(1) - براى توضيح بيشتر پيرامون جهان بينى و ايدئولوژى رجوع كنيد به: ايدئولوژى تطبيقى، درس اول.
(2) - از جمله تحريفهايى كه در بعضى از اديان آسمانى براى جلب رضايت جباران و ستمگران انجام گرفته اين است كه دايره دين را محدود به رابطه انسان با خدا، و احكام دين را منحصر به مراسم مذهبى خاصى قلمداد كرده‌اند و مخصوصاً سياست و تدبير امور جامعه را خارج از قلمرو دين، معرفى نموده‌اند در صورتى كه هر دين آسمانى، عهده دار بيان همه مطالبى است كه مورد نياز افراد جامعه براى رسيدن به سعادت دنيوى و اخرويشان مى‌باشد و عقل انسانهاى عادى براى شناختن آنها كافى نيست چنانكه توضيح اين مطلب در جاى خودش خواهد آمد و آخرين پيامبرى كه از طرف خداى متعال، مبعوث مى‌شود مى‌بايست معارف و دستوراتى را كه تا پايان جهان، مورد نياز انسانهاست در اختيار ايشان قرار دهد و از اينروى، بخش مهمى از تعاليم اسلام، مربوط به مسائل اجتماعى و اقتصادى و سياسى است.
(3) - رجوع كنيد به كتاب حس مذهبى، و كتاب انسان موجود ناشناخته، و كتاب دين و روان.
(4) - بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ، سوره القيامة، آيه 5.
(5) - سوره اعراف، آيه 179. آنان مانند چهارپايان بلكه گمراهترند آنان غافلانند.
(6) - سوره انفال، آيه 22. همانا بدترين جنبندگان نزد خدا كر و لالهايى هستند كه حقايق را درك نمى‌كنند.
(7) - 50 = 100/5000 = 100/5 × 1000
10 = 100/1000 = 100/10 × 100
5 = 10÷50
(8) - سوره محمد(ص)، آيه 12. همانند چهارپايان بهره مى‌گيرند و مى‌خورند.
(9) - سوره حجر، آيه 3. بگذار بخورند و بهره گيرند و آرزوى دنيوى، ايشان را سرگرم كند كه بزودى (نتيجه آنرا) خواهند دانست.
(10) - براى اطلاعات بيشتر به بخش دوم از كتاب «آموزش فلسفه» و مقاله «شناخت» از كتاب پاسدارى از سنگرهاى ايدئولوژيك، و به درس پنجم تا شانزدهم از ايدئولوژى تطبيقى، مراجعه كنيد.
(11) - ر.ك: آموزش فلسفه، درس سيزدهم.
(12) - البته وجود افراد استثنايى كه داراى چنين شهود آگاهانه باشند را نمى‌توان انكار كرد چنانكه اعتقاد ما درباره پيرامون و پيشوايان معصوم (عليهم الصلوة و السلام) اينست كه در كودكى هم كمابيش از چنين شهودى برخوردار بوده‌اند و حتى بعضى از ايشان در شكم مادر هم چنين‌شناختى را داشته اند.
(13) - فِطْرَتَ اللّهِ الَّتِي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللّهِ. سوره روم، آيه 30.
(14) - براى توضيح بيشتر پيرامون اين مطالب به كتابهاى زير، مراجعه كنيد: راز آفرينش انسان، اثبات وجود خدا، نشانه هاى او.
(15) - سوره انعام، آيه 95.
(16) - مكان داشتن و نزل از عرش و رؤيت با چشم از طوايفى از اهل سنت، و تحول و تكامل خدا از گروهى از فلاسفه غرب مانند هگل و برگسون و ويليام جيمز و وايتهد، نقل شده است. ولى بايد دانست كه نفى حركت و دگرگونى از خدا به معناى اثبات سكون براى او نيست بلكه به معناى ثبات ذات اوست، و ثبات، نقيض تغيير است اما سكون، عدم ملكه حركت مى‌باشد. و جز چيزى كه قابليت حركت داشته باشد متصف به آن نمى‌گردد.
(17) - بايد دانست كه معناى واجد بودن كمالات مخلوقات، اين نيست كه مفاهيم آنها (مانند مفهوم جسم و انسان) هم قابل صدق بر خداى متعال باشد زيرا اينگونه مفاهيم، حكايت از موجودات محدود و ناقص دارد و از اينروى قابل صدق بر خداى متعال كه داراى وجود و كمالات بى نهايت است نمى‌باشد.
(18) - سوره نور، آيه 35.
(19) - سوره مؤمن، آيه 19.
(20) - سوره بقره، آيه 20. و چندين آيه ديگر.
