رساله اجوبه

حضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنه ای (مدظله العالی)

- ۳۹ -


احكام بانكها

جايزه‏هاى بانكى

س 1945: مبلغى را در بانك ملى پس‏انداز كردم و بعد از مدتى مبلغى را به عنوان جايزه به من دادند، گرفتن آن چه حكمى دارد؟

گرفتن جايزه و تصرف در آن اشكال ندارد.

 

س 1946: جوايزى به سپرده‏هاى قرض‏الحسنه تعلق مى‏گيرد، گرفتن آنها چه حكمى دارد؟ و بر فرض جواز آيا خمس به آنها تعلق مى‏گيرد؟

پس‏اندازهاى قرض‏الحسنه و جايزه‏هاى آن اشكال ندارد و درجايزه، خمس واجب نيست.

 

س 1947: در صورتى كه صاحبان حسابهاى پس‏انداز به علت عدم اطلاع يا دلايل ديگر براى دريافت جايزه هاى خود به بانك مراجعه نكنند، آيا جايز است بانك در آنها تصرف كند و يا آنها را بين كارمندان بانك توزيع نمايد؟

بانك و كاركنان آن حق ندارند جايزه هايى را كه مخصوص برندگان هستند، بدون اذن آنان به تملّك خود درآورند.


كاركردن در بانك‏

س 1948: اينجانب از كارمندان بانك هستم و در شعبه خارج از كشور كار مى كنم، دولت آن كشور ما را مؤظف به پيروى از قوانين بانكى كه شامل معاملات ربوى و غير ربوى مى‏شود، نموده است. آيا قبول اين مسئوليت و كار در آن نظام بانكى جايز است؟ همچنين حقوقى كه از درآمد شعبه بانكى مذكور دريافت مى‏كنم چه حكمى دارد؟

اصل انجام اين وظيفه اشكال ندارد ولى اشتغال به عمليات بانكى كه مربوط به معاملات ربوى است جايز نيست و انسان در برابر انجام آن مستحق گرفتن اجرت و حقوق نيست و امّا دريافت حقوق از درآمد شعبه بانكى در صورتى كه شخص علم به وجود مال حرام در آنچه كه دريافت مى‏شود نداشته باشد، اشكال ندارد.

 

س 1949: آيا گرفتن حقوق در برابر كار كردن در قسمت اعتبارات، حسابرسى و مديريت بانك، جايز است؟

كاركردن در بخشهاى بانكى مذكور و گرفتن حقوق در برابر آن اگر به نحوى با معاملاتى كه شرعا حرام هستند مرتبط نباشد، اشكال ندارد.


احكام چك و سفته

س 1950: معامله چك و سفته مدت‏دار به صورت نقد به قيمتى كمتر از مبلغ آن كه امروزه رايج است، چه حكمى دارد؟

فروش مبلغ چك مدت‏دار يا سفته بطور نقدى به قيمت كمتر توسط شخص طلبكار به بدهكار اشكال ندارد، ولى فروش آن به شخص ثالث به قيمت كمتر صحيح نيست.

 

س 1951: آيا چك به منزله پول نقد است بطورى كه اگر بدهكار آن را به طلبكار بدهد برئ‏الذّمه مى‏شود؟

چك به منزله پول نقد نيست و تحقق اداء دين يا ثمن با دادن آن به طلبكار يا فروشنده متوقف بر اين است كه عرفا قبض چك، قبض مبلغ آن محسوب شود و اين با تفاوت موارد و اشخاص تفاوت پيدا مى‏كند.


س 1912: در صورتى كه بانكها براى دادن وام شرط كنند كه وام گيرنده، مبلغى اضافى بپردازد، آيا مكلّف براى گرفتن چنين وامى بايد از حاكم شرع يا وكيل او اذن بگيرد؟ آيا گرفتن اين وام در صورت عدم ضرورت و نياز، جايز است؟

اصل وام گرفتن مشروط به اذن حاكم شرع نيست حتّى اگر از بانك دولتى باشد و از نظر حكم وضعى صحيح است هر چند ربوى باشد، ولى در صورت ربوى بودن، گرفتن آن از نظر تكليفى حرام است چه از مسلمان گرفته شود يا از غير مسلمان و چه از دولت اسلامى بگيرد يا از دولت غير اسلامى، مگر آنكه به حدّى مضطر باشد كه ارتكاب حرام را مجاز كند و گرفتن وام حرام هم با اذن حاكم شرع حلال نمى‏شود، بلكه اذن او در اين رابطه موردى ندارد ولى شخص مى‏تواند براى اينكه مرتكب حرام نشود پرداخت مبلغ اضافى را قصد نكند، هر چند بداند كه آن را از او خواهند گرفت و جواز گرفتن وام در صورتى كه ربوى نباشد اختصاص به حالت ضرورت و نياز ندارد.

