قصص التوابين يا داستان توبه كنندگان

على ميرخلف زاده

- ۱ -


مقدمه  
بيشتر بدبختيهائى كه دامنگير پير و جوان جامعه انسانى مى شود، بر اثر آلودگى به بذه و گناه و معصيت است اگر مختصر نگاهى به تاريخ اقوام و ملل گذشته ، كه جز اسمى از آنها باقى نمانده كنيم براى ما ثابت مى شود كه علل اصلى سقوط آنها بر اثر بى باكى و حتاكى در گناه و نافرمانى خداوند متعال بوده است .
مريض اگر از دستورات طبيب خود سرپيچى كند كسالتش ممتد و غير قابل علاج مى شود، جامعه هم اگر از دستورات و قوانين الهى سرپيچى نمايد، روز به روز به انحطاط و سستى كشانده مى شود.
گناه و تخلّف از قوانين الهى ، بزرگترين علل انحطاط و سقوط جامعه بشرى است جامعه گناهكار، هرگز نمى تواند از مزاياى افتخارآميز بشريت و تكامل انسانى استفاده كند. شخص گناهكار، پيش از اينكه به جامعه خود ضربه اى وارد كند، شخصيّت خود را نابود مى كند و بعد به انسانيت لطمه وارد مى نمايد.
فردى كه عاشق فضائل انسانى و آزاد مردى است ، بايد از پليدى گناه و نافرمانى قانون الهى به دور باشد. يك آزاد مرد و انسان واقعى كسى است كه تمايلات غير مشروع خود را ترك گويد و در خزانه فكر خويش ، نيّت گناه را هم نپروراند. زيرا فكر گناه ، و لو آنكه جامه عمل نپوشد، تيرگيهائى در دل ايجاد مى كند و به صفاى روحانى آدمى لطمه وارد مى سازد.
حضرت مسيح على نبينا و آله و عليه السّلام به پيروان خود مى فرمود: موسى بن عمران به شما دستور داده كه گناه نكنيد، ولى من به شما امر مى كنم فكر گناه را نيز در خاطر نياوريد، چه رسد به اينكه عمل گناه را انجام دهيد، زيرا هر كه فكر گناه كند همانند كسى است كه در عمارت زيبا و رنگ آميزى شده اى آتش روشن كند كه در اين صورت دود آتش ، رنگ خانه را تباه مى كند، اگرچه خانه هم نسوزد، فكر گناه هم عمل را مكدّر و بى اساس مى كند.
پس براى اينكه آدمى از زندگى حيوانى خارج شود و يك زندگى انسانى را اختيار كند، ناگزير است كه از يك سلسله اصول مشخّص ‍ پيروى نمايد. و لازمه پيروى كردن از اصول معيّن و مشخّص اين است كه خود را در چهارچوب همان اصول محدود كند و از حدود آنها تجاوز ننمايد و آنجا كه هوى و هوسهاى آنى ، او را تحريك مى كند تا از حدود خود تجاوز كند خود را نگهدارى نمايد از اين قوه (خودنگهدارى ) در لسان شرع به تقوى تعبير مى شود.
سعادتمندترين مردم كسانى هستند كه بر هوى و تمايلات خويش ‍ حاكم باشند و پيرامون گناه نگردند و عمرى با آرامش روانى زندگى كنند، و با روحى مطمئن و خشنود از جهان بروند؛ ولى بدبختانه اين افراد با فضيلت هميشه و در تمام ملل و اقوام كم و در اقليّت بوده اند.
فرستادگان خدا به منظور نجات گناهكاران از سقوط حتمى ، و براى آنكه آنان را دو باره به راه فضيلت و سعادت سوق دهند، درهاى توبه و بازگشت را به آنها راهنمائى و مردم را به عفو و بخشش خداوند اميدوار نموده اند.
گناهكار يا بايد به راه نادرست و غلط خود ادامه دهد، و در نتيجه خود و جامعه را به خطرات شوم گناه مبتلا سازد و يا بايد از راه غلطى كه رفته برگردد و به اميد عفو و بخشايش خداوند توبه نمايد، و عملا انسانى پاك و خوشبخت و عاقبت به خير شود.
گناهكارانى كه موفّق به بازگشت و توبه واقعى شوند، و خود را در ظل عنايات و بخشش خداوندى از گناه پاك كنند، ضمير و روحشان آزاد خواهد شد و ديگر در خود احساس ننگ و حقارت نمى كنند. به طورى كه گوئى هرگز به گناه آلوده نشده بودند چنانچه پيغمبر اكرم (ص ) فرموده :
اَلتّائِبُ مِنَ الذَّنْب كَمَنْ لا ذَنْبَ لَه .
يعنى كسى كه از گناه توبه واقعى نمايد، همانند كسى است كه اصلا گناهى نكرده است .
غرق گنه نا اميد، مشو ز در بار ما
كه عفو كردن بود در همه دم كار ما
بنده شرمنده تو خالق بخشنده من
بيا بهشتت دهم مرو تو در نارما
توبه شكستى بيا هر آنچه هستى بيا
اميدوارى بجو ز نام غفار ما
در دل شب خيز و ريز قطره اشكى زچشم
كه دوست دارم كند گريه گنهكار ما
خواهم اگر بگذرم از همه عاصيان
كيست كه چون و چرا كند ز كردارما
واى بر آنكو نگشت نادم از عصيان خويش
بسوزدش تا ابد جحيم پر نار ما
اگرچه اى مستمند غرق گناهى بيا
دست توسّل بزن به آل اطهار ما
بنابراين بايست دانست كه مهمترين چيزى كه بر بندگان گنهكار واجب و لازم است ، توبه كردن او از گناهانش مى باشد. زيرا كه توبه آدمى را از عذاب دنيا و آخرت رهائى مى بخشد، و به لذائذ جاودانى مى رساند و ترك آن (توبه ) وى را در معرض عذاب الهى قرار مى دهد زيرا كه گنه كار هرگاه بى توبه بميرد محتمل است كه به عقوبات سختى دچار شود و بديهى است كه به حكم عقل دفع ضرر محتمل واجب است از اين نظر گنه كاران بايد به توبه مبادرت نمايند تا ضررهاى محتمل را از خود دور سازند. و يكى از نعمتهاى بسيار بزرگى را كه خداوند به بشر عنايت فرموده نعمت توبه و قبولى آن است و مى توان گفت كه موضوع توبه و قبولى آن از سوى خداوند از نشانه هاى بزرگ ، رحمت و لطف وسيع الهى است . توبه به معنى ترك گناه و بازگشت به سوى خدا و بهترين و رساترين مرحله عذرخواهى در پيشگاه خداوند است . اگر اين در بسته بود رستگارى براى كسى نبود زيرا سرشت بشر با آلودگى و خطاكارى و گناه پيوسته است به طورى كه هر بشرى به حسب اعمال جارحه و جانحه (قلب و اعضاء) خود را به انواع آلودگى مبتلا خواهد ساخت . و راغب در مفردات مى گويد: عذرخواهى بر سه گونه است :
1 عذر آورنده در مقام عذرخواهى مى گويد: من فلان كار را انجام نداده ام .
2 يا مى گويد من به اين علت و به آن جهت اين كار را انجام دادم .
3 يا مى گويد اين كار را انجام دادم ولى خطا كردم بد كردم و اينك پشيمانم . سومين عذر خواهى همان توبه است .
سپس مى گويد توبه در اسلام داراى چهار شرط است :
1 ترك گناه .
2 پشيمانى از گناه .
3 تصميم بر عدم اعاده گناه .
4 تلافى و جبران گناه .
به عنوان مثال : توبه همچون بيرون آوردن لباس چركين از بدن ، و پوشيدن لباس پاك و تميزى به جاى آن است و يا همچون شستشوى بدن آلوده و چركين در حمام است و يا همانند جارو كردن و سپس فرش نمودن ...
خلاصه بشرى كه بتواند خودش را از انواع خطا و گناه نگهدارد و پاكى فطرت نخستينش را حفظ كند كم يافت مى شود مگر آن مقدارى كه خداوند او را حفظ فرموده باشد بنابراين اين خداى حكيم و رحيم توبه را دواى دردهاى معنوى و علاج امراض قلبى و پاك كننده انواع آلودگيها قرار داده تا انسان پس از گرفتارى به گناه به بركت توبه پاك شود و اهل نجات گردد.
خوشبخت كسى است كه از اين باب رحمت قدردانى كرده و از آن استفاده نمايد و از اين موهبت الهى سپاس گذارى كند. و بدبخت كسى است كه اين باب رحمت برايش فقط اتمام حجّت شده باشد، يعنى روز قيامت در موقف حساب و پرسش از اعمال ، هرگاه در مقام عذرخواهى بگويد پرودگارا نادان و بى خبر بودم ، اسير شهوت و غضب بودم گرفتار هوى و هوس بودم در مقاومت با وساوس شيطان عاجز بودم جواب تمام عذرهايش گفته مى شود. مگر نه باب توبه را بر تو گشوده بودم آيا سخت گيرى شده بود. آيا بالاتر از طاقت به تو تكليفى كرده بودم آيا براى توبه شرايط سخت و بيرون از قدرتت قرار داده بوديم ...؟
اكنون بقيّه گفتارمان را در متن كتاب مى آوريم كه علاقمندان از آن استفاده اتم را بنمايند. در ضمن ما در كتاب به ساده نويسى داستانها اكتفا نموده ايم كه تمام عموم مردم از آن استفاده نمايند و از خداوند متعال خواستارم كه بازگشت و توبه واقعى را به من و همه گنه كاران عنايت فرمايد.
شب اوّل ماه مبارك رمضان 1413
مطابق با 22/11/ 1372
تهران على مير خلف زاده


