دفتر اول آداب زندگى اسلامى
(ترجمه فارسى مكارم الاخلاق)

حسن بن فضل بن حسن طبرسى
مترجم : عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۳۴ -


حرز شب كلاه
نجاشى پادشاه حبشه سر دردى داشت ، از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مدد خواست ، حضرت اين حرز را براى او نوشت كه در شب كلاه خود بگذارد: بسم الله الرحمن الرحيم لا اله الا الملك الحق المبين ، (شهد الله ... تا آخر آيه ) براى خداست نور و عز و قوت و برهان و قدرت و سلطان و رحمه ، اى آن كه نمى خوابى ، لا اله الا الله ابراهيم خليل الله ، موسى كليم الله ، لا اله الا الله عيسى روح الله و كلمته ، لا اله الا الله محمد رسول الله و صفيه و صفوته (صلى الله عليه و آله و سلم) اى درد! ساكن شو و قرار گير كه تو را آرام مى كنم به يارى آن كس ‍ كه هر چه در آسمان ها و زمين است از اوست و به يارى كسى كه آنچه در شب و روز ساكن است براى اوست و او شنوا و داناست ، فسخرنا له الريح تجرى بامره رخاء حيث اصاب ، و الشياطين كل بناء و غواص اءلا الى الله تصير الامور.
رقعه ديگر براى سردرد
بر برگى بنويس و به سر ببند: بسم الله الرحمن الرحيم ، الم الله لا اله الا هو الحى القيوم ... تا اولو الالباب از او بيرون شو رانده شونده و مذموم .
از امام پنجم (عليه السلام): اين دعا را بنويس و بر طرفى از سر كه درد مى كند بياويز: اللهم انك لست باله استحد ثناه و لا برب يبيد ذكره و لا معك شركاء يقضون معك و لا كان قبلك اله ندعوه و نتعوذ به ونتضرع اليه و ندعك ، و لا اءعائك على خلقنا من اءحد فنشك فيك ، لا اله الا اءنت وحدك لا شريك لك ، فلان بن فلانه (وبه جاى فلان اسم مريض و به جاى فلانه نام ماردش را مى نويسد)، و صل على محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و اهل بيته و در روايت ديگر اساءلك باسمك الذى قام به عرشك على الماء اءن تصلى على محمد و آل محمد و اءن تشفى فلان بن فلان (اسم مريض و مادرش ) من الصداع و الشقيقه ، فضربنا على آذانهم فى الكهف سنين عددا و اءساءلك باسمك الذى به خلقت آدم واتممت خلقه اءن تصلى على محمد و آل محمد و اءن تشفى فلان بن فلانه ) (اسم مريض ‍ و مادرش ).
و براى درد چشم
پنبه اى تر كن و بر چشم بنه و بگو: عين الشمس فى لجه البحر، يا ناركونى بردا و سلاما على ابراهيم .
سليمان بن عيسى گويد: خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيدم و در چشم او ورمى فاحش ديدم ، اندوهگين شدم و برگشتم فردا خدمتش رفتم چشمش سالم بود، عرض كردم : فدايت شوم ، ديروز چشمتان سخت بيمار بود و امروز سالم است ، معالجه كرده ايد؟
فرمود: تعويذ كردم ، پرسيدم : تعويذ را برايم بفرماييد؟ حضرت نوشت : (به عزت و قدرت و قوت و عظمت خدا و جلال و بهاى خدا پناه مى برم و به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از هر چه كه بيم دارم و از درد چشم پناه مى برم ، خداوندا! پروردگار پاكان اين درد را به حول و قوه خود از من دور كن ، و كشفنا عنك غطائك فبصرك اليوم حديد، فنظر نظره فى النجوم فقال انى سقيم وصوركم فاءحسن صوركم و رزقكم من الطيبات ذلكم الله ربكم فتبارك الله رب العالمين ، يا على يا عظيم ، يا كبير يا جليل ، يا منبع يا فرد يا وتر يا رب لا تذرنى فردا و اءنت خير الوارثين ، بسم الله الرحمن الرحيم يا حى يا حليم يا على يا عظيم ، با جليل يا جميل يا فرد يا وتر اءساءلك اءن تصلى على محمد و آل محمد و اءساءلك اءن لا تدعنى فى قبرى فردا و اءنت خير الوارثين ، و اءنت كنت الا واحدا لصلوه فى قبرى مما رزقنى فى حاجه آمين رب العالمين .
