آداب معاشرت در اسلام
(ترجمه شرح الاربعين النبوية)

محمد حسين الجلالى
مترجم : جواد بيات و محمد آذربايجانى

- ۲ -


9 - ابن السبيل : و او كسى است كه ، در غربت ، ارتباطش از اهل خود قطع شده باشد و در سفر خود، درمانده باشد.
10 - ملك يمين : غلامان و كنيزانى كه انسان با خريدن ؛ آنان را مالك مى شود.
شريعت اسلام ، اينگونه علاقه هاى انسان با خدا و جامعه را مشروحا تبيين فرموده است و تفصيل آن را دانشمندان اسلامى در كتابهاى فقهى بيان كرده اند. عقل و منطق سليم ، صله رحم را - از جهات مادى و معنوى - براى كسانى كه توان دارند، پسنديده و لازم مى شمارد.
و از آنچه كه اين وظيفه ، براى همه امكان پذير نيست ، لذا از كسانى كه قدرت انجم آن را دارند شروع مى كنيم مانند اشخاصى كه قرابت نسبى ايشان را به يكديگر ارتباط مى دهد. و از اين گونه ارتباط، به ارحام تعبير مى شود.
واتقوا الله الذى تساءلون به والارحام ان الله كان عليكم رقيبا.
(نساء / 1)
بترسيد از خدائى كه به نام او از يكديگر مسئلت و درخواست مى كنيد (خدا را در نظر آوريد) و درباره ارحام كوتاهى نكنيد كه خداوند مراقب اعمال شماست .
و در آيه ديگرى مى فرمايد:
و اولوا الارحام بعضهم اءولى ببعض فى كتاب الله .
(انفال / 75)
مراتب خويشاوندان در كتاب خدا، بعضى مقدم بر بعضى ديگر است .
پس براى آنان حقوقى است كه مراعات آن ، لازم است و اداى صله اءرحام نسبت به ايشان واجب است . بنابراين بر هر مسلمانى لازم است كه به دائى و خاله خود، بخاطر مادرش نيكى كند، و به عمو و عمه اش بخاطر پدر، مهر بورزد و همچنين به فرزندانشان ، به بزرگترها احترام و به كوچكترها محبت نمايد، و از مريضان آنان عيادت و به ضعيفانشان كمك نمايد.
مقصود از رحم كيست ؟
مراد از رحم عرفا، نزديكان انسان است كه خويشاوندى واحد، با نسب شناخته شده ، آنان را به همديگر ارتباط مى دهد چه قرابت نزديك باشد يا قرابت دور، همه مرد باشند يا زن .
و براى رحم غير از اين معنى ، معنى ديگرى نيز گفته شده است و طبيعى است كه مراتب رحم و خويشاوندى متفاوت است : بعضى از آنان مانند، پدر، فرزند و زن ، واجب النفقه مى باشند.
و بعضى مانند برادر، خواهر، عمه و خاله ، محرم نسبى هستند. و بعضى از جهت پدر و مادر، قرابت پيدا مى كنند اگر چه واسطه ها زياد باشند.
پس صله رحم به اختلاف مراتب قرب و بعد، رو به افزايش مى گذارد.
معناى صله رحم چيست ؟
صله رحم با مهر و محبت و احسان و رعايت حقوق نزديكان ، حاصل مى گردد و فى الجمله واجب است .
شهيد اول رحمة الله عليه فرموده :
واجب آن به اندازه اى است كه انسان از قطع رحم ، بيرون آيد. زيرا كه قطع رحم ، معصيت و گناه است ، بلكه از گناهان كبيره است ، و اضافه بر اين مقدار واجب ، مستحب است .
بنابراين ، صله رحم به اختلاف زمان ، مكان ، افراد، حالات و عادات مختلف ، فرق مى كند:
صله از فقير آن است كه انسان از حيث مادى به وضع اقتصادى او، و از حيث معنوى به زيارت وى برسد.
صله دوستان و همنشينان ، با هديه و ديدار آنان است ، زيرا سلام و ديدار از نزديك ؛ و نوشتن نامه (از محل دور) پائين ترين مراتب آن است .
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
صلوا اءرحامكم ولو بالسلام .
(اصول كافى / ج 3، 233)
با خويشاوندان خود صله رحم كنيد، اگر چه با يك سلام باشد.
و ابتداى صله رحم عبارت از نفع بردن در حال خوشى و آسايش ؛ و نهايت آن ، وجوب انفاق و احسان در گرفتارى مى باشد. بين اين دو، مراتب متفاوتى وجود دارد.
