۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)

عباس عزيزى

- ۴ -


60- شعر جبرئيل در شاءن فاطمه

در كتابهاى متعدد نقل شده است كه جبرئيل به هنگام جنباندن گهواره امام حسين (عليه السلام) شعر ذيل را مى خواند:

ان فى الجنة نهرا من لبن   لعلى (و لزهراء) و حسين و حسن
كل من كان محبا لهم   يدخل الجنة من غير حزن

يعنى : در بهشت نهرى است از شير، كه از آن على و فاطمه و حسين و حسن است . هر كس دوست اين خاندان باشد، بدون اندوه داخل بهشت خواهد شد(69).

61- جبرئيل ، خادم فاطمه

روايت شده كه رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند: اسرافيل بر جبرئيل تفاخر كرد و گفت : من از تو بهترم ! جبرئيل گفت : از چه جهت تو از من بهترى ؟ جواب داد: براى اين كه فرشتگان حامل عرش زير نظر من هستند و صاحب صورم و مقرب ترين فرشته خدايم ! جبرئيل گفت : من از تو بهترم ، زيرا من امين وحى خدا به سوى انبياء مى باشم و هر امتى را كه خداوند هلاك كرده ، به دست من بوده است .
خطاب آمد: ساكت باشيد! كه به عزت و جلال خودم ، افرادى را خلق كرده ام كه از شما بهترند. سپس حجابهاى قدرت برداشته شد، ديدند كه بر ساق عرش نوشته شده : لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، على و فاطمة و الحسن والحسين خير خلق الله .
يعنى : اين پنج نور مقدس ، بهترين خلق خدايند.
جبرئيل عرض كرد: خدايا، از تو مسئلت دارم كه مرا خدمتگزار اين انوار مقدسه قرار دهى . خواسته اش پذيرفته شد و او جزء اهل بيت و خادم ما گرديد.
جبرئيل هيچ وقت در خدمتگزارى اهل بيت عصمت و طهارت (عليه السلام) كوتاهى نكرد. گاهى از بهشت مائده آورد و گاه ناقه آورد و به اميرالمؤمنين (عليه السلام) نسيه فروخت ، گاهى به صورت دحيه كلبى سيب و به و انار براى حسنين (عليه السلام) آورد و گاه لباسهاى بهشتى ، گاهى براى فاطمه زهرا (سلام الله عليها) لباس آورد تا آن حضرت بپوشد و در عروسى يكى از همسايگان شركت كند و در بعضى جنگها به يارى رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) و على مرتضى (عليه السلام) آمد. در جنگ احد براى اميرمؤمنان على (عليه السلام) ذوالفقار آورد و گفت : لا سيف الا ذوالفقار و لا فتى الا على .
و بنا به روايتى به رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) عرضه داشت :

ناد عليا مظهر العجائب   تجده عونا لك فى النوائب
كل هم و غم سينجلى   بولايتك يا على ، يا على !

گاه به كمك فاطمه زهرا (سلام الله عليها) مى آمد و آسياب را مى گرداند و گاهى گهواره امام حسين (عليه السلام) را به حركت مى آورد؛ چنان كه در روايت ام ايمن آمده است :
روزى جبرئيل نازل شد، ديد فاطمه زهرا (سلام الله عليها) خوابيده و امام حسين (عليه السلام) در گهواره گريه مى كند، شروع كرد گهواره را جنباندن و ذكر خواب خواندن و تسلى دادن تا فاطمه زهرا (سلام الله عليها) از خواب بيدار شد. فاطمه (سلام الله عليها) صداى جبرئيل را شنيد، ولى او را نديد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به آن حضرت فرمودند: او جبرئيل امين بود(70).

