هزار و یک مسئله فقهی : مجموعه استفتائات

حسين نوري همداني

- ۱ -


احكام تقليد

س1 : در اصل مسأله تقليد آيا انسان بايد تقليد كند يا اجتهاد؟

ج : موضوع تقليد تقليدى نيست و يك امر عقلائى است كه انسان در هر رشته به متخصّص آن رشته مراجعه مى كند.

س2 : اگر فردى نيّتش اين باشد كه من از فلانى تقليد مى كنم و توجّه به اين موضوع ندارد كه:«تقليد انجام عملِ مستند به فتواى مجتهد است»:

1 - آيا به نيّتِ تقليد تقليد محقّق شده يا خير؟

2 - آيا مى تواند در اينصورت از مجتهد ديگرى تقليد كند ؟

ج 1 :تنها به نيّت ،تقليد محقّق نمى شود.

ج 2: مى تواند.

س3 : آيا تقليد از اعلم بر مكلّف واجب است ؟

ج : واجب است .

س4 : در صورتى كه چند مجتهد جامع الشّرائط مساوى باشند يا اعلميّت بعضى بر بعض ديگر محرز و ثابت نشده آيا مجاز است كه شخص تبعيض در تقليد قائل شده و در مسائل مختلف فقهى از مجتهدين جامع الشّرائط مختلف تقليد نمايد؟ در اين صورت اگر اين عمل موجب انتخاب ساده ترين فتوا در ميان فتاواى اين مجتهدين در مسائل مختلف گردد آيا شرعاً چنين عملى كه ظاهراً در نقطه مقابل عمل به احتياط مى باشد صحيح و جايز است يا خير؟

ج :در فرض مذكور تبعيض در تقليد جائز است وقبل از عمل مى تواند در بعضى از مسائل به فتواى اين فقيه و در بعض ديگر به فتواى آن فقيه عمل نمايد، البته اين موضوع همانطور كه گفته شد مربوط به قبل از عمل است ولى بعد از عمل نمى تواند در هر مسأله اى كه فتوا وجود داشته از مجتهد به مجتهد ديگر عدول نمايد مگر آنكه دوّمى اعلم باشد.

س5 : آيادر بقاء بر تقليد ميّت، رجوع به حىِّ اعلم لازم است ؟

ج : بلى در مسأله بقاء بر تقليد ميّت بايد از حىِّ اعلم تقليد كرد.

س6 : باقى ماندن بر تقليد ميّت در چه صورت جائز و در چه صورت جائز نيست ؟

ج : كسى كه در بعضى از مسائل به فتواى مجتهدى عمل كرده بعد از وفات او مى تواند در همه مسائل بر تقليد او باقى بماند مگر در صورتى كه مجتهد زنده اعلم از متوفّى باشد در اين صورت رجوع به آن مجتهد زنده واجب است.

س7 : كسى كه در گذشته از امام (ره)تقليد مى كرد بعد مقلّد آيه الله اراكى شد و در قسمتى از مسائل باقى بر تقليد امام بود حالا كه مقلّد حضرتعالى شده مى تواند در برخى از مسائل از امام تقليد كند و برخى از آيه الله اراكى و بعضى از حضرتعالى ؟

ج : در آن مسائلى كه از امام رضوان الله عليه به آيه الله اراكى عدول نكرده است مى تواند در تقليد از امام باقى باشد.

س8 : در صورتى كه مجتهدى كه از دنيا رفته از مجتهد زنده اعلم باشد و يا احتمال اعلميّت او نسبت به مجتهد زنده وجود داشته باشد،آيا مقلّدين او ميتوانند تمام يا برخى احكام را از مجتهد زنده تقليد نمايند؟

ج : بلى مى توانند.

س9 : روشن است كه همه مراجع تقليد فعلى بقاء بر تقليد ميّت را جائز مى دانند،آيا مى شود انسان بدون رجوع به مرجع تقليد حىِّ معيّنى، بر تقليد از ميّت باقى بماند؟

ج : لازم است در مسأله بقاء، از حىّ تقليد كرد ولى تعيين لازم نيست .

