مقدمه
مسجد پايگاه پيوند انسان و الله،و مركز ارتباطانسانهاى مؤمن
است.مساجد،خانههاى خدا و خلقخداست كه در كوير ظلم و ظلمتسرپناه
بشريتمظلوم در برابر طوفان جهل و جور و آزمندىمحسوب مىشود.انسانهاى دور
مانده از وطن اصلىدر غربت زندگى،سايبانى با صفاتر و خانهاى زيباتراز
مساجد پيدا نمىكنند.
مساجد،جايگاه عبادت است و عبادت حركت قربجويانه انسان به سوى آستان قدس
ربوبى. ساختنمسجد،تعمير و نگهدارى آن،حضور در مساجد،مديريت و امامت و
مسائل مالى و بهداشت و نظافتمساجد،همه بايد متناسب با اهداف الهى و بر
اساسرهنمودهاى قرآن و اهل بيت عليهم السلام باشد،تا اين شبكهگسترده و
سراسرى ارتباط زمين و آسمان و نقطههاىپيوند مؤمنان جامعه را به سوى اهداف
عالى الهىپيش برد و نقش مسجد با انتظار اسلام از آنهماهنگ شود.
فقهاى بزرگوار اسلام از صدر تاريخامامت،در كشف و بيان قوانين الهى در
رابطه با ابعادگوناگون زندگى از جمله مسائل مسجد،تلاش فراوانكرده و با
تكيه بر منابع دينى وظيفه امت را روشنساخته.
شناخت وظيفه مؤمنان نسبتبه مسائلگوناگون مساجد يكى از حوزههاى اجتهاد
و پژوهشعلمى فقهاى بزرگوار بوده كه در اين زمينه به صدهامساله فقهى پاسخ
گفتهاند.
«مؤسسه عمران مساجد»كه نياز عموم مسلمين بهآشنايى با احكام فقهى مساجد
را به خوبى احساسمىكند از برادر محترم و فاضل پرتلاشجناب حجة الاسلام
محمد حسين فلاح زاده كه سالهاستدر اين زمينه كوشش و پژوهش دارند،درخواست
كردكه،احكام مساجد را در همه ابعاد بر اساس ديدگاههاىاسوه فقيهان حضرت
امام خمينى قدس سره و برخى از مراجعبزرگوار معاصر از جمله مقام معظم رهبرى
حضرتآيت الله العظمى خامنهاى حفظ الله تعالى گردآورى كنند وبه شكلى ساده
و روشن در اختيار امت اسلامى قراردهند.
آنچه در اين نوشته به صورت مساله يا استفتاءبدون علامت،آورده شده مطابق
با فتواى حضرتامام خمينى قدس سره است.
فتواى ساير مراجع بزرگوار با ذكرنام مشخص شده است.
رساله حاضر كه دفترى درباره احكام مساجد است،به اين صورت براى اولين بار
در اختيار جامعهفارسى زبان قرار مىگيرد و طبعا بدون كم و كاستىنخواهد
بود.اميدواريم در آينده ديدگاه ساير فقهاىعزيز به اين مجموعه افزوده شود
تا متوليان مساجد وهيئت امناى محترم و مسؤولان فرهنگى و ادارى وديگر
خدمتگزاران اين«خانههاى الهى»با احكامفقهى قلمرو كار خويش بهتر و بيشتر
آشنا شوند.
در پايان از برادر بزرگوار حجة الاسلام جنابآقاى غلامرضا نيشابورى كه
مجموعه استفتائاتى راكه از مراجع عظام پرسش كرده بودند در
اختيارمانگذاشتند،تشكر مىكنيم.
حوزه علميه قم
مؤسسه عمران مساجد
تقى قرائتى
مسجد سازى
ثواب ساختن مسجد
1-ساختن مسجد،از مستحبات مؤكد است وپاداشى بزرگ و ثوابى بسيار دارد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
«من بنى مسجدا فى الدنيا اعطاه الله بكل شبر منه-او قال بكل ذراع
منه-مسيرة اربعين الف عام مدينةمن ذهب و فضة و در و ياقوت و زمرد و زبرجد
ولؤلؤ...»
«هر كه در دنيا مسجدى بسازد،خداوند در برابر هروجب-يا فرمود:هر ذراع-به
مقدارى كه چهل هزارسال پيموده مىشود،شهرى از طلا و نقره و در و ياقوت و
زمرد و زبرجد و لؤلؤ به او عطا مىكند...» (1)
تحقق عنوان مسجد
2-اگر زمينى را به قصد قربت(قربة الى الله)بهنيت مسجد بودن بسازند و
حداقل يك نفر به اذن بانىدر آن نماز بخواند،مسجد مىشود و بايد احكام
مسجدنسبتبه آن مراعات شود (2) .