62- صاحب مقام شفاعت

اميرمؤمنان على (عليه السلام) مى فرمايد: روزى هنگامى كه وارد منزل شدم ، ديدم رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) را، در حالى كه حسن (عليه السلام) در سمت راست و حسين (عليه السلام) در سمت چپ و فاطمه (سلام الله عليها) پيش روى آن حضرت نشسته بودند، و مى فرمود:
((اى حسن و اى حسين ! شما دو كفه ترازو هستيد و فاطمه زبانه آن است . دو كفه جز به وسيله زبانه يكسان و هماهنگ نمى شود و زبانه نيز جز بر روى دو كفه استوار نمى ماند. شما دو نفر امام هستيد و مادرتان داراى مقام شفاعت است (71))).

63- نگريستن مؤمن به نور خدا

حضرت فاطمه (سلام الله عليها) خطاب به شوهر بزرگوارش على (عليه السلام) فرمود:
اى ابوالحسن ! بدان كه خداوند نور مرا آفريد و آن تسبيح گوى خداوند بزرگ بود. آن گاه آن را در يكى از درختان بهشتى به وديعت گذارد و آن درخت درخشيد. هنگامى كه پدرم وارد بهشت شد، خداوند به آن حضرت الهام كرده دستور داد كه ميوه آن درخت را بچين و در داخل دهان خود بچرخان . حضرت اين كار را انجام داد و آن گاه خداوند مرا در صلب پدرم رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) به وديعت سپرد و بعد به خديجه منتقل كرد و او هم مرا بر زمين نهاد و من از آن نورم . آنچه را كه بوده و هست و هنوز نيامده است مى دانم . اى ابوالحسن ! مؤمن به نور خدا مى نگرد(72).

64- روشن شدن بهشت

روايتى را كه آلوسى مفسر معروف اهل سنت در ((روح المعانى )) از ابن عباس پيرامون آيه مباركه متكئين فيها على الارائك لا يرون فيها شمسا و لا زمهريرا؛ بهشتى ها در حالى هستند كه بر تختهايى زيبا تكيه كرده اند، نه آفتاب را در آن جا مى بينند، و نه سرما را)) يادآور شويم .
ابن عباس چنين نقل مى كند:
((هنگامى كه بهشتيان در بهشت هستند، ناگهان نورى همچون نور آفتاب مشاهده مى كنند كه صحنه بهشت را روشن ساخته است . بهشتيان به رضوان (فرشته ماءمور بهشت ) مى گويند: اين نور چيست با اين كه پروردگار ما فرسوده در بهشت نه آفتاب را مى بينند و نه سرما را؟ او در پاسخ مى گويد: اين نور خورشيد و ماه نيست ، على و فاطمه (سلام الله عليها) خندان شده اند و بهشت از نور دندانشان روشن گشته است (73))).

65- فاطمه ، شادمانى قلب پيامبر

امام حسين (عليه السلام) مى فرمايد: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((فاطمه شادمانى قلب من است ، دو پسرش ميوه دلم ، و شوهرش ‍ نور ديدگانم ، و پيشوايان از فرزندانش امين هاى پروردگارم ، و رشته پيوند ميان او و آفريدگانش مى باشند. هر كه به آن ريسمان چنگ زند، نجات يافته و هر كه از آن تخلف ورزد، نابود خواهد شد(74))).

66- تشبيه على و فاطمه در قرآن

در آيات نورانى قرآن در سوره ((الرحمن )) به اين آيات شريفه مرج البحرين يلتقيان # بينهما برزخ لا بيغيان (75)... مى رسيم و يكى از علماى اهل سنت ، به نام ((ابن مردويه )) از ابن عباس ‍ روايت كرده است :
مقصود از دو دريا كه با يكديگر برخورد مى كنند، على (عليه السلام) و فاطمه (سلام الله عليها) است و برزخ بين آن دو كه بر يكديگر برترى نجويند، رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) است و لؤ لؤ و مرجان كه از آن دو دريا بيرون مى آيد، حسن و حسين (عليه السلام) هستند(76).