س10 : آيا بر مجتهد متجزّى تقليد حرام است، بر زن مجتهد چطور؟

ج : در هر دو مورد در آن قسمتى كه اجتهاد كرده است، حرام است .

س11 : آيا شرعاً مى شود به احتياط واجب كه در بعضى مسائل آمده عمل نكرد ؟

ج : بايد به احتياط واجب عمل شود مگر اينكه در اين مورد از ديگرى تقليد شود.

س12 : اگر فقهاء در علم مساوى باشند آيا براى مكلّف جائز است از يكى از آنها تقليد كند ودر احتياطات واجب به ديگرى رجوع كند ؟

ج : جائز است.

س13 : وظيفه نوجوانانى كه آغاز تكليف آنها است در مسأله تقليد چيست ؟

ج : بايد با انجام تحقيق از مجتهد جامع الشّرائط زنده تقليد كنند.

س14 : آيادر يك خانواده اشخاصى كه به سنّ تكليف مى رسند هر كدام جداگانه براى خود بايد مرجع تقليد انتخاب كنند يا اينكه تنها ولى خانواده كافى است؟، آيا زن هم بايد تنها خودش مرجع تقليد انتخاب كند يا اينكه شوهر يك مرجعى را كه انتخاب كرده زن هم مى تواند به همان رساله عمل كند؟و اگر فردى از خانواده تاكنون به رساله مرجعى كه از دنيا رفته عمل كرده و مرجع ديگرى انتخاب نكرده است تكليفش چيست؟ آيا مى تواند باقى بر تقليد از ميّت بماند يا مرجع ديگرى انتخاب كند؟

ج : در انتخاب مرجع تقليدافراد خانواده مختارند ميتوانند همه يك مرجع تقليد داشته باشند واگر تشخيص هايشان متفاوت باشد مرجع تقليد متفاوت داشته باشند. بلى كسى كه تازه بحدِّ بلوغ ميرسد نمى تواند از مجتهد ميّت تقليد كند ولى كسانى كه در زمان حيات يك مجتهد كه فعلاًاز دنيا رفته است از او تقليد كرده اند مى توانند با اجازه يك مجتهد زنده بر تقليد او باقى بمانند.

س15 : اگر كسى مثلاً مقلّد امام بوده و هست اگر بخواهد به مرجع زنده رجوع كند در صورتى كه بداند ايشان اعلم بوده است مى تواند رجوع كند يا خير ؟

ج : اگر بداند كه ايشان اعلى اللّه مقامه اعلم بوده اند باز هم مى تواند به مرجع زنده مراجعه كند.

س16 : آيا رجوع از حضرت امام رضوان اللّه عليه به حضرت عالى صحيح است يا خير؟ و چنانچه صحيح نباشد نمازهائى كه خوانده ام و روزه هائى كه گرفته ام چه حكمى دارد؟

ج : صحيح است ولى نمى توانيد دوباره به نظر حضرت امام قدّس سرّه رجوع كنيد و نماز و روزه اى كه مطابق فتواى ايشان بجا آورده ايد صحيح است .

س17 : آيا عمل به احتياط رجحان دارد ياتقليد نمودن ؟

ج : اگر موجب عسر و حرج نباشد عمل به احتياط راجح است .

س18 : براى شخص محتاط آياحدود دائره احتياط در احكام بين فقهاست و آيا واجب است فتاوى فقهاى گذشته را داخل كرد يا خير؟

ج : بلى لازم است .

س19: آيا سفارشها و دستورهاى اخلاقى دين مبين اسلام در قلمرو تقليد قرار مى گيرد يا اينكه چون برخى از آنها تكليف الزامى ندارد از حوزه قلمرو تقليد خارج است؟

ج : دستورهاى اخلاقى در قلمرو تقليد قرار ندارد مگر اينكه با يكى از احكام خمسه تكليفى يعنى وجوب يا استحباب يا حرمت يا كراهت يا مباح ارتباط پيدا كند.

