راه روشن ، جلد چهارم
ترجمه كتاب المحجة البيضاء فى تهذيب الا حياء

ملامحسن فيض كاشانى رحمه اللّه عليه
ترجمه : محمّدرضا عطائى

- ۹ -


عبيد بن زراره از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده ، مى گويد: ((از آن حضرت درباره مردى پرسيدم كه به شكار مى رود، آيا نمازش را قصر بخواند يا تمام ؟ فرمود: تمام بخواند، زيرا سفرش حق نيست .))(253)
در مرسله عمران بن محمّد قمى آمده است : ((اگر كسى براى فراهم آوردن معاش خود و خانواده اش به شكار رود بايد روزه اش را افطار كند و نمازش را قصر بخواند ولى اگر براى تهيه مازاد بر معاش باشد نبايد قصر كند و كار خوبى نيست .))(254)
اگر در بين سفر مباح قصد معصيت كند. بايد نماز را تمام بخواند و اگر از قصد معصيت به طاعت رجوع كند، قصر بخواند.
ششم ، آن كه ديوارهاى شهر را نبيند و يا اذان شهر را نشنود، بعضى هر دو را شرط كرده اند. و در اعتبار اين شرط در وقت مراجعت از سفر اختلاف است . هر كس در سفر به مكه يا مدينه و يا جامع كوفه و يا حاير حسينى عليه السلام برسد، بين قصر و اتمام مخير است ولى تمام خواندن بهتر است هرچند قصر اقامت ده روز هم نكند. شيخ صدوق - رحمه اللّه - مى گويد:(255) تا وقتى كه نيت ده روز نكرده است قصر مى خواند و بهتر است كه قصد اقامت كند تا نمازش را تمام بخوان .
مطلب دوم :
درباره نماز بر پشت مركب و در حال پياده روى و در كشتى ، البته نماز نافله روى مركب و پياده از روى اختيار جايز است ، اما نماز واجب جايز نيست مگر در حال ضرورت شديد و چه بسا كه در نافله نيز مخصوص سفر باشد و درست تر آن كه در حضرت نيز جايز است ، جز اين كه ترك اولى مى باشد. دليل بر تمام اين مطالب اخبارى است كه از اهل بيت عليهم السلام رسيده است .
در روايت صحيح از حلبى نقل شده كه مى گويد: ((از امام صادق عليه السلام درباره انجام نماز نافله روى شتر و مركب سوارى پرسيدم ، فرمود: رو به قبله باشد درست است و رسول خدا (صلى اللّه عليه و اله ) چنين عمل كرد.))(256)
در روايت صحيح از حلبى نقل شده كه مى گويد: ((از امام صادق نقل شده كه مى گويد: ((از آن حضرت شنيدم كه مى فرمود: پدرم در حالى كه با كجاوه سفر مى كرد آب مى طلبيد، ظرف مخصوصى را كه آب داشت مى آوردند، وضو مى ساخت و هشت ركعت نافله شب و نماز وتر را در محمل مى خواند و چون فرود مى آمد دو ركعت نافله و نماز صبح را به جا مى آورد.))(257)
در روايت صحيح از يعقوب بن شعيب ، از آن حضرت نقل شده است كه مى گويد:
((درباره نماز در مسافرت در حال راه رفتن پرسيدم ، فرمود: به صورت اشاره (باسر) انجام بده سر را در اشاره كردن براى سجده بيشتر از ركوع پايين آور.))(258)
در روايت صحيح از عبدالرحمن بن ابى نجران از آن حضرت (عليه السلام) نقل شده كه مى گويد: ((درباره نماز شب هنگام در سفر، ميان كجاوه پرسيدم ، فرمود: هرگاه روبه قبله نبودى به سوى قبله برگرد، سپس تكبير بگو و نماز بخوان به هر جا كه شترت تو را برد مانعى ندارد.))(259)
