آداب بيمارى و احكام وفات

آيه الله حاج سيد محمد تقى مدرسى
مترجم: سروش دانش

- ۷ -


ط - ميّت چگونه دفن مى‏شود؟

احاديث شريف:

حكمت دفن:

1 - امام رضاعليه السلام فرمود:
"إنّما اُمِر بدفن الميّت لئلا يظهر الناس على فساد جسده، وقبح‏منظره، وتغيير رائحته، ولا يتأذّى الأحياء بريحه، وما يدخل عليه من‏الآفة والفساد، وليكون مستوراً عن الأولياء والأعداء، فلا يشمت عدوّه،ولا يحزن صديقه".
"اينكه به دفن ميّت دستور داده شده است بدان جهت مى‏باشدكه مردم، از متلاشى شدن بدن و زشتى منظر و قيافه و تغيير بوى)گنديده شدن( او مطّلع نشوند و زندگان از بوى بد و پوسيدگى‏وفساد او آزار نبينند و از ديد دوست و دشمن پنهان بماند تا نه دشمن‏او شماتت كند و نه دوست او غمگين شود.(200)"

حكمت دفن در حرم و در نجف اشرف:

1 - عقبه بن علقمه مى‏گويد:
"اشترى أمير المؤمنين‏عليه السلام أرضاً ما بين الخورنق إلى الحيرة إلى‏الكوفة، وفي خبر آخر: ما بين النجف إلى الحيرة إلى الكوفة من‏الدهاقين بأربعين ألف درهم، واشهد على شرائه، قال: فقلت له: يا أميرالمؤمنين، تشتري هذا بهذا المال وليس ينبت خطا؟ فقال: سمعت رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله يقول: كوفان كوفان يرد أوّلها على آخرها، يحشر من ظهرهاسبعون ألفاً يدخلون الجنّة بغير حساب، فاشتهيت أن يحشروا من‏ملكي"(201).
"امير المؤمنين‏عليه السلام زمينى را بين خورنق تا حيره، تا كوفه و بنابرخبر ديگر، بين نجف تا حيره تا كوفه از دهقانان به چهل هزار درهم‏خريد و بر خريد آن شاهد گرفت، پس گفتم: يا امير المؤمنين! آيا اين‏زمين را كه هيچ چيز در آن نمى‏رويد با اين قيمت زياد مى‏خرى؟فرمود: از رسول خداصلى الله عليه وآله شنيدم كه مى‏گفت: كوفه! كوفه! اول آن برآخر آن وارد مى‏شود و از زمين آن هفتاد هزار نفر در قيامت محشورمى‏شوند كه بدون حساب وارد بهشت مى‏گردند. پس من مى‏خواهم‏آنان از ملك من محشور شوند."
2 - هارون بن خارجه مى‏گويد: از امام صادق‏عليه السلام شنيدم كه‏مى‏گفت:
"من دُفِن في الحرم أمن من الفزع الأكبر، فقلت له: من برّ الناس‏وفاجرهم؟ قال: من برّ الناس وفاجرهم"(202).
"كسى كه در حرم دفن شود، از وحشت بزرگ )در روز قيامت(در امان خواهد بود. گفتم: هم افراد نيكوكار هم افراد فاجر؟ گفت:هم افراد نيكوكار و هم افراد فاجر."
3 - محمّد بن على بن الحسين مى‏گويد: امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إنّ اللَّه أوحى إلى موسى بن عمران: أن اخرج عظام يوسف من مصر-إلى أن قال-: فاستخرجه من شاطئ النيل من صندوق مرمر، فلمّاأخرجه طلع القمر فحمله إلى الشام، فلذلك تحمل أهل الكتاب موتاهم‏إلى الشام"(203).
"خداوند به حضرت موسى بن عمران وحى كرد كه: استخوانهاى‏يوسف را از مصر بيرون كن )تا اينكه گفت:( پس آن را از ساحل نيل‏از يك صندوق مرمرين بيرون كرد و چون بيرون آورد گويا ماه طلوع‏نمود پس آن را به شام منتقل كرد و از همين رو اهل كتاب مردگان خودرا به شام مى‏برند."
4 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إنّ النبيّ‏صلى الله عليه وآله نهى أن يعمّق القبر فوق ثلاثة أذرع"(204).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله نهى فرمود از اينكه قبر، عميقتر از سه ذراع حفرشود."

لحد يا شقّ:

1 - ابى همام اسماعيل بن همام از امام رضاعليه السلام نقل مى‏كند:
"قال أبوجعفرعليه السلام حين أحضر: إذا أنا متُّ فاحفروا لى أو شقّوا لي‏شقّاً فإن قيل لكم: إنّ رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله لحّد له فقد صدقوا"(205).
"امام باقرعليه السلام موقعى كه در حال احتضار قرار گرفته بود فرمود:وقتى من مُردم، لحدى را براى من حفر كنيد يا شكافى را بشكافيد.واگر براى شما گفته شود كه براى رسول خداصلى الله عليه وآله لَحَدْ آماده كردندراست گفته‏اند."