احكام طهارت و نجاست

س20 : آيا آب دوشى كه معلوم نيست متّصل به كرّ بوده يا خير ،چيز نجس را تطهير مى نمايد يا خير؟ وضوء و غسل با آن چگونه است؟

ج : آب مطلقاً چيز نجس قابل طهارت را پاك مى كند ووضو وغسل با آن صحيح است. تفاوت كرّ و جارى با آب قليل در موارد ديگر - غيرآنچه كه در فوق ذكر شد - مى باشد مثلاً قليل به ملاقات نجس يا متجّنس، نجس مى شود ولى كر يا جارى، تا رنگ يا بوى و يا طعم آن تغيير نكند پاك است و نيز در آب قليل، تطهير گاهى احتياج به تعدّددارد ولى در كرّ و جارى تعدّد لازم نيست و همچنين .

س21 :بعدازنيم پخت شدن برنج (حين آبكش كردن) فضله موش در داخل برنج پيدا شد آيا با آب كشيدن پاك مى شود؟

ج : پاك مى شود.

س22 : گوشتى كه از دهان سگ گرفته مى شود با آب كشيدن پاك مى شود يا خير، در صورتى كه از دندان سگ باقى بماند چه حكمى دارد و اگر اثرش باقى نماند چه حكمى دارد؟

ج : باآب كشيدن پاك ميشود چه اينكه اثر دندان باقى بماند يا باقى نماند.

س23 : اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود با فرو بردن در آب كر و جارى پاك مى گردد، و اگر باطن آن نجس شود چطور؟

ج : اگر به اندازاه ى در آب بماندكه آب كر يا جارى به باطن آن نيز نفوذ كند باطن نيز پاك مى شود.

س24 : اگر چيز نجس را كه بايد دوبار بشويد يك بار بشويد ولى مقدار آبى كه يك بار مى شويد بيشتر از مقدار آبى است كه دوبار ميشويد،آيا ان چيز پاك مى شود؟

ج : زيادى آب ميزان نيست و در موارد لزوم تعدّد بايد مراعات شود.

س25 : قسمتى از منزل كه نجس مى شود و امكان اين كه آب جارى يا آب قليل به سوى آن ريخته و از محلى خارج شود نمى باشد براى پاك شدن آن جاها به چه ترتيب بايد عمل شود؟

ج : اگر به وسيله آب كر تمام محل نجس شسته شود و غُساله از محل نجس حركت كرده و رَدّ شود پاك مى شود و يكى از راههايى كه ممكن است اين است كه نقطه اى را بِكَنَندو حفره اى ايجاد كنندكه غُساله به آنجا سرازير شود و بعداًروى آن را بپوشانند.

س26 : اگر دهان خونى شود، و در دهان، دندان مصنوعى طورى باشد كه به دندان هاى طبيعى چسبيده باشد و به هيچ طريق نشود آن را براى تطهير از دهان بيرون آورد، نحوه تطهيرش چگونه است؟

ج : بنابر احتياط واجب حكم دندان طبيعى را ندارد كه به زوال نجاست پاك شود و بايد آب را در دهان بگيرد و تطهيرش كند.

س27: آيا تابيدن آفتاب از پشت شيشه بر جسم نجس پاك كننده است؟

ج : اگر از شيشه، مستقيم بر جسم نجس بتابد پاك كننده است.