 

س 1913: بانك مسكن جمهورى اسلامى وامهايى را براى خريد يا ساخت ويا تعمير خانه به مردم مى‏دهد و بعد از پايان خريد يا ساخت يا تعمير خانه ، وام را به صورت اقساط پس مى‏گيرد، ولى مجموع قسطهاى دريافتى بيشتر از مبلغى است كه به وام گيرنده داده شده است، آيا اين مبلغ اضافى وجه شرعى دارد يا خير؟

پول‏هائى كه بانك مسكن به منظور خريد يا ساخت خانه، مى‏دهد، عنوان قرض ندارد بلكه آن را طبق يكى از عقود صحيح شرعى مانند شركت يا جعاله يا اجاره و امثال آن پرداخت مى‏كنند كه اگر شرايط شرعى آن عقود را رعايت نمايند، اشكالى در صحت آن نيست.

 

س 1914: بانكها به سپرده هاى مردم بين سه تا بيست درصد سود مى دهند، آيا با توجه به سطح تورم، صحيح است اين مبلغ اضافى را به عنوان عوض كاهش قدرت خريد سپرده‏هاى مردم در روز دريافت آن نسبت به روز سپرده‏گذارى محاسبه كرده تا بدينوسيله از عنوان ربا خارج شود؟

اگر آن مبلغ اضافى و سودى كه بانك مى‏دهد از درآمد حاصل از بكارگيرى سپرده به وكالت از سپرده‏گذار در ضمن يكى از عقود شرعى صحيح باشد، ربا نيست بلكه سود معامله شرعى است و اشكال ندارد.

 

س 1915: كاركردن در بانكهاى ربوى براى كسى كه به علت نبودن كار ديگر جهت امرار معاش، مجبور است در آنجا كار كند، چه حكمى دارد؟

اگر كار در بانك به معاملات ربوى مرتبط باشد و به نحوى در تحقق آن موثر باشد، جايز نيست در آنجا كار كند و مجرّد پيدا نكردن كار حلال ديگرى براى امرار معاش خود، مجوز اشتغال به كار حرام نيست.

 

س 1916: بانك مسكن براى ما خانه‏اى خريده است به اين شرط كه پول آن را بطور
ماهيانه بپردازيم . آيا اين معامله شرعا صحيح است و ما مالك آن خانه مى‏شويم؟

اگر بانك آن خانه را براى خودش خريده و سپس به صورت اقساط به شما فروخته باشد، اشكال ندارد.

 

س 1917: بانكها براى ساختمان‏سازى به عنوان مشاركت يا عنوان ديگرى از عناوين عقود معاملاتى وامهايى را مى‏دهند و مبلغى در حدود پنج تا هشت درصد اضافى مى‏گيرند، اين وام و سود آن چه حكمى دارد؟

گرفتن وام از بانك به عنوان شركت يا يكى از معاملات شرعىِ صحيح، قرض دادن يا قرض گرفتن نيست و سودهايى كه از طريق اين قبيل معاملات شرعى نصيب بانك مى‏شود ربا محسوب نمى‏شود. درنتيجه گرفتن پول از بانك تحت يكى از عناوين براى خريد يا ساخت خانه و همچنين تصرف در آن اشكال ندارد و بر فرض كه به عنوان قرض و با شرط گرفتن مبلغى اضافى باشد، هر چند قرض ربوى از نظر تكليفى حرام است، ولى اصل قرض از نظر حكم وضعى براى وام گيرنده صحيح است و تصرف او در آن اشكال ندارد.

