صحيفه نور جلد ۵

امام خميني رحمه الله عليه

- ۳ -


كردند، با جيب پر فرار كردند. چه خودش ، چه كسانى كه مربوط به خودش بود، جيب ها را پر كردند و در خارج رفتند و مملكتى كه الان دست شما افتاده است ، يك مملكتى است كه از همه چيز وارفته است ، حالا بايد بسازيد و يك مملكتى است كه اجنبى زده بايد گفت جنگ زده ، زلزله زده ، ايـن بـايـد سـاخـتـه بـشـود نـه ايـنـكـه خـيـال كـنـيـد كـه يـك قـشـرى بـتـوانـد، نه يعنى نه حكومت مى تواند اين كار را بكند، نه بازرگان مى تواند اين كار را بكند، نه كشاورز مى تواند، همه بايد دست به هم بدهيد، جـامـعـه ملى انسانى ايران كه انشاءالله از زير بار اين اختناق و اين گرفتاريها بيرون بـيـايد، دست به دست هم بدهند و اين وظيفه ملى را انجام بدهند كه مملكت خودشان را از اين انهدامى كه دارد پيدا مى كند، نجات بدهند، از جمله اشخاصى كه (يعنى اصنافى كه ) در ايـن امـر خـيـلى چـيز دارند، بازرگانها هستند، اينها هم بايد در حد خودشان تشريك مساعى بـكـنـنـد، مـاهـا موعظه بكنيم و صحبت بكنيم و آنها هم فعاليت هاى ديگرى ، ديگر از ما كار ديگرى كه ساخته نيست . ما بايد همان !!! صحبت بكنيم و اينها، آقايان هم فعاليت بكنند و امـيـدوارم انـشـاءالله كـه مـا اگر هيچ پيروزى پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه ، اين سـلسـله كـافـى بـود بـر ايـمـان ، لكـن البـتـه كـافـى الان نـيـسـت بـايـد مـا دنـبـال بـكـنـيـم تـا ايـنـكـه نـهـضـت را بـه آخـر بـرسـانـيـم و يـك حـكـومـت عـادل در ايـنـجـا بـاشـد، يـعـنـى يـك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش را پر بكند، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند ايـن حـكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيده شان اين بوده است كـه هـمـه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است ، بر خلاف عقل انسانى است ، بر خلاف حقوق بشر است ، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمى كردند.
اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد
بـايد حالا انشاءالله حكومتى پيش بيايد كه مسئول باشد پيش ملت ، مجلسى باشد كه از خود ملت باشد. مادر 50 سال ، مجلسى كه از خودمان باشد نداشتيم . هميشه مجلسى بوده اسـت كـه ديـگران ، حالا يا خارجى براى ما افرادى را تعيين مى كردند، چنانچه محمدرضا خان گفت كه ليست مى فرستادند، يا اينكه نه ، اگر آنها هم نمى كردند، خود اينها، سر نيزه اينها بود كه تعيين مى كردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سر نيزه بود و ما اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد. انشاءالله خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و همه ما را موفق كند به خدمتگزارى .
سـئوال يـكـى از حضار: خيلى متشكريم عوض همگى استدعا مى كنم در تاييد فرمايشاتتان اگر مصلحت باشد، عين همين كميته هايى كه هست يا هر كس ديگرى را كه تعيين كنيد، صلاح بدانيد يك نقر را تعيين بفرمائيد كه به امر صادرات اين مملكت برسد و ما بتوانيم با او تماس بگيريم و انشاءالله به حول وقوه خداوند صادرات مملكت را سر و صورت بدهيم . يك وضع خيلى بدى در آمده در اثر
حكومتهاى فاسد.
پـاسـخ امـام : انـشـاءالله اميدواريم كه اين كار درست بشود و آقاى مهندس بازرگان را ما انتخاب كرديم براى اينكه دولت تشكيل بدهد، يعنى دولت موقت و ايشان را من مى شناسم و مـرد صـالحـى اسـت و آقـايـان هـم بـايـد پـشـتـيـبانى كنند از او و در روزنامه پشتيبانى خـودشـان را اعـلام بـكـنـنـد و ايـشـان انـشـاءالله دولتـشـان را تـشـكـيـل مـى دهـد و مـجـارى امـور انـشـاءالله امـيـدواريـم بـه خـواسـت خـدا بـه حـال اول بـرگـردد وايـن طـور مـسـائل ، ايـن طـور مـشـكـلات انـشـاءالله حل بشود، البته
يـكـى از حـضـار: خيلى متشكريم البته انتخاب ايشان مورد تائيد همه هست و واقعا همانطور كـه اول حـضـورتـان عـرض كـردم ، بـه طـور كـامـل تـبـريـك مى گوئيم به همه ملت و ما صـددرصـد پشتيبان ايشان هستيم و هرچه بتوانيم تا سر حد جانمان از اين حكومت آتى كه انـتـخـاب فـرمـوديـد حـكـايـت مـى كـنـيـم ، چـشـم امـر فـرمـوديـد، در روزنـامـه هـا و هـر وسائل ديگرى كه بتوانيم در تاييد و پشتيبانى از ايشان كوشا باشيم .
امام :موفق باشيد.
يـكـى از حضار :فقط مطلب اين بود كه بعضى آقايان در اين چند روزى كه من مى خواستم خـدمتتان شرفياب بشوم و اينها، يك چند تا آقايان كه به من مراجعه كردند، راجع به يك امـر خـيـر بـود كـه اگـر يـك وقـتـى از حـضـرت آيـت الله يـك غـيـبـتـى شـده ، ايـشـان حلال بفرمايند.
امام : من همه را بخشيدم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در ميان گروهى از پرسنل در دبستان علوى  
جديت طاغوت براى انهدام مملكت و غارت اموال ملت
شما تا حالا در خدمت طاغوت بوديد. متاسفانه اين جمعيتى كه بايد به ايران خدمت بكنند و يـك ايـران صـحـيـح براى ما بسازند در خدمت كسى بودند كه جديت براى انهدام اين مملكت داشـت . مـا پـنجاه سال يود مبتلا بوديم به حكومت رضاخان و محمد رضاخان كه در اين 50 سـالى كـه او بـود خـيـانـت خـيـلى زيـادتـر شـده از آن پـنـجـاه سـال اول و اين 28 سال و 38 سال دوم كه زمان ايشان بود خيانت زيادتر شد تا آنوقت . ايـن شـخـص بـراى مـا هـيـچـى نـگـذاشـت ، ايـنـهـا فـرار كـردنـد، امـوال ايـن مـلت را بـرداشتند و رفتند. به من نوشته بودند، حالا يادم نيست جائى كه مجله بـود يـا در يك جائى كه اين را براى من فرستادند كه يك ويلائى يك خواهر ايشان (كدام خواهر است آن را هم نمى دانم ) خريده اند به فلانقدر و اين فلانقدر هم يادم نيست . اينكه يادم هست اين است 6 ميليون دلار خرج گلكارى ، مى فهميد؟ تصور مى توانيد بكنيد؟ ما مى توانيم بفهميم يعنى چه ؟ 6 ميليون دلار، 37 ميليون تومان خرج گلكارى اين ويلاى خانم شـده . از مـال كـى ؟ پـدر ايـشـان كـه آمـد كـودتـا كـرد چـه چـيـز داشـت سـيـصـدعـباسى از مـال ايـن مـلت بـود و از مـال مـاها بود ديگر. اين ملت را اينها فقير كردند و برداشتند. اين مـال خودش اين مال عائله خودش كه در چيز بود كه 3 بيليون دلار بود نمى دانم ياتومان ، 3بيليون و چند صد دلار آنها كه اتباعشان بودند آن سر لشكرها و آن ارتشبدها و آن كذا و كذا آنها هم برداشتند و رفتند. شماهائى كه خدمت كرديد به مملكت شماها محروم ، آنهائى كـه آن بـالا بـودند و خيانت مى كردند به اين مملكت ، آن بالائى ها خوردند و برداشتند و رفتند.