در روايت صحيح از معاوية بن عمار از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: ((باكى نيست كه در سفر انسان نماز را در حال رفتن بخواند و اشكالى ندارد اگر نماز شبش را كه از او فوت شده ، روز در حال رفتن روبه قبله كند و همان طور كه راه مى رود قضايش را بخواند. و هرگاه خواست ركوع برود، روبه قبله كند و ركوع و سجود را انجام دهد سپس راه برود.))(260)
در روايت صحيح از حماد بن عثمان از امام كاظم (عليه السلام) نقل شده است كه ((درباره مردى كه نماز نافله مى خواند در حالى كه روى مركبش ‍ بين شهرها حركت مى كند، سؤ ال شد. فرمود: اشكالى ندارد.))(261)
در روايت صحيح از عبدالرحمن بن حجاج از آن حضرت نقل است كه مى گويد: ((درباره نماز نافله در وطن ، بر پشت مركب پرسيدم ؛ هرگاه پگاه از كوفه خارج شدم و يا در شهر كوفه شتابان در پى كار بودم (چه كنم ؟) فرمود: اگر شتابزده بودى و نتوانستى از مركب پياده شوى و مى ترسى كه اگر سواره نماز را نخوانى فوت شود، سواره بخوان ، اگر نه نماز خواندنت روى زمين نزد من پسنديده تر است .))(262)
در روايت صحيح از عبدالرحمن بن ابى عبداللّه به نقل از امام صادق عليه السلام آمده است كه مى فرمايد: ((روى مركب كسى حق ندارد نماز واجب را بخواند مگر مريض كه مى بايد رو به قبله باشد و به قرائت فاتحة الكتاب اكتفا كند و در نماز واجب بر هر چه ممكن باشد صورتش را بنهد و در نماز نافله اشاره مخصوصى بكند.))(263)
در روايت صحيح از جميل به دراج از آن حضرت نقل شده كه مى گويد: شنيدم كه مى فرمود: ((رسول خدا (صلى اللّه عليه و اله ) نماز واجب را در يك روز گل آلود و بارانى در كجاوه خواند.))(264)
در روايت موثقى از عبداللّه بن سنان از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه مى گويد: ((عرض كردم آيا شخص مى تواند نماز واجبى را سواره بخواند؟ فرمود: خير مگر در وقت ضرورت .))(265)
در روايت صحيح از زراره به نقل از امام باقر (عليه السلام) آمده است كه فرمود: ((كسى كه از دزدان و درندگان مى ترسد نماز را با اشاره روى مركبش نظير نماز مواقفه (وقت جنگ ) بخواند و در اشاره كردن براى سجده سر را بيشتر از ركوع پايين آورد و لازم نيست به سمت قبله بگردد بلكه به هر طرف كه مركبش گشت . مانعى ندارد جز اين كه در اولين تكبيرش وقت شروع نماز بايد روبه قبله باشد.))(266)
كلمه مواقفه (در حديث ) هم وزن و هم معناى محاربه است از مصدر وقوف گرفته شده به معناى ايستادن هر كدام از دشمنان براى جنگيدن با ديگرى .
از نظر اكثر فقهاى شيعه جايز است چه نماز واجب و چه نافله را در كشتى به اختيار به جا آورد و بعضى گفته اند جايز نيست مگر در حال اضطرار.