(21) - ر.ك: آيه 187 و آيه 235، از سوره بقره، و آيه 66، از سوره انفال، و آيه 18 و 27 از سوره الفتح و آيه 140 و 142 از سوره آل عمران و آيه 94 از سوره مائده و آيه 16 از سوره توبه و آيه 31 از سوره محمد(ص) و...
(22) - مانند اين آيه شريفه «تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ» سوره انفال، آيه 87.
(23) - سوره يس، آيه 82.
(24) - ر. ك: سوره هود: آيه 7، سوره ملك: آيه 2، سوره كهف: آيه 7، سوره ذاريات: آيه 56، سوره هود: آيه 108 و 119، سوره جاثيه: آيه 23، سوره آل عمران: آيه 15، سوره توبه: آيه 72.
(25) - سوره نساء، آيه 87.
(26) - بخشى از اين علل و عوامل از مرحوم استاد مطهرى در كتاب «علل گرايش مادّيگرى» مورد بررسى قرار داده اند.
(27) - مانند انيشتاين و كرسى موريس و الكسيس كارل و دانشمندان برجسته ديگرى كه مقالاتى پيرامون جود خدا نوشته‌اند و بخشى از آنها در كتاب «اثبات وجود خدا» گردآورى شده است.
(28) - در درسهاى آينده توضيح بيشترى در اين باره خواهد آمد.
(29) - براى آشنايى با مفهوم و تعريف ماده رجوع كنيد به: پاسدارى از سنگرهاى ايدئولوژيك، جهان بينى مادى ص 292 ـ 297، و آموزش فلسفه، جلد دوم، درس چهل و يكم.
(30) - براى اطلاع بيشتر رجوع كنيد به: ايدئولوژى تطبيقى، درس هشتم تا شانزدهم، و آموزش فلسفه، درس سيزدهم تا هيجدهم.
(31) - براى نمونه، رجوع كنيد به: آموزش فلسفه، جلد دوم، درس چهل و چهارم و چهل و نهم.
(32) - ر. ك: نقدى فشرده بر اصول ماركسيسم، درس دوم.
(33) - ر. ك: درس هفتم و هشتم از همين كتاب، درس شصت و دوم و شصت سوم از آموزش فلسفه.
(34) - براى اطلاع بيشتر به كتاب پاسدارى از سنگرهاى ايدئولوژيك، مقالات حركت و ديالكتيك و جهان بينى مادّى، مراجعه كنيد.
(35) - سوره مائده، آيه 110.
(36) - سوره نازعات، آيه 5.
(37) - عرفا، تعبير «توحيد افعالى» را در اين معنى بكار مى‌برند.
(38) - سوره يونس، آيه 62.
(39) - به اين آيات، مراجعه كنيد: سوهر هود: آيه 7، سوره ملك: آيه 2، سوره كهف: آيه 7، سوره ذاريات: آيه 56، سوره توبه: آيه 72.
(40) - سوره آل عمران به آيه 47 و به اين آيات نيز رجوع كنيد: سوره بقره: آيه 117، سوره مريم: آيه 35، سوره غافر: آيه 68.
(41) - سوره رعد، آيه 39.
(42) - انطباق اراده و قضاء الهى بر يكديگر (بحسب مورد) از تطبيق آيه (47) آل عمران بر آيه (82) از سوره يس «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» روشن مى‌شود.
(43) - سوره تكوير، آيه 29.
(44) - سوره حديد، آيه 22 و 23.
(45) - سوره بقره، آيه آخر.
(46) - سوره نجم، آيه 39.
(47) - «لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَها». سوره بقره، آيه 286.
(48) - «وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ». سوره يونس، آيه 54.
(49) - «فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». سوره يس، آيه 54
(50) - اشاره به بعضى از آيات كريمه قرآن در خلال بحثها به عنوان استدلال نبود بلكه به منظور توجه دادن به موارد طرح اين مسائل قرآن كريم بود.
(51) - ر. ك: درس يازدهم و درس بيستم.
(52) - اين برهان از موارد استنتاج قضيه عملى (بايد) از قضيه نظرى (هست) و از مصاديق اثبات ضرورت بالقياس براى معلول از راه ضرورت علت، و نيز از موارد جريان براهين لّمى در الهيات است.
(53) - ر. ك: آيات (7) از سوره هود، و (7) از سوره كهف، و (2) از سوره ملك، و (48) از سوره مائده، و (165) از سوره انعام.
(54) - ر. ك: آيات (35، 107، 112، 137، 128) از سوره انعام، (99) از سوره يونس، (118) از سوره هود، (9 و 93) از سوره نحل، (8) از سوره شورى، (2) از سوره شعراء، و (253) از سوره بقره.
