ط - ميّت چگونه دفن مىشود؟
احاديث شريف:
حكمت دفن:
1 - امام رضاعليه السلام فرمود:
"إنّما اُمِر بدفن الميّت لئلا يظهر الناس على فساد جسده، وقبحمنظره، وتغيير
رائحته، ولا يتأذّى الأحياء بريحه، وما يدخل عليه منالآفة والفساد، وليكون مستوراً
عن الأولياء والأعداء، فلا يشمت عدوّه،ولا يحزن صديقه".
"اينكه به دفن ميّت دستور داده شده است بدان جهت مىباشدكه مردم، از متلاشى شدن بدن
و زشتى منظر و قيافه و تغيير بوى)گنديده شدن( او مطّلع نشوند و زندگان از بوى بد و
پوسيدگىوفساد او آزار نبينند و از ديد دوست و دشمن پنهان بماند تا نه دشمناو
شماتت كند و نه دوست او غمگين شود.(200)"
حكمت دفن در حرم و در نجف اشرف:
1 - عقبه بن علقمه مىگويد:
"اشترى أمير المؤمنينعليه السلام أرضاً ما بين الخورنق إلى الحيرة إلىالكوفة، وفي
خبر آخر: ما بين النجف إلى الحيرة إلى الكوفة منالدهاقين بأربعين ألف درهم، واشهد
على شرائه، قال: فقلت له: يا أميرالمؤمنين، تشتري هذا بهذا المال وليس ينبت خطا؟
فقال: سمعت رسولاللَّهصلى الله عليه وآله يقول: كوفان كوفان يرد أوّلها على
آخرها، يحشر من ظهرهاسبعون ألفاً يدخلون الجنّة بغير حساب، فاشتهيت أن يحشروا
منملكي"(201).
"امير المؤمنينعليه السلام زمينى را بين خورنق تا حيره، تا كوفه و بنابرخبر ديگر،
بين نجف تا حيره تا كوفه از دهقانان به چهل هزار درهمخريد و بر خريد آن شاهد گرفت،
پس گفتم: يا امير المؤمنين! آيا اينزمين را كه هيچ چيز در آن نمىرويد با اين قيمت
زياد مىخرى؟فرمود: از رسول خداصلى الله عليه وآله شنيدم كه مىگفت: كوفه! كوفه!
اول آن برآخر آن وارد مىشود و از زمين آن هفتاد هزار نفر در قيامت محشورمىشوند كه
بدون حساب وارد بهشت مىگردند. پس من مىخواهمآنان از ملك من محشور شوند."
2 - هارون بن خارجه مىگويد: از امام صادقعليه السلام شنيدم كهمىگفت:
"من دُفِن في الحرم أمن من الفزع الأكبر، فقلت له: من برّ الناسوفاجرهم؟ قال: من
برّ الناس وفاجرهم"(202).
"كسى كه در حرم دفن شود، از وحشت بزرگ )در روز قيامت(در امان خواهد بود. گفتم: هم
افراد نيكوكار هم افراد فاجر؟ گفت:هم افراد نيكوكار و هم افراد فاجر."
3 - محمّد بن على بن الحسين مىگويد: امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ اللَّه أوحى إلى موسى بن عمران: أن اخرج عظام يوسف من مصر-إلى أن قال-:
فاستخرجه من شاطئ النيل من صندوق مرمر، فلمّاأخرجه طلع القمر فحمله إلى الشام،
فلذلك تحمل أهل الكتاب موتاهمإلى الشام"(203).
"خداوند به حضرت موسى بن عمران وحى كرد كه: استخوانهاىيوسف را از مصر بيرون كن )تا
اينكه گفت:( پس آن را از ساحل نيلاز يك صندوق مرمرين بيرون كرد و چون بيرون آورد
گويا ماه طلوعنمود پس آن را به شام منتقل كرد و از همين رو اهل كتاب مردگان خودرا
به شام مىبرند."
4 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ النبيّصلى الله عليه وآله نهى أن يعمّق القبر فوق ثلاثة أذرع"(204).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله نهى فرمود از اينكه قبر، عميقتر از سه ذراع حفرشود."
لحد يا شقّ:
1 - ابى همام اسماعيل بن همام از امام رضاعليه السلام نقل مىكند:
"قال أبوجعفرعليه السلام حين أحضر: إذا أنا متُّ فاحفروا لى أو شقّوا ليشقّاً فإن
قيل لكم: إنّ رسول اللَّهصلى الله عليه وآله لحّد له فقد صدقوا"(205).