در روايت صحيح از جميل بن دراج از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است كه پرسيد: ((در كشتى نزديك بندر مى باشم ، آيا از آن بيرون شوم و نماز بخوانم ؟ فرمود: داخل كشتى بخوان ، آيا نمى خواهى نماز نوح (عليه السلام) را بخوانى .))(267)
در حديث صحيح از معاوية بن عمار نقل شده است كه ، مى گويد: ((از امام صادق (عليه السلام) راجع به نماز خواندن در كشتى پرسيدم . فرمود: روبه قبله كن و سپس نماز را به هر طرف كه كشتى گشت ، بخوان ، ايستاده نماز را به جا آور و اگر نتوانستى نشسته بخوان . اگر نماز گزار بخواهد در كشتى نماز را جمع مى خواند و روى قير و قفر (نوعى از قير) نماز مى خواند و سجده مى كند.))(268)
در روايت صحيح از حمّاد بن عثمان نقل شده است ((كه وى از امام صادق (عليه السلام) راجع به نماز در كشتى پرسيد، فرمود: بايد رو به قبله بايستد و اگر كشتى دور زد و او مى توانست روبه قبله كند، بايد روبه قبله كند و اگر نه به هر طرف كه كشتى گشت ، نماز را بخواند (سپس ) فرمود: اگر توانست سر پا باشد، نماز را ايستاده بخواند، اگر نه بنشيند و نماز را بخواند.))(269)
مطلب سوم :
در نشانه هاى قبله و قبله شناسى غزالى گويد: اما نشانه هاى قبله سه نوع است : يا نشانه زمينى است مانند استدلال به كوه ها، روستاها و رودها، يا هوايى است مانند استدلال به بادهاى شمال ، جنوب ، صبا و دبور و آسمانى و از روى ستاره هاست . اما زمينى و هوايى در هر جا به نوعى است . بسا راهى كه كوه بلندى در آن جاست و رهگذر مى داند كه طرف راست يا پشت سر و يا رو به بروى آن قبله است بنابراين بايد توجه كند. و سمت آن را بفهمد، همچنين در بعضى جاها گاهى باد نشان دهنده قبله است ، بايد نمازگزار اين مطلب را بداند و ما نمى توانيم تمام آنها را بررسى كنيم ، زيرا هر شهر و ديارى حكم جداگانه اى دارد. و اما نشانه هاى آسمانى ، تقسيم مى شوند به روزانه و شبانه ، نشانه روزانه ، خورشيد است كه بايد پيش از بيرون شدن از شهر در نظر گرفته شود، كه خورشيد موقع ظهر كجا قرار مى گيرد؟ آيا بين ابروانش يا روى چشم راست و يا روى چشم چپش واقع مى شود؟ يا بيشتر از اينها به روى پيشانيش مايل مى شود؟ زيرا خورشيد در شهرهاى شمالى از اين جاها تجاوز نمى كند. پس هرگاه اين امور را رعايت كند، هرگاه زوال خورشيد را به دليلى كه خواهيم گفت ، بشناسد، قبله را با آن خواهد شناخت . همچنين بايد جاهاى قرار گرفتن خورشيد را نسبت به خود رعايت كند تا وقت عصر را نيز بشناسد زيرا در اين وقت ناگزير از شناخت قبله است . و اين مورد نيز چون با اختلاف شهرها، فرق مى كند، بررسى كامل آن ممكن نيست . اما قبله در وقت مغرب به وسيله جاى غروب خورشيد شناخته مى شود به اين ترتيب كه توجه كند ببيند خورشيد از طرف راستش غروب مى كند و يا به سمت مقابل و يا به پشت سرش مايل است ، و به وسيله شفق خورشيد مى توان قبله را براى نماز عشا شناخت ، همچنين به وسيله محل طلوع خورشيد، قبله براى نماز صبح شناخته مى شود. بنابراين خورشيد در نمازهاى پنجگانه راهنماى قبله است ولى در زمستان و تابستان تفاوت مى كند، زيرا جاهاى طلوع و غروب خورشيد متعدد است هر چند كه محدود و در دو جهت است پس ناگزير از شناخت آن نيز مى باشد ولى گاهى نماز مغرب و عشا را پس از زوال شفق آفتاب مى خواند در آن صورت امكان شناختن قبله از روى شفق وجود ندارد، پس ‍ بايد محل قطب يعنى ستاره جدى را رعايت كند، زيرا اين ستاره گويى ثابت است و به نظر نمى رسد كه حركت مى كند. توضيح آن كه در شهرهاى شمالى مكه ستاره جدى پشت سر شخص يا روى شانه راستش و يا روى شانه چپش قرار مى گيرد و در شهرهاى جنوبى مثل يمن و بعد از آن ، روبه روى شخص قرار مى گيرد، نمازگزار بايد اينها را بداند و آنچه را كه در شهر خود دانست بايد در طول راه به آن اعتماد كند مگر وقتى كه سفرش طولانى شود، زيرا وقتى كه مسافت دور باشد موقعيت آفتاب و ستاره قطبى و جاهاى طلوع و غروب فرق مى كند مگر اين كه در اثناى سفرش به شهرهايى برسند كه شايسته است از افراد وارد و آگاه بپرسد و يا آن كه مواظبت اين ستارگان باشد در حالى كه رو به محراب مسجد جامع شهر ايستاده است ، تا اين كه برايش مطلب روشن شود، و چون اين نشانه ها را دانست بايد بر آنها اعتماد كند.
