صحيفه نور جلد ۳

امام خميني رحمه الله عليه

- ۳ -


جواب : ملت ايران براى رهائى از چنگال ديو استبداد و استعمار و رسيدن به حكومت اسلامى ، نهضت مقدس اسلامى خود را آغاز كرد و به يارى خداى تعالى تا رسيدن به پيروزى ادامه خواهد داد، بديهى است كه چون دشمنان قسم خورده مردم يعنى شاه و حاميانش به آسانى حاضر به كنار رفتن نيستند، لهذا لجاجت دشمنان ملت و مقاومت دليرانه مردم مسلمان در مقابل آنان ضايعاتى براى آنان به بار خواهد آورد و ليكن مسلمان مى داند كه اگر كشته شود، در صف شهداى كربلاست و چيزى را از دست نمى دهد و بدين مناسبت تا پيروزى نهائى به قيام خود ادامه مى دهد.
سؤ ال : اخيرا مخالفت خود را بر عليه دولت نظامى جديد اعلان كرده ايد، آيا از مردم خواهيد خواست كه علاوه بر اينكه بر ضد شاه بپاخيزند، بر ضد ارتش نيز قيام كنند؟
جواب : ما اكنون ملت را دعوت به هجوم و حمله به ارتش نكرده ايم تنها از سربازان و افسرات ارتش خواسته ايم كه اطاعت از فرماندهان خود نكنند و به صاحب منصبان ارتش نيز هشدار داده ايم كه از شاه اطاعت و حمايت نكنند و من اميدوارم كه سربازان و افسران كه پيوندشان با مردم بريده نشده است ، هر چه زودتر به آغوش باز ملت باز گردند تا پيروزى را در آغوش كشند.
سؤ ال : آيا راه سازشى باقى مانده است كه شما از طرف شاه بپذيرد؟
جواب : نه ، هرگز.
سؤ ال : كم شدن توليد نفت ايران براى اقتصاد كشورهاى غربى خيلى گران تمام مى شود.آيا از اصل قطع شدن نفت پشتيبانى مى كنيد؟ جواب : كارگران محروم و كارمندان شركت نفت ، براى خواسته هاى سياسى مشروع خود اعتصاب كرده اند و من از مردم خواسته ام كه از اعتصاب آنان حمايت كنند و كشورهاى غربى اگر مايل نيستند كه ضررى به آنان وارد شود، حتى اگربه قيمت نابودى ملت و كشور ايران تمام شود، لازم است بدانند كه ملت مسلمان ايران براى به دست آوردن حقوق مشروع و قانونى خود به هر گونه اقدام مفيد دست مى زند ولو به نابودى منافع غرب بيانجامد.
سؤ ال : آيا از سوء قصد به منافع خارجى ها در ايران پشتيبانى خواهيد كرد؟
جواب : اگر خارجى ها به آزادى و استقلال ملت ايران احترام بگذارند، هرگز از ناحيه مردم به حقوق آنان در محدوده قانونيش زيانى وارد نخواهد شد.
سؤ ال : چه روابطى با مقامات فرانسوى داريد؟
جواب : من به كشور فرانسه وارد شده ام و از مردم محترم اين كشور هيچ بدى نديده ام و با هيچ مقام دولتى هم رابطه اى ندارم بودن من در فرانسه موقتى است .
سؤ ال : آيا پس از اتمام مدت اقامتتان در فرانسه ، تقاضاى پناهندگى سياسى را با شرائطى كه احتمالا" به شما تحميل خواهد شد، خواهيد پذيرفت ؟
جواب : من از هيچ دولتى تقاضاى پناهندگى نخواهم كرد.
سؤ ال : اگر رژيم فعلى كنار رود، چيزى را كه در اصلاحات ارضى انجام شده از بين خواهيد برد؟
جواب : از حقوق اوليه هر ملتى است كه بايد سرنوشت و تعيين شكل و نوع حكومت خود را در دست داشته باشد. طبيعى است كه چون ملت ايران بيش از 90 درصد مسلمانند، بايد اين حكومت بر پايه هاى موازين و قواعد اسلامى بنا شود.
تاريخ : 16/8/57
پيام امام خمينى به ملت غيور ايران به مناسبت روى كار آمدن دولت نظامى
بسم الله الرحمن الرحيم
درود و تحيات وافره بر ملت شجاع ايران ، ملت با وفائى كه با جان نثارى براى احياى اسلام و آزادى و استقلال كشور كاخ ‌هاى غارتگران را به لرزه درآورد.
ملتى كه پيشنهاد سياست آشتى ملى را كه جز خدعه يى نبود، به چيزى نشمرد. ملتى كه جوان و جان مى دهد تا از زير بار ستمكاران غارتگر بيرون بيايد و رژيم سلطنتى را سرنگون و حكومت جمهورى اسلامى متكى به آراء ملت را مستقر كند.
