راههاى تشخيص قبله
هرگاه نماز گزار از اين راهها پى به قبله نبرد، و آسمان تمام ابرى يا به برخى از
موانع مانند آب يا غير آن در اثر تدبير خداوند حسابگر پوشيده بود، اگر ظنّ غالب به
جهت قبله داشت بر ظنّ و گمان خويش عمل مى كند، و اگر گمانش نسبت به تمام جهات مساوى
بود، يا اصلاً ظنّ مُساوى به جميع جهات نداشت ، بلكه شكّ محض نسبت به تمام جهات
داشت و راهى نداشت كه به وسيله آن توان تشخيص جهت قبله را داشته و قطع يا غلبه ظنّ
بر ساير حالات را به آن استعلام كند، اگر نماز نافله بود به هر جهت كه خواست نماز
مى گزارد، و اگر نماز واجب باشد بايد آن را چهار بار رو به سوى جهات چهارگانه
بخواند، و اگر به خاطر برخى از امور ضرورى اين كار براى او ممكن نبود بايد نماز
واجب را يك بار به هر جهت كه خواست بخواند.
اگر بعداً جهت قبله روشن شد، چنانچه پيشتر رو به سوى همان جهت نماز خوانده باشد
نمازش صحيح خواهد بود، و همچنين اگر در زمين عراق باشد و نمازش رو به سوى جهتِ ما
بينِ مغرب و مشرق قبله واقع شده باشد، ولى اگر رو به سوى خود مشرق يا مغرب بوده و
وقت نيز باقى باشد نماز را دوباره مى خواند، و اگر وقت گذشته باشد لازم نيست اعاده
كند، و اگر نمازش پشت به قبله باشد در هر دو حال (160) آن را دوباره مى خواند.
احكام ديگر قبله
جايز است انسان نماز نافله را بر روى شتر و كشتى بخواند (بر حسب حالش در سير و
امكان از روبه قبله بودن )، و بهتر است كه برحسب حال خويش در سير تكبيرةُ الاِحرام
را رو به قبله بگويد، سپس ادامه نماز را به هر جهت كه كشتى يا شتر منحرف مى شود
انجام دهد. اين مقدار از احكام قبله در اين مقام كافى است .
6 - مواردى كه توجّه به هفت تكبير افتتاح مستحبّ است
مستحبّ است انسان در هفت جا با گفتن هفت تكبير توجّه كند: ركعت اوّل نافله هاى ظهر،
و ركعت اوّل هر نماز واجب ، و ركعت اوّل نافله هاى مغرب ، و ركعت اوّل وتيره و
نافله عشاء، و ركعت اوّل نماز نافله شب ، و در اوّلِ دو ركعت نماز اِحْرام .(161)
و توجّه و تكبيرات هفتگانه در سه جا به صورت مؤكّد روايت شده است : از آن جمله در
روايت است كه امام باقر (ع ) فرمود: در سه جا نماز را با توجّه
و تكبير آغاز كن ، در نماز ظهر، و نماز شب ، و نماز يك ركعتى وتر.(162)
و در غير اين موارد از نمازهاى نافله كافى است كه براى دو ركعت ، تنها يك تكبير
بگويى . و اين هفت تكبير در كتاب ابن جانبه نيز
روايت شده است .
علّت آغاز نماز با تكبيرهاى هفتگانه
در روايت آمده كه امام باقر(ع ) فرمود: روزى رسول خدا (ص ) براى نماز از منزل بيرون
آمدند، در حالى كه حسن بن علىّ (عليهماالسلام ) از سخن گفتن وامانده بود، بحدّى كه
بيم آن را داشتند كه اصلاً سخن نگويد و لال شود. تا اينكه رسول خدا (ص ) در حالى كه
او را بر گردن و دوش حمل مى نمود، از خانه بيرون آمد و مردم در پشت حضرتش صف بستند،
و حضرت او را در سمت راستشش قرار داد، پس رسول خدا(ص ) تكبير گفت و نماز را با
تكبير شروع فرمود، امام حسن (ع ) نيز تكبير گفت . هنگامى كه رسول خدا(ص ) و اهل
بيتش تكبير او را شنيدند، حضرت دوباره تكبير گفت ، و امام حسن (ع ) تكبير ديگر گفت
، تا اينكه هفت بار تكبير گفت ، و بدين ترتيب افتتاح نماز با هفت تكبير سنّت گرديد.
اشكال و جواب
اگر گفته شود كه : چگونه تكبير امام حسن (ع ) در حال كودكى متابعت رسول خدا(ص ) از
او سنّت گرديده ؟
جواب آن است كه : پيامبر اكرم (ص ) از امام حسن (ع ) متابعت ننمود، بلكه وى از رسول
اللّه (ص ) متابعت نمود، و سخن گفتن وى بعد از خوددارى از سخن گفتن بسان معجزه اى
از پيامبر اكرم (ص ) و در نتيجه معجزه اى براى اسلام است ، و به همين جهت از شرايع
و احكام محسوب شده است .
جواب ديگر آنكه : هيچگاه پيامبر اكرم (ص ) از روى هوا و هوس سخن نمى گفت ، و سخن آن
بزرگوار تنها از ناحيه خدا به او وحى مى شده است ، بنابراين ممكن است كه خداوند -
جلّ جلاله - به حضرت وحى فرموده كه اين گونه تكبير گفتن را به خاطر امام حسن -
صلوات اللّه عليه - سنّت قرار دهد. [يا: وحى فرموده كه از امام حسن (ع ) متابعت
نموده ، و آن را سنّت قرار دهد.]
همچنين در روايتى آمده است كه : آغاز تكبير نماز عيد نيز به
واسطه سخن گفتن امام حسن بن علىّ (ع ) بوده است ، ولى شيخ طوسى در تهذيب (163) آن را درباره امام حسين (ع ) نقل كرده است .
دعايى پيش از شروع نافله هاى ظهر
از جمله دعاهايى كه پيش از شروع نافله هاى ظهر خوانده مى شود، دعايى است كه جدّم
ابى جعفر طوسى در مصباح كبير(164)
خود ذكر نموده . به اين صورت :
اءَلّلهُمَّ، إِنَّكَ لَسْتَ بِإِلهٍ اسْتَحْدَثْناكَ، وَ لا
بِرَبٍّ يَبيدُ ذِكْرُكَ، وَ لا كانَ مَعَكَ شُرَكآءُ يَقْضُونَ مَعَكَ، وَ لا كانَ
قَبْلَكَ مِنْ إِلهِ فَنَعْبُدَهُ وَ نَدَعَكَ، وَ لا اءَعانَكَ على خَلْقِنا
اءَحَدٌ فَنُشْرِكَ فيكَ. اءَنْتَ اللّهُ [الدَّيّانُ](165)
لاشَريكَ لَكَ، وَ اءَنْتَ الدّآئِمُ لايَزُولُ مُلْكُكَ، اءَنْتَ اءَوَّلُ الاْ
وَّلينَ وَ آخِرُ الا خِرينَ وَ دَيّانُ يَوْمِ الدّينِ، يَفْنى كُلُّ شَىْءٍ وَ
يَبْقى وَجْهُكَ الْكَريمُ، لا إِله إ لاّ اءَنْتَ لَمْ تَلِدْ فَتَكُونَ فِى
الْعِزِّ مُشارَكاً، وَ لَمْ تُولَدْ فَتَكُونَ مَوْرُوثاً هالِكاً، وَ لَمْ
تُدْرِكْكَ الاَْبْصارُ فَتُقَدِّرَكَ شَبَحاً ماثِلاً، وَ لَمْ تُعاوِرْكَ
زِيادَةٌ وَ لانُقْصانٌ، وَ لا تُوصَفُ بِاءَيْنٍ وَ لا ثَمَّ وَ لا مَكانٍ،
بَطَنْتَ فى خَفِيّاتِ الاُْمُورِ، وَ ظَهَرْتَ فِى الْعُقُولِ بِما نَرى مِنْ
خَلْقِكَ مِنْ عَلاماتِ التَّدْبيرِ، اءَنْتَ الَّذى سُئِلَتِ الاَْنْبيآءُ عَنْكَ
فَلَمْ تَصِفْكَ بِحَدٍّ وَلا بِبَعْضٍ، بَلْ دَلَّتْ عَلَيْكَ مِنْ آياتِكَ بِما
لا يَستَطيعُ الْمُنْكِرُونَ جَحْدَهُ، لاَِنَّ مَنْ كانَتِ السَّماواتُ
وَالاَْرضُونَ وَ ما بَيْنَهُما فِطْرَتَهُ، فَهُوَ الصّانِعُ الَّذى بانَ
الْخَلْقَ فَلا شَىْءَ كَمِثْلِهِ.
وَ اءَشْهَدُ اءَنَّ السَّماواتِ وَالاَْرضى نَ وَ ما بَيْنَهُما آياتٌ دَليلاتٌ
عَلَيْكَ، تُؤَدّى عَنْكَ الْحُجَّةَ وَ تَشْهَدُ لَكَ بِالرُّبُوبِيَّةِ،
مُوسَماتٍ بِبُرْهانِ قُدْرَتِكَ وَ مَعالِمِ تَدْبيرِكَ، فَاءَوْصَلَتْ إِلى
قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ مِنْ مَعْرِفَتِكَ ما آنَسَها مِنَ وَحْشَةِ الْفِكْرِ وَ
وَسْوَسةِ الصُّدُورِ، فَهِىَ عَلَى اعْتِرافِها شاهِدَةٌ بِاءَنَّكَ قَبْلَ
الْقَبْلِ بِلاقَبْلٍ، وَ بَعْدَ الْبَعْدِ بِلا بَعْدٍ، إِنْقَطَعتِ الْغاياتُ
دُونَكَ.
فَسُبْحانَكَ لاشَريكَ لَكَ، سُبْحانَكَ فَلا وَزيرَ لَكَ، سُبَحانَكَ لا عِدْلَ
لَكَ، سُبْحانَكَ لا ضِدَّ لَكَ، سُبْحانَكَ لانِدَّلَكَ، سُبْحانَكَ لا
تَاءْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ، سُبْحانَكَ لاتُغَيِّرُكَ الاَْزْمانُ،
سُبْحانَكَ لا تَنْتَقِلُ بِكَ الاَْحْوالُ، سُبْحانَكَ لايُعْييكَ شَىْءٌ،
سُبْحانَكَ إِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ، إِلاّ تَغْفِرْلى وَ تَرْحَمْنى اءَكُنْ
مِنَ الْخاسِرينَ.
اءَلّلهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ صَفَيّكَ
وَ حَبيبِكَ وَ خاصَّتِكَ وَ اءَمينِكَ عَلى وَحْيِكَ، وَ خازِنِكَ عَلى عِلْمِكَ،
اءَلْهادى إِلَيْكَ بِإِذْنِكَ، اءَلصّادِعِ بِاءَمْرِكَ عَنْ وَحْيِكَ، اءَلْقآئِم
بِحُجَّتِكَ فى عِبادِكَ، اءَلدّاعى إِلَيْكَ، اءَلْمُوالى اءَوْلِيآءَكَ مَعَكَ،
وَالْمُعادى اءَعْدآءَكَ دُونَكَ، اءَلسّالِكِ جُدَدَ الرَّشادِ إِلَيْكَ،
اءَلْقاصِدِ مَنْهَجَ الْحَقِّ نَحْوَكَ.