(55) - ر. ك: سوره انبياء: آيه 78-82، سوره كهف: آيه 83-97، سوره سبأ: آيه 10-13، لازم به تذكر است كه بر حسب چند روايت ذوالقرنين پيامبر نبوده بلكه از اولياء خدا بوده است.
(56) - ر. ك: سوره يوسف، آيه 55.
(57) - قرآن كريم در اين باره مى‌فرمايد: «وَ ما كانَ اللّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ ». سوره آل عمران، آيه 179.
(58) - قرآن كريم در اين باره مى‌فرمايد: «اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه». سوره انعام، آيه 124.
(59) - قرآن مجيد در اين باره مى‌فرمايد: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً. إِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً. لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى كُلَّ شَيْء عَدَداً». سوره جن، آيه 26-28.
(60) - «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَة وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة». سوره انفال، آيه 42
(61) - سوره شعراء: آيه 193، سوره تكوير: آيه 21، سوره اعراف: آيه 68، سوره شعراء: آيات 107، 125، 143، 162، 178، سوره دخان: آيه 18، سوره تكوير: آيه 20، سوره نجم: آيه 5، سوره الحاقه: آيه 44-47، سوره جن: آيه 26-28.
(62) - بايد توجه داشت كه مخلَص (به فتح لام) غير از مخلِص (به كسر لام) است و اولى دلالت دارد بر اينكه خدا شخص را خالص كرده است، و معناى دومى اين است كه شخص اعمالش را با اخلاص انجام مى‌دهد.
(63) - سوره بقره، آيه 124.
(64) - قرآن كريم در اين باره مى‌فرمايد: «ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى». سوره نجم، آيه 11
(65) - قرآن كريم در اين باره مى‌فرمايد: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَد مِنَ النِّساء...». سوره احزاب، آيه 30-32
(66) - چنانكه در روايت آمده است: «يُغْفَرُ لِلجاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباٌ قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعالِمِ ذَنْب واحِدٌ».
(67) - سوره شعراء، آيه 14.
(68) - سوره شعراء، آيه 20.
(69) - سوره فتح، آيه 2.
(70) - سوره احزاب، آيه 37.
(71) - سوره توبه، آيه 43.
(72) - سوره تحريم، آيه اول.
(73) - سوره شعراء، آيه 3.
(74) - سوره طه، آيه اول.
(75) - واژه «آيات» كاربردهايى نيز دارد كه از جمله آنها نشانه هاى علم و قدرت و حكمت الهى در پديده هاى هستى است خواه عادى و خواه غيرعادى.
(76) - ر. ك: سوره رعد آيه 37، سوره غافر آيه 78.
(77) - ر. ك: سوره آل عمران آيه 49، سوره مائده آيه 110.
(78) - ر. ك: درس چهارم و درس بيست و يكم از همين كتاب.
(79) - ر. ك: سوره آل عمران، آيه 49.
(80) - ر. ك: سوره اسراء: آيه 77، سوره احزاب: آيه 62، سوره فاطر: آيه 43، سوره فتح: آيه 23.
(81) - ر. ك: سوره انعام: آيه 37، 109، سوره يونس: آيه 20، سوره رعد: آيه 7، سوره انبياء: آيه 5.
(82) - ر. ك: سوره انعام: آيه 35، 124، سوره طه: آيه 133، سوره صافّات: آيه 14، سوره قمر: آيه 2، سوره شعراء: آيه 3 و 4، 197، سوره اسراء: آيه 59، سوره روم: آيه 58.
(83) - ر. ك: سوره انعام: آيه 21، 93، 144، سوره اعراف: آيه 37، سوره يونس: آيه 17، سوره هود: آيه 18، سوره كهف: آيه 15، سوره عنكبوت: آيه 68، سوره شورى: آيه 24.
(84) - ر. ك: سوره الحاقه: آيات 44-46 .
(85) - براى آگاهى از نمونه هايى از اين تحريفات، به كتاب «الهدى الى دين المصطفى» تأليف علامه شيخ محمدجواد بلاغى نجفى، مراجعه كنيد.
(86) - ر. ك: مائده: آيه 48، سوره حج: آيه 67.
(87) - ر. ك: سوره بقره: آيه 131، 137، 285، سوره آل عمران: آيه 19، 20.
(88) - ر. ك: سوره شورى: آيه 13، سوره نساء: آيه 136، 152، سوره آل عمران: آيه 84، 85.
(89) - ر. ك: سوره نساء: آيه 150، سوره بقره: آيه 85.
(90) - ر. ك: سوره فاطر: آيه 24، سوره نحل: آيه 36.
(91) - ر. ك: سوره بقره: آيه 246 و 256.