براى خون دماغ
بخواند و بنويسد، و جلوى دماغ بگيرد: (اى آن كه شر فيل را از خانه خود گردانيدى خون فلان كس را نگهدار) و بر سر و پيشانى آب سرد بريز، كه به يارى خدا خون بايستد.
براى درد دندان
از امام ششم (عليه السلام)، امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود: هر كه درد دندان دارد از جاى سجده اش مقدارى بردارد و آن را بر جاى درد بمالد و بگويد: باسم الله والكافى الله ولا حول ولا قوه الا بالله .
امام ششم (عليه السلام) فرمود: كارد يا برگى بردار و آن را برجاى درد بمال و هفت بار بگو: بسم الله الرحمن الرحيم ، باسم الله و بالله ، محمد رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) ابراهيم خليل الله ، اسكن بالذى سكن له ما فى الليل و النهار باذنه و هو على كل شى ء قدير.
و از ابن عباس : از قول پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم): كسى كه درد دندان دارد انگشتش را به موضع درد بگذارد و هفت مرتبه بخواند: هو الذى اءنشاءكم و جعل لكم السمع و الاءبصار و الاءفئده قليلا ما تشكرون .
جبرئيل (عليه السلام) حسين بن على (عليه السلام) را به اين تعويذ كرد، قطعه آهنى را بر دندان بگذارد و هفت مرتبه بر آن بخواند: بسم الله الرحمن الرحيم العجب كل العجب دوده تكون فى الفم تاءكل العظم و تنزل الدم ، اءنا الراقى و الله الشافى و الكافى لا اله الا الله و الحمد لله رب العالمين ، ((واذ قتلتم نفسا فاداراءتم فيها و الله مخرج ما كنتم تكتمون فقلنا اضربوه ببعضها كذلك يحيى الله الموتى و يريكم آياته لعلكم تعقلون .
مفضل گويد: خدمت امام ششم (عليه السلام) رسيدم در حالى كه به ضربان دندان دچار بودم ، به امام (عليه السلام) شكايت نمودم ، فرمود: نزديك شو، نزديك شدم ، انگشت خود را برروى دندان مى گذارد و آهسته دعايى خواند، بلافاصله درد آرام شد، حضرت پرسيد: خوب شد؟ گفتم : آرى ، تبسمى فرموده تقاضا كردم كه آن را به من بياموزد و فرمود: بسيار خوب .
فاطمه (عليها السلام ) محضر پدر شرف ياب شد و از درد دندان به وى شكايت كرد، حضرت انگشت بر دندانى كه بيمار بود گذارد و فرمود: (باسم الله و بالله خدايا تو را به عزت و جلال و قدرتت بر همه چيز، كه مريم جز عيسى روح و كلمه تو نزائيد، بيمارى دندان فاطمه (عليها السلام ) دختر خديجه را به كلى برطرف كن ) و بلا فاصله برطرف شد و من براى تو چيزى بر آن نيافزودم .
عطاء گويد: از گرفتارى دندانهايم به امام ششم (عليه السلام) شكايت كردم ، فرمود: هفت بار بر آن بخوان : (باسم الله و بالله به قدرت خدايى كه تو را آفريده آرام گير كه او بر تو و بر كوه ها مسلط است ، آرام گير تا امر خدا درباره ات در رسد و درود بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) و آلش ).