 

س 1918: آيا گرفتن سود پولى كه در بانكهاى دولتهاى غير اسلامى گذاشته مى‏شود جايز است؟ و آيا اگر آن را بگيرد تصرف در آن اعم از اينكه صاحب بانك اهل كتاب باشد يا مشرك و هنگام سپردن پول، شرط دريافت سود كرده باشد يا خير، جايز است؟

در فرض مرقوم سود گرفتن جايز است حتّى اگر شرط دريافت سود كرده باشد.

 

س 1919: در فرض فوق اگر بعضى از صاحبان سرمايه بانك مسلمان باشند، آيا در اين صورت گرفتن سود از اين بانكها جايز است؟

گرفتن سود نسبت به سهام غير مسلمانان اشكال ندارد ولى نسبت به سهم مسلمان، در صورتى كه سپردن پول به بانك همراه با شرط سود و ربا و يا به قصد دستيابى به آن باشد، گرفتن سود جايز نيست.

 

س 1920: گرفتن سود پولهايى كه به بانكهاى كشورهاى اسلامى سپرده شده چه حكمى دارد؟

در صورتى كه سپرده‏گذارى به صورت قرض و به قصد گرفتن سود و يا مبتنى بر آن و يا به قصد دستيابى به سود باشد، گرفتن آن جايز نيست.

 

س 1921: اگر بانك براى وامى كه مى‏دهد ربا بگيرد، آيا در صورتى كه مكلّف بخواهد از بانك وام بگيرد، صحيح است براى فرار از ربا به اين صورت عمل كند كه يك اسكناس هزار تومانى نقد را به مبلغ هزار و دويست تومان نسيه بخرد به اين شرط كه هر ماه صد تومان آن را بپردازد و براى آن دوازده فقره سفته صدتومانى به بانك بدهد و يا اينكه از بانك دوازده سفته مدت‏دار را كه مجموع مبلغ آنها هزار و دويست تومان است به مبلغ هزار تومان به صورت نقدى بخرد به اين شرط كه مبلغ آن سفته‏ها در مدّت دوازده ماه پرداخت شود؟

اين قبيل معاملات كه صورى و به قصد فرار از رباى قرضى هستند، شرعا حرام وباطل مى‏باشند.

 

س 1922: آيا معاملات بانكهاى جمهورى اسلامى ايران محكوم به صحت هستند؟ خريد مسكن و غيره با پولى كه از بانكها گرفته مى‏شود چه حكمى دارد؟ غسل كردن و نماز خواندن در خانه‏اى كه با اين قبيل پولها خريدارى شده چه حكمى دارد؟ و آيا گرفتن سود در برابر سپرده‏هايى كه مردم دربانك مى‏گذارند، حلال است؟

بطور كلى معاملات بانكى كه بانكها بر اساس قوانين مصوب مجلس شوراى اسلامى و مورد تأييد شوراى محترم نگهبان انجام مى دهند،اشكال ندارد و محكوم به صحت است و سود حاصل از بكارگيرى سرمايه بر اساس يكى از عقود صحيحِ اسلامى، شرعا حلال است، لذا در صورتى كه گرفتن پول از بانك براى خريد مسكن و مانند آن تحت عنوان يكى از آن عقود باشد، بدون اشكال است ولى اگر به صورت قرض ربوى باشد، هر چند گرفتن آن از نظر حكم تكليفى حرام است ،ولى اصل قرض از نظر حكم وضعى صحيح است و آن مال، ملك قرض گيرنده مى‏شود وجايز است در آن و در هر چيزى كه با آن مى‏خرد تصرف نمايد.

 

س 1923: آيا بهره‏اى كه بانكهاى جمهورى اسلامى از مردم در برابر وامهايى كه به آنان براى امورى مانند خريد مسكن و دامدارى و كشاورزى و غيره مى‏دهند، مطالبه مى‏كنند، حلال است؟

اگر اين مطلب صحيح باشد كه آنچه كه بانكها براى ساخت يا خريد مسكن و امور ديگر به مردم مى‏دهند به عنوان قرض است، شكى نيست كه گرفتن بهره در برابر آن شرعا حرام است و بانك حق مطالبه آن را ندارد، ولى ظاهر اين است كه بانكها آن را به عنوان قرض نمى‏دهند بلكه عمليّات بانكى از باب معامله تحت عنوان يكى از عقود معاملى حلال مثل مضاربه يا شركت يا جعاله يا اجاره و مانند آن است. بطور مثال بانك با پرداخت قسمتى از هزينه ساخت خانه در ملك آن شريك مى‏شود و سپس سهم خود را با اقساط مثلا بيست ماهه به شريك خود مى‏فروشد و يا آن را براى مدت معيّنى و به مبلغ خاصى به او اجاره مى‏دهد در نتيجه اين كار و سودى كه بانك از اين قبيل معاملات بدست مى‏آورد، اشكال ندارد و اين نوع معاملات ارتباطى با قرض و بهره آن ندارند.