مى گويم :
اگر بر نمازگراز ثابت شد كه خطا كرده است ، در صورتى كه در جهت قبله ، بين مشرق و مغرب نماز خوانده باشد، كافى است ، همچنين هرگاه پس از وقت بداند كه در آن جهت نماز خوانده ، نمازش درست است ، اگرنه بايد دوباره بخواند، از اهل بيت عليهم السلام در اخبار زيادى چنين رسيده است .(270) قبله همان كعبه است در صورتى كه ديدنش ممكن باشد ولى اگر ديدنش ممكن نباشد و نياز به دليل پيدا كند. همان جهت قبله كافى است به دليل قول خداى تعالى : و حيث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره (271) و معناى رو به رو بودن با كعبه آن است كه جايى بايستد كه اگر خط راستى از بين چشمانش تا ديوار كعبه بكشند، اتصال پيدا كند و از دو طرف آن خط دو زاويه برابر فراهم شود و معناى روبه روى جهت بودن ، آن است كه خطى كه از وسط دو چشم به سمت كعبه خارج مى شود، زواياى دو طرف خط برابر نباشد اين است نتيجه تحقيق در نزد محققان ما و غزالى ، و نيازى به درازا كشاندن سخن در اين جا نيست به طورى كه غزالى انجام داده است .(272)
مطلب چهارم :
در آداب زيارت قبور امامان ما (شيعه ) كه در عراق و خراسان است ، اما قبر اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نجف : در من لا يحضره الفقيه آمده است (273) كه هرگاه پشت كوفه به نجف رسيدى ، غسل كن و با آرامش ‍ و وقار حركت كن تا كنار قبر اميرالمؤمنين (عليه السلام) برسى سپس رو به روى آن قبر مطهر بايست و بگو:
السلام عليك يا ولى اللّه اءنت اول مظلوم و اول من غصب حقه صبرت و احتسبت حتى اتاك اليقين و اشهد انك لقيت اللّه و انت شهيد، عذب اللّه قاتلك بانواع العذاب و جدد عليه العذاب ، جئتك عارفا بحقك مستبصرا بشاءنك و معاديا لاعدائك و من ظلمك ، اءلقى على ذلك ربى ان شاء اللّه ، ان لى ذنوبا كثيرة فاشفع لى عند ربك فان لك عنداللّه تعالى مقاما و ان لك عنداللّه جاها و شفاعة و قد قال اللّه تعالى : و لا يشفعون الا لمن ارتضى .
و در برابر قبر اميرالمؤمنين نيز مى گويى : والحمدللّه الذى اكرمنى بمعرفته و معرفة رسوله و من فرض طاعته ، رحمة منه لى و تطولا منه على ، و من على بالايمان ، الحمدللّه الذى سيرنى فى بلاده ، و حملنى على دوابه ، و طوى لى البعيد، و دفع عنى المكروه حتى ادخلنى حرم اخى نبيه و ارانيه فى عافية ، الحمدللّه الذى جعلنى من زوار قبر وصى رسوله ، الحمدللّه الذى هدانا لهذا و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا اللّه ، اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، و اشهد ان محمّدا عبده و رسوله جاء بالحق من عنده ، و اشهد ان عليا عبداللّه و اخو رسوله ، اللهم عبدك و زائرك متقرب اليك بزيارة قبر اخى رسولك ، و على كل ماءتى حق لمن اتاه و زاره ، و انت خير ماءتى و اكرم مزور، فاساءلك يا اللّه يا رحمن يا رحيم يا جواد يا احد يا صمد يا من لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد، اءن تصلى على محمّد و اهل بيته و اءن تجعل تحفتك اياى من زيارتى فى موقفى هذا فكاك رقبتى من النار و جعلنى ممن يسارع فى الخيرات و يدعوك رغبا و رهبا واجعلنى من الخاشعين ، اللهم انت بشرتنى على لسان نبيك صلواتك عليه و آله فقلت : ((فبشّر عبادى الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه )) و قلت : ((و بشر الذين آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربهم )) اللهم و انى بك مؤمن و بجميع انبيائك فلا تقفنى بعد معرفتهم موقفا تفضحنى على رؤ وس الخلائق ، بل قفنى و توفنى على التصديق بهم فانهم عبيدك و انت خصصتهم بكرامتك و اءمرتنى باتباعهم .