براى درد شكم
روايت است كه مردى خدمت امير مؤمنان (عليه السلام) رسيد و عرضه داشت گرفتار درد شكم مى باشم فرمود: زن دارى ؟ گفت : آرى ، فرمود: از او بخواه كه قدرى از مهرش را به تو ببخشد بعد با آن عسل بخر، و بر آن بارانى بريز و از آن بياشام ، كه من شنيده ام قول خدا را در قرآن كه : (و از آسمان آب مبارك فرود آورديم )، (و از شكم زنبور عسل نوشابه اى به رنگهاى مختلف بيرون آورديم كه در آن شفا است ) و (اگر همسران شما چيزى از مهر خود را به شما به طيب خاطر بخشيدند بخوريد كه گوارا است )، و چون بركت و شفا و گوارايى جمع شد و به يارى خدا شفا خواهى يافت انشاء الله ، راوى گويد: چنين كردم خوب شدم .
درد خاصره
پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: هر كس درد خاصره گيرد سه بار بر آن دست بمالد و هر بار بگويد: (بعزت و قدرت خدا پناه مى برم از شر بيمارى كه دارم ).
و از امام ششم (عليه السلام): دست بر جاى درد بمال و بگوى : (به نام خدا و به يارى خدا، محمد رسول الله ولا حول ولا قوه الا بالله العلى العظيم خدايا بيمارى كه دارم در خاصره برطرف كن ) بعد دست خود را سه بار بر جاى درد بكش .
گازهاى معده
يونس بن يعقوب گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرضه داشتم كه فدايت شوم من گرفتار ناراحتى و درد شكم مى باشم ، فرمود: خدا را به يگانگى ياد كن ، پرسيدم چه بگويم ؟ فرمود، بگو: يا الله يا ربى يا رحمن يا رب الارباب يا سيد السادات اشفنى و عافنى من كل داء وسقم فانى عبدك و ابن عبدك اتقلب فى قبضتك .
مغص و گاز معده
باسم الله الذى اتخذ ابراهيم خليلا و كلم موسى ، تكليما و بعث بالحق محمدا نبيا بعد سه بار بگو، (اى گاز بيرون شو به اذن خدا).
براى بيمارى شكم
از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام): حمد و توحيد و معوذتين را بنويس و بعد بنويس : (از شر اين درد و عواقب آن و از شر آنچه درباره اين بيمارى از آن مى ترسم به ذات خداوند عظيم و عزت مقهور ناشدنى و قدرت او كه هيچ چيز از آن سرپيچى نتواند پناه مى برم ).
براى درد شكم و ديگر دردها
دست برجاى بيمارى بگذار و هفت بار بگو: (از شر بيماريم به عزت و جلال خداوند پناه مى برم ) و دست راست را بر جاى درد بگذار و سه بار بگو: (باسم الله ).
براى اسهال خونى و صداى شكم (زحير)
عثمان بن عيسى گويد: مردى به حضرت رضا (عليه السلام) شكايت كرد كه گرفتار زحيرى شده ام كه شفا نمى پذيرد، حضرت فرمود: بعد از نماز شب بگو: (خدايا همه خوبيها از جانب توست و از من خيرى نيست و آنچه بدى كردم و از آنها مرا نهى كردى و هيچ عذرى ندارم ، خدايا به تو پناه مى برم كه مرا در آنچه خير ندارم به خود واگذارى و در آنچه را كه عذرى ندارم گرفتارم سازى ).
براى خنازير
سه روز سه بار بر آن بخوان : باسم الله و بالله الله اكبر الله اكبر و هو ياءمرك اءن لا تكبر و سه بار بو: ابتداء باللص قبل اءن يبدا بك و هر بار آب دهان بينداز كه انشاء الله خشك مى شود.
براى كسى كه گرفتار بول كردن در خواب است
برنامه اى بنويس و بر بيمار بياويز (هف ، هف ، هد، هد، هف ، هف ، هات ، هات ، اناله كف ، كف كف هف هف هفف هفف (هفف ) معهم مسعر لم قل هو اله احد، الغالب من حيث يستحسر العدو ابليس شح لبنى آدم كالذى سجد لآدم الملائكه باذن الله انه كريمه بنت كريمه و ولد فلان بن فلان .... شددت بسوره سوره صفه صفه قسمت بخاتم سليمان بن داود لله رب العالمين ).