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اءَفْضَلَ وَ اءَكْرَمَ وَ اءَشْرَفَ وَ
اءَعْظَمَ وَ اءَطْيَبَ وَ اءَتَمَّ وَ اءَعَمَّ وَ اءَزْكى وَ اءَنْمى وَ اءَوْفى
وَاءَكْثَرَ ما صَلَّيْتَ عَلى نَبِي مِنْ اءَنْبِيآءِكَ وَ مَلا ئِكَتِكَ وَ
رُسُلِكَ وَ عِبادِكَ الصّالِحينَ، إِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ.
اءَللّهُمَّ، اجْعَلْ صَلاتى بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَ ذُنُوبى بِهِمْ مَغْفُورَةً،
وَ سَعْيى بِهِمْ مَشْكُوراً، وَ دُعآئى بِهِمْ مُسْتَجاباً، وَ رِزْقى بِهِمْ
مَبْسُوطاً، وَ انْظُرْ إِلَىَّ فى هذِهِ السّاعَةِ بِوَجْهِكَ الْكَريمَ نَظْرَةً
اءَسْتَكْمِلُ بِهَا الْكَرامَةَ عِنْدَكَ، ثُمَّ لاتَصْرِفْهُ عَنّى اءَبَداً،
بِرَحْمَتِكَ يا اءَرْحَمَ الرّاحِمينَ،
- خداوندا، براستى كه تو معبودى نيستى كه ما تو را آفريده انگاشته باشيم ، و
پروردگارى نيستى كه يادت فنا پذير باشد، و شريكى ندارى كه همراه با تو حكم براند، و
معبودى پيش از تو نبوده كه ما او را بپرستيم و تو را رها كنيم ، و اَحَدى در آفريدن
ما، ياور تو نبوده كه ما او را شريك تو قرار دهيم ، تويى خداوند بسيار پاداش دهنده
] كه شريكى براى تو نيست ، و تويى پايدار و جاودانى كه هرگز سلطنتت زوال نمى پذيرد،
تويى اوّل اوّلين و آخر آخرين و بسيار پاداش دهنده روز جزا، هر چيز نابود مى شود و
وجه [و اسماء و صفات ] بزرگوار تو باقى مى ماند، معبودى جز تو نيست ، نه زاده اى تا
كسى و در عزّت و سرافرازى شريك تو باشد، و نه زاده شده اى تا كسى و از تو ارث ببرد
و نابود گردى ، و ديده ها تو را درك نمى كنند تا تو را به صورت شَبحَ ايستاده [يا:
آشكار] فرض كنند، و افزودنى و كاستى بر تو عارض نمى شود، و به
كجايى و آنجايى و داشتن مكان توصيف نمى شوى . در امور مخفى نهان گشته ، و در
عقلها - به واسطه نشانه هاى تدبير و كاردانى كه در آفريده هايت مى بينيم - آشكارى ،
تويى خداوندى كه از پيامبران پيرامون تو پرسيدند و ايشان تو را به داشتن حدّ و مرز
و و داشتن اجزاء توصيف ننمودند، بلكه نشانه ها و آياتت به گونه اى بر تو راهنمايند
كه منكران نمى توانند آن را انكار نمايند؛ زيرا كسى كه آسمانها و زمينها و آنچه در
بين آنهاست آفريده او باشد، تنها او صانعى است كه با مخلوقات فرق دارد و لذا چيزى
همانند او نيست .
و گواهى مى دهم كه آسمانها و زمينها و آنچه در بين آنهاست نشانه هايى هستند كه بر
تو راهنمايند، حجّت و دليل را از جانب تو ادا نموده و به ربوبيّت تو گواهى مى دهند،
و داغ و نشانه بُرهانِ قدرت و نشانه هاى تدبير و كاردانى ات را با خود دارند، و لذا
به گونه اى معرفت و شناختت را به دلهاى مؤمنان رسانيده اند كه آنان را از تنهايى و
وحشت انديشه و وسوسه دلها رهانيده و مونس آنان گرديده اند، بنابراين ، آنها [يعنى
آسمانها و زمينها و آنچه در بين آنهاست ] با اعتراف خويش شهادت مى دهند كه تو پيش
از پيش
بوده اى بدون اينكه پيشى براى تو فرض شود، و
بعد از بعد خواهى بود بى آنكه بعد
بودن براى تو فرض شود، تمام غايتها در نزد تو پايان پذيرفته است .
پس پاك و منزّهى تو شريكى براى تو نيست ، پاك و منزّهى تو وزيرى براى تو نيست ، پاك
و منزّهى تو و همتايى براى تو نيست ، پاك و منزّهى تو و ضدّى براى تو نيست ، پاك و
منزّهى تو مشابهى براى تو نيست ، پاك و منزّهى تو هيچگاه چرت و خواب تو را نمى
گيرد، پاك و منزّهى تو و زمانها تو را تغيير نمى دهند، پاك و منزّهى تو و حالات تو
را دگرگون نمى سازند، پاك و منزّهى تو و هيچ چيز نمى تواند تو را ناتوان سازد، پاك
و منزّهى تو، براستى كه من از ستمكاران بودم ، اگر مرا نيامرزى و رحم نيآرى ، از
زيانكاران خواهم بود.
خداوندا، بر حضرت محمّد درود فرست ، هم او كه بنده و فرستاده و پيامبر و برگزيده و
دوست و ويژه درگاه و امين تو بروحى ، و گنجينه دار دانش تو بود، هم او كه به اذن تو
مردم را به سوى تو رهنمون گرديد، و به دستور تو وحى ات را كاملاً آشكار، و حجّتت را
در ميان بندگانت برپا نموده ، و به سوى تو دعوت فرمود، و همراه با تو دوستانت را
دوست ، و دشمنانت را دشمن گرفت ، و راههاى شوسه رشد و هدايت به سوى تو را پيمود، و
راه روشن حقّ به سوى تو را طىّ نمود.
خداوندا، برترين و گرامى ترين و با شرافت ترين و بزرگترين و خوشترين و كاملترين و
شاملترين و پاكيزه ترين و بالنده ترين و كاملترين ، و بيشترين درودهايى را كه بر
پيامبرى از پيامبران و فرشتگان و فرستادگان و بندگان شايسته ات فرستاده اى ، بر او
بفرست ، براستى كه ستوده و بلند پايه اى .
خداوندا، نماز مرا به واسطه آنان قبول ، و گناهانم را آمرزيده ، و سعى و كوششم را
مورد سپاس ، و دعايم را مستجاب گردان ، و روزى ام را وسعت ده . و در اين لحظه و
ساعت با روى [و اسماء و صفات ] گرامى ات يك نظر رحمتى به من افكن ، نگريستى كه به
واسطه آن در نزد تو به كمال كرامت نايل گردم ، سپس نظرت را هيچگاه از من برنگردان .
به رحمتت ، اين مهربانترين مهربانها.
و بعد از خواندن اين نافله ظهر را شروع مى كنى .
7 - كيفيّت انجام نافله هاى ظهروتعقيب و دعا وابتهال وتضرّح
مخصوص بعداز هر دو ركعت ازآن
به همان صورتى كه شرح و تفصيل آن گذشت (166) بنده بايد با ذلّت و بندگى و مراقبه خداوند - جلّ جلاله - در امور
خرد و كلان خود بپا خاسته ، و در حالى كه توجّه مى كند كه در برابر مولاى خويش قرار
گرفته و وى را مى بيند، رو به قبله مى بايستد، و با حالت شكستگى و خضوع براى معبود
خويش ، در حال قيام نماز به جاى سجده اش نگاه كند، و فاصله ميان دو گامش تقريباً به
اندازه چهار انگشت باشد، و نيّت كند: كه : نافله ظهر را به جهت
استحبابش به جا مى آورم در حالى كه بدين وسيله خداوند - جلّ جلاله - از آن جهت كه
زيبنده پرستش است ، عبادت مى كنم .
سپس دستهايش را تا لاله دو گوش خود بالا برده و يك بار تكبير بگويد، و با وقار
آنها را بر روى پهلوهايش پايين آورد، سپس به همين صورت تكبير دوّم و سوّم را گفته و
بعد از تكبير سوّم ، در حالى كه دستانش را به صورت برخى از انواع حالات دعا كننده
كه پيشتر شرح داديم (167)، بالا برده و دعايى را كه از امام صادق (ع ) بعد از تكبير سوّم
روايت شده است بخواند، كه :
اءَللّهُمَّ، اءَنْتَ الْمَلِكُ الْحَقُّ [الْمُبينُ]، لا
إِلهَ إِلاّ اءَنْتَ، سُبْحانَكَ وَ بِحَمْدِكَ، عَمِلْتُ سُوَّءاً وَ ظَلَمْتُ
نَفْسى ، فَاغْفِرْلى ذَنْبى ، إِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ اءَنْتَ.
- خدايا، تويى پادشاه و فرمانرواى حقِّ [آشكار]، معبودى جز تو نيست ، تو را همراه
با حمد و ستايشت ، به پاكى و منزّه بودن از آلايشها مى خوانم ، عمل ناپسند انجام
دادم و به خود ستم نمودم ، پس گناهم را بيامرز، كه بى گمان جز تو كسى گناهان را نمى
آمرزد.
سپس به صورتى كه ياد آور شديم ، دو تكبير ديگر را بگويد، و دستهايش را بالا ببرد،
و با دل و زبان و تمام وجود و با تمام توان به دعوت خداوند - جلّ جلاله - لبّيك
گفته و آن را اجابت كند، كه مولايمان امام زين العابدين (ع ) در حال گفتن لبّيك حجّ
بيهوش گرديد؛ زيرا اگر بنده در حالى كه دلش به غير او مشغول است و با تمام وجود بر
خدا توجّه ندارد، به خداوند - جلّ جلاله - لبّيك بگويد، به دروغ لبّيك گفته است ،
بنابراين بايد كاملاً از اين امور بر حذر بوده و قلب و تمام قواى خود را بدان مكلّف
است جمع نموده و با تمام توان به اين صورت لبّيك بگويد:
لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ، وَ الْخَيْرُ فى يَدَيْكَ،
وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، وَالْمَهْدِىُّ مَنْ هَدَيْتَ، عَبْدُكَ وَ ابْنُ
عَبْدَيْكَ، مِنْكَ وَ بِكَ وَ إِلَيْكَ، لا مَلْجَاءَ وَ لا مَنْجى وَ لا مَفَرَّ
مِنْكَ إِلاّ إِلَيْكَ، سُبْحانَكَ وَ حَنانَيْكَ، سُبْحانَكَ رَبَّ الْبَيْتِ.
- آرى و آرى ، خير تنها در دو دست [جلال و جمال ] توست ، و شرّ و بدى را به سوى تو
راهى نيست ، و هدايت شده كسى است كه تو راهنمايى اش فرموده باشى ، منم بنده و بنده
زاده تو، از تو به و وسيله تو و به سوى تو مى گريزم ، هيچ پناهگاه و محلّ نجات و
گريزگاهى از تو جز به سوى تو نيست ، پاك و منزّه و مهربانى ، پاك و منزّهى اى
پروردگار خانه كعبه .