و صله رحم ، علاوه بر اينكه عمل پسنديده اى محسوب مى شود، موجب مهربانى و محبت و نزديكى افراد خانواده و جامعه به يكديگر خواهد بود.
به همين جهت است كه در احاديث شريفه وارد شده كه صله رحم عمر را طولانى و مرگ بد و بلاها را دفع مى كند.
خداوند متعال مى فرمايد:
فهل عسيتم ان توليتم اءن تفسدوا فى الارض و تقطعوا اءرحامكم اءولئك الذين لعنهم الله فاءصمهم و اءعمى اءبصارهم .
(محمد / 22)
آيا (شما منافقان ) اگر از فرمان خدا و اطاعت قرآن روى بگردانيد يا در زمين فساد و قطع رحم كنيد، باز هم اميد (نجات ) داريد؟! همان منافقان اند كه خدا آنها را لعن و نفرين كرده و گوش و چشمشان را كر و كور گردانيد تا به جهل و شقاوت بميرند.
بنابراين خداوند متعال قطع رحم را فساد در روى زمين مى داند، زيرا كه فاسد شدن خانواده ، موجب فساد جامعه است ، و فساد جامعه ، موجب فساد زندگى اجتماعى مى گردد. و هر خانواده اى كه به صله رحم اهميت بدهد، داراى بركت در وضع زندگى و مال خواهد بود و سعادت و اطمينان ، آنها را در آغوش مى كشد، برعكس آن ، هر خانواده اى كه صله رحم را قطع نمايد، به عاقبت ذلت بار و ننگين و تباهى مبتلا مى گردد.
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
ما من خطوة اءحب الى الله من خطوتين خطوة سيد بها صف فى سبيل الله و خطوة الى ذى رحم قاطع بصلها.
(بحار / ج 71، 89)
هيچ قدمى در راه خدا، بهتر از برداشتن دو قدم نيست : قدمى كه سدى از صف مجاهدان در راه خدا را تشكيل دهد، و قدمى كه به سوى قاطع رحم برداشته شود تا آن را وصل كرده و پيوند دهد.
2 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
ان المعروف يمنع مصارع السوء و ان الصدقة تطفى ء غضب الرب و صلة الرحم تزيد فى العمر و تنفى الفقر...
(بحار / ج 71، 88)
كار نيك از گرفتاريهاى بد جلوگيرى مى كند، و صدقه دادن غضب خدا را خاموش مى سازد، و صله رحم عمر را زياد و فقر را نابود مى نمايد...
3 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من مشى الى ذى قرابة بنفسه و ماله ليصل رحمه اءعطاه الله عزوجل اءجر ماءة شهيد و له بكل خطوة اءربعون اءلف حسنة .
(بحار / ج 71، 89)
هر كس با جان و مال خود بسوى خويشاوندى قدم بردارد تا با او صله رحم بجا آورد، خداوند عزوجل ، پاداش صد شهيد به او عطاء مى كند و براى هر قدمى كه برمى دارد، چهل هزار نيكى مى نويسد.
4 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
صلة الرحم تعمر الديار و تزيد فى الاءعمار و ان كان اءهلها غير اءخيار.
(بحار / ج 71، 94)
صله رحم خانه ها را آباد و عمرها را زياد مى كند، گرچه صاحبان آن از نيكان نباشند.
5 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ):
صلة الرحم تزيد فى العمر و صدقة السر تطفى ء غضب الرب و ان قطيعة الرحم واليمين الكاذبة لتذران الديار بلاقع من اءهلها.
(بحار / ج 71 / 88)
صله رحم عمرها را زياد مى كند، و صدقه پنهانى خشم پروردگار را خاموش مى سازد، و براستى قطع رحم و قسم دروغ ، خانه ها را از اهل آن خالى و ويران مى كند.
6 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ):
صل رحمك ولو بشربة من ماء و اءفضل ما يوصل به الرحم كف الاءذى عنها
(بحار / ج 71 / 104)
با خويشاوندانت صله رحم بجا آور، اگر چه با يك ليوان آب دادن باشد. و بهترين صله رحم ، اذيت نكردن به خويشان است .
7 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ):
اوصى الشاهد من امتى والغائب منهم و من فى اءصلاب الرجال و اءرحام النساء الى يوم القيامة ، اءن يصل الرحم و ان كانت منه على مسيرة سنة فان ذلك من الدين .
(بحار / ج 71 / 105 و 114)
به حاضرين و غائبين امتم و كسانى كه تا روز قيامت در صلب مردان و رحم زنان خواهند آمد، توصيه مى كنم كه با خويشان خود، صله رحم كنند، اگر چه به فاصله يك سال راه باشد، كه اين كار جزء دين است .
