استفتائات پزشكى

مطابق با فتواى حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج شيخ لطف الله صافى گلپايگانى

- ۸ -


مسائل مربوط به ضمان طبيب

س 88 ـ شخصى كه در اثر آسيب مغزى درك و شعور و شنوايى و بينايى و حس خود را از دست داده فقط قلب او مى زند و حركت مى كند به فرمائيد :

1 : چنين شخصى آيا از نظر احكام اسلام زنده است يا خير ؟

2 : آيا كسى اين شخص را در اين شرايط بكشد بايد ديه كامل بپردازد ؟

3 : اگر برداشتن عضوى از اعضاى وى در حال و شرايطى كه جايز باشد منوط به پس ازمرگ وى باشد در چنين وضعى مى توان اقدام به عضو بردارى از او نمود ؟

4 : در صورتى كه با صرف هزينه هاى بسيار سنگين چنين بيمارى را بتوان براى مدتى زنده نگاهداشت آيا انجام اين كار واجب است ؟

5 : در صورت واجب بودن ، تا چه مقدار از اموال وى را بايد صرف اين كار نمود و آيـا اجـازه وارث اين شخص شرط است يا جز در صورت داشتن وارث صغار چه بايد كرد ؟

6 : در صورتـى كـه امـوال اين بيمـار بـراى چنين هزينـه اى كافـى نباشـد چـه بايـد نمود ؟

7 : آيا مى توان اين بيمار را به همان حال باقى نهاد تا قلب او هم از كار بيفتد ؟

ج 88 ـ بطور كلّى ميزان در حكم به مرگ وترتّب احكام موت و ميّت بر شخص دائر مدار زهاق (خارج شدن) روح و حكم عرف به زهاق روح و مرگ او است و مادام كه عرف حكم نمى كند واو را زنده ميگويند تمام احكامى كه بر آن مترتب بود شرعًا مترتب است حتى ديه و قصاص ، بلى اگر بر حسب عرف موت ثابت و مسلّم باشد ولى پزشك احتمال حيات او را بدهد هر عملى كه موجب قتل بشود نسبت به او جايز نيست ولى اگر كسى در اين فرض مرتكب قتل شود حكم بقصاص نميشود و وجوب صرف مال يا عدم وجوب آن نيز دائر مدار حكم عرف بحيات يا موت او است و در مسأله تفاصيل ديگرى نيز هست كه در اين جا بهمين مقدار اكتفا ميشود . والله العالم

س 89 ـ طبيبى حاذق و ماهر بدون سهل انگارى اقدام به عمل جراحى بيمارى نموده و در ضمن عمل آسيبى به بيمار وارد گرديده لطفاً موارد ضمان يا عدم ضمان طبيب را در وجوه ذيل بيان فرماييد :

1 : بدون اذن از بيمار يا كسان وى اقدام به عمل نموده باشد ؟

2 : غفلت از اذن گرفتن داشته است ؟

3 : بيمار در حال اغماء بوده و براى اذن دسترسى به كسان بيمار نداشته و تأخير هم موجب به خطر افتادن جان بيمار مى شود ؟

4 : در مورد فوق اگر تأخير موجب نقص عضو و يا تعطيل شدن عضوى از بيمار گردد حكم چيست ؟

5 : اگر در موارد فوق بايد ديه به بيمار داده شود آن ديه به عهده كيست ؟

ج 89 ـ 1 : بدون اذن ديه دارد به شرحى كه در باب ديات مذكور است . والله العالم

2 : غفلت از اذن گرفتن نيز در حكم عدم اذن است . والله العالم

3 : در اين صورت اگر آسيبى كه باو رسيده بطور متعارف با عمل انجام شده توأم باشد چيزى بر پزشك نيست . والله العالم

4 : در اين صورت طبيب ضامن نيست ولى به جهت عدم اقدام به معالجه معصيت كرده است . والله العالم

5 : در اين موارد ديه با خود پزشك است . والله العالم

س 90 ـ در مواردى كه براى معالجه بيمار بايد اذن گرفت تا ضمان متوجه طبيب نشود بفرماييد :