سپس به صورتى كه اشاره نموديم دو تكبير ديگر را بگويد و نيز توجّه نموده و بگويد:
وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ
عَلى مِلَّةِ إِبْراهيمَ وَ دينِ مُحَمَّدٍ وَ مِنْهاجِ عِلِي حَنيفاً مُسْلِماً،
وَ ما اءَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ، إِنَّ صَلاتى وَ نُسُكى وَ مَحْياىَ وَ مَماتى
للّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، لا شَريكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ اءُمِرْتَ، وَ اءَنَا مِنَ
الْمُسْلِمينَ، اءَعُوذُ بِاللّهِِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ.
- روى و تمام وجود خويش را به سوى پديد آورنده آسمانها و زمين نمودم ، بر اساس آيين
حضرت ابراهيم و دين حضرت محمّد و روش حضرت علىّ (ع )، در حالى كه استوار و تسليم
هستم ، و هرگز از مشركان نيستم . براستى كه نماز و عبادتها و زندگانى و مردنم از
آنِ خداوندى است كه پروردگار عالميان مى باشد، شريكى براى او نيست ، و به اين دستور
داده شده ام ، و از مسلمانان هستم ، پناه مى برم به خدا از گزند شيطان رانده شده .
سپس سوره حمد و قُلْ هُوَ اللّهُ اءَحَد را آهسته و با
حالت اخفات بخواند، البتّه
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم را در تمام نمازها
بلند و با حالت جهر مى خواند، سپس به صورتى كه پيش از اين شرح داديم تكبير ركوع را
بگويد و با حالت خشوع و خضوع ركوع مى كند، و در حال ركوع به ميان دو پايش نگاه كند،
و با حالت افتادگى و فروتنى كه پيش از اين نگاشتيم (168) دعايى را كه محمّد بن يعقوب از امام باقر(ع ) نقل نموده - و به
روايت ديگر مطالب افزون بر آن را دارد - در حال ركوع بگويد، كه :
اءَللّهُمَّ، لَكَ رَكَعْتُ، وَ لَكَ خَشَعْتُ، وَ بِكَ
آمَنْتُ، وَ لَكَ اءَسْلَمْتُ، وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ اءَنْتَ رَبّى ، خَشَعَ
لَكَ سَمْعى وَ بَصَرى وَ مُخّى وَ عَصَبى وَ عِظامى وَ ما اءَقَلَّتْ [يا: ما
اءَقَلَّتْهُ] قَدَماىَ، للّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
- خدايا، تنها براى تو ركوع نمودم ، و فقط براى تو خشوع و فروتنى نمودم ، و تنها به
تو ايمان آورده و تسليم تو شده و بر تو توكّل نمودم ، و تويى پروردگارم ، چشم و گوش
و مغز و عصب و استخوانهايم و تمام آنچه قدمهايم آن را حمل مى كند، [يعنى تمام اعضاى
بدنم ] براى تو خشوع و فروتنى نموده ، براى خداوندى كه پروردگار عالميان است .
سپس هفت بار بگويد:
سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ.
- همراه با حمد و ستايش ، پاك و منزّه مى دانم پروردگار بزرگم را.
البتّه هفت بار گفتن افضل و بهتر است ، پنج يا سه بار گفتن آن نيز كفايت مى كند، و
اكتفا نمودن بر يك بار نيز جايز است . بعد از آن سر از ركوع برداشته و راست بايستد
به گونه اى كه تمام اعضايش به همان حالى كه در حالت ايستاده بود برگردد، و در تمام
اين حالات متذكّر اين مطلب مى شود كه در پيشگاه خداوند - جلّ جلاله - است ، و اينكه
اين ركوع و خضوع براى عظمت و جلالت او، و براى پرستش او به جهت ذات اوست
(169)، و اينكه اين سر بلندكردن نيز به امر او، و به خاطر اوست ، و
بگويد:
سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، اءَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ
الْعالَمينَ، اءَهْلِ الْكِبْرِيآءِ [وَالْعَظَمَةِ] وَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ.
- خداوند، ستايش هركس را كه ستايش او را بكند مى شنود، سپاس خدايى را كه پروردگار
عالميان است ، خداوندى كه اهل كبرياء و بزرگمنشى [و عظمت ] و بخشش و كبر و سركشى
است .
سپس همراه با گفتن تكبير، دستهايش را به همان صورتى كه يادآور شديم بلند نموده و با
حالت خضوع و خشوع و فروتنى ، در برابر خداوند - جلّ جلاله - به خاطر ذات او - جلّ
جلاله - به سجده مى رود، و ابتدا دو دست خود را بر زمين برمى گذارد، و بر هفت
استخوان بدن - يعنى پيشانى و دو دست و دو زانو و قسمتى از سر انگشتان دو پا - سجده
مى كند، و سر بينى اش را نيز از روى خاكسارى و بندگى بر خاك قرار مى دهد، و حالت
تجافى را حفظ نموده و هيچ قسمت از بدنش را بر روى قسمت
ديگر نمى گذارد، و با نيّت صادق و باطن خالص و پاك و از روى عبوديّت بندگى كه پيش
از اين ذكر نموديم (170)، دعايى را كه محمّد بن يعقوب و غير او از امام صادق (ع ) روايت
نموده اند - و به روايت ديگر مطالب افزون بر آن دارد - بخواند كه :
اءَللّهُمَّ، لَكَ سَجَدْتُ، وَ بِكَ آمَنْتُ، وَ لَكَ
اءَسْلَمْتُ، وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَ اءَنْتَ رَبّى ، سَجَدَ لَكَ سَمْعى وَ
بَصَرى وَ شَعْرى وَ عَصَبى وَ مُخّى وَ عِظامى ، سَجَدَ وَجْهِىَ الْبالِى الْفانى
لِلَّذى خَلَقَهُ وَ صَوَّرَهُ وَ شَقَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ، تَبارَكَ اللّهُ
اءَحْسَنُ الْخالِقينَ.
- خداوندا، تنها براى تو سجده نمودم ، و فقط به تو ايمان آورده ، و تسليم تو شده ،
و بر تو توكّل نمودم ، و تويى پروردگارم ، گوش و چشم و موى و عصب و مغز و
استخوانهايم براى تو سجده نموده است . روى [و تمام وجود] پوسنده و فناپذيرم براى
كسى كه آن را آفريد و صورت نگارى نموده و براى او گوش و چشم قرار داده ، سجده نموده
است . منزّه و بلند مرتبه باد خداوند، كه بهترين آفرينندگان مى باشد.
سپس هفت بار بگويد:
سُبْحانَ رَبِّىَ الاَْعْلى وَ بِحَمْدِهِ.
- همراه با حمد و ستايش ، پاك و منزّه مى دانم پروردگار والا و برتر خود را.
البتّه جايز است كه بر پنج يا سه يا يك بار بسنده نمايد. بعد با حالت وقار و به
آرامى سر از سجده برداشته و بر روى ران چپ خويش مى نشيند، به گونه اى كه پشت پاى
چپش بر روى پاى راستش قرار بگيرد. و مى گويد:
اءَللّهُمَّ، اعْفُ عَنّى ، وَ اغْفِرْلى ، وَ ارْحَمْنى ،
وَاجْبُرنى [يا: وَ اءَجِرْنى ]، وَ اهْدِنى ، [وَ] إِنّى لِما اءَنْزَلْتَ إِلَىَّ
مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ.
- خدايا، از من درگذر، و مورد مغفرت و رحمت خويش قرارم ده ، و مرا بى نياز [و يا:
اصلاح ، ويا: پاداشم عنايت ] فرما، و هدايتم نماى ، كه من به آنچه براى من از خير و
خوبى نازل فرموده اى ، نيازمندم .
البتّه مى تواند دعاى ديگرى را بخواند، و هرگاه دعا را تمام كرد، به صورتى كه
يادآور شديم دو دستش را همراه با گفتن تكبير بالا برده ، و براى انجام سجده پايين
مى آيد، و دعا و ذكرى را كه مشروحاً بيان نموديم گفته ، و بعد با حالت وقار مى
نشيند، سپس آنچه را كه محمّد بن يعقوب كلينى از امام صادق (ع ) روايت نموده ، مى
گويد. كه فرمود: هرگاه خواستى پس از انجام يك ركعت بپاخيزى ،
بر كف دستهاى خويش تكيه بده و بگو:
بِحَوْلِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ اءَقوُمُ وَ اءَقْعُدُ.
- به دگرگون كردن و نيرو و قدرت خداوند برمى خيزم و مى نشينم .
كه علىّ (ع ) نيز چنين مى نمودند.(171)
و ابتدا سوره حمد و سپس سوره قُلْ يا اءَيُّهَا الْكافِروُن
را آهسته و با حالت اخفات مى خواند، و پس از فراغت از آنها به همان صورتى كه پيش از
اين يادآور شديم ، يعنى با حالت ذلّت و عبوديّت و حضور خاطر و قلب و توجّه به اينكه
در پيشگاه جلال بزرگوار و معظّم الهى قرار دارد، دو دستش را براى گفتن قنوت بالا مى
برد.
و مستحبّ است كه در قنوت كلمات فَرَج را بخواند، و ما
آن را پيش از اين ضمن تلقين محتضر ذكر نموديم ، اينك نيز يادآور مى شويم تا براى
جويندگان راحت تر باشد. در قنوت خويش مى گويد:
لا إِلَهِ إِلا اللّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ، لا إِلهَ إِلا
اللّهُ الْعَلِىُّ الْعَظيمُ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ
الاَْرَضينَ السَّبْعِ وَ ما فيهِنَّ و ما بَيْنَهُنَّ [وَ ما فَوْقَهُنَّ] وَ ما
تَحْتَهُنَّ، وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ، وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلينَ، وَ
الْحَمْدُللّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ.
- معبودى جز خداوند بردبار بزرگوار نيست ، معبودى جز خداوند بلند مرتبه بزرگ نيست ،
پاك و منزّه است خداوندى كه پروردگار آسمانها و زمينهاى هفتگانه و تمام آنچه در
آنها و در ميان آنها [و بالا] و زير آنها وجود دارد، و پروردگار عرش بزرگ مى باشد.
و درود بر فرستادگان ، و ستايش براى خداوندى كه پروردگار عالميان است .
سپس براى بزرگوارترين و عزيزترين خلايق (172) در نزد خداوند - جلّ جلاله - دعا مى كنى ، تا خداوند درهاى دعا را
به روى تو بگشايد، و گرنه آن بزرگوار از دعاى تو بى نياز است و نيازى به آن ندارد.
بعد از آن به هر چه نياز دارد به صورتى كه خداوند - جلّ جلاله - او را بدان رهنمون
مى گردد، دعا مى نمايد، سپس ركوع و دو سجده را درست به همان صورتى كه در ركعت اوّل
بجا آورد انجام مى دهد.
وقتى سر از سجده دوّم برداشت ، به كيفيّتى كه توضيح داديم مى نشيند سپس مى گويد:
بِسْمِ اللّهِ وِ بِاللّهِ، وَالاَْسْمآءُ الْحُسْنى كُلُّها
للّهِِ، اءَشْهَدُ اءَنْ لا إِلهَ إ لا اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ، وَ
اءَشْهَدُ اءَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ فى اءُمَّتِهِ، وَ ارْفَعْ
دَرَجَتهُ.