8 - امام سجاد (عليه السلام ):
يا بنى انظر خمسة فلا تصاحبهم ولا تحادثهم ولا ترافقهم فى طريق ... اياك و مصاحبة القاطع لرحمه فانى وجدته ملعونا فى كتاب الله عزوجل فى ثلاثة مواضع
(ميزان الحكمة ، ج 5 / 305، نوادر راوندى ، ج 1 / 45)
فرزندم ! با پنج نفر در سفر، همراهى ، رفاقت و دوستى نكن ...: بپرهيز از كسى كه از خويشان خود صله رحم را قطع نموده است ، زيرا كه من او را در سه مورد از كتاب خداى عزوجل ملعون يافتم - قرآن در سه مورد او را لعنت و نفرين كرده است - (براى توضيح بيشتر به ميزان الحكمه / ج 5 / 305 مراجعه شود.)
9 - امام باقر (عليه السلام ):
صلة الرحم تزكى الاءعمال ، و تدفع البلوى و تيسر الحساب و تنسى فى الاءجل
(بحار / ج 71 / 111 عن الكافى )
صله ارحام اعمال را پاك مى كند، و بلا را دفع مى نمايد و حساب قيامت را آسان مى سازد و اجل را فراموش مى گرداند - عمر را زياد مى كند -.
10 - امام باقر (عليه السلام ):
اذا قطعت الاءرحام جعلت الاموال فى اءيدى الاشرار
(بحار / ج 71 / 111 از كافى )
هنگامى كه قطع رحم شود، ثروتها و اموال در دست اشرار مى افتد.
11 - امام صادق (عليه السلام ):
الذنوب التى تعجل الفناء قطيعة الرحم
(بحار / ج 71 / 369)
از گناهانى كه باعث تعجيل در نابودى انسان مى شود، قطع رحم است .
12 - امام صادق (عليه السلام ):
ان صلة الرحم تزكى الاعمال و تنمى الاموال و تيسر الحساب و تدفع البلوى و تزيد فى العمر...
صله رحم اعمال را پاك مى كند و اموال را رشد مى دهد و حساب قيامت را آسان مى سازد و بلاها را رفع مى گرداند و عمر را زياد مى نمايد...
13 - امام صادق (عليه السلام ):
صلة الاءرحام تحسن الخلق و تسمح الكف و تطيب النفس و تزيد فى الرزق و تنسى فى الاءجل
(بحار / ج 71 / 114)
صله ارحام خلق انسان را نيكو و دست انسان را با سخاوت مى كند و نفس آدمى را پاك مى سازد و روزى انسان را زياد و اجل را به فراموشى مى سپارد.
14 - امام صادق (عليه السلام ):
ان صلة الرحم و البر ليهوتان الحساب و يعصمان من الذنوب ، فصلوا اءرحامكم و بروا باخوانكم ولو يحسن السلام و رد الجواب
(بحار / ج 71 / 131)
صله رحم و نيكى به ديگران ، حساب قيامت را آسان مى كند و انسان را از گناهان حفظ مى نمايد. با ارحام خود صله رحم بجا آوريد و به برادران (دينى ) خود نيكى كنيد گرچه با سلام دادن و جواب سلام باشد.
15 - امام صادق (عليه السلام ):
اتقوا الحالقة فانها تميب الرجال قيل : و ما الحالقة ؟ قال : قطيعة الرحم
(بحار / ج 71 / 133)
از حالقه بپرهيزيد كه مردان را مى ميراند (و مردانگى را در آنان به نابودى مى كشاند) سوال شد: حالقه چيست ؟ فرمود: قطع كردن صله رحم است .
16 - به امام صادق (عليه السلام ) گفته شد:
ان لى ابن عم اءصله فيقطعنى حتى لقد هممت لقطيعته اياى اءن اءقطعه ، قال (عليه السلام ): انك اذا وصلته و قطعك وصلكما الله جميعا و ان قطعته و قطعك قطعكما الله
(بحار / ج 71 / 128)
پسر عمويى دارم ، كه با او صله رحم مى كنم ، ولى او با من قطع رابطه مى نمايد. من نيز مى خواهم با او قطع رابطه كنم چون او قطع رابطه كرده است . حضرت فرمود: هرگاه تو با او صله رحم بجا آورى و او با تو قطع نمايد، خدا ميان شما ارتباط برقرار مى سازد، و اگر تو نيز قطع كنى خدا با هر دوى شما قطع رابطه مى كند، - رحمت خود را از شما قطع مى كند -.
