اشاره:
تردیدی نیست که صلوات کامل همان است که همه مسلمانان، در تشهد نماز به
ادای آن می پردازند:
«اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحمّد».
صلوات در پیشگاه خدا دارای اهمیت و جایگاه خاصی است و پرداختن به آن
آثار ارزنده را در بر دارد. می توان گفت صلواتی که با شرایط لازم بر زبان آید،
اعجاز می کند، حلال مشکلات بوده و دست آدمی را در زندگی می گیرد. صلوات، دل را به
سوی عالمی مصفّا و به دور از هرگونه تیرگی به پرواز در می آورد. مایه تطهیر جان
آدمی گشته، برکات فراوانی را از آسمان رحمت بر آدمی نازل می سازد. هم چنین صلوات
مایه تقرب آدمی به درگاه خدا گشته، باعث جلب نظر اولیای الهی و خلیفگان خدا نسبت به
آدمی می شود.
این نوشته، درصدد بیان تأثیرات مثبت و اعجازآمیز ذکر «صلوات» است. در
فصل اول صلوات کامل و ناقص مورد بحث قرار می گیرد و در فصل دوم سخن از اهمیت صلوات به میان می آید. در فصل سوم به برخی از مهم ترین آثار
اعجازآمیز صلوات اشاره می شود. در فصل چهارم موارد و جلوه های مختلف اهتمام به
صلوات، مورد توجه قرار می گیرد. و در خاتمه، به حکمت تأکید بر صلوات نیز اشاره می
شود.
صلوات کامل و ناقص کدام است؟
صلوات کامل، همان است که در تشهد نماز به آن می پردازیم و همه
مسلمانان به آن اهتمام می ورزند.
استاد بزرگوارم علامه ملایری ، صاحب کتاب پر ارج «جامع احادیث الشیعه»
ضمن نقل خاطرات سفر حج خود به نگارنده گفت: روزی امام جماعت کنار کعبه را دیدار
کردم. مردی باوقار و خوش برخورد بود. خود را معرفی کردم. خیلی مرا مورد لطف و
احترام خود قرار داد. در ضمن حرف ها، به او گفتم: «چرا شما گاهی از نثار صلوات بر
آل رسول صلی الله علیه و آله خودداری می کنید؟» پاسخ داد: «صلوات بر محمد و آل او
در تشهد نماز، بر همگان واجب است، ولی در غیر این مورد ذکر آل واجب نیست، بلکه
مستحب است. لذا گاهی عملاً رعایت نمی شود.» گفتم: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
در پاسخ این سؤال که چگونه صلوات بفرستیم فرمود:
قُولُوا: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
. و افزودم: در دستور العمل پیامبر صلی الله علیه و آله در این باره «آلِ مُحَمَّد» مورد توجه است
و استثنایی در کار نیست تا در غیر نماز بدون ذکر آل محمد اشکال نداشته باشد. هم
چنین آن حضرت از صلوات «بَتْراء» نهی به عمل آورده است. «بَترا» عبارت است از صلوات
بدون ذکر آل محمد.(1)او با تعجب به من نگریست و گفت: «در کجا؟» گفتم : «در صحیح بخاری(2).
آن جا که آیه «إِنَّ اللّه وَمَلاَئِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی
النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیما»(3)
را تبیین می کند.»
گفت : «امشب به آن کتاب(4)
مراجعه می کنم. اگر چنین باشد، من از این به بعد آن را رعایت می کنم.»
گفتم : «من ظهر فردا همین جا منتظر شما هستم.» روز بعد او کمی دیر
آمد. بدون مقدمه نگاهی به من کرد و در حالی که با دست خود به من اشاره می کرد، گفت:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» و رفت. معلوم شد که حدیث مذکور
را در کتاب نامبرده یافته است.
در جواهر الکلام، ج 10، ص 262 می خوانیم: آن چه به عنوان واجب، در
تشهد نماز به چشم می خورد، عبارت است از «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ
مُحَمَّد» و اجماع اهل نظر بر آن منعقد می باشد و بقیه مستحب خواهد بود و کسی که به
ذکر آل محمد، در صلوات نپردازد، نماز او باطل است.
شافعی، امام فرقه شافعیه در باب وجوب صلوات بر اهل بیت علیهم السلام و
اهمیت آن این چنین سرود:
یا أَهْلَ بَیتِ رَسُولِ اللّه حُبُّکمْ فَرْضٌ مِنَ اللّه فی
الْقُرْآنِ اَنْزَلَهُ
کفاکمُ من عظیمِ الفضل اَنَّکمُ مَنْ لم یصَلِّ علیکمْ لا صَلاةَ لَهُ(5)
ای اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله دوستی و محبت به شما از
واجباتی است که در قرآن به چشم می خورد و عظمت و گران سنگی شما همین بس، که اگر کسی
به شما درود نفرستد، نماز او باطل است.
* * *
در حدیث آمده است: زید بن خارجه می گوید: «از پیامبر اکرم صلی الله
علیه و آله سؤال کردم که چگونه در پیشگاه خدا طلب حاجت کنم؟» رسول خدا صلی الله
علیه و آله پاسخ داد: «بر من صلوات بفرستید و در دعا کوشا باشید.» و افزود: اینچنین بگویید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»(6)
در این دستور العمل، چگونگی صلوات کامل را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خاطر
نشان کردند.
آن چه مورد عنایت پروردگار حکیم می باشد، صلوات کامل است نه صلوات
ناقص. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که بر من صلوات بفرستد ولی بر
آل من صلوات نفرستد، بوی بهشت را استشمام نمی کند».(7)
زیرا صلوات ناقص مورد نهی و نکوهش پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می باشد. چنان
که آن حضرت فرمود: صلوات ناقص برای من منظور ندارید و «صلوات بَتْراء» را کنار
بگذارید.(8)
امام باقر علیه السلام به مردی که دست به خانه خدا نهاده و صلوات ناقص
ادا می کرد و می گفت: «اللهمّ صلّ علی محمّد» نگریست و فرمود: «ای مرد، صلوات را
ناقص ادا نکن و در حق ما ستم روا مدار. بگو: اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمد».(9)
صلوات بَتْراء، یعنی صلوات بدون ذکر آل محمد صلی الله علیه و آله در
کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مورد نهی و نکوهش قرار گرفته است. لکن این
مسأله (عدم ذکر آل) در صلوات، گاهی جنبه سیاسی داشته است. از جمله در تاریخ یعقوبی
آمده است :
«کان ابن الزبیر - و هو عبداللّه - کثیر البغض لعلی بن أبی طالب،
تحامل علیهم تحاملاً شدیداً و أظهر لهم العداوة والبغضاء حتّی بلغ منه أنّ ترک
الصلاة علی محمّد فی خطبته، فقیل له: لم ترکت الصلاة علی النبی؟ فقال: إنّ له أهل
سوء یشرئبوّن لذکره و یرفعون رؤوسهم إذا سمعوا به».
عبداللّه زبیر، چهل روز در خطبه نماز جمعه، صلوات را ترک کرده بود.
هنگامی که راز آن را از او جویا شدند، گفت: «ناچارم هنگام صلوات بر پیامبر اکرم صلی
الله علیه و آله به آل او هم درود بفرستم. بر این اساس صلوات بر پیامبر صلی الله
علیه و آله را ترک کردم».(10)
مخالفان اهل بیت کینه خود را در برابر خط امامت در حذف کلمه «آل محمد
صلی الله علیه و آله » هنگام صلوات ابراز می کردند و در این رابطه نامه هایی که از
اهالی این خط بر جای مانده است گویای همین مسأله می باشد. ابن ابی الحدید، اندیشمند معروف اهل سنت، در کتاب خود (شرح نهج البلاغه)
نامه های مختلفی از این دو جناح، پیروان خط سقیفه و پیروان خط امامت را متذکر گشته
است. در نامه های خط سقیفه، هنگام صلوات بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله کلمه
«آل» به چشم نمی خورد(11)،
ولی در نامه های گروه دوم، صلوات بر آل محمد، دیده می شود.
* * *
زمخشری در ذیل آیه: «هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ
وَمَلاَئِکتُهُ»(12)
می نویسد: طبق مفاد این آیه، صلوات بر همه مسلمین رواست. به نظر ایشان صلوات بر
مردم عادی جایز است تا چه رسد بر آل محمد. [و ما معنی صلاتهم؟ قلت: هی قولهم:
اللّهم صلّ علی المؤمنین](13)
ملاحظه کردید که حذف کلمه «آل محمّد» در صلوات، جنبه سیاسی دارد،
وگرنه همان گونه که هر دو گروه در تشهد نماز ناچارند تا صلوات را به طور کامل ادا
کنند، باید در غیر نماز نیز صلوات را کامل «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»(14)
بر زبان داشته باشند. حتی افرادی چون ابن تیمیه (که در زمان ما وهّابیان جلوه مکتب
فکری او هستند) تحقیقی پیرامون حقوق اهل بیت علیهم السلام داشته که در نتیجه آن،
ذکر «آل» را در صلوات لازم می داند ، گرچه وهابیان، به آن عمل نمی کنند.(15)
اهمیت صلوات
رفع حسرت با صلوات
محفل و مجلسی که در آن ذکر صلوات در کار نباشد، عامل حسرت برای صاحب
خود خواهد بود.
[ 1 ] «عن الصادق علیه السلام قال: مَا اجْتَمَعَ فِی مَجْلِسٍ قَوْمٌ
لَمْ یذْکرُوا اللّه عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یذْکرُونَا إِلاّ کانَ ذَلِک
الَْمجْلِسُ حَسْرَةً عَلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ».
امام صادق علیه السلام فرمودند که رسول خدا صلی الله علیه و آله
فرمود: در هر مجلسی که ذکر خدا و یاد خدا نباشد و صلوات بر من فرستاده نشود، آن
مجلس برای اهلش، مایه حسرت و وبال خواهد بود.(16)
البته برای صلوات فرستادن دل و زبان باید یکی باشد؛ یعنی در حال غفلت،
زبان مشغول ذکر صلوات نباشد، بلکه با تمرکز حواس مشغول صلوات باشد.
هنگام فرستادن صلوات باید به گونه ای عمل کرد که گویی پیامبر حاضر است
و مستقیماً به آن حضرت سلام می کنیم.
از سفیان ثوری پرسیدند: یوم الحسرة کدام روز است که حق تعالی می
فرماید: «وَأَنذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ».
«بترسان ایشان را از روز حسرت». سفیان جواب داد: آن روز، قیامت است و
حسرت همه خلق را فرو خواهد گرفت. زیرا نیکان حسرت می خورند که چرا از این بیش تر
نیکی نکردیم و بدها حسرت می خورند که چرا به سلوک راه حسنات مشغول نگشتیم. از او
پرسیدند: «ای شیخ، آیا کسی خواهد بود که در آن روز حسرت نداشته باشد؟» گفت: «آری،
کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد، در روز قیامت حسرت چیزی
را نمی خورد.»
صلوات در خانه کعبه
ذکر مورد توجه در داخل خانه خدا، عبادت است از صلوات بر «محمد و آل
محمد». در حدیث می خوانیم:
[ 2 ] «عن عبدالسلام بن نعیم قال: قلت لأبی عبداللّه علیه السلام :
إنّی دخلت البیت و لم یحضرنی شیی ء من الدعاء إلاّ الصلاة علی محمّد و آل محمّد،
فقال علیه السلام : «أما أنَّه لم یخرج أحدٌ بأفضل ممّا خرجت به».
عبدالسلام بن نعیم می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: «داخل
خانه کعبه شدم و هیچ دعایی به خاطرم نیامد ، مگر صلوات بر رسول خدا.» آن حضرت
فرمود: «هیچ کسی از کعبه بیرون نیامده است که عملش از عمل تو بهتر باشد.»(17)
سبب مهر السنة
راز تعیین مهر السنة زنان چیست؟ در احادیث آمده است:
[ 3 ] «عن الحسین بن خالد قال: سألت أبا الحسن علیه السلام عن مهر
السنّة کیف صار خمسمائة درهم؟ فقال علیه السلام : «إنّ اللّه تبارک و تعالی أوجب
علی نفسه ألاّ یکبّره مؤمن ماءة تکبیرة و یسبّحه ماءة تسبیحة و یحمده ماءة تحمیدة و
یهلّله ماءة تهلیلة و یصلّی علی محمّد و آله ماءة مرّة ثم یقول: اَللّهُمَّ
زَوِّجْنِی مِنَ الْحُورِ الْعَینِ إلاّ زوّجه اللّه عزوجل إلی نبیه صلی الله علیه
و آله أن سنّ مهور المؤمنات خمسمائة درهم، ففعل ذلک رسول اللّه صلی الله علیه و آله
».
از حضرت امام رضا علیه السلام پرسیدند: سبب چیست که مَهر زنان در
شریعت 500 درهم قرار داده شده است. فرمود: خداوند بر خود واجب گردانیده است که هر
مؤمنی که 100 مرتبه اللّه اکبر، 100 مرتبه سبحان اللّه ، 100 مرتبه الحمد للّه
و 100 مرتبه لا اله الا اللّه بگوید و سپس 100 مرتبه بر محمد و آل محمد صلی الله
علیه و آله صلوات فرستد و بعد از آن بگوید: اَللّهُمَّ زَوِّجْنِی مِنَ الْحُورِ
الْعَینِ، حور العین را به او تزویج نماید و علت این است که مهر زنان را 500 درهم
قرار داده است.(18)
تقارن صلوات با ذکر خدا
هرگاه نام خدا بر زبان آمد باید ذکر صلوات نیز بر زبان باشد. در حدیث
آمده است:
[ 4 ] «و سَئَل الإمام الرضا علیه السلام عن قوله تعالی «وَذَکرَ
اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی»فَقال علیه السلام : کلَّمَا ذَکرَ اسْمَ رَبِّهِ صَلّی
عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه».
از امام رضا علیه السلام در تفسیر آیه «وَ ذَکرَ
اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی»فرمود: مراد از این آیه این است که هرگاه نام پروردگار
متعال [اللّه ] بر زبان آمد، بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله درود و صلوات
فرستاده شود.(19)
شرکت ملایکه
حضور ملایکه در مجالسی که در آن ذکر صلوات مورد توجه باشد، به گونه ای
چشم گیر خواهد بود. در حدیث آمده است:
[ 5 ] «عن النَبِی صلی الله علیه و آله : إَنَّ الْمَلائِکةَ
یمُرُّونَ عَلَی حَلَقِ الذِّکرِ فَیقُومُونَ عَلَی رُئُوسِهِمْ وَ یبْکونَ
لِبُکائِهِمْ وَ یؤَمِّنُونَ عَلَی دُعَائِهِمْ - إِلَی أَنْ قَالَ - فَیقُولُ
اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَهُمْ: أُشْهِدُکمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ».
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کاروانی از فرشتگان به امر
پروردگار در جهان حرکت می کنند و هنگامی که به جلسه ذکر و صلوات می رسند، به یکدیگر
می گویند: فرود آییم. زمانی که پیاده می شوند، اهل جلسه را هنگام دعا با ذکر آمین،
یاری کرده و نیز اهل جلسه را هنگام صلوات کمک و همراهی می کنند. در پایان به یکدیگر
می گویند: خوشا به حال افراد این جلسه که خدا آنان را آمرزید.(20)
استجابت دعا
چگونگی دعا کردن و فراهم آوردن استجابت دعا را می توان از طریق توجه
به صلوات به دست آورد.
[ 6 ] «عن الإمام الصادق علیه السلام : مَنْ کانَتْ لَهُ إِلَی
اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ فَلْیبْدَأْ بِالصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
ثُمَّ یسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ یخْتِمُ بِالصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ
مُحَمَّدٍ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَکرَمُ مِنْ أَنْ یقْبَلَ الطَّرَفَینِ
وَ یدَعَ الْوَسَطَ إِذَا کانَتِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لا
تُحْجَبُ عَنْهُ».
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که حاجتی دارد باید اوّل، صلوات بر
محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله بفرستد و بعد از آن، حاجت خود را بخواهد و در
آخر دعا، دوباره صلوات بفرستد. زیرا خدا کریم تر از آن است که دو طرف دعا را قبول
کند و وسط دعا را قبول نکند و صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله مانع
های استجابت دعا را بر طرف می کند.(21)
راز شیرینی عسل
[ 7 ] روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه
السلام در میان نخلستان نشسته بودند که زنبور عسلی دور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و
آله شروع به چرخیدن کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «یا علی! می دانی این
زنبور چه می گوید؟» حضرت علی علیه السلام فرمود: «خیر.» رسول اکرم صلی الله علیه و
آله فرمود: این زنبور ما را مهمان کرده و می گوید: یک مقدار عسل در فلان محل
گذاشتم. امیرمؤمنان علیه السلام را بفرستید تا آن را از آن محل بیاورد. امیرمؤمنان
علیه السلام بلند شد و عسل را از آن محل آورد. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله
فرمود: «ای زنبور! غذای شما که از شکوفه گل تلخ است، به چه علّتی آن شکوفه به عسل
شیرین تبدیل می شود؟» زنبور گفت: «یا رسول اللّه ! شیرینی این عسل از برکت وجود مقدّس شما و (آل) شماست. چون هر وقت از شکوفه استفاده می کنیم ، همان
لحظه به ما الهام می شود که سه بار بر شما صلوات بفرستیم. وقتی که می گوییم:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»(22)
به برکت صلوات بر شما عسل ما شیرین می شود.»
حکایت
برخی از اهل سنت، صلوات را برای غیر از پیامبر جایز ندانسته و آن را
جسارت به مقام نبوت به حساب می آورند. بر اساس همین نگرش، هنگامی که شهید معروف
علامه قاضی نور اللّه تستری ، صاحب کتاب احقاق الحق در موقع ذکر نام امیرالمؤمنین
علیه السلام کلمه: «علیه الصّلاة والسّلام» را بر زبان آورد، بر ضد او بسیج شدند و
به اصطلاح جهت دفاع از پیامبر!! به پاخاستند و فتوای مباح بودن خون وی را صادر
کردند آنان در این باره طوماری تنظیم کردند و از بعضی امضاء گرفتند که یکی از علمای
بزرگ اهل سنت هندوستان از امضای آن خودداری نمود و زیر آن طومار این شعر را نوشت :
گر لَحْمُک لَحْمی ز حدیث نبوی هی کی،
صَّلّ علی نام علی بی ادبی هی
جمع آوران امضا و متصدیان آن ، طومار را به دربار برده تا نظر شاه را نیز جهت قتل او (صاحب احقاق الحق) به دست آورند.
هنگامی که شاه طومار را ملاحظه کرد و چشمش به این بیت افتاد از اعدام علامه چشم
پوشید.(23)