راه روشن ، جلد هفتم
ترجمه كتاب المحجة البيضاء فى تهذيب الا حياء

ملامحسن فيض كاشانى رحمه اللّه عليه
ترجمه : سيد محمّد صادق عارف

- پى‏نوشت‏ها -
- ۱ -


1- سنن ابن ماجه ، به شماره 4252، مستدرك حاكم ، ج 4، ص 243 آن را نقل كرده و سند آن را صحيح دانسته است .
2- (( الدرّالمنثور، )) ج 5، ص 44، ذيل آيه : (( توبوا الى اللّه جميعا اءيها المؤ منون ، )) تفسير برهان ، ج 4، ص 355، ذيل آيه (( ((يا اءيها الذين آمنوا توبوا الى اللّه توبة نصوحا، )) كافى ، ب توبه ، ج 2، ص 431.
3- نور / 35:... نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود.
4- نور / 35:... نورى است بر فراز نور، خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مى كند.
5- نور / 31: و همگى به سوى خدا باز گرديد اى مؤ منان تا رستگار شويد.
6- تحريم / 8: اى كسانى كه ايمان آورده ايد توبه كنيد توبه خالصى اميد است با اين كار پروردگارتان گناهانتان را ببخشيد.
7- بقره / 222: خداوند توبه كنندگان را دوست مى دارد، و پاكان را نيز دوست مى دارد.
8- بخش نخست اين حديث را ابن ابى الدنيا در كتاب (( التوبة ، )) ابوالشيخ در كتاب (( الثواب )) از حديث انس با سند ضعيفى بدين گونه نقل كرده است كه : خداوند جوان توبه كار را دوست مى دارد. (( المغنى )) سن بن ، ماجه بخشى از اين حديث با الفاظى ديگر به شماره 4250، (( الكبير )) طبرانى به سند صحيح ، (( مجمع الزوائد، )) ج 10، ص 200.
9- صحيح مسلم ، ج 8، ص 92، از حديث عبداللّه بن مسعود.
10- صحيح مسلم ، ج 8، ص 92، از حديث انس .
11- همان ماءخذ، ج 2، ص 435 و 436، شماره 8.
12- همان ماءخذ، ج 2، ص 435 و 436، شماره 13.
13- كافى ، ج 2، ص 432، شماره 4. و معناى توبه كردن از گناه اين است كه به آن بازگشت نكند.
14- همان ماءخذ، ج 2، ص 435، شماره 9.
15- همان ماءخذ، ج 2، ص 436، شماره 12.
16- همان ماءخذ، شماره 13.
17- مؤ من / 7 تا 10: فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى كنند) تسبيح و حمد خدا مى گويند و به او ايمان دارند و براى مؤ منان استغفار مى كنند (مى گويند) پروردگارا رحمت و دانش تو همه چيز را فرا گرفته است پس ‍ آنانى را كه توبه كرده اند و راه تو را پيش گرفته اند بيامرز و از عذاب دوزخ نگهدار.
پروردگارا آنها را در باغ هاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده داده اى وارد كن ، همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها را، كه تو توانا و حكيمى . و آنها را از بدى ها نگهدار، و هر كس را در آن روز از بدى ها نگاه دارى مشمول رحمتت ساخته اى اين است رستگارى بزرگ .
18- فرقان / 68 تا 70: آنها كسانى هستند كه معبود ديگرى را با خداوند نمى خوانند، و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده جز بحق به قتل نمى رسانند و زنا نمى كنند و هر كس چنين كند مجازات آن را خواهد ديد.
چنين كسى عذابش در روز قيامت مضاعف مى گردد و با خوارى هميشه در آن خواهد ماند. جز كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح به جا آورد به سوى خدا بازگشت مى كند (و پاداش خود را از او مى گيرد).
19- صافات / 96: و خداوند هم شما را آفريده است و هم بتهايى را كه مى سازيد.
20- فاطر / 93: هرگز براى سنت خدا تبديلى نخواهى يافت .
26- از احاديث ابوهريره است كه مورد اتفاق مى باشد و ترمذى آن را روايت كرده است ، ج 10، ص 91.
27- يس / 8 تا 10: ما در گردن هاى آنها غل هايى قرار داديم كه تا چانه ها ادامه دارد، و سرهاى آنها را به بالا نگهداشته است و در پيش روى آنها سدى قرار داديم ، و در پشت سرشان سدى ، و چشمان آنها را پوشانيده ايم لذا چيزى را نمى بينند. براى آنها يكسان است چه آنان را بيم دهى و يا بيم ندهى ، ايمان نمى آورند.
28- نود / 31:... و همگى به سوى خدا باز گرديد.
29- اسراء / 65:... همه فرزندانش را جز عده كمى گمراه و ريشه كن خواهم ساخت .