67- يكى از سواران چهارگانه در قيامت

در پاره اى از روايات آمده است كه فاطمه (سلام الله عليها) يكى از سواران چهارگانه روز قيامت است كه سوار بر ((غصباء)) ناقه (شتر) رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) مى گردد و وارد محضر مى شود.
مرحوم ابن شهر آشوب ، روايت مى كند: هنگامى كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) در بستر رحلت قرار گرفت ، ناقه غضباء به پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) عرض كرد: مرا بعد از خود براى چه كسى وصيت مى كنى ؟
پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: اى غضباء! خدا به تو بركت دهد، تو از آن دخترم فاطمه (سلام الله عليها) هستى ، كه در دنيا و آخرت بر تو سوار مى گردد.
هنگامى كه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) رحلت كرد، آن ناقه ، شبانه نزد فاطمه (سلام الله عليها) آمد و گفت : سلام بر تو اى دختر رسول خدا، اكنون فراق من از دنيا نزديك شده است . سوگند به خدا، پس از رحلت خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) لب به آب و علف نزده ام . آن ناقه (از فراق جانسوز پيامبر) سه روز بعد از رحلت رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) جان داد(77).

68- ملاقات دوازده هزار حوريه

در تفسير فرات ابن ابراهيم نقل شده كه اميرمؤمنان على (عليه السلام) فرمود:
روزى رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) بر فاطمه (سلام الله عليها) وارد شد، در حالى كه فاطمه (سلام الله عليها) غمگين بود، پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) مطالبى درباره قيامت فرمود... تا به اين جا رسيد:
((اى فاطمه ! هنگامى كه به درب بهشت رسيدى ، دوازده هزار حوريه با تو ملاقات مى كنند، كه قبلا با هيچ كس ملاقات نكرده اند و بعد از ملاقات با تو نيز با كسى ملاقات نمى نمايند. در دست آنها سلاحى از نور است ، آنها بر ناقه هايى از نور سوار هستند كه پالان آن ناقه ها از طلاى زرد و ياقوت سرخ مى باشد، مهار آنها از مروايد تر است ، و بر همه ناقه بساطى از سندس كه با جواهر آبدار، مرصع و متراكم مى باشد، قرار داد. هنگامى كه وارد بهشت گردى ، بهشتيان از قدوم تو شادمان گردند، و از براى شيعيان تو مائده (سفره هاى ) مخصوصى كه بر كرسى نور قرار دارند حاضر كنند، و از غذاى آن تناول كنند، در حالى كه ساير مردم هنوز درگير حساب و كتاب خود هستند، و از براى شيعيان تو آنچه را كه ميل داشته باشند، هميشه آماده و مهيا شده است و هنگامى كه اولياء خدا در بهشت استقرار مى يابند، حضرت آدم (عليه السلام) و همه پيامبران بعد از او، به زيارت تو مى آيند(78))).