 

س 1924: بعد از آنكه بانك مبلغى را براى مشاركت در پروژه‏اى به من وام داد، نصف آن را به دوستم داده و با او شرط كردم كه همه بهره بانكى آن وام را بپردازد، آيا در اين رابطه چيزى بر من واجب است؟

اگر بانك اين مبلغ را براى سهيم شدن و مشاركت با وام گيرنده در طرح خاصى كه معيّن كرده‏است، داده باشد، كسى كه وام را دريافت مى‏كند حق ندارد آن را براى كار ديگرى مصرف نمايد چه رسد به اينكه آن را به كسى قرض بدهد. بلكه آن پول نزد او امانت است و بايد آن را در موردى كه مشخص شده مصرف نمايد و يا عين آن را به بانك برگرداند.

 

س 1925: شخصى با اسناد جعلى مبلغى را از بانك به عنوان مضاربه دريافت كرده به اين شرط كه بعد از مدتى اصل پول وبهره آن را به بانك بپردازد، آيا در صورت عدم اطلاع بانك از جعلى بودن اسناد، اين مبلغ قرض محسوب مى‏شود و بهره‏اى هم كه وام گيرنده به بانك مى‏دهد در حكم رباست؟ و در صورتى كه بانك با علم به جعلى بودن اسناد، آن مبلغ را به او بپردازد، چه حكمى دارد؟

اگر انجام عقد مضاربه توسط بانك مشروط به صحت اسنادى باشد كه عقد بر اساس آنها منعقد شده، عقد مذكور با فرض جعلى بودن اسناد، باطل است، و در نتيجه مبلغ دريافت شده از بانك قرض نيست همان طور كه مضاربه هم نيست بلكه از جهت ضمان، حكم مقبوض به عقد فاسد را دارد و همه سود تجارت با آن متعلّق به بانك است. اين حكم در صورتى است كه بانك جهل به وضعيت داشته باشد. ولى اگر بانك از جعلى بودن اسناد آگاه باشد، پولى كه گرفته شده در حكم غصب است.

 

س 1926: آيا سپرده‏گذارى در بانك به قصد بكارگيرى آن در يكى از معاملات حلال و بدون تعيين دقيق سهم سپرده‏گذار از سود، به اين شرط كه بانك هر شش ماه سهم او را از سود بپردازد، جايز است؟

اگر سپرده گذارى در بانك به اين صورت باشد كه سپرده گذار همه اختيارات را به بانك داده باشد حتّى انتخاب نوع فعاليت و تعيين سهم سپرده‏گذار از سود هم به عنوان وكالت در اختيار بانك باشد، اين سپرده گذارى و سود حاصل از بكارگيرى پول در معامله حلال شرعى، اشكال ندارد و جهل صاحب مال به سهم خود در زمان سپرده گذارى ضررى به صحت آن نمى‏زند.

 

س 1927: آيا گذاشتن پول در حسابهاى سرمايه‏گذارى دراز مدت در بانكهاى دولتهاى غير اسلامى كه دشمن مسلمانان هستند و يا با دشمنان مسلمين هم پيمان مى‏باشند، جايز است؟

سپرده‏گذارى در بانكهاى دولتهاى غير اسلامى فى نفسه اشكال ندارد به شرطى كه موجب افزايش قدرت اقتصادى و سياسى آنان كه از آن بر ضد اسلام و مسلمين استفاده مى‏كنند نشود و در غير اين صورت جايز نيست.