- به نام خدا، و به [وسيله ] خدا، و نيكوترين نامها [و كمالات ] همگى از آن خداست ،
گواهى مى دهم كه معبودى جز خداوند وجود ندارد، كه يگانه است و شريكى براى او نيست ،
و گواهى مى دهم كه حضرت محمّد بنده و رسول خداست ، خداوندا، بر محمّد و آل محمّد
درود فرست ، و شفاعت او را درباره اُمّتش بپذير، و درجه و منزلتش را بلند گردان .
و اگر تنها بر شهادت به يگانگى خداوند - جلّ جلاله - و رسالت حضرت محمّد -(ص ) -، و
صلوات بر او و خاندانش (عليهم السلام ) - عليهم السّلام - بسنده نمايد، كافى است .
سپس سلام نماز را رو به قبله مى گويد، و با گوشه دو چشم به سمت راست اشاره نموده و
مى گويد:
اءَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ.
- سلام و رحمت و بركتها و خيرات خداوند بر شما باد.
تعقيبات و دعاهاى نافله هاى ظهر
1 - در حالتى كه دو دستش را به سوى لاله دو گوش خود بالا مى برد، سه بار تكبير مى
گويد، سنّت مؤكّدى كه پيامبر اكرم (ص ) در برخى از بشارتهايى كه به آن بزرگوار داده
شده ، آن را سنّت قرار داد.
3 - سپس شروع مى كند به گفتن تسبيح حضرت زهراء، فاطمه ، دختر رسول خدا(ص ) كه عبارت
است از سى و چهار بار تكبير و سى وسه بار حمد و سى وسه بار تسبيح ، همان گونه كه در
روايت آمده كه امام صادق (ع ) فرمود: هنگام گفتن تسبيح حضرت
فاطمه (عليهاالسلام ) ابتدا سى وچهار بار تكبير، و سپس سى و سه بار حمد، و سپس سى و
سه بار تسبيح مى گويى .
فضيلت تسبيح حضرت زهراء(عليهاالسلام )
در روايتى آمده كه امام صادق (ع ) فرمود: تسبيح حضرت فاطمه
(عليهاالسلام ) در تعقيب نمازها، از خواندن هزار ركعت نماز [نافله ] در هر روز در
نزد من محبوبتر است .
البتّه ترتيب تسبيح حضرت فاطمه (عليهاالسلام ) به گونه ديگرى نيز روايت شده است ،
چنانكه در حديث آمده كه امام صادق (ع ) فرمود: هركس [بخواهد]
تسبيح حضرت زهراء، فاطمه (عليهاالسلام ) را بگويد، ابتدا سى و چهار بار تكبير گفته
، و بعد سى وسه بار تسبيح مى گويد، و تسبيح را به تكبير متّصل مى كند، و بعد سى وسه
بار حمد مى گويد و حمد را به تسبيح متّصل مى كند.
و بعد از آنكه اءَلْحَمْدُللّهِِ تسبيح حضرت فاطمه
زهرا(عليهاالسلام ) را به پايان برد مى گويد:
لا إِلهَ إِلا اللّهُ، إِنَّ اللّهَ وَ
مَلا ئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِّ، يا اءَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا،
صَلُّوا عَلَيْهِ، وَ سَلِّمُوا تَسْليماً.
(173)، لَبَّيْكَ رَبَّنا وَ سَعْدَيْكَ. اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍٍ وَ عَلى اءَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى ذُرِّيَّةِ
مُحَمَّدٍ، وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ، وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ
بَرَكاتُهُ، وَ اءَشْهَدُ أَنَّ التَّسْليمَ مِنّا لَهُمْ وَ الاِْئْتِمامَ
[يا:الاِْيمانَ] بِهِمْ وَ التَّصديقَ لَهُمْ، رَبَّنا، آمَنّا وَ صَدَّقْنا
وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَ آلَ الرَّسُولَ، فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ،
اءَللّهُمَّ، صُبَّ عَلَيْنَا الرِّزْقَ صَبّاً صَبّاً، بَلاغاً لِلاَّْخِرَةِ وَ
الدُّنْيا، مِنْ غَيْرِ كَدٍّ وَ لا نَكَدٍ وَ لا مَنٍّ مِنْ اءَحَدٍ مِنْ
خَلْقِكَ، إِلاّ سَعَةً مِن رِزْقِكَ وَ طيباً مِنْ وُسْعِكَ مِنْ يَدِكَ الْمَلاْ
ى عِفافاً، لا مِنْ اءَيْدى لِئآمِ خَلْقِكَ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.
اءَللّهُمَّ اجْعَلِ النُّورَ فى بَصَرى ، وَ الْبَصيرَةَ فى دينى ، وَ الْيَقينَ
فى قَلْبى ، وَالاِْخْلاصَ فى عَمَلى ، وَ السَّعَةَ فى رِزْقى ، وَ ذِكْرَكَ
بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ عَلى لِسانى ، وَالشُّكْرَ لَكَ اءَبَداً ما اءَبْقَيْتَنى
. اءَللّهُمَّ، لاتَجِدْنى حَيْثُ نَهَيْتَنى ، وَ بارِكْ لى فيما اءَعْطَيْتَنى ،
وَ ارْحَمْنى إِذا تَوَفَّيْتَنى ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.
- معبودى جز خدا نيست ، براستى كه خداوند و ملائكه اش تقاضاى
رحمت بر پيامبر اكرم [(ص )] مى كنند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد، براى او درخواست
رحمت كنيد، و براستى تسليم او شويد. آرى ، اى پروردگار ما آرى ، خداوندا، بر
محمّد و آل محمّد و بر اهل بيت و فرزندان حضرت محمّد درود فرست ، و سلام و درود و
رحمت و بركات خداوند بر او و ايشان باد، و گواهى مى دهم كه ما بايد تسليم آنان شويم
، و به ايشان اقتدا كنيم ، [يا: ايمان آوريم ]، و ايشان را تصديق كنيم . پروردگارا،
ايمان آورديم و تصديق نموديم و از پيامبر و خاندان او پيروى نموديم ، پس ما را از
جمله شاهدان و گواهان بنويس .
خدايا، روزيى كه ما را به [خواسته هاى ] آخرت و دنيا برساند، بسيار بسيار بر ما فرو
بار، بدون اينكه بسيار و سخت بكوشيم و كم بدست آوريم ، و يا كسى از آفريدگانت بر ما
منّت نهد، بلكه روزى وسيع و گسترده و پاكيزه ات را از دست پُرتر رحمت خويش همراه با
پاكدامنى ، و نه از دست خلايق پستت [به من ارزانى دار].
خداوندا، در ديده ام روشنايى ، و در دينم بصيرت و روشندلى ، و در عملم اخلاص ، و در
روزى ام وسعت ، و يادت را در شبانه روز بر زبانم قرار ده ، و سپاسگزارى از خويش را
پيوسته و تا زمانى كه [در اين دنيا] پاينده ام داشته اى ، ارزانى ام دار، خداوندا،
هرگز مرا در آنجا كه نهى فرموده اى [يعنى گناهان و غفلت ] نياب ، و آنچه را كه عطا
فرموده اى پر خير و بركت گردان ، و هنگامى كه جانم را مى ستانى بر من رحم آر،
براستى كه تو بر هر چيز توانايى .
خداوند، تمام گناهان او را آمرزيده ، و از همان روز و ساعت و لحظه و ماه و سال تا
سال ديگر از نادارى و نيازمندى و ديوانگى و جذام و پيسى و از مرگ بد، و از هر
گرفتارى و بلايى كه از آسمان به زمين فرو مى آيد عافيت مى بخشد. و براى او در برابر
اين عمل شهادت به كلمه اخلاص لا إِلَه إِلا اللّه همراه
با ثواب آن تا روز قيامت نوشته مى شود، كه ثواب و پاداش آن مسلّماً بهشت است .
راوى مى گويد: عرض كردم : آيا اين ثوابها و نتايج براى كسى است كه آن را در هر روز،
تا يك سال بگويد؟ فرمود: خير، اينها براى كسى است كه از امسال تا سال ديگر يك بار
آن را گفته باشد، همه آن ثوابها براى او نوشته مى شود، و تا مثل همان روز و ساعت و
ماه از امسال تا سال ديگر كه گردش خورده و فرا رسد، او را كفايت مى كند.
3 - جمله دعاهايى كه سزاوار است انسان بعد از سلام همه نافله هاى ظهر بخواند، اين
دعاست كه :
اءَللّهُمَّ، إِنّى ضَعيفٌ فَقَوِّ[نى ] فى رِضاكَ ضَعْفى ، وَ
خُذْ إِلَى الْخَيْرِ بِناصِيَتى ، وَاجْعَلِ الاِْيمانَ مُنْتَهى رِضاىَ، وَ
بارِكْ لى فيما قَسَمْتَ لى ، وَ بَلِّغْنى بِرَحْمَتِكَ كُلَّ الَّذى اءَرْجُو
مِنْكَ، وَاجْعَلْ لى وُدّاً وَ سُرُوراً لِلْمُؤْمِنينَ، وَ عَهْداً عِنْدَكَ.
- خداوندا، براستى كه من ناتوانم ، پس در خشنودى خويش ناتوانى ام را مبدّل به
نيرومندى گردان ، و [موى ] پيشانى [و تمام وجودم ] را بگير و به سوى خير و خوبى
[رهسپارساز]، و ايمان را منتهاى خشنودام قرار ده ، و آنچه را كه براى من قسمت و
مقدّر فرموده اى مبارك گردان ، و با رحمت خويش مرا به تمام آنچه كه از تو آرزو دارم
نايل گردان ، و دوستى من و شادمانى از من را در [دل ] مؤمنان ، و عهد و پيمانى در
نزد خويش [براى من ] قرار ده .
4 - از جمله دعاهايى كه در تعقيب هر دو ركعت از نوافل ظهر خوانده مى شود اين دعاست
، كه آن را با صداى بلند مى خوانى :
رَبِّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اءَجِرْنى مِنَ
السَّيِّئآتِ، وَ اسْتَعْمِلْنى عَمَلاً بِطاعَتِكَ، وَارْفَعْ دَرَجَتى
بِرَحْمَتِكَ، يَا اءَللّهُ، يا رَبِّ، يا رَحْمنُ، يارَحيمُ، يا حَنّانُ، يا
مَنّانُ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، اءَسْاءَلُكَ رِضاكَ وَ جَنَّتَكَ، وَ
اءَعُوذُ بِكَ مِنْ نارِكَ وَ سَخَطِكَ، اءَسْتَجيرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ.
- پروردگارا، بر محمّد و آل او درود فرست ، و مرا از گناهان و بديها در پناه خويش
درآور، و در عمل به طاعت خويش بكارم گير، و منزلتم را به رحمت خويش بلند گردان ، اى
خدا، اى پروردگار، اى رحمان ، اى رحيم ، اى بسيار مهربان ، اى بسيار بخشنده ، اى
صاحب بزرگى و بزرگوارى ، از تو خشنودى و بهشتت را خواهانم ، و از آتش جهنّم و
ناخشنودى ات به تو پناه مى برم ، به خدا پناه مى برم از آتش جهنّم .