آنگاه به قبر مطهر نزديك مى شوى و مى گويى :
السلام من اللّه على محمّد امين اللّه و على رسله و عزائم امره ، و معدن الوحى و التنزيل ، الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل و المهيمن على ذلك كله و الشاهد على خلقه و السراج المنيز و السلام عليه و رحمة اللّه و بركاته ، اللهم صل على محمّد و اهل بيته المظلومين افضل و ارفع و اشرف و اكمل ما صليت على احد من انبيائك و رسلك و اصفيائك ، اللهم صل على على امير المؤمنين عبدك و خير خلقك بعد نبيك و اخى رسولك و وصى رسولك الذى انتجبته من خلقك ، و الدليل على من بعثته برسالاتك ، و ديان الدين بعدلك و فضل قضائك بين خلقك ، و السلام عليه و رحمة اللّه و بركاته ، اللهم صل على الائمة من ولده القوامين باءمرك من بعده ، المطهرين الذين ارتضيتهم انصارا لدينك و حفظة لسرك و شهداء على خلقك و اءعلاما لعبادك و هر چه توانستى بر ايشان صلوات مى فرستى .
و هرگاه خواستى وداع كنى ، بگو:
السلام عليك و رحمة اللّه و بركاته ، استودعك اللّه و اءسترعيك و اءقراء عليك السلام ، آمنا باللّه و بالرسل و بما جاءت به و دلت عليه فاكتبنا مع الشاهدين ، اشهد فى مماتى على ما شهدت عليه فى حياتى ، و اشهد انكم الائمة واحدا بعد واحد و اشهد ان من قتلكم و حاربكم مشركون و من رد عليكم فى اسفل درك من الجحيم ، اشهد ان من حاربكم لنا اعداء و نحن منهم براء، و انهم حرب الشيطان ، اللهم انى اءساءلك بعد الصلواة و التسليم ان تصلى على محمّد و آل محمّد (و اهل بيت عليهم السلام را نام مى برى ) و لا تجعله آخر العهد من زيارته فان جعلته فاحشرنى مع هؤ لاء الائمة المسلمين ، اللهم و ثبت قلوبنا بالطاعة و المناصحة و المحبة و حسن المؤ ازرة و التسليم .
و اما قبر ابى عبداللّه الحسين (عليه السلام) در كربلا:
در كتاب من لا يحضره الفقيه آمده است .(274) كه امام صادق عليه السلام فرمود: ((هرگاه قصد زيارت قبر اباعبداللّه الحسين (عليه السلام ) را داشتى ، در شطّ فرات غسل كن ، سپس جامه هاى پاكيزه بپوش و بعد با پاى برهنه حركت كن زيرا تو به سوى حرمى از حرمهاى خدا و رسول خدا (صلى اللّه عليه و اله ) مى روى و تكبير و تهليل و تمجيد و تعظيم خداى تعالى را بسيار بگو و بر محمّد (صلى اللّه عليه و اله ) و اهل بيتش صلوات بفرست تا وقتى كه به در حرم برسى آنگاه بگو:
السلام عليك يا حجة اللّه و ابن حجته ، السلام عليكم يا ملائكة اللّه و زوار قبر ابن نبى اللّه سپس ده گام بردار و آنگاه بايست و سى مرتبه تكبير بگو سپس به سمت قبر مطهر برو، به طورى كه روبروى آن قرار بگيرى و مقابل آن حضرت باشى و قبله را بين دو شانه ات قرار بده ، آنگاه بگو: السلام عليك يا حجة اللّه و ابن حجته ، السلام عليك يا ثاراللّه فى الارض ‍ و ابن ثاره ، السلام عليك يا وتر اللّه الموتور فى السموات و الارض ، اشهد ان دمك سكن فى الخلد و اقشعرت له اظلة العرش ، و بكى له جميع الخلايق و بكت له السموات السبع و الارضون و مافيهن و ما بينهن (و ما تحتهن ) و من يقلب فى الجنة و النار من خلق ربنا و ما ترى و ما لا ترى ، اشهد انك حجة اللّه و ابن حجته و اشهد انك ثاراللّه و ابن ثاره و اشهد انك