"امام باقرعليه السلام موقعى كه در حال احتضار قرار گرفته بود فرمود:وقتى من مُردم،
لحدى را براى من حفر كنيد يا شكافى را بشكافيد.واگر براى شما گفته شود كه براى رسول
خداصلى الله عليه وآله لَحَدْ آماده كردندراست گفتهاند."
به ميّت قبل از دفن، مهلت بده:
1 - يونس مىگويد:
"حديث سمعته عن أبي الحسن موسىعليه السلام ما ذكرته وأنا في بيت إلّاضاق عليَّ،
يقول: إذا أتيت بالميّت إلى شفير القبر فأمهله ساعة فإنّهيأخذ اهبته للسؤال"(206).
"سخنى شنيدم از امام موسى كاظمعليه السلام كه هر وقت آن را به يادمىآورم و در
خانهاى هستم، آن خانه براى من تنگ مىشود)احساس سختى و تنگى مىكنم( و آن اين است
كه حضرتمىگفت: وقتى ميّت را به لب گور آورديد، ساعتى به او مهلت دهيدتا براى سؤال
قبر آماده شود."
2 - صدوق مىگويد:
"وفي حديث آخر: إذا أتيت بالميّت القبر فلا تفدح به القبر؛ فإنّللقبر أهوالاً
عظيمة، وتعوّذ من هول المطلع، ولكن ضعه قرب شفير القبرواصبر عليه هنيئة ثمّ قدّمه
قليلاً واصبر عليه ليأخذ اهبته ثمّ قدّمه إلىشفير القبر"(207).
"در حديث ديگر است: وقتى ميّت را نزديك قبر آوردى،يكمرتبه او را وارد قبر نكن؛ زيرا
قبر هول و هراس عظيمى دارد و ازهول قبر به خدا پناه ببر. ميّت را نزديك لب قبر
بگذار و لحظهاىدرنگ كن سپس كمى جلوتر ببر و باز هم درنگ كن تا ميّت براى
قبرآمادگى بگيرد. سپس او را تا لب گور جلو ببر."
در هنگام عبور جنازه، ايستادن مستحب نيست:
1 - از امام صادقعليه السلام از پدرشعليه السلام نقل شده است:
"إنّ الحسن بن عليّعليه السلام كان جالساً ومعه أصحاب له فمرّ بجنازة فقامبعض
القوم ولم يقم الحسن، فلمّا مضوا بها قال بعضهم: ألا قمت عافاكاللَّه؟ فقد كان
رسول اللَّهصلى الله عليه وآله يقوم للجنازة إذا مرّوا بها فقال الحسنعليه
السلام:إنّما قام رسول اللَّهصلى الله عليه وآله مرّة واحدة وذلك أنّه مرّ بجنازة
يهودي وقد كانالمكان ضيّقاً فقام رسول اللَّهصلى الله عليه وآله وكره أن تعلو
رأسه"(208).
"امام حسنعليه السلام با اصحابش نشسته بود كه جنازهاى از آنجا عبورداده شد پس
برخى از افراد ايستادند و امام حسنعليه السلام بلند نشدوچون جنازه را بردند برخى
پرسيدند: خداوند شما را از آسيبنگهدارد، چرا بلند نشديد، زيرا پيامبر خداصلى الله
عليه وآله در هنگام عبور جنازهمىايستاد؟ امام حسن در جواب فرمود: پيامبر خداصلى
الله عليه وآله تنها يكبارايستاد و آنهم زمانى بود كه جنازه يهودى را از آنجا عبور
مىدادند و جاتنگ بود، رسول خداصلى الله عليه وآله بلند شد، زيرا كراهت داشت از
اينكهجنازه يهودى از سر او بالاتر قرار گيرد."
ميّت را چگونه به قبر مىسپارى؟
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"لا تنزل القبر وعليك العمامة ولا القلنسوة ولا رداء ولا حذاء و حلّلأزرارك قال:
قلت: والخفّ؟ قال: لا بأس بالخفّ في وقت الضرورةوالتقية"(209).
"با عمامه و كلاه و ردا و كفش وارد قبر نشو و دگمههايت را باز كن.گفتم: پاپوش
)خُف( چطور؟ فرمود: در وقت ضرورت يا تقيّه،پاپوش اشكال ندارد."
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"يجعل له وسادة من تراب ويجعل خلف ظهره مدرة لئلا يستلقيويحلّ عقد كفنه كلّها
ويكشف عن وجهه ثمّ يدعى له"(210).
"زير سر ميّت، بالشى از خاك بسازند و پشت كمرش نيز چيزى)سنگ يا كلوخ( بگذارند تا به
پشت نيفتد و همه گرههاى كفنشگشوده شود و صورتش نيز بازگردد و سپس براى او دعا
كنند."