69- فضايل فاطمه در قيامت

سلمان فارسى به پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) عرض كرد: اى مولاى من ! از تو مى خواهم از فضايل فاطمه (سلام الله عليها) در قيامت ، به من خبر بدهى !
پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) با چهره اى خندان به او نگريست و فرمود: ((سوگند به خدايى كه جانم در دست قدرت او است . فاطمه (سلام الله عليها) همان بانويى است كه در عرصه محشر، سوار بر شتر عبور مى كند كه سرش (نمودى ) از خشيت خدا است ، و چشمانش از نور خدا مى باشد، تا اين كه فرمود: جبرئيل در سمت راست آن شتر، و ميكائيل در سمت چپ آن ، و على (عليه السلام) در پيشاپيش آن ، و حسن و حسين (عليه السلام ) در پشت سر آن حركت مى كنند، خداوند حافظ و نگهبان او است ، تا از صحنه محشر عبور كند در اين هنگام ناگهان از جانب خدا ندا مى رسد:
((اى همه خلايق ! چشمهاى خود را فرو خوابانيد، و سرهاى خود را پايين آوريد، اين فاطمه دختر پيامبر شما، همسر على (عليه السلام) امام شما، مادر حسن و حسين (عليه السلام) است . پس ، از پل صراط عبور مى كند، در حالى كه دو چادر شفاف و سفيد بر سر دارد.
وقتى كه فاطمه (سلام الله عليها) وارد بهشت مى شود و به نعمتها و مواهبى كه خداوند براى او آماده ساخته مى نگرد، مى گويد:
بسم الله الرحمن الرحيم ... الحمد لله الذى اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شكور# الذى احلنا دار المقامة من فضله ...لا يمسنا فيها لغوب (79).
((به نام خداوند بخشنده مهربان ، حمد و سپاس خداوند را كه حزن و اندوه را از ما دور ساخت ، البته خداى ما بخشنده و شكرپذير است ، آن خدايى كه ما را در مقام عالى از عطاى خود قرار داد كه در آن هيچ گونه رنج و ناگوارى به ما نمى رسد)).
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
پس از آن كه خداوند به فاطمه (سلام الله عليها) وحى مى كند: ((اى فاطمه ! آنچه را كه مى خواهى از من مسئلت كن ، كه به تو عطا مى كنم و تو را خشنود مى سازم )) فاطمه (سلام الله عليها) عرض مى كند: خدايا تو اميد منى ، بلكه بالاتر از اميد منى ، از درگاه تو مسئلت مى كنم كه دوستان من و دوستان دودمان مرا در آتش دوزخ ، عذاب نكنى .
خداوند به او وحى مى كند: اى فاطمه ! به عزت و جلالم سوگند، دو هزار سال قبل از خلقت آسمانها و زمين ، به خود سوگند ياد نموده ام كه دوستان تو، و دوستان عترت تو را به آتش عذاب نكنم (80).

70- التفات فاطمه به زايرين امام حسين (عليه السلام)

امام صادق (عليه السلام) فرمود: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) هرگاه به زايرين امام حسين (عليه السلام) نظر نمايند، در حالى كه با وى هزار پيغمبر و هزار صديق و هزار شهيد از كروبين مى باشند، هزار هزار چنان فرياد مى زنند كه هيچ فرشته اى در آسمانها باقى نمى ماند، مگر آن كه از صداى ايشان به گريه مى افتد، آن حضرت آرام نمى گيرند تا وقتى كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) به نزد ايشان آمده و مى فرمايند: دخترم ! اهل آسمان ها را به گريه انداختى و ايشان را از تسبيح و تقديس ‍ حق تعالى بازداشتى ، پس خوددارى كن تا ايشان به تقديس حق بپردازند. چه آن كه امر و فرمان خدا بر همه خدا بر همه چيز نافذ و روان مى باشد.
سپس امام صادق (عليه السلام) فرمود: حضرت فاطمه (سلام الله عليها) به كسانى كه از شما به زيارت سيدالشهداء(عليه السلام) بروند، نظر فرموده و از خداوند منان براى ايشان هر خير و خوبى را مساءلت مى كند. مبادا در رفتن به زيارت آن جناب بى رغبت باشيد؛ چه آن كه خيرى كه در زيارت آن حضرت است ، بيشتر از آن است كه بتوان شمارش ‍ نمود(81).

71- مصحف فاطمه

هنگامى كه خداى تعالى پيامبرش را قبض روح نمود، از غمهاى گرانبارى كه قلب زهرا (سلام الله عليها) را در مصيبت پدرش فرا گرفت ، جز خداى عزوجل كسى آگاه نبود. به اين جهت حق تعالى فرشته اى را مونس ‍ زهرا (سلام الله عليها) فرمود كه تسلى بخش غمهاى او و هم صحبت او در تنهايى باشد.
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) اين مطلب را به على (عليه السلام) باز گو نمود، و حضرت فرمود: هرگاه احساس كردى كه فرشته به حضورت آمد و صداى او را شنيدى ، مرا خبردار كن .
از املاء جبرئيل و فرشتگان ديگر كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) كاتب آنها بود، مصحف فاطمه (سلام الله عليها) فراهم آمد، كه على (عليه السلام) درباره آنها فرمود: در اين مصحف : مسائل شرعى و حلال و حرام مطرح نيست ؛ بلكه دانشى است از آنچه كه (واقع شده و يا) به وقوع خواهد پيوست (82))).