30- صحيح مسلم ، ج 8، ص 72 از حديث اغر مزنى جز اين كه در آن آمده است : در هر روز صد بار، همچنين ابى داوود آن را به همين گونه روايت كرده ، ليكن ابن ايثر در (( النهاية ((ع آن را به نحوى كه در متن آمده نقل كرده است ، منظور پيامبر اكرم (ص ) از اين مطلب سهو است كه هيچ بشرى از آن فارغ نيست ، زيرا قلب مطهر آن حضرت پيوسته متوجه حق تعالى بوده و اگر گاهى به سبب اشتغال به امور امت و مصالح اين دو مورد عروض و عوارض بشرى قرار گرفته آن را گناه و تقصير شمرده و از آن استغفار كرده است .
31- فتح / 2...: تا خداوند گناهان گذشته و آينده ات را ببخشد.
32- شورى / 30: هر مصيبتى به شما برسد به سبب اعمالى است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو مى كند. خبر همان ماءخذ، ج 2، ص 450، به شماره 2.
33- نحل / 98 و 99: هنگامى كه قرآن مى خوانى از شرّ شيطان رانده شده به خدا پناه ببر، چه او بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مى كنند تسلطى ندارد. خبر همان ماءخذ، ج 8، (( (كتاب الروضه ) )) ص 288.
34- مطففين / 14: چنين نيست كه آنها مى پندارند بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دل هايشان نشسته است .
35- اين حديث را ترمذى با زياده اى در اول و آخر آن روايت كرده و آن را حسن و صحيح دانسته است . اين روايت پيش از اين در كتاب رياضت نفس آورده شده است .
36- سباء / 54: (سرانجام ) ميان آنها و آنچه مورد علاقه آنان بود جدايى افكنده شد.
37- منافقين / 11 و 12... پيش از آن كه مرگ يكى از شما فرا رسد و بگويد: پروردگارا، چرا مرا مدت كمى به تاءخير نينداختى تا صدقه دهم و از صالحان باشم . خداوند هرگز مرگ كسى را هنگامى كه اجلش فرا رسد به تاءخير نمى اندازد.
38- نساء / 18: و براى كسانى كه كارهاى بد انجام مى دهند تا آنگاه كه مرگ يكى از آنها فرا مى رسد مى گويد: هم اكنون توبه كردم .
39- نساء / 19: توبه تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى نادانى انجام مى دهند سپس بزودى توبه كنند.
40- عراقى گفته است : سندى براى اين حديث نيافتم .
41- بقره / 40:... به پيمانى كه با من بسته ايد وفا كنيد تا من نيز به پيمان شما وفا كنم .
42- مؤ منون / 8: و آنها كه امانت ها و عهد خود را مراعات مى كنند.
43- مؤ منون / 2: مؤ منان رستگار شدند.
44- شمس / 10: كه هر كس نفس خود را تزكيه كرده رستگار شده است .
45- شورى / 24: او كسى است كه توبه را از بندگانش مى پذيرد.
46- غافر / 3: خداوندى كه آمرزنده گناه و پذيرنده توبه است .
47- اين حديث و ماءخذ آن در آغاز اين كتاب ذكر شده است .
48- صحيح مسلم ، ج 8، ص 100، از حديث ابى موسى با اين عبارت كه : در شب دستش را مى گشايد تا بدكار در روز توبه كند، طبرانى به اين صورت دستش را مى گشايد تا بدكار شب در روز توبه كند.
49- ابن ماجه ، شماره 4248 و سند آن حسن است .
50- (( الزهد، )) ابن مبارك از حسن بن طور مرسل ، (( الجامع الصيغه ))
51- احمد طبرانى ، (( الغيب )) بيهقى از حديث ابن عباس
52- ابن ماجه شماره 4250 پيش از اين ذكر شده است .
53- عراقى گفته است : ماءخذى براى آن نيافتم .
54- ابويعلى و حاكم ، ج 2، ص 216، با الفاظ ديگرى از حديث ابى سعيد و آن را صحيح دانسته است .
55- عراقى گفته است : با اين الفاظ ماءخذى براى آن نيافتم ليكن حديثى صحيح المعنى است يعنى : به دنبال گناه ، حسنه به جا آوريد تا گناه را محو كند، چنان كه بيش از آن ذكر شده است .
56- كافى ، ج 2، ص 434، شماره 6.
57- همان ماءخذ، ج 2، ص 437، شماره 3.
58- همان ماءخذ، ج 2، ص 438، شماره 6.
59- همان ماءخذ، ج 2، ص 438، شماره 7.
60- همان ماءخذ، ج 2، ص 626 و 427، شماره هاى 7 و 3.
61- همان ماءخذ، ج 2، ص 626 و 427، شماره 4.
