سه صفت بخل ،
هوى و عجب از مهلكات است
سه صفت را پيامبر گرامى
اسلام از مهلكات و موجب هلاكت انسانها معرفى فرموده است و
اين اوصاف زشت را بايد مسلمانان از خود دور نمايد فرمود:
ثلاث مهلكات شح مطاع و هوى متبع و اعجاب المرء بنفسه .
(258) سه صفت براى هر انسانى كه هر سه يا
يكى از آنها را دارا باشد هلاك مى گردد او بخلى كه شخص
مطيع منقاد آن باشد دوم هواى نفسى كه آدمى را از فرمانش
پيروى نمايد، و سوم آنكه شخص خود را و همچنين كارهاى خود
را با چشم غرور و اعجاب بنگرد.
عجب و
داستانى بزنطى و صعصمه بن صوحان
بزنطى از اصحاب آقا على بن موسى الرضا عليه السلام
بود مى گويد شبى حضرت رضا عليه السلام دراز گوش خود را
براى من فرستاد كه به محضرش شرفياب شوم ، در محلى بنام
(حربا) حضورش رسيدم ، تمام شب را با آن حضرت بودم بعد شام
آوردند و پس از صرف شام به من فرمودند: مى خوابى ؟ عرض
كردم : بلى ، دستور داد بستر آوردند، حضرت بر خاست تا از
پشت بام بزير رود، فرمودند: خداوند شب را با عافيت
بگذراند. وقتى حضرت رفتند با خود گفتم من امشب از اين
بزرگمرد به كرامت دست يافتم كه هرگز احدى به آن نايل نشده
است ناگاه صدائى را شنيدم كه گفت : اى احمد و ندانستم كه
صاحب صدا كيست چون نزد من آمد ديدم يكى از خدمتگزاران امام
است ، به من گفت : مولاى خود را اجابت كن ، برخاستم كه از
پله هاى بام با زير روم ديدم كه امام از پله ها بالا مى
آيد، چون به من رسيد فرمود: صعصمه بن صوحان از اصحاب على
عليه السلام بود بيمار شد و حضرت به عيادتش رفت وقتى خواست
از نزد او برخيزد فرمود: اى صعصمه عيادت مرا مايه افتخارت
قرار ندهى در فكر خودت باش ، امام رضا عليه السلام به
بزنطى فرمود: هم اكنون جريان صعصمه براى تو پيش آمده است
مواظب باش كه آرزو غافلت نكند و انديشه عجب در تو راه
نيابد سپس حضرت امام بزنطى را خداحافظى نمودند و او را به
حال خود گذاردند.
(259)
واكنش خود
بزرگ بينى !!
امام على عليه السلام فرمود: بالرضا عن النفس
تظهرالسوات و العيوب ، صفت ناپسند از خود رضائى وسيله
آشكار شدن زشتى ها و عيوب آدمى است . و در همين مورد مى
فرمايد: من رضى عن نفسه ظهرت عليه
(260) المعايب . آن كس كه گرفتار از خود
رضائى است زشتى ها و قبايح وى آشكار مى گردد. در يك بيانيه
ديگر حضرت امام عليه السلام فرمود: رضا العبد عن نفسه
مقرون بسخط ربه . حضرت على عليه السلام فرمود: خوى ناپسند
از خود رضائى و خودپسندى آدمى را به سخط و خشم پروردگار
مبتلا مى سازد. در روايت آمده است : من رضى عن نفسه كثر
الساخط عليه . هر كس از خود راضى و خودپسند باشد مردم نسبت
به او بيشتر دشمنى و غضب مى نمايند. بنابراين از بيماران
اين بيمارى هاى مهلك كه هم هلاكت معنوى و هم جنسى و جان
آدمى را نابود مى كند از آن بپرهيزيم .
خودبزرگ بينى
دليل ضعف عقل است
من كلمات على عليه السلام ،
قال اعجاب المرء بنفسه يدل على ضعف عقله . حضرت على
عليه السلام فرمود، خود بزرگ بينى و اعمال ناچيز خود را
بزرگ تصور كردن دليل بر ناتوانى عقلى و ضعف و سستى درايت و
درك او مى باشد. انسان عاقل اثر وضعى عبادت و كارهاى
شايسته خويش را با عجب و خودستائى و خودبزرگ بينى و تكبر
ضايع ننموده و ثواب اخروى خود را با صفت خودپسندى از دست
نمى دهد
اخلاق غش و تقلب
تقلب و گول زدن مردم مسلمان از بدترين اخلاق و شيوه
زشت زندگى است و تمام معاملاتى كه بر اين اساس انجام مى
گيرد از نظر فقه و احكام اسلامى محكوم به بطلان و اصل
معامله نيز حرام و نامشروع مى باشد.