1 : آيا اذن از ولى طفل مميز كافى است يا بايد از طفل هم اذن گرفته شود ؟

2 : در مورد عمل جراحى روى بيمار مغمى عليه از كدام يك از كسان بيمار بايد اذن گرفت ، آيا ترتيب يا اولويتى در كار است ؟

3 : در مورد بيمار مغمى عليه يا طفل صغير مصدوم كه مشخص نيست ، آيا ولى دارند يا ندارند و دسترسى به حاكم شرع هم براى اذن نيست و عدول مؤمنين هم حاضر نيستند و معالجه هم فورى بايد انجام شود تكليف چيست ؟

4 : آيا طبيب مى توان از حاكم شرع اسلام براى كل موارد مشابه فوق قبلاً اذن بگيرد ؟

ج 90 ـ 1 : اذن از ولىّ كافى است .

2 : اگر بيمار كبير باشد از حاكم شرعى اذن بگيرد .

3 و 4 : بلى از حاكم شرع ومجتهد جامع الشرائط ميتواند اذن بگيرد و بنظر ميرسد بايد متصدّى امور داخلى بيمارستانها از مجتهد جامع الشرائط اذن بگيرند كه در موارديكه ولى حضور ندارد وتأخير معالجه تاكسب اجازه از او موجب تلف بيمار است رأسًا عمل نمايد . والله العالم

س 91 ـ 1 : اگر به واسطه تشخيص نادرست طبيب حاذق آسيبى به بيمار وارد شود ، آيا بايد ديه پرداخت شود ، اگر بايد ديه داده شود به عهده كيست ؟

2 : چنانچه در تشخيص سهل انگارى نموده باشد حكم چگونه است ؟

ج 92 ـ 1 : اگر آسيبى كه به بيمار وارد شده مستند به پزشك شمرده شود و پزشك از بيمار برائت خود را نگرفته باشد ديه به آن متعلّق ميگيرد . والله العالم

2 : با سهل انگارى واستناد آسيب به پزشك ، پزشك مسئول است . والله العالم

س 93 ـ سهل انگارى طبيب در عمل جراحى موجب آسيب وارد شدن به بيمار گشته بفرماييد :

1 : آيا طبيب ضامن پرداخت ديه است ؟

2 : اگر نياز به عمل جراحى و درمان بعدى براى بيمار پيدا شود به واسطه سهل انگارى در عمل جراحى قلبى آيا طبيب سهل انگار بايد هزينه آنها را بپردازد يا همان ديه كافى مى باشد ؟

3 : اگر سهل انگارى طبيب منجر به فوت بيمار شود قتل ، چگونه قتلى خواهد بود ؟

ج 94 ـ 1 : در فرض سؤال طبيب ضامن است . والله العالم

2 : بيشتـر از ديـه چيزى تعلّق نمى گيرد و هزينه بعدى بعهده طبيب نيست . والله العالم

3 : ظاهراً قتل شبه عمد است . والله العالم

س 95 ـ 1 : اگر طبيب حاذق اشتباهًا دستور داروى عوضى را براى بيمار به پرستار دا و پرستار هم دارو را به بيمار داده و بيمار آسيب ديده بفرمائيد :

آيا ضمانى بايد پرداخت شود ، در صورتى كه بايد داده شود به عهده كيست ؟

2 : در صورت سهل انگارى نسبت به مورد فوق حكم چيست ؟

ج 95 ـ 1 : در فرض سؤال ، پرستار ضمانى ندارد وحكم پزشك در اين مسئله مانند مسئله 91 است . والله العالم

2 : سهل انگارى ومسامحه موجب مسئوليّت است . والله العالم

س 96 ـ اگر طبيب حاذق نسخه را غلط نوشت با توجه به اين كه شيوه معالجه و درمان همين گونه مى باشد و نسخه را نوشته و به بيمار مى دهند و او دارو را تهيه و استفاده مى كند و در نتيجه صدمه اى به بيمار وارد شد به فرماييد ؟