(92) - ر. ك: رساله اعتقادات صدوق، و بحارالانوار (طبع جديد): ج 11، ص 28، ص 30، ص 32، ص 42.
(93) - ر. ك: سوره بقره: 213، سوره نساء: آيه 165.
(94) - ر. ك: بحارالانوار، ج 11، ص 32.
(95) - ر. ك: سوره مريم: آيه 51 و آيه 54.
(96) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 176.
(97) - ر. ك: سوره بقره: آيه 253، سوره اسراء: آيه 55.
(98) - ر. ك: سوره بقره: آيه 124، سوره انبياء: آيه 73، سوره سجده: آيه 24.
(99) - ر. ك: سوره احقاف: آيه 35.
(100) - ر. ك: بحارالانوار، ج 11، ص 33-34، و معلم النبوة: ص 113.
(101) - ر. ك: سوره آل عمران، آيه 81.
(102) - ر. ك: سوره انعام: آيه 90، سوره يس: آيه 21، سوره طور: آيه 40، سوره قلم: آيه 46، سوره يونس: آيه 72، سوره هود: آيه 29، 51، سوره فرقان: آيه 57، سوره شعراء: آيه 109، 127، 145، 164، 180، سوره يوسف: آيه 104.
(103) - ر. ك: سوره شورى، آيه 23.
(104) - ر. ك: سوره سبأ: آيه 47.
(105) - ر. ك: سوره احقاف: 29-32.
(106) - ر. ك: سوره جن: آيه 1-14.
(107) - ر. ك: سوره نحل: آيه 36، سوره انبياء: آيه 25، سوره فصّلت: آيه 14 و سوره احقاف: آيه 21.
(108) - ر. ك: سوره ابراهيم: آيه 9، سوره مؤمنون: آيه 44.
(109) - ر. ك: سوره سبأ: آيه 34.
(110) - ر. ك: سوره غافر: آيه 83، سوره قصص: آيه 78، سوره زمر: آيه 49.
(111) - ر. ك: سوره احزاب: آيه 67، سوره سبأ: آيه 31-33.
(112) - ر. ك: سوره هود: آيه 40، و آيات 27-31.
(113) - ر. ك: سوره مائده: آيه 70.
(114) - ر. ك: سوره غافر: آيه 56، سوره اعراف: آيه 76.
(115) - ر. ك: سوره بقره: آيه 170، سوره مائده: آيه 104، سوره اعراف: آيه 28، سوره يونس: آيه 78، سوره انبياء: آيه 53، سوره شعراء: آيه 74، سوره لقمان: آيه 21، سوره لقمان: آيه 21، سوره زخرف: آيه 22-23.
(116) - ر. ك: سوره هود: آيه 84-86، سوره قصص: آيه 76-79، سوره توبه: آيه 34.
(117) - ر. ك: سوره ابراهيم: آيه 21، سوره فاطر: آيه 47، سوره هود: آيه 27، سوره شعراء: آيه 111.
(118) - ر. ك: سوره حجر: آيه 11، سوره يس: آيه 30، سوره زخرف: آيه 7، سوره مُطفّفين: آيه 29-32.
(119) - ر. ك: سوره اعراف: آيه 66، سوره بقره: آيه 13، سوره مؤمنون: آيه 25.
(120) - ر. ك: سوره الذاريات: آيه 39، 52، 53، سوهر انبياء: آيه 3، سوره قمر: آيه 2.
(121) - ر. ك: سوره انعام: آيه 25، سوره انفال: آيه 24، سوره مؤمنون: آيه 83، سوره فرقان: آيه 5، سوره نمل: آيه 68، سوره احقاف: آيه 17، سوره قلم: آيه 15، سوره مُطفّفين: آيه 13.
(122) - ر. ك: سوره نوح: آيه 7، سوره فصلت: آيه 26، سوره انعام: آيه 112، 121، سوره غافر: آيه 5، 35، سوره اعراف: آيه 70، 71، سوره كهف: آيه 56.
(123) - ر. ك: سوره بقره: آيه 170، سوره مائده: آيه 104، سوره اعراف: آيه 28، سوره انبياء: آيه 53، سوره يونس: آيه 78، سوره لقمان: آيه 21.
(124) - ر. ك: سوره يونس: آيه 88، سوره سباء: آيه 35، سوره قلم: آيه 14، سوره مريم: آيه 77، سوره مدثّر: آيه 12، سوره مزمل: آيه 11، سوره احقاف: آيه 11.
(125) - ر. ك: سوره انعام: آيات 7-9، سوره اسراء: آيات 90-95، سوره فرقان: آيات 4-8.
(126) - ر. ك: سوره بقره: آيه 118، سوره انعام: آيه 124، سوره نساء: آيه 153.