17 - و نيز به آنحضرت گفته شد:
تكون لى القرابة على غير اءمرى اءلهم حق ؟ قال (عليه السلام ): نعم ، حق الرحم لا يقطعه شى ء و اذا كانوا على اءمرك كان لهم حقان ، حق الرحم و حق الاءسلام
(بحار / ج 71 / 131)
خويشانى دارم كه با من هم كيش و هم عقيده نيستند. (مسلمان نيستند). آيا به گردن من حقى دارند؟ فرمود: بلى ، چيزى نمى تواند حق رحم را از بين ببرد و اگر به دين تو بودند براى آنها دو حق بود؛ حق خويشاوندى و حق اسلام .
اهميت حق رحم در اسلام چنين است ، بهر نحوى كه رفتار كنى ، با تو نيز به همان شكل رفتار خواهد شد، و آنچه به خويشان خود احسان و نيكى نمائى ، آنان نيز در آينده نزديك و دور (دنيا و آخرت ) با تو چنان خواهند نمود.
رعايت حق يتيمان
خداوند متعال مى فرمايد:
و يساءلونك عن اليتامى قل اصلاح لهم خير و ان تخالطوهم فاخوانكم ... ان الله عزيز حكيم
(بقره / 220)
(اى پيامبر) درباره يتيمان از تو سئوال مى كنند (كه چگونه با آنها رفتار كنند) بگو كوشيدن براى اصلاح حال و مصلحت آنها بهتر است (تا آنها را بى سرپرست گذاريد) و اگر با آنها بياميزيد رواست كه برادران دينى شما هستند... و خداوند عزيز و حكيم است .
يتيم فقير، كسى است كه با مردن پدر، سرور و بهجت زندگى را، از دست داده است و ذليلانه و نااميدانه بين همسالان و دوستان خود، زندگى مى كند. زمانه نسبت به او سنگدل و بى رحم است و جز عده اى از نيكان ، كسى غمخوار ندارد كه آنها نيز جز بال شكسته اى را مالك نيستند، و گاهى چنين يتيمانى شكار منافقين و دجالهاى(3) زمان مى شوند؛ كه يكى او را بخدمت مى گيرد، و ديگرى او را فريب مى دهد، و گاهى يتيم غير از مادر كسى ديگر ندارد، و مادر نيز جز اشك ريختن و رنج كشيدن كارى از او ساخته نيست ، و هرگاه يتيم سراغ پدر را از او مى گيرد، در جواب مى گويد: كه پدرت به مسافرت رفته است ، مى گويد كى بر مى گردد؟ در اين لحظه مادر توان جواب ندارد.
براستى كه اين گونه زندگى ، از قساوت و سختى خاصى برخوردار است . صافى شاعر نجفى به اين حقيقت ، اشاره كرده ، چنين مى گويد:

اءودى الردى باءبيه قبل فطامه   فحسا المذلة فى حليب المرضع
فتراه يلعب فى الزقاق و طالما   من صحبه يمنى بضرب موجع
فيجيى ء يشكوضا ربيه لاءمه   فتجيب شكواه بجارى الادمع
فيقول اين ابى ؟ فتدعو غائب   فيقول غاب ؟ فماله لم يرجع
فتظل واجمة و لا تجيبه   الا بزفرة قلبها المتوجع


دنياى تبهكار، پدرش را قبل از جدائى از شير، از دستش گرفت . مذلت و خوارى را، همراه شير مادرش احساس نمود.
او را مى بينى كه در كوچه بازى مى كند.
ولى هميشه در انتظار كتك دردناك از دوستانش مى باشد.
از دست آزاردهندگان ، به مادرش شكايت مى برد.
مادر جواب شكايت او را، با اشك چشمانش پاسخ مى دهد.
سئوال مى كند پدرم كجاست ؟ مادر گويد كه غايب است .
گويد غايب است ؟ پس كجا رفته است چرا برنمى گردد.
مادر بيچاره خاموش مى گردد، و جوابش نمى دهد.
مگر با آه دلى كه قلبش را به درد مى آورد.
يتيم با بلوغ شرعى به حد تكليف مى رسد(4)
و علائم بلوغ سه چيز است :
و نيز در همين سوره در آيه 127 مى فرمايد:
يكى : روئيدن موى درشت بر عانه .
دوم : كامل شدن پانزده سال قمرى در پسر و نه سال قمرى در دختر.
سوم : محتلم شدن .
و امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
انقطاع يتم اليتيم الاحتلام .