3 - زراره مىگويد:
"وقتى ميّت را در گورش گذاشتى، آية الكرسى را قرائت كن وبادست به شانه راستش بزن و
بگو: "يا فلان قل: رضيت باللَّه ربّاًوبالإسلام ديناً وبمحمّدصلى الله عليه وآله
نبيّاً وبعلي إماماً" و به همين ترتيب تاامام زمانش را نام ببر.(211)"
تلقين سنّت است:
1 - ابن عباس مىگويد:
"وقتى كه پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله فاطمه بنت اسد مادر على بن ابيطالبرا در
قبر گذاشت، به طرف سر او رفت و سپس گفت: "يا فاطمة، إنأتاك منكر ونكير فسألاك عن
ربّك فقولي: اللَّه ربّي ومحمّد نبيّي والإسلامديني والقرآن كتابي وابني إمامي
ووليّي"، بعد فرمود: اللّهمّ ثبّت فاطمةبالقول الثابت، و سپس از قبر اوخارج شد و
مقدارى خاك بر اوانداخت.(212)"
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"زير سر ميّت بالشى از خاك بسازند و پشت كمرش نيز چيزىمانند سنگ يا كلوخ بگذارند
تا به پشت نيفتد و همه گرههاى كفنش رابگشايند و صورتش نيز باز شود و سپس براى او
دعا كند و بگويد:"اللّهمّ عبدك وابن عبدك وابن أمتك نزل بك وأنت خير منزول
به.اللّهمّ افسح له فى قبره ولقّنه حجّته، وألحقه بنبيّه، وقه شرّمنكر ونكير".
سپس دست راست خود را زير شانه راست ميّت قرار مىدهى،ودست چپ را روى شانه چپ ميّت
قرار مىدهى و به شدّت تكانمىدهى و مىگويى:
"يا فلان ابن فلان اللَّه ربّك ومحمّد نبيّك والإسلام دينك وعليّوليّك وإمامك" و
همه ائمّهعليهم السلام را يكى يكى تا آخر نام مىبرىومىگوئى: "ائمّتك أئمّة هدى
أبرار." سپس تلقين را يك بار ديگربراى او اعاده مىنمايى و زمانى كه آجر روى قبر
گذاشتى بگو:
"اللّهمّ ارحم غربته وصل وحدته وآنس وحشته وآمن روعته،واسكن إليه من رحمتك رحمة
يستغني بها عن رحمة من سواكواحشره مع من كان يتولّاه."
و هر زمان كه قبر او را زيارت كردى با همين دعا براى او دعا كن درحاليكه روبه قبله
باشى و دستهايت را بر روى قبر او بگذار.
وقتى از قبر خارج شدى در حاليكه دستهاى خود را از خاك تكانمىدهى بگو: إنّا للَّه
وإنّا إليه راجعون، و سپس با پشت دست بر او سهبار خاك بريز و بگو:
"اللّهمّ إيماناً بك وتصديقاً بكتابك، هذا ما وعدنا اللَّه ورسولهوصدق اللَّه
ورسوله"، زيرا هر كس اين كار را انجام دهد و اين كلماترا بگويد، خداوند در برابر
هر ذرّهاى از خاك، يك حسنه براى اومىنويسد.
سپس وقتى كه قبر درست شد، قبر را در جلو خود قرار دادهوروبه قبله مىايستى و بر
روى قبر آب مىريزى وا ز محلّ سر ميّتشروع مىكنى و از چهار طرف دور مىزنى تا به
محلّ سر برسى بدوناينكه ريختن آب را قطع كنى پس اگر چيزى از آب اضافه آمد آن را
بروسط قبر بريز و سپس دست روى قبر بگذار و براى ميّت دعا كنوآمرزش بطلب.(213)"
دروازه قبر:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"لكلّ شيء باب وباب القبر ممّا يلي الرجلين، إذا وضعت الجنازةفضعها ممّا يلي
الرجلين ويخرج الميّت ممّا يلي الرجلين، ويدعى لهحتى يوضع في حفرته، ويسوّى عليه
التراب"(214).
"هر چيزى دروازهاى دارد و دروازه قبر، سمت پاهاى ميّتاست. پس وقتى جنازه را
برزمين گذاشتى، در سمت پايين پا بگذارواز همانجا هم بايد ميّت خارج شود و براى او
دعا گردد تا به داخلگودى گذاشته شود و بر او خاك انداخته شود."