(127) - ر. ك: سوره ابراهيم: آيه 13، سوره هود: آيه 91، سوره مريم: آيه 46، سوره يس: آيه 18، سوره غافر: آيه 26.
(128) - ر. ك: انفال: آيه 36.
(129) - ر. ك: سوره ابراهيم: آيه 12.
(130) - ر. ك: سوره بقره: آيات 61، 87، 91، سوره آل عمران:آيات 21، 112، 181، سوره مائده: آيه 70، سوره نساء:آيه 155.
(131) - ر. ك: سوره نساء: آيه 65، سوره طه: آيه 134.
(132) - ر. ك: سوره علق: آيه 6.
(133) - ر. ك: سوره انعام: آيه 42، سوره اعراف: 94.
(134) - ر. ك: سوره انعام: آيه 43، سوره مؤمنون: آيه 76.
(135) - ر. ك: سوره اعراف: آيه 183، 95.
(136) - ر. ك: سوره اعراف: آيه 183، 182، سوره آل عمران: آيه 178، سوره توبه: آيه 55، 85، سوره مؤمنون: آيه 54، 56.
(137) - ر. ك: سوره آل عمران: آيه 146.
(138) - ر. ك: سوره آل عمران: آيه 146.
(139) - ر. ك: سوره عنكبوت: آيه 41، و بسيارى از موارد ديگر.
(140) - ر. ك: سوره فاطر: آيه 43، سوره غافر: آيه 85، سوره اسراء: آيه 77.
(141) - ر. ك: تورات، سفر پيدايش، باب سوم، شماره 8-12.
(142) - ر. ك: تورات، سفر پيدايش، باب ششم، شماره 6.
(143) - ر. ك: تورات، سفر پيدايش، باب 32، شماره 24-32.
(144) - ر. ك: عهد قديم، كتاب دوم سموئيل، باب 11.
(145) - ر. ك: تورات، سفر پيدايش، باب 19، شماره 30-38.
(146) - ر. ك: تورات، سفر تثنيه، باب 34.
(147) - ر. ك: انجيل يوحنّا، باب دوم.
(148) - ر. ك: اظهار الحق، نوشته رحمة الله هندى، الهدى الى دين المصطفى، از علامه بلاغى، راه سعادت از علامه شعرانى.
(149) - ر. ك: سوره جمعه: آيه 2، 3.
(150) - ر. ك: نهج البلاغه، خطبه 187.
(151) - ر. ك: سوره صف، آيه 6.
(152) - ر. ك: سوره اعراف: آيه 157، سوره بقره: آيه 146، سوره انعام: آيه 20.
(153) - ر. ك: سوره بقره، آيه 89.
(154) - ر. ك: سوره مائده: آيه 83، سوره احقاف: آيه 10.
(155) - ر. ك: سوره شعراء، آيه 197.
(156) - از جمله مى‌توان از ميرزا محمدرضا (از دانشمندان بزرگ، يهود تهران) صاحب كتاب «اقامه الشهود فى ردّ اليهود» و حاج بابا قزوينى يزدى (از علماء يهود يزد) صاحب كتاب «محضر الشهود فى ردّ اليهود» و پروفسور عبدالاحد داود (اسقف سابق مسيحى) صاحب كتاب «محمد در تورات و انجيل» كه اخيراً از انگليسى به فارسى برگردانده شده ياد كرد.
(157) - ر. ك: بحارالانوار، ج 17، ص 225، تا آخر 18، و ساير مجامع حديث و كتب معتبر تاريخ.
(158) - ر. ك: سوره اسراء، آيه 88.
(159) - ر. ك: سوره هود، آيه 13.
(160) - ر. ك: سوره يونس، آيه 38.
(161) - ر. ك: سوره بقره، آيه 23، 24.
(162) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 24.
(163) - ر. ك: اعلام الورى، ص 27، 28 و ص 49. و سيره ابن هشام، ج 1، ص 293، و ص 410.
(164) - سوره اسراء، آيه 88، و نورالثقلين در ذيل همين آيه.
(165) - ر. ك: سوره عنكبوت، آيه 48.
(166) - ر. ك: سوره يونس، آيه 16.
(167) - ر. ك: سوره نساء، آيه 82.
(168) - ر. ك: سوره الرحمن، آيه 64.
(169) - مانند رواياتى كه در مقام تفسير آيات و ذكر بعضى از مصاديق آنها، يا در مقام ابطال تفسيرهاى غلط و تحريفهاى معنوى است و از آنها چنين برداشت شده كه دلالت بر حذف كلمات يا عباراتى از قرآن كريم دارد.
(170) - چنانكه در آيه (44) از سوره مائده درباره علماء يهود و نصارى مى‌فرمايد: «بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداء».