به ميّت قبل از دفن، مهلت بده:

1 - يونس مى‏گويد:
"حديث سمعته عن أبي الحسن موسى‏عليه السلام ما ذكرته وأنا في بيت إلّاضاق عليَّ، يقول: إذا أتيت بالميّت إلى شفير القبر فأمهله ساعة فإنّه‏يأخذ اهبته للسؤال"(206).
"سخنى شنيدم از امام موسى كاظم‏عليه السلام كه هر وقت آن را به يادمى‏آورم و در خانه‏اى هستم، آن خانه براى من تنگ مى‏شود)احساس سختى و تنگى مى‏كنم( و آن اين است كه حضرت‏مى‏گفت: وقتى ميّت را به لب گور آورديد، ساعتى به او مهلت دهيدتا براى سؤال قبر آماده شود."
2 - صدوق مى‏گويد:
"وفي حديث آخر: إذا أتيت بالميّت القبر فلا تفدح به القبر؛ فإنّ‏للقبر أهوالاً عظيمة، وتعوّذ من هول المطلع، ولكن ضعه قرب شفير القبرواصبر عليه هنيئة ثمّ قدّمه قليلاً واصبر عليه ليأخذ اهبته ثمّ قدّمه إلى‏شفير القبر"(207).
"در حديث ديگر است: وقتى ميّت را نزديك قبر آوردى،يكمرتبه او را وارد قبر نكن؛ زيرا قبر هول و هراس عظيمى دارد و ازهول قبر به خدا پناه ببر. ميّت را نزديك لب قبر بگذار و لحظه‏اى‏درنگ كن سپس كمى جلوتر ببر و باز هم درنگ كن تا ميّت براى قبرآمادگى بگيرد. سپس او را تا لب گور جلو ببر."

در هنگام عبور جنازه، ايستادن مستحب نيست:

1 - از امام صادق‏عليه السلام از پدرش‏عليه السلام نقل شده است:
"إنّ الحسن بن عليّ‏عليه السلام كان جالساً ومعه أصحاب له فمرّ بجنازة فقام‏بعض القوم ولم يقم الحسن، فلمّا مضوا بها قال بعضهم: ألا قمت عافاك‏اللَّه؟ فقد كان رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله يقوم للجنازة إذا مرّوا بها فقال الحسن‏عليه السلام:إنّما قام رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله مرّة واحدة وذلك أنّه مرّ بجنازة يهودي وقد كان‏المكان ضيّقاً فقام رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله وكره أن تعلو رأسه"(208).
"امام حسن‏عليه السلام با اصحابش نشسته بود كه جنازه‏اى از آنجا عبورداده شد پس برخى از افراد ايستادند و امام حسن‏عليه السلام بلند نشدوچون جنازه را بردند برخى پرسيدند: خداوند شما را از آسيب‏نگهدارد، چرا بلند نشديد، زيرا پيامبر خداصلى الله عليه وآله در هنگام عبور جنازه‏مى‏ايستاد؟ امام حسن در جواب فرمود: پيامبر خداصلى الله عليه وآله تنها يكبارايستاد و آنهم زمانى بود كه جنازه يهودى را از آنجا عبور مى‏دادند و جاتنگ بود، رسول خداصلى الله عليه وآله بلند شد، زيرا كراهت داشت از اينكه‏جنازه يهودى از سر او بالاتر قرار گيرد."

ميّت را چگونه به قبر مى‏سپارى؟

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"لا تنزل القبر وعليك العمامة ولا القلنسوة ولا رداء ولا حذاء و حلّل‏أزرارك قال: قلت: والخفّ؟ قال: لا بأس بالخفّ في وقت الضرورةوالتقية"(209).
"با عمامه و كلاه و ردا و كفش وارد قبر نشو و دگمه‏هايت را باز كن.گفتم: پاپوش )خُف( چطور؟ فرمود: در وقت ضرورت يا تقيّه،پاپوش اشكال ندارد."
2 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"يجعل له وسادة من تراب ويجعل خلف ظهره مدرة لئلا يستلقي‏ويحلّ عقد كفنه كلّها ويكشف عن وجهه ثمّ يدعى له"(210).
"زير سر ميّت، بالشى از خاك بسازند و پشت كمرش نيز چيزى)سنگ يا كلوخ( بگذارند تا به پشت نيفتد و همه گرههاى كفنش‏گشوده شود و صورتش نيز بازگردد و سپس براى او دعا كنند."
3 - زراره مى‏گويد:
"وقتى ميّت را در گورش گذاشتى، آية الكرسى را قرائت كن وبادست به شانه راستش بزن و بگو: "يا فلان قل: رضيت باللَّه ربّاًوبالإسلام ديناً وبمحمّدصلى الله عليه وآله نبيّاً وبعلي إماماً" و به همين ترتيب تاامام زمانش را نام ببر.(211)"