من گر چه مى دانم كه فريبكارى هاى شاه و نرمش لفظى و ارعاب عملى او، در صفوف فشرده ملت بزرگ ما تاثيرى ندارد لكن در هر موقع و در هر پيشامد لازم مى دانم تذكراتى به شما عزيزانم بدهم
1- هدف همان است كه در سخنرانى ها و اعلاميه هاى خود ذكر نموده ام
الف - سرنگونى سلطنت پهلوى و رژيم منحوس شاهنشاهى .
ب - بپا داشتن حكومت جمهورى اسلامى مبتنى بر ضوابط اسلام ، متكى به آراء ملت .
2- نهضت با شيوه هاى گوناگون خصوصا اعتصابات در همه ادارات و دستگاه هاى دولتى بايد ادامه داشته باشد. دولت نظامى ايران غاصب و مخالف قانون است و بر ملت است كه از آن اطاعت نكنند و سرپيچى و كارشكنى تا حد فلج نمودن دستگاه هاى دولتى پيش ‍ رود. من از جميع كارمندان محترم دولت و ساير موسسات كه با اعتصاب خود پشتيبانى از برادران و خواهران خود كرده اند تشكر مى كنم . اين يك وظيفه اسلامى و لازم الاجراست .
3- شاه با روى كار آوردن دولت نظامى دست به توطئه ديگرى زده است و آن اينكه از طرفى در پيشگاه خدا و ملت عذر و تقصير مى خواهد و اعتراف به اشتباهات و جنايات خويش در طول سلطنت ننگين مى كند و از آيات عظام و علماى اعلام و ساير طبقات استمداد مى كند و از طرفى ديگر دولت نظامى اش با سركوبى شديد و قتل ها و اعزام چماق به دست ها و سرنيزه دارها و توپ و تانكها بر ملت مظلوم مى تازد و عزيزان ما را بيش از پيش به خاك و خون مى كشد، به خيال آنكه با اين نقش مى تواند خودش را از گناه قتل و غارت هاى دوران سلطنتش تبرئه نمايد و با دستگيرى ماموران فاسد خود كه يك عمر عامل خيانت هاى او بوده اند، خود را توبه كار معرفى نمايد. شاه در يك دست چماق و
سرنيزه و مسلسل براى سركوبى ملت دارد و در دست ديگر توبه نامه و اعتراف به خيانت ها و جنايت ها و عذر و تقصير را گرفته است .
ملت هوشمند و بيدار ايران نه از آن چماق و سرنيزه هراس دارد و نه از اين خدعه و نيرنگ فريب مى خورد. اين شخص كه از مراجع عظام و علماى اعلام براى فرونشاندن نهضت اسلامى و باز كردن راهى در برابر چپاول و هدم اسلام و قرآن كريم استمداد مى نمايد، همان مردكى است كه تا ديروز علماى اسلام و روحانيون عظيم الشان را مرتجع و راه آنان را كه راه اسلام و قرآن كريم است ، ارتجاع سياه مى ناميد و در يكى از نطق هاى خود با كمال وقاحت گفت كه از اين طبقه كه مثل حيوان نجس است اجتناب كنيد و در نطقى ديگر با كمال بيشرمى گفت روحانيون مثل كرم ها درنجاست مى لولند چه شد كه امروز اين چنين با روحانيون آشتى مى كند اين نيز خدعه نيست ؟ اين مثل دولت آشتى نيست ؟ او كه امروز به سياسيون و جوانان ملت روى آورده و از آنان براى وطن استمداد مى كند، همان است كه گروه هائى از آنان را اعدام و شكنجه و زندان كرده و مى كند، جوانان غيرتمند ما را به خاك و خون كشيده و مى كشد، دانشگاه هاى ما را به قتلگاه هاى جوانان ما تبديل نموده است .
من از جناياتى كه اخيرادر دانشگاه ها با فرزندان اسلام نموده اند در سوگم . من از دانشجويان عزيز كه در راه اسلام و كشور فدائى داده اند و در مقابل شاه با مشتى گره كرده ايستاده و او را محكوم كرده اند تشكر مى كنم .
من از جوانان غيور ايران كه ملت ما را سرافراز نموده اند احساس غرور مى كنم . ملت ايران بايد بداند كه اين نطق هاى فريبنده براى اغفال مردم و فرونشاندن آتش خشم ملت است تا تثبيت مقام كرده و قدرت را بازيابد و خدا مى داند كه اسلام و روحانيت و عموم ملت پس از آن با چه مصيبت هاى دردناكى مواجه خواهد شد.
