف ، آيه 31.
355- سوره فصلت ، آيه 44.
356- سوره آل عمران ، آيه 97.
357- سوره ق ، آيه 38.
358- سوره انبياء، آيه 8.
359- سوره بقره ، آيه 286.
360- سوره انبياء، آيه 22.
361- سوره زخرف ، آيه 13.
362- سوره ص ، آيه 26.
363- سوره آل عمران ، آيه 144.
364- سوره مريم ، آيه 12.
365- سوره قصص ، آيه 30.
366- سوره كهف ، آيه 46.
367- سوره قصص ، آيه 26.
368- سوره بقره ، آيه 261.
369- سوره انسان ، آيه 1 تا 12.
370- بحارالانوار، ج 43، آيه 46؛ بيت الحزان ، ص 46.
371- سوره احزاب ، آيه 33.
372- سوره قصص ، آيه 20.
373- بيت الاحزان ، ص 77.
374- بحارالانوار، ج 43، ص 46.
375- گفتنى است كه پس از شهادت آن حضرت نيز كرامات بسيارى از او
آورده اند كه خود فرصت و نوشته ديگرى را مى طلبد.
376- نزهة المجالس ، ج 2، ص 227.
377- دلائل الامامة ، ص 8.
378- بهجة قلب المصطفى ، ص 439.
379- الروض الفائق ، ص 214؛ فاطمه من المهد الى اللحد، ص 40.
380- بحارالانوار، ج 16، ص 81 و ج 43، ص 3؛ بيت الاحزان محدث قمى ،
ص 20؛ اختصاص ، ص 31؛ دلائل الامامة ، ص 9؛ عوالم ، ج 11، ص 44 و 202.
381- بحار، ج 35، ص 251، تفسير عياشى ، ج 1، ص 171؛ تفسير فرات
كوفى ، ص 199.
382- سوره آل عمران ، آيه 37.
383- تفسير كشاف ، ذيل آيه 37 از سوره آل عمران ؛ بحار الانوار، ج
43، ص 27؛ تفسير ثعلبى ، ج 2، ص 20؛ تفسير عياشى ، ج 1، ص 71.
384- لسان الميزان ، ج 5، ص 65.
385- مناقب ، ج 3، ص 337.
386- مناقب ، ج 3، ص 337؛ بحار، ج 43، ص 45.
387- سوره انعام ، آيه 160.
388- بحار الانوار، ج 43، ص 200.
389- بحارالانوار، ج 43، ص 186؛ بيت الاحزان ، ص 248.
390- بحارالانوار، ج 43، ص 188.
391- عوالم ، ج 11، ص 508؛ وسائل ، ج 2، ص 31.
392- بحارالانوار، ج 43، ص 179.
393- سوره مريم ، آيه 1؛ سوره آل عمران ، آيات 37 و 42 و 43 و 75.
394- ذخائر العقبى ، ص 44؛ در المنثور، ذيل آيه 43 از سوره آل
عمران ؛ مستدرك الصحيحين ، ج 2، ص 497.
395- مفردات راغب ، ص 247؛ مقاييس اللغة ، ج 3، ص 120.
396- سوره طه ، آيه 21.
397- سوره يس ، آيه 10
398- سوره سجده ، آيه 30.
399- بحارالانوار، ج 43، ص 30 و 86.
400- سوره نور، آيه 63.
401- بحار الانوار، ج 43، ص 33.
402- جلاء العيون ، ج 1، ص 135.
403- ارشاد، ص 235.
404- ارشاد، ص 235.
405- نهج البلاغه ، قصار 456.
406- واژه هاى ((تفكر))،
((تدبر)) و
((تعقل )) در ده ها آيه
از قرآن شريف به كار رفته كه در آن ها انسان به تفكر و تدبر و خردورزى
و خردمندى و شناخت خود و دنياى خود و آفريدگار خود و زندگى درخور شاءن
خود فرا خوانده شده و ضمن تشويق و تحريص به زندگى انديشمندانه ، از بى
فكرى و نينديشيدن ، سخت نكوهش شده است ؛ براى نمونه به آيات : 190، از
سوره آل عمران ، 12، از سوره نحل ، 4، از سوره رعد، 29، از سوره ص ،
20، از سوره زمر، 179، از سوره اعراف ، 44، از سوره فرقان و...بنگريد.