72- مصحف فاطمه در كلام امام پنجم

ابو بصير گويد: از امام محمد باقر(عليه السلام) درباره مصحف فاطمه پرسيدم .
حضرت فرمود: مطالبى است كه پس از درگذشت پدرش ، حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر ايشان نازل شد.
گفتم : آيا از قرآن چيزى در آن هست ؟
فرمود: چيزى از قرآن در آن نيست .
عرض كردم : آن را برايم توصيف فرماييد!
فرمود: آن داراى دو جلد از جنس زبرجد قرمز است و به اندازه طول و عرض يك برگ مى باشد.
عرض كردم : ورقه و برگ آن از چيست ؟
فرمود: از در سفيد كه با گفتن كلمه ((كن )) به وجود آمده است .
عرض كردم : چه چيزى در آن نوشته شده است ؟
فرمود: اخبار آنچه تا به حال بوده است و آنچه كه تا روز قيامت خواهد بود و اخبار هر يك از آسمانها و تعداد فرشتگان هر يك از آنها، نامهاى فرستادگان خدا از انبياى مرسل و غير مرسل و اقوامى كه اينان بر آنها مبعوث شده اند اسامى مخالفان و تكذيب كنندگان و گروندگان به آنها، اسامى تمام مؤمنان و كافران از آغاز تا پايان آفرينش ، نامهاى شهرها و ويژگيهاى هر شهرى ، چه در شرق و چه در غرب جهان ، تعداد مؤمنان هر شهر و آمار كافران آن ، ويژگيهاى تمام كسانى كه تكذيب كرده اند، مشخصات اقوام پيشين و داستانهاى مربوط به آنان طاغوتيانى كه به قدرت رسيده اند و دوران فرمانروايى و تعداد آنان ، مشخصات ائمه و اسامى آنان ، و مدت زمانى كه هر يك از آنان امامت و پيشوايى و زمامدارى داشته اند، ويژگيهاى بزرگان آنها و خلاصه هرگونه دگرگونى و نقل و انتقالى كه در ادوار گوناگون انجام گيرد، همه اينها در مصحف حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) وجود دارد.
عرض كردم : فداى شما بشوم ، چند دوره وجود دارد؟
فرمود: پنجاه هزار سال ، كه مى شود هفت دوره . در آن مصحف اسامى همه آفريدگان و مدت عمر آنها، صفت بهشتيان ، تعداد كسانى كه وارد بهشت خواهند شد، تعداد جهنميان و نامهاى هر يك از آن دو گروه ، و نيز در همان مصحف علم قرآن به همان گونه كه نازل شده است و همچنين علم تورات و انجيل و زبور به همان ترتيب نزول ، و تعداد درختان و سنگريزه هاى هر شهر و ديار وجود دارد.
حضرت باقر(عليه السلام) فرمود: هنگامى كه خداوند خواست اين مصحف را بر آن حضرت نازل فرمايد، دستور داد كه جبرئيل و مكائيل و اسرافيل آن را برداشته ، نزد آن حضرت بياورند. اين نزول در ثلث دوم شب جمعه ، در هنگامى كه حضرت در محراب خود به نماز ايستاده بود، واقع شد. فرشتگان سر پا ايستاده تا اين كه حضرت نشست .
پس از آن كه از نماز فارغ شد، سلام كرده و گفتند: خداوند به تو سلام مى رساند و مصحف را در دامان آن حضرت گذاشتند.
حضرت فرمود: سلام مخصوص خداوند و از سوى او و به سوى اوست و بر شما اى فرستادگان خدايى سلام و سلامتى باد!
آن گاه فرشتگان به آسمان رفتند. پس از نماز صبح تا سر ظهر، به طور پيوسته به خواندن و مطالعه آن مصحف مشغول شد تا اين كه به آخرش ‍ رسيد. آن حضرت بر تمامى خلق خدا، از جن و انس ، پرندگان و وحوش ، ملايكه و پيامبران ، واجب الاطاعة مى باشد.
راوى مى گويد:
عرض كردم : فدايتان شوم ، پس از آن حضرت اين مصحف به چه كسى منتقل شد؟
امام باقر(عليه السلام) فرمود: آن را به اميرالمؤمنين (عليه السلام) داد و پس از درگذشت حضرت على ، به امام حسن و بعد به امام حسين (عليه السلام ) و بعد نزد اهلش باقى مى ماند تا اين كه به صاحب اين امر واگذار كند.
عرض كردم : اين علم بسيار زياد است !!
فرمود: اى ابومحمد! آنچه را كه من به تو گفتم ، در دو برگ اول بود و مطالب پس از ورقه دوم را براى تو نگفتم و حتى يك حرف از آن را هم بازگو نكردم (83).