حـالا، از حـالا بـه بـعـد شما در خدمت ملت باشيد، ملت خودتان را خدمت بكنيد. اين آب و خاك مـال شـمـاسـت ، ايـنـجـا مـال خـودتان بايد باشد، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود، چقدر آمـريـكـا بـايـد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟ ما بايد يك وقت هم زنـده بـشويم ، بيدار بشويم ، ملتفت بشويم ، آزادى را بگيريم . حق را بايد گرفت با سـرنـيـزه ، بـا مـسـلسـل بـايـد حـق را گـرفت از اينها، خودشان كه نمى دهند، بايستيد در مـقـابـل ايـنـهـا، شـمـا ديـديـد كـه ايـن مـلت ، هـمـيـن پـا بـرهـنـه هـا ايـسـتـادنـد در مقابل توپ ، تانك نمى دانم مسلسل ، ايستادند و پيش بردند كارشان را. اين ابرقدرت ها هـمـه پـشـتـيـبـان شـاه بـودنـد و ايـن مـردم پـابـرهـنـه بـا مـشـت ايـسـتـادنـد در مـقـابل تانك ، خون دادند و عقب زدند آنها را كه ديگر نتوانست اين بماند خودش اينجا، آنها هم كه رفتند.
وظيفه اقشار ملت اتحاد براى اصلاح امور و بازسازى خرابى هاست
شـمـا از اين به بعد يك قدرى توجه داشته باشيد، رفقايتان را متوجه كنيد، همقطارانتان را متوجه كنيد، بگوئيد آقا، ما خير شما را مى خواهيم ، ما فرياد مى كنيم كه بايد ارتش ما مـسـتـقـل بـاشد يعنى نوكر نباشد، اين خير شماست ، يا اينكه خير ما؟ بايد ارتشمان تحت نـظر آمريكا باشد و بدتر از او اسرائيل ؟ بايد اينها اصلاح بشوند. اينها را بايد همه تـان دسـت بـه دسـت هـم بـدهـيـد و ايـن كارها را اصلاح بكنيد، درست بكنيد. مملكت را بايد بـسـازيـد از سـر. ايـنـهـا خـراب كردند و رفتند و حالا بايد بسازيم . اينها يك كارى كه كـردنـد قـبـرسـتـانـهـاى مـا را خـوب آباد كردند، جوان هاى ما را، همه را زير خاك كردند و رفتند. ما حالا بايد بنشينيم و بسازيم و همه دست به هم بدهيم ، آنهائى كه در ارتشند و پـاكـدامـنـنـد ارتش را بسازند، آنهائى كه بيرونند در اداراتند و پاكانند ادارات را درست كـنـنـد، مردم بازار را درست كنند، زراعت را درست كنند. اينها به كلى كشاورزى ما را از بين بـردنـد. شـمـا مـى دانـيـد كـه ايران يك جائى بود كه صادر مى كرد، حالا براى همه چيز دستش به دنبال يا آمريكاست يا جاى ديگر.
انشاالله خدا همه تان را حفظ كند، موفق باشيد، مويد باشيد. انشاالله .
سوالات ارتشيان وپاسخ ‌هاى امام به آنان
يكى از حضار: (مى بخشيد، البته من مى دانم كه خسته هستيد، مى خواهيم مزاحمتان نشويم امـا راجـع بـه ارتـش مـطـالبـى داريـم : مى خواستم به عرضتان برسانم كه اينكه شما فـرمـوديد در خدمت طاغوت بوديد، اگر خداوند قبولمان كند با وجود اينكه بنده به سهم خـودم 25 سـال تـوى ارتـش بـودم ، لبـاس خـدمـت طـاغـوتـى تـنـم بـود، اگـر مـورد قبول خداوند باشد خيانت نكردم ).
پـاسـخ امـام : (درخدمت ) معنايش اين است كه در جائى بوديد كه طاغوت سر وكار داشت والا البـتـه مـن مى دانم كه در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحيح هـسـتـنـد، پاكدامن هستند، ما دلمان به همين ارتش خوش هست كه پاكدامن ها زيادند و انشاالله اصـلاح مـى شـود مـمـلكـت مـا بـه واسـطه همين ها. اينكه گفتم همه در طاغوت !!! در چيز !!! بـوديـد يـعنى در يك جائى بوديد كه طاغوت با شما سر و كار داشت ، نه اينكه شما هم خدمتگزار بوديد. انشاالله موفق باشيد.
ادامـه سـخـنـان فـرد مـزبور در تكميل گفته هايش : و گاهگاهى عملا همين بوده و گاهگاهى دستورات اينها را ناچار بوديم اجرا كنيم .
پاسخ امام : انشاالله موفق باشيد.
سـخـن ديـگـر ايـن بـرادر ارتـشـى خـطـاب بـه امـام : يـك مـوضوع ديگر اجازه مى دهيد به عـرضـتـان برسانم اينكه الان خيلى انتظار تشريف فرمائى شما را به قم دارند و منتظر هـسـتـنـد كـه شـمـا تـشريف ببريد آنجا و معتقدند كه راحت مى شوند، كه آقا مى روند قم و ديگر از اين دردسرها راحت مى شوند.
پاسخ امام : نه . بگوئيد كه تا شما را راحت نكنم ، نمى روم .
يكى ديگر از برادران ارتشى : قم را مى توانند خيلى زود محاصره اش كنند و خيلى خوب ارتباط را قطع كنند.
پـاسـخ امـام : نـخـيـر شـمـا خـاطـر جـمـع بـاشـيـد. مـن اهـل تـهـران و اهل كرمان ، من اهل ايرانم ، من در ايران هستم و با همه ايرانى ها ارزانى ها رفقيم .
يـكـى از ارتـشـيـان : خـداونـد تـوفـيـقـتـان بـدهـد و طـول عمر به شما بدهد كه بتوانيد ما و اين ملت را از شر اين خونخوارها نجات بدهيد.
پاسخ امام : محتاجيم به كمك همه ، همه كمك كنيد. انشاالله موفق باشيد، سلامت باشيد، خدا حفظتان كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ 17/11/57
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع كـثيرى از پزشكان و داروسازان و گروههائى از مردم 0
لزوم اصلاح تباهى ها وبازسازى ويرانگرى هاى رژيم سابق
بسم الله الرحمن الرحيم
من از عواطف شما متشكرم ، انشاءالله خداوند شما را سعادتمند كند. من اميدوارم كه در اين وقت حـسـاسـى كه مملكت ما گرفتارى عظيم دارد همه آقايان ، همه اقشار، همه اصناف مردم بهم كـمـك كـنـند، همه بهم كمك كنند و اين مملكتى را كه اينها خراب كردند و گذاشتند و رفتند، اين مملكت !!! را!!! بهمت همه انشاءالله دوباره نو ساخته بشود.
الان مملكت ما همه چيزهايش خراب است از همه كشور، از اين طرف دانشگاه را عقب نگه داشتند، نـگـذاشـتـنـد كـه درسـت تـربـيـت بـشـود، از آنـطرف ساير اقشار فرهنگ را بعقب راندند، مطبوعات را بوجهى درآوردند كه بعضى از آنها ورقهاى پخش فحشا بود و ساير جهاتى كـه در ايـن مـملكت بود از قبيل اقتصاد، از قبيل ارتش ، هر چيزى كه ما داشتيم ، اينها از بين بـردنـد. آن چـيـزى كـه مـهـم اسـت ، يـكـى نـيـروى انسانى است كه بهدر دادند براى آنكه آنـچـيـزهاى اعتيادى را از قبيل ترياك و هروئين و اينها منتشر كردند و اينها را كشاندند به آنـجـاهـا، مـراكـز فحشاء درست كردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، سينماها را به صورت مـبـتـذل درآوردنـد و جـوانـهـاى ما را بردند آنجا، جوانهاى ما را بكلى خراب كردند، و از آن طـرف اقـتـصـاد ما را خراب كردند، زراعت الان ما نداريم ، نفت ما را بهدر دادند و بعوض او يك آهن پاره هايى بنفع خود آنها آوردند براى ما.
ما بايد از سر، يك مملكتى را از سر بسازيم و اين ، نه دولت همچو كارى مى تواند بكند نـه بـعـضى اقشار ملت ، بايد همه با هم دست به هم بدهند، اگر انشاءالله همه دست به هم دادند اين مملكت از اين آشفتگى خارج مى شود، چنانچه ديديد كه همه دست به هم داديد و بحمدالله بر قدرتهاى دنيا غلبه كرديد.
معاوضه با يك ملت محال است
شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتشش كـذا و فـلان ، پـشـت سـر ايـن تـمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود: شوروى ، امريكا، منتها بعضى ها تصريح مى كردند، بعضى تلويحا، انگلستان چين ، ممالك عربى ، تمام اينها پشت سر اين ايستاده بودند، لكن ملت مشتهايش را
گـره كـرد و ايـسـتـاد، هـمه را عقب زد و يك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيت والوهـيـت هـم مـى كـرد، هـمـچـو شـد كـه آمـد مـقـابـل مـلت ، بـا كـمال ذلت ايستاد استغفار كرد و ملت قبول نكرد، گفت خير، نمى شود، بايد بروى ، حالا هـم رفته ، آمريكائى ها هم قبولش ‍ نكردند، الان در رباط است ، كجاست ، كه نشسته دست و پائى مى زند لكن همه اعصابش از بين رفته ، يعنى شما خرد كرديد اعصابش ‍ را، مشت زديـد تـا اعـصـابـش را خـرد كـرديـد، حالا همين مشتها را گره كنيد و فرو بياوريد به مغز ايـنـهـايـى كـه ايـن تـتـمـه را مـى خـواهـنـد نـگـه دارنـد و حـال آنـكـه ايـن تـتـمـه ديـگـر چـيـزى نـيـسـت ، بـايـد ايـنـهـا عـاقـل بـاشـند، آخر مگر ميشود با يك ملتى معارضه كرد؟ يك ملت است ، يك آدم و دو آدم كه نـيـسـت ، يـك حزب و دو حزب كه نيست ، يك ملت يك چيزى را مى خواهد، مگر ممكن است كه يك چيزى را كه ملت خواست ، نتواند اخذ كند و نگيرد از اينها.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مى خواهم ، موفق باشيد انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در ديدار با قضات و وكلاى دادگسترى  
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تضعيف مذاهب راهى براى غارت خزائن و تخدير توده ها
مـن از جـهـتـى بـايـد اظـهـار تـاسف بكنم و از جهتى بايد اظهار شادمانى . آنكه موجب اظهار تـاسـف اسـت ، ايـن است كه طبقات ملت ايران به واسطه فعاليت هاى اجانب همچو از هم دور شـدنـد كـه مـا در تـمام عمر مواجه با اين وجوه كريمه نشديم و هر كدام ، هر صنفى در يك طـرف واقـع شـدنـد، دانـشـگـاهـى در يـك طـرف بـود، روحـانـى در يـك طرف بود، قضات دادگسترى در يك طرف بودند، علماء روحانى در يك طرف بودند و وكلاى دادگسترى همين طور و اين دستى بود كه از اجانب در اين مملكت فعاليت ميكرد. كارشناس هاى آنها از سابق الايـام مطالعه كردند اين ممالك شرق را و زمين هاى اينجا را، وجب به وجب رفتند و گردش كـردنـد و چـيـزهـاى مـادى كـه در آن بـوده اسـت كـشـف كـردنـد. روحيات ما و طوائف ما را و آن چـيـزهـائى كـه مـا به آنها متمسكيم اينها را مطالعه كردند و در اثر اين مطالعه اى كه كه اينها كردند، يافتند كه اگر چنانچه مذهب در بين اين مردم باشد و همه تحت يك لوا باشند نمى توانند بر اينها غلبه كنند و اين خزائن را ببرند و كوشش كردند اينها براى اينكه تـضـعيف كنند مذاهب را واصل مذهب را بگويند كه اينها چيزهائى بودند كه قدرتمندها درست كردند، اينها افيون جامعه است ، اصل ديانت افيون جامعه است . و اين براى اين بود كه مى خـواسـتـنـد كـه مـذهـب را در نـطـر مـردم و در نـظـر روشـنـفـكـرهـا نـازل كـنند و از دست بدهند اينها اعتصام به مذهب را در صورتى كه كسى كه به تاريخ انـبياء توجه بكند، مى بيند كه انبياء از توده ها در آمدند و حمله كردند به قدرتمندها، از بـيـن هـمـيـن تـوده ها. حضرت موسى يك شبانى بود با يك عصا از همين توده ها و بر ضد فـرعون قيام كرد و تا آنجا رساند. پيغمبر خودمان كه تاريخش نزديك است و همه آقايان لابـد مـى دانند، اين يك شخصى بود كه از همين توده ها و جمعيت ها بود و با همين ها بود و از بـدو بـعـثـت تـا آخـر، بـا قـدرتـمـنـدهـا و بـاغدارها و مكنت دارها سرمايه دارها هميشه در جـدال بـود. پـيـغـمـبـرهـا از ايـن تـوده هـا بـودنـد و قـدرتـمـندها را مى ترساندند، نه از قـدرتـمـنـدهـا بودند براى اينكه توده ها را چه بكنند. اين يك مطلبى است كه واضح است لكن دست تبليغات اجانب خيلى قوى است .
تفرقه ميان احزاب و كوبيدن روحانيت از جمله دسائس اجانب
از آنـطـرف ديـدند كه خوب ، بين خود اقشار ملت اگر اينها با هم متحد باشند، باز هم آن مـنـافـعـى كـه مـى خـواهـيـم ببريم ، نمى توانيم ببريم ، بين اقشار اين ملت را ما اختلاف بـيـنـدازيـم . اول مـتـوجـه شدند به روحانيت ، در زمان رضاخان (اگر چنانچه كسى يادش بـاشـد، آقـايـان هـر كـدام يـادشان باشد) همچو روحانيت را كوبيدند كه ديگر نه خطيبى براى ما گذاشتند، نه امام جماعتى ، تمام را كوبيدند، نه مجلس ‍ خطابه اى براى ما ماند و در بـيـن مـلت آنـطـور ايـنـهـا را ذليـل كـردنـد كـه حـتـى شـوفـرهـا، مـلاهـا را بـه اتـومـبـيـل هـا گـاهـى نـمـى نـشـانـدنـد، مـى گـفـتـنـد نـمـى نـشـانـيـمـت در اتـومـبـيـل . مـلا را نمى نشاندند در اتومبيل ، تضعيف كردند روحانيت را از يك طرف ، از يك طـرف اخـتـلاف بـيـن احـزاب درست كردند واين هم يك راه اختلافى شد كه اينها به سر هم زدند و اين هم يك بساطى شد.
دانـشگاهى را با دانشگاه هاى ما از هم جدا كردند، آنها، اينها را يك جور طرد ميكردند و اينها كـه تـفصيلش زياد است و من هم حالم مقتضى نيست . خود آقايان بايد متوجه باشند كه همه اينها عواملى بود كه اين ملت كه بايد يكپارچه در تحت يك لوا مليت خودشان را حفظ كنند، ايـن يـكپارچگى را اينها بگيرند و اينها را با هم مختلف كنند، بلكه دشمن كنند با هم . اين جـهـتـى اسـت كه موجب تاسف است و لهذا قبل از اين نهضت ، ما هيچ وقت با شما آقايان مواجه نبوديم و با يك طائفه ديگر مواجه بوديم .
نهضت اسلامى ايران مايه نقصان و نابودى اختلافات
آنـچـه اسـبـاب خـوشـحـالى اسـت ايـن اسـت كـه ايـن نـهـضت اسلامى ايران موجب شد كه اين اختلافات رو به نقصان گذاشت ورو به نابودى ، دانشگاه با دانشجوهاى ما با هم شدند. الان ايـن مجلس كه از آقايان قضات ، آقاى وكلاى دادگسترى هست ، هيچ وقت براى ما نبوده است ، حالا ما با شما مواجهيم و درد دل ها را با شما مى خواهيم بكنيم
عـدم آزادى و اسـتـقـلال در امـور مـمـلكـتـى طـى 50 سال سلطنت پهلوى
مـا زيـاد درددل داريـم آقـا، و آن درددلى اسـت كـه شـمـاهـا داريـد. مـا پـنـجـاه سال است كه هيچ چيز آزاد نداشتيم ، همه شما مى دانيد، از آنوقتى كه رضا شاه آمد تا به الانـى كه من اينجا نشسته ام ما غير از اينكه حالا، اخيرا شده است ، ما هيچ چيز آزاد نداشتيم ، نـه مـطـبـوعـات آزاد داشـتـيـم ، نـه يـك دادگـسـتـرى مـسـتـقـل داشـتيم ، نه يك كانون وكلاى مـستقل داشتيم ، همه اش آنها تصرف داشتند، نه يك دانشگاه داشتيم ، نه مى توانستند جوان هـاى مـا را تربيت صحيح بكنند اينها، اينها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما، يك فرهنگى است كه بر مى گرداند بچه ها را به طرف عقب . يك باب مفصلى است اينكه راجع به فرهنگ ايـنـهـا چـه كـردنـد. از آنـطـرف مـراكـزى كـه بـراى فـحـشاء درست كردند در تمام كشور خصوصا در تهران ، اين همه مراكز فحشاء در تهران و اطراف تهران درست شد، جوانهاى مـا را كـشـيـدنـد بـه ايـن مـراكـز و در آن مـراكـز اين نيروى انسانى ما را از بين بردند. از آنطرف اقتصاد ما را به آنطور
كـه مـى بـيـنـيـد رساندند. كشاورزى ما را آنطور كه ملاحظه مى كنيد، عقب بردند و از بين بردند و همه چيز ما الان از بين رفته است . از آنطرف ارتش ما يك ارتشى است كه بر آن حـكـومـت مـى كند مستشارهاى آمريكائى و مستشارهاى اسرائيلى . اينها مصيبت هائى است براى اين مملكت و براى ما.
ايـن ملت الان ايستاده است و مى گويد كه ما مى خواهيم آزاد باشيم . اين يكى از حقوق بشر اسـت كـه هـمـه عـالم ايـن مـعـنـا را قـائلنـد و مـى گـويـنـد مـا مـى خـواهـيـم مـسـتـقـل باشيم . اين هم يكى از حقوقى است كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودش بـاشـد و مـى گـويـد مـا يـك حـكـومـت عـدل مـى خـواهـيـم ، حـكـومـت عـدل اسـلامـى مـى خـواهيم . اين هم آرزوى هر آدمى است كه يك حاكمى باشد براى آن حكومت بكند كه بعد از چند وقتى جيب هايش را پر نكند و از اين مرز برود. شما ملاحظه بكنيد كه بـعد از سى و هفت سال كه اين آدم حكومت داشته است در اينجا، حكومت غير قانونى داشته در ايـنـجـا، چـقـدر ايـنـها از منافع ما بردند و خوردند و از بين بردند. الان بانكهاى آمريكا و انـگـلسـتان و سوئيس و كذا پر است از مال هاى ملت ما كه به دست اينها ثبت شده است ، در اسم اينها ثبت شده و ما اميدواريم كه يك وقت دادگسترى ما به عرض ملت برسد و محاكمه كـند اين آدم را، اگر شد بخواهيم او را در اينجا و محاكمه اش ‍ كنيم ، از او بگيريم و اگر اين معنا نشد، محاكمه غيابى كنيم و اموالش را توقيف كنيم در بانك هائى كه هست .
بايد همه با هم اين مملكت را از سر بسازيم
لكـن شـمـا آقـايان بدانيد كه آن ها رفتند و يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، يك مملكتى كـه هـمـه چـيـزش ريـخـتـه اسـت ، هـر جـادسـت بـگـذاريـد فـسـاد اسـت و خـيـال نـكـنـيد كه اين با يك سال ، دو سال و با يك قشر، دو قشر بشود تعمير كرد، نمى شود. براى همه ما الان تكليف ست كه اولا راجع به اين نهضتى كه شده است و تا حالا اين نتائج را داشته و ما اميدواريم تا آخر برسد، بر همه ماست كه كمك كنيم به اين نهضت .
شـمـاهـا اهـل قـلم هـسـتـيـد، بنويسيد، بحث كنيد !!! عرض مى كنم !!! صحبت بكنيد، تبليغات بكنيد، اين نهضت را بزرگ كنيد، پشتيبانى كنيد، از اين دولت پشتيبانى كنيد، اظهار كنيد، در روزنـامه ها اعلام كنيد و بعد هم كه انشاءالله يك دولت حقى برقرار شد، آنوقت بايد هـمـه بنشينيم و مع الاسف يك خرابه را بسازيم . اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند و خوردند و بردند و حالا بايد شماها و ماها همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را از سر بسازيم . بايد اين زلزله اى كه آمده است بايد بسازيم از سر.
انـشـاءالله امـيـدوارم كـه خـداونـد ايـن قـشرها را، همه را به هم نزديك كند، نه من به شما بـدبـين باشم و نيستم و نه شماها به ماها بدبين باشيد و انشاءالله نيستيد. خداوند همه شما را توفيق دهد، تائيد كند. متشكرم از اينكه تشريف آورديد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع وكلاى دادگسترى  
اقدامات گسترده اجانب براى جداسازى اقشار ملت از اسلام و روحانيت
بسم الله الرحمن الرحيم
يـكـى از چـيـزهـائى كه در اين نهضت عايد ما شد و شايد عايد شما هم ، اينكه تاكنون ما و شما در زير يك سقف با هم مجتمع نشديم . قبل از اين نهضت ماها از هم دور بوديم و اين دور بـودن بـه واسـطـه فـعـاليتهاى اجانب بود كه همه قشرها را از هم دور مى كردند. آنها از وحدت كلمه مى ترسند، چنانچه ديدند كه چه شد. كارشناس هاى آنها، چنانچه مى دانيد از چـنـد صـد سال قبل مشغول مطالعه هستند مطالعه از وجب به وجب زمين هاى ما حتى آن بيابان هاى دور افتاده ، اينها با شتر آنوقت ها مى رفتند مى گرديدند و هر جائى كه يك مخزنى يـا چـيـزى اطلاع پيدا مى كردند نقشه بردارى مى كردند و ما خواب بوديم و مطالعات در روحـيـه ايـن مـلت ، در گـرايش هائى كه اين ملت دارد، در چيزهائى كه اگر آن چيزها واقع بـشـود بر خلاف مصالح آنهاست ، اينها مطالعات دارند و كارشناس هاى آنها گردش كرده هـمـه جـا را ديده و با همه طوايف بوده اند، مثلا در بختيارى اينها رفتند و بوده اند در بين آنـهـا مـدت هـابـراى ايـنـكه به دست بياورند روحيه اينها چه است . در قشقائى بودند، در كـردسـتـان بـودنـد، هـمه جا اينها رفتند و مطالعه كردند، هم مطالعه زمين ها را كرده اند و مـخـازن زيـرزمـيـنـى را كـشـف كـردنـد. مـن در هـمـدان يـك سـالى بـودم ، شـايـد سـى سـال پـيـش از ايـن ، يـكـى از دوسـتـان مـن كـه از اهـل عـلم هـم بـود و بـعـد مشغول كار ديگر بود، يك صفحه بزرگى آورد پيش من كه ديدم اين صفحه همين طورنقشه كـشى است و نقطه ، نقطه در آن زياد است . گفت كه اين يك نقشه اى است كه اين اروپائى (نـمـيـدانـم حـالا گـفـت كـدام طـايـفه شان ) آمده اند از همدان برداشتند و اين نقطه ها كه مى بـيـنـيـد، نقطه هائى است كه در همدان مخازن هست اينها كشف كردند و زيرزمين است ما هم الان اطـلاع نداريم . همه جا اينطور بوده است . اينها به آنجا رسيده اند كه اگر اين ملت تحت لواى اسـلام مـجـتـمـع بـشـود نـمـى توانند آنها غلبه بكنند. كوشش كردند كه اين ملت را اول از اسـلام كـنـار بـگـذارنـد و اسـلام را بـدنـمـايـش بـدهـنـد، (سـلام ، اصـل اديـان از اول يـك مـخـدراتـى بوده است ، اينها را سرمايه دارها ايجاد كرده اند براى اينكه مردم را خواب بكنند. اديان اينطور بوده است كه يا حكومت هاى وقت يا سلاطين وقت يا قـلدرهـاى وقـت ايـنـهـا را ايـجـاد كـرده انـد تـا ايـنـكـه مـردم را اغـفـال كـنـند و آنهائى كه بايد بچاپند مردم را بچاپند). اين يك منطقشان بوده است كه جـدا كـرده انـد مـردم را از سـلام ، مـى خواستند جدا بكنند از اسلام و خيلى ها هم شايد باور كردند، در صورتى كه مطالعه ،
اول مـطـالعـه اى كـه انـسـان از حال انبياء مى كند كه اينها چه اشخاصى بودند قيام كرده اند، خوب آنهايى كه ما اطلاع داريم حضرت ابراهيم بوده است ، حضرت موسى بوده است ، حـضرت پيغمبر ما (ص ) بوده است ، بايد ديد كه اينها از چه قشرى ، خودشان چه كاره بـوده انـد، از چـه قـشـرى بـوده انـد، تـا بـبينيم اين منطق كه اينها مى گويند كه اينها را سـرمـايـه دارهـا درست كردند صحيح است يا نه . حضرت موسى يك شبانى بوده است كه مـدتـها شبانى مى كرده است . حضرت موسى با عصاى خودش از همين توده بلند شد و با فرعون مبارزه كرد نه اينكه فرعون موسى را ايجاد كرد، موسى با عصاى خودش از همين تـوده بلند شد و با فرعون مبارزه كرد نه اينكه فرعون موسى را ايجاد كرد، موسى از اين مردم بود و فرعون هم هر چه جديت كرد (لابد مثنوى را ملاحظه كرده ايد، آن طولانى در اينجا بحث دارد هر چند كه خواست نشود اين شد و حضرت موسى از همين توده مردم ، از همين جـمـعـيت بود و با يك عصا پا شد و اساس فرعون را بهم زد، نه اينكه فرعون موسى را درسـت كـرد كـه مـردم را خـواب كـند. موسى مردم را بيدار كرد كه فرعون را از بين ببرد. تـاريـخ اسـلام واضـح اسـت ، هـمـه مـى دانـيـد. شـمـا، آن كـسـانـى كـه اهل مطالعه هستند مى دانند كه پيغمبر اسلام هم از همين توده بود، از همين توده اى كه وقتى كـه ظـهور پيدا كرد و دعوت كرد، همين قريش با او مخالفت كردند كه آنوقت گردن كلفت هـا هـمين ها بودند قلدرها همين بودند، سرمايه دارها همين ها بودند و ايشان نمى توانست در آنـجا اظهارى بكند. در كوه چه ، در آن غار حراء مدت ها هم آنجا بود و نمى توانست بيرون بـرود، مـحـبـوس بـود كـانـه . بـعـد هـم كـه از آنـجا كه رفت به مدينه ، در مدينه هم همين اشخاصى كه طبقه سوم بودند جمع شدند دور ايشان . ايشان وقتى مسجد را درست كرد، آن هـم نه يك مسجدهاى مجلل ، يك مسجد خيلى محقر درست كرد، روى صفه آن مسجد كه يك صفه اى بـود كه هيچى هم نداشت آنجا، بسيارى از اصحاب حضرت از آنها كه ياران او بودند، آنجا مى خوابيدند چون منزل نداشتند. در جنگ هائى كه مى شد يك خرما را از قرارى كه در تـاريـخ اسـت ايـن مى گذاشت دهانش در مى آورد مى گذاشت دهان او، دهان به دهان . اينطور ايـنـهـا فـاقـد بودند، مغذلك اينها بودند كه رفتند و قريش را و ساير گردن كلفت هاى ظـلمـه را سـر جـاى خـودشان نشاندند، نه آنها اين را ايجاد كردند كه توده را خواب كنند، ايـنـهـا تـوده را بيدار كردند كه اينها را از بين ببرند. اينها يك راه بود كه اينها جدا مى خـواسـتـنـد بـكنند اسلام را از ملت و همين طور روحانيون را از ملت اينها مى خواهند جدا كنند. (ايـنـهـا دربـارى هـسـتـنـد)، از حـرف هائى كه آنها درست كردند و ايجاد كردند (اينها درباريند، اينها مردم را خواب مى كنند).
غارت ذخائر مادى و معنوى با ايجاد اختلاف ميان روحانيون و ساير اقشار
شـمـا مـلاحـظـه كـرديـد كـه در ايـن جـنـبـش هـائى كـه در ايـن طـول زمـانى كه ما بوديم در آن يا نزديك به ما بوده ، در اين جنبش ها كسى كه قيام كرده بـاز از ايـن طـبقه بودند، طبقات ديگر هم همراهى كردند لكن اينها ابتدا شروع كردند. در قـضـيـه تـنباكو اينها بودند كه بهم زدند اوضاع را، در قضيه مشروطه اينها بودند كه جـلو افـتـادنـد و مـردم هم همراهى كردند با آنها، در اين قضاياى ديگر هم روحانيت با شما هـمـه رفـيـق بوده است ، بوده است با همه . اينهم يكى از چيزهائى بود كه اينها درست مى كردند كه اينها را
جدا كنند از هم و همه را با هم دشمن كنند آنها. آنها بجنگند با هم ، آنها نفتهاى ما را ببرند، آنـهـا ذخـائر مـا را بـبـرنـد. در ايـن زمـان پـنـجـاه سـالى كـه شـايـد شـمـا و مـن يـادمان از اول بـاشـد و بـسـيـارى از آقـايـان يـادشـان نـيـسـت ، از اول كـه رضـا شـاه آمـد ايـنـجـا ايـن را انـگليس ها آوردند، آن وقت امريكائى خيلى چيز نبود، انـگـليـس هـا آوردنـد. در راديـو دهـلى كـه آنوقت تحت چيز انگليس ها بود من خودم شنيدم كه رضـاخـان را مـا آورديـم در ايـران ، آورديـم و بـعد به ما خيانت كرد برديم آن را. آوردن و بردن را خود آن ها گفتند كه ما كرديم اين كار را و مسئله اينطور بود. اين آدم هم كه بعد از رضاخان بود كه اين بدتر از اول كرد به اين ملت ، اين هم در كتاب خودش اقرار كرد كه مـتـفـقـيـن كه آمدند اينجا صلاح ديدند كه ما باشيم . متفقين ايشان را گذاشتند اينجا كه اين مـصـيـبـت را بـراى ما بار آوردند و اين مصيبت هائى كه الان ما مى كشيم و كشيديم براى اين بوده است كه ما از هم جدا بوديم ، ما و شما در يك مجمعى با هم صحبت نكرديم كه ببنيم ما چـه مـى گـوئيـم شـمـا چـه مـى گـوئيـد. ما با قضات دادگسترى از هم جدا بوديم ، ما با دانـشـگـاه از هـم جدا بوديم ، دانشگاهى ها را آنها جورى كرده بودند كه ما به آنها بدبين بـوديـم و ما را جورى كرده بودند كه آن ها به ما بدبين بشوند. ما از هم جدا بوديم . در زمـان رضـاخـان آخـونـد را طـورى كـرده بـودنـد كـه مـردم سـوار اتـومـبـيـل نـمـى كـردنـد. يـكـى از دوسـتـان مـن گـفـت كـه مـن در عـراق مـى خـواسـتـم سـوار اتـومـبـيـل بـشـوم شـوفـر گـفـت كـه مـا دو طـايـفـه را بـنـا داريـم كـه سـوار اتومبيل نكنيم ، يكى فواحش را و يك آخوند را. اينها با ما اينطور كردند براى اينكه رضا شاه مى ديد كه آخوند است كه ،... مدرس است كه جلوى او ايستاده است . او مى ديد كه مدرس جـلوى او ايـسـتـاد و فـريـاد مـى زد كه زنده باد خودم ، مرده باد رضاخان ، در آنوقتى كه قـدرت داشـت رضـاخان . اينها اينطور كردند با ما و با شما، همه را از هم جدا كردند، همه بـه هـم بـدبـين ، يك ملت همه به هم بدبين نمى تواند كار بكند. وقتى كه نتوانست كار بكند آنها كار خودشان را به آسانى انجام دادند، ذخائر ما را بردند، كشاورزى ما را بهم زدنـد، اقـتـصـاد مـا را فـلج كـردند، فرهنگ ما را عقب نشانده كردند، همه چيز ما را از دست ما گرفتند.