(وسائل / ج 13، 430)
يتيمى پس از احتلام تمام مى شود.
و احتلام نشانه بلوغ ، رشد و كمال (جسمى و عقلى ) يتيم است . اگر محتلم شود ولى رشد (عقلى ) از او مشاهده نگردد، و سفيه يا ضعيف باشد، بايد وليش مال او را حفظ كند و مراعات حال يتيم ، ايمان راستين و انسانيت مى خواهد. و لذا قرآن كريم در بيست و دو آيه درباره او تاءكيد فرموده ، و خداوند متعال مى فرمايد:
فاءما اليتيم فلا تقهر.
(ضحى / 9)
هرگز به يتيم قهر و غضب نكن و آزار نرسان .
و در سوره انعام آيه 153 مى فرمايد:
ولا تقربوا مال اليتيم الا بالتى هى احسن حتى يبلغ اشده .
و هرگز به مال يتيم نزديك نشويد تا آنكه به حد رشد و كمال برسد.
و در سوره بقره آيه / 215 مى فرمايد:
قل ما انفقتم من خير فللوالدين والاقربين واليتامى والمساكين وابن السبيل و ما تفعلوا من خير فان الله به عليم .
اى پيامبر صلى الله عليه و آله ! بگو هر چه مى خواهيد از مال خود انفاق كنيد؛ براى پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان فقير و بيچارگان و واماندگان در راه ، و هر چه نيكى كنيد، خداوند به آن آگاه است .
و در سوره نساء آيه / 10 مى فرمايد:
ان الذين ياءكلون اموال اليتامى ظلما انما ياءكلون فى بطونهم نارا.
آنانكه اموال يتيمان را به ستمگرى مى خورند، در حقيقت آنها در شكم خود، آتش جهنم فرو مى برند، و به زودى به آتش فروزان دوزخ ، خواهند افتاد.
و نيز در همين سوره آيه / 127 مى فرمايد:
و ان تقوموا لليتامى بالقسط.
و درباره يتيمان عدالت را پيشه گيريد.
و اين تاءكيد فراوان به خاطر آن است كه معمولا يتيم پشتيبان و مدافع خود را از دست مى دهد و از آنجا كه رعايت حال يتيم (باعث ) اصلاح فرد و در نتيجه (باعث ) سعادت ملت مى گردد، لذا سستى در حق او، باعث فساد اخلاق و ضايع شدن حقوق وى مى گردد. و به خاطر همين است كه دين اسلام ، مردم را به رعايت حقوق و سرپرستى قبل از بلوغ وى ، وادار مى سازد، و رعايت حال يتيم را در مرتبه سوم بعد از عبادت خود مى شمارد. چنانكه در قرآن كريم مى فرمايد:
لا تعبدون الا الله و بالوالدين احسانا و ذى القربى و اليتامى .
(بقره / 83)
به جز خدا، كسى را پرستش نكنيد، و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان ، نيكى كنيد.
و پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) وعده داد كه : هر كس يتيم را كفالت و سرپرستى كند، در بهشت با من خواهد بود و براى نشان دادن اين معنا، دو انگشت سبابه و وُسطى را به هم چسبانيد. آن حضرت در اين فرمايش خود، به همه كسانى كه يتيمى را، سرپرستى نمايند وعده بهشت داده است ، و چه درجه عالى و بالايى است كه كسى در كنار پيامبر در بهشت قرار گيرد!
بنابراين ، يتيم يك امانتى است كه در پيش همه مسلمين به وديعت گذاشته مى شود، پس بر همه لازم است كه حال او را مراعات نموده و از وى سرپرستى نمايند و نسبت به رشد مال وى و مساعدت و همكارى با او، اهميت قائل شوند و در تاءسيس دارالايتام ها و رسيدگى صادقانه به حال يتيمان و همكارى در تهيه زندگى سعادتمندانه ، براى آنان ، تلاش ‍ نمايند، چنانكه انسان براى فرزندان و نزديكان خود، تلاش مى نمايد.
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من كفل يتيما كنت انا و هو فى الجنة كهاتين (و قرن بين اصبعيه السبابة والوسطى .)
(بحار / ج 72، 3)
هر كس يتيمى را سر پرستى كند، من و او مانند اين دو انگشت در بهشت خواهيم بود، (و در اين هنگام دو انگشت سبابه و وسطى را نزديك هم قرار داد.)
2 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من عال يتيما حتى يستغنى ، اءوجب الله له لذلك الجنة كما اءوجب الله الا كل مال اليتيم النار.