5 - اينك روايتى مفصّل پيرامون دعاهايى كه در تعقيب هر دو ركعت از نافله هاى ظهر
خوانده مى شود، ذكر مى كنيم :
عبداللّه بن حسن بن حسن به نقل از مادرش فاطمه ، دختر امام حسن (عليهاالسلام ) از
پدر بزرگوارش حسن بن على - صلوات اللّه عليهما - روايت مى كند كه :
رسول خدا(ص ) پيوسته اين دعا را بين دو ركعت از نماز نافله ظهر
مى خواندند:
دعاى بعد از دو ركعت اوّل :
اءَللّهُمَّ، اءَنْتَ اءَكْرَمُ مَاءْتِي ، وَ اءَكْرَمُ
مَزُورٍ، وَ خَيْرُ مَنْ طُلِبَ إ لَيْهِ الْحاجاتُ، وَ اءَجْوَدُ مَنْ اءَعْطى ،
وَ اءَرْحَمُ مَنِ اسْتُرْحِمَ، وَ اءَرْؤَفُ مَنْ عَفى ، وَ اءَعَزُّ مِنْ
اعْتُمِدَ، اءَللّهُمَّ، بى إِلَيْكَ فاقَةٌ، وَ لى إِلَيْكَ حاجاتٌ، وَلَكَ عِنْدى
طَلِباتٌ مِنْ ذُنُوب اءَنا بِها مُرْتَهِنٌ، وَ قَدْ اءَوْقَرَتْ ظَهرى وَ
اءَوْبَقَتْنى ، وَ إِنْ لا تَرْحَمْنى وَ تَغْفِرْلى ، اءَكُنْ مِنَ الْخاسِرينَ.
اءَللّهُمَّ اعْتَمَدْتُكَ فيها تآئِباً إِلَيْكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ
آلِهِ، وَ اغْفِرْلى ذُنُوبى كُلَّها قَديمَها وَ حَديثَها، سِرَّها وَ
عَلانِيَتَها، خَطَاءها وَ عَمْدَها، صَغيرَها وَ كَبيرَها، وَ كُلَّ ذَنْبٍ
اءَذْنَبْتُهُ وَ اءَنَا مُذِنْبُهُ، مَغْفِرَةً عَزْماً جَزْماً لا تُغادِرُ
ذَنْباً واحِداً، وَ لا اءَكْتَسِبُ بَعْدَها مُحَرَّماً اءَبَداً، وَاقْبَلْ
مِنِّى الْيَسيرَ مِنْ طاعَتِكَ، وَ تَجاوَزْ لى [يا: تَجاوَزْنى ] عَنِ الْكَثيرِ
[يا: الْكَبيرِ] مِنْ مَعْصِيَتِكَ، يا عَظيمُ، إِنَّهُ لا يَغْفِرُ الْعَظيمَ إِلا
الْعَظيمُ، يَسْاءَلُهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فى
شَاءْنٍ، يا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فى شَاءْنِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ،
وَاجْعَلِ لى فى شَاءْنِكَ شَاءْنَ حاجَتى ، [يا: وَاقْضِ فى شَاءْنِكَ حاجَتى ]،
وَ حاجَتى هِىَ فَكاكُ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، وَالاَْمانُ مِنْ سَخَطِكَ،
وَالْفَوْزُ بِرِضْوانِكَ وَ جَنَّتِكَ، وَ صَلِّ عَل ى مُحَمَّدٍ وَ آلِ
مُحَمَّدٍ، وَ امْنُنْ بِذلِكَ عَلَىَّ وَ بِكُلِّ ما فيهِ صَلاحى ، اءَسْاءَلُكَ
بِنُورِكَ السّاطِعِ فِى الظُّلُماتِ، اءَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ
مُحَمَّدٍ، وَلا تُفَرَّقَ بَيْنَى وَ بَيْنَهُمْ فِى الدُّنْيا وَالاَّْخِرَة ،
إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.
اءَللّهُمَّ، وَاكْتُبْ لى عِتْقاً مِنَ النّارِ مَبْتُولاً، وَاجْعَلْنى مِنَ
الْمُنيبينَ إِلَيْكَ، اءَلتّابِعينَ لاَِمْرِكَ، اءَلُْمخْبِتينَ الَّذينَ إِذا
ذُكِرْتَ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ، وَ الْمُسْتَكْمِلينَ مَناسِكَهُمْ، وَالصّابِرينَ
فِى الْبَلا ءِ، وَالشّاكِرينَ فِى الرَّخآءِ، وَالْمُطيعينَ لاَِمْرِكَ فيما
اءَمَرْتَهُمْ بِهِ، وَ الْمُقيميَن الصَّلاةَ، وَالْمُؤْتينَ الزَّكاةَ،
وَالْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ. اءَللّهُمَّ، اءضْعِفْ لى [يا: اءَضْعِفْنى .](174)
- يا كَريمُ، - كَرامَتَكَ، وَ اءَجْزِل لى عَطِيَّتَكَ، وَالْفَضيلَةَ لَدَيْكَ،
وَالرّاحَةَ مِنْكَ، وَالْوَسيلَةَ إِلَيْكَ، وَالْمَنْزِلَةَ عِنْدَكَ، ما تَكفينى
بِهِ كُلَّ هَوْلٍ دُونَ الْجَنَّةِ، وَ تُظِلُّنى فى ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ
لاظِلَّ إِلاّ ظِلُّكَ، وَ تُعَظِّمُ نُورى ، وَ تُعْطينى كِتابى بِيَمينى ، وَ
تُضْعِفُ حِسابى [يا: حَسَناتى ]، وَ تَحْشُرُنى فى اءَفْضَلِ الْوافِدينَ إِلَيْكَ
مِنَ الْمُتَّقينَ، تُسْكِنّى [يا: وَ تُسْكِنُنى ] فى عِليِّينَ، وَاجْعَلْنى
مِمَّنْ تَنْظُرُ إِلَيْهِ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ، وَ تَتَوَفّانى وَ اءَنْتَ عَنّى
راضٍ، وَاءَلْحِقْنى بِعِبادِكَ الصّالِحينَ. اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وَآلِهِ، وَاقْبِلْنى بِذلِكَ كُلِّهِ مُفْلِحاً مُنْجِحاً، قَدْ غَفَرْتَ لى
خَطاياىَ وَ ذُنُوبى كُلَّها، وَ كَفَّرْتَ عَنّى سَيِّئآتى ، وَ حَطَطْتَ عَنّى
وِزْرى ، وَ شَفَّعْتَنى فى جَميعِ حَوآئِجى فِى الدُّنْيا وَالاَّْخِرَةِ فى
يُسْرِ مِنْكَ و عافِيَةٍ. اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ
تَخْلِطْ بِشَىْءٍ مِنْ عَمَلى وَ لا بِما تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ رِيآءً وَ لا
سُمْعَةً وَ لا اءَشَرَاً وَ لا بَطَراً، وَاجْعَلْنى مِنَ الْخاشِعينَ لَكَ.
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اءَعْطِنِى السَّعَةَ فى رِزْقى ،
وَالصَّحَّةَ فى جِسْمى ، وَ الْقُوَّةَ فى بَدَنى عَلى طاعَتِكَ وَ عِبادَتِكَ، وَ
اءَعْطِنى مِنْ رَحْمَتِكَ وَ رِضْوانِكَ وَ عافِيَتِكَ ما تُسَلِّمُنى بِهِ مِنْ
كُلِّ بَلا ءِ الاَّْخِرَةِ وَالدُّنْيا، وَارْزُقِنى الرَّهْبَةَ مِنْكَ،
وَالرَّغْبَةَ إِلَيْكَ، وَالْخُشُوعَ لَكَ، وَالْوَقارَ وَالْحَيآءَ مِنْكَ، وَ
التَّعْظيمَ لِذِكْرِكَ، وَ التَّقْديسَ لَِمجْدِكَ اءَيّامَ حَياتى ، حَتّى
تَتَوَفّانى وَ اءَنْتَ عَنّى راضٍ.
اءَللّهُمَّ، وَاءَسْاءلُكَ السَّعَةَ وَالدَّعَةَ وَالاَْمْنَ وَالْكِفايَةَ
وَالسَّلامَةَ وَالصَّحَّةَ وَالْقُنُوعَ وَالْعِصْمَةَ وَالْهُدى وَالرَّحْمَةَ
وَالْعَفْوَ وَ الْعافِيَةَ وَالْيَقينَ وَ الْمَغْفِرَةَ وَالشُّكْرَ وَالرِّضا وَ
الصَّبْرَ وَالْعِلْمَ وَالصِّدْقَ وَ الْبِرَّ وَالتَّقْوى وَالْحِلْمَ
وَالتَّواضُعَ وَالْيُسْرَ وَ التَّوْفيقَ. اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ
آلِهِ، وَاعْمُمْ بِذلِكَ اءَهْلَ بَيْتى وَ قَراباتى وَ إِخْوانى فيكَ وَ مَنْ
اءَحْبَبْتُ وَاءَحَبَّنى فيكَ اءَوْ وَلَدْتُهُ وَ وَلَدَنى مِنْ جَميعِ
الْمؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ.
وَ اءَسْاءَلُكَ يارَبِّ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ، وَالصِّدْقَ فِى التَّوَكُّلِ
عَلَيْكَ، وَ اءَعُوذُ بِكَ يارَبِّ، اءَنْ تَبْتَلِيَنى بِبَلِيَّةٍ تَحْمِلُنى
ضَرُورَتُها عَلَى التَّغَوُّثِ بِشَىْءٍ مِنْ مَعاصيكَ، وَ اءَعُوذُ بِكَ يا رَبِّ
اءَنْ اءَكُونَ فى حالِ عُسْرٍ اءَوْ يُسْرٍ اءَظُنُّ اءَنَّ مَعاصِيَكَ اءَنْجَحُ
فى طَلِبَتى مِنْ طاعَتِكَ، وَ اءَعُوذُ بِكَ مِنْ تَكَلُّفِ مالا تُقَدِّرُلى فيهِ
رِزْقاً، وَ ما قَدَّرْتَ لى مِنْ رِزْقٍ، فَصَّلِ عَلى مُحَمِّدٍ وَآلِهِ، وَ
آتِنى بِهِ فى يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ، يا اءَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
- خداوندا، تو گرامى ترين كسى هستى كه به سوى تو مى آيند، و گرامى ترين زيارت شونده
، و بهترين كسى هستى كه خواسته ها و حوايج از تو درخواست مى شود، و بخشنده ترين كسى
هستى كه عطا مى فرمايى ، و مهربانترين كسى هستى كه از تو تمنّاى رحمت و مهربانى مى
شود، و رؤ وف ترين كسى هستى كه عفو مى فرمايى ؟ و سربلندترين كسى هستى كه به او
اعتماد مى شود. خدايا، من به تو نيازمندم و به تو خواسته ها دارم ، و تو در نزد من
طلبكاريهايى از گناهان دارى ، و من در گرو آنها هستم ، و آنها پشت مرا سنگين و
نابودم كرده اند، اگر بر من رحم نفرمايى و مورد مغفرت خويش قرار ندهى ، از
زيانكاران خواهم بود. خداوندا، در حالى كه از گناهانم به سوى توبه مى نمايم ولى
درباره گناهان به توست ، اعتمادم پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و تمامى
گناهانم قديم و جديد، و نهان و آشكار، خطا و عمد، كوچك و بزرگ ، و هر گناهى را كه
از من سرزده ، و يا در حال انجام آن هستم ، مورد مغفرت خويش قرار ده ، مغفرتى مسلّم
و حتمى ، به گونه اى كه حتّى يك گناه براى من باقى نگذارى ، و بعد از آن هيچگاه
حتّى يك حرام را مرتكب نشوم . طاعت اندكت را از من قبول فرما، و از گناه و نافرمانى
بسيار [يا: بزرگم ] درگذر. اى بزرگ ، بى گمان بزرگ را جز بزرگوار نمى آمرزد، تمام
كسانى كه در آسمانها و زمين هستند از او درخواست مى كنند، هر روزى خداوند در كار
تازه اى است ، اى كسى كه هر روز در كار [تازه ]اى هستى ، بر محمّد و آل محمّد درود
فرست ، و امر حاجت مرا از جمله شاءن و امور خويش قرار ده [يا: آن را برآورده فرما]،
و حاجتم همان رهايى ام از آتش جهنّم ، و ايمنى از ناخشنودى ، و كاميابى به خشنودى و
بهشتت مى باشد. و بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و به اين امور و هر چيزى كه صلاح
من در آن است ، بر من منّت نِهْ. به [حقّ] نور درخشنده ات در تاريكيها از تو
درخواست مى كنم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى ، و ميان من و ايشان در دنيا و
آخرت جدايى نياندازى ، براستى كه تو بر هر چيز توانايى .