وتراللّه الموتور فى السموات و الارض ، و اشهد انك بلغت عن اللّه و نصحت ، و وفيت و وافيت ، و جاهدت فى سبيل ربك ، و مضيت للذى كنت عليه شهيدا و مستشهدا و شاهدا و مشهودا، اءنا عبداللّه و مولاك و فى طاعتك و الوافد اليك ، اءلتمس بذالك كمال المنزلة عنداللّه عز و جل و ثبات القدم فى الهجرة اليك و السبيل الذى لا يختلج و دونك من الدخول فى كفالتك التى اءمرت بها، من اراد اللّه بداءبكم ، من اراد اللّه بداءبكم ، من اراد اللّه بداءبكم ، بكم يبين اللّه الكذب ، و بكم يباعد اللّه الزمان الكلب ، و بكم بفتح اللّه ، و بكم يختم اللّه ، و بكم يمحو ما يشاء و بكم يثبت ، بكم تثبت الارض اشجارها، و بكم تخرج الاشجار ثمارها، و بكم تنزل السماء قطرها، و بكم يكشف اللّه الكرب ، و بكم ينزل اللّه الغيث ، و بكم تسبح الارض التى تحمل ابدانكم ، لعنت امة قتلتكم و امة خالفتكم ، و امة جحدت ولايتكم و امة ظاهرت عليكم و امة شهدت و لم تنصركم ، الحمدللّه الذى جعل النار ماءواهم و بئس ورد الواردين ، و بئس ‍ الورد المورود، والحمدللّه رب العالمين ، صلى اللّه عليك يا اباعبداللّه ، صلى اللّه عليك يا اباعبداللّه ، صلى اللّه عليك يا اباعبداللّه ، اءنا الى اللّه ممن خالفك بربى ، انا الى اللّه ممن خالفك بريى ء، اءنا الى اللّه ممن خالفك بريى ء.
آنگاه كنار قبر مطهر پسرش على اكبر (عليه السلام) كه در پايين پاى آن حضرت است ؛ برو و بگو: السلام عليك يابن رسول اللّه ، السلام عليك يابن اميرالمؤمنين ، السلام عليك يابن الحسن و الحسين ، السلام عليك يابن خديجة و فاطمة ، صلى اللّه عليك ، صلى اللّه عليك ، صلى اللّه عليك ، لعن اللّه من قتلك ، لعن اللّه من قتلك ، لعن اللّه من قتلك ، اءنا الى اللّه منه بريى ء، اءنا الى اللّه منه بريى ء، اءنا الى اللّه منه بريى ء، السلام عليكم ، السلام عليكم ، السلام عليكم ، فزتم واللّه ، فزتم واللّه ، يا ليتنى كنت معكم فاءفوز فوزا عظيما.
آنگاه دوباره برگرد و قبر حضرت ابى عبداللّه - صلوات اللّه عليه - را در مقابل خود قرار بده و شش ركعت نماز بخوان تا زيارتت تمام شود.
پس هرگاه خواستى وداع كنى ، بگو: السلام عليك و رحمة اللّه و بركاته نستودعك و نقراء عليك السلام آمنا باللّه و بالرسول و بما جاء به و دل عليه و اتبعنا الرسول يا رب فاكتبنا مع الشاهدين . اللهم لاتجعله آخر العهد منا و منه ، اللهم انا نساءلك ان تنفعنا بحية ، اللهم ابعثه مقاما محمودا تنصر به دينك و تقتل به عدوك و تبير به من نصب حرما لا ل محمّد فانك وعدته ذالك و انت لا تخلف الميعاد، السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته اشهد انكم شهداء و نجباء، جاهدتم فى سبيل اللّه و قتلتم على منهاج رسول اللّه و ابن رسوله (صلى اللّه عليه و اله ) كثيرا، و الحمدللّه الذى صدقكم وعده و اراكم ما تحبون و صلى اللّه على محمّد و آل محمّد و عليهم السلام و رحمة اللّه و بركاته ، اللهم لا تشغلنى فى الدنيا عن شكر نعمتك و لا بإ كثار فيها فتلهينى عجائب بهجتها و تفتننى زهرتها، و لابإ قلال يضر بعملى ضره و يملا صدرى همه ، اعطنى من ذالك غنى عن شرار خلقك و بلاغا اءنال به رضاك يا ارحم الراحمين .