س28 : فاصله چاه آب آشاميدنى و چاه آب توالت چند متر بايد باشد و آيا زمين نسفت با زمين نرم فرق دارد و يا اگر زمينى كه همه اش سنگ است و چند متر از چاهى كه همه اش نرم است پائين تر كنده شود به نحوى كه رطوبت چاه توالت به چاه آب آشاميدنى سرايت نمايد و مزه آب چاه تغيير كند نجس مى شود يا خير؟

ج : نقاط زمين از جهت سِفت بودن و سفت نبودن و نيز از جهت پستى و بلندى متفاوت است و بايد طورى باشد كه سرايت نكند. آب چاه تا رنگ و يا بو و يا مزه اش به واسطه نجاست تغيير نكند نجس نمى شودولى مسئله تنها نجس شدن نيست و آب آشاميدنى بايد پاكيزه باشد.

س29 : اگر حيوان حرام گوشتى مانندگربه و غيره به چاه ببفتد و متلاشى شود آيا كشيدن آب چاه لازم است، واگر لازم است لطفاًمقدار آن را مشخص كنيد، و اگر موى حيوان در چاه بماند وظيفه چيست؟

ج : اگر مزه آب و يا رنگ و يا بوى آن تغيير نكرده است كشيدن آب از جاه لازم نيست و در صورتى كه تغيير در صفاتى كه ذكر شد به وجود آمده باشد بايد آنقدر آب از چاه بكشيد تا تغيير زائل شود و آب چاه صفا و رنگ طبيعى خود را باز يابد.

س30 : ايا دست انسان به كافر و يا سگ و خوك خشك بخورد، بازهم نجس مى شود يا بايد مرطوب باشد تا دست نجس شود؟ ج اگر مرطوب باشد نجس مى شود.

س31 : آيا ملاقى سوم، از متنجس دوم نجس مى گردد يا خير پاك مى باشد؟

ج : نجس مى شود هر قدر واسطه زياد هم باشد.

س32 : اگر دست و صورت و لباس شخصى نجس باشد و يا بچه اى كه همراه او مى باشد نجس باشد آيا به صاحب خانه بگويد و آيا مسئول نيست؟

ج : مسئول نيست و لازم نيست به او بگويد در صورتى كه با او معاشرت نداشته باشد.

س33 : آيا متنجس منجِّس است يا خير؟ و آيا فرقى بين جامد ومايع نيست؟

ج : متنجّس اگر با رطوبت مسريِّه با چيز ديگر ملاقات كند منجس است.

س34 : خواهشمندم در مورد يقين توضيح دهيد،آيا يقين فقط ديدن است؟ و كسى كه نابينا است چطور مى تواند در مورد نجس وپاكى چيزى يقين كند؟

ج : به غير ديدن هم ممكن است يقين حاصل شود و تا يقين نكرده اجتناب لازم نيست و در اين موارد اطمينان مثل يقين است.

س35 : آيا حيوانى كه وطى مى شود، يعنى انسان با آن آميزش كند نسل آن حيوان هم نجس مى شود يا خير؟

ج : نسل آن حيوان هم حرام است ولى نجس نمى شود و مدفوع آن حيوان نجس است.

س36: خون لخته شده در داخل جگر و رگ گوسفند و مرغ و غيره در صورتى كه بتوان آنرا جدا كرد آيا نجس مى باشد يا خير؟

ج : در صورتى كه موقع زبح خون به اندازه متعارف خارج شده است پاك است ولى اگر لخته خون است نبايد آنرا خورد.

س37 : اگر قرآن نجس شود مى توان آن را شست؟

ج : بايد شست.

س38 : نظر حضرتعالى درباره طهارت يا عدم طهارت اهل كتاب چيست و بفرماييد معاشرت و دوستى و هم سفره شدن مسلمين با ايشان جايز است يا خير؟

ج : اهل كتاب يعنى يهودى و نصارى محكوم به طهارت مى باشند و معاشرت با آنها اگر شخص تحت تأثير فرهنگ آنها قرار نگيرد اشكال ندارد.