73 - استدلال علمى فاطمه

دو نفر زن ، كه بر سر مساءله اى دينى با يكديگر اختلاف داشتند، براى حل اختلاف خود نزد فاطمه زهرا(سلام الله عليها) رفتند. يكى از زنان ، مؤمن و ديگرى معاند و كافر بود.
حضرت فاطمه (سلام الله عليها) مى فرمايد: من دلايل زن مؤمن را اثبات كردم و حقانيت سخن او را آشكار نمودم و در نتيجه او بر آن زن كه دشمن اسلام بود، پيروز شد و به شدت شاد و مسرور گرديد.
فاطمه زهرا(سلام الله عليها) به آن زن كه بسيار خوشحال شده بود، فرمود: شادى فرشته ها براى پيروزى تو بر او، بيشتر از شادى تو مى باشد و غم و اندوه شيطان و ياران او از غم و اندوه اين زن كافر زيادتر است (84).

د: رابطه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) با فاطمه زهرا(سلام الله عليها)

74 - استشمام نسيم بهشت از فاطمه

خديجه كبرى (سلام الله عليها) روزى از رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) خواست كه بعضى از ميوه هاى بهشتى را به وى نشان بدهد و تعريف بنمايد. جبرئيل در حالى كه دو سيب از بهشت براى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) آورده بود، شرفياب شد و عرض ‍ كرد:
اى محمد! آن خدايى كه هر چيزى را به اندازه خلق فرموده و براى هر شيئى اندازه و حد معين قرار داده است ، مى گويد: يكى از اين سيب ها را خود بخور و ديگرى را به خديجه اطعام كن و با وى هم بستر شو، زيرا من فاطمه زهرا را از شما به وجود مى آورم .
پس پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) آن چه را كه خداوند فرمود و جبرئيل گفته بود انجام داد، تا اين كه گفت : هر زمانى كه شوق بهشت و نعمت هاى آن بر من ايجاد مى شود، فاطمه را مى بوسم و نسيم بهشت را از او استشمام مى كنم و هر وقت كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) اين كار را مى كرد، مى گفت : فاطمه فرشته اى است به صورت انسان (85).

75 - بوسيدن فاطمه

از عايشه نقل شده كه به رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) گفتم : چه شده و براى چيست زمانى كه فاطمه را مى بينى او را زياد مى بوسى و زبانت را در دهان او مى گذارى و گويا اين كه اراده مى كنى او را عسل بخورانى ؟
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) در جواب فرمودند: همانا، وقتى كه مرا به معراج بردند، جبرئيل مرا داخل بهشت نمود و براى من سيبى آورد كه آن را خوردم ، سپس نطفه اى در پشت من گرديد، وقتى از آسمان برگشتم با خديجه هم بسبر شدم ، كه فاطمه از اين نطفه است و هر زمانى كه اشتياق و شوق به آن ميوه ها پيدا مى كنم ، فاطمه را مى بوسم (86))).