3-گر چه مطابق آنچه در مساله قبل گفته شد،عنوان مسجد تحقق مىيابد،ولى
مشهور بين فقها آناست كه بايد صيغه وقف بخواند،يعنى بگويد:«وقفتهامسجدا
قربة الى الله»يعنى اين زمين يا ساختمان رابراى رضاى خداوند وقف كردم براى
آنكه مسجدباشد (3) .
4-مساجد تمام گروههاى مسلمان،اعم از شيعهو غير آن در احكامى كه براى
مسجد گفته مىشود فرقى ندارد (4) .
5-اگر انسان بداند كه واقف،سقف و صحن وديوار مسجد را جزء مسجد قرار
نداده،يا نداند جزءمسجد قرار داده يا نه و نشانهاى بر اينكه جزء مسجداست
نباشد،احكام مسجد را ندارد. هر چند در صورتشك،احتياط مسحتب است،احكام مسجد
را نسبتبه اين مكانها نيز مراعات كنند (5) .
6-س:زمينى است كه جزء موقوفه يك امامزادهمىباشد و بين خانههاى مسكونى
قرار گرفته، با توجهبه اين كه محل،بزرگ مىباشد و فاقد مسجد است،نظرتان را
راجع به بناى مسجد در اين زمين موقوفهبيان نماييد.
ج-اگر وقف است مسجد نمىشود (6) .
7-س:اگر اصل وقف مشخص نباشد-براىمسجد مثلا-آيا حكم مسجد دارد يا نه؟و
اگر اصل وقف معلوم باشد ولى مورد تصرف و مصرف آنمشخص نباشد چه بايد كرد؟
ج-تا عنوان مسجديت در وقف محرزنشود حكم مسجد مترتب نمىشود و درصورت
معلوم نبودن مصرف،صورى داردكه در تحرير(ج 2،ص 109،م 2.)مذكور است (7)
.
زمين مسجد
8-اگر مسجدى ويران شود،زمين آن از مسجدبودن خارج نمىشود و احكام مسجد
در برخى موارد برآن جارى است،و همچنين اگر تمام روستا يا شهرىكه مسجد در
آن است،خراب شود مكانى كه مسجدبوده همچنان عنوان مسجد دارد (8)
.
9-زمين بدون ديوار و ساختمان را نيز مىتوانمسجد قرار داد،بنابر اين
اگر زمينى را براى مسجد وقف كنند و به همين قصد در آن نماز خوانده شود،مسجد
است و احكام آن بايد مراعات شود،هر چندديوار كشى نشده باشد و ساختمان هم
نساخته باشند (9) .
10-س:اينجانب يك قواره زمينى را كه 312 مترمربع مىباشد براى مسجدى
خريدارى نمودم،چونمردم اين محل بودجه نداشتند،نتوانستند بسازند،حالابا كمك
مردم مىخواهند مسجد را بسازند مىبينند كهاين زمين براى مسجد كوچك
است،آيا اجازه است كهاين زمين را بفروشيم و در همين محل زمين
بيشترىخريدارى نماييم؟البته در موقع خريد زمين، صيغهخوانده نشده ولى با
عقيده كامل خريدارى شده براىمسجد.
ج-خريد زمين به قصد بناى مسجد كافىدر وقف نيست.اگر بعد از خريد،وقف
نشدهو تحويل وقف نگرديده به ملك مالك باقى است و اختيار آن با مالك است
(10) .
11-س:در روستايى كه اهالى آن روستا،محلسكونتخود را رها كردهاند و
نزديك همان محل درزمين موات خانه ساختهاند،من در يك قطعه از همانزمين
موات با كمك اهالى،مسجدى بنا كردم بطورىكه قسمتى از ديوار مسجد آماده است
و ضررى همندارد عدهاى ديگر از همان محل،روى مقاصد و ياغرض شخصى،از به
پايان رساندن مسجد جلوگيرىمىكنند،آيا از نظر شرع مقدس اسلام
مىتوانندجلوگيرى نمايند يا خير؟
ج-اگر زمين موات بوده و متعلق حق كسىنبوده،با تحجير(سنگ چين و حصار
كشى).