(171) - (1) و (2) درس بيست و نهم از همين كتاب.
(172) - (1) و (2) درس بيست ونهم از همين كتاب.
(173) - نامه هاى پيامبر اكرم(ص) در كتابهاى معتبر تاريخى، ضبط شده و مجموعه آنها بصورت كتاب مستقلى بنام «مكاتب الرسول» گردآورى شده است.
(174) - ر. ك: سوره بقره: آيه 21، سوره نساء: آيه 1، 174، سوره فاطر: آيه 15.
(175) - ر. ك: سوره اعراف: آيه 26، 27، 28، 31، 35، سوره يس: آيه 60.
(176) - ر. ك: سوره بقره: آيه 185، 187، سوره آل عمران: آيه 138، سوره ابراهيم: آيه 1، 52، سوره جاثيه: آيه 20، سوره زمر: آيه 41، سوره نحل: آيه 44، سوره كهف: آيه 54، سوره حشر: آيه 21.
(177) - ر. ك: سوره انعام: آيه 90، سوره يوسف: آيه 104، سوره تكوير: آيه 27، سوره قلم: آيه 52.
(178) - ر. ك: سوره نساء: آيه 79، سوره حج: آيه 49، سوره سبأ: آيه 28.
(179) - ر. ك: سوره انبياء: آيه 107، سوره فرقان: آيه 1.
(180) - ر. ك: سوره انعام: آيه 19.
(181) - ر. ك: سوره آل عمران: آيه 65، 70، 71، 98، 99، 110، سوره مائده: آيه 15، 19.
(182) - ر. ك: سوره توبه: آيه 33، سوره فتح: آيه 38، سوره صف: آيه 9.
(183) - ر. ك: سوره توبه: آيه 33، سوره فتح: آيه 38، سوره صف: 9.
(184) - ر. ك: كافى: ج 1، ص 57، ج 2، ص 260، ج 24، ص 288، وسايل الشيعه: ج 18، ص 124.
(185) - ر. ك: سوره شعراء: آيه 214، سوره انعام: آيه 92، سوره شورى: آيه 7، سوره سجده: آيه 3، سوره قصص: آيه 46، پس 5 و 6.
(186) - ر. ك: سوره احزاب، آيه 40
(187) - ر. ك: درس بيست و نهم از همين كتاب.
(188) - ر. ك: بحارالانوار: ج 37، ص 254-289، صحيح بخارى: ج 3،، ص 58، صحيح مسلم: ج 2، ص 323، سن ابن ماجه: ج 1، ص 28، مستدرك حاكم: ج 3، ص 109، مسندابن حنبل: ج 1، ص 331، و ج 2، ص 437.
(189) - ر. ك: وسايل الشيعه: ج 1، ص 15، خصال: ج 1، ص 322، خصال: ج 2، ص 487.
(190) - ر. ك: وسايل الشيعه: ج 18، ص 555، من لا يحضره الفقيه: ج 4، ص 163، بحارالانوار: ج 22، ص 531، كشف الغّمه: ج 1، ص 21.
(191) - ر. ك: نهج البلاه، خطبه اول، خطبه 69، 83، 87، 129، 168، 193، 230.
(192) - ر. ك: درس بيست و نهم از همين كتاب.
(193) - ر. ك: سوره آل عمران: آيه 32، 132، سوره نساء: آيات 12، 14، 69، 80، سوره مائده: آيه 92، سوره انفال: آيات 1، 20، 46، سوره توبه: آيه 71، سوره نور: آيات 51، 54، 56، سوره احزاب: آيات 66، 71، سوره حجرات: آيه 14، سوره فتح: آيات 16، 17، سوره محمد: آيه 32، سوره مجادله: آيه 12، سوره ممتحنه: آيه12، سوره تغابن: آيه 12، سوره جن: آيه 23.
(194) - ر. ك: سوره آل عمران: آيه 152، سوره نساء: آيات 42، 59، 65، 105، سوره مائده: آيه 48، سوره حج: آيه 67، سوره احزاب: آيات 6، 36، سوره مجادله: آيات 8، 9، سوره حشر: آيه 7.
(195) - ر. ك: الاحكام السلطانيّه از ابويعلى، و ترجمه «السواد الاعظم» از ابوالقاسم سمرقندى، ص 40-42.
(196) - خوشبختانه دانشمندان بزرگ در اين زمينه هزاران كتاب به زبانهاى مختلف و با شيوه هاى گوناگون نوشته و راه تحقيق را كاملا بر روى جويندگان حق و حقيقت گشوده‌اند و براى نمونه مى‌توان از اين كتابها ياد كرد: عبقات الانوار، الغدير، دلائل الصدق، غاية المرام، و اثباة الهداة.