2 - ابو مريم انصارى مىگويد: از امام باقرعليه السلام شنيدم كه مىگفت:
"كفّن رسول اللَّهصلى الله عليه وآله -إلى أن قال-: ثمّ دخل عليّعليه السلام
القبر فوضعهعلى يديه، وأدخل معه الفضل بن العباس، فقال رجل من الأنصار منبني
الخيلا يقال له أوس بن خولي: اُنشدكم اللَّه أن تقطعوا حقّنا، فقال لهعليّعليه
السلام: ادخل فدخل معهما، فسألته أين وضع السرير؟ فقال: عند رجلالقبر وسلّ
سلّاً"(215).
"رسول اللَّهصلى الله عليه وآله كفن شد. )تا اينكه فرمود:( سپس علىعليه السلام
واردقبر شد و جسد پيامبر را روى دستش گرفت و با خود فضل بن عباسرا نيز وارد قبر
كرد. پس مردى از انصار بنام اوس بن خولى گفت: شمارا به خدا سوگند، حق ما را پايمال
نكنيد. پس علىعليه السلام به او فرمود:وارد قبر شو و او با آن دو وارد قبر گرديد.
از آن حضرت سؤال كرديمكه تابوت در كجا گذاشته شد؟ فرمود: در نزد پاى قبر گذاشته
شدوجنازه به آرامى از تابوت بيرون و به قبر وارد گرديد."
چه كسى وارد قبر شود؟
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"يكره للرجل أن ينزل في قبر ولده"(216).
"براى مرد مكروه است كه وارد قبر فرزندش شود."
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"قال أمير المؤمنينعليه السلام مضت السنّة من رسول اللَّهصلى الله عليه وآله أنّ
المرأة لايدخل قبرها إلّا من كان يراها في حياتها"(217).
"امير المؤمنينعليه السلام فرمود: سنّت رسول خداصلى الله عليه وآله بر اين
قرارگرفت كه وارد قبر زن نمىشود، مگر كسى كه در زندگى او، مىتوانستهاو را
ببيند."
3 - على بن محمّد قاسانى مىگويد:
"على بن بلال به ابوالحسنعليه السلام نوشت: چه بسا نزد ما كسىمىميرد ولى زمين تر
است پس قبر را با چوب )يا درخت( فرشمىكنند و يا آنرا بر روى ميّت مىگذارند، آيا
اين جائز است؟ درجواب نوشت: جائز است.(218)"
چه كسى خاك بريزد؟
1 - عمر بن اذينه مىگويد:
"رأيت أبا عبداللَّهعليه السلام يطرح التراب على الميّت فيمسكه ساعة في يدهثمّ
يطرحه ولا يزيد على ثلاثة أكفّ، قال: فسألته عن ذلك فقال: يا عمر،كنت أقول: إيماناً
بك، وتصديقاً ببعثك، هذا ما وعد)نا( اللَّه ورسوله،وصدق اللَّه ورسوله، اللّهمّ
زدنا إيماناً -إلى قوله-: وتسليماً، هكذا كانيفعل رسول اللَّهصلى الله عليه وآله
وبه جرت السنّة"(219).
"امام صادقعليه السلام را ديدم كه بر روى ميّت خاك مىانداخت پسساعتى آن را در
دست نگه مىداشت بعد مىريخت و از سه مشتهم بيشتر نمىريخت. پس از آن حضرت علّت
اين موضوع را پرسيدمفرمود: اى عمر! من داشتم مىگفتم: "إيماناً بك وتصديقاً ببعثك
هذاما وعدنا اللَّه ورسوله وصدق اللَّه ورسوله. اللّهمّ زدنا إيماناً"
تا..."وتسليماً". پيامبر خداصلى الله عليه وآله همچنين مىكرد و سنّت هم بر
همينجارى شده است."
2 - عبيد بن زراره مىگويد:
"مات لبعض أصحاب أبي عبداللَّهعليه السلام ولد فحضر أبو عبداللَّهعليه السلام،
فلمّااُلحد تقدّم أبوه فطرح عليه التراب، فأخذ أبو عبداللَّهعليه السلام بكفّيه
وقال:لا تطرح عليه التراب، ومن كان منه ذا رحم فلا يطرح عليه التراب، فإنّرسول
اللَّهصلى الله عليه وآله نهى أن يطرح الوالد أو ذو رحم على ميّته التراب
فقلنا:يابن رسول اللَّه، أتنهانا عن هذا وحده؟ فقال: أنهاكم أن تطرحوا علىذوي
أرحامكم، فإنّ ذلك يورث القسوة في القلب، ومن قسا قلبه بعُد منربّه"(220).