62- همان ماءخذ، ج 2، ص 626 و 427، شماره 5.
63- همان ماءخذ، ج 2، ص 440، شماره 2.
64- كافى ، ج 2، ص 440، شماره 1 و 3.
65- كافى ، ج 2، ص 440، شماره 3.
66- كافى ، ج 2، ص 440، شماره 1 و 3 و 4.
67- مسند احمد، حاكم از عايشه به سند حسن ، (( الجامع الصغير. ))
68- همان ماءخذ، ج 2، ص 443.
69- همان ماءخذ.
70- نساء / 31: اگر از گناهان كبيره اى كه از آن نهى شده ايد دورى كنيد گناهان (كوچك ) شما را مى پوشانيم .
71- نجم / 33: همان ها كه از گناهان كبيره و اعمال زشت جز گناهان صغيره دورى مى كنند.
72- سنن ترمذى ، ج 2، ص 14، از حديث ابوهريره و آن را حديث حسن شمرده است .
73- صحيح بخارى ، ج 7، ص 171.
74- (( مجمع الزوائد، )) ج 1، ص 103.
75- عراقى گفته است : ابومنصور ديلمى در (( مسند الفردوس )) آن را به احمد و ابى داوود از حديث سعيد بن زيد نسبت داده و آنچه از حديث او در مسند آنهاست اين است كه : ((هر كس ربا را زياد كند تا به آبروى مسلمانى بنا حق تجاوز كند...)).
76- مسند بزار و در سلسله راويان عباد بن راشد است كه ابن معين و جز او وى را ثقه دانسته و ابوداوود و غير او وى را ضعيف شمرده اند، مسند احمد و رجال آن را صحيح شمرده اند (( مجمع الزوائد، )) ج 1، ص 106 و ج 10، ص 190.
77- همان ماءخذ، ج 2، ص 376.
78- كافى ، ج 2، ص 278، ((ترك آن بدون علت سخنى كلينى يا برخى از راويان است ، علامه مجلسى گفته است جدا بعيد است ، كلام امام (ع ) بر سبيل التفات باشد.
79- كافى ، ج 2، ص 376.
80- ظاهرا منظور عمرو بن عبيد معثرلى معروف است . خبر در كافى ، ج 2، ص ‍ 285 است .
81- مائده / 72:... چه هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است .
82- يوسف / 87:... كه از رحمت خدا جز قوم كافر نوميد نمى شوند.
83- اعراف / 96:... در حالى كه از مكر (و مجازات ) خدا تنها زيانكاران خود را ايمن مى بينند.
84- اشاره است به آيه : (( و برا و لم يجعلنى جبارا شقيا. مريم / 32:... و جبار و شقى قرار نداده است .
85- نساء / 93:... جز اى او دوزخ است كه جاودانه در آن خواهد ماند.
86- نور / 23:... در دنيا و آخرت از رحمت خداوند بدورند و عذاب بزرگى در انتظارشان است .
87- نساء / 10: كسانى كه اموال يتيمان را از روى ظلم و ستم مى خورند تنها آتش ‍ مى خورند و بزودى به آتش سوزانى خواهند سوخت .
88- انفال / 16: و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند - مگر در صورتى كه هدفش كناره گيرى از ميدان براى جمله مجدد و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان ) باشد - او گرفتار غضب پروردگار خواهد شد و جايگاه جهنم است . و چه بد جايگاهى است .
89- بقره / 277: كسانى كه ربا مى خورند بر نمى خيزند جز به مانند كسى كه شيطان به جنون آشفته اش مى كند.
90- بقره / 102:... و مسلما مى دانستند هر كسى خريدار اين متاع باشد بهره اى در آخرت نخواهد داشت .
91- فرقان / 69 و 70:... و هر كس چنين كند مجازاتش را خواهد ديد. چنين كسى كه عذاب او در قيامت مضاعف مى شود و با خوارى هميشه در آن جا خواهد ماند.
92- آل عمران / 77: آنانى كه عهد خدا و سوگندهاى خويش را به بهايى اندك مى فروشند آنها در آخرت تضمينى ندارند.
93- آل عمران / 161: و هر كس خيانت كند در روز رستاخيز آنچه را در آن خيانت كرده با خود (به صحنه محشر) مى آورد.
94- توبه / 35: در آن روز كه آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان كرده و با آن صورت ها و پهلوها و پشت هايشان را داغ مى كنند.
95- بقره / 283:... و هر كس آن را كتمان كند، دل او گناهكار است .
96- رعد / 26:... لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات ) سراى آخرت .
97- ذاريات / 65: من جن و انس را نيافريدم جز براى اين كه عبادتم كنند.