كسى كه با
مسلمانان غش و حيله كند مسلمان نيست
قال رسول الله عليه السلام :
لرجل يبيع التمر فقال يا فلان اما علمت انه ليس من
المسلمين من غشهم
(261) رسول اكرم عليه السلام به مردى كه
خرما مرغوب در روى خرماى نامرغوب چيده بود تا مشترى را جلب
كند ولى موقع توزيع و تحويل از قسم نامرغوب به مشترى مى
داد. فرمود: فلانى آيا نمى دانى مسلمان نيست كسى كه در
معامله با آنان خيانت نمايد و تقلب كند. اين كارها در زمان
ما بسيار رخ مى دهد كه صاحبان حرف و مشاغل اجناس خويش را
از بهترين جلوه مى دهند وقت تحويل بدترين را ميريزد و جاى
هيچگونه اعتراض هم براى مشترى باقى نمى گذارد و اين نيز غش
در معامله و نظير خرما فروش زمان پيامبر عليه السلام است .
پيامبر عليه السلام فرمود: لا يحل
لا حد يبيح شيا الا بين ما فيه و لا يحل لمن علم ذالك الا
بينه
(262) حلال نيست براى كسى كه چيزى را
بفروشد مگر آنكه نقائص موجود را به مشترى بيان كند. به دو
روايت در غش با مسلمين توجه فرمائيد:
غش و تقلب با
مسلمان يهودى محشور مى گردد
قال النبى عليه السلام من غش
مسلما فى شراء او بيع فليس منا و يحشر يوم القيامه مع
اليهود لادهم اغش الخلق للمسلمين
(263) كسى كه با مسلمانى در خريد يا يا
فروش خيانت نمايد و تقلب كند از ما نيست و در قيامت با
يهوديان محشور مى گردد، زيرا يهوديها نسبت به مسلمانان
خائن ترين و متقلب ترين مردم هستند. و پيامبر اكرم عليه
السلام فرمود: نهى عن سوب اللبن
بالماء اذا اريد به البيع لانه يكون غشا
(264) شير را وقتى براى فروش عرضه مى كنيد
با آب مخلوط ننمائيد زيرا اين كار غش در معامله و حرام است
. پيامبر خدعه و كلاه سر كسى گذاشتن را چنين محكوم كرده و
مى فرمايد: من غشنا فليس منا، المكر و الخداع فى النار.
(265) هر كس با ما يعنى با ملت اسلام
نادرستى و كلاهبردارى كند از ما نيست يعنى مسلمان نيست مكر
و خدعه مكار و خدعه كار در جهنم است . كه در جاى ديگر
فرمود: المكر و الخديعه و الخيانه فى النار.
(266) مكر و فريب كارى و خيانت (مكر كننده
و فريب دهنده و خيانت كننده ) در جهنمند. بنابراين
مسلمانان از وقاهت و زشتى اين اوصاف بپرهيزند كه ثمره اين
اعمال آتش جهنم است ، و فوائدى جز آتش ندارد.
قلب مسلمان
از غش سه چيز منزه است
قال نبى اكرم عليه السلام
فرمود: ثلاث لا يغل عليهن قلب امرء مسلم ، اخلاص العمل لله
و النصيحه لائمه المسلمين و اللزوم لجماعتهم
(267) در ضمن خطبه و سخنرانى در مسجد خفيف
، پيامبر فرمودند: سه چيز است كه قلب شخص مسلمان بايد نسبت
به آن منزه از غش و چقدر كينه باشد اول آنكه اعمال دينى را
با خلوص نيت و عارى از هر شائبه اى انجام دهد. دوم آنكه
نسبت به پيشوايان دين و ائمه مسلمين پندپذير باشد و مودت و
محبت خالصانه نسبت به آنها داشته باشد. سوم آنكه از جمعيت
مسلمين جدا نشود و وحدتشان را حفظ كنند و موجبات تفرق و
پراكندگى را فراهم نياورند.
اخلاق اسلامى ايجاب مى كند كه مسلمان بايد داراى چنين
خصوصيات سالم و شايسته باشد.