"فرزند يكى از اصحاب امام صادقعليه السلام فوت كرد و آن حضرت نيزحاضر شد و چون
ميّت در قبر گذاشته شد پدرش جلو آمد و بر قبر اوخاك ريخت. امام صادقعليه السلام از
هر دو دستش گرفت و گفت: خاكنريز، زيرا كسى كه با ميّت خويشاوندى و قرابت دارد، بر
او خاكنمىريزد و پيامبر خداصلى الله عليه وآله نهى فرمود از اينكه پدر يا هر كسى
كه ازارحام ميّت محسوب مىشود بر او خاك بريزد. پس گفتيم: اى پسررسول خدا! آيا تنها
از اين ما را منع مىكنى؟ فرمود: من شما را منعمىكنم از اينكه بر ارحام خود خاك
بريزيد، زيرا اين عمل باعثقساوت قلب مىشود و كسى كه قلبش قساوت پيدا كند از خدا
دورشده است."
قبر چند انگشت بلند شود و بر آن آب بپاشند:
1 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"قال النبيّصلى الله عليه وآله لعليّعليه السلام: يا عليّ، ادفني في هذا المكان،
وارفع قبريمن الأرض أربع أصابع، ورشّ عليه من الماء"(221).
"حضرت پيامبرصلى الله عليه وآله به علىعليه السلام فرمود: اى على! مرا در اين
مكاندفن كن و قبرم را از زمين چهار انگشت بلند نما و بر آن آب بپاش."
2 - زراره مىگويد: امام صادقعليه السلام فرمود:
"إذا فرغت من القبر فانضحه، ثمّ ضع يدك عند رأسه وتغمز كفّك عليهبعد النضح"(222).
"وقتى از قبر فراغت يافتى، بر آن آب بپاش و سپس دست خود رانزد سر او بگذار و كف دست
خود را روى قبر فشار بده."
دعاى بعد از دفن:
1 - عبداللَّه بن عجلان مىگويد:
"امام باقرعليه السلام برابر قبر يكى از شيعيان خود ايستاد و گفت: اللّهمّصِل
وحدته، وآنس وحشته، واسكن إليه من رحمتك ما يستغني بهاعن رحمة من سواك.(223)"
2 - ورّام بن ابى فراس در كتابش مىگويد:
قالعليه السلام: "إذا قرأ المؤمن آية الكرسي وجعل ثواب قرائته لأهل القبورجعل
اللَّه تعالى له من كلّ حرف ملكاً يسبّح له إلى يوم القيامة"(224).
"امامعليه السلام فرمود: وقتى كه مؤمن، آية الكرسى را بخواند و ثوابقرائت او را
براى اهل قبور هديه كند، خداوند در برابر هر حرفى،فرشتهاى را موظّف مىسازد كه تا
روز قيامت براى او تسبيح بگويد."
آخرين تلقين:
1 - يحيى بن عبداللَّه مىگويد: از امام صادقعليه السلام شنيدم كهمىگفت:
"ما على أهل الميّت منكم أن يدرؤا عن ميّتهم لقاء منكر ونكير، قال:قلت: كيف نصنع؟
قال: إذا اُفرد الميّت فليتخلّف )فليستخلف( عندهأولى الناس به فيضع فمه عند رأسه
ثمّ ينادي بأعلى صوته: يا فلان ابنفلان أو يا فلانة بنت فلان! هل أنت على العهد
الذي فارقتنا عليه منشهادة أن لا إله إلّا اللَّه وحده لا شريك له، وأنّ محمّداً
عبده ورسوله سيّدالنبيّين، وأنّ عليّاً أمير المؤمنين وسيّد الوصيّين، وإنّ ما جاء
به محمّدحقّ، وأنّ الموت حقّ والبعث حقّ )وأنّ الساعة آتية لا ريب فيها( وأنّ
اللَّهيبعث من في القبور. قال: فيقول منكر لنكير: انصرف بنا عن هذا فقدلقّن
حجّته"(225).
"بر اهل ميّت است كه ملاقات منكر و نكير را از ميّتشان دفع كنندگفتم: چه كار بايد
بكنيم؟ فرمود: وقتى كه ميّت تنها ماند پسنزديكترين مردم به ميّت نزد او بماند و
دهنش را نزديك سر او ببردوبا صداى بلند بگويد: يا فلان ابن فلان -أو يا فلانة بنت
فلان- هلأنت على العهد الذي فارقتنا عليه من شهادة أن لا إله إلّا اللَّه وحدهلا
شريك له وأنّ محمّداً عبده ورسوله سيّد النبيّين وأنّ عليّاً أميرالمؤمنين وسيّد
الوصيّين وأنّ ما جاء به محمّد حقّ وأنّ الموت حقّوالبعث حقّ وأنّ الساعة آتية لا
ريب فيها وأنّ اللَّه يبعث من في القبور.فرمود: در اين صورت منكر به نكير مىگويد:
رهايش كنيم برويم،زيرا حجّتش را به او تلقين كردند."