و آماده شدن براىمسجد،ديگران حق مزاحمت ندارند،لاكنچنانچه دولت اسلامى در
اين باره مقرراتىدارد بايد مراعات شود (11) .
12-س:مقدارى از بيابان براى مسجد تعيينمىشود و به عنوان مسجد در آن
نماز اقامه مىشود،سپس از آنجا مىروند،براى كسانى كه موضوع رامىدانند اگر
به آنجا گذرشان بيفتد حكم مسجد دارد؟
ج-به مجرد تعيين مقدارى از بيابان براىمسجد و نماز در آن،حكم مسجد
پيدانمىكند (12) .
13-س:هر گاه شخصى در قبرستان مسلمينكه وقف است مسجدى روى قبور اموات
بنا كند، آياجايز استيا خير؟و اگر چنين مسجدى بنا شد آيا نمازدر آن صحيح
است؟
ج-ساختن مسجد در قبرستان كه زمين آنوقف قبرستان است جايز نيست،و
نبشقبور مسلمين حرام است،و به مجردساختن،مسجد نمىشود،ولى نماز خواندندر
آن مانعى ندارد (13) .
آيتالله گلپايگانى قدسسره
14-س:آيا روى زمين اصلاحات ارضىمىتوان مسجد و ساير اماكن عمومى از
قبيل حمام، مدرسه دينى طلاب و اماكن فرهنگى درست كرد؟
ج-چون مبناى دولت جمهورى اسلامىايران بر ملكيت اراضى مذكوره است
لازماست معامله ملكيتشود (14) .
آيتالله فاضللنكرانى دامتبركاته
حياط مسجد
15-س:مسجدى كه علاوه بر شبستان،داراىحياط و صحن و راهرو است و در
عرف،همه آنها رامسجد مىخوانند،آيا احكام مسجد بر آنها بار استيانه و در
صورتى كه قصد بانى معلوم نباشد،ساختنمستراح و امثال آن در يك طرف آن صحن
چهصورت دارد.دليل و قرينه بر عدم مسجديت لازماستيا نه؟
ج-با شك در آنكه صحن را جزء مسجد قرار داده،اگر امارهاى(نشانه،علامت)بر
مسجد بودننباشد،محكوم به مسجديت نيست و امارهبر عدم،لازم نمىباشد
(15) .
آيتالله گلپايگانى قدسسره
مسجد و حسينيه(باهم)
16-س:احتراما به استحضار مىرساند كه درمحلى از زير زمين تا كف به نام
حسينيه و از كف بهبالا به نام مسجد از مردم پول گرفته شده و 65 درصدر آن
را جهاد،جهت احداث مسجد پرداخته است،چه حكمى دارد،مسجد استيا حسينيه؟
ج-اگر از ابتدا مقدارى به حساب حسينيهو مقدارى به عنوان مسجد ساخته شده
ووقف گرديده اشكال ندارد و هر يك ازحسينيه و مسجد حكم خود را دارد
(16) .
تغيير و تبديل مسجد
17-س:مسجدى كه در آن استفاده جماعتنمىشود و به ندرت كسى يا كسانى در
آن نمازمىخوانند،آيا مىتوان از آن براى مدتى به عنوانفروشگاه تعاونى
استفاده نمود؟
ج-تبديل مسجد به فروشگاه جايزنيست (17) .
18-س:مسجدى است كه زير زمينى دارد كهمتروكه است،جمعى از افراد خير
تصميم دارند با كسباجازه از مرجع عاليقدر،امام خمينى قدس سره،اين زير زمين
راتبديل به صندوق قرض الحسنه عام المنفعة نمايند،آيا امام اجازه مىدهند يا
خير؟
ج-جايز نيست (18) .
19-س:آيا در پشتبام مسجد غير از ساختمانبراى مسجد،مىتوان ساختمان
ديگرى بنا نمود،مثلا ساختن اتاق براى بسيج و غيره.
ج-جايز نيست (19) .
20-س:اگر مسجدى كه از قرنها پيش محلعبادت و مسجد مسلمين بوده،خراب يا
به وسيلهعمال حكومت گذشته تخريب شده باشد،آيا مىتواندر محل آن،ساختمان
ديگرى براى سكنى و يا باعناوين مذهبى ديگر مثل حسينيه،تكيه و غيرهساخت؟يا
بايد آن را به حالت اول و به صورت مسجددر آورد و براى سكنه محل كه مسجدى هم
ندارند،بهصورت سنگر دينى و عبادتگاه الهى قرار داد؟
ج-تبديل مسجد به غير آن جايز نيست (20) .