(فروع كافى / ج 7، 51 - بحار / ج 72، 4)
هر كس ، مخارج يتيمى را به عهده بگيرد تا بى نياز گردد، خداوند بهشت را به خاطر اين عمل وى ، برايش واجب مى گرداند، چنانكه براى خورنده مال يتيم ، آتش را واجب ساخته است .
3 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من مسح على راءس يتيم ترحما له ، اءعطاه الله بكل شعرة نورا يوم القيامة .
(بحار / ج 72، 5)
هر كس دست ترحم بر سر يتيمى بكشد، خداوند براى هر مويى در روز قيامت ، نورى به او عطا مى كند.
4 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اءربع من كن فيه بنى الله له بيتا فى الجنة : من آوى اليتيم ، و رحم الضعيف ، و شفق على والديه ، و رفق بمملوكه .
(بحار / ج 72، 4)
چهار گروهند كه هر كس از آنان باشد، خداوند در بهشت خانه اى را براى او بنا مى كند: كسى كه يتيمى را پناه دهد و به ضعيف رحم نمايد و به پدر و مادرش مهربانى و شفقت كند و با برده خود مدارا نمايد.
5 - على (عليه السلام ) فرمود:
اءحسنوا فى عقب غيركم يحسنوا فى عقبكم .
(بحار / ج 72، 13)
در پشت سر ديگران (به كودكان يتيم آنها) نيكى كنيد تا بعد از شما (به كودكان يتيمان ) نيكى كنند.
6 - على (عليه السلام ) فرمود:
الله الله فى الايتام فلا تغبوا اءفواههم و لا تضيعوا بحضرتكم .
(بحار / ج 72، 14)
خدا را خدا را! درباره ترحم بر يتيمان فراموش نكنيد، آنان را بى غذا نگذاريد و در پيش خود تحقيرشان نسازيد.
7 - على (عليه السلام ) فرمود:
ان آكل مال اليتيم سيدركه و بال ذلك فى عقبه و يلحقه و بال ذلك فى الاخرة .
(بحار / ج 72، 13)
خورنده مال يتيم ، وزر و وبال آن را به زودى بعد از خودش (نسبت به فرزندان خود) خواهد ديد، و به دنبال آن وبال روز قيامت را نيز، خواهد داشت .
8 - امام باقر (عليه السلام ) فرمود:
اربع من كن فيه من المومنين اءسكنه الله فى اءعلى عليين ، فى غرف فوق الغرف فى محل الشرف كل الشرف : من آوى اليتيم و نظر له و كان له اءبا، و من رحم الضعيف و اعانه و كفاه ، و من اءنفق على والديه و رفق بهما و برهما و لم يحزنهما، و لم يجحف مملوكه و اعانه على ما يكلفه .
(خصال / ج 1، 25)
چهار صفت است كه در هر كس از مومنين باشد، خداوند او را در اعلى عليين ، ساكن مى گرداند، در غرفه هايى كه يكى فوق ديگرى است در جايگاهى كه بالاترين شرف را داراست :
1 - كسى كه يتيمى را پناه دهد و از وى مواظبت نمايد و براى او (مانند) پدر باشد.
2 - كسى كه به ضعيفى رحم كند و او را يارى دهد.
3 - كسى كه به پدر و مادرش انفاق كند و با آنان مدارا كند و در حق آنها احسان و نيكى نمايد و ايشان را محزون نسازد.
4 - كسى كه در حق برده خود، اجحاف و ظلم نكند و او را در كارهاى محوله ، يارى نمايد.
و طبيعى است كه بايد در حق يتيم به شايستگى توجه گردد و نسبت به امور مادى و معنوى او، به روشهاى گوناگون ، رسيدگى شود و به آنچه صلاح و مصلحت اوست ، از نظر فكرى ارشاد و راهنمائى گردد و در رساندن او به سعادت مادى انفاق شود، بدون اينكه هيچگونه چشم طمع ، يا خيانتى در مال او داشته باشد.
پس انسان بايد درباره يتيم از خدا بترسد و غفلت ، كوچكى سن و نداشتن قدرت او را غنيمت نشمارد و اموال او را از طريق ظلم و تعدى پايمان نكند؛ بلكه به جاى آن ، در حفظ و زياد نمودن مال او قدم بردارد، تا اينكه يتيم به رشد و كمال عقلى برسد.
خداوند متعال مى فرمايد:
ان الذين ياءكلون اموال اليتامى ظلما انما ياءكلون فى بطونهم نارا و سيصلون سعيرا.