407- احقاق الحق ، ج 4، ص 481.
408- بحار، ج 8، ص 53.
409- بحار، ج 43، ص 66.
410- سوره هود، آيه 28.
411- فرازهايى از خطابه فاطمه (عليها السلام ) به هنگامه عيادت
زنان مدينه از او در بستر شهادت ؛ كشف الغمه ، ص 147؛ اعلام النساء، ج
4، ص 123؛ بحارالانوار، ج 43.
412- سوره شورى ، آيه 53؛ سوره انشقاق ، آيه 6.
413- بحارالانوار، ج 43، ص 172.
414- بحار الانوار، ج 43، ص 24.
415- بحارالانوار، ج 43، ص 24.
416- بحار الانوار، ج 43، ص 26.
417- كشف الغمة ، ج 2، ص 94، بحارا الانوار، ج 43، ص 76.
418- بحار الانوار، ج 43، ص 81.
419- بحار الانوار، ج 43، ص 76.
420- عوالم ، ج 11، ص 99.
421- ذخائر العقبى ، ص 44.
422- نيايش ، الكسيس كارل .
423- همان مدرك .
424- اصول كافى ، ج 2، ص 338.
425- آيين زندگى ، ص 156.
426- آيين زندگى ، ص 152.
427- بحار الانوار، ج 93، ص 312.
428- سفينة البحار، ج 1، ص 449.
429- سفينة البحار، ج 1، ص 448.
430- نهج البلاغه ، حكمت 337، بحارالانوار، ج 78، ص 90.
431- سوره غافر، آيه 60.
432- سفينة البحار، ج 1، ص 449؛ بحار الانوار، ج 93، ص 376، ح 17.
433- آخرين نكته ارزشمند در اين مورد، شناخت موانع برآمدن خواسته
هاست .
از آيات و روايات رسيده ، اين نكته سازنده و عميق دريافت مى گردد كه در
راه دعا و برآمدن خواسته ها، موانعى است كه بايد بشناسيم تا موفق گرديم
.مهمترين اين موانع عبارتند از:
1- جايگزين ساختن دعا و نيايش به جاى تلاش و كوشش و عوامل اسباب طبيعى
و عادى ، براى نمونه : ششمين امام نور در اين مورد مى فرمايد:
اربعة لا تستجاب لهم دعوة : رجل جالس فى بيته يقول : اللهم ارزقنى ،
فيقال له : الم آمرك بالطلب ؟ و رجل كانت له امراءة ، فدعا عليها فيقال
له : الم اجعل امرها اليك ؟ و رجل كان له مال ، فافسده ، فيقول : اللهم
ارزقنى ، فيقال له : الم آمرك بالاقتصاد؟ الم آمرك بالاصلاح ؟ و رجل
كان له مال فادانه بغير بينة ، فيقال له : الم امرك بالشهادة ؟
اصول كافى ، ج 2، ص 11.
((چهار گروه هستند كه دعايشان برآورده نمى شود:
الف : كسى كه در خانه بنشيند و تن به كسالت و تنبلى سپارد و به جاى
تلاش و كوشش ثمربخش ، دعا كند كه : ((با خدايا!
مرا روزى بخش .))، ندا مى رسد كه :
((آيا به تو دستور تلاش و جهاد اقتصادى داده
نشد؟))
ب : كسى كه همسرى ناشايسته و ناسازگار و غيرقابل اصلاح دارد و دعا مى
كند كه خدا وى را از دست او نجات دهد كه به اين مرد ندا داده مى شود كه
: ((مگر حق طلاق را به تو نداده ام ؟))
ج : و كسى كه ثروت خود را بيهوده از ميان ببرد و بگويد:
((خدا! مددى ديگر.)) پيام مى رسد كه :
((مگر به تو دستور ميانه روى و قناعت و دورى
گزيدن از اسرافكارى داده نشده ؟ و مگر فرمان نيافتى كه به اصلاح و
سامان بخشيدن به اقتصادت اقدام كنى ؟))
د: و كسى كه مال خود را بدون گواه تضمين درست به ديگرى وام دهد و
بدهكار، انكار كند، به او نيز گفته مى شود: ((مگر
فرمان نداشتى كه به هنگام دادن وام گواه و تضمين درست بگيرى ؟))
2- از ديگر علل عدم استجابت دعا، عدم شناخت مصالح و مفاسد خويش و جامعه
خويش است ، درست بسان كودك بيمارى كه غذاهاى رنگارنگ و گوناگونى را به
اصرار مى خواهد و گريه مى كند كه براى او مرگبار است ، گاه فرد و يا
گروهى چيزى را به اصرار مى خواهند، اما خداى پرمهر و فرزانه ، آن را
براى آنان نمى پسندد و در برابر دعايشان ، پاداش معنوى و اخروى برايشان
در نظر مى گيرد.