بر ميّت سنگينى نكنيد و نامش را بنويسيد:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"كلّ ما جعل على القبر من غير تراب القبر فهو ثقل على الميّت"(226).
"غير از خاك هر چيزى كه بر قبر گذاشته شود، بر ميّت سنگينىمىكند."
2 - يكى از دختران ابو محمّدعليه السلام نقل مىكند كه مادر مهدىعليه السلام
درحيات ابومحمّدعليه السلام فوت كرد و بر قبر او لوحى است كه روى آننوشته شده:
"اين قبر مادر محمّدعليه السلام است.(227)"
3 - صمد بن هارون مىگويد: امام صادقعليه السلام فرمود:
"إذا أدخلت الميّت القبر إن كان رجلاً يسلّ سلّاً، والمرأة تؤخذ عرضاًفإنّه
أستر"(228).
"وقتى ميّت را مىخواهى وارد قبر كنى، اگر مرد باشد، بهآهستگى وارد قبر گردد و اگر
زن باشد بايد از پهنا داخل قبر شود، زيرااين حالت بيشتر موجب ستر او مىشود."
4 - از امام صادقعليه السلام:
"درباره شخصى مسيحى كه با مسلمانان در سفر است و مىميردسؤال شد. حضرت فرمود:
"لا يغسّله مسلم ولا كرامة، ولا يدفنه، ولا يقوم على قبره وإن كانأباه"(229).
"مسلمان او را غسل نمىدهد و او كرامتى هم ندارد و او را دفن همنمىكند و بر قبرش
هم نمىايستد هر چند كه پدرش هم باشد."
انداختن ميّت در آب به هنگام ضرورت:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إذا مات الرجل في السفينة ولم يقدر على الشطّ قال: يكفّن ويحنّطفي ثوب )ويصلّى
عليه( ويلقى في الماء"(230).
"اگر شخصى در كشتى بميرد، و رسيدن به ساحل ممكن نباشد،كفن و حنوط شود و نماز بر او
بگزارند و سپس در آب اندازند."
2 - سليمان بن خالد مىگويد:
"سألني أبو عبداللَّهعليه السلام فقال: ما دعاكم إلى الموضع الذي وضعتم فيهعمّي
زيداً -إلى أن قال-: كم إلى الفرات من الموضع الذي وضعتموهفيه؟ فقلت: قذفة حجر،
فقال: سبحان اللَّه، أفلا كنتم أوقرتموه حديداًوقذفتموه في الفرات وكان
أفضل؟!"(231).
"امام صادقعليه السلام از من سؤال كرد كه چه باعث شد شما عموى منزيد را در محلّى
كه دفن كرديد بگذاريد؟ تا اينكه فرمود: آن موضعىكه دفن كرديد تا فرات چه قدر فاصله
داشت؟ گفتم: به اندازه پرتابسنگ. گفت: سبحان اللَّه! چه مىشد كه آهنى بر او
مىبستيد تاسنگين مىگرديد و به فرات مىانداختيد و اين بهتر بود؟!"
3 - محمّد بن حسن صفّار مىگويد:
"كتبت إلى أبي محمّدعليه السلام: أيجوز أن يجعل الميّتين على جنازةواحدة في موضع
الحاجة وقلّة الناس وإن كان الميّتان رجلاً وامرأةيحملان على سرير ويصلّى عليهما؟
فوقّععليه السلام: لا يحمل الرجل معالمرأة على سرير واحد"(232).
"به ابومحمّدعليه السلام نوشتم كه: آيا جايز است كه در صورت نياز و كمبودن مردم،
دو ميّت را يكجا و در يك جنازه قرار دهند اگر چه زنومرد هم باشند كه بر يك تابوت
حمل شوند و بر هر دو يكجا نمازخوانده شود؟ امام در جواب نوشت: نبايد مرد به همراه
زن در يكتابوت حمل شود."
4 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"نهى رسول اللَّهصلى الله عليه وآله أن يصلّى على قبر أو يقعد عليه أو يبنى
عليه"(233).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله نهى كرد از اينكه بر روى قبر نماز خوانده شود ياروى
آن بنشينند يا بنايى بر آن بسازند."
5 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"ينبغي لمن شيّع جنازة أن لا يجلس حتى يوضع في لحده، فإذاوضع في لحده فلا بأس
بالجلوس"(234).
"شايسته است كسى كه جنازهاى را تشييع مىكند، تا زمانى كهميّت در قبرش گذاشته
نشده، ننشيند و زمانى كه ميّت در قبر گذاشتهشد، نشستن اشكال ندارد."