و هرگاه خواستى قبور شهداء عليهم السلام را زيارت كنى ، بگو:
السلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار.
و اما قبر ابوالحسن موسى بن جعفر (عليه السلام) و ابوجعفر محمّد بن على عليه السلام در بغداد، در كتاب من لا يحضره الفقيه ، آمده است :(275) هرگاه وارد بغداد شدى - ان شاء اللّه - غسل و نظافت كن و دو جامه پاك بپوش و قبر آن دو بزرگوار را زيارت كن و چون در سمت قبر موسى بن جعفر (عليه السلام) قرار گرفتى بگو: السلام عليك يا ولى اللّه ، السلام عليك يا حجة اللّه ، السلام عليك يا نور اللّه فى ظلمات الارض اتيتك زائرا عارفا بحقك ، معاديا لاعدائك مواليا لاؤ ليائك فاشفع لى عند ربك .
آنگاه حاجت خود را (از خداوند) بخواه و به حضرت ابى جعفر (عليه السلام) با همان عبارات و همان صدا سلام بده .
و چون زيارت آن حضرت را كردى غسل و نظافت كن و جامه هاى پاكيزه ات را بپوش و بگو:
اللهم صل على محمّد بن على الامام التقى النقى الرضى المرتضى و حجتك على من فوق الارض و من تحت الثرى صلاة كثيرة زاكية مباركة متواترة متواصلة مترادفة كافضل ما صليت على احد من اوليائك ، والسلام عليك يا ولى اللّه ، السلام عليك يا نور اللّه ، السلام عيك يا حجة اللّه ، السلام عليك يا امام المؤمنين و وارث علم النبيين و سلالة الوصيين ، السلام عليك يا نور اللّه فى ظللمات الارض اتيتك زائرا عارفا بحقك معاديا لاعدائك مواليا لاوليائك فاشفع لى عند ربك . آنگاه حاجتت را بخواه .
سپس زير گنبدى كه قبر امام جواد (عليه السلام) قرار دارد چهار ركعت نماز با دو سلام بالاى سر مبارك بخوان ؛ دو ركعت براى زيارت امام موسى و دو ركعت براى زيارت محمّد بن على عليه السلام . و بالا سر حضرت موسى بن جعفر نماز بخوان ، زيرا آن جا مقابل قبرستان قريش است و قبله قرار دادنش ‍ جايز نيست ، ان شاء اللّه .
اما قبر ابى الحسن على بن موسى الرضا (عليه السلام) در توس ، هرگاه قصد زيارت آن را داشتى ، غسل كن و پاكيزه ترين جامه هايت را بپوش و با پاى برهنه برو و با آرامش و وقار حركت كن و تكبير و تهليل و تمجيد خدا را بگو و گامهايت را كوتاه بردار و موقع ورود بگو:
بسم اللّه و باللّه و على ملة رسول اللّه (صلى اللّه عليه و اله )، اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، و اشهد ان محمّدا عبده و رسوله و ان عليا ولى اللّه و حركت كن تا كنار قبر بررسى و روبه روى قبر مطهر بايست و قبله را بين دو شانه ات قرار ده و بگو:
اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، و اشهد ان محمّدا عبده و رسوله ، و انه سيد الاولين و الا خرين ، و انه سيد الانبياء و المرسلين ، اللهم صل على محمّد عبدك و رسولك و نبيك و سيد خلقك اجمعين ، صلواة لايقوى على احصائها غيرك ، اللهم صل على اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عبدك و اخى رسولك ... تا آخر امامان معصوم عليهم السلام را يكى يكى نام ببر و آنگاه بالاى سر مبارك بنشين و بگو: