اجتماع اقشار مختلف در كنار يكديگر و در كمال آرامش ، از
بركات نهضت است
شما قبل از اينكه اين نهضت بشود هيچ وقت با اين آقايان مجتمع نمى شديد يك جائى و
هيچ وقـت هـم پـيش ما نمى آمديد. ماها با هم گاهى هم مجتمع مى شديم ، شما هم با هم
و هر دو از هم جدا. اين نهضت اسباب اين شد كه ما همه با هم حالا هستيم ، نه من از
شما مى ترسم ، نه شما از من و نه آقايان از شما فرار مى كنند و نه شما از آقايان
فرار مى كنيد، همه رفيق و دوسـتـيـد. اين آرامش خاطرى كه الان در ما هست و در شما
كه شما آرامش داريد از اينكه نمى تـرسـيـد از ملت و آرامش دارد ملت از اينكه نمى
ترسد از شما اين ، يكى از بركات اسلام اسـت كـه بـه مـا رسـيـده اسـت و ايـن
ارزشمند است خيلى . آنهائى كه در رژيم سابق ، همين سـاواكـى هـا و امـثـالشـان كـه
در رژيـم سـابـق مردم را اذيت مى كردند آنطورها، وجدانشان ناراحت بوده است . بله ،
گاهى مى شود كه انسان ديگر وجدانش هم تغيير مى كند اما اكثرا نـاراحـت مـى شـدنـد
از ايـنـكـه يك همچنين كارهايى را مى كردند با وحشت بودند توى مردم وقـتى كه همچين
كارهايى مى كردند آرامش خاطر، اطمينان خاطر كه از نعمت هاى بزرگ است نـداشـتـند.
الان آرامش خاطر است ، همه مان حالا با اينكه نيمه راه هستيم ، اگر انشاءالله راه
را بـه آخـر بـرسـانـيـم و ايـن ريـشـه فـاسـدى كـه خـيـال مـى كـنـند با مثلا سوء
قصد به كسى ، با ترور يك كسى ديگر كارشان انجام مى گـيـرد و حـال آنـكـه نـه ،
ديـگـر گذشته وقتش . لابد شنيديد كه امروز هم يكى از علماى تـهـران را سـوء قصد به
او كرده اند، آقاى آقارضى را به اصطلاح سوء قصد كردند، سـه تـيـر هـم بـه ايـشـان
زدند لكن به جايى نشده است ، ايشان نجات پيدا كردند. اينها خـيال مى كنند كه با اين
مسائل مى شود ديگر برگرداند يك ملتى كه جوان هايش مى آيند پـيـش مـن يك دفعه و دو
دفعه نه ، زياد و از من تقاضا مى كنند كه تو دعا كن كه ما شهيد بـشـويـم . ايـن از
تـرور ديـگـر نـمـى تـرسـد، ايـن شـهـادت هم مى خواهد، با آغوش باز دنبال شهادت مى
رود. اين تعليم اسلامى اينطورى است . رمز پيروزى ملت ما همين بود كه ديگر نمى
ترسيدند از اينكه بروند توى خيابان بكشندشان ، مى رفتند، خيلى هم كشته مـى شـدنـد،
بالاخره هم با همين فريادها و دادها و الله اكبرها پيروز شدند. رژيم اسلامى
ايـنـطـور اسـت كـه افـرادش از مسجد هستند، از مسجد نهضت مى شد و از مسجد مى رفتند
به مـيـدان ، بـه مـيـدان جـنگ ها. در جمعه ها كه خطابه مى خواندند يا غير جمعه كه
مى رفت آن سـردارشـان مـنـبـر و صـحبت مى كرد، از آنجا راهش را مى انداخت براى
اينكه بروند مبارزه كـنـنـد و يك همچين روحيه اى كه از مسجد تحقق پيدا مى كند، اين
ديگر نمى ترسد از اينكه حـالا من بروم شايد چه بشود، اين مسجدى است ، الهى است ،
آدم الهى نمى ترسد از اينكه حـالا شـايـد مـن هـم بـكـشـنـد. بـهتر، ما جاى بهترى
داريم ، آنها بايد بترسند از مردن كه خـيـال مـى كنند وقتى مردند تمام شد، يا اگر
تمام نشده ، آنجا كه بروند چه خواهند كرد بـا آنـهـا، امـا آنـهـايـى كـه راهـشـان
و حـسـابـشان درست است با خالق خودشان ، اينها چرا بترسند؟ نمى ترسند.
در هـر صـورت حـالا از بـركـات اين نهضت همين اجتماع ما در اينجاست . ما و علماى
بزرگ و مـحـتـرم قـزويـن و شما آقايان ارتشى ها همه با هم اينجا مجتمع و همه برادر
و دوست و با آرامش خاطر اينجا نشسته ايم و با آرامش خاطر هم مى رويم و اين يكى از
بركاتى است كه از اسلام به ما رسيده است .
تلاش در عرضه محتواى اسلام به عالم ، به عنوان يك مكتب
نمونه
امـيـدوارم كـه ايـن راه را همه با هم طى كنيم و آن حكومتى را كه اسلام خواهد (حالا
باز نشده اسـت ، اول مـطـلب است ، يك نسيمى از اسلام آمده و الا الان باز نشده است
) آن حكومتى را كه اسلام مى خواهد و آن رژيمى را كه اسلام مى خواهد متحقق باشد،
انشاءالله متحقق بشود به طورى كه شما هر جا برويد، بازار برويد ببينيد بازار اسلامى
است ، ديگر اجحاف نمى شـود، زيـادفـروشـى بـيـجا نمى شود، كم فروشى نمى شود، ربا
نمى شود، مفتخورى نيست ، در ارتش برويد ببينيد كه اسلامى هست ، همه شان توجه به
اسلام دارند، نماز مى خوانند، روزه مى گيرند ماه رمضان و هكذا در مسجد برويد مى
بينيد كه همه چيز درست است ، در ارتـش بـرويـد مـى بـيـنيد كه مثل اين است كه توى
مسجد رفته ايد و همه جاى مملكت ، وزارتـخـانـه هـايـش ، اداراتـش هـمه اسلامى بشود.
اگر انشاءالله آنى كه خداى تبارك و تـعـالى فـرمـوده اسـت بـشـود، كـه تحقق پيدا
بكند، آنوقت يك نمونه اى است كه در عالم عرضه بشود به اينكه آنكه ما مى خواستيم اين
است و الان هم كه تا اينجا رسيديد، كارى انـجـام گـرفـتـه اسـت كـه دنـيا باورش نمى
آيد، اين كار را اسلام كرد. مردم چون فرياد كـردنـد اسـلام ، توده هاى مردم داد
زدند اسلام ، وقتى كه از پهلوى ارتش رفتند ارتش هم بـه ايـنـهـا مـتـصـل شـد،
وقـتـى از پـهـلوى ژانـدارمـرى رفـتـنـد ژانـدارمـرى هـم بـه اينها مـتـصـل شـد،
هـمه متصل شدند به هم و اين مطلب اعجازآميز را متحقق كردند و اميدوارم كه اين
تـتـمه اش هم ، همه مجتمعا با هم انشاءالله برسيد. و قضيه ، قضيه قانون اساسى را هم
با آن مجلس خبرگان كه بايد اشخاص بسيار خبير و اسلامى باشند، آنها هم متحقق بشود،
كـه قـانـون اسـاسـى اسـلامى ، يك مجلس شوراى اسلامى ، يك رئيس جمهور اسلامى ، همه
ايـنـهـا تـحـقق پيدا بكند و بعد كه اينها تحقق پيدا كرد، كارهاى اصلاحى آسان پيش
رود. انشاءالله خدا همه شما را حفظ كند و موفق باشيد به اينكه همه مان خدمت كنيم به
اين .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ :24/4/58
بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشكده داروسازى
دانشگاه تهران
طـرح مـسـائل غـيـر اصـولى ، تـوطـئه اى بـراى انـحـراف از
مسائل اصلى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـسـائلى كـه شـمـا حالا طرح كرديد بسياريش را يا اكثرش را و يا همه اش را من مى
دانم و مـشـكـلات تـحصيلى تان را هم مى دانم لكن من حالا احساس مى كنم اين
اجتماعاتى كه در اين چـنـد روز ايـنـجا مى شود و مسائل غير اصولى طرح مى شود دنباله
يك توطئه اى است كه ايـن گـروه هـائى كـه مـى آيـنـد تـوجـه بـه آن نـدارنـد. الان
مـا بـعـضـى از مـسائل اصولى داريم كه اگر از طرف همه قشرهاى ملت ، چه بانوان و چه
آقايان به آن تـوجـه نـشـود، اصـل مـسـائلمـان و اصل استقلال مملكتمان ممكن است به
خطر بيفتد. ما امروز بـايـد تـمـام توجه مان را به طرح قانون اساسى و انتخاب خبرگان
منعطف كنيم ، كه در قانون اساسى كه طرح شده است و كسانى كه صاحب راءى هستند راءى
بدهند و انتقاد كنند، چـيزى بايد اضافه بشود اضافه كنند، چيزى بناست كسر بشود كسر
كنند، قيدى بايد در آن اضـافـه بـشـود، شرطى بايد اضافه بشود، اينها را بررسى كنند
و بنويسند و بـه مـجـلس خـبـرگـان كـه الان بـراى ايـن كـار مـهـيـاسـت تـسـليـم
كـنـنـد و دنـبـال آن هم توجه كنند به اينكه سرنوشت مملكت ما و سرنوشت اسلام به اين
خبرگانى است كه بايد تعيين شوند و توجه بكنيد به اينكه چه جور اشخاص بايد تعيين
بشوند، اشـخـاصـى كـه مـتـديـن بـاشـنـد، اشـخـاصـى كـه اسـلام را قـابـل انـطـبـاق
بـدانـنـد و نـگـويـنـد اسـلام مـال هـزار و چـهـار صـد سـال پـيـش از ايـن اسـت و
ديـگر حالا به درد نمى خورد، چپى نباشند، راستى نباشند، امين بـاشـنـد و امـثـال
ذالك ، عـالم بـه اوضـاع بـاشـنـد، عـالم به اسلام باشند اسلام شناس باشند، از اين
قبيل اشخاص تعيين كنيد تا اينكه بروند و مطالعه كنند در قانون اساسى و اين طرحى كه
داده شده است تصحيح كنند و بعد به آراء عمومى گذاشته بشود.
توطئه جهت انحراف اذهان
الان تـوجـه بـه مـسـائل فـرعـى كـه بـايـد بـعـد از اسـاس مـسـائل طـرح بـشـود،
ايـن الان صـلاح نـيـسـت . بلكه من در اين چند روزى كه صحبت قانون اساسى است و مى
بينم كه اشخاص مختلف و گروه مختلف مى آيند شكاياتى دارند از همه اطـراف و بـعد يك
مسائل ديگرى در روزنامه ها و در مجلات طرح مى شود كه همه اينها به نظر من مى آيد يك
توطئه اى در كار باشد كه بخواهند اذهان ملت ما را منحرف
كـنـند و توجه شان را از قانون اساسى كه اساس است منصرف كنند به جاهاى ديگر، چه حـق
بـاشـد و چـه بـاطـل ، بـه آنـجـاهـا سـوق بـدهـنـد و آنـهـا نـتـيـجـه بـگـيـرنـد
و مـاهـا مـشـغـول بـشـويـم بـه يـك مـسـائل و اخـتـلاف هـائى كـه خـودشـان ايجاد
مى كنند و به يك مـسـائل جـزئى كـه يـك احـتـيـاجـات مـحـلى ، ذهـنـمـان ار از اصـل
قانون اساسى ، از انتخابات خبرگان و بعد هم از مجلس شوراى ملى كه بعد بايد تعيين
بشود و رئيس جمهور كه بايد تعيين بشود كه اينها اساس مملكت هستند منحرف كنند. اگـر
غـفـلت از ايـنـهـا بـشـود ممكن است كه ما دوباره برگرديم به وضعى كه اميدواريم
بـرنـگـرديـم . بـنـابـرايـن مـن الان از هـمـه شـمـاهـا كـه مسائل تان هم صحيح است
، حق است ، از همه شماها من خواهش مى كنم كه يك قدرى صبر كنيد در ايـن امور و مهلت
بدهيد در اين امور و الان تمام ذهنتان را، تمام قوايتان را متوجه به اين مسائل اصلى
بكنيد. اين مسائل اصلى كه اگر درست شود و ما يك مجلس شوراى ملى داشتيم ، نـه مـجـلس
شـوراى فـرمـايـشـى مثل سابق ، يك مجلس شورائى كه اشخاص آن صحيح ، اسـلامى هستند،
اسلام را كهنه نمى دانند، اشخاصى كه چپ و راستى نيستند، اگر يك همچو مـجـلسـى درسـت
شـود، ايـن مـسـائل هـمـه حل شود. من مى دانم كه الان در همه قشرهاى مختلف اشخاص
مختلفى هستند كه صلاحيت ندارند، لكن حالا وقت اين نيست كه ما صدا در بياوريم ،
حـالا وقـت ايـن نـيـسـت كه ما اختلاف ايجاد بكنيم ، از همه اطراف هم دارند اختلاف
ايجاد مى كـنـند، در شهرها، در مرزها، در كردستان ، در جاهاى ديگر و الان اشخاصى كه
نمى خواهند اين نهضت درست بشود، دارند اختلافات ايجاد مى كنند. همين امروز اگر
شنيده باشيد راديو اعـلام كـرد كـه در مريوان يك جنگى واقع شده است و تقريبا بيست و
چند نفر كشته شدند. ايـنـهـا توطئه است . اينها را ايجاد مى كنند آن كسانى كه مى
خواهند كه اين نهضت به آخر نـرسـد و قـانـون اسـاسـى مـا درست نشود، در آنجا به يك
جور، در مركز به يك جور، در كـارخـانـه هـا بـه يـك جـور، در مركز هر جا به يك طور.
الان توطئه ها در كار است براى ايـنـكـه نـگـذارنـد ايـن نـهضت به آخر برسد و
نگذارند كه ما قانون اساسى را به طور صحيح درستش كنيم و يك دولت مستقر و مستمرى كه
همه امور را اصلاح بكند درست بشود.
لزوم انتخاب اشخاص متعهد و امين كه گرايش به چپ و راست
ندارند
الان بـه نـظـر مـن كـارهـاى ديـگـر هـر چـه بـاشـد دسـت دوم اسـت ، دسـت اول
هـمـيـن كـارى اسـت كـه الان بـالفـعـل هـسـت كـه هـر كـدام شـمـا كـه اهـل نظر
هستيد به قانون اساسى ، مطالعه كنيد قانون اساسى را و نظر بدهيد و بعد از اين هم
توجه به اين نكته بكنيد كه آرائى كه مى دهيد، راجع به اشخاص متعهد، اشخاص صـحـيـح ،
اشـخـاص اسـلامـى ، اشـخـاصى كه بشناسيد كه اينها مسلمانند و متعهدند و امين
هـسـتـنـد، گـرايـش بـه چـپ و راست ندارند، اين اشخاص را تعيين كنيد تا آنها آن
قانون را بـررسـى كـنند و بعد از بررسى و پيدا شدن استقرار و دادن راءى بر آن و اين
مرحله را طى كرديم و داراى قانون اساسى شديم و دنبالش هم مجلس شورا است كه
انشاءالله بعد بـه هـمـت هـمـه مـلت ، ملى و صحيح و با اختيار تام ، مردم منتخبين
شان را تعيين كنند كه در امورات نظر بدهند و آنوقت هم ما بايد بگوئيم كه منتخبين چه
جور
اشخاصى بايد باشند. در هر صورت الان وقت اين است . من مى دانم مشكلات هست و مشكلات
نـه ايـنـكـه شـمـا تنها داشته باشيد، ما هم مشكلات داريم همه قشرها مشكلات دارند،
از همه اطـراف مـى آيـنـد مـشكلاتشان را مى گويند، لكن اين مشكلات را حالا بايد يك
قدرى پائين بـيـاوريـم ، حـالا بـايد قدرى صرفنظر كرد، اين اشكالات را بايد يك قدرى
صرفنظر كـرد تا انشاءالله اين مسائل درست بشود، بعد برسيم به آن مسائلى كه بايد چه
بكنيم ، تـحـصـيـل بـايـد چـه بـشـود. در تـحـصـيـل مـا هـم اشـكـال هـسـت ، نـه در
تـحصيل شما فقط. انشاءالله من اميدوارم كه همه موفق و سالم باشيد و اين عرضى را كه
كـردم عـمـل بـكـنـيد و الان كه پا مى شويد در نظرتان اين باشد كه اشخاصى كه بايد
تـعيين بشوند و صالح هستند در نظر بگيريد، ممكن هم هست كه از علماى تهران اشخاصى
مـنـتـخـب بـشـونـد يـعنى پيشنهاد بشوند كه اينها را تعيين كنيد و اينكه علماى
تهران اگر تعيين كردند صحيح است . انشاءالله سلامت و موفق باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 24/4/58
پيام امام خمينى به حجت السلام رضى شيرازى
بسمه تعالى
خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج آقا رضى شيرازى دامت افاضاته
خـبـر نـاگـوار سـوءقـصـد بـه جـنابعالى از طرف عناصر فاسد رژيم منحط سابق موجب
نـگـرانى و تاثر گرديد. در اين موقع كه نهضت اسلامى با قاطعيت به راه خود ادامه مى
دهـد و بـدخـواهـان رابـه يـاس و نـوميدى مى كشد، با اين حركات مذبوحانه مى خواهند
به خـيـال فـاسـد خـودشـان ايـجـاد وحـشـت در مـلت مـسـلم كـنـنـد غـافـل از آنـكـه
مـلتـى كـه جـوانـان نـورسـشـان از شهادت در راه هدف كه همان اسلام است اسـتـقـبـال
مى كنند، از سوءقصدها و ترورها نمى هراسند. سوءقصد به اشخاصى كه در طـول عـمـر به
خدمت خالق و خلق اشتغال داشته اند، اراده آنان را مصمم تر و حقانيت مكتب را واضـح
تـر مـى نـمـايد. گروهى كه به اسم اسلام ، فرزندان اسلام را ترور مى كنند و به اسم
خلق ، زندگى خلق را به تباهى مى كشند، مى توان آنها را جز هواخواهان اجانب و
خيانتكاران به اسلام و خلق مسلمان دانست ؟ از خداوند تعالى سلامت و بهبودى جنابعالى
را خواهانم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 24/4/58
بـــيــانـات امـام خـمـيـنـى در جمع اعضاى انجمن اسلامى
كاركنان وزارت كشور و استادان
ودانشگاهيان اصفهان
اقـدامـات عـمـال اجـانـب اعـم از تـرور يـا تـخـريـب
نـمـايـانـگـر يـاس و نـابـودى جبهه باطل است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن ايـنـطـور احـسـاس مـى كـنم كه باقيمانده رژيم ماءيوس شدند، ماءيوس شدند از
اينكه بتوانند ديگر يك كارى انجام بدهند. دليل ماءيوس شدن ، اين دست زدن به اين
ترورها و بـه ايـن كـارهاى خرابكارى است . خوب لابد شنيديد كه امروز هم يكى از
علماى تهران را تـرور كـردنـد لكـن موفق نشدند كه بكشند، سه تا گلوله اصابت كرده
است به يكى از علماى تهران . اينها دليل بر ضعف است ، كسى كه خودش را ديگر ضعيف مى
داند و از بين رفـتـه مـى دانـد بـه ايـن امـور تـخـريـبـى دسـت مـى زنـد و در
اطـراف كشور مى خواهد يك شـلوغـكـارى هـائى بـكـنـد و اذهـان را مـشـوش كـنـد و بـه
خيال خودشان ارعاب كنند، در صورتى كه ملت ما ديگر نمى ترسند از اينها. خود آنها كه
بـودنـد بـا همه قوايشان ملت از آنها نترسيد، در خيابان رفت ، در خيابان ها از بچه
هاى كوچك تا مردهاى بزرگ ، زن ها مردها رفتند در كوچه ها و در خيابانها و فرياد
كشيدند و بـا فـريـاد الله اكـبـر و اسـلامـى شـكـسـت دادنـد ايـنـهـا را.
بـنـابـرايـن يـك خـيـال بـاطـلى اسـت كـه اينها مى كنند كه با يك ترور يك شخصى يا
فرض كنيد كه يك پـايـگـاهـى را يـك وقـت يـك تـخـريـبـى بـكـنند ديگر كارى مى
توانند انجام بدهند. اين ها مـاءيـوس از ايـن مـسـائلنـد از ايـن جهت يك همچو
خرابكارى هايى مى كنند و بايد ملت قوى بـاشـد و با قوت نفس ، با اراده مصمم پيش
برود و بايد ما يك سؤ الى از اينهائى كه ، بـعـضـى از ايـن طـايفه هايى كه دست به
اين شلوغكارى ها مى زنند و خودشان را اسلامى مـعـرفـى مى كنند يا طرفدار خلق و توده
و امثال ذلك ، طرفدار آنها حساب مى كنند، ما يك سوالى از اينها بكنيم كه خوب و شما
اگر اسلامى هستيد و مسلمان هستيد، چطور بر خلاف اسـلام اقـدام مـى كـنـيـد؟ و
كـشـتـن يـك شـخـصـى كـه در عـمـرش هـمـيـشـه مـشـغـول بـه تـرويـج اسـلام بـوده
اسـت ، بـه تـائيـد از مـكـتـب اسـلام بـوده اسـت مـثـل مـرحـوم آقـاى مـطـهـرى يـا
سـوء قـصـد بـه عـالمـى كـه در تـمـام عـمـرش مشغول به خدمت بوده است ، هيچ كس از
او يك چيزى كه بر خلاف مصلحت اسلام باشد نديده اسـت ، مثل آقاى ، آقا سيد رضى كه
الان هم در بيمارستان خوابيده اند، اين باكجاى اسلام (ايـن ) جـور در مـى آيـد؟
شـما مدعى هستيد كه ما مسلمان هستيم و براى اسلام مى خواهيم خدمت كنيم و علماى
اسلام را، اولاد پيغمبر را مورد اصابه قرار مى دهيد.اگر آن دسته باشند، و اگـر آن
دسـتـه اى بـاشـنـد كـه مـى گـويـند ما طرفدار توده ها و خلق و اينها هستيم ، مى
گوئيم شما در اين پنج ماهى كه جمهورى اسلامى متحقق شده است ،
جـز خـدمت به مردم در اين پنج ماه چيزى ديديد كه حكومت فعلى ، ماءمورينش ريخته
باشند مـنـزل يـك كـسـى و يـك آدم بـيگناهى غارتى كرده باشند، بيگناهى را گرفته
باشند جز ايـنـكه آن اشخاص فاسد را محاكمه مى كنند و كسانى كه فوج فوج مردم را
كشتند يا امر بـه كـشـتـن كردند. آيا شما زراعت هاى مردم را آتش مى زنيد نمى گذاريد
كه زراعت كنند و كـشـت كنند، وقتى هم كشت كردند، نمى گذاريد برداشت كنند وقتى هم
خرمن كردند، خرمن ها را مى سوزانيد، اين خدمتى است به ملت ؟ خدمتى است به توده مردم
؟ آن رفراندمى كه همه مردم با آن موافق بودند و راءى دادند و صد، نود و هشت ، نود و
هشت و نيم راءى دادند، شما اگـر چـنـانـچه توده مردم را مى خواهيد، مصالح مردم را
مى خواهيد، خوب اين مردم مى خواهند هـمـه شـان ، چـه شـد كـه خـرابـكـارى كـرديد؟
چه شد كه تحريم كرديد بعضى شماها؟ صندوق هائى كه ، بعضى صندوق ها را آتش زديد با
اسلحه مانع شديد از اينكه بعضى ها راءى بدهند، اين موافق با مصلحت توده بود؟ حالا
كه دارند براى اين مردم خدمت مى كنند، خـانـه سـازى مـشـغـولنـد الان ، پاكسازى
مشغولند الان ، مردم دارند خدمت مى كنند، شما در مـقـابل اينها اينطور دست به هرج و
مرج مى زنيد، اينها موافق با مصلحت مردم است ؟ و ما از اين كارهائى كه اينها مى
كنند هميشه در دادگاه ها، همين است كه در دادگاه ها اگر يك كسى يـك كارى مى كرد، مى
روند دنبال اينكه چه شخصى از اين نفع برده ، آن كسى كه صاحب نـفـع است كى هست تا
اينكه راه پيدا كنند بر اينكه از چه طريقى اين جرم واقع شده است . مـا هـم در
ايـنـجا وقتى كه ملاحظه مى كنيم كه اين خرابكارى مثلا خرمن سوزى ها، نگذاشتن
ايـنـكـه مـردم زراعـت كـنـند، جلوگيرى از كارمندانى كه مى خواهند كار بكنند،
جلوگيرى از كارخانه هايى كه مى خواهد به راه بيفتد، بايد ببينيم اين به نفع كه تمام
مى شود، تا مـا بـرويـم سـراغ آن كـه اينها از عمال آن طايفه اند كه به نفع آنها
تمام مى شود و به نـظـر مـى آيـد كـه در بـاب زراعت كه حتما به نفع آمريكاست .
آمريكاست كه عرضه دارد، زراعـت هـاى خـودش را زيادى دارد و اگر چنانچه مشترى نداشته
باشد، بايد بسوزاند يا بايد به دريابريزد. ساير كشورها اينطور نيستند. آنها هم
محتاج (هستند) به شوروى هم از آمـريـكـا صادر، مى شود.اين خرمن سوزى و جلوگيرى از
كشاورزى به نفع آمريكاست و امـا، حـدسى كه ما مى زديم كه اين اشخاصى كه خودشان را
چپى معرفى كنند يا به نفع خـلق بـه خـيـال خودشان معرفى مى كنند اينها عمال آمريكا
هستند، نه اينكه مربوط به آن طـايـفـه ديـگـر بـاشـنـد. مى شود به آنها هم باشند
اما بيشتر احتمالش اين است كه اينها آمـريـكـائى بـاشند، ساخته آنها باشند چنانكه
اساس حزب توده را من يادم است ، آن كسى كـه حـزب تـوده را در ايران ايجاد كرد
سليمان ميرزا بود. سليمان ميرزا همسفر من بود در مـكـه ، آدم نمازخوان و آدم مؤ من
. دو تا هم ، بچه از سر راه برداشته بود كه معامله اولادى بـا آنـهـا مـى كـرد، آن
هـم برداشته بود آورده بود مكه ، اين توده به آن معنا كه اينها مى گويند نبود كه
اعتقاد هيچ نداشته باشد. اصلا اين از طريق انگليس ها اين طرح را ريخته بـود.
آنـوقـت ، در آنـوقـتى كه سليمان ميرزا بود. زمان سابق بود، آمريكائى ها خيلى در
اينجا چيز نداشتند بلكه هيچ ، اين كه زياد دست داشت انگليس ها بودند ولهذا رضاشاه
(را) هم انگليس ها آوردند، به طورى كه خود آنها در راديو گفتند، گفتند ما اين را
آورديم و بعد كه خيانت كرد بيرونش كرديم . حالا ديگر انگليس ها نيستند، هر چه هست
آمـريـكـاسـت كـه زيـادتـر، در ايـنجاها، هم نفع و طمع زيادتر است هم نفوذش در اين
ممالك شرقى بيشتر است و انشاءالله اين نفوذ در ايران ديگر قطع شد و قطع مى شود.
از ايـن جـهت به نظر آدم مى آيد كه اين شلوغكارها به نفع آمريكا دارند كار مى كنند.
اگر مـدعـى انـد كه به نفع ملت و آنطور كه ادعا مى كنند كه ما مى خواهيم ملت چه
بشود، خوب اينها مى بينند كه الان كارهاى زيادى براى اين ملت شده است ، كارهائى شده
است كه همه اش بـه نـفـع مـلت مى بوده ، اگر واقعا اينها ملى هستند، خوب چيزى كه به
نفع ملت است بـايـد بـيايند كمك بكنند، همانطورى كه مى بينيد كه در جاهايى كه الان
دارند زراعت بر مـى دارنـد اجزاء ادارات و عرض مى كنم كه دكترها و مهندسين و زن ها
و مردها توى بيابان مـى رونـد و بـا مردم كمك مى كنند كه اين سابقه ندارد در ايران
يك همچو وضعى ، خوب ، وقتى يك همچو وضعى در ايران حالا پيش آمده كه دكترها هم مى
روند توى كشت ها و براى مردم كمك مى كنند، معممين هم ، علماى بلاد هم بعضى وقت ها
مى روند كمك مى كنند به مردم ، در تلويزيون من ديدم كه اشخاصى كه آنجا بودند، اشخاص
، خلاصه ازاين صنف جمعيت بـودنـد، رعـيـت هـا نـبودند كمك مى كردند، زن بود، مرد
بود. اگر اينها راست ميگويند كه راءى مـلت ايـنـهـا مـى خـواهـنـد خـدمـت بكنند،
خوب آنها هم بيايند بااينها شريك بشوند در بـرداشـتن زراعت ، در كشت و زراعت ، چرا
جلوگيرى از كشت مى كنند؟ بعد هم كه كشت كردند مردم ، زحمت يك ساله يك كشاورز يا چند
كشاورز كه يك خرمن است آن را آتشش مى زنند. اين صحيح است كه يك كسى ادعا بكند كه من
موافق با خلقم ، من خدمتگزار به خلقم ، خدمتگزار به توده هستم لكن خرمنش را آتش مى
زنم ، زراعتش را به باد فنا مى دهم ؟ اينها، آدم بايد ازشان بپرسد، آن طايفه را
ازشان بپرسد كه شما مى گوئيد من مسلمانم ، آدم مسلمان ، مى شود كه يك كسى مسلم باشد
و اينطور شلوغكارى بكند و آدمكشى بكند و اينها؟ يا توده اى هستيد و اهل مثلا
طرفدارى از خلق به قول خودتان ، آدمى كه طرفدار است ، مى شود كه يك آدم طـرفـدار
مردم و ضعفا و مستمندان برود دم چيزها بايستد بگويد كه كار نكنيد، بيائيد حـقـوق را
از ما بگيريد و كار نكنيد؟ اين پول از كجا مى آيد كه اينها مى دهند به كارمندان كـه
كـار نـكـنند و حقوق بگيرند؟ براى كار نكردن حقوق بگيرند؟ اين جز اين است كه مى
خـواهـنـد اخـتـلال (پـيـدا بشود؟)، آن پول مبداءش آن خزانه هاى ديگران است و مى
خواهند هم اخـتـلال پـيـدا بـشـود در امر مملكت بلكه دوباره آن ارباب ها بيايند و
اينها هم به نوائى بـرسند؟ لكن بايد بدانند كه نه ، ديگر مساءله از اينها گذشته ،
راه طى شده تا نيمه راه و اين باقى اش هم طى خواهد شد.
تاءكيد بر گسترش تحول اسلامى در كليه دستگاه هاى مملكتى
شـمـا هـمـه مـى بـيـنـيـد كـه يـك نـهـضـت اسـلامـى در هـمـه جـا پـيـدا شـده ،
يـك تحول اسلامى پيدا شده . اين تحول اسلامى كه در مردم پيدا شده است و همه يك
علاقه اى پيدا كرده اند به اسلام و توجه كرده اند كه با اسلام مى شود پيشرفت كرد،
اين علاقه رابـه ايـن زودى نـمى شود ديگر از مردم گرفت . مردم ديدند كه اسلام كار
از آن مى آيد، اين هم كه مى بينيد كه اينها الان جديت مى كنند كه مثلا اشخاص مبرزى
را چه
بـكـنـنـد، بـراى ايـنكه اينها هم از اسلام ترسيده اند، اينها ديده اند به اينكه
اسلام از آن هـمـچـو كارى آمده است كه يك ملتى كه هيچ نداشت بر همه چيز مقدم شد،
فقط ايمان داشت ، فـقـط فـريـاد مـى كـرد الله اكبر و با فرياد الله اكبر بيرون
كردند اينها را، دست همه ايـنـهـا را قطع كرد. الان همه چيز مال خودتان هست منتها
از بس كه خرابى به جا گذاشته انـد، دولت تـا آمـده بـيـايـد يـك خـرده اى تـرمـيـم
بـكـنـد خـرابـى ها را، يك مقدارى البته طـول دارد و البـتـه بـايـد هـمـه
وزارتـخـانـه هـا، هـمـه ادارات ، هـمـه دسـتگاه ها بايد يك تـحـول اسـلامى پيد
ابكند. يعنى ما كه حالا مدعى هستيم همه مان به اينكه رژيم مان رژيم اسلامى است ،
جمهورى اسلامى داريم ، انجمن هاى اسلامى بپا مى كنيم ، بايد كوشش كنيم به اينكه فرم
هائى كه در وزارتخانه هاست اسلامى بشود كه كسى كه وارد مى شود در وزارت مثلا كشور،
ببيند كه وارد شده در يك جايى كه همه چيزش اسلامى است و همه ، همه شـان اسـلامـى
هـسـتـنـد، يـك چـيـزهـاى غير اسلامى به چشمش نخورد. نمى شود كه ما مدعى بـشـويـم
كـه جـمـهـوريـمـان اسـلامـى اسـت لكـن وقـتـى بـرويـم در ايـن اداره ، بـاز هـمان
مـسـائل سـابـق بـاشـد، در آن اداره . هم اين نمى سازد با هم ، تناقض (است ) اين ،
من مدعى بـاشـم اسـلامـى هستيم ، رژيم مان اسلامى است لكن محتوايش نباشد. بايد با
كوشش شما آقـايـان كـه انـجـمـن اسـلامـى درست كرديد آنجا و اميدوارم كه همه ايران
يك انجمن اسلامى بـاشـد. انـجمن اسلامى انشاءالله با كوشش شما جوانها، با كوشش همه
زن و مرد ايران ، يـك مـمـلكـت اسـلامـى بـشود كه آنطورى كه احكام اسلام همه جا
برود و بدانند مردم كه يك همچو رژيمى هم مى شود در دنيا باشد كه در آن ظلم نباشد،
در آن خلاف عدالت نباشد، در آن دزدى نباشد، در آن فحشا نباشد، بازارش بازار اسلامى
باشد. البته اينها يك مقدارى كـوشش لازم دارد، يك مقدار تعقيب لازم دارد، يك مقدارى
رنج مى خواهد اين چيزها، اين مملكت از خودتان است ، مثل اينكه براى منزل خودتان شما
زحمت مى كشيد حالا بايد براى مملكت تان زحـمـت بـكـشيد. يك روزى بود كه اين منطق
بود كه خوب ما زحمت بكشيم و ديگران ببرند، چـرا؟ امروز آنطور نيست كه يك ديگرى
داشته باشيم كه زحمت هاى شما را ببرد، اين عايد خـود مـمـلكـت مـان مـى شـود، عايد
خود كشور مى شود و زحمت ها هدر نمى رود و آنچه باز من بـايـد حـالا عرض كنم به شما
قضيه كوشش كردن در اين قانون اساسى و خبرگان است كـه وقـتـى كـه بـنا شد خبرگانى
تهيه بشوند، بايد كوشش كنيد كه يك اشخاصى كه مـتـعهد باشند، مؤ من باشند، چپ و
راستى نباشند، امين باشند، يك همچو اشخاصى را (كه ) مطلع از اسلام باشند، اسلامى
باشند، ما مى خواهيم يك قانون اسلامى را رسيدگى بكنيم و آن اسـلام را كـه
بـخـواهـيـم رسـيـدگـى بـكـنيم بايد يك اشخاصى باشند كه اسلام را بدانند چه است ،
احكام اسلام را بفهمند چه است ، معتقد باشند كه اسلام يك رژيمى است كه لازم است كه
در مملكت ما باشد. الان بايد همه قوا را روى هم بگذاريد براى اينكه اين قدم ، قـدم
كـه دارد نـهـضـت پـيـش مـى رود در هـر قدم همان قدم راتعقيب كنيد كه انشاءالله پيش
برويد و اميدوارم كه خداوند همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و به خدمتگزارى ، همه
ما انشاءالله به خدمت به اين مردم ، خدمت به اين مستمندان موفق باشيم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 24/4/58
بيانات امام خمينى در جمع اساتيد و علماى اصفهان
جدا كردن دو قدرت روحانى و دانشگاهى از ماءموريت هاى رژيم
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن اين چند روز كه شنيدم و خواندم كه دانشگاهى هاى اصفهان با علماى اصفهان مجتمع
شده انـد، بـسـيـار از هـمـه مـتشكرم و اميدوارم كه ادامه پيدا كند اين وحدت . اين
اختلافى كه بين دانـشـگـاه ، روحـانـى ، مـع الاسـف در زمان رژيم بود يك چيز من باب
اتفاق نبود، يك مطلب حساب شده بود كه هم روحانى از او بى خبر بود و هم دانشگاهى .
بـه دانشگاه كه مى رفتند، دستگاهى كه بايد ماءمورند كه اين دو را از هم جدا كنند،
راجع بـه روحانيين مطالبى مى گفتند كه مع لاسف جوان هاى ما باورشان آمد. پيش
روحانيون هم كـه مـى رفـتـند مطالبى از دانشگاه گفتند كه آنها هم باور مى كردند و
هر دو قشر غالبا غـافل از اين بودند كه دارند آنها را به كجا مى كشند. هر دو قشر
توجه نداشتند كه آنها قـصـد ايـن نـدارنـد كـه يـك دانـشـگـاه خـوبـى درسـت بشود و
يا يك روحانى خوبى ، آنها دنـبال اين بودند كه اين دو قدرتى كه قدرت متفكر ملت هست
و ممكن است كه ملت ها را اينها بـيـدار بـكـنـنـد، ايـنـهـا را از هـم جـدا
بـكـنـنـد، نـه فـقـط جـدا، طـورى بـكـنـنـد كـه مقابل هم بايستند، صف آرائى بكنند.
آنها به اينها مطالبى بگويند، آنها به اينها، اينها سرگرم خودشان باشند و غافل از
مسائل اصلى كه بر ملت و مملكت مى گذرد چنانچه حالا هـم ، كـه مـن ايـن را بـايـد
تـكرار كنم و اين را گفتم كه ما از اين تكرار هيچ اشكالى نمى بـيـنـيم براى اينكه
يك مريضى اگر چنانچه سرش درد بكند پيش صد تا طبيب كه برود مـى گـويـد سـرم ،
نـبـايد بگويد كه چون تكرار مى شود و يك دفعه بگويد سرم ، يك دفعه بگويد پايم ، يك
دفعه بگويد دلم كه مبادا تكرار بشود.
درج مـطـالب تـحـريـك آمـيـز، تـوطـئه اى بـراى انـحـراف
از مسائل اساسى
مـا الان حـكـم يـك مـريـضى را داريم كه بايد آن مرض خودمان را افشا كنيم ، بگوئيم
، هر دسـتـه اى كـه آمـدند همان مرض كه هست بايد بگوئيم . براى شما، براى ديگران هر
چه كـه هـسـت ، هـر واقـعـى كـه هـسـت مـا بـايـد بـگـوئيـم . دردى كـه بالفعل ما
دچارش هستيم بايد بگوئيم . آن دردى كه دچارش هستيم الان اين است كه در اين حـالى
كـه قـانـون اسـاسـى دارد، طـرح شـده اسـت و مـى خـواهـد تـصـويـب بـشـود تـا
مـراحـل نـهـائى اش ، در ايـن حـال مـن مـى بـيـنـم كـه قـشـرهـاى مـخـتـلفـى مـى
آيـنـد و يـك مسائل ديگرى طرح مى كنند و
گـاهـى هـم يك مسائلى كه دنبال او ممكن است كه برخوردها باشد و در روزنامه ها و
مجلات هـم بعضى مطالب را مى نويسند كه اين مطالب محرك است ، تحريك آميز است . و اين
روى يك (آنطور كه به نظر آدم مى رسد) نقشه و حسابى است ، يك توطئه اى است كه الان
ماها را يـا مـتوجه كنند به يك مسائلى غير از مسائل اصلى كه ما داريم ، يا منحرفمان
كنند به طورى كه تا آخر منحرف بشويم از مسائل ، يا به جان هم بيندازند، دعوامان
بيندازند كه آن هـم اسباب انحراف است و آنها نگذارند كه ما اين مراحلى كه الان
داريم : يكى بررسى در قـانـون اساسى ، يكى انتخاب خبرگان ، دنبالش مجلس شوراى ملى ،
دنبالش يا همراه او رئيس جمهور كه اينها اساس يك مملكت است كه بايد اين اساس درست
بشود، بعد كه اين اساس درست شد روى او و مسائل ديگر بايد حل بشود.
ايجاد استقلال و جمهورى اسلامى از اهداف ماو ملت
و مـا الان آنـى كـه گـرفـتـارش هـسـتـيـم ايـن اسـاس اسـت و الان بـالفـعـل هـم
آنـكـه گـرفـتـارش هـسـتـيـم ، قـضـيه بررسى قانون اساسى است . شماها دانشگاهى
هستيد و اهل نظر، مطالعه كنيد قانون اساسى را، هر نظرى داريد بنويسيد و به مجلس
سناى تهران بفرستيد تا آنها بعد كه خبرگان آمدند تا رسيدگى بكنند و دنبالش آنـوقـت
كه اعلام مى شد كه انتخاب بكنيد خبرگان را، شما ببينيد كه چه اشخاصى بايد انـتـخـاب
بـشوند، اشخاص مطلع از اسلام . ما اسلام را خواهيم درست بكنيم ، ما نمى خواهيم يـك
مـطـلب اروپـائى درسـت كـنـيم تا برويم سراغ كارشناس هاى اروپا، نمى خواهيم يك
مـسـاءله حقوق اروپائى و غربى درست كنيم تا برويم سراغ حقوقدان اروپائى فهم ، ما
مـى خـواهيم يك مسائل اسلامى . همه اين ملت فرياد زدند كه ما جمهورى اسلامى مى
خواهيم ، اين فرياد ملت بود. آنهايى كه مخالف با اين بودند، آنوقت نفس شان هم در
نمى آمد آنها رفـتـه بـودنـد، يـا خـارج از ايـن مـمـلكـت بـودنـد و هـيـچ كـاره ،
يـا داخـل در مـمـلكت بودند و آن كنار نشسته بودند و تماشا مى كردند و شايد به
شهيدهاى ما هـم مـى خـنديدند. اينها اهل اين نيستند كه اسلام را بدانند چى هست تا
اينكه قوانين را وقتى نـگـاه مـى كـنـنـد ببينند به اسلام مربوط هست يا نه .
شمابايد اشخاص را تعيين كنيد كه عـلاقـه مند به اسلام باشند. اينطور نباشد كه فرض
كنيد يك جايش كه راجع به اسلام اسـت يـك قـلمـى رويـش بـكشند و آن هم كنارش
بگذارند. علاقه مند باشند به اينكه اسلام بايد در اين مملكت ، در اين كشور تحقق
پيدا كند. از اينور و از آنور هم نرفته باشند كه بـخـواهـنـد مـنـافـع غـرب را يـا
مـنـافـع شـرق را تـاءمـيـن بـكـنـنـد، مـسـتقل در نظر باشند، مستقل در روحيه و فكر
باشند، امين باشند، شناخته شده باشند. يك آدم مـجـهول را هر چه هم به شما بگويند
خيلى آدم خوبى است ، تا خودتان نشناسيدش اين را تعيين نكنيد. اشخاصى كه مى شناسيد
كه مسلمانند، مطلع بر اسلامند و گرايش نداشتند در عـمـرشـان بـه اين طرف و آن طرف ،
گرايش شان ، گرايش اسلامى بود، مشى شان ، مـشـى اسـلامـى بـود، مطلع هستند از اوضاع
كشورشان ، يك همچو اشخاصى را بايد تعيين بـكـنـيد كه انشاءالله اين قانون اساسى را
آنها مطالعه كنند و بر طبق آنكه مصلحت ملت ما هست .
اسلام تا ابد زنده است
ايـن را شـمـا بـدانـيد، همه بايد بدانيد كه آنچه مصلحت ماست كه از زير بار خارجى
ها و افـكـار خـارجـى هـا و اعـمـال خـارجـى هـا ايـن ايـران را بـيـرون بـكـنـد و
يـك مـمـلكـت عدل به تمام معنا آزاد، آزادى صحيح ، نه آزادى غربى ، و عرض كنم كه
اقتصادش صحيح بـاشـد، هـمـه چيزش صحيح باشد، آنكه بتواند يك همچو كارى بكند اسلام
است ، اسلامى اسـت كـه خدا قوانينش را وحى فرموده و بهتر ميداند كه براى اينها تا
ابد چى لازم است . خـيـال نـشـود كـه اسـلام سابقا شده است پياده بشود، حالا نه ،
ديگر نمى شود يا بعدش نـمـى شـود. ايـنـهـا انحراف است بى توجهى است ، نفهمى است ،
بايد شما اشخاصى كه صد در صد معتقد باشند كه اسلام كهنه نيست ،الان تا ابد زنده است
.
ايـن نـهـضـت شما ثابت كرد به اينكه اسلام الان متحرك است و كوبنده است . الان هم
ظلم را دسـتـگـاه ظـلم را اسـلام مـى كـنـد. اگـر شما پيوند به اسلام نداشته بوديد
و اشخاصى بوديد كه هر كس براى مقصد خودش يك حرفى زد، حالا هم باز زير همان بارها
بوديم و مـحمدرضا هم اينجا باز سلطنت مى كرد و فرياد مى كرد تمدن بزرگ و ما را به
آتش مى كشيد.
اين وحدت كلمه شما و همه توجه تان به اسلام ، جوانها توجه شان به اسلام كه الان هم
آيـند مى گويند شما دعا كنيد ما شهيد بشويم و من مى گويم دعا كنم كه شما ثواب شهيد
داشـتـه بـاشـيد ديگر ما حالا انشاءالله مى دانى پيدا نمى كنيم تا شهادتى باشد ما
حالا ديـگـر دزدهـا را و كـلاهـبـردارهـا را داريم چه مى كنيم در هر صورت يك همچو
روحيه اى كه متحول شده بود از آن ترس به اين شجاعت ، از آن فرار به اين هجوم ، يك
همچو روحيه اى شـمـا را پـيـروز كـرد و ايـن روحـيـه ، روحـيـه اى بود كه اسلام به
ما داده يعنى مردم حالا مـتـحـول شـده انـد بـه هـمان اشخاصى كه در صدر اسلام ، سى
هزارتاشان يك روم و يك ايـران را بـه هـم كـوبـيـد و عرض كنم كه فتح كرد. آنها هم
براى همين بود كه اسلام را سـعـادت مى دانستند، چه زنده باشند چه نباشند، شهادت را
براى خودشان زندگى ابدى دانـسـتـنـد. ايـن روحـيـه در جـوانـهـاى ما، من مى بينم كه
پيدا شده است و جدا مى آيند و از من تقاضا مى كنند كه من دعا كنم شهيد بشوند. اين
اسباب اين شد كه ما پيروز شديم .
الان كـه وظـيـفـه فـعـلى مـا ايـن اسـت كـه هـمـه مـسـائلى كـه بعدها بايد درست
بشود، همه گـرفـتارى هائى كه بعدها بايد درست بشود، همه را كنار بگذاريم و همه
متوجه به اين بـاشـيـم كـه اين قانون اساسى كه بناست تصويب بشود، چى هست ، اشكالاتش
چى هست ، اشـكـالات را بـگـوئيـد، كـى بـايـد اين را بررسى بكند و چه اشخاصى بايد
بررسى بكنند، همان اشخاص را تعيين بكنيد.
انشاءالله خداوند همه شما را حفظ كند وهمه مسائل بعد از تحقق يك دولت غير انتفاعى ،
يك دولت مـسـتقر و مستمر، بعد از او و يك قانون اساسى و يك مجلس شورائى كه ملى
باشد، نه فرمايشى ، انشاءالله همه اين مسائل حل مى شود و به دست خود ملت همه اينها
واقع مى شود. خداوند همه شما را حفط كند و موفق .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 25/4/58
فرمان امام خمينى به دادستان دادگاههاى انقلاب
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى دادستان دادگاه هاى انقلاب اسلامى كشور
نـظـر بـه اينكه در نيمه شعبان معظم 99، روز ميلاد مسعود حضرت ولى عصر (عج ) كليه
متهمين كه در رژيم سابق مرتكب تقصيراتى شده اند، به استثناى اشخاصى كه ذيلا ذكر
خـواهـد شد، مورد عفو قرار گرفته ، لازم است دستور دهيد تمام دادگاه هاى انقلاب
اسلامى سـرتـاسر كشور در اسرع وقت به پرونده متهمين رسيدگى نموده و بخشوده شدگان را
فورا آزاد نمايند. استثناشدگان عبارتند از:
1!!! كسانى كه شخصا مبادرت به قتل شخص يا اشخاصى نموده اند.
2!!! آنهائى كه دستور قتل شخص يا اشخاصى راصادر كرده اند.
3!!! افرادى كه زندانيان را شكنجه داده و يا دستور آن را داده اند.
4!!! اشـخـاصـى كـه بـه نـحـوى از انـحـاء از بـيـت المال سوء استفاده نموده اند.
ضـمـنـا تـوجـه داشـتـه بـاشـيـد كـه بـخـشـودگـى مـذكـور شـامـل كـسـانـى كه قبل
از عفو 15 شعبان 99 حكم دادگاه درباره آنها صادر شده است نمى شود و نيز بعد از حكم
عفو اگر كسى مرتكب جرمى شد بايد تعقيب و مجازات شود و اكيدا اعـلام كـنـيـد كـه
هـيـچ كـس حـق نـدارد مـسـتـقيما متعرض قواى انتظامى ، ارتش ، ژاندارمرى و شهربانى
بشود و متهمان در اين دستگاه ها بايد بوسيله رؤ ساى خود آنان تسليم دادگاه شوند و
متخلفين از اين امر مورد تعقيب و مجازات قرار گيرند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 25/4/58
پيام امام خمينى به ملت ايران در مورد شركت در راهپيمايى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم ملت شريف و مبارز ايران ايدهم الله تعالى
بـه طـورى كـه مـلاحـظـه مـى كـنـيـد، پـس از نـهـضـت مـقدس اسلامى كه با تاءييد
خداوند متعال و همت والاى ملت ، كنگره هاى كاخ ستمگران را معجزه آسا فرو ريخت و
قدرت ايمان و فداكارى مؤ منان بر قدرت هاى شيطانى پيروز شد و ديوار اختناق و
استعمار در هم شكست ، فـرصت طلبان از سوئى و مفسده جويان از سوى ديگر مى خواهند
وانمود كنند كه نهضت از پشتيبانى عظيم ملت پس از پيروزى برخوردار نيست و با اين
حيله شيطانى مردم ناآگاه را بـه تـرديـد بـكـشـانـنـد و بـه خـيـال خـام خـود از آب
گـل آلود مـاهـى بـگـيـرنـد، لهـذا بـراى اثـبـات وحـدت مـلى و ابـطـال باطل و
احقاق حق و خاتمه دادن به دروغپردازى ها و فتنه انگيزى هاى مخالفين با اسـلام و
نـهـضت مقدس اسلامى مقتضى است روز سه شنبه 26 تير ماه 58 عموم اقشارى كه بـه اسـلام
و قـرآن مـجـيـد و جـمـهورى اسلامى و استقلال كشور علاقه دارند، در راهپيمائى
شـركـت كنند تا حساب گروه هائى كه بر خلاف مسيرانقلاب اسلامى هستند روشن شود. در
حـقـيـقـت ايـن مـانـور اسـلامـى مـلى عـرضـه جـنـود حـق و حـزب الله اسـت در مقابل
جنود شيطانى .
از خداوند متعال عظمت اسلام و ملت را خواهانم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 25/4/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم عرب زبان
خوزستان
اتـفـاق مـخـالفـين اسلام در ايجاد توطئه ، براى انحراف
اذهان مؤ منين از تنظيم قانون اساسى
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن اولا از ايـنكه آقايان در اين محل گرم ، توى آفتاب ، خانه كوچك مجتمع هستيد
معذرت مى خواهم و بايد كلماتم را كوتاه كنم كه آقايان در زحمت نباشند. و از همه
تشكر مى كنم كه از راه دور آمـدنـد و بـا مـن مـلاقـات كـردنـد و مـا درد دل
خـودمـان را بـه آنـهـا بگوئيم و آنها هم مطالبى كه دارند با ما در ميان بگذارند.
شما اولى بـه اسـلام هـسـتـيد از ديگران . شما عرب هستيد و اسلام از عرب است و
پيغمبر اسلام عرب است . بنابراين عرب نسبت به اسلام بيشتر بايد توجه داشته باشد چون
اسلام از خـود اوسـت و ديـگـران دنـبـاله . امـروز روزى اسـت كـه سـرنـوشت اسلام ،
سرنوشت مملكت اسلامى بايد با دست تواناى ملت من غير فرق بين طوائف مختلفه ، اين
سرنوشت حقق پيدا بـكـنـد. امـروز روزى اسـت كـه حـسـاسـتـريـن اوقـات اسـت بـراى
مـمـلكـت مـا، از يـك طـرف مـشـغـول بـررسـى بـه قـانـون اسـاسـى بـايـد بـشـونـد
وكـلاى بـلاد، اهـل خبره تعيين بشوند و مطالعه كنند قانون اساسى را كه اساس مملكت و
سرنوشت اسلام و مـمـلكـت در آن است . و از يك طرف ملاحظه مى كنيد كه در همه جا
توطئه هائى در كار است كـه نـگـذارنـد ايـن اسـاس و پـايـه درست متحقق بشود، در هر
جاى از بلاد به وجهى ايجاد اخـتـلاف مى كنند و بالخصوص در اين چند روز و چند هفته
اى كه مساءله قانون اساسى در پيش آمده است و مخالفين اسلام و مخالفين شماخوف اين را
دارند كه قانون اساسى طورى تـنـظـيـم بـشـود و تـصـويـب بشود كه دست آنها براى
هميشه كوتاه بشود، اينها در فكر افتاده اند كه اذهان ملت را، اذهان مؤ منين را،
اذهان خطباى معظم را، اذهان علماى اعلام را، اذهان سـاير قشرها را، از اين مسير
مستقيمى كه بايد حركت كرد و منتهى شد به تصويب قانون اسـاسـى ، مـنـحـرف كـنند به
مسائل ديگر. اين شلوغى هائى كه الان در كردستان هست ، در خـوزسـتـان هـسـت و اين
اختلافاتى كه در همه جاهاى مملكت هست واين توطئه هائى كه براى ايـجـاد يـك خـلاف ،
بـراى ايـجاد و هياهو بپا كردن هست و معلوم نيست كه من باب اتفاق همين طـور شـده
بـاشد، اين يك نقشه اى است از آنهايى كه مى خواهند قانون اساسى نباشد. هم قـشـرهـاى
خـارج و قـدرت هـاى خـارج از اسـلام مـى تـرسـنـد و هـم قـشـرهـاى مـنـحـرف داخـل
مـى تـرسـنـد. الان خـوف آنـهااين است كه اگر قانون اساسى آنطورى كه اسلام مى
خواهد، آنطور يكه برنامه قرآن كريم است ،اسلام
اسـت و تـصويب بشود و دنبالش همين ملت كه اكثريت تام دارند و همين ملت كه در
رفراندم آنـطـور پـيـروز شـدنـد كـه در دنـيـا سـابـقـه نداشت ، اينها خوف اين را
دارند كه قانون اسـاسـى را خـبرگانى كه شما ملت تعيين مى كنيد آنها بررسى كنند، يك
قانون اساسى اسـلامـى بـاشـد و بعد هم كه به رفراندم ملت گذاشته مى شود مى دانند كه
اكثريت با مـلت اسـت . خـوف ايـن را دارند كه اين مراحل طى بشود و دست خودشان و
ارباب هايشان از مخازن و از منافع ملت ما كوتاه بشود. از اين جهت ملاحظه كرديد كه
در رفراندم بعضى از همين هايى كه مخالف با اساس هستند تحريم كردند و بعضى از همين
هايى كه مخالف با اسلام هستند، بعضى از صندوق ها را سوزاندند يا با اسلحه جلو
گرفتند از اينكه راءى بـدهـند. با همه وصف ، ملت اسلام و ملت ما يك راءى صد الا يك
يا دو داد و همه گروه ها يك از صـد يـا يك و نيم از صد راءى داشتند. اينها الان
احساس شكست در خودشان كرده اند، در اين احساس شكست دست و پا مى زنند كه جدا كنند
گروه ها را از گروه ، پخش كنند بين مردم كه كردها عليحده ، عرب ها عليحده اند، بلوچ
ها عليحده اند، فارس ها عليحده اند، ترك ها عـليـحـده انـد، و ايـنـها را گروه گروه
كنند. در صورتى كه اسلام براى هيچ كس امتيازى قائل نيست الا براى آن كه به طريقه
اسلام رفتار كند و متقى باشد. تاء
كيد بر خنثى ساختن حيله تفرقه انگيزان و توجه به پيشرفت
اسلام
شـمـا بـرادرها كه از راه دور آمده ايد اينجا و الان هم در رنج هستيد توى اين آفتاب
گرم و سـوزان ، تـوجـه تان را بايد معطوف كنيد به اينكه مبادا اين اشخاص مفسده جو و
توطئه گـر كه مى خواهند جدائى بيندازند مابين عرب و عجم ، مابين كرد و ترك و عرب و
ساير چـيزها، مبادا موفق بشوند. حيله هاى اينها را خنثى كنيد. وقتى بناشد كه همه
خطباى عرب و عـجـم در مـنـابـر گـفـتـنـد مـا هـمـه بـرادر هـسـتـيـم و هـمـه اهل
قرآن هستيم و همه اهل اسلام هستيم ، ديگر حرفى باقى نمى ماند كه اينها توطئه بكنند
و بخواهند كه اين قانون اساسى تاءسيس آن درست نشود، بايد دقت كنيد، توجه كنيد به
ايـنـكـه در يـك هـمچو موقعى همه اذهانتان متوجه به اين باشد كه قانون اساسى درست
از كـار درآيـد و اسـلامـى بـاشد. سرنوشت همه ما به قانون اساسى بستگى دارد و بعد
هم مـجـلس خـبـرگـان و بـعـد هـم مـجـلس شـورا، كـه مـلى بـاشـد، مـثـل سـابـق
نـبـاشـد كه تحت فرمان ديگران باشد. بنابراين آن چيزى را كه من از شماها خـواهـش
كـنـم ايـن اسـت كـه گـوش به حرف اينهايى كه الان مى خواهند تفرقه بياندازند
نـدهـيـد، تـوجه تان به مقصد باشد، توجه تان به پيشرفت اسلام باشد. همه قشرهاى مـلت
الا نـادرى كه انحراف از اسلام دارند، با شما و با هم هستيد. همه بايد دست برادرى
به هم بدهيد و اين توطئه ها را خنثى كنيد و اشخاص خبره اى كه مى خواهيد بفرستيد
به مـلاحـظـه و بررسى قانون اساسى كه اساس را درست كنند، اشخاص ، با اوصافى كه
اسلام باشد، مسلم باشد، معتقد باشد به مذهب ، معتقد باشد به طريقه ما و انحراف راست
و چـپـى نـداشـتـه بـاشـد، انحرافات ديگر نداشته باشد، امين باشد، اسلام را بشناسد،
اهل اسلام باشد، عالم اسلام باشد، يك همچو اشخاصى را تعيين كنيد و بفرستيد تا اينكه
قـانـون اسـاسـى شـمـا را مطالعه كنند و يك قانون اساسى مطابق اسلام بررسى شده و
مطابق اسلام عرضه كنند. اختلافات امروز بسيار مضر است ، از
هـمـه اوقـات ضـرر اخـتلاف الان بيشتر است اگر يك اشخاصى پيدا شدند و خواستند به
تبليغات سوءشان اختلافى بين شما برادرها ايجاد كنند، بين برادرهاى عرب و عجم ، بين
برادرهاى كرد و غيركرد، ترك و غير ترك ، بدانيد كه توطئه است و مى خواهند همه تان
را منحرف كنند از آن اساس و خداى نخواسته قانون اساسى ما را به طور انحرافى درست
بـكـنـنـد. انـشاءالله خداوند همه شما را موفق كند و ثانيا از همه شما تشكر مى كنم
كه در اينجا هستيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 25/4/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان هنرجويان و دانش
آموزان مدارس كرمان
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مى كنم كه به اينجا آمده ايد. سلام مرا به مردم كرمان برسانيد.
يكسرى مـسـائل در گـذشـتـه داشتيم كه با آنها فعلا كار نداريم ، مسائلى هم در آينده
خواهد بود. يـكـسـرى مـسـائل امـروز مـطـرح اسـت كـه عـمـده ايـنـهـا هـستند و آن
قانون اساسى ، انتخاب نـمـايـندگان مجلس خبرگان و انتخاب رئيس جمهورى است . به
اينها توجه كنيد. من در اين مـلاقـات هائى كه هفته گذشته با گروه هاى مختلف داشتم
مى بينم كه يك توطئه در كار است و اينها مى خواهند ما را از هدف اصلى باز دارند.
پيام من به مردم كرمان اين است كه در مـورد قـانـون اسـاسـى مـطـالعـه كـنند و نظر
دهند و نمايندگان مجلس خبرگان را كسانى انتخاب كنند كه از بين علماء محل باشند، نه
چپى باشند و نه راستى و نه مخالف اسلام ، كـه بـتـوانـنـد قـانـون اسـاسـى اسـلام
پـسـنـد را تـهـيـه كـنـنـد. مـسـائل اصـلى ايـنـهـا هـسـتـند. مسائل ديگر فرعى
هستند. هر شهرى مسائلى دارد. بايد به اصـول فـكـر كرد و از تفرقه و اختلاف بايد
اجتناب نمود. ضمن تاءييد مجدد نمايند خود حـجـت الاسـلام مـحـمـد جـواد حـجتى
كرمانى ، ايشان از اشخاص صاحبنظر هستند و بهتر است بـيشتر اوقات خود را در زمينه
مواد قانون اساسى صرف كرده و نظر خود را براى مجلس خبرگان ارسال دارند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 26/4/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از
فـرمـانداران كشور پاسداران سپيددشت و
كودكانمكتب سرود
نحوه عملكرد و برخورد سران حكومت اسلامى و رژيم هاى طاغوتى
با مردم
بسم الله الرحمن الرحيم
از حـمـله تـحـولاتـى كـه بايد بشود وشما آقايان بايد كوشش كنيد، اين است كه به اين
كـلمـه فـرمـانـدار مـغـرور نـشـويـد كـه شـمـا فـرمـانـدار هـسـتـيـد. ايـن كـلمـه
فـرمـانـدار مـال وقـتـى اسـت كه فرمان باشد و فرمانبر باشد و برادرى نباشد و طبقه
اى طاغوتى بـاشـد و مـردم ديـگر فرمانبردار آنها. در صورتى كه در اسلام مطرح نيست .
آنهائى كه سرتاسر كشور اسلامى را اداره كردند، آن هم آن كشورى كه از حجاز تا مصر و
آفريقا و عـراق و ايـران و هـمـه ايـن ممالك اسلامى كه مى بينيد، اروپا هم يك
مقدارش ، تحت فرمان بود، معذلك اينطور نبود كه معاملاتشان با رعيت ، معامله
فرمانفرما و فرمانبر باشد. خود رسـول اكـرم (ص ) وضعشان با مردم مثل يكى از سايرين
بود، يكى از اشخاص بود، نه يـك مـنـزل فرمانفرمائى داشتند و نه در محافل كه بودند،
يك امتيازى بود كه مردم ببينند كه اين بالا نشستن و پائين نشستن ، اين مسائل مطرح
نبود.
بعضى از اين عرب ها كه از خارج مى آمدند و وارد مسجد مى شدند و پيغمبر را با سايرين
نشسته بودند، وضع جورى بود كه نمى شناختند كه خوب ، كدام يكى پيغمبر است و كدام يكى
اصحاب ، مى پرسيدند كه كدام يكى تان هستى . براى اينكه وضع نشستن دور بود و حـتـى
ايـنـكـه حـالا شـمـا اينجا مى بينيد كه يك پتو اينجا انداخته اند و يك اشخاصى هم
ايـنـطـورى نـشـسـتـه انـد كـه اگـر يـكـى از خـارج بـيـايـد يـك امـتـيـازى قائل
مى شود، نبود. حضرت امير سلام الله عليه همان روزى كه بيعت با وى كردند، بيعت بـه
خـلافـت رسـول الله ، همان روز بيل و كلنگش را برداشته و رفت سراغ يك جائى كه كـار
مـى كـرد، خـودش كار مى كرد دستش پينه داشت . وضع اين سردارهائى كه حكومت هاى بـلاد
بودند با مردم وضع ، وضع فرمانفرمائى و فرمانبردارى نبوده است ، وضع خدمت بـوده
اسـت كـه فـرمـانـفـرماها خدمتگزار مردم بودند. اين انفصالى كه شما ديديد در زمان
رژيـم سـابق و طاغوت كه بين حكومت هاى بلاد، استاندارهاى بلاد با مردم يك جدائى بود
كه هر كدام د شمن ديگرى بودند، مردم اينها را به صورت يك دشمن حساب مى كردند ولو
ايـنـكـه خـدمتگزار هم بودند لكن مردم نمى پذيرفتند، اين براى اين بود كه وضع رژيم
ايـنـطور بود. رژيم هاى سلطنتى و طاغوتى هر جا كه هستند، وضع رژيم اينطور اقتضاء
مـى كـرد كه با يك تشريفاتى و هياهوئى مردم را از خودشان رم بدهند، بترسانند و لهذا
مردم پشتيبان