عزيزان من ! از اين هياهوى نظامى نهراسيد كه نمى هراسيد. شما ملت شجاع ثابت كرديد كه اين تانك ها و مسلسل ها و سرنيزه ها زنگ زده است و با اراده آهنين ملت نمى تواند مقابله كند و از اين نرمش هاى شيطانى و توبه نامه هاى ابليسى فريب نخوريد كه نمى خوريد. شاه در اول سلطنت غاصبانه خود سوگند خورد كه به اسلام وفادار باشد و به ملت خيانت نكند و اكنون اعتراف مى كند كه خائن است و اسلام و ايران را به تباهى كشانيده است و تمام خيانت ها عمدى بوده است كه امروز اسم اشتباه بر آن گذاشته است غفلت نكنيد كه اين اشتباهات عمدى تكرار خواهد شد و كشور را به نيستى و ملت را به تباهى خواهد كشاند. امروز بر تمام طبقات ملت از مراجع عظام و علماى اعلام و مدرسين و فضلاى عالى مقام و اساتيد محترم دانشگاه ها و دانشسراها و دانشجويان دلير و طلاب شجاع تا جناح هاى سياسى و روشنفكر، از كارگران و كشاورزان تا بازاريان و اصناف ، از كارمندان دولت تا افسران نيروهاى سه گانه ، از سربازان تا صاحب منصبان عالى رتبه و بر همه اقشار ملت تكليف الهى و وجدانى است كه با اتحاد كلمه و بدون هراسى از قدرت ها و ابرقدرت ها، هدف اسلامى خود را تعقيب و گلوى اين ستمگر تاريخ را بفشارند و با قاطعيت و جديت به سوى هدف پيش روند كه وعده خداوند
به مستضعفين نزديك است و كشتن و كشته شدن در راه خدا سرافرازى است و در خاتمه از ملت شريف ايران كه بارها در اينگونه مسائل امتحان خود را داده اند، خواهش مى كنم كه به خواهران و برادران خود كه در اثر اعتصابات و تظاهرات لطمه مالى و جانى ديده اند، با احترام تمام آنان را يارى دهند و اين وظيفه الهى را به بهترين وجه عمل نمايند كه خمينى هميشه به ياد آنان است و دست آنان را مى فشارد. از خداوند تعالى توفيق و تائيد همه را خواستارم و خذلان و شكست دشمنان ملت را خواهانم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/8/57
مصاحبه امام خمينى با روزنامه هلندى دى ولت گرانت
سؤ ال : در مورد گفتار شاه و اعتراف به (اشتباهات گذشته ) و اين كه اعلام داشته است كه (پيام انقلابى ) را شنيده است و اينطور به نظر مى رسد كه شما مردم را به قيام خوانده ايد، بنابراين راه ديگر و ممكنى را براى رسيدن به يك رژيم دمكراتيك نمى بينيد؟
جواب : اولا" اينكه شاه به اشتباهات گذشته اعتراف مى كند، چيزى جز فريب و نيرنگ نيست و گمان كرده است به صرف اعتراف ، ملت از او دست برمى دارد و ديگر اينكه اگر مجرمى به گناه خود اعتراف نمود، بر حسب اعترافش بايد محاكمه و مجازات شود و دليل اينكه به دروغ مى گويد پيام انقلابى شما را شنيدم ، اين است كه اگر شنيده است (كه حتما شنيده ) پيام ملت به او (شاه ) در برابر مملكت اين است كه شاه و همه خاندان سلطنت بايد كنار بروند. بنابر اين اگر اين پيام را شنيده و مى خواهد به پيام ملت عمل كند چرا كنار نمى رود و سرنوشت مردم را به دست خودشان نمى سپارد؟ و دائما خود را با سرنيزه به مردم تحميل مى كند؟ و آيا در چنين صورت ، باز هم ما بپذيريم كه شاه مى خواهد دموكراسى را برقرار كند؟
سؤ ال : حدس مى زنيد امكان اين باشد كه ارتش از شاه همانطورى كه خواسته ايد، سرپيچى كند؟ اگر جواب مثبت مى دهيد، آيا دلائل موجهى براى آن داريد؟ و اگر نه ، به نظر شما شانس واقعى اين هست كه يك قيام مسلحانه ايجاد شود؟
جواب : اينكه مسلم است در ميان ارتش صاحب منصبانى هستند كه با حمايتشان از شاه و حمايت شاه از آنان ، در غفلت مملكت شريك بوده اند و همچنين در كشتارها و شكنجه ها همدست يكديگر، ليكن سربازان و نيز بسيارى از افسران و درجه داران هستند كه هنوز دل هايشان با ملت است و از دست شاه بخصوص به علت تسلط مستشاران آمريكائى بر آنان رنج مى برند و اينان به دليل پيوندى كه با مردم دارند، دير يا زود به آغوش ملت باز مى گردند و هم اكنون آثار آن ظاهر شده است .
سؤ ال : به فرض اينكه شاه بپذيرد كنار رود و يا مجبور به كناره گيرى شود، چه راهى را بايد دنبال كرد تا به جمهورى اسلامى رسيد؟ فكر مى كنيد كه در طى اين راه به هيچ مشكلى بر نخواهيد خورد؟
جواب : همان مردمى كه دست در دست هم دادند و دليرانه عرصه را بر شاه تنگ كردند، همان ها با هدايت كسانى كه هميشه دلسوز آنان بوده اند، نوع حكومت دلخواه خود را انتخاب مى كنند و بديهى است كه چون مسلمانند، در همه مراحل كار، اسلام تنها ملاك ضابطه نظام اجتماعى و نوع حكومت خواهد بود و بر اين اساس من جمهورى اسلامى را پيشنهاد كرده ام و به راى عمومى مى گذارم و بديهى است كه هر كارى ، هر چه مهمتر، با مشكلاتى بزرگتر روبرو خواهد شد.