براى بيتابى
براى كسى كه در خواب فرياد و ناله مى كند بسم الله الرحمن الرحيم من محمد رسول الله النبى الامى العربى الهاشمى الا بطحى التهامى (صلى الله عليه و آله و سلم) الى من حضر الدار من العمار، اما بعد فان لنا ولكم فى الحق بيعه فان يكن فاجرا مقتحما او داعى حق مبطلا و من يؤ ذى الولدان ويفزع الصبيان و يبكيهم و يبولهم على الفراش فليمضوا الى اصحاب الاصنام والى عبده الاوثان و ليخلوا عن اصحاب القرآن فى جوار الرحمن و مخازى الشيطان و عن ايمانهم القرآن و صلى الله على محمد النبى (صلى الله عليه و آله و سلم).
ايضا براى بيتايى
شهد الله انه لا اله الا هو تا آخر آيه و آية الكرسى و (قل ادعوالله ) تا آخر سوره ، و آيه (ان ربكم ...) و لقد جائكم رسول من انفسكم - تا آخر سوره ) قل من يكلؤ كم بالليل و النهار من السباع و الجن و السحره ، قل هو الله هو الواحد القهار، ((اليوم تجزى كل نفس بما كسبت ..)) ((لمن الملك اليوم ...))
براى سختى زادن
از امام صادق (عليه السلام): براى زنى كه زادنش سخت شود بر كاغذى بنويس : اللهم يا فارج الهم .. و كاشف الغم و رحمن الدنيا و الآخره و رحيمهما ارحم فلانه بنت فلانه رحمه تغنيها بها عن رحمه جميع خلقك تفرج بها كربتها و تكشف بها غمها و تيسر ولادتها وقضى بينهم بالحق و هم لا يظلمون و قيل لله رب العالمين .
هر كه زائيدنش سخت شود (انسان يا حيوان ) بر او بخوانند: يا خالق النفس من النفس و مخلص النفس من النفس خلصها بحولك و قوتك .
و نظير آن
شكل زير را بر دو پارچه آب نديده بنويس و زير پاهايش بگذار، فورى فارغ خواهد شد انشاء الله تعالى .
و در روايت ديگر است كه اين شكل را بنويس و بر ران او بياويز و اين آيه و دعا را بر كاغذ بنويس و بر ران چپش بياويز: ((منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تاره اءخرى ))، يا خالق النفس من النفس ، فرج عنها، فانها تلقيه سويا باذن الله عزوجل .
و همچنين براى سختى زادن
اين صورت بر پشت ظرفى نوشته شود و زن زائو بر روى آن بنشيند، انشاء الله زود فارغ شود.
(بايد نوشتن را از كلمه (اثنين ) سطر اول شروع كرد و بعد ثلاثه و بعد اربعه ، بعد سطر زيرين اول ثلاثه و بعد اثنين و بعد اربعه نوشته شود).
براى عرق مدنى (رشته )
نخ پشمينى از پشم شتر بگير و بتاب و بر او هفت گره بزن و بر هر گره سه بار حمد بخوان ، و اين دعا را سه بار بر آن قرائت كن : باسم الله الا بد الا بد المحصى بلا عدد، القريب لما بعد، الطاهر عن الوايد العالى عن اءن يولد المنجز لما و عد العزيز بلا عدد القوى بلا مدد لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد يا خالق الخليفه يا عالم السر و الخفيه ، يا من السموات بقدرته مرخاه ، يا من الاءرض بعزته مدحوه يا من الجبال بارادته مرساه ، يا من نجا به صاحب الغرق من كل آفه و بليه صل على محمد خير خلقك واشف فلان بن فلانه بشفائك وداوه بدوائك وعافه من بلائك انك قادر على ما تشاء و انت اءرحم الراحمين و صلى الله على محمد النبى و آله الطيبين .