21-س:در طرح توسعه يكى از خيابانهاى كهبراى راحتى عبور وسائل نقليه
اجرا خواهد شد تعدادىمسجد قرار دارد كه بعضى از آنها كلا و بعضى قسمتىاز
آن خراب مىشود،نظر شريف در اين مورد چيست؟
ج-از بين بردن مسجد يا جزئى از آنجايز نيست،مگر مصلحتى در كار باشد
كهنتوان از آن مصلحت دست كشيد و چشمپوشى كرد (21) .
آيتالله خامنهاى دامتبركاته
تبديل مسجد به حسينيه
22-س:ما يك حسينيه داريم كه تقريبا خرابشده و مكانش هم جاى خوبى
نيست،آيا مىشود آنرا بفروشيم و كنار مسجد يك زمينى استحسينيهاىاز نو
بسازيم؟و اگر مىشود چون وصل مسجد استيك متر هم از حياط مسجد داخل حسينيه
قرار بگيردتا بتوانيم در عزادارى امام حسين عليه السلام حسينيه خوبىداشته
باشيم؟
ج-فروش حسينيه و همچنين جزء حسينيهقرار دادن مسجد جايز نيست (22)
.
تغيير حسينيه به مسجد
23-س:زمينى را به نام ساختن حسينيه خريدارىكرده و ثلث قيمت آن را
مىپردازند،و از مؤمنين هم بهنام حسينيه پول جمع آورى مىكنند،ساختن بنا
شروعشد و به خاطر تشخيص قبله،محرابى ساخته شد وهمينكه بنا نيمه تمام
شد،عدهاى گفتند:اگر مسجدبشود بهتر است و صاحب زمين هم گفت:اگر
مسجدبشود،بقيه پولم(دو ثلثباقيمانده)را نمىخواهم،لذاقبض را به نام مسجد
صاحب الزمان عليه السلام نمودند و بقيهبنا را به نام مسجد تمام نمودند و
در حال حاضر از اينبنا به نام مسجد استفاده مىنمايند ولى اختلاف هنوزبر
طرف نشده است،استدعا مىشود،آنچه را كه حكمخداست مرقوم فرماييد تا تكليف
خود را بدانيم.
ج-وقف زمين براى حسينيه اگر تمام نشدهو قبض وقف حاصل نشده،تغيير آن به
عنوانمسجد اشكال ندارد،ولى اگر تغيير بعد ازتماميت وقف حسينيه حاصل شده
باشد، باطل است و آن محل مسجد نمىشود،اگرچه نماز در آنجا اشكال ندارد
(23) .
24-س:شخص خيرى در جنب مسجد،زمينى بهنيتحسينيه در اختيار مؤمنين قرار
داده است،بعداامناى مسجد،آن زمين را با اجازه صاحب آن،جزءمسجد قرار
دادهاند،آيا احكام مسجد بر آن جارى استيا خير؟
ج-اگر وقف حسينيه،تمام شده و لو بهاين نحو كه به قصد حسينيه تحويل
دادهباشد،مسجد نمىشود و احكام مسجد برآن جارى نيست (24) .
تغيير نام مسجد
25-س:مسجدى حدود بيستسال قبل ساختهشده است و به نام مبارك صاحب الزمان
عليه السلام نامگذارىشده و معلوم نيست كه اين نام در صيغه وقف هم ذكر شده
يا نه،حكم تغيير نام اين مسجد ازصاحب الزمان عليه السلام به مسجد جامع
چيست؟
ج-مجرد تغيير نام مسجد مانعى ندارد (25) .
آيتالله خامنهاى دامتبركاته
تخريب و بازسازى مسجد
26-س:اهالى يكى از روستاها در نظر دارندمسجد محقرى كه تكافوى اهالى محل
را نمىنمايدتخريب كنند و مجددا مسجد مناسبى در همان محلبسازند با توجه به
اينكه براى توسعه مسجد مزبور تنهاراه،تخريب آن است،لذا خواهشمند است
تكليفشرعى را اعلام فرمائيد.
ج-خراب كردن به منظور توسعه،درصورت احتياج مردم اشكال ندارد (26)
.
تغيير محل شبستان مسجد
27-س:اهالى روستايى تصميم گرفتند بناى فعلى مسجدشان را به عللى تغيير
بدهند و چون به جهاتىساختن شبستان در محل كنونى مشكل است،آيامجازند زمين
مجاور را شبستان و از مكان قبلى بهعنوان محوطه استفاده كنند.