76 - نحوه صدا زدن پدر

فاطمه زهرا(سلام الله عليها) فرمودند: وقتى كه اين آيه نازل شد: لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا از آن پس از اين كه بگويم يا ابة (اى پدر جان ) خوددارى كردم و ايشان را به ((رسول الله )) خطاب مى كردم . پس يك بار و دوبار و سه بار وقتى ايشان را ((يا رسول الله )) صدا كردم ، از پاسخ دادن خوددارى فرمودند. سپس به من روى كرده و فرمودند: فاطمه جان ! اين آيه درباره تو و خانواده تو و نسل تو نازل نگرديده ، زيرا كه تو از منى و من از تو؛ اين آيه درباره جفاكاران و اهل خشونت و سختى از قريش ، يعنى انسانهاى خودخواه و متكبران ، نازل گرديده . پس فاطمه جانم ! به من بگو ((اى پدرم ))، زيرا كه اين سخن قلبم را احيا كرده و خدا را راضى مى گرداند)).
عايشه گويد: كسى را در سخن گفتن به رسول خدا(سلام الله عليها) شبيه تر از فاطمه زهرا(سلام الله عليها) پيدا نكردم و هر هنگام كه صديقه طاهره بر پيامبر وارد مى شد، رسول گرامى به وى خوش آمد گفته و دستش ‍ را مى بوسيد و او را در مجلس خود مى نشاند و نيز هر وقت پيامبر بر فاطمه وارد مى شد، آن بانوى بزرگوار پيش پاى پدر برخاسته و خير مقدم مى گفت و دو دست رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) را مى بوسيد(87).

77 - فاطمه در جنگ احد

در روز احد چون فاطمه (عليه السلام) شنيد چهره پدرش آسيب ديده است با گروهى از زنان نزد او رفت و چون پدر را ديد دست در گردن او انداخت و گريست ، سپس آن خون را شست (88).

78 - احترام پيامبر به فاطمه

از عايشه نقل شده است : هرگاه فاطمه (سلام الله عليها) نزد رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى آمد، قام لها من مجلسه و قبل راءسها و اجلسها مجلسه ، و اذا جاء اليها لقيته و قبل كل واحد منهما صاحبه و جلسا معا؛ پيغمبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) از جاى خود برخاسته و سر فاطمه (سلام الله عليها) را مى بوسيد و به جاى خود مى نشاند، و نيز هرگاه پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) به ديدار فاطمه (سلام الله عليها) مى رفت ، حضرتش به استقبال رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) شتافته و هر يك ديگرى را بوسيده و باهم مى نشستند(89))).

79 - نزول آيه در تاءثير فاطمه

حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) دستور داد دست دزدى را قطع كنند. دزد گفت : اى رسول خدا! من اين دست را در اسلام تقديم كردم و شما دستور مى دهيد آن را ببرند؟
حضرت فرمود: اگر دخترم فاطمه نيز به جاى تو مى بود، اين دستور را مى دادم .
حضرت زهرا(سلام الله عليها) اين سخن را شنيد و غمگين شد. جبرئيل فرود آمده و اين آيه را آورد: لئن اشركت ليحبطن عملك (90).
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) غمگين شد، در همين هنگام اين آيه نازل شد: لو كان فيهما آلهة الا الله لفسدتا(91).
حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) از نزول اين آيه تعجب كرد، جبرئيل نازل شده و گفت : فاطمه از سخن تو غمگين شده بود. اين آيات براى همراهى با او نازل شد تا خشنود گردد(92).