98- عراقى گفته است : اين حديث را با الفاظ مذكور نيافتم . من مى گويم : ديلمى در (( مسند الفردوس )) با همين الفاظ آن را روايت كرده است ، همچنين در (( كنوز الحقائق )) تاءليف شيخ عبدالرؤ وف مناوى باب دال نقل شده است .
99- اين سخن مورد اشكال است ، زيرا زنا نيز به همين گونه است . شك نيست كه رباى قرضى روز بروز بر شما نيازمندان مى افزايد و ثروت را در نزد اقليتى از جامعه انباشته و در دست عده محدودى متراكم مى كند، و در نتيجه طبقه بينوا و مستمند از ميان مى رود و ادامه آن سبب فساد نظام اجتماعى و هرج و مرج و زوال مدنيت و انسانيت مى گردد. از اين رو خداوند متعال فرموده است : (( يا اءيها الذين آمنوا اتقوا اللّه و ذروا ما بقى من الربا ان كنتم مؤ منين فان لم تفعلوا فاءذنوا بحرب من اللّه و رسوله . )) بقره / 278. (يعنى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا بترسيد و اگر براستى مؤ من شده ايد از ربا آنچه را باقى مانده رها كنيد.)) اگر چنين نمى كنيد آماده جنگ با خدا و پيامبر شويد) و در اسلام هيچ گناهى حرمتش از ربا بزرگ تر و عقوبتش از آن سخت تر نيست ، زيرا خورنده ربا به منزله كسى است كه با خدا و پيامبرش به جنگ برخاسته است . بنابراين رباخوارى از بزرگترين گناهان كبيره است . براى آگاهى بيشتر به (( تفسير الميزان )) تاءليف علامه (( كفايه )) سيد محمّد حسين طباطبائى ، ج 2، ص 254 تا 257 مراجعه شود.
100- مستدرك حاكم ، ج 4، ص 295 نظير آن ، و گفته است سندش صحيح است .
101- (( المجالس )) صدوق ، ص 63.
102- عنكبوت / 43: آنها مثال هايى است كه ما براى مردم مى زنيم و جز عالمان آن را درك نمى كنند.
103- عراقى گفته است : من اين حديث را به طور مرفوع نيافتم ، تنها به على بن ابى طالب (ع ) نسبت داده مى شود.
104- مسند حاكم ، ج 4، ص 321 نظير آن و پيش از اين ذكر شده است .
105- صحيح مسلم ، ج 8، ص 149. صدوق در عيون و توحيد به سند خود از حسين بن خالد روايت كرده كه گفته است : به امام رضا (ع ) عرض كردم ، اى فرزند پيامبر خدا، مردم نقل مى كنند كه رسول خدا (ص ) فرموده است : ((خداوند آدم را بر صورت خودش آفريد)) فرمود: خداوند آنها را بكشد؛ آنها اول حديث را انداخته اند، پيامبر خدا (ص ) از كنار دو مرد كه به يكديگر ناسزا مى گفتند گذر كرد و شنيد يكى از آنها به ديگرى مى گويد: خداوند صورت تو و صورت كسى را كه شبيه توست زشت گرداند، پيامبر فرمود: اى بنده خدا اين سخن را به برادر خود مگو، زيرا خداوند آدم را بر صورت خود آفريد)).
106- صحيح بخارى ، صحيح مسلم ، ص 152، از حديث ابى سعيد.
107- (( النوادر )) ترمذى حكيم .
108- همزه / 7: آتش برافروخته الهى است . آتشى كه از دل ها سر مى زند.
109- در دل عاشق آتشى شعله ور است كه سردترين آن از آتش دوزخ گرم تر است .
110- پيش از اين در كتاب خشم ذكر شده است .
111- ق / 37: در اين تذكرى است براى كسى كه عقل دارد...
112- انعام / 91: بگو خدا... و سپس آنها را (در گفتگوهاى لجاجت آميزشان ) رها كن .
113- فصلت / 30: كسانى كه گفتند پروردگار ما خداوند يگانه است سپس ‍ استقامت كردند...
114- مريم / 71 و 72: و همه شما وارد جنهم مى شويد، اين امرى است حتمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان ، سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهايى مى بخشيم و ستمگران آن را در حالى كه (از ضعف و ذلت ) به زانو در آمده اند، در آن رها مى كنيم .
115- عراقى گفته است : آن را احمد و ابويعلى از روايت ابى ظلال قسملى از انس ‍ نقل كرده ، و ابوظلال از راويان ضعيف است و نام او هلال بن ميمون مى باشد.
116- فصلت / 46:... و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمى كند.
117- غافر / 17: امروز هر كس در برابر كارى كه انجام داده جزا داده مى شود.
118- نجم / 39: و اين كه براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست .
119- زلزله / 7 و 8: پس هر كس به اندازه سنگينى ذره اى كار خير انجام داد. (پاداش ) آن را مى بيند، و هر كس به اندازه ذره اى كار بد كرده (كيفر) آن را مى بيند.
123- صحيح مسلم ، ج 1، ص 119.
128- حشر / 19: و همچون كسانى كه خدا را فراموشى كردند و خدا نيز آنها را به خود فراموش گرفتار كرد نباشيد.
129- سجده / 12: و اگر ببينى مجرمان را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده اند...
130- سن ابن ماجه ، شماره 59 با اختلاف الفاظ.
131- سنن ابن ماجه ، شماره 60 با اختلاف الفاظ.
132- فصلت / 46: و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمى كند.
133- نساء / 40: خداوند حتّى به اندازه سنگينى ذره اى ستم نمى كند.
134- نجم / 39: و اين كه براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست .
135- مدثّر / 38: هر كس در گرو اعمال خويش است .
136- صف / 5: هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند خداوند دلهايشان را منحرف ساخت .
137- رعد / 11: خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد مگر اين كه آنها خود را تغيير دهند.
138- نجم / 11: قلب او در آنچه ديد دروغ نگفت .
139- صحيح مسلم ، ج 8، ص 54.
140- همان ماءخذ، ج 3، ص 248.
141- همان ماءخذ، ج 3، ص 249.
142- كافى ، ج 3، ص 248، نقل به معنا.
143- سجده / 17: هيچ كس نمى داند چه پاداش هاى مهمى كه مايه روشنى چشم ها مى گردد براى آنها نهفته شده است .
144- عنكبوت / 64: و زندگى واقعى ، سراى آخرت است اگر آنها مى دانستند.
145- مورد اتفاق صحيح بخارى و صحيح مسلم از حديث عايشه است .
146- همان ماءخذ، ج 2، ص 288، شماره 1.
147- همان ماءخذ، ج 2، ص 288، شماره 3.
148- آل عمران / 135:... و اصرار بر گناه نمى كنند و آنها مى دانند.
149- كافى ، ج 2، ص 288، شماره 2.
150- صحيح بخارى ، ج 8، ص 182 از روايت حارث بن سويد، او گفته است : عبداللّه بن مسعود دو حديث براى ما ذكر كرد كه يكى از پيامبر خدا (ص ) و همين حديث مذكور بود، و دومى اين كه : ((خداوند به سبب توبه بنده اش شادمان مى شود)) و معلوم نكرده است كه كدام مرفوع و كدام مرقوف است ، (( الشعب بيهقى ، المغنى . ))
151- همان ماءخذ، ج 2، ص 287، شماره 1 و 2.
152- همان ماءخذ، ج 2، ص 287، شماره 2.
153- كافى ، ج 2، ص 427، شماره 6.
154- مجادله / 8:... و در دل مى گويند چرا خداوند ما را به سبب گفته هايمان عذاب نمى كند؟ جهنم براى آنها كافى است به آن وارد مى شوند و بد جايگاهى است .
155- صحيح بخارى ، طبرانى ، (( الجامع الصغير، الاوسط. ))
156- توبه / 67: مردان منافق و زنان منافق همه از يك گروهند، آنها به منكر امر و از معروف نهى مى كنند.
157- همان ماءخذ، ج 2، ص 429، شماره 2.
158- همان ماءخذ، ج 2، ص 429، شماره 2.
159- يس / 12: و آنچه را از پيش فرستاده اند و تمام آثار آنها را مى نويسيم .
160- عراقى گفته است : اين حديث را به طور مرفوع نيافتم و اين قول عون بن عبداللّه است كه ابن ابى الدنيا آن را در كتاب (( التوبة )) روايت كرده و گفته است : ((با توبه كاران بنشينيد كه رحمت خدا به پشيمان شدگان نزديك است )) و نيز گفته است : ((موعظه به دل هاى آنها زودتر اثر مى كند و به رقت و نرم ولى نزديك ترند)) و نيز در آن آمده است : و توبه كار اشكش جارى تر و دلش نرم تر است )).
161- شريف رضى آن را در (( نهج البلاغه باب ((المختار من الحكم )) )) به شماره 417 آورده است .
162- پيش از اين در كتاب حج ذكر شده است .
163- ماءخذ آن پيشتر ذكر شده است .
164- (( الاوسط طبرانى ، الحلية ابونعيم ، التلخيص )) خطيب از حديث ابى هريره با سندى ضعيف . اين حديث پيش از اين در كتاب نكاح ذكر شده است .
165- مسند احمد از حديث عايشه با سند حسن ، (( الجامع الصغير، )) بزار، (( مجمع الزوائد، )) ج 10، ص 192.
166- همان ماءخذ.
167- صحيح مسلم ، ج 8، ص 119 و پيشتر ذكر شده است .