س39 : متأسفانه با رشد زياد فرقه ضالّه بهائيت، مسلمين ضعيف الايمان مبتلا به معاشرت با ايشان شده اند لطفاً بفرمائيد رفت و آمد و شركت در مراسم ايشان و دعوت آنها به مراسم خود مخصوصاً مراسم ترحيم كه غالباًدر مساجد بر پا مى گردد چه حكمى دارد؟

ج : بهائيت محكوم به نجاست مى باشند معاشرت با آنها جائز نيست و دعوت آنهابه مساجد نيز جائز نيست.

وضوء

س40 : وضوء گرفتن قبل از وقت نماز به نيّت نماز چه حكمى دارد؟

ج : در اين فرض به قصد با طهارت بودن وضوء بگيرد و اگر به اين قصد وضوء گرفت مى تواند تمام اعمال مشروط به طهارت چه نماز ادا و چه قضا و چه دست زدن به كلمات قرآن و غيره را انجام داد.

س41 : آياوضوء به خودى خود استحباب نَفسى دارد يا خير؟ و اگر شخصى در موقع وضوء گرفتن همينقدر كه بگويد وضوء مى گيرم قربة الى اللّه كافى است يا بايد يكى از غايات را كه مطلوب است در نظر بگيرد و نيّت كند؟ و اگر غايت لازم است نفس طاهر بودن غايتى محسوب مى شود يا خير؟

ج : لازم است يكى از غايات را قصد كند و اگر وقت نماز داخل نشده است به قصد اين كه با طهارت باشد وضوء بگيرد.

س42 : شخصى كه وضوء مى گيرد چه در وقت، چه قبل از وقت و هيچ غايتى نيز در نظر ندارد، فقط مى خواهد با وضوء باشد، آيا با اين وضوء مى تواند نماز بخواند؟

ج : لازم است يكى از غايات (اهداف)را در نظر بگيرد اگر وقت نماز است به قصد نماز وضوء بگيرد و اگر وقت داخل نشده است به قصد اين كه با طهارت باشد وضوء بگيرد و اگر مقارن دخول وقت است به قصد اين كه مهيّا باشد براى نماز خواندن نيز مى تواند وضوء بگيرد.

س43 : شخصى كه هر دو دست او فاقد حس و حركت است طورى كه نمى تواند هنگام وضوء دستها و صورت را آب بكشد و همچنين قادر به مسح سر و پاها نيست براى براى وضوء چگونه بايد عمل كند؟

ج : واجب است از اشخاص ولو با اجرت در صورت امكان براى شستن و مسح كشيدن كمك بگيرد.

س44 : شخصى قبل از اين كه مسح سر و پا را بكشد باتر بودن دست چپ باز دست چپ را روى دست راست مى كشد و دستها را به هم مى مالد، آيا اين عمل موجب بطلان وضوء است؟

ج : لازم است قبل از مسح به اعضاى وصوء دست نزند تا مسح با رطوبتى كه در دست باقى مانده است انجام بگيرد.

س45 : شخصى كه يك يا دو پايش قطع شده آيا نياز به مسح دارد؟ در صورتى كه جواب مثبت باشد چگونه بايد مسح نمايد؟

ج : در فرض مذكور مسح ساقط است.

س46 : آيا كسى كه پاى مصنوعى دارد لازم است به هنگام وضوء، همان را مسح كند؟

ج : لازم نيست.

س47 : آيا با دست مصنوعى در فردى كه دستش از مچ قطع شده است مى توان مسح كشيد؟

ج : بلى مى تواند و لازم است.

س48 : شخصى كه زخم يا دمل يا شكستگى در سر يا پاها دارد و روى آن باز است و آب ريختن نيز روى آن ضرر دارد آيا بايد تيمم كند؟ در غير اين صورت چه بايد بكند؟

ج : در فرض مذكور لازم است پارچه پاكى روى زخم يا دمل يا شكستگى بگذارد و روى پارچه را باترى آب وضوء مسح كند و اگر گذاشتن پازچه ممكن نباشد بايد به جاى وضوء تيمم كند، اين نوع مسح و همچنين موضوع شستن اعضاى وضوء با اين عذر راوضوى «جبيره اى» مى گويند و در توضيح المسائل از مسأله

345 -325 احكام آن ذكر شده است.