3- و شايد مهمتر از همه گناهان ، زشتكارى هايى هستند كه راه برآمدن و
رسيدن دعا به هدف اجابت را مسدود مى سازند كه اهم آنها عبارتند از
بيدادگرى و حق كشى ، بدانديشى و سوء نيت ، دورويى ، رياكارى و نفاق ،
عدم دقت به هنگام خواندن نمازها، بدزبانى و زشت گويى ، غذاهاى حرام ،
پايمال ساختن حقوق خدا و خلق ، عدم سپاس نعمت ها، دوستى با شيطان و
شيطان صفتان ظالم ، عيب جويى ، عدم صداقت و راستى با پيامبران و امامان
نور.
شخصى از امام باقر پرسيد كه :
اليس
يقول الله : ادعونى استجب لكم ؟ و قد نرى المضطر يدعوه فلا يستجاب له و
المظلوم يستنصره على عدوه فلا ينصره .
((چگونه خدا، مردم را به دعا و نيايش فرا مى
خواند و وعده اجابت به آنان مى دهد، اما ما، واماندگان و گرفتارانى را
مى نگريم كه دعايشان شنيده نمى شود و مى بينيم كه از خدا، پيروزى بر
دشمن استبدادگر را مى جويند، اما يارى نمى شوند؟))
آن حضرت در روشنگرى خويش فرمود:
ويحك
! ما يدعوه احد الا استجاب له ، اما الظالم فدعاؤ ه مردود الى ان يتوب
اليه ، واما المحق فاذا دعا استجاب له و صرف عنه البلاء من حيث لا
يعلمه وادخر له ثوابا جزيلا ليوم حاجته اليه ، وان لم يكن الامر الذى
ساءل العبد خيرا له ان اعطاه امسك عنه . بحار، ج 10، ص 174.((واى
بر تو! هيچ انسانى او را با شور و اخلاص نمى خواند مگر اينكه دعاى او
را مى شنود و اجابت مى نمايد.اما بيدادگر و ستمكار از كسانى است كه
دعايش مردود است و خدا دعاى او را نمى پذيرد تا از شيوه ظالمانه خويش
توبه كند.هنگامى كه صاحب حق و عدالت خواه دعا كند، خدا دعاى او را مى
پذيرد و گرفتارى و رنج او را برطرف مى سازد؛ به گونه اى كه گاه خود او
نيز از آن غافل مى شود و يا به صورت پاداش فراوانى براى روز رستاخيز و
روز نيازش ذخيره مى سازد و اگر چيزى را كه بنده شايسته كردارى خواسته
است به صلاح او نيست و خود از آن غفلت ورزيده و مصرانه مى خواهد، خداى
فرزانه و پرمهر، از اجابت دعايش خوددارى مى كند.))
براى آگاهى بيشتر به اين كتاب ها مراجعه شود:
نورالثقلين ، ج 4، ص 535؛ اصول كافى ، ج 2، ص 338 و 340؛ سفينة ، ج 1،
ص 449؛ مجمع البيان ، ج 8، ص 522؛ الميزان ، ذيل آيه 75 از سوره فرقان
و آيه 60 از سوره غافر؛ نمونه ، ج 20، ص 150 و ج 1، ص 620؛ و نهج
البلاغه ، قصار 337.
434- مجمع البيان ، ج 8، ص 538.
435- كافى ، ج 2، ص 468.
436- كافى ، ج 2، ص 468.
437- كافى ، ج 2، ص 469.
438- كافى ، ج 2، ص 338.