1 : آيا بايد ديه اى پرداخت شود ؟

2 : ديه به عهده كيست كه بپردازد ؟

3 : در صورت حاذق نبودن طبيب حكم چيست و ديه به عهده كيست ؟

4 : در صورت سهل انگارى چه تكليفى متوجه طبيب مى باشد ؟

ج 96 ـ در صورت حاذق نبودن طبيب و يا سهل انگارى وى ديه دارد و بر عهده طبيب است بلى اگر سهل انگارى نكرده و حاذق هم بوده و قبلاً هم از بيمار برائت خود را از مسئوليّت گرفته باشد ضامن نيست . والله العالم

س 97 ـ آمپولى به بيمارى تزريق شده و بيمار به واسطه آن فوت مى كند بفرماييد : در مورد ضمان يا عدم ضمان و فردى كه بايد ديه بپردازد در وجوه ذيل حكم چگونه است ؟

1 : تزريق آمپول توسط شخص آشنا به آمپول و آشنا به تزريق صورت گرفته و در تزريق اشتباه كرده ؟

2 : آمپول توسط شخص غير آشنا به آمپول و تزريق ، تزريق گرديده ؟

3 : تزريق توسط طبيب حاذق بوده وليكن سهل انگارى در كار بوده است ؟

ج 97 ـ در هر سه فرض ديه دارد وديه بر مباشر است . والله العالم

س 98 ـ نسبت به شخصى كه به گونه اى مى خواهد اقدام به خودكشى نمايد بفرماييد :

1 : آيا جلوگيرى از خودكشى وى بر ديگران واجب است ؟

2 : اگر ممانعت از خودكشى آن شخص ، مستلزم مخارجى باشد آن مخارج را چه كسى و تا چه مقدارى بايد پرداخت نمايد ؟

3 : اگر باز دارى شخص فوق از خود كشى ، مستلزم استقبال از خطر جانى يا به خطر افتادن سلامت شخص نجات دهنده باشد تا چه اندازه بايد از اين خطر استقبال نمايد ؟

4 : آيا در نجات جان چنين فردى ، فرقى بين مسلمان و يا كافر حربى و يا كافر غير حربى كه مى خواهد خودكشى نمايد وجود دارد ، اگر هست احكام آن را بفرماييد ؟

5 : آيا براى ممانعت از خود كشى آن شخص رضايت يا عدم رضايت وى ـ براى نجات ـ مدخلّيت در تكليف نجات دهنده دارد يا خير؟

6 : در صورت عدم رضايت براى نجات جان خود اگر كسى اقدامى در جهت نجات جان وى انجام داد كه در ضمن آسيبى هم به شخص خودكشى كننده وارد شد آيا منجى ضامن است ؟

ج 98 ـ 1 : بلى واجب است .

2 : حكم مخارج نهى از منكر را دارد كه وجوب ندارد.

3 : تحملّ خسارت بدنى و مالى واجب نيست .

4 : امّا در كافر حربى ممانعت وجوب ندارد و در غير حربى بمقدار نهى از منكر بدون تحملّ ضرر مالى اكتفاء جايز است مگر اينكه ضرر مالى كم كه معتنى به نيست باشد

5 : رضايت او مدخليت ندارد .

6 : ضامن نيست ، خداوند در قرآن كريم مى فرمايد ما عَلَى المُحْسِنِيْنَ مِنْ سَبِيْل . والله العالم

س 99 ـ بيمار روانى كه هر زمان احتمال دارد دست به آدم كشى بزند در صورتى كه بيمارى ديگرى هم پيدا كرد به فرمائيد :

1 : جايز است براى اين كه جان افرادى توسط وى به خطر نيافتد از درمان بيمارى جديد او اعراض نموده و او را مورد معالجه قرار نداد ؟

2 : آيا بيمار فوق را جايز است يا واجب ، كه پزشك به مقامات پليس معرفى نموده تا او را بنوعى از مردم دور نگهدارى نمايند كه جانى در معرض خطر قرار نگيرد ؟

ج 99 ـ 1 : بايد او را معالجه كرد كه تلف نشود . والله العالم

2 : بلى اگر صدمه غير مشروع به او نمى زنند لازم است اطلاع دهد . والله العالم