براى ورم و جراحت
از امام (عليه السلام): كاردى بردار و برجاى جراحت و غيره مرور ده و بگو: (باسم الله ارقيك من الحد و الخدر و من اثر العود و من الحجر الملبود و من العرق العاثر و من الورم الا حر و من الطعام و حره و من الشراب و برده باسم الله فتحت و باسم الله ختمت ) ثم اوتد السكين فى الارض .
براى زگيل
از امام هشتم (عليه السلام): بر اولين ستاره اى كه شب نمايان مى شود نظر كن و مقدارى خاك بردار و در دست آن را مالش ده در حالى كه مى خوانى : باسم الله و بالله راءيتنى و لم اءرك سوء عود نصرك الله يخفى اثرك ارفع ثآليلى معك .
براى پيسى و كفگيرك
دايره اى بكش و در وسط آن بنويس : بوتا بوتا برتاتا ادعنى اصواتا، و هى تمر مر السحاب صنع الله الذى اتقن كل شى ء انه خبير بما تفعلون
ايضا
ناشتا قبل از خوردن چيزى بر او بنويس هريقه مريقه حتى يجب الطريقه
ايضا
صبحگاه بنويس : قهر يد قهر ابتد كسرهن كروهن سالاخسك باد به حق الملك القدوس .
براى آبله
اين را بنويس و بر بازويش بياويز كه آبله نگيرد
و اگر آبله گرفته باشد، بيشتر نشود انشاء الله تعالى .
سى سى و بالقرعه الر السرناوس .
و نظير آن
اين شكل چهارخانه در چهار خانه را بنويس و بر گردن آبله دار بياويز.
براى عقرب و مار
از امام ششم (عليه السلام): در شب بخوان :
باسم الله و بالله و صلى الله على محمد و آله اخذت العقارب و الحيات كلها باءذن الله تبارك و تعالى بافواها و اذنابها و اسماعها و ابصارها و فؤ ادها عنى و عمن احببت الى ضحوه النهار انشاء الله تعالى .
و نيز از آن حضرت (عليه السلام): جمعى خدمت نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند و از عقرب شكايت كردند، حضرت فرمود صبح و شب هفت مرتبه بگوييد: اعوذ بكلمات الله التامات كلها التى لا يجاوزهن بر ولا فاجر الذى لا يخفر جاره من شر ما ذراء و من شر ما براء و من شر الشيطان و شركه و من شر كل دابه هو آخذ بناصيتها ان ربى على صراط مستقيم .
حضرت باقر (عليه السلام) فرمود: هر كه اين كلمات فوق را در اول شب بگويد من ضامنم كه تا صبح عقرب و گزنده اى به او آسيب نرساند.
براى مار
و اين از سليمان (عليه السلام) است : بسم الله الرحمن الرحيم خاتم سليمان بن داود اءخ اءخ و ما سكه ملائكه هبواسبومار و اماذا و داقوى فرادى مريم هندنا باسم الله خاتم و بالله الخاتم .
اين را سه بار مى خوانى كه مار بى حركت مى ماند و زبانش را در مى آورد و آنگاه او را بگير (مى توانى بگيرى ).
و اگر مى خواهى مار وارد خانه ات نشود اين نوشته را بر چهار رقعه بنويس و در چهار گوشه خانه دفن كن : بسم الله الرحمن الرحيم هجه و مهجه ويهور يحيا واطرد.
براى عقرب
صبح پنجم اسفندماه با وضو بنويس و با خود نگهدار كه عقرب تو را نگزد: باسم الله سبحه سبحه قرنيه برنيه ملحه بحر قعيا بر قعيا قفطا قطعه قطعه تفطه .
اين رقعه فوق از نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت است براى رفع مار كه : آن را بنويس و در شكاف ديوار خانه بگذار كه مار به و جا باشد مى افتد و منشق مى شود.
ابراهيم نخعى گويد: مارى گردنم را گزيد، اسود بن يزيد مرا به اين نوشته تعويذ كرد، خوب شد.