439- كافى ، ج 2، ص 338.
440- سوره فرقان ، آيه 77.
441- سوره غافر، آيه 60.
442- بحار، ج 92، ص 405.
443- بحار، ج 2، ص 522.
444- ذخائر العقبى ، ص 53.
445- دعاهاى آن حضرت را برخى از دانشوارن گرد آورى و در كتاب هايى
مستقل چاپ كرده اند كه يك نمونه آن كتاب ارزنده ((مفتاح
النجاة )) مى باشد كه به وسيله جناب حجة الاسلام
و المسلمين آقاى شيخ الاسلامى گردآورى و با اين قلم تدوين و ترجمه
گرديده است كه اميد است به زودى در دسترس دوستدارن آن حضرت قرار گيرد.
446- بحار، ج 58، ص 336.
447- بحارالانوار، ج 98؛ مصباح المتجهد، ص 265.
448- مكارم الاخلاق ، ص 330.
449- بهجة ، ص 250، مفتاح النجاة ، بخش 3.
450- به فلاح السائل ، ص 173، 203، 238 و 251 بنگريد.
451- مهج الدعوات ، سيد بن طاووس ، باب گزيده هايى از دعاهاى سالار
و مادرمان ، فاطمه ؛ فاطمه از ولادت تا شهادت ، ص 340 - 290 بهمين قلم
.
452- بهجة ، ص 252.
453- بحار الانوار، ج 43، ص 29.
454- بحار الانوار، ج 43، ص 46.
455- فاطمة الزهراء من المهد الى اللحد، ص 457.
456- سوره قصص ، آيه 60.
457- جلوه نور، ص 181.
458- بحار الانوار، ج 43، ص 87.
459- رياحين الشريعه ، ج 1، ص 148.
460- بحار الانوار، ج 43، ص 152.
461- بحار، ج 67، ص 249؛ عوالم ، ج 11، ص 623.
462- عوالم ، ج 11، ص 130؛ بحار، ج 43، ص 40.
463- سوره كهف ، آيه 110.
464- سوره احقاف ، آيه 9.
465- سوره مائده ، آيه 8.
466- كنز العمال ، ج 11، ص 419.
467- سفينة البحار، ج 2 ص 670.
468- بحار، ج 43، ص 134.
469- عوالم ، ج 11، ص 521.
470- بحار، ج 53، ص 180؛ غيبت طوسى ، ص 175.
471- اطيب البيان ، ج 13، ص 235.
472- فرائد السمطين ، ج 2، ص 68.
473- سوره بقره ، آيه 229.
474- سوره بقره ، آيه 229.
475- سوره بقره ، آيه 187.
476- سوره نساء، آيه 13.
477- سوره نساء، آيه 14.
478- سوره توبه ، آيه 112.
479- كنز العمال ، ج 3، ص 735؛ صحيح مسلم ، ج 11، ص 186.
480- اصول كافى ، ج 2، ص 307.
481- كافى ، ج 3، ص 307.
482- بحارالانوار، ج 43، ص 27.
483- ينابيع المودة ، ص 235؛ بحار، ج 20، ص 245؛ اخلاق النبى ، ص
298؛ ذخائر العقبى ، ص 47.
484- تفسير برهان ، ج 4، ص 317؛ بحار، ج 36، ص 59؛ امالى طوسى ، ج
1، ص 190.
485- بحار، ج 43، ص 73؛ احقاق الحق ، ج 10، ص 321.
486- نهج البلاغه ، نامه 45.
487- الصواعق المحرقه ، ص 109.
488- بيت الاحزان ، محدث قمى ، ص 52، اشاره به آيه شريفه 20، سوره
احقاف .
489- بحار، ج 43، ص 85.
490- سوره ضحى ، آيه 5.
491- نهج البلاغه ، خ 157.
492- نهج البلاغه ، خ 16.
493- نهج البلاغه ، خ 230.
494- بحار الانوار، ج 43، ص 91.
495- سوره احزاب ، آيه 32.
496- سوره توبه ، آيه 119.
497- عوالم العلوم ، ص 128.
498- عوالم العلوم ، ص 128.
499- سوره آل عمران ، آيه 192.
500- نزهة المجالس ، صفورى شافعى ، ج 2، ص 226.