خداوندا، و براى من رهايى و آزادى دايمى از آتش جهنّم را بنويس ، و از انابه و رجوع
كنندگان به تمام وجود به سوى خود، كه تابعِ، دستوراتت مى باشند، و همواره به تو
آرامش حاصل مى كنند و پيوسته متوجّه تو مى باشند، آنان كه وقتى ياد تو برده مى شود
دلهايشان لرزان و هراسان مى گردد، و از كسانى كه به عباداتت چنگ زده ، و در هنگام
گرفتارى شكيبايى پيشه نموده و در حالت خوشى سپاسگزارند، و در تمام آنچه بدان امر
فرموده اى دستوراتت را اطاعت مى نمايند، و نماز را بپا داشته ، و زكات اموالشان را
عطا مى كنند، و بر تو توكّل مى نمايند، قرار ده . خدايا، كرامت و بخشش ات را بر من
دو چندان گردان ، اى كريم ، و عطا و فضيلت و شرافت در نزدت و آسودگى اى از جانب
خويش و دستآويزى به سوى خود و مقام و منزلت يافتن در نزدت را به اندازه اى بر من
افزون عطا فرما كه به واسطه آن از هر هول و هراسى تا رسيدن به بهشت مرا كفايت نموده
، و در روزى كه سايه اى جز سايه رحمت تو وجود ندارد، مرا در سايه عرشت قرار داده ،
و نور عظيم خويش را بر من عطا فرموده ، و نامه عملم را به دست راستم داده ، و اعمال
نيكم [يا: حساب رسى ام ] را دو چندان گردانيده ، و در ميان برترين وارد شوندگان به
محضر خويش از اهل تقوى محشورم ساخته ، و در علّيّين [و بالاترين مقام در بهشت ] جاى
دهى . و نيز مرا از كسانى كه با روى [و اسماء و صفات ] گرامى ات به ايشان نظر مى
افكنى قرار داده ، و در حالتى كه از من راضى و خشنودى ، جانم را بستان ، و به
بندگان شايسته ات ملحق فرما. خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و مرا همراه
با برآورده ساختن همه اين خواسته ها برگردان ، در حالى كه رستگار و كامياب باشم ، و
تمام خطاها و گناهانم را آمرزيده ، و بديهايم را پوشانده ، و بار گناهان مرا
برداشته ، و در برآوردن همه حوايج دنيا و آخرتم همراه با آسانى و عافيت از جانب
خويش شفاعت نموده باشى . خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و هيچ كدام از
اعمالم و هرچه را كه به واسطه آن به سوى تو نزديكى جستم ، به رياء و سمعه و شادمانى
از روى هوى و هوس ، و طغيان در استفاده از نعمتها آميخته نگردان ، و از فروتنان
درگاهت قرار ده .
خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و وسعت در روزى ، و بهبودى در تن ، و نيرو و
قدرت در بدن بر انجام طاعت و عبادتت را عطايم فرما، و از رحمت و خشنودى و عافيتت به
اندازه اى به من ارزانى دار كه مرا از تمام گرفتاريهاى دنيا و آخرت سالم نگاه دارى
. و بيم و هراس از خود، و ميل و رغبت به سويت ، و خشوع و فروتنى در برابر خود، و
وقار و حياء و شرم از خود، و تعظيم و بزرگداشت ذكرت ، و به پاكى ياد كردن بزرگى ات
را در تمام ايّام عمرم روزى ام گردان ، تا اينكه در حال خرسندى از من ، جانم را
بستانى .
خداوندا، و از تو وسعت و آرامش و امنيت و ايمنى و كفايت و سلامتى و بهبودى و قناعت
[ و يا: عبادت ] و عصمت [از گناهان ] و هدايت و رحمت و عفو و گذشت و عافيت و يقين و
مغفرت و شكر و خشنودى و شكيبايى و آگاهى و راستى و نيكى كردن و تقوى و بردبارى و
تواضع و توانگرى و توفيق را درخواست مى نمايم . خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود
فرست و همه اين خواسته ها درباره خانواده و خويشان و نزديكان و برادران دينى ام در
راه تو، و تمام كسانى كه دوستشان مى دارم ، و آنان كه مرا در راه تو دوست مى دارند،
و تمام مردان و زنان مؤمن و مسلمان كه فرزند و نسل من محسوب مى شوند، و يا من فرزند
و از نسل آنان به شما مى آيم ، مستجاب بفرما.
و اى پروردگار من ، گمان نيك به تو، و صدق در توكّل بر تو را از تو درخواست مى
نمايم . و اى پروردگار من ، به تو پناه مى برم از اينكه مرا به بلايى گرفتار نمايى
كه مرا به ناچار بر يارى جستن به گناهى از گناهانت وادار كند، و اى پروردگار من ،
به تو پناه مى برم از اينكه در حالى (تنگى روزى و يا توانگرى ) باشم كه گمان كنم
گناهان و معاصى ات در برآوردن خواسته ام از طاعت تو زودتر به مقصودم مى رساند، و به
تو پناه مى برم از به زحمت انداختن خود در چيزى كه در آن براى من روزى مقدّر
نفرموده اى . و هر روزى اى را كه براى من مقدّر فرموده اى ، پس بر محمّد و آل او
درود فرست و آن را با آسودگى و عافيت از جانب خويش به من ارزانى دارد. اى
مهربانترين مهربانها.
و با صداى بلند بگو:
رَبِّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اءَجِرْنى مِنَ
السَّيِّئآتِ، وَ اسْتَعْمِلْنى عَمَلاً بِطاعَتِكَ، وَ ارْفَعْ دَرَجَتى
بِرَحْمَتِكَ، يَا اءَللّهُ، يارَبِّ، يا رَحْمانُ، يَا رَحيمُ، يا حَنّانُ [يا
مَنّانُ،]، يَاذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، اءَسْاءَلُكَ رِضاكَ وَ جَنَّتَكَ، وَ
اءَعُوذُ بِكَ مِنْ نارِكَ وَ سَخَطِكَ، اءَسْتَجيرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ.
- پروردگارا، بر محمّد و آل او درود فرست ، و مرا از گناهان و بديها در پناه خويش
درآور، و در عمل به طاعت خويش بكارم گير، و به رحمت خويش منزلتم را بلند گردان ، اى
خدا، اى پروردگار، اى رحمان ، اى رحيم ، اى بسيار مهربان ، [اى بسيار بخشنده ]، اى
صاحب بزرگى و بزرگوارى ، از تو خشنودى و بهشتت را خواهانم ، و از آتش جهنّم و
ناخشنودى ات به تو پناه مى برم ، به خدا پناه مى برم از آتش جهنّم .
سپس به سجده رفته و مى گويى :
أَللّهُمَّ، [إِنّى اءَتَقَرَّبُ إ لَيْكَ بِجُودِكَ وَ
كَرَمِكَ]، وَ اءَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ
اءَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمَلا ئِكَتِكَ الْمُقَرَّبينَ وَ اءَنْبِيآئِكَ
الْمُرْسَلينَ، اءَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اءَنْ
تُقيلَنى عَثْرَتى ، وَ تَسْتُرَ عَنّى ذُنُوبى ، وَ تَغْفِرَها لى ، وَ
تَقْلِبَنِى الْيَوْمَ بِقَضآءِ حاجَتى ، وَلا تُعَذِّبَنى بِقَبيحِ ما كانَ مِنّى
، يا اءَهْلَ التَّقْوى وَ اءَهْلَ الْمَغِْفرَةِ، يا بَرُّ، يا كَريمُ، اءَنْتَ
أَبَرُّ بى مِنْ اءَبى وَ اءُمّى وَ مِنْ نَفْسى وَ مِنَ النّاسِ اءَجْمَعينَ، بى
إِلَيْكَ فاقَةٌ وَ فَقْرٌ، وَ اءَنْتَ عَنّى غَنِّىُّ [يا: عَنّى عَنِّىُّ،
اءَسْاءَلُكَ]، اءَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اءَنْ
تَرْحَمَ فَقْرى ، وَ تَسْتَجيبَ دُعآئى ، وَ تَكُفَّ عَنّى اءَنْواعَ [يا:
اءَبْوابَ] الْبَلا ءِ، فَإِنَّ عَفْوَكَ وَجُودَكَ يَسَعانى .
- خداوندا، [به واسطه جود و كرَمَت ] و به واسطه حضرت محمّد بنده و رسولت و به
فرشتگان مقرّب درگاهت و پيامبران فرستاده شده ات ، به سوى تو نزديكى جسته و آنها را
واسطه قرار مى دهم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى ، و لغزش ام را ناديده بگيرى
، و گناهانم را بپوشانى و بيامرزى ، و همين امروز مرا با برآورده نمودن خواسته ام
برگردانى ، و به واسطه اعمال زشتى كه از من سرزده عذابم نفرمايى ، اى اهل نگاهدارى
و زيبنده آمرزش ، اى نيكوكار، اى بزرگوار، تو نسبت به من از پدر و مادر و از خودم و
از همه مردم نيكوكارتر مى باشى ، من به تو حاجتمند و نيازمندم ، و تو از من بى
نيازى - [از تو درخواست مى كنم ] كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و بر فقر و
نادارى ام رحم آورده ، و دعايم را مستجاب فرموده ، و انواع و اقسام [يا: دَرها]ى
بلا را به رويم ببندى ، كه مسلّماً گذشت و بخشش تو مرا فرا مى گيرد.