سؤ ال : اگر انتخابات آزاد شود، آيا مردم را به ميانه روى دعوت خواهيد كرد؟
جواب : با وجود شاه هيچ طرحى را نمى پذيريم كه جز توطئه چيزى نيست و در صورت سرنگونى شاه ، مردم دعوت مى كنيم كه به هيچ دولتى راى ندهند جز آنكه خود آنان دولت را سركار آورند.
سؤ ال : يك دولت اسلامى چگونه تشكيل خواهد شد؟
جواب : با طرحى كه تدارك ديده ايم تلاش مى كنيم كه عموم ملت از همه طبقات آگاهانه و آزادانه نمايندگان خود را انتخاب كنند و سپس نمايندگان دولت را و مسوولين هر مقامى را انتخاب مى كنند.
سؤ ال : اولين اقدام يك دولت اسلامى چه خواهد بود؟
جواب : اولين اقدام اين است كه همه عوامل فساد و مهمتر اينكه همه انگيزه هاى فساد در زمينه هاى اجتماعى و اقتصادى و ساير زمينه ها با كمال جديت بايد ريشه كن شود.
سؤ ال : با آنهائى كه از نظر شما خائن هستند و آنها كه منافع خود را مى خواهند، چه خواهيد كرد؟
جواب : جوابش همان است كه قبلا" گفتم ، مردم هر كس و يا هر گروه را براى به دست گرفتن مسووليت ها صالح بدانند، انتخاب مى كنند و خائنين را محاكمه و مجازات مى نمايند.
سؤ ال : جبهه ملى با رد كردن سلطنت مشروطه ، قدم مهمى در جهت شما برداشته ، آيا شما نيز به نوبه
خود حاضريد يك قدم در جهت مخالفين غير روحانى دولت برداريد؟
جواب : رژيم سلطنتى را بيش از يك سال است كه عموم مردم در سراسر ايران به شدت محكوم كرده اند، بنابراين هر كس و يا هر گروه هم سلطنت را رد كند، با ملت هماهنگى كرده است و در صورتى كه در اين قدم استقامت كند، ملت او را فراموش نمى كند و من خود را در كنار مردم احساس مى كنم .
سؤ ال : قانون اساسى 1906 هياتى از علماى مذهبى را مسوول تطبيق مجلس با قرآن قرار داده است ، آيا در جمهورى اسلامى نيز يك چنين مجمعى پيش بينى مى شود؟
جواب : نظارت علماى اسلام چون گذشته بر مجلس تائيد خواهد شد.
سؤ ال : شما براى ايران ، بر خلاف خواست شاه يك مدرنيزه كردن واقعى مى خواهيد، آيا مى توانيد مشخص كنيد كه فرق بين اين دو مدرنيزاسيون چيست ؟
جواب : بازسازى و نوسازى كشور قطعا مورد تائيد و از برنامه هاى ماست . آنچه را كه شاه به نام مدرنيزه كردن انجام داده ، جز خرابى و ويرانى به بار نياورده است . نفت ، اين طلاى سياه را حراج كردن و در عوض كشور را پر از آهنپاره نمودن ، مدرنيزه كردن است ؟! به كمك چند صد كارخانه ، صنايع مونتاژ وابسته را رواج دادن ، مدرنيزه كردن است ؟! ده ها هزار مستشار نظامى را با هزنيه هاى سرسام آور بر ارتش و بر مقدرات مملكت مسلط كردن ، مدرنيزه كردن است ؟! و...
سؤ ال : در جمهورى اسلامى حقوق اقليت هاى مذهبى ، نژادى و سياسى چه خواهد بود؟ آيا حزب كمونيست آزاد خواهد بود؟
جواب : اسلام بيش از هر دينى و بيش از هر مسلكى به اقليت هاى مذهبى آزادى داده است ، آنان نيز بايد از حقوق طبيعى خودشان كه خداوند براى همه انسان ها قرار داده است ، بهره مند شوند. ما به بهترين وجه از آنان نگهدارى مى كنيم . در جمهورى اسلامى كمونيست ها نيز در بيان عقايد خود آزادند.
سؤ ال : مشخصا حقوق زنان در جمهورى اسلامى چه خواهد بود؟ تكليف مدارس مختلط چه مى شود؟
مساله تنظيم توالد و تناسل و سقط جنين چگونه خواهد شد؟
جواب : از حقوق انسانى ، تفاوتى بين زن و مرد نيست زيرا كه هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خويش را همچون مرد دارد. بله در بعضى از موارد تفاوت هائى بين زن و مرد وجود دارد كه به حيثيت انسانى آنها ارتباط ندارد. مسائلى كه منافات با حيثيت و شرافت زن ندارد آزاد است . سقط جنين از نظر اسلام حرام است .
سؤ ال : گفته ايد كه در جمهورى اسلامى ايران به صادرات گاز و نفت به كشورهاى غربى ادامه داده و تكنولوژى آنها را وارد خواهيد كرد، تحت چه شرائطى ؟
جواب : ما نه چاه هاى نفت را مى بنديم و نه درهاى مملكت را به روى خود مى بنديم و نه كشور را به بازار مصرف هر چه كه غرب مى سازد و مى خواهد به ما تحميل كند، تبديل مى كنيم . ما از نفت استفاده خواهيم كرد ولى دليلى ندارد كه هميشه صادر كننده آن باشيم . ما چيزى را كه نداريم و به آن نياز داريم . از خارج مى خريم ولى چرا خود توليد كننده مايحتاج خود نباشيم ؟ سياست ما هميشه بر مبناى حفظ آزادى ، استقلال و حفظ منافع مردم است كه اين اصل را هرگز فداى چيزى نمى كنيم .
سؤ ال : شما وابستگى بسيار بزرگ ايران را به كشورهاى غربى بخصوص آمريكا مشخص كرده ايد، چگونه فكر مى كنيد كه به آن پايان دهيد؟
جواب : ملتى كه براى به دست آوردن آزادى و استقلال كشته مى دهد، براى حفظ و پاسدارى از آن ، صبر و استقامت و رنج را مى پذيرد.
سؤ ال : آيا نظر ملى كردن خصوصا كمپانى هاى نفتى را داريد؟
جواب : ما هر قراردادى را كه به ضرر ايران باشد، به نفع ايران لغو خواهيم كرد.
سؤ ال : آيا خارجى ها و بخصوص آمريكائى ها را از ايران بيرون خواهيد كرد؟ اگر جواب مثبت است ، خطر اين نيست كه كمبود تكنيسين و متخصصين پيدا كنيد (بخصوص صنايع نفتى )؟
جواب : ما دشمن غير ايرانى نيستيم ولى كسانى كه بودن آنان را به ضرر ملت بدانيم ، به آنان اجازه
اقامت نمى دهيم . ما به قدر كفايت از نيروى انسانى ماهر برخورداريم .
سؤ ال : آيا نمى ترسيد كه آمريكا جمهورى اسلامى را براندازد؟ و همين طور روسيه ؟ چه اقداماتى براى جلوگيرى از يك چنين احتمالى خواهيد كرد؟
جواب : در حال حاضر نهضت اسلامى ايران عليه شاه ، چيزى كمتر از روياروئى با آمريكا و شوروى نيست كه مستقيم و غير مستقيم از او حمايت مى كنند.
سؤ ال : در مورد تعويض لحن مطبوعات شوروى در مورد اينكه اوضاع ايران به وضوح به هم خورده ، چه مى كنيد؟
جواب : شوروى با سياست هاى فرصت طلبانه خود در بسيارى از جاها حيثيت خود را از دست داده است و او به خيال اين است كه هميشه مى توان از آب گل آلوده استفاده كرد. ما دست سود جويان شوروى را از ايران قطع خواهيم كرد.
سؤ ال : نظر شما در مورد دليل آمريكا كه مى گويد اگر اوضاع ايران آشفته شود شوروى از آن بهره بردارى مى كند تا بتواند راهى به خليج فارس باز كند، چيست ؟
جواب : آمريكا سخن متناقض زياد گفته است . چندى پيش بود كه كارتر گفت : (مى گويند شوروى در ناآراميهاى ايران دخالت دارد) حرف كارتر صحيح نيست و اگر ايران مستقل باشد، بر طبق ضوابط، كنترل خليج را به عهده مى گيرد.
سؤ ال : به فرض اينكه خيزش ايرانيان گسترش نيابد و اينكه شاه واقعا اقدام به آزادى كند و در طى يك رفراندم ، ايرانيان راى به ماندن حكومت سلطنتى يا مشروطه سلطنتى بدهند، در اين مورد چه خواهيد كرد؟
جواب : انقلاب ايران يك نهضت اسلامى است كه ادامه دارد و با رفتن يا ماندن شاه نيز ادامه دارد. اگر شاه لجاجت كند و كنار نرود، نهضت همچنان ادامه خواهد داشت . اصولا" حكومت مشروطه سلطنتى مورد تنفر شديد مردم است . از طرفى شاه محال است به مردم ستمديده ايران آزادى دهد. آيا تظاهرات و اعتصابات سراسر ايران رفراندمى عليه شاه نيست ؟
تاريخ : 16/8/57
مصاحبه امام خمينى با مجله آلمانى اشپيگل
سؤ ال : از آغاز سال ، صدها هزار نفر از مردم به نام شما به خيابان ها ريخته و بر عليه شاه تظاهرات كرده اند، بيش از هزار نفر انسان در مبارزه با ارتش و پليس جان خود را از دست داده اند، آيا شما اين شورش خلقى را سازمان داده ايد؟ و براى چه هدفى ؟
جواب : سبب اصلى قيام مردم كشور، شخص شاه و رژيم اوست . اين پدرش و خود اوست كه طى 55 سال :
الف - با اسلام با كينه توزى دشمنى كرده اند و در هدم اسلام به عنوان حافظ آزادى و استقلال كشور كوشيده اند.
ب -تمام آزادى ها و حقوق ملت مطرح در قانون اساسى را از ميان برده اند.