تلقين سنّت است:

1 - ابن عباس مى‏گويد:
"وقتى كه پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله فاطمه بنت اسد مادر على بن ابيطالب‏را در قبر گذاشت، به طرف سر او رفت و سپس گفت: "يا فاطمة، إن‏أتاك منكر ونكير فسألاك عن ربّك فقولي: اللَّه ربّي ومحمّد نبيّي والإسلام‏ديني والقرآن كتابي وابني إمامي ووليّي"، بعد فرمود: اللّهمّ ثبّت فاطمةبالقول الثابت، و سپس از قبر اوخارج شد و مقدارى خاك بر اوانداخت.(212)"
2 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"زير سر ميّت بالشى از خاك بسازند و پشت كمرش نيز چيزى‏مانند سنگ يا كلوخ بگذارند تا به پشت نيفتد و همه گرههاى كفنش رابگشايند و صورتش نيز باز شود و سپس براى او دعا كند و بگويد:"اللّهمّ عبدك وابن عبدك وابن أمتك نزل بك وأنت خير منزول به.اللّهمّ افسح له فى قبره ولقّنه حجّته، وألحقه بنبيّه، وقه شرّمنكر ونكير".
سپس دست راست خود را زير شانه راست ميّت قرار مى‏دهى،ودست چپ را روى شانه چپ ميّت قرار مى‏دهى و به شدّت تكان‏مى‏دهى و مى‏گويى:
"يا فلان ابن فلان اللَّه ربّك ومحمّد نبيّك والإسلام دينك وعليّ‏وليّك وإمامك" و همه ائمّه‏عليهم السلام را يكى يكى تا آخر نام مى‏برى‏ومى‏گوئى: "ائمّتك أئمّة هدى أبرار." سپس تلقين را يك بار ديگربراى او اعاده مى‏نمايى و زمانى كه آجر روى قبر گذاشتى بگو:
"اللّهمّ ارحم غربته وصل وحدته وآنس وحشته وآمن روعته،واسكن إليه من رحمتك رحمة يستغني بها عن رحمة من سواك‏واحشره مع من كان يتولّاه."
و هر زمان كه قبر او را زيارت كردى با همين دعا براى او دعا كن درحاليكه روبه قبله باشى و دستهايت را بر روى قبر او بگذار.
وقتى از قبر خارج شدى در حاليكه دستهاى خود را از خاك تكان‏مى‏دهى بگو: إنّا للَّه وإنّا إليه راجعون، و سپس با پشت دست بر او سه‏بار خاك بريز و بگو:
"اللّهمّ إيماناً بك وتصديقاً بكتابك، هذا ما وعدنا اللَّه ورسوله‏وصدق اللَّه ورسوله"، زيرا هر كس اين كار را انجام دهد و اين كلمات‏را بگويد، خداوند در برابر هر ذرّه‏اى از خاك، يك حسنه براى اومى‏نويسد.
سپس وقتى كه قبر درست شد، قبر را در جلو خود قرار داده‏وروبه قبله مى‏ايستى و بر روى قبر آب مى‏ريزى وا ز محلّ سر ميّت‏شروع مى‏كنى و از چهار طرف دور مى‏زنى تا به محلّ سر برسى بدون‏اينكه ريختن آب را قطع كنى پس اگر چيزى از آب اضافه آمد آن را بروسط قبر بريز و سپس دست روى قبر بگذار و براى ميّت دعا كن‏وآمرزش بطلب.(213)"