دعاى بعد از سلام دو ركعت دوّم :
اءَللّهُمَّ، إ لهَ السَّمآءِ وَ إِلهَ الاَْرْضِ، وَ فاطِرَ
السَّمآءِ وَ فاطِرَ الاَْرْضِ، وَ نُورَ السَّمآءِ وَ نُورَ الاَْرضِ، وَ زَيْنَ
السَّمآءَ وَ زَيْنَ الاَْرْضِ، وَ عِمادَ السَّمآءِ وَ عِمادَ الاَْرْضِ، وَ
بَديعَ السَّمآءِ وَ بَديعَ الاْ رْضِ، ذَا الْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ، صَريخَ
الْمُسْتَصرِخِينَ وَ غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ وَ مُنْتَهى غايَةِ الْعابِدينَ،
اءَنْتَ الْمُفْرِّجُ عَنِ الْمَكْروبينَ، اءَنْتَ الْمُرَوِّحُ عَنِ
الْمَغْمُومينَ، اءَنْتَ اءَرْحَمُ الرّاحِمينَ، مُفْرِّجُ الْكُرَبِ وَ مُجيبُ
دَعْوَةِ الْمُضْطَرّينَ، إِلهُ الْعالَمينَ، اءَلْمَنْزُولُ بِهِ كُلُّ حاجَةٍ، يا
عَظيماً يُرْجى لِكُلِّ عَظيمٍ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَافْعَلْ
بى كَذا وَ كَذا.
- خدايا، اى معبود آسمان و معبود زمين ، و پديد آورنده آسمان و زمين ، و نور آسمان
و زمين ، و زينت آسمان و زمين ، و تكيه گاه آسمان و زمين ، و نو آفرين آسمان و زمين
، صاحب بزرگى و بزرگوارى ، اين فريادرس كمك خواهان و ياور يارى جويان ، و منتهاىِ
اهداف عابدان ، تويى برطرف كننده ناراحتى كسانى كه ناراحتى سخت و گلوگير دارند،
تويى آسوده كننده اندوهناكان ، تويى مهربانترين مهربانها، گشاينده و برطرف كننده
ناراحتى سخت ، و اجابت كننده دعاى درماندگان ، معبود عالميان ، هر حاجتى به درگاه
تو آورده مى شود، اى بزرگى كه براى برآورده نمودن هر امر بزرگ به تو اميد بسته مى
شود، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و به من چنين و چنان كن .
و با صداى بلند بگو:
رَبِّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اءَجِرْنى
مِنَ السَّيِّئآتِ، وَ اسْتَعْمِلْنى عَمَلاً بِطاعَتِكَ، وَارْفَعْ دَرَجَتى
بِرَحْمَتِكَ، يا اءَللّهُ، يارَبِّ، يا رَحْمانُ، يا رَحيمُ، يا حَنّانُ، يا
مَنّانُ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، اءَسْاءَلُكَ رِضاكَ وَ جَنَّتَكَ، وَ
اءَعُوذُ بِكَ مِنْ نارِكَ وَ سَخَطِكَ، اءَسْتَجيرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ.
- پروردگارا، بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و مرا از گناهان و بديها در پناه
خويش درآور، و در عمل به طاعت خويش بكارم گير، و منزلتم را به رحمت خويش بلند گردان
، اى خدا، اى پروردگار، اى رحمان ، اى رحيم ، اى مهربان ، اى بسيار مهربان ، اى
بسيار بخشنده ، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى ، از تو خشنودى و بهشتت را خواهانم ، و از
آتش جهنّم و ناخشنودى ات به تو پناه مى برم ، به خدا پناه مى برم از آتش جهنّم .
دعاى بعد از سلام دو ركعت سومّ:
يا عَلِىُّ يا عَظيمُ، ياحَىُّ يا عَليمُ، يا غَفُورُ يا
رَحيمُ،يا سَميعُ يا بَصيرُ، يا واحِدُ يا اءَحَدُ، يا صَمَدُ يا مَنْ لَمْ يَلِدْ
وَ لَمْ يُولَدْ، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اءَحَدٌ، يا رَحْمانُ يا رَحيمُ، يا
نُورَ السَّماواتِ وَ الاَْرْضِ، تَمَّ نُورُ وَجْهِكَ، اءَسْاءَلُكَ بِنُورَ
وَجْهِكَ الَّذى اءَشْرَقَتْ لَهُ السَّماواتُ وَالاَْرْضُ، وَ بَاسْمِكَ الْعَظيمِ
الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الَّذى إِذا دُعيتَ بِهِ اءَجَبْتَ، وَ إِذا
سُئِلْتَ بِهِ اءَعْطَيْتَ، وَ بَقُدْرَتِكَ عَلى ما تَشآءُ مِنْ خَلْقِكَ،
فَإِنَّما اءَمْرُكَ إِذا اءَرَدْتَ شَيْئاً، اءَنْ تَقُولَ لَهُ كُنْ، فَيَكُونُ،
اءَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اءَنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَ
كَذا.
- اى بلند مرتبه ، اى بزرگ ، اى زنده ، اى آگاه ، اى بسيار آمرزنده ، اى مهربان ،
اى شنوا، اى بينا، اى يگانه ، اى بى همتا، اى بى نيازى كه همگان به او نيازمندند،
اى كسى كه نه زاده اى و نه زاده شده اى و هيچ كس همتاى تو نيست ، اى رحمان ، اى
رحيم ، اى نور آسمانها و زمين ، نور روى [و اسماء و صفات ] تو تمام و كامل گشته و
همه چيز را فراگرفته است ، به نور رويت كه آسمانها و زمين بدان روشن گشته از تو
مساءلت دارم ، و به اسم بزرگ بزرگتر بزرگتر بزرگترات كه هرگاه به آن خوانده شوى
اجابت مى نمايى ، و هرگاه به آن درخواست شوى عطا مى فرمايى ، و به قدرتت بر هر يك
از مخلوقاتت كه بخواهى ، از تو درخواست مى نمايم - زيرا هنگامى كه چيزى را اراده
نموده باشى ، تنها كارِ تو اين است كه به آن بفرمايى ، موجود شو. آنگاه [بى درنگ ]
پديد مى آيد - كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و به من چنين و چنان نمايى .
و با صداى بلند بگو:
رَبِّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اءَجِرْنى مِنَ
السَّيّئآتِ، وَ اسْتَعْمِلْنى عَمَلاً بِطاعَتِكَ، وَ ارْفَعْ دَرَجَتى
بِرَحْمَتِكَ، يا اءَللّهُ، يارَبِّ، يا رَحْمانُ، يا رَحيمُ، يا حَنّانُ، يا
مَنّانُ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكرامِ، اءَسْاءَلُكَ رِضاكَ وَ جَنَّتَكَ، وَ
اءَعُوذُ بِكَ مِنْ نارِكَ وَ سَخَطِكَ، اءَسْتَجيرُ باللّهِِ مِنَ النّارِ.
- پروردگارا، بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و مرا از گناهان و بديها در پناه
خويش درآور، و در عمل به طاعت خويش بكارم گير، و منزلتم را به رحمت خويش بلند گردان
، اى خدا، اى پروردگار، اى رحمان ، اى رحيم ، اى بسيار مهربان ، اى بسيار بخشنده ،
اى صاحب بزرگى و بزرگوارى ، از تو خشنودى و بهشتت را خواهانم ، و از آتش جهنّم و
ناخشنودى ات به تو پناه مى برم ، به خدا پناه مى برم از آتش جهنّم .
دعاى بعد از سلام دو ركعت چهارم :
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، شَجَرَةِ
النُّبُوَّةِ، وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلَفِ الْمَلا ئِكَةِ، وَ مَعْدِنِ
الْعِلْمِ، وَ اءَهْلِ بَيْتِ الْوَحْىِ، اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ
مُحَمَّدٍ، اءَلْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الغامِرَةِ، يَاءْمَنُ مَنْ
رَكِبَها، وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَها، اءَلْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ،
وَالْمُتَاءَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَالّلازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ، اءَللّهُمَّ، صَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، اءَلْكَهْفِ الْحَصينِ، وَ غِياثِ الْمُضْطَرِّ
الْمُسْتَكينِ، وَ مَلْجَاءِ الْهارِبينَ وَ عَصْمَةِ الْمُعْتَصِمينَ،
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، صَلاةً كَثيرَةً تَكوُنُ
لَهُمْ رِضىً، وَلِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [يا: آلِ مُحَمَّدٍ(عليهم السلام )]
اءَدآءً [وَ قَضاءاً]، بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ، يارَبَّ الْعالَمينَ،
اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ [اءَلَّذينَ اءَوْجَبْتَ
حَقَّهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ، وَ فَرَضْتَ وِلايَتَهُمْ]، اءَللّهُمَّ، صَلِّ عَلى
مُحَمِّدٍ وَ آلِ مُحَمِّدٍ، وَ اعْمُرْ قَلْبى بَطاعَتِكَ، وَلاتُخْرِنى
بِمَعْصِيَتِكَ، وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ،
مِمّا [يا: بِما] وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، اءَلْحَمْدُللّهِِ عَلى
نِعَمِهِ، وَ اءَسْتَغْفِرُاللّهَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ، وَلا حَوْلَ وَ لاقُوَّةَ
إِلاّ بِاللّهِِ مِنْ كُلِّ هَولٍ.
- خدايا، بر محمّد و آل محمّد، كه درخت نبوّت و پيامبرى و جايگاه رسالت و محلّ رفت
و آمد فرشتگان و معدن دانش و اهل بيت وحى هستند، درود فرست . خداوندا، بر محمّد و
آل محمّد درود فرست ، آنان كه كشتى روان در موجها [و يا: ژرفاى ] دريا هستند، كه
هركس بر آن سوار شود ايمن و آسوده ، و هركس سوار نشود غرق مى گردد، هم ايشان كه هر
كس بر آنان پيشى گيرد [از دين ] خارج گشته ، و هركس از آنان عقب مانَد و از ايشان
تبعيّت ننمايد، به هلاكت مبتلا مى گردد، و تنها كسى كه پيوسته همراه آنان باشد به
ايشان مى پيوندد. خدايا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، هم ايشان كه غار مصون و
محفوظ، و ياور درمانده بيچاره ذليل ، و پناهگاه گريختگان و نگاهدارنده چنگ زنندگان
و پناه جويان مى باشند. خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، درود و رحمت
بسيارى كه موجب خشنودى ايشان ، و اَدا برآورده نمودنِ حقّ محمّد و آل محمّد(عليهم
السلام ) گردد، به حول و قدرت تو، اى پروردگار عالميان ، خدايا، بر محمّد و آل
محمّد درود فرست ، [آنان كه حقّ و مهر و مودّتشان را واجب ، و سرپرستى و دوستى شان
را فرض شمرده اى ]. خداوندا، بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و دلم را به طاعت خود
زنده بدار، و به معصيت و نافرمانى ات رسوايم مگردان ، و روزى ام كن كه با كسانى كه
روزى ات را بر آنان تنگ فرموده اى ، از [يا: به ] آنچه از فضلت بر من وسعت داده اى
، مواسات و همدردى نمايم . حمد و سپاس براى خدا به خاطر نعمتهايش ، و از تمام
گناهان به درگاه خدا طلب آمرزش مى نمايم . و در هر هول و هراس هيچ تحوّل و
دگرگونى و قدرت و نيرويى جز به خدا نيست .