و به كسانى كه فرصت زيادى براى مطالعه ندارند سفارش مى‌كنيم كه كتاب «المراجعات» كه مجموعه‌اى از مكاتبات بين دو نفر علماء شيعه و سنّى است و كتاب «اصل الشيعة و اصولها» كه هر دو به زبان فارسى نيز ترجمه شده را مطالعه كنند.
(197) - ر. ك: سوره توبه، آيه 12
(198) - ر. ك: سوره بقره: آيه 151، سوره آل عمران: آيه 164، سوره جمعه: آيه 2، سوره نحل: آيات 64-66، سوره احزاب: آيه 21، سوره حشر: آيه 7.
(199) - علامه امينى (ره) نام هفتصد تن از دروغ پردازان و جعل كنندگان حديث را در كتاب الغدير آورده‌اند كه به بعضى از آنان بيش از يك صدهزار حديث، نسبت داده شده است. (الغدير، ج 5، ص 208، به بعد).
(200) - ر. ك: شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 142، 158، ج 3، ص 57.
(201) - ر. ك: الغدير، ج 6، ص 93 به بعد.
(202) - ر. ك: الغدير، ج 8، ص 97 به بعد.
(203) - براى توضيح بيشتر پيرامون دلالت اين آيه، به تفسير الميزان مراجعه كنيد.
(204) - اشاره به آيه (6) از سوره احزاب «النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِم».
(205) - ر. ك: براى اثبات قطعى بودن سند و دلالت اين حديث، رجوع كنيد به عبقات الانوار و الغدير.
(206) - ر. ك: غايد امرام، باب 58، حديث 4، به نقل از فرائد حموينى.
(207) - ر. ك سوره مائده، آيه 67. براى توضيح بيشتر پيرامون دلالت اين آيه، به تفسير الميزان مراجعه كنيد.
(208) - اين موضوع را بزرگان اهل سنّت از هفت نفر از اصحاب رسول خدا(ص) نقل كرده اند: زيدبن ارقم، ابوسعيد خدرى، ابن عبّاس، جابربن عبدالله انصارى، براءبن عازب، ابوهريره و ابن مسعود. ر. ك: الغدير، ج 1.
(209) - ر. ك: سوره شعراء، آيه 214.
(210) - ر. ك: عبقات الانوار، الغدير، المراجعات (مراجعه 20).
(211) - ر. ك: غاية المرام (ط قديم)، ج 10، ص 267، و اثبات الهداة: ج 3، ص 123، و ينابيع المودّة: ص 494.
(212) - ر. ك: غاية المرام (ط قديم)، ج 3، ص 265.
(213) - اين حديث نيز از روايات متواتر است كه بزرگان اهل سنت از جمله ترمذى و نسائى و صاحب مستدرك به طرق متعدد از رسول خدا(ص) نقل كرده اند.
(214) - ر. ك: مستدرك حاكم، ج 3، ص 151.
(215) - ر. ك: مستدرك حاكم: ج 3، ص 134، ص 111، صواعق ابن حجر: ص 103، مسند ابن حنبل: ج 1، ص 331، ج 4، ص 438 و...
(216) - ر. ك: كمال الدين و تمام النعمه، از مرحوم صدوق و بحارالانوار مجلسى
(217) - ر. ك: سوره بقره، آيه 124.
(218) - ر. ك: سوره نساء، آيه 59.
(219) - ر. ك: سوره احزاب، آيه 33.
(220) - ر. ك: سوره يس، آيه 82.
(221) - براى توضيح بيشتر پيرامون اين آيه، رجوع كنيد به تفسير الميزان و كتاب «الامامة و الولاية فى القرآن الكريم».
(222) - ر. ك: غاية المرام، ص 287-293.
(223) - ر. ك: غاية المرام (ط قديم)، ج 6، ص 293.
(224) - ر. ك: غاية المرام: ص 265، اصول كافى: ج 1، ص 294.
(225) - ر. ك: مستدرك حاكم، ج 3، ص 226، جالب اين است كه يكى از علماء اهل سنّت كتابى بنام «فتح الملك» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته كه در سال 1354 هـ در قاهره به چاپ رسيده است.
(226) - ر. ك: ينابيع المودة: ص 88، اصول كافى: ج 1، ص 296.
(227) - ر. ك: اصول كافى، كتاب الحجة، ص 264 و ص 270.
(228) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 268.
(229) - ر. ك: سوره كهف: آيه 65-98، سوره آل عمران: آيه 17-21، سوره طه: آيه 38، سوره قصص: آيه 7.
(230) - سوره رعد، آيه 43.