دروازه قبر:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"لكلّ شي‏ء باب وباب القبر ممّا يلي الرجلين، إذا وضعت الجنازةفضعها ممّا يلي الرجلين ويخرج الميّت ممّا يلي الرجلين، ويدعى له‏حتى يوضع في حفرته، ويسوّى عليه التراب"(214).
"هر چيزى دروازه‏اى دارد و دروازه قبر، سمت پاهاى ميّت‏است. پس وقتى جنازه را برزمين گذاشتى، در سمت پايين پا بگذارواز همانجا هم بايد ميّت خارج شود و براى او دعا گردد تا به داخل‏گودى گذاشته شود و بر او خاك انداخته شود."
2 - ابو مريم انصارى مى‏گويد: از امام باقرعليه السلام شنيدم كه مى‏گفت:
"كفّن رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله -إلى أن قال-: ثمّ دخل عليّ‏عليه السلام القبر فوضعه‏على يديه، وأدخل معه الفضل بن العباس، فقال رجل من الأنصار من‏بني الخيلا يقال له أوس بن خولي: اُنشدكم اللَّه أن تقطعوا حقّنا، فقال له‏عليّ‏عليه السلام: ادخل فدخل معهما، فسألته أين وضع السرير؟ فقال: عند رجل‏القبر وسلّ سلّاً"(215).
"رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله كفن شد. )تا اينكه فرمود:( سپس على‏عليه السلام واردقبر شد و جسد پيامبر را روى دستش گرفت و با خود فضل بن عباس‏را نيز وارد قبر كرد. پس مردى از انصار بنام اوس بن خولى گفت: شمارا به خدا سوگند، حق ما را پايمال نكنيد. پس على‏عليه السلام به او فرمود:وارد قبر شو و او با آن دو وارد قبر گرديد. از آن حضرت سؤال كرديم‏كه تابوت در كجا گذاشته شد؟ فرمود: در نزد پاى قبر گذاشته شدوجنازه به آرامى از تابوت بيرون و به قبر وارد گرديد."

چه كسى وارد قبر شود؟

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"يكره للرجل أن ينزل في قبر ولده"(216).
"براى مرد مكروه است كه وارد قبر فرزندش شود."
2 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"قال أمير المؤمنين‏عليه السلام مضت السنّة من رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله أنّ المرأة لايدخل قبرها إلّا من كان يراها في حياتها"(217).
"امير المؤمنين‏عليه السلام فرمود: سنّت رسول خداصلى الله عليه وآله بر اين قرارگرفت كه وارد قبر زن نمى‏شود، مگر كسى كه در زندگى او، مى‏توانسته‏او را ببيند."
3 - على بن محمّد قاسانى مى‏گويد:
"على بن بلال به ابوالحسن‏عليه السلام نوشت: چه بسا نزد ما كسى‏مى‏ميرد ولى زمين تر است پس قبر را با چوب )يا درخت( فرش‏مى‏كنند و يا آنرا بر روى ميّت مى‏گذارند، آيا اين جائز است؟ درجواب نوشت: جائز است.(218)"

چه كسى خاك بريزد؟

1 - عمر بن اذينه مى‏گويد:
"رأيت أبا عبداللَّه‏عليه السلام يطرح التراب على الميّت فيمسكه ساعة في يده‏ثمّ يطرحه ولا يزيد على ثلاثة أكفّ، قال: فسألته عن ذلك فقال: يا عمر،كنت أقول: إيماناً بك، وتصديقاً ببعثك، هذا ما وعد)نا( اللَّه ورسوله،وصدق اللَّه ورسوله، اللّهمّ زدنا إيماناً -إلى قوله-: وتسليماً، هكذا كان‏يفعل رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله وبه جرت السنّة"(219).
"امام صادق‏عليه السلام را ديدم كه بر روى ميّت خاك مى‏انداخت پس‏ساعتى آن را در دست نگه مى‏داشت بعد مى‏ريخت و از سه مشت‏هم بيشتر نمى‏ريخت. پس از آن حضرت علّت اين موضوع را پرسيدم‏فرمود: اى عمر! من داشتم مى‏گفتم: "إيماناً بك وتصديقاً ببعثك هذاما وعدنا اللَّه ورسوله وصدق اللَّه ورسوله. اللّهمّ زدنا إيماناً" تا..."وتسليماً". پيامبر خداصلى الله عليه وآله هم‏چنين مى‏كرد و سنّت هم بر همين‏جارى شده است."
2 - عبيد بن زراره مى‏گويد:
"مات لبعض أصحاب أبي عبداللَّه‏عليه السلام ولد فحضر أبو عبداللَّه‏عليه السلام، فلمّااُلحد تقدّم أبوه فطرح عليه التراب، فأخذ أبو عبداللَّه‏عليه السلام بكفّيه وقال:لا تطرح عليه التراب، ومن كان منه ذا رحم فلا يطرح عليه التراب، فإنّ‏رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله نهى أن يطرح الوالد أو ذو رحم على ميّته التراب فقلنا:يابن رسول اللَّه، أتنهانا عن هذا وحده؟ فقال: أنهاكم أن تطرحوا على‏ذوي أرحامكم، فإنّ ذلك يورث القسوة في القلب، ومن قسا قلبه بعُد من‏ربّه"(220).
"فرزند يكى از اصحاب امام صادق‏عليه السلام فوت كرد و آن حضرت نيزحاضر شد و چون ميّت در قبر گذاشته شد پدرش جلو آمد و بر قبر اوخاك ريخت. امام صادق‏عليه السلام از هر دو دستش گرفت و گفت: خاك‏نريز، زيرا كسى كه با ميّت خويشاوندى و قرابت دارد، بر او خاك‏نمى‏ريزد و پيامبر خداصلى الله عليه وآله نهى فرمود از اينكه پدر يا هر كسى كه ازارحام ميّت محسوب مى‏شود بر او خاك بريزد. پس گفتيم: اى پسررسول خدا! آيا تنها از اين ما را منع مى‏كنى؟ فرمود: من شما را منع‏مى‏كنم از اينكه بر ارحام خود خاك بريزيد، زيرا اين عمل باعث‏قساوت قلب مى‏شود و كسى كه قلبش قساوت پيدا كند از خدا دورشده است."