6 - اينك روايت مفصّل ديگرى را پيرامون دعاهايى كه در تعقيب هر دو ركعت از نافله
ظهر خوانده مى شود يادآور مى شويم :
اين روايت را به جدّم ابى جعفر طوسى - قدّس اللّه جلّ جلالُه روحَه - در كتاب
مصباح كبير(175)
ذكر مى كنيم ، وى مى گويد در روايت آمده كه در تعقيب سلام اوّل (يعنى بعد از ركعت
دوّم ) بگو:
اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ، وَ
اءَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَ اءَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ نِعْمَتِكَ، [وَ
اءَعُوذُ بِمَغْفِرَتِكَ مِنْ عَذابِكَ، وَ اءَعُوذُ بِرَاءْفَتِكَ مِنْ غَضَبِكَ،]
وَ اءَعُوذُ بِكَ مِنْكَ، لا إ لهَ إِلاّ اءَنْتَ، لا اءَبْلُغُ مِدْحَتَكَ وَ لاَ
الثَّنآءَ عَلَيْكَ، اءَنْتَ كَما اءَثْنَيْتَ عَلى نَْفِسكَ. [اءَسْاءَلُكَ] اءَنْ
تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اءَنْ تَجْعَلَ حَياتى زِيادَةً فى
كُلِّ خَيْرٍ، وَ وَفاتى راحَةً [لىَ وَ(176)]
مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ، وَ تَسُدَّ فاقَتى بِهُداكَ وَ تَوْفيقِكَ، وَ تُقَوِّىَ
ضَعْفى فى طاعَتِكَ، وَ تَرْزُقْنِى الرّاحَةَ وَ الْكَرامَةَ وَ قُرَّةَ الْعَيْنِ
وَ اللَّذَّةَ وَ بَرْدَ الْعَيْشِ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ، وَ نَفِّسِ الْكُرْبَةَ
يَوْمَ الْمَشْهَدِ الْعَظيمِ، وَ ارْحَمْنى يَوْمَ اءَلْقاكَ فَرْداً، هذا نَفْسى
سِلْمٌ لَكَ، مُعْتَرِفٌ بِذُنْبى ، مُقِرُّ بِالظُّلْمِ [يا: بالذَّنْبِ] عَلى
نَفْسى ، [عارِفٌ] بِفَضْلِكَ [عَلَىَّ]، اءَقْبِلْ عَلَىَّ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ.
اءَسْاءَلُكَ لَمّا صَفَحْتَ عَنّى ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبى ، وَ عَصَمْتَى فيما
بَقِىَ مِنْ عُمْرى ، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَافْعَلْ بى كَذا وَ كَذا.
- خداوندا، براستى كه از عقوبت تو به گذشتت پناه مى برم ، و از ناخشنودى به خشنودى
ات پناه مى برم ، و از كيفر تو به رحمتت پناه مى جويم ، [و از عذابت به آمرزشت پناه
مى برم ، و از خشم و غضبت به راءفت و مهربانى ات پناه مى برم ،] و از تو به تو پناه
مى جويم . معبودى جز تو نيست ، هرگز من نمى توانم به مدح و ثناى تو برسم ، تو
همانچنانى كه خود، خويش را ستوده اى . [از تو درخواست مى نمايم ] كه بر محمّد و آل
محمّد درود فرستى ، و زندگانى ام را مايه فزونى در اعمال نيك ، و مردنم را آسودگى
از تمام بديها قرار دهى ، و به هدايت و توفيق خويش نيازم را برطرف نمايى ، و ضعف و
كوتاهى ام در طاعتت را نيرو بخشى ، و راحتى و كرامت و نور چشمى و لذّت و خنكى و
خرّمى زندگانى بعد از مرگ را روزى ام گردانى ، و ناراحتى سخت و گلوگيرم را در روز
محضر بزرگ خلايق در قيامت برطرف فرما، و در روزى كه تنها با تو ملاقات مى نمايم بر
من رحم آر، اين نفس من است كه تسليم توست ، و به گناهم اعتراف دارم ، و به ظلم و
ستم [يا: گناهم ] بر نفس خويش اقرار مى نمايم به فضلت [يا: قدر شناسِ تفضّلت بر
خويشم ] با روى [و اسماء و صفات ] گرامى ات بر من روى آر، از تو درخواست مى نمايم
كه گناهان گذشته ام را عفو فرموده ، و در باقيمانه عمرم [از گناه ] محفوظم بدارى ،
و بر محمّد و آل محمّد درود فرست ، و به من چنين و چنان كن .
سپس با صداى بلند بگو:
رِبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، اءَجِرْنى مِنَ
السَّيِّئآتِ، وَاسْتَعْمِلْنى عَمَلاً بِطاعَتِكَ، وَ ارْفَعْ دَرَجتى
بِرَحْمَتِكَ، يَااءَللّهُ، يا رَبِّ، يا رَحْمانُ، يا رَحيمُ، يا حَنّانُ، يا
مَنّانُ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، اءَسْاءَلُكَ رِضاكَ وَ جَنَّتَكَ، وَ
اءعُوذُ بِكَ مِنْ نارِكَ وَ سَخَطِكَ، اءَسْتَجيرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ.
- پروردگارا، بر محمّد و خاندان او درود فرست ، و مرا از گناهان و بديها در پناه
خويش درآور، و در عمل به طاعت خويش بكارم گير، و منزلتم را به رحمت خويش بلند گردان
، اى خدا، اى پروردگار، اى رحمان ، اى رحيم ، اى بسيار مهربان ، اى بسيار بخشنده ،
اى صاحب بزرگى و بزرگوارى ، از تو خشنودى و بهشتت را خواهانم ، و از آتش جهنّم و
ناخشنودى ات به تو پناه مى برم ، به خدا پناه مى برم از آتش جهنّم .
بعدت در تعقيب ركعت چهارم بگو:
اءَللّهُمَّ، مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالاَْبْصارِ، صَلِّ عَلى
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينكَ وَ دينِ نَبِيِّكَ، وَ لا تُزِعْ
قَلْبى بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنى ، وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً، إِنَّكَ
اءَنْتَ الْوَهّابُ، وَ اءَجِرْنى مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ، اءَللّهُمَّ، صَلِّ
عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْنى سَعيداً، فَإِنَّكَ تَمْحُو ماتَشآءُ وَ
تُثْبِتُ، وَ عِنْدَكَ اءُمُّ الْكِتابِ.
- خداوندا، اى گرداننده دلها و ديدگان ، برمحمّد و آل محمّد درود فرست ، و قلبم را
بر دين خود و آيين پيامبرت استوار گردان ، و بعد از آنكه هدايتم فرمودى دلم را
منحرف مفرمان ، و رحمتى از جانب خويش به من ارزانى دار، براستى كه تو بسيار بخشنده
اى ، و مرا به رحمت خويش از آتش جهنّم در پناه خويش درآور خداوندا، بر محمّد و آل
محمّد درود فرست ، و سعادتمندم قرار ده ، زيرا تو هرچه را بخواهى محو نموده و يا
ثابت مى فرمايى ، و اُمّ الكتاب و كتاب مادر در نزد توست .
و در تعقيب ركعت ششم بگو:
اءَللّهُمَّ، إِنّى اءَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِجُودِكَ وَ
كَرَمِكَ، وَ اءَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، وَ
اءَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمَلا ئِكَتِكَ الْمُقَرَّبينَ وَ اءَنْبِيآئِكَ
الْمُرْسَلينَ، اءَللّهُمَّ، اءَنْتَ الْغَنِىّ غَنِّى ، وَ بِىَ الْفافَةُ
إِلَيْكَ، اءَنْتَ الْغَنِىُّ وَ اءَنَا الْفَقيرُ إِلَيْكَ، اءَقَلْتَنى عَثْرَتى
، وَ سَتَرَتَ عَلَىَّ ذُنُوبى ، فَاقْضِ يااءَللّهُ، حاجَتى ، وَ لاتُعَذِّبْنى
بِقَبيحِ ما تَعْلَمُ مِنّى ، فَإِنَّ عَفْوَكَ وَ جُودَكَ يَسَعانى .
- خداوندا، براستى كه من واسطه جود و كرم تو و به واسطه حضرت محمّد بنده و رسولت ،
و به واسطه فرشتگان مقرّب درگاهت و پيامبران فرستاده شده ، به سوى تو نزديكى مى
جويم . خدايا، تو از من بى نيازى و من به تو نياز دارم ، تو غنى هستى و من به تو
حاجتمندم . از لغزشم در گذشتى ، و گناهانم را پوشاندى ، پس اى خدا حاجتم را برآورده
فرما، و به اعمال زشتى كه از من آگاهى دارى عذابم مفرما، زيرا مسلّما گذشت و بخششت
مرا فرا مى گيرد.
و در تعقيب ركعت هشتم بگو:
يا اءَوَّلَ الاَْوَّلينَ، وَ يا آخِرَ الاَّْخِرينَ، وَ يا
ذَاالْقُوَّةِ الْمَتينُ، وَ يا رازِقَ الْمَساكينِ، وَ يا اءَرْحَمَ الرّاحِمينَ،
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبينَ [الطّاهِرينَ]، وَاغْفِرْلى
جِدّى وَهَزْلى ، وَ خَطَاءى وَ عَمْدى ، وَ إِسْرافى عَلى نَفْسى ، وَ كُلَّ
ذَنْبٍ اءَذْنَبْتُهُ، وَ اعْصِمنى مِنِ اقْتِرافِ مِثْلِهِ، إِنَّكَ عَلى ما
تَشآءُ قَديرٌ.
- اى اوّلِ اوّلين و آخر آخرين ، اى خداوند صاحب قدرت ، و استوار، و اى روزى دهنده
بيچارگان ، و اى مهربانترين مهربانان ، بر محمّد و خاندان پاك و [پاكيزه ] او درود
فرست ، و [گناهان ] جدّى و شوخى ، و خطا و عمد، و اسرافم برنفس خويش ، و هر گناهى
را كه انجام داده ام بيآمرز، و از مرتكب شدن گناهان مشابه آن محفوظ بدار، براستى كه
تو بر هر چيز كه بخواهى توانايى .
سپس به سجده برو و بگو:
يا اءَهْلَ التَّقوى وَ يا اءَهْلَ الْمَغْفِرةِ، يا بَرُّ، يا
رَحيمُ، إِنّكَ اءَبَرُّ بى مِنْ اءَبى وَ اءُمّى وَ مِنْ جَميعِ الْخَلا ئِقِ
اءَجْمَعينَ، إِقْلِبْنى بِقَضآءِ حاجَتى مُجاباً دُعآئى ، مَرْحُوماً صَوْتى ،
قَدْ كَشَفَتَ اءَنْواعَ الْبَلا ءِ عَنّى .
- اى اهل تقوى و نگاهدارى ، و اى اهل مغفرت و آمرزش ، اين نيكوكار، اين مهربان ، بى
گمان تو نسبت به من از پدر و مادرم و از تمام مردمان نيكوكارتر مى باشى ، پس در
حالى كه دعايم را اجابت فرموده ، و صدايم را مورد رحمت خويش قرار داده ، و انواع
گرفتارى ها را از من بر طرف نموده اى ، همراه با بر آورده ساختن خواسته ام ، روانه
ام ساز.