به عزادار چگونه بايد تسليت گفته شود؟
1 - امام صادقعليه السلام از پدرانشعليهم السلام نقل مىكند:
"قال رسول اللَّهصلى الله عليه وآله: من عزّى حزيناً كُسِي في الموقف حلّة
يحبربها"(235).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود: كسى كه شخص غمگين و عزادارى راتسليت بگويد در
روز قيامت، جامهاى به او پوشانده مىشود كهباعث زيبايى و آراستگى اومى گردد."
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"التعزية لأهل المصيبة بعد ما يدفن"(236).
"تسليت گفتن براى مصيبت ديدگان بعد از زمانى است كه ميّتدفن شود."
3 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"التعزية الواجبة بعد الدفن، وقال: كفاك من التعزية أن يراك صاحبالمصيبة"(237).
"تسليت واجب بعد از دفن است". و فرمود: "تسليت دادنهمين مقدار كه صاحب مصيبت تو را
ببيند كفايت مىكند."
4 - محمّد بن على بن الحسين مىگويد:
"امام صادقعليه السلام نزد قومى كه گرفتار مصيبت شده بودند آمد و بهآنان گفت: جبر
اللَّه وهنكم وأحسن عزاكم ورحم متوفّاكم. و سپس ازآنجا رفت.(238)"
چاه، هم قبر مىشود:
1 - از امام صادقعليه السلام سؤال شد درباره چاهى كه مردى در آن افتادهو مرده و
خارج كردن او از آن امكان ندارد آيا مىشود با آب اين چاهوضو گرفت؟ امام فرمود:
"از آن وضوء گرفته نمىشود، اين چاه بايدتعطيل شود و قبر قرار داده شود و اگر خارج
كردن ميّت امكان داشتهباشد بايد خارج گردد و غسل و دفن شود، زيرا پيامبر خدا
فرمود:احترام و حرمت ميّت مسلمان با حرمت زمان حيات او برابر و يكساناست.(239)"
تابوت نمونه:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"اوّلين نعش و تابوتى كه در اسلام ايجاد شد، تابوت فاطمه)س(بود، زيرا آن حضرت
هنگامى كه از بيماريى كه بر اثر آن فوت كرد، رنجمىبرد به اسماء گفت: من ضعيف
ولاغر شدهام، گوشت در بدنمباقى نمانده است آيا چيزى براى من نمىسازى كه بدنم را
بپوشاند؟اسماء گفت: من زمانى كه در سرزمين حبشه بودم، ديدم اهالى حبشهبراى ميّت
چيزى مىساختند آيا مانند آن براى تو بسازم؟ اگر از آنخوشت آمد براى تو مىسازم.
فاطمه فرمود: بلى بساز. اسماء يكتخت چوبين طلب كرد و آن را وارو بر زمين گزارد و
سپس چند شاخهدرخت خواست و آنها را بر پايههاى آن بست و بعد با پارچهاى آن
راآراسته كرد و گفت: آنان را ديدم چنين مىساختند. فاطمه فرمود:مانند آن را براى من
بساز، من را بپوشان خداوند تو را از آتش جهنّمبپوشاند.(240)"
2 - امام صادقعليه السلام در حديثى فرمود:
"توضّأ إذا أدخلت الميّت القبر"(241).
"وقتى كه ميّت را داخل قبر كردى، وضو بگير."
زيارت مردگان:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"قال أمير المؤمنينعليه السلام: زوروا موتاكم فإنّهم يفرحون بزيارتكم،وليطلب أحدكم
حاجته عند قبر أبيه وعند قبر اُمّه بما يدعو لهما"(242).
"مردگان خود را زيارت نماييد، زيرا آنان با زيارت شما خوشحالمىشوند و هنگاميكه
براى زيارت قبر پدر و مادر خود مىرويد بهواسطه دعا كردن براى آنان، حاجت خود را
نيز بخواهيد."
2 - راوى مىگويد از امام صادقعليه السلام شنيدم كه مىگفت:
"عاشت فاطمة بعد أبيها خمسة وسبعين يوماً لمتر كاشرة ولاضاحكة، تأتي قبور الشهداء
في كلّ جمعة مرّتين الاثنين والخميس،فتقول: هيهنا كان رسول اللَّهصلى الله عليه
وآله هيهنا كان المشركون"(243).