قبر چند انگشت بلند شود و بر آن آب بپاشند:

1 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"قال النبيّ‏صلى الله عليه وآله لعليّ‏عليه السلام: يا عليّ، ادفني في هذا المكان، وارفع قبري‏من الأرض أربع أصابع، ورشّ عليه من الماء"(221).
"حضرت پيامبرصلى الله عليه وآله به على‏عليه السلام فرمود: اى على! مرا در اين مكان‏دفن كن و قبرم را از زمين چهار انگشت بلند نما و بر آن آب بپاش."
2 - زراره مى‏گويد: امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إذا فرغت من القبر فانضحه، ثمّ ضع يدك عند رأسه وتغمز كفّك عليه‏بعد النضح"(222).
"وقتى از قبر فراغت يافتى، بر آن آب بپاش و سپس دست خود رانزد سر او بگذار و كف دست خود را روى قبر فشار بده."

دعاى بعد از دفن:

1 - عبداللَّه بن عجلان مى‏گويد:
"امام باقرعليه السلام برابر قبر يكى از شيعيان خود ايستاد و گفت: اللّهمّ‏صِل وحدته، وآنس وحشته، واسكن إليه من رحمتك ما يستغني بهاعن رحمة من سواك.(223)"
2 - ورّام بن ابى فراس در كتابش مى‏گويد:
قال‏عليه السلام: "إذا قرأ المؤمن آية الكرسي وجعل ثواب قرائته لأهل القبورجعل اللَّه تعالى له من كلّ حرف ملكاً يسبّح له إلى يوم القيامة"(224).
"امام‏عليه السلام فرمود: وقتى كه مؤمن، آية الكرسى را بخواند و ثواب‏قرائت او را براى اهل قبور هديه كند، خداوند در برابر هر حرفى،فرشته‏اى را موظّف مى‏سازد كه تا روز قيامت براى او تسبيح بگويد."

آخرين تلقين:

1 - يحيى بن عبداللَّه مى‏گويد: از امام صادق‏عليه السلام شنيدم كه‏مى‏گفت:
"ما على أهل الميّت منكم أن يدرؤا عن ميّتهم لقاء منكر ونكير، قال:قلت: كيف نصنع؟ قال: إذا اُفرد الميّت فليتخلّف )فليستخلف( عنده‏أولى الناس به فيضع فمه عند رأسه ثمّ ينادي بأعلى صوته: يا فلان ابن‏فلان أو يا فلانة بنت فلان! هل أنت على العهد الذي فارقتنا عليه من‏شهادة أن لا إله إلّا اللَّه وحده لا شريك له، وأنّ محمّداً عبده ورسوله سيّدالنبيّين، وأنّ عليّاً أمير المؤمنين وسيّد الوصيّين، وإنّ ما جاء به محمّدحقّ، وأنّ الموت حقّ والبعث حقّ )وأنّ الساعة آتية لا ريب فيها( وأنّ اللَّه‏يبعث من في القبور. قال: فيقول منكر لنكير: انصرف بنا عن هذا فقدلقّن حجّته"(225).
"بر اهل ميّت است كه ملاقات منكر و نكير را از ميّت‏شان دفع كنندگفتم: چه كار بايد بكنيم؟ فرمود: وقتى كه ميّت تنها ماند پس‏نزديكترين مردم به ميّت نزد او بماند و دهنش را نزديك سر او ببردوبا صداى بلند بگويد: يا فلان ابن فلان -أو يا فلانة بنت فلان- هل‏أنت على العهد الذي فارقتنا عليه من شهادة أن لا إله إلّا اللَّه وحده‏لا شريك له وأنّ محمّداً عبده ورسوله سيّد النبيّين وأنّ عليّاً أميرالمؤمنين وسيّد الوصيّين وأنّ ما جاء به محمّد حقّ وأنّ الموت حقّ‏والبعث حقّ وأنّ الساعة آتية لا ريب فيها وأنّ اللَّه يبعث من في القبور.فرمود: در اين صورت منكر به نكير مى‏گويد: رهايش كنيم برويم،زيرا حجّتش را به او تلقين كردند."