(نساء / 10)
آنانكه اموال يتيمان را به ستمگرى مى خورند، در حقيقت آنها در شكم خود، آتش جهنم فرو مى برند و بزودى در آتش ‍ فروزان جهنم خواهند افتاد.
وساءل الصادق (عليه السلام ) فى تفسير هذه الاية عن رجل اءكل مال اليتيم هل له توبة ؟ قال (عليه السلام ): يرد به الى اهله .
(بحار / ج 72، 8)
و از امام صادق (عليه السلام ) در تفسير اين آيه شريفه سوال شد، درباره مردى كه مال يتيم را خورده ، آيا توبه اش قبول مى شود؟
حضرت فرمود: بايد آن را به صاحبش برگرداند.
اين آيه كريمه اشاره دارد به اينكه تصرف نابجا در مال يتيمان عواقب شومى را بوجود مى آورد، از قبيل عقده روحى در يتيم كه آثار آن بعدها ظاهر مى گردد؛ زيرا او چه در حال كودكى و چه در حال بزرگى ظلم و ستم را درك خواهد كرد، و آنچه كه ظالم بخاطر تصرف نابجا در مال و حق يتيمان ناراحتى خواهد كشيد، بيشتر از آن است كه از راه ظلم و سم بدست آورده است .
البته اين نسبت به عواقب دنيوى تصرف در مال يتيمان است و اما عذاب آخرت ، مسلما شديدتر از اين خواهد بود، چنانكه در قرآن كريم مى فرمايد:
ولا تحسن الله غافلا عما يعمل الظالمون .
(ابراهيم / 42)
البته مپندار كه پروردگار تو از آنچه ستمگران انجام مى دهند غافل است .
و آنچه كه قبلا از على (عليه السلام ) گذشت نيز به اين جهت اشاره دارد چنانكه فرمود:
ان آكل مال اليتيم سيدركه وبال ذلك فى عقبه .
(بحار / ج 72، 269)
خورنده مال يتيم وزر و وبال آن را بزودى پس از خودش (نسبت به فرزندان خود) خواهد ديد.
پس اى كسى كه وصى براى يتيمان شدى ! اگر در حق يتيمان كوتاهى يا سستى نمودى از خدا بترس و قبل از رسيدن اجل آن را جبران كن ، اگر داراى اولاد هستى و يتيمى را نگهدارى مى كنى مواظب باش و به فرزندان خود نيز هشدار ده كه با او رفتار بد نكنند يا او را با كلمه اى آزرده خاطر نسازند، بر او منت مگذار چنانچه دوست ندارى كسى بر تو منت گذارد، زيرا كه تاريخ تكرار مى شود و هر كس به آنچه جزا مى دهد جزا داده خواهد شد. به ديگران احسان كن تا ديگران نيز در حق فرزندان تو احسان نمايند، تا با قلبى طاهر و عملى پاكيزه به سوى پروردگارت بشتابى و خداوند تو را مورد رحمت خود قرار دهد.
خداوند متعال مى فرمايد:
وليخش الذين لو تركوا من خلفهم ذرية ضعافا خافوا عليهم فليتقوا الله وليقولوا فولا سديدا.
(نساء / 9)
آنها كه اگر فرزندان ناتوانى از خود به يادگار بگذارند، از آينده آنان مى ترسند؛ بايد (از ستم درباره يتيمان مردم ) بترسند پس ، از (مخالفت ) خدا بپرهيزند و با يتيمان (مردم ) با نرمى و محبت سخن بگويند.
حكم ربا و رباخوارى در اسلام
خداوند متعال مى فرمايد:
يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ذروا مابقى من الربا ان كنتم مومنين و ان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله و ان تبتم فلكم روس اموالكم لا تظلمون ولا تظلمون .
(بقره / 278)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا بترسيد و آنچه از (مطالبات ) ربا باقى مانده ، رها كنيد، اگر ايمان داريد. و اگر (چنين ) نمى كنيد بدانيد به جنگ با خدا و رسول او روبرو خواهيد بود. و اگر توبه كنيد سرمايه هاى شما از آن شماست (اصل سرمايه بدون سود) نه ستم مى كنيد و نه بر شما ستم مى شود.