ج - استقلال كشور را بكلى از ميان برده است . تمام بنيادهاى اقتصادى ، سياسى ، اجتماعى و فرهنگى كه اين ملت طى قرون براى زندگانى مستقل خويش فراهم آورده بود، به وسيله اين رژيم از ميان برده شده است . بيشتر از اين ، برنامه هاى اقتصادى كه آمريكائيان به دست اين رژيم ، توام با فساد بسيار اجرا كرده اند دستگاه اقتصادى را از ميان برده و امروز مردم كشور به صدور نفت و ورود كالا گذران مى كنند اما همين گذران ، به قيمت انهدام اقتصاد كشور در سال هاى آينده تمام مى شود كه نفت رو به اتمام مى گذارد و درآمد آن كاهش مى پذيرد. مردم كشور بيدار شدند و به حركت آمدند. من حرف مردم را مى زنم . ما همه يك صف هستيم و يك حرف را مى زنيم ، ما مى خواهيم شاه و رژيم سلطنتى نباشد، يعنى آزادى و استقلال باشد. اسلام ضامن وحدت كشور در عين آزادى و استقلال است ، قيام مردم براى اين هدف است .
سؤ ال : از زمانى كه شاه شما را در سال 1963 مجبور به ترك ايران كرد مرتبا گفته ايد شرط بازگشت شما به ايران سرنگونى شاه مى باشد، اين شرط هنوز به جاى خود باقى است ؟
جواب : به دستور شاه از سال 1964 تا زمان خروجم از عراق به صورت تبعيد در آن كشور به سر مى بردم و فعلا" به ايران برنمى گردم .
سؤ ال : در تهران خبرهاى تاييد نشده اى شنيده مى شود كه طبق آنها شما با رفتن شاه هم راضى هستيد، با جانشين او پسر 19 ساله اش ‍ رضا تحت شرائطى كار خواهيد كرد؟ آيا اين خبرها صحيح هستند؟ و شرائط مزبور دقيقا چه شرايطى است ؟
جواب : خير، اين خبرها صحيح نيستند. با سلطنت و نيز ادامه سلطنت و حكومت اين خانواده مخالفيم .
سؤ ال : خشم ملاهاى محلى و تظاهر كنندگان ، غالبا بر عليه هدف هاى اماكن عمومى زيادى متوجه شده و بانك ها و سينماها به آتش ‍ كشيده شده و مغازه هاى بزرگ به تاراج رفته است .
جواب : به آتش كشيدن سينماها و بانك ها مسبوق به درخواست ما نبوده است ، رژيم شاه اين تاسيسات را براى تخريب اقتصاد و فرهنگ كشور در حد افراط مورد استفاده قرار داده است و به همين جهت هدف مخالفت مردم شده اند. مردم عصبانى نيستند، آگاه هستند در غرب اطلاع كافى از نقش تخريبى اين موسسات ندارند، نمى دانند كه بانك ها به شدت مردم را استثمار كرده اند، زمينه توليد مردم زحمتكش را به سود شركت هاى بين المللى و توسعه بازار فرآورده هاى خارجى از بين برده اند. سينماها كارشان از بين بردن روحيه مقاومت در نسل جوان كشور بوده است ، امروزه اين امر مورد اقرار گردانندگان دستگاه هاى تبليغاتى خود رژيم نيز هست البته مردم از راهنمائى هاى صميمانه و صادقانه ما پيروى مى كنند.
سؤ ال : اگر ما شما را درست فهميده باشيم ، هدف شما فقط سرنگونى شاه نيست بلكه از بين بردن رژيم شاهنشاهى است اما به عقيده شما چه چيز بايد به جاى آن بنشيند؟ يك دموكراسى پارلمانى ؟ يك دموكراسى خلقى از نوع ماركسيستى آن ؟ يا يك حكومت خدائى آنطور كه حضرت محمد (ص ) فرموده است ؟
جواب : تعيين نظام سياسى با آراء خود مردم خواهد بود. ما طرح جمهورى اسلامى را به آراء عمومى مى گذاريم . اينك كشور بر سر دو راهى مرگ و حيات ، آزادى و اسارت ، استقلال و استعمار، عدالت اقتصادى و استثمار قرار گرفته است . اين حكومت حيات ملى را بايد نجات دهد، به مردم كشور آزادى و به كشور استقلال را بازگرداند و به جاى نظام استثمارى ، عدالت اقتصادى را برقرار سازد.
سؤ ال : چه كسى بايد در ايران كه يك كشور در حال توسعه با كوشش به سوى كشورى صنعتى شدن
است ، خواست ملت را به قدرت سياسى مبدل كند؟ در چنين اجتماعى با اكثريت شيعى ، تكليف اقليت ها چه مى شود؟
جواب : خواست ملت را نمايندگان منتخب او به تصميم و تدبير سياسى و رهبرى سياسى دور از فساد و خدمتگزار مردم تعيين مى كنند. اقليت هاى مذهبى به بهترين وجه از تمام حقوق خود برخوردار خواهند بود.