1 ( فضيلت توبه )  
محبوب ترين كس در نزد خداوند متعال كسى است كه از گناهانش توبه كننده باشد، چنانچه در قرآن مى خوانيم :
اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوابين .( 1)
البتّه خداوند متعال توبه كنندگان (از گناه ) را دوست دارد.
آقا خاتم الانبياء (ص ) فرمود: هيچ موجودى در پيشگاه حقتعالى محبوبتر از مرد و زن توبه كننده نيست ( 2)
و همچنين آن حضرت فرموده :
النّائبُ حَبيبُ اللّه توبه كننده از گناه محبوب خداست .( 3)
حضرت باقر (ع ) فرمود:
اگر مردى در شب تاريك شتر با توشه اش را در سفر گم كند و سپس ‍ پيدا كند چقدر خوشحال مى شود، همينطور است در ارتباط با انسانى كه راه اصلى حق را گم كرده و گناه و معصيت خدا را انجام داده و حال توبه كرده خداوند متعال هم بيشتر از او نسبت به توبه كنندگان فرحناك و خورسند و خوشحال مى شود.( 4)
و در جاى ديگر مى فرمايد:
خداوند متعال به توبه بنده اش خوشحال تر است از مرد عقيمى كه بعد داراى فرزند شود و از كسى كه گمشده اش را پيدا كند و از تشنه اى كه به آب مى رسند (آنها چقدر خوشحال مى شوند كه به فرزند برسند يا گمشده اش را پيدا كرده ، يا وقتى كه به آب مى رسد چه حالت فرحناكى دارد.) خدا هم وقتى ببيند بنده اش توبه كرده از اينها بيشتر خوشحال مى شود زيرا خدا بنده اش را خيلى دوست دارد.( 5)
شهيد آية اللّه دستغيب رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب استعاذه اش مى گويد: پس از آنكه حضرت نوح على نبينا و آله و عليه السلام نفرين كرد و همه كفار غرق شدند ملكى در پيش او ظاهر شد. شغل حضرت نوح (ع ) كوزه گرى بود كوزه هائى از گِل درست مى كرد و پس از خشك كردن مى فروخت . ملك كوزه ها را يكى يكى از حضرت نوح (ع ) مى خريد و پيش چشمش آن را خُرد مى كرد و مى شكست حضرت نوح (ع ) ناراحت شد و به او اعتراض ‍ كرد كه اين چه كاريست مى كنى ؟ گفت به تو مربوط نيست من خريده ام و اختيارش را دارم .
حضرت نوح (ع ) فرمود: بله لكن من آن را ساخته ام ، مصنوع من است ، ملك گفت كوزه هائى ساخته اى ، نه اينكه خلق كرده اى ، اينك من كه آن را مى شكنم تو ناراحت مى شوى چطور نفرين كردى كه اين همه خلق خدا هلاك گردند در حالى كه خدا بنده را خلق كرده و آنها را دوست دارد، پس از اين قضيه ازبس گريه كرد نامش را نوح گذاشتند.
غرض شفقّت پروردگار است خالق ، مخلوق خودش را دوست مى دارد، خدا به پيغمبرش عتاب مى فرمايد كه چرا نفرين كردى اين همه خلق هلاك شوند به خاطر اينكه خدا بنده اش را دوست دارد. و در قرآن آنها را مى ترساند و سفارش مى كند مبادا فريب شيطان را بخوريد دنيا سراى فريب است شيطان دشمن است .
اين آيات و روايات حاكى از اينست كه خداوند متعال انسانهائى را كه گناه و معصيت كرده اند و از كار خود پشيمان شده اند و در خانه حق مى آيند و توبه مى كنند خوشحال مى شود زيرا به انسان علاقه دارد و دوست ندارد بندگانش به دوزخ سرازير گردند.
اگر لطف تو نبود پرتو انداز
كجا فكر و كجا گنجينه راز؟
ز گنج راز در هر گنج سينه
نهاده خازن تو صد دفينه
ولى لطف تو گر نبود، به صد رنج
پشيزى كس نيابد ز آن همه گنج
چو در هر گنج ، صد گنجينه دارى
نمى خواهم كه نوميدم گذارى
به راه اين اميد پيچ در پيچ
مرا لطف تو مى بايد دگر هيچ


2 ( تبديل گناه به حسنه )  
به واسطه توبه ، انسان نه تنها تاريكى گناه را برطرف مى كند، بلكه بجايش نور طاعت جايگزينش مى شود و گناه مبدل به ثواب مى گردد چنانچه حضرت حق جلّ جلاله در قرآن سوره فرقان آيه 70 فرموده :
الا مَنْ تابَ وَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صالِحا فَاُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيَّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللّهُ غَفُورا رحيما
مگر آن كسانيكه (از گناه ) توبه كنند و ايمان (بخدا) آورند و عمل صالح بجا آورند پس خدا گناهان آنها (گنه كارانى را كه توبه كرده اند) را مبدل به حسنات گرداند زيرا خداوند در حق بندگانش بسيار آمرزنده و مهربان است .
اى آنكه هرچه بنده بخواهد عطا كنى
هر درد بى دواى ضعيفان دواكنى
از لطف وجود و بخشش و از فضل و از كرم
مخلوق خويش را همه از خود رضا كنى
با راءفت و زحمت بى منتهاى خويش
بيگانه را به درگه خود آشنا كنى
در حيرتم كه من خجلم از گناه خويش
مولا توئى ، زبنده عاصى حيا كنى
عبد گريزپاى تواءم نادم آمدم
نبود روا كه آمده را خود رها كنى


3 ( توبه كننده مورد دعاى ملائكه )  
كسى كه توبه كند ملائكه و فرشتگان حامل عرش پروردگار عالم براى او طلب آمرزش و رحمت مى كنند و از خداوند متعال خواستار دورى او (گنه كار توبه كننده ) از آتش جهنّم هستند چنانچه خداوند مى فرمايد:
الّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرشَ وَمَنْ حَوْلَهُ وَيُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ ويُؤ مِنُونَ بِهِ ويَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شى ءٍ رَحْمَةً وَعِلْما فَاغْفِر لِلَّذينَ تابُوا وَاتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَقِهِمْ عَذابَ الْجحيم .( 6)
فرشتگانى كه عرش با عظمت الهى را بر دوش گرفته و آنانكه پيرامون عرشند به تسبيح و حمد و ستايش حق مشغولند هم خود به خدا ايمان دارند و هم براى اهل ايمان از خدا آمرزش و مغفرت مى طلبند و مى گويند: اى پروردگارى كه علم و رحمت بى منتهايت همه اهل عالم را فراگرفته است تو به لطف و كرم خويش گناه آنهائى را كه توبه كرده اند و راه رضاى تو را پيمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ دار.
رَبَّنا وَادْخِلْهُمْ جَنّاتِ عَدْنٍ الَّتى وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ ابائِهِمْ وَاَزْواجِهِمْ وَذُرِّياتِهِمْ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَزيزُ الْحَكيم .
پروردگارا تو آنها (توبه كنندگان ) را در بهشت عدقى كه وعده فرمودى با پدران و مادران صالح و همسران و فرزندانشان و اصل گردان كه همانا توئى خداى با حكمت و اقتدار.
خدايا، اى پناه بى پناهان
تو اى ستار و غفّار گناهان
كريمى ، دستگيرى ، بى نيازى
رحيمى ، كارسازى ، دلنوازى
منم آن بنده محتاج و خسته
كنار خوان احسانت نشسته
توئى ، تنها تو، يا رب ياور من
ز جان و دل بُوَد اين باور من
اگر لطف تو گيرد زير بالم
شوم آزاد از غم در دو عالم
خدايا بگذر از اين بنده بد
به حق احمد و آل محمد (ص )


4 ( توبه كننده بهشتى است )  
كسانيكه توبه كنند و از گناهان گذشته خود استغفار و طلب آمرزش نمايند خداوند متعال بعد از اين عالم آنها را در بهشت قرار ميدهد كه تا ابد در آنجا باشند چنانچه مى خوانيم :
وَالَّذينَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذكَرُوا اللّهَ # فَاسْتَغْفِرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلا اللّهُ ولَمْيُصِرُّوا عَلى مافَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ اُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خالِدينَ فيها وَ نِعْمَ اَجْرُ الْعامِلينَ .( 7)
از نشانه هاى افراد نيك و خوب و شايسته اينستكه هرگاه كار ناشايسته اى يا گناهى از آنها سر زند يا ظلمى بنفس خويش كنند خدا را بياد آرند، و از گناه خود به درگاه خدا توبه و استغفار كنند# (و مى دانند) جز خدا هيچكس نمى تواند گناه خلق را بيامرزد و آنها هيچگاه اصرار در كار زشت نمى كنند چون بزشتى معصيت آگاهند و آنها جزايشان آمرزش است از طرف پروردگارشان و بهشت و باغها و بوستانهائى است كه از زير عمارت آنها جوى ها جاريست در حاليكه هميشه و جاويد در آنجا خواهند بود و چه خوبست جزاى كسانيكه براى خدا كار كنند.
اى كرمت همنفس بى كسان
جز تو كسى نيست ، كس بى كسان
بى كَسَم و، هم نفس من توئى
رو به كه آرم ؟ كه كس من توئى
كون و مكان ، مظهر نور تواند
جمله جهان ، محض حضور تواند
در دل هر ذرّه بود، سير تو
نيست درين پرده كسى ، غير تو
جز تو كسى نيست ، به بالا و پست
ما همه هيچيم و، توئى هر چه هست


5 ( توبه سبب طول عمر و زيادى مال )  
توبه سبب طول عمر و وسعت در زندگى و رفع گرفتاريهاى عيشى و رفاهيت در امور است چنانچه در قرآن كريم مى خوانيم :
وَ اَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعا حَسَنا .( 8)
و طلب آمرزش كنيد از پروردگار خودتان پس به سوى او رجوع كنيد كه اگر به سوى خدا توبه كرديد با شما برخورد بسيار خوب و شايسته و نيكى تا آخر عمرهائيكه براى شما مقدر شده است خواهد شد.
حضرت صادق آل محمّد (ص ) فرمود:
مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ اَكْثَر مِمَّنْ يَمُوتُ بِالاْجالِ .( 9)
كسانيكه به سبب گناهان عمرشان كوتاه شده و مى ميرند، بيشترند از كسانيكه با اجل مقدرشان مى ميرند يعنى كسانيكه اهل گناه باشند عمرشان كوتاه است .
خلاصه چنانچه گناه عمر را كوتاه مى كند توبه عمر را دراز و طولانى مى نمايد، چنانچه خداوند مى فرمايد:
فَقُلْتُ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ اِنَّهُ كانَ غَفّارا يُرْسِلُ السَّمآءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارا .( 10)
و گفتيم طلب آمرزش كنيد و توبه نمائيد از پروردگارتان ، بدرستيكه او بسيار آمرزنده است از آسمان براى شما ابرهاى زيادى كه بارنده باران هستند پى درپى ريزنده مى فرستد و شما را به مالها و پسرها يارى ميدهند يعنى اموال و اولادتان را زياد ميگرداند.
يا رب من از كردار خود هستم پشيمان هر نفس
چون مرغ بى بال وپرى هستم پريشان درقفس
از اشك توبه شستشو هر دم دهم روى سياه
خواهم ز تو يا رب مددبخشى گناه بى پناه
يا رب تو ستارالعيوب يا رب تو غفّار الذُّنوب
يارب تو علاّم القلوب يارب تو كشاف الكروب
من روسياهم روسياه تو خالقى پشت و پناه
من عاصى از جرم و گناه دارم اميد از تو اِله
بخشى ز لطفت اى خدا چشم من است بر درگهت
گيرى اگر با عدل خود من زرّه خاكى كمترت
عمرم به عصيان شد تباه ، پشتم خم از بار گناه
آلوده هستم رو سياه دستم بيگر و ده پناه


6 ( خدا توبه را قبول مى كند )  
بازگشت به سوى حق تعالى و توبه از گناهان در هر وقت كه باشد مى كند مورد قبول حضرتش است و بشارت خداوند يكتاست ، چنانچه در قرآن مى خوانيم :
وَ هُوَ الَّذى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ .( 11)
و خداوند متعال آنكسى است كه توبه بندگانش رامى پذيرد و از گناهان و كارهاى زشت و ناپسند در مى گذرد.
در كتاب اصول كافى باب العجب حديث 8، حديث جالبى نقل كرده كه حضرت صادق آل محمّد (ص ) فرمود: خداوند متعال به حضرت داود على نبيّنا و آله و عليه السّلام وحى فرمود: اى داود گناهكاران ومعصيت كاران و بذه كاران رامژده بده ودل آنها را شادكن و به آنها خبر خوشى بده ، ولى اهل ايمان و صديقان و نيكوكاران را از قهر من بترسان و به آنها آتش جهنّم را يادآورى كن و آنها را بيم ده حضرت (ع ) فرمود: خدايا چطورى به گنهكاران مژده و به خوبان ترس و بيم دهم ؟!
خطاب رسيد: به گنهكاران مژده بده كه من توبه هاى آنها را قبول مى كنم و از گناه آنها مى گذرم و خوبان را بترسان به خاطر اينكه مبادا به كردار و اعمال و رفتار خوب خود عجب ، ريا كنند و خودبين شوند زيرا هيچ بنده اى را من پاى حساب نكشم جز آنكه هلاك شود.
اى آنكه ز عاصيان كنى توبه قبول
سازى همه رابه رحمت خود مشمول
اميد دهد توبوا الى اللّه به ما
هركس كه كند توبه نمائى مقبول
زيرا كه بود امر به توبه دائم
پس توبه شكن برت نباشد مسئول
در وقت گناه گر نگيرى دستم
توبه شكنم باز شوم خوار و ملول
در هر گنهى حال ندامت دارم
جز خجلت و توبه من ندارم محصول
پس دست مرا بگير هنگام گناه
تا آنكه به توبه ام نمايم معمول
گر توبه شكسته ام خدايا بى حد
يا ربّ بپذير توبه ام را به رسول


7 ( دعاى توبه كننده مستجاب )  
توبه انسان سبب استجابت دعا مى شود يعنى اگر گنه كارى توبه كرد و از اعمال و رفتار و كردار بد سابق خود استغفار و توبه نمود، دعايش مستجاب مى شود، چنانچه در قرآن مى خوانيم :
وَ يَسْتَجيبُ الَّذينَ آمَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحات وَيَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِه ... .( 12)
و پروردگار متعال آن خدايست كه توبه بندگانش را مى پذيرد، و گناهانشان را مى بخشد و هر چه كه كنيد ميداند و دعاى آنان كه (توبه كرده اند) و به خدا ايمان آوردند و نيكوكار شوند مستجاب ميگرداند و از فضل و كرم خود بر ثواب آنها مى افزايد، و در قرآن تلاوت مى كنيم :
وَ اِذا سَئَلَكَ عِبادى عَنّى فَاِنّى قَريبٌ اُجيبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لى وَلْيُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ يَرْشَدُونَ .( 13)
و هر گاه و هر وقت بندگانم از من سؤ ال كنند بدانند كه من به آنها نزديك هستم و هر كس مرا بخواند و يا صدا بزند، جوابش را مى دهم دعايش را مستجاب مى كنم و ندايش را به اجابت رسانم ، (در صورتيكه دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند) تا راه هدايت پيشه گيرند.
الهى منم بنده روسياه
كه پا تا سرم گشته غرق گناه
به دربار تو آمدم عذر خواه
به جز درگه تو ندارم پناه
آنقدر كوبم در اين خانه را
تا كه بينم لطف صاحبخانه را
گفت پيغمبر اگر كوبى درى
عاقبت زاندر برون آيد سرى

8 ( توبه پاك كننده گناهان )  
توبه مانند تايد و پودر پاك كننده و دستگاه لباسشوئى و چرك برطرف كننده است كه هر قدر گناه كرده و اين قلب و دل چرك و سياهى گناه گرفته باشد دستگاه توبه با پودرهاى پاك كننده اشك و تضرع و استغفار آن را پاك و نظيف و تميز مى كند چنانچه در قرآن مى خوانيم :
قُلْ يا عِبادِىَ الَّذينَ اَسْرَفُوا عَلى اَنْفُسِهُمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمَ .( 14)
اى پيغمبر ما به بنده هاى گنه كار ما بگو كه خداوند متعال مى فرمايد: اى بندگان من كه بر نفس خود در گناه اسراف و در ستم و ظلم به نفس خود زياده روى كرده ايد (توبه كنيد) و از رحمت خدا نا اميد نشويد زيرا كه (اگر توبه كرديد) خدا هم تمام گناهان و معصيت هاى شما را مى آمرزد و او بسيار بخشنده و مهربان است .
تعبيراتى كه در اين آيه آمده مانند، بندگان من ، نا اميد نشويد، رحمت خدا، غفران تمام گناهان ، غفور و رحيم بودن خدا، همه حكايت از وسعت دامنه استغفار و قبولى توبه و گستردگى رحمت مطلق الهى ميكند، بخصوص تعبير به عبادى (بندگان من ) و نسبت بندگان به ذات پاك حق ، بيانگر آنستكه همه از خوب و بد بندگان خدا هستند و خداوند به آنها آنچنان مهربان است كه آنها را بندگان خودش ‍ خوانده است بنا بر اين چشم انداز اميد به آمرزش بسيار وسيع و گسترده است .
آقا حضرت امام رضا (ع ) از بعضى از اصحاب و ياران خود شنيدند كه مى گفتند خدا لعنت كند كسى را كه با آقا على (ع ) جنگيدند.
حضرت فرمود: بگوئيد مگركسيكه توبه كرد واصلاح نمود حال خود را.
سپس فرمود: گناه كسى كه على (ع ) را يارى نكرد و پيشمان هم نشد بزرگتر است از گناه كسى كه با آقا على (ع ) جنگيد و پيشمان شد و توبه و انابه نمود.( 15)
از اين حديث فهميده مى شود كه اعظم گناهان يعنى جنگ با امام و وصى پيغمبر است ، هم به توبه قابل بخشش است يعنى اگر آنها هم توبه كردند خدا از سر تقصير آنها مى گذرد.
كسى روز محشر نگردد خجل
كه شبها بدرگه برد سوز دل
اگر هوشمندى ز داور بخواه
شب توبه تقصير روز گناه
اگر بنده اى دست حاجت برآر
و گر شرمسارى آب حسرت ببار
نيامد بدين در كسى عذر خواه
كه سيل ندامت نشستش گناه


9 ( گر توبه شكستى باز آى )  
اگر شخصى توبه كرد ولى باز شيطان و يا هواى نفس بر او غلبه كرد و او فريب خورد و گناهى را مرتكب شد و آن عهدى را كه با خدا بسته بود شكست توبه سابقش باطل نمى شود بلكه واجبست بر او از گناه تازه اش توبه كند و از خدا طلب آمرزش نمايد و از رحمت بى پايان حق نبايد ماءيوس شود نگويد حالا من ديگر بار گناه كردم خدا مرا نمى بخشد، خير، ياءس و نا اءميدى خود از گناهان كبيره است و خدا هم غفار است و از گناه هان مى گذرد.
محمّد بن مسلم از حضرت باقر (ع ) روايت كرده كه حضرت فرمود:
اى محمّد بن مسلم گناهان بنده مؤ من كه از آن توبه كرده آمرزيده شده است و بايد براى آينده ، پس از توبه و آمرزش كار نيك و خوب و پسنديده اى انجام دهد به خدا اين فضيلت نيست مگر براى آنها كه ايمان دارند.
من گفتم اگر پس از توبه و استغفار از گناهان ، باز گناه كرد و باز توبه نمود آنوقت چه بايد كرد آيا قبول است يا نه ؟
حضرت فرمود: اى محمد بن مسلم تو گمان ميكنى كه بنده مؤ من از گناه خود پيشمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه كند خدا توبه اش را نمى پذيرد؟!
گفتم : كسى كه چند بار اينكار را كرده است ، يعنى گناه مى كند و بعد از خدا طلب آمرزش مى خواهد، آيا بخشيده مى شود؟!
حضرت فرمود: آنچه مؤ من با آمرزش خواهى و توبه بازگردد خدا هم به آمرزش او بر مى گردد. و براستى كه خداوند زياد آمرزنده و مهربانست توبه را ميپذيرد و از بدكردارى ها ميگذرد. مبادا تو مؤ منين را از رحمت خدا نوميد سازى .( 16)
جوانى در بنى اسرائيل بود كه بيست سال خدا را عبادت و طاعت كرده ، بيست سال سر تعظيم و ادب در برابر حق فرود مى آورد تا اينكه همنشين هاى بد، هواى نفس ، شيطان او را فريب داد و به گناه آلوده شد و بيست سال در معصيت بسر مى برد، روزى در آينه نگاه كرد ديد موهايش سفيد شده خيلى ناراحت شد، بدش آمد و از كرده خود پيشمان شد، گفت خدايا بيست سال بندگى و عبادت كردم و حال بيست سال است كه نفهميدم به گناه افتادم آيا اگر برگردم بسوى تو و توبه كنم آيا مرا قبول مى كنى ؟ صدائى شنيد كه يكى مى گفت :
اَحْبَبْتَنا فَاَحْبَبْناكَ، تَرَكْتَنا، فَتَرَكْناكْ، وَعَصَيْتَنا، فَاَمْهَلْناكْ وَاِنْ رَجَعْتَ اِلَيْنا قَبِلْناك .
يعنى ما را دوست داشتى پس ما هم ترا دوست داشتيم ، و ما را ترك كردى پس ما هم تو را ترك كرديم ، معصيت ما كردى تو را مهلت داديم پس اگر برگردى بطرف ما تو را قبول مى كنيم .( 17)
از اين مرحمتها از خدا نسبت به تمام امم بوده و در اين امت هزار برابر است .
بازآ، بازآ، هر آنچه هستى باز آى
گر كافر و گبر و بت پرستى باز آى
اين درگه ما در گه نوميدى نيست
صدبار اگر توبه شكستى بازآى
در هر حالتى شخص بايد اميدش به خدا باشد. حضرت لقمان به فرزندش وصيت فرمود: اى فرزندم ، اگر گناه جن وانس را داشته باشى ، چنان اميدوار به خدا باش كه تو را رحم مى كند و اگر عبادت ثقلين را هم داشته باشى بترس از اينكه مبادا تو را عذاب كنند، يعنى به عبادت خودت ننازى كه عجب تو را بگيرد.
ابوبصير مى گويد: به حضرت صادق (ع ) عرض كردم : آقا! معنى توبه نصوح چيست كه خداوند به آن امر فرموده است ؟
حضرت فرمود: آن توبه از گناهى است كه انسان هرگز به آن باز نگردد.
گفتم : آقا جان ! كداميك از ماست كه به گناه باز نمى گردد؟!
حضرت فرمود: اى ابامحمد به درستى كه خدا بندگانى را دوست دارد كه بعد از فريب خوردن زياد، توبه زياد كند.
در حقايق الاسر دارد، حضرت رسول خدا (ص ) فرمود:
اگر آنقدر گناه كرديد كه تا آسمان برسد و بعد پشيمان شويد و توبه كنيد هرآينه خدا قبول مى كند توبه شما را.
بار الَّها بارها بر گشته ام
توبه ها و عذرها بشكسته ام
كرده ام آنها، كه از من مى سزيد
تا چنين سيل سياهى در رسيد


10 ( باب توبه تا دم آخر )  
باب توبه تا آخرين نفس انسان باز است چنانچه حضرت باقر(ع ) فرمود: حضرت آدم (ع ) فرمود پروردگا را شيطان را بر من چيره ساختى و چون خون بر من روانش كردى ، پس براى من هم چيزى مقرر فرما، خطاب شده اى آدم براى تو مقرر كردم كه هر كدام از فرزندان تو قصد گناهى كند بر او نوشته نشود و اگر هم گناهى كرد فقط همان يك گناه را بپايش بنويسند و هرگاه قصد ثوابى كند برايش ‍ يك حسنه نوشته شود و اگر آن حسنه را انجام داد برايش ده حسنه مسطور گردد.
حضرت آدم (ع ) عرضكرد: پروردگارا برايم بيفزا، خطاب شد براى تو مقرّر كردم كه هر كدام از بنى آدم گناهى كند و سپس پشيمان گردد و طلب آمرزش كند او را مى آمرزم .
حضرت آدم (ع ) فرمود: پروردگارا برايم بيفزا، خطاب شد: براى آنها توبه را مقرر داشتم تا آن وقتى كه نفسشان تا به گلوگاه شان برسد.
حضرت آدم (ع ) فرمود: پروردگارا براى من همين بس است .
در كتاب اصول كافى باب توبه حديثى جالب و زيبا نقل كرده كه حضرت رسول اللّه (ص ) فرمود:
هر كس يك سال پيش از مرگش توبه كند، خدا توبه اش را مى پذيرد، سپس فرمود: نه ، يكسال زياد است ، هر كس يك ماه پيش از مرگش ‍ توبه كند خدا توبه اش را مى پذيرد، سپس فرمود: نه ، يك ماه زياد است ، هر يك هفته پيش از مرگش توبه كند، خدا توبه اش را مى پذيرد، سپس فرمود: نه ، يك هفته زياد است هر كس يك روز پيش از مرگش توبه كند، خدا توبه اش رامى پذيرد، سپس فرمود: نه يك روز زياد است هر كس پيش از ديدار آخرت و ملك الموت توبه كند خدا توبه اش را مى پذيرد.
علامه مجلسى رضوان اللّه تعالى عليه در اين حديث احتمال داده كه بيان مراتب توبه از نظر قبولى و كمال آن باشد زيرا توبه كامله تيرگيهاى گناه را از قلب و دل پاك مى كند، و بايد بعد از توبه و بعد از برطرف كردن سياهى قلب ، در تدارك صحّت و ترميم و اصلاح آن كوشش نمايد و آئينه قلب و دل را با انواع پودرها و مايعهاى سفيد كننده پاك كننده تضرع و حسنات روشن و سفيد سازد غالبا در كمتر از يك سال حاصل نمى شود و اگر يكسال نشد پس لااقل يك ماه و اگر آن هم نشد، لااقل يك هفته .
انسان مانند آهوئيست كه هنوز صياد به او تيرى نزده و اميد چندانى هم به گرفتن او ندارد امّا همينكه تيرى به او زد و او را زخمى كرد اميدوار به گرفتن او مى شود و پيوسته همراهش مى رود تا او را بگيرد، انسان هم تا وقتى كه گناه نكرده شيطان هچنان اميدى به گمراه كردن او ندارد، اما اگر يك گناه كرد و توبه نكرد شيطان اميدوار مى شود و متصل همراه شخص مى آيد تا او را فريب دهد و به معصيت بيندازد و او را از رحمت خدا ماءيوس كند و جرى در معصيت نمايد ولى انسان هر قدر گنه كار باشد نبايد از رحمت حق ماءيوس شود حتى در دم مرگ . امّا نه اينكه گناه كند و بگويد حالا وقت هست ، يكى اينكه ما نمى دانيم كى مى ميريم جوان يا پير، كوچك يا بزرگ ، چه وقت مى ميريم چه ساعتى و در چه حالى مى ميريم پس بايد زود دست به كار شويم ، تا هنوز مرگ ما را در بر نگرفته . شيخ سعدى مى فرمايد:
كنون بايد اى خفته بيدار بود
چو مرگ اندر آرد زخوفت چه سود
كنونت كه چشم است اشكى بيار
زبان در دهان است عذرى بيار
نه پيوسته باشد روان در بدن
نه همواره گردد زبان در دهن
كنون بايدت عذر تقصير گفت
نه چون نفس ناطق ز گفتن بخفت
غنيمت شُمر اين گرامى نفس
كه بيمرغ قيمت ندارد قفس
مكن عمر ضايع به افسوس و حيف
كه فرصت عزيز است و الوقت ضيف


11 ( حقيقت توبه )  
حقيقت توبه همان پشيمانى از گناه است ؛ به خاطر زشتى آن معصيت در نزد خداوند متعال ، زيرا خلاف رضاى او را انجام داده آقا على (ع ) مى فرمايد نگاه به كوچكى گناه نكن نگاه كن ببين چه خداى بزرگى را معصيت كردى . مثل غلامى كه كارى را بر خلاف رضاى مولايش انجام دهد و غافل باشد از اينكه مولايش دارد او را مى بيند، چون فهميده كه او را مى ديده قطعا سخت از كردار خود پشيمان مى شود. و همانند تاجرى كه معامله اى بكند و در آن سرمايه خود را از دست بدهد و مقدار زيادى بدهكار گردد، چقدر از آن معامله پشيمان مى شود خصوصا اگر دوست دانائى قبلا او را از آن معامله نهى كرده باشد و نيز مانند كسى كه دكتر و طبيب او را از خطر خوردن غذائى با خبر كرده باشد و بعد از خوردن و گرفتار شدن از كار خود چقدر پشيمان خواهد بود.
قطعا هرچه ايمان به خدا و روز جزا و تصديق خبرهاى قرآن و پيغمبر و امام در انسان بيشتر باشد پشيمانى از گناه كرده شده بيشتر و آتش درونى آن سخت تر خواهد بود، پس حقيقت توبه آن است كه اگر كسى گناهى كرد بعد پشيمان شد و توبه كرد همان كافيست ، چنانچه پيغمبر اكرم (ص ) فرمود:
اَلنِّدامَة تَوبَة پشيمانى از گناه خود توبه است .( 18)
در كافى دارد آقا امام باقر (ع ) فرمود:
كَفى بِالنِّدام تَوبه در توبه پشيمانى كفايت است .
آقا امام صادق (ع ) فرمود:
ما مِنْ عَبدٍ اَذْنَبَ ذنْبا فَنَدَمَ عَلَيْهِ اِلاّ غَفَر اللّه لَهُ قَبْل اَنْ يَسْتَغْفِرَ
نيست بنده اى كه گناهى كند سپس پشيمان گردد مگر اينكه خداوند او را مى آمرزد پيش از آنكه او از خداوند متعال طلب آمرزش ‍ كند.
بله حقيقت توبه همان حسرت و پشيمانى قلبى و به درد آمدن دل است از گناهى كه كرده و هر اندازه اندوه دل بيشتر باشد توبه اش به قبول نزديكتر است و آن هم تابع بزرگ دانستن گناه است . زيرا گناه را هرچه بزرگتر ببيند بر پشيمانيش افزوده مى شود مانند كسى كه در اثر سامحه ، زندگى و سرمايه اش آتش بگيرد بديهى است هرچه دارائيش در خطر سوختن بيشتر باشد اندوه و غمش بر سامحه و سهل انگاريش زيادتر خواهد بود خصوصا اگر آتشى باشد كه خاموش كردنش دشوار باشد و اگر خودش را هم در خطر سوختن ببيند بطورى كه راه فرار هم نداشته باشد و فريادرسى هم نيايد حالش معلوم است . چنين شخص گنه كارى بايد بداند كه آتش براى خود افروخته كه از آن فرار نتوان كرد و هيچ آفريده اى هم خاموشش ‍ نتوان كرد زيرا آتشى است كه از قهر و غضب خداوند قهار پيدا شده كه حضرت اميرالمؤ منين (ع ) در دعاى كميل مى فرمايد:
اين عقوبتهائيست كه آسمانها و زمين در برابرش نمى توانند پايدارى كنند و سوزش آن هم مانند سوزش آتش دنيا نيست .
از رسول خدا (ص ) روايت شده كه هرگاه يك نفر را از دوزخ بيرون آورند و در تنور آتش دنيا بيفكنند خواب راحتى مى كند.
فرياد از آتشى كه تنور آتشين دنيوى نسبت به آن آسايشگاه است . آيات قرآن در بيان شدّت و سختى قهر خداوند بسيار است و خلاصه شخص گنه كار بايد سخت پشيمان و پريشان باشد و نالان و گريان بسوزد و بگدازد و تا پاك شدن خود را يقين نكند آرام و قرار نگيرد و آن يقين هم پيدا نمى شود مگر هنگام مرگ كه ملائكه رحمت او را بشارت دهند. و عجب آنجاست كه همان سوز و گداز و ناله و فريادش خاموش كننده آتشها و پاك كننده چركها و روشن كننده تاريكيهاى گناهانش مى شود به طوريكه حالش مانند پيش از گناهش مى شود چنانچه رسول اللّه (ص ) فرمود: توبه كننده از گناه مثل كسى است كه اصلا گناه نكرده التّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لاذَنْبَ لَهُ بلكه گاهى بهتر از پيش مى شود، يعنى در اثر ادامه آن سوزش دل و سعى در اصلاح حال چنان به پروردگارش نزديك مى شود كه محبوب او مى گردد انّ اللّ ه يحبّ التّوّابين .
از اين جاست كه امام سجاد (ع ) مى فرمايد:
خدايا توفيق توبه اى بده كه مرا به مقام محبّت تو رساند. و اوجب لى توبة توجب لى محبّتك ( 19) و مرا به درجه توبه به سوى خودت برسان و در دعاى ابوحمزه ثمالى : و انقلمنى الى درجة التوبة اليك .
اثر توبه در از بين بردن گناه باعتبار كمى و زيادى ندامت است بايد در زياد شدن آن كوشيد و بهترين وسيله براى زيادتى آن تَدبُّر در آيات و احاديث و داستانهاى افرادى كه توبه كرده اند.
توئى رَبّ و پناه بى پناهان
منم آن بنده سرگرد حيران
به غفلت رفت عمر نازنينم
كنون با ضعف و با پيرى قرينم
زخواب غفلتم بيدار گشتم
ز اعمال نكوتخمى نكشتم
به لذّتهاى نفسم ره سپردم
زطاعات تو لذّتها نبردم
تن از بارگنه ويرانه گشته
دل از ترس گنه غمّى نه گشته