ج-مانع ندارد ولى احكام مسجد بر آنمترتب است (27) .
28-س:مسجدى است داراى شبستان وصحن،چون به صورت ساختمان قديمى و كهنه
استجمعى از مؤمنين تصميم دارند آن را خراب و تجديدبنا نمايند ولى طبق نقشه
معمار، صحن مسجد بهصورت شبستان و شبستان به صورت صحن درمىآيد و اين عمل
از نظر اصول معمارى و زيبايىمسجد،به صلاح مسجد است،در اين صورت اشكالدارد
يا نه؟
ج-تبديل شبستان مسجد به صحن، جايز نيست (28) .
آيتالله گلپايگانى قدسسره
تعمير و توسعه مسجد
29-س:تعمير مسجدى كه نزديك به خرابىمىباشد مستحب است و اگر مسجدى طورى
خرابشود كه تعمير آن ممكن نباشد،مىتوانند آن را خرابكنند و دوباره
بسازند بلكه مىتوانند مسجد را كه خرابنشده،براى احتياج مردم خراب كنند و
بزرگتر بسازند (29) .
30-س:در شهرستان ما مسجد جامعى است كهدر قديم بنا شده و الآن حياط مسجد
جهت اقامه نمازجمعه در زمستان و تابستان احتياج به سقف دارد،ضمنا از نظر
واقف هم هيچ اطلاعى در دست نيست واين عمل هم لازم است،سقف زدن چه صورتى
دارد؟
ج-مانعى ندارد (30) .
مسجد قبيلهاى
31-اگر واقف مكانى را به عنوان مسجد طايفه و قبيله يا گروه خاصى وقف كند
كه تنها همان افراد از آناستفاده كنند،هر چند وقف صحيح است و تنها
همانهامىتوانند در آن به عبادت خداوند بپردازند ولى بنابراحتياط واجب چنين
مكانى مسجد نخواهد شد واحكام مساجد را نخواهد داشت (31) .
32-س:نماز خواندن در مسجدى كه عدهاى ازكسانى كه در ساختن اين مسجد
مشاركت داشتهاندادعا مىكنند،كه مسجد را براى خود و قبيله
خودشانساختهاند،چه حكمى دارد؟
ج-مسجد،پس از آنكه به عنوان مسجدساخته شد اختصاص به قوم و قبيله و
افرادخاصى ندارد،بلكه براى تمام مسلماناناستفاده از آن جايز است (32)
.
آيتالله خامنهاى دامتبركاته
[به فصل 2«معمارى مسجد»نيز مراجعه كنيد] .
1-تحرير الوسيله،ج 1،فى مكان المصلى،ص 152،م 18.
2-همان،م 19.
3-همان.
4-العروة الوثقى،ج 1،فى احكام النجاسات،ص 88،م 15.
5-همان،ص 89،م 16.
6-استفتاآت،ج 2،ص 356،ص 54.
7-استفتاآت،ج 2،ص 342،س 18.
8-تحرير الوسيله،ج 2،كتاب الوقف و اخواته،ص 75،م 63.
9-العروة الوثقى،فى مكان المصلى،ص 597،م 12.
10-استفتاآت،ج 2،ص 334،م 2.
11-استفتاآت،ج 2،ص 338،س 9.
12-همان،ص 339،س 13.
13-مجمع المسائل،ج 1،ص 132،ص 23.
14-جامع المسائل،ج 1،ص 96،س 315.
15-مجمع المسائل،ص 136،س 37.
16-استفتاآت ج 2،ص 336،س 5.
17-استفتاآت،ج 2،ص 366،ص 78.
18-استفتاآت،ج 2،ص 357،ص 55.
19-همان،س 56.
20-همان،ص 365،س 77.
21-اجوبة الاستفتائات،ج 1،ص 124،س 414.
22-استفتاآت،ج 2،ص 371،س 93.
23-استفتاآت،ج 2،ص 364،س 75.
24-همان،س 74.
25-اجوبة الاستفتاآت،ج 1،ص 125 س 419.
26-استفتاآت،ج 2،ص 368،س 84.
27-همان،ص 369،س 85.
28-مجمع المسائل،ج 1،ص 141،س 55.
29-توضيح المسائل،م 911.
30-استفتاآت،ج 2،ص 369،س 87.
31-العروة الوثقى،ج 1،فى مكان المصلى،ص 597،م 12.
32-اجوبة الاستفتائات،ج 1،ص 119،س 401.