اخلاق رياكارى و تظاهر
شايسته است ريا و خودنمائى در عبادات و كارهاى خيرى
كه مسلمان براى خدا بايد انجام دهد از غير خدا مخفى دارد،
و در دل اين عمل شايسته را فقط براى خداوند انجام داده و
اجرا و پاداش را از او بخواهند نه از غير او.
ريا در عبادت
شرك به خداوند است
اراده كردن غير خدا در عبادت رياء محض است ، به
ترجمه متن حديث توجه فرمائيد:
حضرت صادق عليه السلام فرمود: از رسول اكرم صلى الله عليه
و آله سئوال شد: فرداى قيامت نجات در چيست ؟ فرمودند: با
خداوند خدعه نكنيد كه با شما خدعه مى كند و ايمانتان را
زايل مى نمايد. و خدعه كننده بفهمد، با عمل خود، خويشتن را
فريب مى دهد.
آن مرد به حضرت رسول صلى الله عليه و آله عرض كرد: يك
انسان با خداوند چگونه خدعه مى كند؟
فرمودند: به چيزى كه خداوند امر فرموده عمل مى نمايد ولى
در ضمير خود غير خدا را اراده مى كند، از اين كار بپرهيزيد
و از ريا اجتناب نماييد كه ريا شرك به خداوند متعال است ،
شرك در عبادت غش و خيانت در پرستش باريتعالى آنقدر مهم است
كه اگر كسى مشرك بميرد به صريح قرآن شريف در قيامت مغفرت
الهى شامل حالش نمى شود.
(268)
تاءمين
خانواده در راه خدا عبادت است
تمامى اعمال بشر وابسته به نيت اوست ، روايت است
مردى به رسول اكرم گذر كرد، اصحاب و ياران محضر آن حضرت او
را مردى فعال و قوى يافتند، به آن حضرت عرض كردند: چه خوب
بود اين شخص نيرو و نشاطى را كه دارد در راه خداوند مصرف
مى نمود و براى او فعالت مى كرد.
قال صلى الله عليه و آله : ان كان
خرج يسعى على ولده صغار فهو فى سبيل الله ، و ان كان خرج
يسعى على ابويه شيخين كبيرين فهو فى سبيل الله ، و ان كان
خرج يسعى على نفسه يحبها فهو فى سبيل الله ، و ان كان خرج
يسعى رياء و مفاخرة فهو سبيل الشيطان .(269)
حضرت در پاسخ يارانش فرمود: اگر سعى و عمل او براى اداره
فرزندان صغيرش باشد كار او در راه خدا است ، اگر سعى و عمل
او براى پدر و مادر پيرش باشد كار او در راه خدا است ، اگر
سعى و عمل او براى تاءمين زندگى شرافتمندانه و حفظ آبروى
خود باشد كارش براى خدا است ، اما اگر كار و كوشش مى نمايد
و انگيزه او در عمل رياكارى و فخر نمودن بر دگران باشد كار
او براى شيطان است .
بنابراين سعى و تلاش انسانها در امور غير عبادى را نمى
توان حمل به گناه يا حرص و آز دانست كه كار براى تاءمين
زندگى زن و فرزند و والدين و آبروى خويش از عبادت و در راه
خدا محسوب مى گردد. اما اگر زياده طلبى و خانه فخر بنا
نمودن و بر مركب فخر سوار شدن ريا و تظاهر و اين كار، كار
شيطان اوست و از شيطان است .
از اهل ريبه
و بدعت تبرى بجوئيد
قال رسول الله صلى الله عليه
و آله اذا رايتم اهل الريب و الدع من بعدى فاظهروا البرائة
منهم و اكثروا من سبهم و القول فيهم و الوقيعة و بارزوهم
كيلا يطمعوا فى الفساد بالاسلام و يحذرهم الناس و لا
يتعلمون من بدعهم يكتب الله لكم بذالك الحسان و يرفع لكم
به الدرجات فى الاخرة .(270)
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: وقتى بعد از من اهل
ريبه و بدعت را ديديد علنا از آنان تبرى بجوئيد، و به بدى
يادشان كنيد و به رنج و دهشتشان بيندازيد تا آنكه به فساد
در اسلام نكنند، لازم است مردم از آنان حذر نمايند و از
بدعتشان چيزى نياموزند خداوند اين رفتارتان را ثواب و حسنه
در صفحه حسنات شما ثبت مى كند و درجات شما را بالا مى برد.