هيچ دستى قادر به ايجاد چنين وحدتى نيست مگر دست خدا
شـمـا هـم بـبـيـنـيـد در ايـن بـرهـه اى از زمـان كـه تـقـريـبـا يـكـى دو سـال بـعـدش نـيـسـت ، البـتـه اولش از خـرداد بـود، خـرداد چـه بـود و بـعدش يك غفلتى حـاصـل شد و از يك سال ونيم ، دو سال پيش از اين شروع شد، اين اجتماعى كه الان ملت ما كرده كه من اعتقادم اينست كه هيچ دستى نمى تواند اينطور وحدت كلمه را درست كند الا دست خـدا. خـدا اين كار را كرد، اين وحدت كلمه اى كه بين همه اقشار پيدا شد، ماها كه همه از هم دور بـوديـم ، بـدبـيـن بـوديـم بـعـض مـان آنـوقـت حـالا در تمام جاهاى ايران ، شما هر جا برويد، من در پاريس كه بودم يكى از آشنايان من آمد آنجا و گفت كه من رفتم در قلعه حسن فـلك ، قـلعـه حـسن فلك را من مى دانم كجاست ، اين نزديك در كمره است و نزديك يك كوهى اسـت يك قلعه اى است شايد ده خانواده در آن باشد، بعد اين طرف و آن طرفش هم آنوقت ها كه من ديدم هيچى نبود، من رفتم آنجا، گفت در آنجا آن حرف هائى كه در مركز بود آنجا هم بود، در يك قلعه دور افتاده اى و او مى گفت
كه در دهات بختيارى و عرض كنم آنجاها، كمره و آن طرفها، در دهات آنجا هر رو صبح كه مى شود آخوند ده جلو مى افتد، همه مردم دنبالش راهپيمائى مى كنند. اين معنا را نمى تواند يـك نفر آدم درست كند، نمى تواند يك عده آدم درست كند، اين معنا را خدا درست كرد و لهذا من از اول كه ديدم يك همچو وحدتى پيدا شده است ، يك همچو چيزى كه دست كسى نمى تواند بـاشـد، بـايـد يـك غـيب در كار باشد، من اميدوار شدم و لهذا هيچ وقت من هيچ سستى در كارم نـبـود بـراى ايـنـكـه مـن امـيـد داشـتـم كـه خـدا ايـن كـار را انـجـام مـى دهـد. از اول هم مى گفتم او بايد برود چاره ندارد، رفت . اينطور هم شد به راحتى .
در صفى واحد و بدور از اغراض شخصى مملكت در هم ريخته را آباد كنيد
الان كـه مـا هـسـتيم ، وارث يك مملكت از هم گسيخته هستيم ، مى دانيد شما، همه چيزش به هم خـورده اسـت . الان مـا نـه يك ارتش ‍ قوى اى داريم ، ارتش به هم ريخت ، الان بايد از سر بسازند، چه بكنند دارند زحمت مى كشند، نه يك اقتصاد صحيح داريم ، دارند باز زحمت مى كـشـنـد، هـمـه ايـنـهـا مـشـغـولنـد لكـن تـوقـع ايـن نـيـسـت كـه يـك هـمـچو خرابه اى كه در طـول پـنـجـاه سـال بـلكـه بـايـد گـفـت كـه در طـول 2500 سـال خـرابـى بـوده اسـت ، بـشـود بـا يـك روز، ده روز و يـك سـال و دو سـال درسـتـش كرد و بتواند يك قشرى اين كار را بكند يعنى دولت بتواند كه تـسلط پيدا كند بر همه اين امور، اين هم امكان ندارد يا شما بتوانيد، اين هم امكان ندارد يا قـشـر ديـگـرى بـتـوانـد، نـه هـمـه بـايـد بـكـنـنـد. هـمـانـطورى كه براى بر انداختن اين نسل از اين زمين همه شركت كرديد و اگر همه نبوديد نمى شد، براى ساختن ايران كه الان كـار بـسيار مشكلى است ، همه بايد كمك بكنيد، همه بايد با هم دست به هم بدهيد و با هم كار بكنيد و هيچ اينطور نيست كه من بگويم كه من مقدم ، تو مقدم . اين حرف ها نيست اصلا، بـا هـم صـف واحـد، بـنـيـان مـرصـوص ، هـمـه بـا هـم باشيم تا بتوانيم كار را به انجام بـرسـانـيـم . اگـر اغـراض شـخـصيه و نمى دانم من جلو باشم شما عقب باشيد، شما جلو بـاشـد مـن عـقب باشم ، اين حرف ها در كار بيايد باز بر مى گردد كم كم به آن مطالب اول ، باز شياطين كه در كمين هستند و آنها باز اميدشان بريده نشده ، در كمين هستند كه در ايـن انقلاباتى كه الان هست و چه شده سات لكن مى بينيد كه الان يك دسته اى را انداختند تـو براى تبليغات و براى اين چيزها، در كمين هستند اگر ما سستى بكنيم و اگر چنانچه بـا هـم تـشـريـك مـسـاعـى نـكنيم و اين وحدت كلمه را حفظ نكنيم و اين نهضت را حفظ نكنيم ، دوباره ما را بر مى گردانند به حال اول يا بدتر از آن ، چرا بدتر از آن ؟ براى اينكه ديـدند قدرت ملت ايران چه است ، ديدند كه اينها با ايمان چه كردند، با يك همچو قدرت بـزرگـى را كـه هـمه هم پشتيبانش بودند، همه هم اعلام پشتيبانى كردند، منتها بعضى ها زيـاد كـردند مثل امريكا و بعضى ها هم در خفا كردند، ديدند اينها كه همه قدرت ها روى هم قـدرتـشـان را گـذاشـتـنـد و مـلت ايران بادست خالى جلو افتاد و همه چيز را از بين برد، سـلطـنـت 2500 سـاله را از بـيخ كند و پوساندش ورفت از بين ، آنها هم نتوانستند كارى بـكـنـنـد و نـكـردنـد كـارى ، نـمـى شـد هـم بـكـنـنـد بـراى آن كـه هـمـه قـدرت هـا در مقابل هم ايستاده اند همه هم مواظبند، خدا اين را
خـواسـتـه . بنابراين الان ماها، من كه طلبه هستم اينجا، شما كه از وكلاى دادگسترى و از عـلمـا هـسـتـيد و قضات دادگسترى كه همين طور هستند، سايرين همه ، همه بايد دست به هم بـدهـيم و اين چيزى كه دست ما دادند و همه چيزش فرو ريخته است ، اين را هر كس در حيطه خودش آباد كند.
دادگسترى و قضاوت بايد روى موازين شرعى باشد
البـتـه وكـلاى دادگـسـتـرى بـايـد، حقوقدان ها بايد بنشينند راجع به طرز دادگسترى ، دادگـسترى ما يك دادگسترى بود كه فجيعه بود، دادگسترى نبود، فجيعه بود، اين را من كرارا گفته ام شايد آن روز هم كه شما بوديد كه يكى از وكلاى دادگسترى ، (در جوانى من شنيدم كه گفته است ، من آن وكيل را مى شناختم ) گفته بود كه در اين محاكمه اى كه هست من تا زنده هستم بعد هم پسر من اين را معطلش مى كند، نمى گذاريم درست بشود. براى در جريان انداختن يك محاكمه دو سال بايد معطلى بشود تا جريان بيفتد محاكمه ، مثلا دادگاه آيـا دايـر اسـت بـراى اين يا نه ؟ اين مى شود در اين دادگاه همان هائى كه بعد هم بعد از آنكه نيروى انسانى را از بين بردند، مردم مدت ها در دادگسترى صبح بيايند تا غروب و بـايـسـتـند آنجا زندگى شان تباه بشود، آخر هم معلوم نبود كه به چه برسند و بعد هم مـعـلوم نـبود كه احقاق حق بشود. هر وكيلى كه بهتر بلد بود مواد چيز را يا هر قاضى كه بـيـشـتـر بـه او رشـوه مـى دادنـد آن قـاضى چيز بود. ما يك قاضى داشتيم در خمين كه او رشـوه را مـى گرفت ولى حكم را بر ضد آن فرستاده بود، بله آن بيچاره هر چه فرياد مـى زد كـه ايـن حـكـم بـر خـلاف دادنـد و رشـوه گـرفـتـه انـد، خـوب مـردم قـبـول نمى كردند حرفش را. اينطور مسائل در كار بود. در هر صورت شماها الان موظفيد، مـلى ، اسـلامـى كـه بـنـشـيـنـيـد ايـن دادگـسـتـرى ، دادگـسـتـرى نـيـسـت ، اصـل ايـن قـضـيـه ايـن فـرم غـربـى اسـت مـنـتـهـا خـوب ، عـمـل نـمـى تـوانـنـد بـكـنـنـد. مـا عـيـب كـارمـان ايـن اسـت كـه از مـسـائل غـربـى وقـتـى مى آوريم اينجا، در اينجا يك نيمه غربى درست مى شود و ناقص و بـعـد هـم براى مملكت ما مناسب نيست . شما بنشينيد و حقوقدان ها، مطلعين بنشينند با هم طرز دادگسترى را درست كنند.
دادگـسـتـرى ما نمى تواند دادگسترى سابق باشد، دادگسترى ما بايد روى موازين شرع باشد، قضاوت روى موازين شرع بايد باشد، نمى شود آنطور بشود. شنيدم كه يكى از اينهائى كه تازه آمده است براى اينكه دلش مى خواهد يك چيزى بشود گفته است نمى شود اسـلام را درسـت كـرد. آخـر تـو از اسـلام چـه اطـلاعـى دارى كه مى گويى نمى شود؟ چه ميدانى اسلام چه هست كه نمى شود؟ شما همين حرف است كه من مى گويم كه اسلام را مخفى كـردنـد و نـگـذاشـتـنـد بـه مـردم بـرسـد، اسـلام را هـمـيـن طـور در بـسـتـه خـيـال كـردنـد كـه هـمـيـن است كه بروند صبح نماز بخوانند. خوب ، ما ببينيم كه روساى اسـلام مـا چه بودند، حضرت امير نمازش را هم مى خواند شمشيرش هم مى كشيد، شمشيرش دستش بود نماز هم مى خواند، هر دو بود، قضاوت هم مى كرد، همه كارها را مى كرد. البته حـالا تـوسـعـه پـيـدا كـرده تـوسـعـه پـيـدا كـردن ايـنـسـت كـه بـايـد مـسـائل ، مـسـائلى بـشود كه طرزش يك قدرى درست بشود لكن قضاوت ، قضاوت شرعى بايد باشد. اينطور قضاوت هائى كه
مـحـكـوم مى كردند مردم را روى يك همچو روابطى درست مى كردند يا رشوه خوارى در كار بـود، اينها بايد از بين برود. طرز دادگسترى را بايد شماها بنشينيد با هم ، قضاوت و شـمـاهـا و هـمه تفكر كنيد و طرز دادگسترى را طورى كنيد كه اين مراتب نباشد، امروز حكم كـنـد فردا برود آنجا و بعد برود آنجا، بعد از سر برگردد از اينجا دوباره برود آنجا ايـنـهـا هـمه تضييع اوقات است و تضييع اموال است . اينها بايد اصلاح بشود البته كار مشكل است و نمى شود يك روز و دو روز بشود لكن نبايد مايوس شد. اين همانطورى كه كار مـا مـشـكـل بـود و نـمـى شـد كـه يـك هـمـچـو بـسـاطـى را هـم بـزنـيـم ، هـيـچ كـس احـتـمـال ايـن را نـمـى داد ولى خـدا هـمـراه بود، خدا كه همراه بود همه كارها آسان مى شود. مـااگـر نـيـتـمان صادق باشد و همه مان بخواهيم خدمت بكنيم به اين خلق ، خدمت بكنيم به اسـلام بـايـد مـطـمئن باشيم كه خداى تبارك و تعالى با ما همراه است و انشاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد و سالم نگه دارد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ 19/11/57
بيانات امام خمينى به مناسبت راهپيمائى روز 19/11/57 
تظاهرات عظيم ملت در پشتيبانى از دولت اسلامى و اظهار تنفر از مخالفين
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از عـمـوم مـلت ايـران كـه در ايـن سال هاى طولانى زحمات كشيدند و صفوف خود را فشرده كردند و براى مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند، مصيبت ها كشيدند تشكر مى كنم .
از ايـن اجـتـمـاع عـظـيـم مـلت ايـران در ايـن روز كـه بـراى پشتيبانى از دولت جناب مهندس بازرگان كه دولت شرعى و دولت امام زمان سلام الله عليه است تشكر مى كنم .
بايد همه خبرگزارى ها بدانند كه اين اجتماع عظيمى كه در ايران ، از مركز گرفته است تـا آخـر شـهـرستان ها و قصبات براى پشتيبانى از اين دولت بوده است ، اين كافى است بـراى جـواب آنـهـا كـه گـفـتـه مـى شـود و مى گويند (بايد ملت بگويد) ملت با چه زبـانـى بـگـويـد؟ مـلت فـريـاد زنـد، مـلت چـنـديـن وقـت اسـت ، چـنـديـن سـال اسـت كـه در ايـن امـورى كـه دارد فـريـاد مـى زند. امروز هم با فريادها، با شعارها پشتيبانى خودشان را از دولت اسلامى اعلام كردند و اظهار تنفر از مخالفين كردند.
خـوب اسـت كـه ايـن مـخالفين دست از اين خطاها بردارند، دير نشده است ، اينها برگردند بـه دامـن مـلت ، بـاز هـم توبه آنها قبول است ، اينقدر با اين ملت لجاجت نكنند، اينقدر اين مـلت را اذيـت نـدهـنـد. الان بـه مـن اطلاع دادند كه در گرگان و بعضى جاهاى ديگر در اين روزهـا كـشـتارها شده است ، چرا اينطور كارها مى شود؟ اين چماقدارها كى ها هستند؟ اينها از چـه سـازمـانـى هـسـتـند؟ آخر چرا با ملت اينطور عمل مى كنيد؟ چرا اينقدر خونريزى راه مى اندازيد؟ چرا اينقدر با مردم لجاجت مى كنيد؟ ما مى خواهيم كه اين مملكت آرامش داشته باشد، مـا صـلاح هـمـه مـلت را مـى خـواهـيـم ، مـا مـى خـواهـيـم كـه يـك ارتـش مستقل داشته باشيم ، يك ارتشى كه مربوط به غير نباشد؟ مربوط به ملت باشد. ارتش بايد برگردد به دامن ملت ، همانطورى كه عده كثيرى ، گروه هاى كثيرى برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذيرفتيم ، شما هم برگرديد و همه ارگان دولت برگردند.
مخالفت با طاغوت و پشتيبانى از دولت اسلامى يك تكليف شرعى است
مـن اعـلام مـى كـنـم كه موافقت كردن با اين دولتى كه ما فراهم آورديم ، تكليف شرعى هم هـسـت و مـخـالفـت كـردن بـر هـمـه محرم است . ما اعلام مى كنيم كه خدمت كردن به اين دولت طـاغـوتـى ، خدمت به طاغوت است ، خدمت به كفر و شرك است ، نبايد خدمت بكنيد، خدمت به اجانب است ، نبايد خدمت به اينها بكنيد. من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه ايران يك ايران آزاد و مستقل باشد.
رمز پيروزى وحدت كلمه است
مـن از مـلت مـى خـواهـم كـه همين طور كه ادامه دادند تاكنون نهضت خودشان را، باز هم ادامه بـدهـنـد تـا ايـنـكـه انـشـاءالله بـه پـيـروزى نـهـائى واصـل شويم . پيروزى انشاءالله نزديك است و رمز پيروزى وحدت كلمه است . بايد همه كـلمـه خـود را واحـد كـنـيـد، بايد همه پشتيبان هم باشيد تا اينكه به پيروزى برسيد. و اخـيـرا چـيـزى بـه مـن اطـلاع دادنـد كـه مـوجـب تـاءثـر شـد و آن ايـنـكه در بعضى از مناطق اشـخـاصـى كـه از اهـالى آنـجـاسـت ، حـمـله كـردنـد بـه ايـن جـنـگل ها و جنگلها را خراب مى كنند. اين جنگل ها مال ملت است ، نبايد در او خرابى كرد. بايد بـه نـظـر ولى امـرش ، بـه نـظـر حـاكـم بـاشـد. جـايـز نـيـسـت بـر آنـهـا كـه بـروند و جـنـگـل ها را ببرند و خرابى كنند. بايد برادرهاى ما نصيحت كنند آنها را، جلوگيرى كنند، نـگـذارنـد كه اين چيزهائى كه تاكنون هست و ديگران بردند، حالا ما خرابى بكنيم . اينها خرابى است ، نبايد اين خرابى ها بشود، چنانكه نبايد اشخاص را بيخود و بى جهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اينها يك موازينى دارد، موازين شرعى دارد، موازين قانونى دارد و هـرج و مـرج نـبـايـد واقع بشود. خودتان را معرفى نكنيد به اينكه يك مردم هرج و مرج طلب هستيد.