"حضرت فاطمه- سلام اللَّه عليها- بعد از پدرش، 75 روز زندگىكرد و در اين مدّت
هيچگاه تبسّم و خندهاى از او ديده نشد. در هرهفته دو بار در روزهاى دوشنبه و
پنجشنبه به زيارت قبور شهدامىآمد و مىگفت: اين جا پيامبر خداصلى الله عليه وآله
بود و اين جا هم مشركانقرار داشتند."
3 - صفوان جمال مىگويد: از امام صادقعليه السلام شنيدم كه مىگفت:
"كان رسول اللَّهصلى الله عليه وآله يخرج في ملاء من الناس من أصحابه كلّ عشيةخميس
إلى بقيع المدينين فيقول: السلام عليكم يا أهل الديار ثلاثاً،رحمكم اللَّه
ثلاثاً"(244).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله در هر پنجشنبه شب با جمعى از اصحاب خود بهقبرستان
بقيع مىرفت و سه بار مىگفت: السلام عليكم يا أهل الديار.و سه بار مىگفت: رحمكم
اللَّه."
4 - محمّد بن احمد بن يحيى مىگويد: من در فيد )قلعهاى در دلمكّه( بودم... تا
اينكه گفت: صاحب اين قبر يعنى محمّد بناسماعيل بن بزيع به من خبر داد كه از امام
باقرعليه السلام شنيده است كهمىگفت:
"من زار قبر أخيه المؤمن فجلس عند قبره واستقبل القبلة ووضع يدهعلى القبر فقرأ
إنّا أنزلناه في ليلة القدر سبع مرّات أمن من الفزع الأكبر"(245).
"كسى كه قبر برادر مؤمنش را زيارت كند پس نزد قبر او بنشيندوروبه قبله دست بر قبر
بگذارد و سوره إنّا أنزلناه فى ليلة القدر را هفتبار بخواند، از وحشت بزرگ روز
قيامت در امان خواهد بود."
از حمل جنازه بايد عبرت آموخت:
1 - عجلان ابوصالح مىگويد:
"قال لي أبو عبداللَّهعليه السلام: يا أبا صالح، إذا أنت حملت جنازة فكن كأنّكأنت
المحمول، وكأنّك سألت ربّك الرجوع إلى الدنيا ففعل، فانظر ماذاتستأنف، قال: ثمّ
قال: عجب لقوم حبس أوّلهم عن آخرهم، ثمّ نوديفيهم الرحيل وهم يلعبون"(246).
"امام صادقعليه السلام به من گفت: اى ابا صالح وقتى جنازهاى را بردوش حمل مىكنى،
چنين فكر كن كه گويا خودت بر دوش ديگرانحمل مىشوى و گويا از خداوند مىخواهى كه
تو را به دنيا برگرداندوخداوند هم تو را به دنيا بازگرداند، ببين كه از نو چه
اعمالى را انجاممىدهى. سپس فرمود: تعجّب است از قومى كه رابطه اولشان باآخرشان
قطع شده و هر روز در بين آنان نداى كوچ كردن بلند مىشودولى آنان بازهم در لهو ولعب
هستند!"
2 - امام صادقعليه السلام در حديثى فرمود:
"لمّا مات إبراهيم ابن رسول اللَّهصلى الله عليه وآله رأى النبيّصلى الله عليه
وآله في قبره خللاًفسوّاه بيده، ثمّ قال: إذا عمل أحدكم عملاً فليتقن، ثمّ قال:
ألحق بسلفكالصالح عثمان بن مظعون"(247).
"چون ابراهيم فرزند رسول خداصلى الله عليه وآله فوت كرد، پيامبرصلى الله عليه وآله
در قبراو اشكالى ديد، و آن را با دست خود، درست كرد و فرمود: هر يك ازشما وقتى كارى
انجام مىدهيد بايد به درستى و اتقان انجام دهيدوسپس فرمود: به سلف صالح خود عثمان
بن مظعون ملحق شو."
3 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"كان البراء بن المعرور الأنصاري بالمدينة، وكان رسول اللَّهصلى الله عليه
وآلهبمكّة، وأنّه حضره الموت، وكان رسول اللَّه)ص( والمسلمون يصلّون إلىالبيت
المقدّس، فأوصى البراء أن يجعل وجهه إلى تلقاء النبيّصلى الله عليه وآله،
وأنّهأوصى بثلث ماله، فجرت به السنّة"(248).
"براء بن معرور انصارى در مدينه و پيامبر خدا در مكّه بود و در آنهنگام او در حال
احتضار قرار گرفت و در آن زمان حضرت پيامبرومسلمانان به طرف بيتالمقدّس نمازمى
خواندند براء وصيت كردكه رويش را به سمت پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله قرار
بدهند و همچنين ثلثمالش را نيز وصيّت كرد و سنّت نيز بر همين جارى شد."