بر ميّت سنگينى نكنيد و نامش را بنويسيد:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"كلّ ما جعل على القبر من غير تراب القبر فهو ثقل على الميّت"(226).
"غير از خاك هر چيزى كه بر قبر گذاشته شود، بر ميّت سنگينى‏مى‏كند."
2 - يكى از دختران ابو محمّدعليه السلام نقل مى‏كند كه مادر مهدى‏عليه السلام درحيات ابومحمّدعليه السلام فوت كرد و بر قبر او لوحى است كه روى آن‏نوشته شده: "اين قبر مادر محمّدعليه السلام است.(227)"
3 - صمد بن هارون مى‏گويد: امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إذا أدخلت الميّت القبر إن كان رجلاً يسلّ سلّاً، والمرأة تؤخذ عرضاًفإنّه أستر"(228).
"وقتى ميّت را مى‏خواهى وارد قبر كنى، اگر مرد باشد، به‏آهستگى وارد قبر گردد و اگر زن باشد بايد از پهنا داخل قبر شود، زيرااين حالت بيشتر موجب ستر او مى‏شود."
4 - از امام صادق‏عليه السلام:
"درباره شخصى مسيحى كه با مسلمانان در سفر است و مى‏ميردسؤال شد. حضرت فرمود:
"لا يغسّله مسلم ولا كرامة، ولا يدفنه، ولا يقوم على قبره وإن كان‏أباه"(229).
"مسلمان او را غسل نمى‏دهد و او كرامتى هم ندارد و او را دفن هم‏نمى‏كند و بر قبرش هم نمى‏ايستد هر چند كه پدرش هم باشد."

انداختن ميّت در آب به هنگام ضرورت:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"إذا مات الرجل في السفينة ولم يقدر على الشطّ قال: يكفّن ويحنّطفي ثوب )ويصلّى عليه( ويلقى في الماء"(230).
"اگر شخصى در كشتى بميرد، و رسيدن به ساحل ممكن نباشد،كفن و حنوط شود و نماز بر او بگزارند و سپس در آب اندازند."
2 - سليمان بن خالد مى‏گويد:
"سألني أبو عبداللَّه‏عليه السلام فقال: ما دعاكم إلى الموضع الذي وضعتم فيه‏عمّي زيداً -إلى أن قال-: كم إلى الفرات من الموضع الذي وضعتموه‏فيه؟ فقلت: قذفة حجر، فقال: سبحان اللَّه، أفلا كنتم أوقرتموه حديداًوقذفتموه في الفرات وكان أفضل؟!"(231).
"امام صادق‏عليه السلام از من سؤال كرد كه چه باعث شد شما عموى من‏زيد را در محلّى كه دفن كرديد بگذاريد؟ تا اينكه فرمود: آن موضعى‏كه دفن كرديد تا فرات چه قدر فاصله داشت؟ گفتم: به اندازه پرتاب‏سنگ. گفت: سبحان اللَّه! چه مى‏شد كه آهنى بر او مى‏بستيد تاسنگين مى‏گرديد و به فرات مى‏انداختيد و اين بهتر بود؟!"
3 - محمّد بن حسن صفّار مى‏گويد:
"كتبت إلى أبي محمّدعليه السلام: أيجوز أن يجعل الميّتين على جنازةواحدة في موضع الحاجة وقلّة الناس وإن كان الميّتان رجلاً وامرأةيحملان على سرير ويصلّى عليهما؟ فوقّع‏عليه السلام: لا يحمل الرجل مع‏المرأة على سرير واحد"(232).
"به ابومحمّدعليه السلام نوشتم كه: آيا جايز است كه در صورت نياز و كم‏بودن مردم، دو ميّت را يكجا و در يك جنازه قرار دهند اگر چه زن‏ومرد هم باشند كه بر يك تابوت حمل شوند و بر هر دو يكجا نمازخوانده شود؟ امام در جواب نوشت: نبايد مرد به همراه زن در يك‏تابوت حمل شود."
4 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"نهى رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله أن يصلّى على قبر أو يقعد عليه أو يبنى عليه"(233).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله نهى كرد از اينكه بر روى قبر نماز خوانده شود ياروى آن بنشينند يا بنايى بر آن بسازند."
5 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"ينبغي لمن شيّع جنازة أن لا يجلس حتى يوضع في لحده، فإذاوضع في لحده فلا بأس بالجلوس"(234).
"شايسته است كسى كه جنازه‏اى را تشييع مى‏كند، تا زمانى كه‏ميّت در قبرش گذاشته نشده، ننشيند و زمانى كه ميّت در قبر گذاشته‏شد، نشستن اشكال ندارد."