سؤ ال : از گروه كوچك رهبران سياسى كنونى و سودجويان از اين رژيم كه بگذريم ، در چه مواردى كشور ايران در آينده با اوضاع امروز تفاوت هايى خواهد داشت ؟
جواب : موارد اختلاف ايران فردا را با ايران امروز در پاسخ سؤ ال پنجم شما داده ام ، در اينجا اين نكات را مى افزايم :
الف - رهبرى سياسى از سلطه بيگانه آزاد مى شود، از فساد مالى و سياسى پاك مى شود.
ب - اقتصاد كشور از سلطه بيگانه آزاد مى گردد و ديگر برنامه هاى اقتصادى ، برنامه هايى نخواهند بود كه هدف هاى شركت هاى بين المللى را در ايران به اجرا بگذارد.
ج - جامعه آينده ما جامعه آزادى خواهد بود و همه نهادهاى فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت .
د - انسانى كه امروز در نظام پليسى از فعاليت هاى فكرى و آزادى در كار محروم شده است ، تمامى اسباب ترقى واقعى و ابتكار را به دست خواهد آورد. جامعه فردا جامعه اى ارزياب و منتقد خواهد بود كه در آن تمامى مردم در رهبرى امور خويش شركت خواهند جست .
سؤ ال : در بسيارى از كشورهاى خاورميانه و آسيا در سال هاى گذشته ، يك موج قوى اتحاد اسلامى به وجود آمده است ، بى شك دخالت مذهب در زندگى سياسى در اين كشورها رشد داشته است تا چه حدودى اوضاع كنونى ايران با اين (پان اسلاميسم ) مربوط مى شود؟
جواب : اين پديده جهانى است . در حقيقت بشر امروز دارد به دوران جدائى ماديت از معنويت پايان مى دهد. در همه جا ماديت جاى خود را در اعتلاى معنوى انسان دارد باز مى يابد. ماديت كه معنى آن در تحصيل قدرت مادى به هر وسيله و از هر راه خلاصه مى شد، كار بشريت را مواجه با بن بست ساخته است . اينك زمان آن است كه فعاليت مادى ، آمادگى براى اعتلاى معنوى انسان تلقى شود و همين تلقى است كه بشريت امروز و فردا را به مذهب باز مى گرداند. اسلام دينى است كه با تنظيم فعاليت هاى مادى ، راه را به اعتلاى معنوى انسان مى گشايد.
ترقى واقعى همين است كه رشد خود انسان هدف فعاليت هاى مادى گردد و اسلام دين اين ترقى است .
سؤ ال : در اولين كنفرانس اتحاد اسلامى در افغانستان در بهار امسال ، شوروى نيز با نمايندگان زيادى آمده بود، به نظر شما بين كشورهاى سوسياليستى و حركت جديد اسلامى مسائل مشتركى وجود دارد؟
جواب : اين گونه كنفرانس ها به نام اسلام تشكيل مى شود اما هدف اسلامى ندارد و كسانى كه به نام نماينده مسلمانان در اين كنفرانس ها شركت مى كنند، فاقد نمايندگى مردم هستند. شوروى نقش شتر مرغ را بازى ميكند، از سوئى ضد مذهب اسلام است و آزادى مذهبى مردم مسلمان زير سلطه را از ميان برده است ، از سوى ديگر نماينده اين مردم مسلمان است ! شوروى با روشى كه در عمل پيش گرفته است و ملل مسلمان را به زير سلطه خويش در آورده است ديگر حتى شايستگى دعوى طرفدارى از مظلوميت و مخالفت با استثمار را نيز ندارد.
سؤ ال : در ايران نيز حداقل به عنوان هدف بر عليه دشمن واحد (شاه ) مذاكراتى بين مخالفين مذهبى و ماركسيست ها وجود داشته است ، براى چه هدفى ؟
جواب : هيچ گونه مذاكراتى وجود نداشته است .
سؤ ال : روزنامه هاى فرانسوى خبر داده اند شما در آينده نزديك محل اجبارى خويش را در نزديكى پاريس ترك كرده و مبارزه بر عليه شاه را از افغانستان ادامه خواهيد داد، با اين تعويض محل چه چيز در نظر داريد؟
جواب : فعلا" درباره ترك فرانسه تصميمى نگرفته ام .
تاريخ : 16/8/1357
مصاحبه امام خمينى با خبرگزارى آسوشيتدپرس
سؤ ال : نظر شما درباره دولت نظامى كه شاه منصوب كرده است چيست ؟
جواب : توطئه جديد شاه يعنى انتصاب دولت نظامى براى كشتار بيشتر و تسليم مردم ايران است كه نه تنها راه براى شاه نيست بلكه هم شاه و هم حاميان وى را در بن بست بدترى قرار مى دهد.
سؤ ال : آيا انتصاب اين دولت سقوط و سرنگونى رژيم فعلى را آسانتر و يا مشكل تر مى كند؟
جواب : آنچه مسلم است سرنگونى رژيم را قطعى تر مى كند.
سؤ ال : آيا بين رهبران مخالفان سياسى كه شما از بدو ورودتان به فرانسه با آنان تماس داشته ايد اجماع وجود دارد؟
جواب : من هميشه به همه افراد و سران قوم توصيه كرده ام كه از خواست ملت كه سرنگونى رژيم شاه است منحرف نشوند.