168- صحيح مسلم ، ج 5، ص 120، حديث غامديه .
169- كافى ، كلينى ، ج 5، ص 125، (( باب مكاسب الحرام . ))
170- صحيح بخارى ، صحيح مسلم ، ج 8، ص 104.
171- در آغاز اين باب ذكر شده است .
172- پيش از اين چندين بار ذكر شده است در استدلال مصنف به اين خبر جاى تاءمل است ، زيرا مراد جنس گناه است نه نوع آن .
173- به اصل اين حديث دست نيافتم جز اين كه در (( موطاء )) چنين آمده است : از مالك نقل شده است كه به او رسيده كه پيامبر خدا (ص ) فرموده است : ((من فراموش مى كنم يا به فراموشى واداشته مى شوم تا سنت را برقرار سازم )). (( موطاء، )) ج 1، ص 91.
174- تصحيح بخارى ، ج 2، ص 150، از حديث ابوهريره .
175- صحيح ترمذى ، ج 13، ص 88.
176- نجم / 32: آنها كه از گناهان كبيره و اعمال زشت جز صغيره دورى مى كنند آمرزش پروردگار تو گسترده است .
177- آل عمران / 135: و آنها كه هنگامى كه مرتكب عمل زشتى شوند يا به خود ستم كنند به ياد خدا مى افتند و براى گناهان خود طلب آمرزش مى كنند و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد.
178- (( الشعب )) بيهقى به سند صحيح از على (ع )، (( الجامع الصيفه ، )) احمد بن حنبل به سند خود از ابى جعفر محمّد بن على از محمّد بن حنفيه از پدرش على بن ابى طالب (ع ) نقل كرده كه پيامبر خدا (ص ) فرموده است : ((خداوند بنده مؤ من در فتنه افتاده توبه كار را دوست مى دارد.))
179- ابويعلى از حديث انس به سند ضعيف ، (( الجامع الصيفه ، )) عراقى گفته است : در امثال رامهرمزى اسناد آن خوب است .
180- سنن ترمذى آن را نقل كرده و غريب شمرده است سنن ابن ماجه ، شماره 42510، مستدرك حاكم ، ج 2، ص 244 و سندان را صحيح دانسته ، مسند احمد از حديث انس ، (( الفتح الربانى ، )) ج 19، ص 337.
181- (( الصغير و الاوسط )) طبرانى ، بزار از حديث جابر، طبرانى گفته است : در سند آن ضعفى است به سبب آن كه خالد خزايلى در سلسله راويان آن قرار دارد، (( مجمع الزوائد، )) ج 10، ص 201.
182- قصص / 54: آنها پاداششان دوبار داده مى شود به سبب آن كه صبر كردند و بدى را به نيكى رفع مى كنند...
183- توبه / 102: و گروهى ديگر به گناهان خود اعتراف كردند و اعمال شايسته و ناشايستى را به هم آميختند.
184- شمس / 7 تا 10: و سوگند به نفس آدمى و آن كس كه آن را منظم ساخته است ، سپس فجور و تقوا (شرّ و خير) را به او الهام كرده است ، كه هر كس نفس ‍ خويش را تزكيه كرده و رستگار شده ، و آن كه نفس خود را به گناه آلوده ساخته نوميد و محروم گشته است .
185- سنن ابن ماجه شماره 76 (( باب القدر، )) در آن به جاى وجب ، ذراع قيد شده است .
186- نجم / 39: و اين كه براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست .
187- سجده / 12: و اگر ببينى مجرمان را به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده مى گويند: پروردگارا، آنچه وعده كرده بودى ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا عمل صالح به جا آورديم .
188- مسند احمد از حديث ابوالدار كه گفته است : از پيامبر خدا (ص ) شنيدم كه مى فرمود: ((كسى كه وضو بگيرد و آن را نيكو انجام دهد سپس برخيزد و دو ركعت - يا چهار ركعت - (ترديدى از راوى است ) نماز بگزارد، و ركوع و خشوع آن را نيكو به جا آورد پس از آن از خداوند طلب آمرزش كند آمرزيده مى شود)). (( مجمع الزوائد، )) ج 10، ص 201.
189- صحيح بخارى ، ج 6، ص 94 از حديث ابن مسعود.
190- ماءخذ آن پيش از اين مكرر ذكر شده است .
191- (( الشعب بيهقى ، ((ع ابن عساكر از ابن عباس با سندى ضعيف ، (( الجامع الصيفه . ))
192- انفال / 33: و تا تو در ميان آنها هستى خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و تا استغفار مى كنند خداوند عذابشان نمى كند.