براى پشه
مى گويى : ايها الاءسود الوثاب الذى لا يبالى غلقا ولا بابا، عزمت عليك بام الكتاب اءن لا تؤ ذينى ولا اصحابى الى اءن ينقضى الليل ، ويجى ء الصبح بما جاء به والذى تعرفه الى اءن يؤ ب الصبح بما آب .
براى گمشده
از امام صادق (عليه السلام): براى پيدا شدن گمشده بر كاغذى بنويس : بسم الله الرحمن الرحيم يد فلان مغلوله الى عنقه اذا اخرجهالم يكد يراها و من لم يجعل الله له نورا فماله من نور بعد آن را در جايى كه وى آنجا زندگى مى كرده بر شكافى در سقف آن بگذار.
براى رهصة ((مرضى است در باطن چهارپا))
يك تكه پشم بردار كه آب نديده باشد و آن را بتاب و هفت گره بزن و به هنگام زدن هر گره بگو: خرج عيسى من مريم على حمار اقمر لم يدخس و لم يرهص اءنا اءرقيك و الله عزوجل يشفيك پس محكم در موضع رهصه ببند.
در سحر
محمد بن عيسى گويد از حضرت رضا (عليه السلام) درباره سحر پرس و جو كردم فرمود: سحر واقعيت دارد و به اذن خدا اثر و ضرر مى كند و چون تو را سحر كردند دستت را تا محاذى صورتت بالا ببر و بخوان : باسم الله العظيم باسم الله العظيم رب العرش العظيم الا ذهبت و انقرضت .
وى مى گويد مردى درباره چشم زخم از حضرت پرسش كرد حضرت فرمود، آن نيز واقعيت دارد، و اگر گرفتار آن شدى دست را تا محاذى صورت بالا ببر و بخوان : (حمد) و (توحيد) و (معوذتين ) و دست ها را بر پيشانى بمال كه به اذن خدا مفيد خواهد بود.
از امام ششم (عليه السلام) درباره معوذتين سؤ ال شد فرمود: پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) را لبيد يهودى سحر كرد، جبرئيل معوذتين را براى حضرت آورد حضرت على (عليه السلام) را خواست و نخى را دوازده گرده زد و به او فرمود: به ته چاه رزوان برو و آيه اى بخوان و گرهى را بگشاى على (عليه السلام) به اندرون چاه رفت و هم چنان كرد، حضرت از سحر آسوده گشت .
ابن عباس گويد: لبيد يهودى پيغمبر را سحر كرد، و سحر را در چاه رزوان انداخت حضرت بيمار شد، در حالى كه حضرت به خواب بود دو فرشته آمدند، يكى از آن دو كنار سر حضرت و ديگرى پهلوى پاى او نشست ، و قضيه را به وى خبر دادند، كه تو را سحر كرده اند و سحر را در زير پوست در زير سنگى در چاه رزوان گذارده اند. پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بيدار شد و على (عليه السلام) و زبير و عمار را فرستاده تا آب چاه را كشيدند و سنگ را برداشتند و سحر را در آوردند و ديدند كه در آن موهاى سرى است با دندانه هايى از شانه كه 11 گره با سوزن بر آن زده اند، در اين موقع معوذتين وحى شد، هر گرهى را كه مى گشودند، آيه اى از آنها را مى خواندند، حضرت احساس سبكى كرد و برخاست گويا از قيد و زنجير آزاد شده ، و عقال از پاى او برداشته اند و جبرئيل مى گفت : بسم الله ارقيك من كل شى ء يؤ ذيك من حاسد و عين و الله يشفيك .
براى سحر
بر رقعه اى نوشته شود و بر سحر شده بياويزند: قال موسى ما جئتم به السحر ان الله سيبطه ان الله لا يصلح على المفسدين ، و يحق الله الحق بكلماته ولو كره المجرمون واوحينا الى موسى اءن اءلق عصاك فاذا هى تلقف ما ياءفكون ، فوقع الحق و بطل ما كانوا يعملون ، فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين .
ديگرى
هفت بار بر سحر شده بخواند: سنشد عضدك باءخيك ، و نجعل لكما سلطانا فلا يصلون اليكما بآ ياتنا اءنتما و من اتبعكما الغالبون .