 

س 1928: با توجه به اينكه بعضى از بانكهاى موجود در كشورهاى اسلامى مربوط به دولتهاى ظالم هستند و بعضى هم وابسته به دولتهاى كافر و بعضى هم متعلّق به مؤسسات خصوصى مسلمانان يا غير آنان هستند، انجام هر نوع معامله‏اى با اين بانكها چه حكمى دارد؟

انجام معاملاتى كه از نظر شرعى حلال هستند با اين بانكها اشكال ندارد ولى معاملات ربوى و گرفتن بهره قرض نسبت به بانك‏ها ومؤسسات اسلامى جايز نيست مگر آنكه سرمايه بانك متعلّق به غير مسلمانان باشد.

 

س 1929: بانكهاى اسلامى بر اساس مقررات به سرمايه‏هايى كه توسط صاحبان آنها در بانك گذاشته شده و بانك آنها را در زمينه‏هاى مختلف اقتصادى كه داراى سود حلال شرعى هستند بكار مى‏اندازد، سود مى‏دهند، آيا جايز است به همين صورت عمل كرده و پولى را به افراد مورد اعتماد در بازار بدهيم تا همانند بانكها آن را در زمينه‏هاى مختلف اقتصادى بكار بيندازند؟

اگر پرداخت پول به طرف مقابل به عنوان قرض باشد و شرط كند كه هر ماه يا هر سال درصدى سود بگيرد، چنين معامله‏اى از نظر تكليفى حرام است هر چند اصل قرض از نظر حكم وضعى صحيح است و سودى كه در برابر قرض دريافت مى‏شود همان رباست كه شرعا حرام مى‏باشد، ولى اگر پول را به طرف مقابل بدهد تا آن را در كارى كه شرعا حلال است بكار بگيرد، به اين شرط كه سهم معيّنى از سود حاصل از بكارگيرى آن در ضمن يكى از عقود شرعى به صاحب پول داده شود، چنين معامله‏اى صحيح و سود حاصل از آن هم حلال است و در اين جهت فرقى بين بانك و اشخاص حقيقى و حقوقى وجود ندارد.

 

س 1930: اگر نظام بانكى ربوى باشد، قرض دادن به بانك از طريق سرمايه‏گذارى و يا قرض گرفتن از آن چه حكمى دارد؟

سپرده‏گذارى در بانك به عنوان قرض الحسنه و يا قرض گرفتن از آن به صورت قرض‏الحسنه اشكال ندارد ولى قرض ربوى بطور مطلق از نظر حكم تكليفى، حرام است هر چند اصل قرض از نظر حكم وضعى صحيح مى‏باشد.

 

س 1931: مبلغى پول از بانك به عنوان مضاربه گرفتم ، آيا جايز است از مال مضاربه براى خريد خانه استفاده كنم؟

سرمايه مضاربه امانتى از طرف مالك آن در دست عامل است و او حق ندارد تصرّفى در آن كند مگر براى تجارت با آن به همان صورتى كه توافق كرده‏اند، در نتيجه اگر آن را بطور يكجانبه در كار ديگرى مصرف نمايد، در حكم غصب است.

 

س 1932: كسى كه سرمايه‏اى را از بانك براى تجارت گرفته است، به اين شرط كه بانك در سود با او شريك باشد، اگر اين فرد در كار خود زيان كند، آيا بانك هم با او در خسارت شريك است؟

خسارت در مضاربه بر سرمايه و مالك آن وارد مى‏شود و از محل سود جبران مى‏گردد ولى اشكال ندارد كه شرط كنند كه عامل، ضامن تمام يا قسمتى از آن باشد.

 

س 1933: شخصى حساب پس اندازى دريكى از بانكها افتتاح كرد و بعداز گذشت مدتى از افتتاح حساب ، مقدارى سود به او تعلّق گرفت ، گرفتن اين سود چه حكمى دارد؟

در صورتى كه اموال خود را به عنوان قرض و به شرط سود يا مبتنى بر آن و يا به قصد دستيابى به آن در حساب پس‏انداز گذاشته باشد، گرفتن آن جايز نيست، زيرا اين سود همان رباست كه از نظر شرعى حرام است و در غير اين صورت گرفتن آن اشكال ندارد.

 

س 1934: در يكى از بانكها حسابى وجود دارد به اين صورت كه اگر شخصى هر ماه مبلغ خاصى را به مدت پنج سال در بانك بگذارد و در آن مدت چيزى از آن برداشت نكند، بانك هم بعد از پايان آن مدت هر ماه مبلغ خاصى را به آن حساب واريز كرده و تا صاحب حساب زنده است به او مى‏دهد، اين معامله چه حكمى دارد؟

اين معامله وجه شرعى ندارد، بلكه ربوى است.