خانه ريا
ساختن طوق آتشين به گردن افكندن است
در اسلام تنها ريا در عبادت كار خير نيست ، بلكه در
بنا و عمارت نيز مصداق دارد، و در حقيقت هم در سيرت تظاهر
و تبلور دارد هم در صورت از شئامت و مذمت خاصى برخوردار مى
باشد.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه خانه
اى را به منظور ريا و تظاهر به رخ مردم مى كشد و خانه ريا
مى سازد همان خانه در قيامت بصورت طوق آتشين بر گردنش
افكنده مى شود و با همان طوق به جهنم مى رود مگر آنكه قبل
از مرگ توبه كند. آن لكه تاريك را از صحنه اعمال خود
بزدايد و از ميان ببرد. قيل يا رسول
الله : كيف يبنى رياء و سمعه : قال يبنى فضلا على ما يكفيه
اتصاله على جيرانه و مباهاة لا خوانه
(271) گفتند: چگونه
خانه ريا مى سازد؟ فرمود: خانه مى سازد بيش از نيازمندى و
احتياج خود و هدفش در اين كار اينست كه در مقابل همسايگان
بلند پروازى كند و به برادران دينى خود فخرفروشى نمايد.
اگر كسى به بيش از يك خانه و يا به بيش از چند اطاق
نيازمند نيست خانه اى به وسعت چند خانواده مى سازد و
تزئينات كذائى و اتومبيل چنانى سوار مى گردد بر خانه و
اتومبيل آتشين سوار شده و خود با دست خويش مبادرت به سوختن
خويش مى نمايد.
در عبادت خدا
به هيچ وجه ريا كارى مكن
از وصاياى پيامبر خدا عليه السلام به اباذر غفارى
مى خوانيم : يا اباذر اعبد الله كانك تراه فان كنت لا تراه
فانه يرك .
(272) اى اباذر خدا را چنان بندگى كن كه
گويا او را مى بينى زيرا اگر تو او را نمى بينى او تو را
مى بيند. اگر مؤ من يقينش به خدا كامل باشد در عبادت خدا
بايد معبود را ببيند وقتى بنده معبود خود را در حال عبادت
ببيند هرگز غير معبود را بنظر مى آورد. در تظاهر و ريا به
اين اشعار توجه نمائيد:
وى را نتوان يافت به
تسبيح و نماز
|
تا بتكده از بتان تو
خالى نكنى
|
معبود خودى و عابد
خويشتنى
|
زيرا كه براى خود كنى
هر چه كنى
|
گفتم صنما مگر كه جانان
منى
|
اكنون كه همى نگه كنم
جان منى
|
بى جان (مرتد) گردم ار
ز من برگردى
|
اى جان جهان تو كفر و
ايمان منى
|
(273) مراد اين است كه هر عبادت و هر كار
خير صرفا بايد براى خدا انجام پذيرد و هيچ به خود و براى
خود نبايد انديشيد، والا همه عبادات ، پرستش خويش است نه
معبود حقيقى و سعى كنيم كه از تمامى ناخالصى بدرآئيم .
اخلاق دروغگويان
دروغ صفت فوق العاده زشتى است ، كه روى دروغگويان
را سياه مى گرداند و دروغگويان بى انصاف ترين و بى مروت
ترين انسانهاى عالمند.
دروغگو
ناجوانمردترين انسانها است
ناجوانمردترين انسانها دروغگو و مكذبينند. رسول
اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اقل الناس مروة من كان
كاذبا. ناجوانمردترين مردم از نظر مروت و انصاف دروغگو مى
باشد. حضرت على عليه السلام در مذمت دروغ و دروغگو مى
فرمايد: لا سوء اسوء من الكذب . هيچ كار ناپسند و زشتى و
زشت از دروغ نيست . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
بزرگترين كبائر گناه دروغ است ، به اصحاب چنين فرمودند:
الا اخبر كم باكبر الكبائر، الاشراك
بالله و عقوق الو الدين و قول الزوراى الكذب
(274) شما را آگاه نمايم به بزرگترين
گناهان كبيره ؟ و آنها عبارتند از شرك به خداوند تبارك و
تعالى و بدرفتارى با پدر و مادر و گرفتار عاق آنان شدن و
گفتن سخن دروغ است .
امام حسن عسگرى عليه السلام دروغ را كليد همه ناپاكيها
دانسته و فرمود: حطت الخبائث فى بيت و جعل مفتاجه الكذب .