س49 : دست شكسته كه گچ گرفته شده پس از وضوى جبيره تيمم هم لازم است يا خير؟

ج : در فرض مذكور تيمم لازم نيست.

س50 : پارچه اى كه براى جبيره در محلّ وضوء مى گذارند علاوه بر طهارت و اباحه، آيا شرط ديگرى هم دارد مثلاً از ابريشم و از اجزاء حيوان حرام گوشت نباشد، يا خير؟ منظور نماز خواندن با آن است كه چه حكمى دارد؟

ج :نماز با آن صحيح نيست.

س51 : بقيه آب ظرفى كه از مستراح بر مگردد، با آن آب وضوء گرفتن كراهت دارد يا خير؟

ج : كراهت آن ثابت نيست.

س52 : آيا در كلماتى مانند «بسمه تعالى» يا «هو» يا كلمات فارسى مانند «خدا» و غيره اجتناب از دست زدن بدون وضوء به آن لازم است و حكم اسماء جلاله را دارد؟

ج : ضمير در بسمه تعالى و غيره حكم اسم جلاله را ندارد ولى نام خداى سبحان در هر لغتى حكم اسم جلاله را دارد.

س53 : آيا افرادى كه اسمشان عبداللّه، حبيب اللّه،...اگر بدون وضوء آنرا بنويسند و يا مسح كنند چه حكمى دارد؟

ج : نوشتن لفظ جلاله (كلمه «اللّه» بدون وضوء اشكال ندارد ولى دست زدن بدون وضوء حرام است هر چند جزءِ اسم كسى شده باشد.

س54 : آيا وضوء اثرات منفىِ با جنابت شير دادن را از بين مى برد؟

ج : نمى برد.

غسل

س55: آيا بعد از انجام غسل احتياجى به وضوء گرفتن براى نماز هست يا خير؟

ج : در غسلهاى واجب غير از غسل استحاضه متوسطه و كسيره كه مربوط به خانمهاست، گرفتن وضوء براى نماز واجب نيست و در غسلهاى مستحب نيز با شرحى كه در مسأله 645 در رساله ذكر كرده ايم گرفتن وضوء براى نماز واجب نيست.

س56 : آيا زن كه در عادت ماهيانه است مى تواند به مجالس سخنرانى و موعظه (دعا) و حتّى نماز جماعت و جمعه برود و به خطابه گوش دهد امّا نماز نخواند و كنار بنشيند؟

ج : در غير مسجد مى تواند بنشيند و گوش بدهد.

س57: خانمى كه براى جلوگيرى از حاملگى از دستگاه آى يودى يا قرص استفاده مى كند اگر دراين حالت خونريزى يا لك بينى داشته باشد وظيفه چيست؟

ج : در صورتى كه يك دفعه چند ساعت يا چند دقيقه اى باشد يا ابتدا و انتهاى آن كمتر از سه روز باشد حيض نيست و استحاضه است ولى اگر سه روز يا بيشتر باشد و مصادف با ايام عادت باشد حيض است و احكام هر دو از حيث غسل و وضوء و...در رساله مذكور است.

س58 : اگر كسى شب خوابهاى شهوت انگيز ببيند و در خواب تحريك شود امّا منى بيرون نيايد، ولى بعد از خواب قبل از ادرار عمل استبراء انجام مى دهد و مى بيند مقدارى ماده سفيد و تقريباً لزج مانند از او خارج مى شود در اينجا حكم و وظيفه شرعى چيست؟ يا اگر كسى در ماه رمضان با خود ملاعبه كند و احساس كند كه منى هم جهش كرده ولى از بيرون آمدن آن جلوگيرى كند، و بعد از چند دقيقه آب سفيدى ببيند روزه او چه حكمى دارد؟ يا اگر در حال بيدارى با توجه به تحريك (عمدى يا غير عمدى) قبل از ادرار و بر اثر تبراء از او اين مادّه بيرون آمد حكم چيست؟ و اگر همين عمل در ماه رمضان باشد و شخص از بيرون آمدن منى جلوگيرى كند و بعداً اين مادّه را ببيند حكم چيست؟

ج : تا علم به خروج منى پيدا نكند غسل واجب نيست ولى اگر علم حاصل كرد در هر صورت جنب است و احكام جنابت مترتّب مى شود و غسل هم بايد بكند.