به عزادار چگونه بايد تسليت گفته شود؟

1 - امام صادق‏عليه السلام از پدرانش‏عليهم السلام نقل مى‏كند:
"قال رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله: من عزّى حزيناً كُسِي في الموقف حلّة يحبربها"(235).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود: كسى كه شخص غمگين و عزادارى راتسليت بگويد در روز قيامت، جامه‏اى به او پوشانده مى‏شود كه‏باعث زيبايى و آراستگى اومى گردد."
2 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"التعزية لأهل المصيبة بعد ما يدفن"(236).
"تسليت گفتن براى مصيبت ديدگان بعد از زمانى است كه ميّت‏دفن شود."
3 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"التعزية الواجبة بعد الدفن، وقال: كفاك من التعزية أن يراك صاحب‏المصيبة"(237).
"تسليت واجب بعد از دفن است". و فرمود: "تسليت دادن‏همين مقدار كه صاحب مصيبت تو را ببيند كفايت مى‏كند."
4 - محمّد بن على بن الحسين مى‏گويد:
"امام صادق‏عليه السلام نزد قومى كه گرفتار مصيبت شده بودند آمد و به‏آنان گفت: جبر اللَّه وهنكم وأحسن عزاكم ورحم متوفّاكم. و سپس ازآنجا رفت.(238)"

چاه، هم قبر مى‏شود:

1 - از امام صادق‏عليه السلام سؤال شد درباره چاهى كه مردى در آن افتاده‏و مرده و خارج كردن او از آن امكان ندارد آيا مى‏شود با آب اين چاه‏وضو گرفت؟ امام فرمود: "از آن وضوء گرفته نمى‏شود، اين چاه بايدتعطيل شود و قبر قرار داده شود و اگر خارج كردن ميّت امكان داشته‏باشد بايد خارج گردد و غسل و دفن شود، زيرا پيامبر خدا فرمود:احترام و حرمت ميّت مسلمان با حرمت زمان حيات او برابر و يكسان‏است.(239)"

تابوت نمونه:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"اوّلين نعش و تابوتى كه در اسلام ايجاد شد، تابوت فاطمه)س(بود، زيرا آن حضرت هنگامى كه از بيماريى كه بر اثر آن فوت كرد، رنج‏مى‏برد به اسماء گفت: من ضعيف ولاغر شده‏ام، گوشت در بدنم‏باقى نمانده است آيا چيزى براى من نمى‏سازى كه بدنم را بپوشاند؟اسماء گفت: من زمانى كه در سرزمين حبشه بودم، ديدم اهالى حبشه‏براى ميّت چيزى مى‏ساختند آيا مانند آن براى تو بسازم؟ اگر از آن‏خوشت آمد براى تو مى‏سازم. فاطمه فرمود: بلى بساز. اسماء يك‏تخت چوبين طلب كرد و آن را وارو بر زمين گزارد و سپس چند شاخه‏درخت خواست و آنها را بر پايه‏هاى آن بست و بعد با پارچه‏اى آن راآراسته كرد و گفت: آنان را ديدم چنين مى‏ساختند. فاطمه فرمود:مانند آن را براى من بساز، من را بپوشان خداوند تو را از آتش جهنّم‏بپوشاند.(240)"
2 - امام صادق‏عليه السلام در حديثى فرمود:
"توضّأ إذا أدخلت الميّت القبر"(241).
"وقتى كه ميّت را داخل قبر كردى، وضو بگير."

زيارت مردگان:

