معراج السعادة

عالم ربانى ملا احمد نراقى (قدس سره)

- ۶۴ -


مقصد پنجم: شمه‏اى از آداب روزه

بدان كه: ثواب روزه بسيار، و اجر آن بى‏شمار است.و آيات و اخبار در فضيلت‏آن خارج از حد احصا، و بيرون از حيز اظهار و تذكار است.و همه آنها در كتب‏احاديث مذكور، و در السنه و افواه مشهور است.و احتياج به ذكر آنها در اين مقام‏نيست.بلكه در اينجا اشاره به بعضى از آداب باطنيه و ظاهريه روزه مى‏شود.

و بدان كه: سزاوار روزه دار آن است كه: چشم خود را بپوشاند از هر چه نظر كردن‏بر آن حرام يا مكروه است و يا دل او را از ياد خدا مشغول مى‏سازد.و محافظت نمايدزبان خود را از جميع آفات و معاصى متعلقه به زبان، - كه بسيارى از آنها در اين كتاب‏مذكور شد - .و گوش خود را نگاهدارد از هر چه شنيدن آن حرام يا مكروه است.وشكم خود را باز دارد از غذاهاى حرام و شبهه‏ناك.و همچنين ساير اعضا و جوارح خودرا از محرمات و مكروهات متعلقه به آنها محافظت نمايد.و همچنين سزاوار آن است‏كه: در هنگام افطار، از حلال، اين قدر چيزى بخورد كه: «كل‏» بر معده او نباشد، زيرا سرامر روزه داشتن آن است كه: قوه شهويه، مقهور و ضعيف شود و تسلط شيطان لعين كمترگردد تا نفس قدسى از درجه بهيميت، ترقى نموده مشتبه به ملائكه گردد.و در آن آثارتجرد و وحانيت‏حاصل شود.و هرگاه كسى آنچه چاشت نخورده و دو مقابل آن رادر شام بخورد چگونه اين مطلب دست مى‏دهد؟ ! به خصوص همچنان كه عادت اكثر اهل اين عصر است كه الوان اطعمه را مهيا مى‏سازند بلكه بسا باشد اطعمه‏اى كه در ماه‏مبارك رمضان صرف مى‏كنند در ماههاى ديگر صرف نمى‏نمايند.

و شكى نيست كه: چون معده از غذاى چاشت‏خالى باشد تا وقت‏شام رغبت آن‏بيشتر و اشتهاى آن افزون‏تر مى‏گردد.پس چون در آن وقت‏به رغبت تمام، الوان طعام‏را به قدر چاشت و شام بلكه زيادتر بخورد لذت آن بيشتر، و قوت آن فزون‏تر مى‏گردد،و قوه شهويه او به هيجان مى‏آيد، و آنچه مقصود از روزه بود نتيجه بر عكس مى‏بخشد.

پس روزه‏دار بايد لا اقل همان غذايى كه در شبهاى غير روزه مى‏خورد بخورد وخوراك روز خود را به آن ضميمه نسازد، تا سودى از روزه ببيند.

و از جمله آداب روزه‏دار آن است كه: در هنگام افطار، دل او مضطرب باشد و درميان خوف و رجا معلق باشد، زيرا نمى‏داند كه روزه او مقبول شده يا نه.و اين حالى‏است كه بايد در آخر هر عبادتى باشد.

مروى است كه: «حضرت امام حسن مجتبى - عليه السلام - در روز عيد فطرى به‏جماعتى گذشت كه مشغول خنده بودند، حضرت فرمود: ماه رمضان را خداى - تعالى - ميدان بندگان خود قرار داده كه در آن سبقت‏بر طاعت و عبادت او گيرند.پس جماعتى‏گوى سبقت در ربودند و به سعادت فايز گرديدند و طايفه‏اى پس افتادند و هلاك شدند.

پس عجب كل عجب از براى كسى كه مشغول خنده و بازى باشد در روزى كه‏سبقت گيرندگان در آن فايز شدند و بطالان و هرزه كاران زيان كردند.آگاه باشيد، به خداقسم كه: اگر پرده برداشته شود نيكوكار مشغول نعمت‏خود، و بدكار گرفتار بديهاى خودگردد و احدى به لهو و لعب نپردازد» . (1)

درجات روزه

و مخفى نماند كه: از براى روزه سه درجه است:

اول: «روزه عوام‏» ، و آن عبارت است از اينكه: در روزها شكم و فرج خود را ازمقتضاى شهوات آنها محافظت نمايى.و اين نوع روزه، فايده نمى‏بخشد مگر مجرداستخلاص از عذاب را.

دوم: «روزه خواص‏» ، و آن عبارت است از: آنچه مذكور شد به زيادتى محافظت‏چشم و گوش و زبان و دست و پا و ساير جوارح و اعضا از معاصى و گناهان.و بر اين‏روزه مترتب مى‏گردد آنچه از براى روزه‏دار وعده داده شده است از ثوابهاى بى‏پايان.

سوم: «روزه خواص خواص‏» ، و آن عبارت است از: آنچه مذكور شد با محافظت‏دل از اشتغال به افكار دنيويه و اخلاق رذيله و نگاهداشتن آن از غير ياد خدا بالكليه.وافطار اين روزه‏ها به ياد غير خدا و روز قيامت‏بودن است و حاصل اين روزه، روگردانيدن از غير خداست، چنانكه فرمود:

«قل الله ثم ذرهم‏».

يعنى: «بگو خدا و هر چه‏غير اوست واگذار» . (2)

و اين روزه انبيا و صديقين و مقربين است.و ثمره اين روزه، فوز به مشاهده جمال‏لقاى الهى است.و رسيدن به چيزى كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و به‏خاطر احدى خطور نكرده.

بدان كه: مقتضاى اخبار متواتره و تصريح جمعى از علماى طايفه شيعه است‏كه: هرگاه كسى خالص از براى خدا، ماه رمضان را روزه بدارد و در آن ماه، باطن را ازاخلاق ذميمه پاك سازد، و اعضاى ظاهره خود را از معاصى نگاهدارد، و از حرام درخوراك و پوشاك و مسكن اجتناب نمايد، و بجز حلال، غذايى نخورد، و در خوردن‏حلال هم افراط نكند، بلكه به نحوى باشد كه: در هر وقت روز و شب الم گرسنگى رابيابد و فى الجمله مواظبت نمايد بر نمازهاى نافله و بعضى از ادعيه و آدابى كه در اين ماه‏مبارك سنت‏شده، مستحق مغفرت الهى و خلاص از عذاب اخروى مى‏گردد.

پس اگر اين شخص، از طايفه عوام باشد صفاى نفسى از براى او حاصل مى‏شود كه‏باعث استجابت دعاهاى او گردد.

و اگر از علما و اهل معرفت‏باشد، لشكر شيطان از حوالى قلب او كوچ مى‏كند و ازبراى او بعضى از اسرار ملكوتيه روشن و منكشف مى‏گردد، و به خصوص در شب قدر،زيرا كه آن شبى است كه در آن، اسرار منكشف مى‏شود.و از مبدا فياض، انوار بر دلهاى‏پاك افاضه مى‏شود.و مناط عمده در رسيدن به اين موهبت عظمى، كم‏خوردن است، به‏نحوى كه: الم گرسنگى را در آن وقت احساس كند.

پى‏نوشتها:


1. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 174، ح 2057. (ط - جامعه مدرسين) و كافى، ج 4، ص 181، ح 5

2. انعام، (سوره 6)، آيه 91