12 ( سرزنش از تاءخير توبه )  
خداوند متعال در هر لحظه انسانها را امر به توبه ميكند و فرمان (توبوا) توبه كنيد (فعل امراست ) او را موظف به تعجيل در توبه كردن مى نمايد، بنابر اين تاخير آن ، تاخير در انجام فرمان الهى است . و چنين كسى در هرلحظه به عنوان نافرمان و ترك كننده فرمان حق به حساب مى آيد.
امام جواد (ع ) فرمود:
تاءخيرُ التُوبَةِ اِغْتِرارٌ وطُولُ التَّسِويف حَسْرةٌ .( 20)
تاءخير توبه يك نوع حيرانى و سرگردانى و طول دادن و به آينده موكول كردن (توبه ) باعث حسرة و ندامت است .
و همچنين آقا اميرالمؤ منين (ع ) مى فرمايد: از كسانى مباش كه بدون عمل ، اميد سعادت آخرت را دارند و توبه را با آرزوهاى دراز به تاءخير مى اندازند و نيز فرمود: آنكس كه در توبه كردن سهل انگارى كند و به آينده موكول نمايد دين ندارد.
لا دينَ لِمُسَوّفٍ بِتَوبَتِه ( 21)
و همچنين آقا امام باقر (ع ) مى فرمايد: از تاءخير انداختن توبه بپرهيز، زيرا تاخير انذاختن توبه همچون دريائى است كه در مانده در آن غرق مى گردد.( 22)
بايد توجّه داشت كه توبه هنگام نشانه هاى عذاب و مرگ مورد قبول نيست چنانچه ايمان و توبه فرعون هنگام غرق شدن پذيرفته نشد كه در آيه 18 سوره نساء به اين مطلب تصريح شده است . و از آيات 50 و 51 سوره يونس استفاده مى شود كه به هنگام نزول عذاب درهاى توبه بسته مى شود چرا كه توبه در چنين حالى شبيه توبه اجبارى و اضطرارى است و چنين توبه اى ارزش ندارد.
محمّد همدانى مى گويد: از حضرت رضا (ع ) پرسيدم چرا خداوند متعال فرعون را غرق كرد با اينكه ايمان آورد و به توحيد اعتراف كرد. حضرت فرمود: به خاطر اينكه فرعون هنگام ديدن عذاب ايمان آورد و ايمان در اين هنگام پذيرفته نيست .( 23)
پس تا زود است انسان از گذشته هايش توبه كند قبل از نشانه هاى عذاب و مرگهاى ناگهانى كه در دنياى حاضر مى باشد.
خداوندا بده توفيق طاعت
نما دورم هم از عصيان و غفلت
بده قوّت نمايم خدمت تو
بكوشم در رضا و طاعت تو
در آيم در ميان پيشتازان
شتابم در رضايت از دل و جان
بيابم شوق قربت عاشقانه
شوم نزديك ، از تو مخلصانه
شوم از جمله شب زنده داران
درآيم در جوارت با محبّان

 

next page

fehrest page