شـمـا مـردم ، مـلت شريف ايران ثابت كرديد كه با يك قدم راسخ و با يك نظم و يك اراده مـصـمـم كـارها را داريد پيش مى بريد و يكى پس از ديگر، اين قواى شيطانى را منهدم مى كـنـيـد. خـداونـد انـشـاءالله بـه شـمـا هـمـه تـوفـيق بدهد و به ما توفيق اين را بدهد كه خدمتگزار همه باشيم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل نيروى هوائى و زمينى  
امروز سربازان در خدمت امام عصر و زير بيرق قرآن كريم هستند
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله عليه . همانطور كه فرياد زديد، تاكنون در خـدمـت طاغوت بوديد، طاغوتى كه تمام هستى ماها را ساقط كرد، طاغوتى كه خزائن ما را تـهـى كـرد، طاغوتى كه ما را برده خارجى ها كرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله عليه و در خدمت قرآن كريم هستيد. قرآن كريمى كه سعادت همه بشر را بيمه كرده است ، قـرآن كـريـمى كه هر كس در زير بيرق او واقع بشود، در دنيا و آخرت سعيد است ، قرآن كـريـمـى كـه آزادى و اسـتـقـلال را توصيه كرده است . ما همه تابع قرآن كريم و تابع موازين اسلام و قواعد اسلام هستيم . ما همه از شماها، روحانيت از شما تشكر مى كند.
مـا امـيـدواريـم كـه بـا پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوت ها را تا آخر از بين ببريم و بـجـاى آن يـك حـكـومـت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد و همه چيزمان به دست خـودمـان بـاشـد. ما مى خواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم ، نه سفارت آمريكا و سـفـارت شـوروى . مـا مـى خـواهـيـم كـه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم ، نه يهوديان و اسرائيل . ما مى خواهيم مملكتمان را آزاد كنيم ، اختناق در مملكت ما نباشد. ما مى خواهيم ارتش ما آزاد باشد، اسرائيل در آن تصرف نكند، امريكا در آن تصرف نكند.
نهضت را حفظ كنيد تا بر پائى حكومت عدل انسانى !!! اسلامى
درود بـر شـمـا كـه قـدر نـعـمـت خدا را دانستيد و به دامن قرآن پيوستيد. درود بر شما كه ترك كرديد حكومت طاغوت را و به حكومت الله پيوستيد.
مـن امـيـدوارم كـه ساير اشخاصى كه در امور خدمت هستند آنها هم وظيفه خودشان را بفهمند و به ملت بپيوندند. ما صلاح همه شما را مى خواهيم ، ما مى خواهيم كه شماها آزاد باشيد، ما مى خواهيم كه مملكت را شما مستقل كنيد و ما مى خواهيم كه ديگران ، كسانى ديگر كسانى كه مـى خواهند بر شما تصرف بكنند، اينها نباشند، دست اجانب كوتاه باشد. خداوند نصرت بـه هـمـه شما عنايت كند. بايد اين نهضت را حفظ كنيد تا انشاءالله به آخر نقطه و نهايت كه قيام يك حكومت عدل انسانى اسلامى است به جاى يك حكومت طاغوتى .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 19/11/57
بيانات امام خمينى در ميان جمعى از مهندسين و پزشكان  
وحدت بين اقشار مختلف مردم از محسنات نهضت اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
يـكـى از مـحـسـنـات ايـن نـهـضـت اسـلامـى ايـن بـود كـه مـا قـبـل از ايـن بـا ايـن چـهـره هـا مـواجـه نـبـوديـم ، شـمـا مـشـغـول اعمال خودتان و ما هم مشغول كار خودمان بوديم و اينطور اجتماعات ميسر نبود. نه شما ما را ديده بوديد و نه ما شما را و نه مواجه شده بوديم كه مطالبى كه داريم با هم صحبت كنيم و اين نهضت مقدس اسلامى كه همه قشرها را فرا گرفت ، اين فرصت را داد كه وسـائل را مـهـيا كرد كه ما با آقايان مواجه باشيم و بتوانيم مسائلى را پيش آقايان طرح بكنيم .
شـمـا مـى دانـيـد كـه گـرفـتـارى مـلت ايـران از پـنـجـاه و چـنـد سـال پـيـش از ايـن تا حال چقدر بوده است و جرائم اين پدر و پسر در اين مملكت چقدر زياد بـود و هـمـه اقـشـار اين مملكت در اختناق و در زحمت بسر مى بردند. از آن طرف دانشگاه ها، دانـشـكـده هـا، هـمـه آنـهـا، دانـشـسـراهـا نـمـى تـوانـسـتـنـد كـوشـاى وظـيـفـه اى كـه مـحول به آنهاست بكنند و همين طور مهندسين و ديگر قشرها آزاد نبودند كه مطالبى را كه دارند بگويند و يا اعمالى را كه مى خواهند به نفع ملت است انجام بدهند.
مـا مـواجه شديم در اروپا به بسيارى از محصلين كه در آنجا هستند و بسيارى از آن ها كه دولت فـرسـتـاده بـود آن جـا، منجمله مسئله انرژى اتمى كه چهار صد نفر در آلمان هستند و اينها عده اى شان آمدند پيش ما و مطالبشان اين بود كه اولا ما را عقب نگه داشته اند، نمى گـذارنـد كـه ما ترقى علمى بكنيم و ثانيا اين انرژى اتمى براى ايران ضرر دارد، نه فايده . تا آنوقتى كه اين قابل كار است ، در ايران نفت و گاز هست آنوقتى كه نفت و گاز تـمـام بشود اينها قابل عمل نيستند و لهذا ضررهاى مادى ديگر دارد و اين تعمدى بوده است كه از دستگاه دولتى شده است بر اينكه هم جوان هاى ما را عقب نگه دارند و نيروى جوانان مـا را از بـين ببرند و هم نگذارند كه اين مملكت ترقى بكند. با اسم مترقى كردن مملكت ، مملكت را به عقب راندند. و انشاءالله اميدواريم كه با همت همه اقشار مملكت بتوانيد شما اين مـملكتى را كه عقب رانده شده است و اينها رفتند، و اينجا را خراب كرده رفتند، بتوانيد كه هـمـه بـا هـم دسـت بـه هـم بـدهـيـد، بـا وحـدت كـلمه ، با وحدت فعاليت ، ايران را از سر بسازيد. معلم ها بچه هاى ما را تربيت كنند، يك تربيت صحيح ، مهندسين ما كارهاى نافع بجا بياورند و همين طور ساير اقشار.
اگر آزاد و مستقل باشيم از همه ذخائر بهره منديم
مـن از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى كنم كه همه ما را به وظايف ملى و اسلامى آشنا كند، و امـيـدوارم كـه دست اجانب از اين مملكت كوتاه بشود كه شما مملكت خودتان را خودتان اداره بكنيد و خزائن مملكت شما مال خود شما باشد. مملكت ايران از ممالكى است كه همه چيز دارد خـودش لكـن ايـنقدر خورنده دارد كه به ملت نمى رسد آنقدر چپاولگر هست و بود كه ملت دستش كوتاه بود از اين ذخائر، ما همه چيز داريم هيچ چيز نداريم . همه چيز داريم كه اگر آزاد بـاشـيـم ، اگـر مـستقل باشيم . هيچ نداريم در اين وضعى كه زندگى مى كرديم و من اميدوارم كه ديگر از اين به بعد اينطور زندگى نكنيم .
مـسـئوليـت خـطـيـر روشـنـفـكـران در پـيـشـبـرد نـهـضـت و اسـتـقـرار حـكـومـت عدل
الان وقـتـى اسـت كـه شـمـا طبقه روشنفكر بيشتر از ديگران مواخذ هستيد، بيشتر از ديگران بـايـد كـار بـكـنـيـد، بيشتر از ديگران مسئول اين مملكت و ملت هستيد. همه شما بايد هر چه فـعـاليـت داريـد اولا در ايـن راه نـهـضـت ، ايـن نهضت را به پيش برانيد تا اينكه به آخر بـرسـد و مـمـلكـت شـمـا مستقل بشود و اين اختناق هائى كه تا حالا بوده است تكرار نشود و ثانيا به استقرار يك حكومت عادل ، يك حكومت عدل و مستند و مبتنى بر آراء خود ملت ....

next page

fehrest page

back page