(1) -
دوره آثار افلاطون - جلد پنجم - (در ترجمه فارسى صفحه 1407) در بحث سقراط با
ته ته تتوس: سقراط: پروتوتاگوراس و پيروانش برآنند كه عدل و ظلم و ديندارى و بى
دينى وجود مستقل ندارند.
(2) -
تاريخ فلسفه اخلاق غرب - ويراسته لارنس سى.بكر در بخش يازدهم نوشته جوزف.جى كاكلمن.
(3) -
بنقل از تاريخ فلسفه سياسى بازرگاد بنقل از كتاب قوانينى سيسرو و جمهورى
سيسرو.
(4) -
تاريخ فلسفه سياسى - دكتر بهاء الدين پازرگاد، جلد دوم، در نقل فلسفه
گروتيوس.
(5) -
همان مصدر.
(6) -
همان مصدر.
(7) -
تاريخ فلسفه سياسى، تأليف پازرگاد.
(8) -
بنقل از تاريخ فلسفه سياسى، پازرگاد.
(9) -
كتاب فيلسوفان انگليسى در فصل دهم، ص 191، بنقل از كتاب ويژگى هاى انسان
تاليف شافتسبرى.
(10) -
كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون در فصل يازدهم، ص 190، بنقل از ويژگى
هاى انسان.
(11) -
كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون در فصل يازدهم، ص 193، بنقل از ويژگى
هاى انسان.
(12) -
كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون در فصل يازدهم، ص 192، بنقل از ويژگى
هاى شافتسبرى.
(13) -
مقصود از دستگاه در اينجا ظاهراً همان جامعه است كه فرد جزئى از اين جامعه
است.
(14) -
كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون، فصل دهم (ترجمه فارسى صفحه 190).
(15) -
با توجه به ساير عبارات شافتسبرى چنين استفاده مى شود كه مقصود شافتسبرى از
كلمه اميال در اين عبارت فوق همان انتخاب و خواسته هاى ما در مقام عمل است كه عبارت
اخلاق و خوى و گرايشات در نقل قبل آمده بود نه ميل هاى غريزى همچون لذت طلبى و
خودخواهى و غيره كه اگر با نفع جامعه ناسازگار نباشد بنظر شافتسبرى خوب و اگر با
نفع و مصلحت جامعه ناسازگار باشد بد است.
(16) -
در واقع رد نظريه اپيكور و هابز و هلوتيوس است كه مى خواستند اخلاق برا بر
اساس نفع شخصى فرد فضيلتمند اراده و نيكوكارى را توجيه كنند حال اين نفع شخصى لذت
باشد يا ميل به قدرت و.
(17) -
در رد نظريه اپيكور و هلوتيوس.
(18) -
گروتيوس گفته حقوق منشاء الزامات اند - تاريخ فلسفه اخلاق غرب، ويراسته:
لارنس سى.بكر (ترجمه فارسى، صفحه 126).
(19) -
آيه در كتاب اش بنام كتاب زبان، حقيقت، منطق.
(20) -
تاريخ فلسفه اخلاق - ويراسته لارنس سى.بكر (ترجمه فارسى، صفحه 132 - 130).
(21) -
بخش دوم كتاب ما بعد الطبيعه، اخلاق تاليف كانت.
(22) -
بخش دوم كتاب بنياد ما بعد الطبيعه اخلاق (ترجمه فارسى - صفحه 110).
(23) -
بخش دوم كتاب بنياد ما بعدالطبيعه اخلاق (ترجمه فارسى، صفحه 133).
(24) -
بخش دوم كتاب بنياد ما بعدالطبيعه اخلاق (ترجمه فارسى، صفحه 136).
(25) -
بخش اول كتاب تحقيق در مبادى اخلاق تاليف هيوم.
(26) -
تاريخ فلسفه كاپلستون، (ترجمه فارسى، جلد هشتم، صفحه 36 - 35).
(27) -
تاريخ فلسفه كاپلستون در قسمت نقل فلسفه ميل (ترجمه فارسى، در جلد هشتم،
صفحه 47).
(28) -
كتاب تاريخ فلسفه كاپلستون در نقل فلسفه سيجويك (در ترجمه فارسى، صفحه 116).
(29) -
كتاب تاريخ فلسفه كاپلستون در نقل فلسفه سيجويك (در ترجمه فارسى، صفحه 116).
(30) -
مقصود از خوبى در اين عبارت خوشى و لذت است.
(31) -
كتبا تاريخ فلسفه اخلاق - ويراسته: لارنس سى.بكر (در ترجمه فارسى، در آخرين فصل، صفحه 317).
(32) -
تاريخ فلسفه اخلاق - ويراسته: لارنس سى.بكر در فصل آخر (فصل سيزدهم).
(33) -
يعنى ارزشها به قرار داد من و اراده من در رفتار نيك بيعنى عدالت و احسان
قرار نگرفته اند بلكه اين ذات عدالت و نيكوكارى است كه خوب است و من از طريق عمل به
خوبى ذاتى آن پى برده ام.
(34) -
در مقدمه كتاب معروف اش بنام فلسفه اخلاق در قرن بيستم.
(35) -
كتاب سابق در مقدمه: محقق حسن گرا.
اين عقيده آشكار ابى ثمر را رها ساخت كه گفتارهاى اخلاقى بايد بعنوان احكام
واقعى كه واجد (يا فاقد) معناى قابل بيان و زمينه هاى قابل شناخت است تلقى شوند.
(36) -
همان كتاب در قسمت احساس گرائى (در ترجمه فارسى، مترجم صادق لاريجانى، صفحه
32، سطر 8 - 7).
(37) -
همان كتاب در قسمت محتواى اخلاقيات، (در ترجمه فارسى، مترجم: صادق لاريجانى،
صفحه 69، در سطر 9 - 8).