1 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"قال أمير المؤمنين‏عليه السلام: زوروا موتاكم فإنّهم يفرحون بزيارتكم،وليطلب أحدكم حاجته عند قبر أبيه وعند قبر اُمّه بما يدعو لهما"(242).
"مردگان خود را زيارت نماييد، زيرا آنان با زيارت شما خوشحال‏مى‏شوند و هنگاميكه براى زيارت قبر پدر و مادر خود مى‏رويد به‏واسطه دعا كردن براى آنان، حاجت خود را نيز بخواهيد."
2 - راوى مى‏گويد از امام صادق‏عليه السلام شنيدم كه مى‏گفت:
"عاشت فاطمة بعد أبيها خمسة وسبعين يوماً لم‏تر كاشرة ولاضاحكة، تأتي قبور الشهداء في كلّ جمعة مرّتين الاثنين والخميس،فتقول: هيهنا كان رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله هيهنا كان المشركون"(243).
"حضرت فاطمه- سلام اللَّه عليها- بعد از پدرش، 75 روز زندگى‏كرد و در اين مدّت هيچگاه تبسّم و خنده‏اى از او ديده نشد. در هرهفته دو بار در روزهاى دوشنبه و پنجشنبه به زيارت قبور شهدامى‏آمد و مى‏گفت: اين جا پيامبر خداصلى الله عليه وآله بود و اين جا هم مشركان‏قرار داشتند."
3 - صفوان جمال مى‏گويد: از امام صادق‏عليه السلام شنيدم كه مى‏گفت:
"كان رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله يخرج في ملاء من الناس من أصحابه كلّ عشيةخميس إلى بقيع المدينين فيقول: السلام عليكم يا أهل الديار ثلاثاً،رحمكم اللَّه ثلاثاً"(244).
"پيامبر خداصلى الله عليه وآله در هر پنجشنبه شب با جمعى از اصحاب خود به‏قبرستان بقيع مى‏رفت و سه بار مى‏گفت: السلام عليكم يا أهل الديار.و سه بار مى‏گفت: رحمكم اللَّه."
4 - محمّد بن احمد بن يحيى مى‏گويد: من در فيد )قلعه‏اى در دل‏مكّه( بودم... تا اينكه گفت: صاحب اين قبر يعنى محمّد بن‏اسماعيل بن بزيع به من خبر داد كه از امام باقرعليه السلام شنيده است كه‏مى‏گفت:
"من زار قبر أخيه المؤمن فجلس عند قبره واستقبل القبلة ووضع يده‏على القبر فقرأ إنّا أنزلناه في ليلة القدر سبع مرّات أمن من الفزع الأكبر"(245).
"كسى كه قبر برادر مؤمنش را زيارت كند پس نزد قبر او بنشيندوروبه قبله دست بر قبر بگذارد و سوره إنّا أنزلناه فى ليلة القدر را هفت‏بار بخواند، از وحشت بزرگ روز قيامت در امان خواهد بود."

از حمل جنازه بايد عبرت آموخت:

1 - عجلان ابوصالح مى‏گويد:
"قال لي أبو عبداللَّه‏عليه السلام: يا أبا صالح، إذا أنت حملت جنازة فكن كأنّك‏أنت المحمول، وكأنّك سألت ربّك الرجوع إلى الدنيا ففعل، فانظر ماذاتستأنف، قال: ثمّ قال: عجب لقوم حبس أوّلهم عن آخرهم، ثمّ نودي‏فيهم الرحيل وهم يلعبون"(246).
"امام صادق‏عليه السلام به من گفت: اى ابا صالح وقتى جنازه‏اى را بردوش حمل مى‏كنى، چنين فكر كن كه گويا خودت بر دوش ديگران‏حمل مى‏شوى و گويا از خداوند مى‏خواهى كه تو را به دنيا برگرداندوخداوند هم تو را به دنيا بازگرداند، ببين كه از نو چه اعمالى را انجام‏مى‏دهى. سپس فرمود: تعجّب است از قومى كه رابطه اول‏شان باآخرشان قطع شده و هر روز در بين آنان نداى كوچ كردن بلند مى‏شودولى آنان بازهم در لهو ولعب هستند!"
2 - امام صادق‏عليه السلام در حديثى فرمود:
"لمّا مات إبراهيم ابن رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله رأى النبيّ‏صلى الله عليه وآله في قبره خللاًفسوّاه بيده، ثمّ قال: إذا عمل أحدكم عملاً فليتقن، ثمّ قال: ألحق بسلفك‏الصالح عثمان بن مظعون"(247).
"چون ابراهيم فرزند رسول خداصلى الله عليه وآله فوت كرد، پيامبرصلى الله عليه وآله در قبراو اشكالى ديد، و آن را با دست خود، درست كرد و فرمود: هر يك ازشما وقتى كارى انجام مى‏دهيد بايد به درستى و اتقان انجام دهيدوسپس فرمود: به سلف صالح خود عثمان بن مظعون ملحق شو."
3 - امام صادق‏عليه السلام فرمود:
"كان البراء بن المعرور الأنصاري بالمدينة، وكان رسول اللَّه‏صلى الله عليه وآله‏بمكّة، وأنّه حضره الموت، وكان رسول اللَّه)ص( والمسلمون يصلّون إلى‏البيت المقدّس، فأوصى البراء أن يجعل وجهه إلى تلقاء النبيّ‏صلى الله عليه وآله، وأنّه‏أوصى بثلث ماله، فجرت به السنّة"(248).
"براء بن معرور انصارى در مدينه و پيامبر خدا در مكّه بود و در آن‏هنگام او در حال احتضار قرار گرفت و در آن زمان حضرت پيامبرومسلمانان به طرف بيت‏المقدّس نمازمى خواندند براء وصيت كردكه رويش را به سمت پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله قرار بدهند و هم‏چنين ثلث‏مالش را نيز وصيّت كرد و سنّت نيز بر همين جارى شد."