193- ترمذى آن را از ابوموسى اشعرى نقل كرده و گفته : و اين سخن اوست ، ابوالشيخ و حاكم آن را نقل كرده و صحيح دانسته اند بيهقى در (( الشعب )) گفته است : گوينده اين سخن ابوهريره است ، بيهقى در طرق ديگرى گفته گوينده ابن عباس است ، (( الدرالمنثور، )) ج 3، ص 182.
194- سنن ترمذى ، ج 13، ص 96، پيش از اين در كتاب (( الدعوات )) ذكر شده است .
195- توبه / 112: توبه كنندگان ، عبادت كاران ، سپاس گويان سياحت كنندگان ، ركوع كنندگان ، سجده گزاران آمران به معروف ، نهى كنندگان از منكر و حافظان حدود الهى مى باشند، به چنين مؤ منانى بشارت بده .
196- زلزال / 7: پس هر كس به اندازه سنگينى ذره اى كار خير انجام داده آن را مى بيند.
197- توبه / 120: خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كند.
198- نساء / 40:... و اگر كار نيكى باشد آن را مضاعف مى كند.
199- مثل رايجى است كه عرتب آن را در مساوات و مشابهت به كار مى برد، به (( مجمع الامثال ، )) ميدانى باب بيست و ششم مراجعه شود - م .
200- مسند احمد، طبرانى از حديث عقبة بن عامر، (( المغنى . ))
201- نحل / 109 و 110:... غافلان واقعى آنهايند و قطعا در آخرت زيانكارانند.
202- عراقى گفته است : من اين حديث را به اين صورت نديدم . ابومنصور ديلمى در (( مسند الفردوس )) از حديث ابن عمر به سندى ضعيف روايت كرده است كه : ((خداوند را فرشته اى است كه همه شب خدا مى زند: چهل ساله ها كشتزارى هستند كه وقت درو كردن آنان نزديك شده است )) و در آن آمده است : كاش خلايق آفريده نمى شدند، و اى كاش حالا كه خلق شده اند مى دانستند براى چه آفريده شده اند پس ميان خود بنشينند و مذاكره كنند.))
203- هنگامى كه بنده مرتكب گناهى مى شود فرشته سمت راست كه فرمانده فرشته سمت چپ است به فرشته مذكور مى گويد تا مدت شش ساعت از نوشتن گناه او خوددارى كند، اگر در طول اين مدت توبه و استغفار كند گناه او نوشته نمى شود و اگر طلب آمرزش نكرد بر او نوشته خواهد شد.
204- فاطر / 41: خداوند آسمان ها و زمين را نگاه مى دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هرگاه منحرف شوند كسى جز او نمى تواند آنها را نگاه دارد.
205- يوسف / 43:... و ليكن شيطان يادآورى او را نزد صاحبش از خاطر وى برد و به دنبال آن چند سال در زندان باقى ماند.
206- سنن ابن ماجه ، شماره 4022، با سند حسن ؛ كافى ، ج 2، ص 271 نظير آن .
207- پيش از اين ذكر شده است .
208- (( الزهد )) بيهقى از حديث ابى الدرداء و گفته است حديث غريبى است كه ديگرى آن را روايت نكرده ، همچنين عقيلى و او عبداللّه بن هانى است ، عراقى گفته است : او متهم به دروغگويى است ، ابن ابى حاتم گفته است : وى از پدرش اباطيلى نقل كرده ، من مى گويم : معناى اين حديث صحيح است و كتاب خدا بر آن دلالت دارد كه فرموده است : (( ما اءصابكم من مصيبة فبما كسبت اءيديكم و يعفو عن كثير، )) و نيز: (( ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما كسبت اءيدى الناس . ))
209- همان ماءخذ، ج 2، ص 445، شماره 6، آيه در سوره شوراى / 30: هر مصيبتى به شما برسد به سبب اعمالى است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو مى كند.
210- همان ماءخذ، ج 2، ص 45، شماره 1.
211- مسند حاكم ، سنن ابن ماجه و پيش از اين ذكر شده است .
212- ليل / 8:... و جزاى نيك (الهى ) را تصديق كند ما او را در مسير آسانى قرار مى دهيم ، امّا كسى كه بخل ورزد از اين طريقه بى نيازى طلبد، و پاداش نيك (الهى ) را تكذيب كند ما بزودى او را در مسير دشوارى قرار مى دهيم و در آن هنگام كه (در جهنم يا قبر) سقوط مى كند اموالش به حال او سودى نخواهد داشت .
213- قيامت / 20 و 21: چنين نيست كه شما مى پنداريد بلكه شما دنياى زودگذر را دوست مى داريد و آخرت را رها مى كنيد.
214- اعلى / 17: بلكه شما زندگى دنيا را مقدم مى داريد.