دين اسلام ، به شدت تمام ، با ربا مبارزه كرده است كه مانند آن ، در ساير محرمات دينى ، مشاهده نشده است . زيرا كه خدا آنرا جنگ با خود و پيامبرش ، اعلام داشته است و اين بخاطر آن است كه ، در ربا شقاوت دنيوى و اخروى نسبت به فرد و جامعه ، وجود دارد، كه اموال فراوانى در دست طبقه بى وجدان و فاقد انسانيت ، متراكم مى شود چون غالبا طرف معامله در ربا، زيان مى برد، زيرا كه ربا هر مقدار هم كه كم باشد به مرور زمان چند برابر مى گردد و اسلام كارى را كه زير بناى آن به ضرر گروه ديگرى پايه ريزى شود، آن را تحريم كرده است ماند ربا و نزول خوارى ، رشوه ، دزدى ، و برعكس آن جمع آورى ثروت را از هر راه مشروعى كه باشد جايز مى شمارد. بشرط اينكه منجر به تراكم ثروت غير مشروع نگردد و از پيدايش ثروت در نزد انسانهاى با وجدان و با ايمان ، هيچگونه ممانعتى به عمل نمى آورد، زيرا كه در اموال آنها براى سائل و محروم حقى قرار داده است مانند، صدقه ، زكات ، خمس و امثال اينها. و آنها را به پرداخت حقوق شرعى اموالشان از سهم زكاة و خمس ، به مستحقش ملزم ساخته است و راههاى مشروع جمع آورى ثروت كه اسلام به آن ، صحه گذاشته و آن را امضاء كرده است ، بسيار است كه اهم آن تجارت و كسب حلال است و آن بر سه هدف زير استوار مى باشد:
1 - سالم ماندن اصل سرمايه .
2 - بدست آوردن سود و منفعت .
3 - خصم(5) از سود خالص به نسبت بيست درصد (20/.) در صورتى كه ساير شرايط نيز موجود باشد.
و راههاى مشروع خريد و فروش (در اسلام ) زياد است كه براى هر كدام در فقه ، نام خاصى وجود دارد. و معامله از جهت كالا بر چهار قسم است :
1 - بيع مقايضه : فروش كالا به كالا.
2 - بيع صرف : فروش نقد به نقد.
3 - بيع سلم : فروش نقد به كالا.
4 - بيع مطلق : فروش كالا به نقد - كه در بين مردم بيشتر، اين نوع بيع متداول و رايج است .
معامله از جهت پول و نقد نيز به چهار دسته تقسيم مى گردد:
1 - معامله مرابحه : معامله اى كه به قيمت اوليه آن سود اضافه شود.
2 - معامله توليت : معامله اى كه به قيمت اوليه كالا و بدون سود باشد.
3 - معامله وضيعه : معامله اى كه به كمتر از قيمت اوليه كالا باشد.
4 - معامله مساومه : معامله به قيمت روز بدون توجه به قيمت اوليه كالا.
و معامله مرابحه از جهت سود به سه دسته تقسيم مى گردد:
1 - آنچه كه قيمت نسبت به اجزاء آن تقسيم مى شود، ولى سود تقسيم نمى شود مانند خياطى و نظاير آن .
2 - آنچه كه سود نسبت به اجزاء آن تقسيم مى شود ولى قيمت ، تقسيم نمى شود مانند باربرى و كرايه كشى .
3 - آنچه كه قيمت و سود نسبت به آن تقسيم نمى شود مانند سمسارى و امانت فروشى .
اين اشاره اى گذرا به معامله و اقسام آن بود. در معامله دايما پول و نقدى در مقابل كالا و جنس وجود دارد و معمولا در طرف نقد زياده اى كه بر كل قيمت تقسيم مى گردد مشاهده مى شود. بر خلاف ربا كه در مقابل مال ربا، چيزى قرار نمى گيرد و تقسيم بر آن نمى شود مثلا كسى كه جنس يك تومانى را به دو تومان بفروشد، همانا قيمت را دو تومان قرار داده است كه هر جزئى از اين جنس ، به تنهايى در مقابل جزئى از دو تومان قرار مى گيرد. ولى هرگاه يك تومان را به دو تومان فروخت در اين صورت يك تومان را بدون عوض و زياده پرداخت كرده است . و مهلت دادن ، عوض ، حساب نمى شود زيرا كه مهلت نه مال است و نه كارى كه مال در قبال آن قرار گيرد؛ در نتيجه يكى از دو تومان از بين مى رود و بخاطر همين است كه براى بدست آوردن مال ، ربا، راه غير شرعى محسوب مى شود. چنانكه دزدى و خيانت چنين است .
خداوند متعال مى فرمايد:
الذين ياءكلون الربا لا يقومون الا كما يقوم الذى يتخبطه الشيطان من المس .
(بقره / 275)
كسانى كه ربا مى خورند برنمى خيزند مگر مانند كسى كه در اثر تماس شيطان ديوانه شده و نمى تواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مى خورد گاهى بپا مى خيزد.