از امام ششم (عليه السلام): زنى به پيغمبر عرضه داشت كه شوهرم تندخو است و من كارى كرده ام كه عاطفه اش را به خود جلب كنم ، حضرت فرمود: (اف بر تو باد! تجارت خود را مكدر و چشمه تيره كردى و ملائكه آسان تو را لعن كردند، زن شب ها را به نماز و روزها را به روزه مشغول شد و سرش را تراشيد و لباس خشن پوشيد، اين خبر به نبى اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) رسيد، فرمود: اين اعمال از او قبول نخواهد شد، پرسيدند: چرا يا رسول الله ؟ و حال اينكه سحر مثل كفر است ، فرمود: زيرا شرك از كفر بدتر است و سحر با شرك هم طراز است .
براى چشم زخم
زراره گويد: چهار بار در سوراخ راست بينى و سه بار در سوراخ چپ آن بدمد و گويد: بسم الله لا باءس اذهب الباءس رب الناس و اشف انت الشافى لا يكشف الباءس الا اءنت .
از امام صادق (عليه السلام): اگر چيزى بر قدر الهى پيشى گيرد، چشم زخم است .
براى كسى كه چشم زخم خورده
سوره حمد را بخواند و بنويسيد: باسم الله اعيذ فلان بن فلانه بكلمات الله التامات من شر ما خلق و ذراء و براء و من كل عين ناظره واذن سامعه ولسان ناطق ان ربى على صراط مستقيم ، و من شر الشيطان و عمل الشيطان و خيله ورجله ، و قال لا تدخلوا من باب واحد وادخلوا من ابواب متفرقه .
براى چشم زخم
اللهم رب مطر حابس ، و حجر يابس ، و ليل دامس ، و رطب و يابس رد عين العين عليه فى كيده و نحره و ماله ، فارجع البصر هل ترى من فطور، ثم ارجع البصر كرتين ينقلب اليك البصر خاسئا وهو حسير.
فصل پنجم : در حرزها
حرز امير مؤمنان (عليه السلام)
براى كسى كه او را سحر كرده اند، و مصروع و دفع سم و شيطان و هرچه كه انسان از آن مى ترسد اين حرز را بنويس و هر كه اين نامه را به گردن آويزد از دزد و درنده و مار و عقرب و هر چيز موذى نترسد:
بسم الله الرحمن الرحيم اى كنوش اى كنوش ، ارشش عطينطينطح ميططرون فريالسنون ما وما ساما سوما ياطيطشالوش خيطوش مشفقيش ‍ مشاصعوش اوطيعينوش ليطيفتكش هذا هذا و ما كنت به جانب الغربى اذ قضينا الى موسى الامر و ما كنت من الشاهدين اخرج بقدره الله منها ايها اللعين بعزه رب العالمين ، اخرج و الا كنت من المسجونين ، اخرج منها ((فما يكون لك اءن تتكبر فيها فاخرج انك من الصاغرين )) اخرج مذؤ ما، مدحورا، ملعونا كما لعنا اصحاب السبت و كان امر الله مفعولا اخرج يا ذوى المخزون يا ميططرون طرعون مراعون تبارك الله احسن الخالقين يا هيا شراهيا حيا قيوما بالاسم المكتوب على جبهه اسرافيل ، اطرد عن صاحب هذا الكتاب كل جنى و جنيه و شيطان و شيطانه و تابع و تابعه و ساحر و ساحره و غول و غوله و كل متعبث و عابث يعبث بابن آدم و لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظيم و صلى الله على محمد و آله الطيبين و عترته الطاهرين .
حرز حضرت سجاد (عليه السلام)
(بسم الله الرحمن الرحيم ، به يارى نام خدا دهان جن و انس و شياطين و ساحران را مى بندم ، به يارى خداوند عزيز و كبير و اكبر، به نام خداوند ظاهر و باطن كه آسمان ها و زمين را برافراشت و بر جهان سلطنت دارد... و همگان رو به خداى حى و قيوم آورند)