س59 : كسى كه پروستات عمل كرده و موقع مقاربت هم منى غسل خارج نمى شودو يقين دارد كه در مثانه مى ريزد چون يكى از مواردِ جنابت دخول است كه چه منى خارج شود يا خير، بايد غسل كند حالا اگر اين آدم در خواب محتلم شود و وقتى كه بيدار شد احساس لذّت و سستى بدن كرد كه اين دو علت جنابت ولى چون در بيدارى هم منى خارج نمى شود و به مثانه مى ريزد در خواب هم همين طور است، آيا غسل دارد يا خير؟

ج : در صورتى كه يقين دارد كه منى از محلّ خود خارج شده است بايد غسل كند.

س60 : آياغسل جنابت فى نفسه و به خودى خود مستحب است يا خير؟ و اگر مستحب است آيا مى توان با آن نماز خواند؟

ج : بلى به خودى خود مستحب است و براى نماز خواندن واجب مى شود و نماز با آن را تا باطل است مى تواند بخواند و وضوء گرفتن واجب نيست.

س61 : شخصى هنگامى كه غسل جنابت به او واجب مى شود بقدرى آن را تأخير مى اندازد كه وقت نماز تنگ ميشود و لذا با تيمم نماز مى خواند و بعداً مثلاً فرداى آن روز غسل مى نمايد. نظر حضرت عالى در اين باره چيست؟

ج : با امكان غسل كردن، تأخير آن حرام است ولى اگر بتأخير انداخت تا وقت تنگ شد نماز با تيمم، صحيح است.

س62: اگر مسافرى در دريا جنب شد آنجا حمّام نيست و خاك هم ندارد تا تيمّم كند وقت نماز هم تنگ است لطفاً بفرمائيد وظيفه اش چيست؟

ج : اگر غسل و تيمّم هيچيك ممكن نيست «فاقد الطهورين» است نماز را با همان حال بخواند و بعداً با تحصيل طهارت قضا كند.

س63 : اگر هنگام صبح بيدار شديم و متوجه شديم كه جنب شده ايم و آب و وقت لازم براى غسل نداريم براى خواندن نماز واجب صبح و ظهر و عصر و شام بايد چه كرد. و اگر در ماه مبارك رمضان بود آيا روزه ما صحيح است يا خير؟

ج : در فرض مذكور لازم است كه تيمّم بدل از غسل كنيد و نماز صبح را بخوانيد و براى نمازهاى بعد نيز اگر ممكن است غسل كنيد و اگر در ماه رمضان بعد از طلوع فجر جنب شده ايد و اين جنابت چون در خواب عارض شده روزه تان صحيح است و براى نماز غسل و يا تيمم بدل از غسل كنيد و شرح آن در رساله توضيح المسائل مذكور است.

س64: آيا تماس بدن شخص جنب و يا شخص بدون وضو با جواهرات منقّش به تصوير "كعبه مقدس" يا آرم "اللّه" جايز است؟

ج : جايز نيست .

س65: آيا غسل جمعه براى رفتن به نماز جمعه واجب است يا خير؟

ج : غسل جمعه واجب نيست ولى با آن مى توان نماز خواند و احتياج به وضوء نيست.

س66 : اگر در حين غسل بادى از مخرج غائط خارج شود و يا بول كند آيا اعاده غسل لازم است؟

ج : غسل را به اتمام برساند ولى نمى تواند با آن نماز بخواند و براى نماز بايد وضوء بگيرد.