(275) تمام ناپاكيها در آن خانه ايست كه
كليد آن دروغ و دروغگوئى است .
با تقواباش
هر چه شنيدى نقل مجالس مكن
حسبك من الكذب ان تحدث بكل ما سمعت .
(276) رسول اكرم صلى الله عليه و آله
فرمود: بر دروغگوئى تو همين بس كه هر چه شنيدى نقل كنى .
از جدى و
شوخى دروغ بپرهيزيد
عن على عليه السلام : لا يجد
عبد حقيقه الايمان حتى يدع الكذب جده و هزله
(277) هيچگاه بنده به حقيقت ايمان نمى رسد
مگر آنكه دروغ را چه جدى باشد چه شوخى ترك نمايد
عادت به دروغ
فقر مى آورد
قال على عليه السلام اعتياد الكذب يورث الفقر. عادت
به دروغ و دروغ گوئى سبب فقر و پريشانى است . در مذمت و
بيمارى دروغ حضرت على عليه السلام مى فرمايد: عله الكذب
اقبح عله . بيمارى دروغ قبيح ترين بيمارى است . در يك
بيانيه حضرت امير عليه السلام ما را از برادرى و مواخاه با
كذاب بر حذر مى دارد و مى فرمايد: للرجل المسلم ان يجتنب
مواخاه الكذاب . بر مرد مسلمان لازم است كه از رفاقت و
برادرى با دروغگويان اجتناب كند. از امام باقر عليه السلام
مى خوانيم كه فرمود: الكذب هو خراب الايمان . دروغ بنيان و
اساس ايمان را خراب مى كند. و امام موسى كاظم عليه السلام
مى فرمايد، ان العاقل لا يكذب و ان كان فيه هواه . شخص
خردمند دروغ نمى گويد اگر چه بوسيله دروغ به خواهشهاى
نفسانى خود برسد يعنى اگر براى دروغ فوائدى هم باشد هرگز
عاقل و خردمند دچار آن نمى گردد.
دروغگوئى
تحمل خفت و حقارت است
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: لا يكذب الكاذب
الا من مهانه نفسه .
(278) شخص دروغگو دروغ نمى گويد مگر به
سبب پستى و حقارت كه در دروغ خود احساس مى نمايد. از
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيدند:
يكون المومن جبانا؟ قال نعم قيل و
يكون بخيلا؟ قال نعم قيل و يكون كذابا قال لا؟ آيا ممكن
است مؤ من ترسو و جبون باشد؟ بلى : گفتند ممكن است بخيل
باشد بلى سئوال كردند ممكن است مؤ من دروغ بگويد پيامبر
اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: نه ! مؤ من هرگز دروغ
نمى گويد.
روى و صورت
دروغگو سياه است
پيامبر صلى الله عليه و آله
فرمود: اياك و الكذاب فانه يسود الوجه . از دروغگو
بپرهيزيد و اجتناب كنيد چرا كه دروغ رو سياهى مى آورد و
آبرو مى برد يا روى دروغگو در قيامت سياه مى گردد. حضرت
على عليه السلام فرمود: لو تميزت
الاشياه لكان الصدق مع الشجاعه و كان الجبن مع الكذب .
از نظر روانشناسى هر گاه مردم اشياء را از همديگر تميز
دهند و رده بندى كنند صدق و راستى با صفت شجاعت است و جبن
و ترس با دروغ مى باشد. حسن ختام كتاب به مذمت و شئامت و
محكوم كردن دروغ و دروغگويان انجاميد چرا كه دروغگو هرگز
ايمان ندارد و در دروغگوئى خود خدا و پيامبر و اولياء خدا
را نمى بيند، و همه حقائق را فراموش مى نمايد از تمامى
اقشار مسلمين و مؤ منين به مطالعه دقيق اين كتاب بسيار مهم
اخلاقى توصيه مى نمائيم و عمل به دستورات اخلاقى آن را نصب
العين خود قرار داده و به سخنان خدا و پيامبر و اهل بيت
عليهم صلواة المصلمين عشق بورزيد و به آن عمل كنيد تا
سعادتمند دنيا و آخرت باشيد.
و آخر دعوانا ان الحمد لرله رب العالمين
والسلام على من اتبع الهدى السيد حسين موسوى راد لاهيجى
اسفند ماه 1379 در آستانه عيد سعيد غدير خم