(231) - سوره رعد، آيه 43.
(232) - سوره هود، آيه 17.
(233) - سوره مائده، آيه 55.
(234) - ر. ك: غاية المرام (ط قديم)، ص 359-361.
(235) - سوره نمل، آيه 40.
(236) - از دنباله حديث روشن مى‌شود كه اين سخنان را بخاطر حضور نامحرمان، بيان كرده اند. و بايد دانست كه منظور از علم غيبى كه اختصاص به خداى متعال دارد علمى است كه احتياج به تعليم نداشته باشد، چنانكه اميرمؤمنان(ع) در جواب كسى كه سؤال كرد: آيا شما علم غيب داريد؟ فرمود: «انّما هو تعلّم من ذِي عِلْم» و گرنه همه انبياء و بسيارى از اولياء خدا از علوم غيبى كه به ايشان وحى يا الهام مى‌شده مطلع بوده اند، و يكى از موارد تشكيك ناپذير آن، اين خبر غيبى است كه به مادر حضرت موسى(ع) الهام شد: «إِنّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِين» (سوره قصص، آيه 7).
(237) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 257 (ط دارالكتب الاسلامية).
(238) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 198-203.
(239) - ر. ك: بحارالانوار، ج 26، ص 58.
(240) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 258.
(241) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 258.
(242) - ر. ك: اصول كافى، ج 1، ص 273.
(243) - ر. ك: منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر، ط 3، ص 10-140.
(244) - ر. ك: بحارالانوار، غاية المرام، اثبات الهداة، و ساير مجامع حديث.
(245) - ر. ك: سوره نساء، آيه 165.
(246) - ر. ك: سوره توبه: آيه 33، سوره فتح: آيه 28، سوره صف: آيه 9، و ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 50، ح 22، و ص 60، ح 58 و 89.
(247) - ر. ك: سوره انبياء، آيه 105.
(248) - ر. ك: سوره اعراف، آيه 128.
(249) - ر. ك: سوره قصص، آيه 5.
(250) - ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 54، ج 35، ص 63، 64.
(251) - ر. ك: سوره نور، آيه 55.
(252) - ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 58، ح 50، ص 54، ح 34، 64.
(253) - ر. ك: مانند اين آيات «وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه»،«لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه»، «بقية الله خَيْرٌ لَكُمْ».
(254) - ر. ك: بحارالانوار، ج 51، ص 44-64.
(255) - ر. ك: صواعق ابن حجر: ص 99، نورالابصار شبلنجى: ص 155، اسعاف الراغبين: ص 140، الفتوحات الاسلامية: ج 2، ص 211.
(256) - ر. ك: شرح ابن ابى الحديد بر نهج البلاغه: ج 2، ص 535، سبائك الذهب سويدى: ص 78، غاية المأمول: ج 5، ص 362.
(257) - مانند كتاب «البيان فى اخبار صاحب الزمان» تأليف حافظ محمد بن يوسف گنجى شافعى كه در قرن هفتم مى‌زيسته، و كتاب «البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان» تأليف متّقى هندى كه در قرن دهم مى‌زيسته است.
(258) - ر. ك: صحيح ترمذى: ج 2، ص 46، صحيح ابو داود: ج 2، ص 207، مسند ابن حنبل: ج 1، ص 378، ينابيع المودة: ص 186، 258، 440، 488، 490.
(259) - ر. ك: اسعاف الراغبين: ص 134، نقل از صحيح مسلم و ابو داود و نسائى و ابن ماجه و بيهقى.
(260) - ر. ك: ينابيع المودة، ص 494.
(261) - ر. ك: منتخب الاثر، ص 255.
(262) - ر. ك: منتخب الاثر، ص 251.
(263) - عثمان بن سعيد، محمد بن عثمان بن سعيد، حسين بن روح و على بن محمد سمرى.
(264) - ر. ك: بحارالانوار، ج 52، ص 92.
(265) - سوره بقره: آيه 4، سوره نمل: آيه 3 و...
(266) - سوره اسراء: آيه 10، سوره فرقان: آيه 11، سوره صبا: آيه 8، سوره مؤمنون: آيه 74 و...
(267) - سوره الرحمن: آيه 46 تا آخر، سوره الواقعه: آيه 15-38، سوره الدهر: آيه 11-21 و...
(268) - سوره الحاقه: آيه 20-27، سوره الملك: آيه 6-11، سوره الواقعه: آيه 42، 56 و...
(269) - سوره ص: آيه 26، سوره سجده: آيه 140.
(270) - سوره القيامه، آيه 3-5.
(271) - سوره نمل: آيه 68، سوره احقاف، آيه 17.
(272) - سوره انعام، آيه 112، 113.