 

س 1935: سپرده‏هاى دراز مدت كه درصدى سود به آنها تعلق مى گيرد چه حكمى دارند؟

سپرده‏گذارى نزد بانكها به قصد بكارگيرى آن در يكى از معاملات حلال و همچنين سود حاصل از آن اشكال ندارد.

 

س 1936: اگر انسان مبلغى پول از بانك براى كار خاصى بگيرد، در صورتى كه گرفتن آن براى اين كار صورى باشد و هدف بدست آوردن پول جهت مصرف در يكى از امور حياتى ديگر باشد يا آنكه بعد از گرفتن پول تصميم بگيرد كه آن را در امور مهمترى مصرف نمايد، اين كار چه حكمى دارد؟

اگر دادن و گرفتن پول به عنوان قرض باشد، در هر صورتى صحيح است و آن پول ملك قرض گيرنده مى‏شود و مصرف آن در هر موردى كه بخواهد صحيح است هر چند اگر شرط شده باشد كه آن را در مورد خاصى مصرف كند، از نظر حكم تكليفى، واجب است به آن شرط عمل نمايد. ولى اگر دادن يا گرفتن پول از بانك مثلا به عنوان مضاربه يا شركت باشد، عقد در صورتى كه صورى باشد، صحيح نيست. در نتيجه آن مبلغ در ملكيت بانك باقى مى‏ماند و كسى كه آن را گرفته، حق تصرف در آن را ندارد و همچنين اگر در عقدى كه پول را به عنوان آن از بانك گرفته قصد جدى داشته باشد، آن پول در دست او امانت است و جايز نيست آن را در غير موردى كه به آن منظور گرفته است، مصرف نمايد.

 

س 1937: شخصى مبلغى را از بانك براى مضاربه گرفته است و بعد از مدتى اصل پول و سهم بانك از سود را بطور قسطى به بانك برگردانده است، ولى كارمندى كه مسئول دريافت اقساط او بوده آنها را براى خودش برمى‏داشته و بطور صورى اسناد را باطل مى‏كرده و در برابر دادگاه هم به اين كار خود اعتراف كرده است، آيا هنوز پرداخت مال مضاربه بر عهده عامل است؟

اگر اقساط با رعايت شرايط و مقررات پرداخت پول به بانك، پرداخت شده باشند و اختلاس اموال بانك توسط آن كارمند، ناشى از تقصير بدهكار در اجراى مقررات قانونى پرداخت بدهى نباشد، بعد از دادن اقساط او ضامن چيزى نيست بلكه كارمندى كه مرتكب اختلاس شده ضامن است.

 

س 1938: آيا واجب است بانكها صاحبان حسابها را از جايزه‏هايى كه از طريق قرعه به آنان تعلق گرفته مطلع نمايند؟

تابع مقررات بانك است و اگر دادن جايزه‏ها به صاحبان حسابها متوقف بر اين باشد كه آنان را مطلع نمايند تا براى گرفتن آن مراجعه كنند، اعلام واجب است.

 

س 1939: آيا شرعا جايز است مسئولين بانكها مقدارى از سود سپرده‏هاى بانكى را به اشخاص اعم از حقيقى و حقوقى ببخشند؟

اگر آن سودها ملك بانك باشد، در اين صورت تابع مقررات بانك است، ولى اگر متعلّق به صاحبان سپرده‏ها باشد، حق تصرف در آن براى سپرده گذاران است.