215- ترمذى ، ج 10، ص 32، احمد مسلم از حديث انس ، و نيز احمد در (( الزهد )) از ابن مسعود و مسلم از ابى هريره همه به سند صحيح ، (( الجامع الصفة . ))
216- ترمذى ، ج 10، ص 33.
217-

ستاره شناس و پزشك هر دو گفتند
 
مردگان زنده نمى شوند، گفتم دور شويد.
 
218-
اگر قول شما درست باشد من زيانكار نيستم
 
اگر گفته من درست باشد زيان بر شماست .
 
219- اصل اين خبر با اختلاف كمى در كافى نقل شده چنان كه بزودى آن را ذكر خواهيم كرد.
220- (( الشعب )) بيهقى از انس به سند ضعيف ، (( الجامع الصغير. ))
221- سجده / 24: و از آنها امامان (و پيشوايانى ) برگزيديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كردند.
222- اعراف / 137: وعده نيك پروردگارت بر بنى اسرائيل به سبب صبر و استقامتى كه نشان دادند تحقق يافت .
223- نحل / 96:... و كسانى را كه صبر و استقامت كنند به بهترين اعمالشان پاداش ‍ خواهيم داد.
224- قصص / 54: آنها پاداششان دو بار داده مى شود به سبب آن كه صبر كردند.
225- زمر / 14:... كه صابران پاداش خود را بى حساب دريافت مى دارند.
226- انفال / 46:... استقامت كنيد كه خداوند با استقامت كنندگان است .
227- آل عمران / 125: آرى اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد، و دشمن به همين زودى به سراغ شما بيايد خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان كه نشانه هاى مخصوص دارند مدد خواهد كرد.
228- بقره / 157: آنها كسانى هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنهايند هدايت يافتگان .
229- (( الحلية )) ابونعيم ، (( الشعب )) بيهقى از ابن مسعود به سندى ضعيف . (( الجامع الصغير، الكبير )) طبرانى و راويان آن راويان صحيحى هستند و آن حديثى موقوف است (حديث موقوف آن است كه از مصاحب معصوم (ع ) نقل شود - م .) و برخى آن را حديث مرفوع شمرده اند (حديث مرفوع آن است كه در آخر به معصوم (ع ) نسبت داده شود خواه سند آن مقطوع و يا مرسل باشد - م .)، (( الترغيب و الترهيب ، )) 4/277.
230- عراقى گفته است : اين حديث پيش از اين به طور مختصر در بخش علم آمده است ، و من آن را به صورتى كه ذكر شد نيافته ام .
231- (( مكارم الاخلاق )) طبرانى ، (( الضعفاء )) ابن حبان با سندى ضعيف ، (( الكبير ع(( طبرانى از روايت عبداللّه به عبيد بن عمير از پدرش از جدش ، (( المغنى . ))
232- در كتب آنها (اهل سنت ) به هيچ لفظ آن آگاهى نيافتم ، نظير آن از طريق خاصّه ذكر خواهد شد.
233- به اين حديث با اين الفاظ آگاهى نيافتم . ابومنصور ديلمى در (( مسند الفردوس )) با سندى ضعيف نقل كرده ، نسبت صبر به ايمان نسبت سر به بدن است ، و چنان كه خواهد آمد از على (ع ) روايت شده كه فرموده است : ((كسى كه صبر ندارد ايمان ندارد.))
234- در كتاب حج ذكر شده است .
235- (( محاسبة النفس )) ابن ابى الدين از قول عمر بن عبدالعزيز، عراقى گفته است : اين حديث به طور مرفوع اصلى ندارد.
236- (( الاوسط )) طبرانى از روايت يوسف بن ميمون و او منكر آن از عطاست (( (المغنى ). ))
237- سنن ترمذى و پيش از اين ذكر شده است .
238- (( الحلية )) ابونعيم از حديث عايشه به سند ضعيف ، (( الجامع الصغير. ))
239- نظير آن در كافى است و ذكر خواهد شد.
240- شريف رضى آن را در (( نهج البلاغه )) در باب ((حكم )) به شماره 82 ذكر كرده است .
241- همان ماءخذ، 2/90، شماره 8.
242- همان ماءخذ، 2/92، شماره 18.
243- همان ماءخذ، 2/92، شماره 18.
244- همان ماءخذ، 2/93، شماره 24.
245- همان ماءخذ، 2/89، شماره 7.
246- همان ماءخذ 2/91، شماره 12.
247- (( الموت )) ابن ابى الدين از حديث انس با سندى ضعيف ، (( المغنى . ))
248- لقمان / 28: آفرينش و زندگى مجدد همه شما همانند يك فرد بيش نيست .
249- واقعة / 61:... و شما را در جهانى كه نمى دانيد آفرينش تازه مى بخشيم .
250- (( الكبر )) طبرانى از حديث عمار به سند ضعيف ، (( الجامع الصغير. ))