 

س 1940: بانكها هر ماه به سپرده‏گذاران در برابر سپرده‏هاى آنان مقدارى سود و بهره مى‏دهند، باتوجه به اينكه مقدار سود حتّى قبل از بكارانداختن سرمايه‏ها در فعاليتهاى اقتصادى، معيّن است و صاحب سرمايه در خسارت ناشى از كار شريك نيست، آيا سپرده‏گذارى در اين بانكها به قصد دستيابى به آن سود جايز است يا اينكه به علت ربوى بودن چنين معاملاتى حرام است؟

در صورتى كه سپردن اين اموال به بانك به عنوان قرض و به قصد دستيابى به سود آن باشد، واضح است كه اين همان قرض ربوى است كه از نظر تكليفى حرام مى‏باشد و سود مورد نظر هم همان رباست كه شرعا حرام مى‏باشد، ولى اگر به عنوان قرض نباشد بلكه به قصد بكار انداختن پول توسط بانك در معاملات حلال شرعى باشد اشكال ندارد و تعيين مقدار سود قبل از شروع به كار با آن پولها و همچنين شريك نبودن صاحبان پولها در خسارتهاى احتمالى ضررى به صحت قرارداد مذكور نمى‏زند.

 

س 1941: اگر مكلّف بداند كه قوانين بانكى در مواردى مانند مضاربه و فروش قسطى، توسط بعضى از كارمندان بطور صحيح اجرا نمى‏شود، آيا سپرده‏گذارى به قصد كسب‏
سود براى او جايز است؟

اگرفرض كنيم، مكلّف علم پيدا كند كه كارمندان بانك، پول او را در معامله باطلى بكار گرفته‏اند، دريافت و استفاده از سود آن براى او جايز نيست ولى با توجه به حجم سرمايه‏هايى كه توسط صاحبان آنها به بانك سپرده مى‏شود و انواع معاملاتى كه توسط بانك صورت مى‏گيرد و مى‏دانيم كه بسيارى از آنها از نظر شرعى صحيح هستند، تحقق چنين علمى براى مكلّف بسيار بعيد است.

 

س 1942: شركت يا اداره دولتى طبق توافقى كه با كارمندان خود نموده ، هر ماه مبلغ معيّنى از حقوق آنان را كسر كرده و آن را براى بكارگيرى در يكى از بانكها مى‏گذارد و سود حاصل را بين كارمندان به نسبت سرمايه‏گذارى شان تقسيم مى‏كند، آيا اين معامله صحيح و جايز است؟ و اين سود چه حكمى دارد؟

اگر سپرده‏گذارى در بانك بصورت قرض دادن و همراه با شرط دريافت سود يا مبتنى بر آن و يا به قصد دستيابى به آن باشد، پس‏انداز كردن به اين صورت حرام است و سود آن نيز رباست كه شرعا حرام مى‏باشد، درنتيجه گرفتن آن و تصرف در آن جايز نيست، ولى اگر به قصد حفظ مال يا امر حلال ديگرى باشد و دريافت سود شرط نشود و توقع دستيابى به آن را هم نداشته باشد و در عين حال بانك از طرف خودش چيزى به صاحب پول بدهد و يا سود در اثر بكارگيرى آن پول‏ها در يكى از معاملات حلال داده شود، اين سپرده‏گذارى و دريافت مبلغ اضافى اشكال ندارد و ملك او محسوب مى‏شود.

 

س 1943: آيا صحيح است بانك براى تشويق مردم به سپرده گذارى در آن، به سپرده‏گذاران وعده بدهد كه هر كس تا شش ماه از حسابش برداشت نكند، از طرف بانك به او تسهيلات بانكى اعطا خواهد شد؟

دادن اين وعده و اعطاى تسهيلات توسط بانك به منظور تشويق سپرده‏گذاران اشكال ندارد.

 

س 1944: گاهى مبلغى اضافه بر آنچه كه پرداخت كننده بايد بپردازد نزد كارمند بانك كه مسئول دريافت وجوه قبض هاى آب و برق و غيره است باقى مى ماند، مثلا كسى كه بايد هشتاد تومان بپردازد، صد تومان مى‏دهد و بقيه آن را نمى‏گيرد و مطالبه هم نمى‏كند، آيا جايز است كارمند مزبور آن مبلغ را براى خودش بردارد؟

آن مبالغ اضافى مال صاحبان آن است كه آن را پرداخت كرده‏اند و بر كارمند دريافت كننده، واجب است كه آن مبالغ را به صاحبانشان در صورتى كه آنان را مى‏شناسد برگرداند و اگر نمى‏شناسد درحكم مجهول‏المالك هستند و جايز نيست آنها را براى خودش بردارد، مگر آنكه احراز نمايد كه آنان مبالغ مزبور را به او بخشيده و يا از آن اعراض نموده‏اند.