سؤ ال : با توجه به اينكه بعضى از اين رهبران خواستار رژيم غير دينى هستند كه در تناقض است با اصول اسلامى كه شما از آن دفاع مى كنيد، آيا فكر مى كنيد زمينه تفاهمى بين شما و آنها وجود دارد؟
جواب : در نهضت مقدس اسلامى ايران جائى براى اين گونه افراد نيست .
سؤ ال : درباره كوشش شاه براى اينكه زندگى عمومى را با بعضى از جنبه هاى نوگرائى غربى منطبق كند چه نظر داريد؟
جواب : اصولا" رژيم پهلوى از بدو تحميل به ملت ايران از هر گونه نوگرائى واقعى جلوگيرى نموده است و وابستگى همه جانبه و ورشكستگى اقتصادى ايران از دلائل بارز ارتجاعى بودن اين رژيم است .
سؤ ال : آيا شما از يك حكومت ماركسيستى طرفدار روس كه از يك كودتا سربرآورد، حمايت خواهيد كرد؟
جواب : نهضت اسلامى ملت بپاخاسته ايران ، محلى براى چنين امرى نگذاشته است و ما با چنين دسيسه هائى همان عملى را خواهيم كرد كه با رژيم كنونى شاه .
سؤ ال : به نظر شما سياست ايران از اين هنگام به بعد در باره وضعيت خاورميانه چه بايد باشد؟
جواب : آنچه مسلم است ما ژاندارم منطقه نخواهيم بود.
سؤ ال : شما مثل ديگر سران اسلامى با موافقت نامه كمپ ديويد مخالفت مى كنيد؟
جواب : موافقت نامه كمپ ديويد و نظائر آن ، توطئه اى براى مشروعيت بخشيدن به تجاوزات اسرائيل است كه نتيجتا شرايط را به نفع اسرائيل و به ضرر اعراب و فلسطينى ها تغيير داده است . چنين وضعيتى مورد قبول مردم منطقه نخواهد بود.
سؤ ال : به نظر شما ايران بايد نفت خود را براى هدف هاى سياسى استفاده كند و احتمالا" صدور نفت را به طرف كشورهاى غربى درصورت يك زد و خورد محتمل ميان كشورهاى عربى و دنياى اسلام با غرب قطع كند؟
جواب : در تمام زمينه ها ما در جهت منافع مردم خود گام برمى داريم و به آنچه صلاح آنان و پاسخگوى آرمان اسلامى آنان باشد عمل مى كنيم . سؤ ال : آيا فكر مى كنيد كه بعد از سقوط رژيم فعلى ، شخصا نقشى در حكومت جديد به عهده بگيريد؟
جواب : خير، نه ميل و رغبت من و نه سن و نه موقعيت من اجازه چنين چيزى را مى دهد.
تاريخ : 16/8/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگاران انگليسى ، فرانسوى و آلمانى
سؤ ال : شاه براى همكارى ، به دولت نظامى متوسل شده است و ارتشبد ازهارى را انتخاب كرده كه او قول داد انتخاباتى كاملا" آزاد در آينده بر پا كند، شاه همچنين از آيت الله و ساير آيات عظام براى برقرارى مجدد صلح و آرامش در ايران طلب كمك و يارى كرده است ، عكس العمل شما در مقابل اين اعمال چيست ؟
جواب : تشبثات شاه ، از طرفى فريبكارى كه در نطقش استمداد از روحانيون و ساير ملت و افراد مملكت كرد و از طرفى در عملش ‍ كه دولت نظامى براى سركوبى ملت و قتل و غارت برپا نمود، به هيچ وجه تاثيرى در سرنوشت ما و در نهضت ندارد. وعده انتخابات آزاد امرى موهوم و اصلا انتخابات ، چه آزاد و چه غير آزاد، قانونى نيست چون نه شاه قانونى است و نه دولت شاه قانونى است ، پس ‍ موضوعى براى انتخابات پيدا نمى شود كه آزاد باشد يا غير آزاد و ملت هرگز با او موافقت نخواهد كرد.
سؤ ال : ديروز شاه در سخنرانى خود به ملت ايران گفت كه او نهايت كوشش خود را براى يك دولت ائتلافى كرده ولى موقعيتى در اين مورد به دست نياورده و مجبور شده است دولت نظامى روى كار آورد، او معتقد است كه اين دولت موقتى است ، آيا شما نظر او را مى پذيريد؟ اگر نه ، آيا شما معتقديد كه ارتش در موقع انتخابات از قدرت خود صرفنظر خواهد كرد و قدرت را به مجلس واگذار خواهد نمود؟ آيا شاه به وعده هاى خود عمل خواهد كرد؟ آيااشتباهات ، ستمگرى ها، بى قانونى ها و فسادها تكرار نخواهد شد؟
جواب : شاه براى حفظ خودش مشغول توطئه و تشبثات است ، به هر طريقى كه بتواند تشبث مى كند و لهذا ممكن است دنبال اين بوده كه اشخاصى را با خودش همراه كند لكن براى اينكه ملت ايران قاطبه " برخلاف اوست و اصل رژيم را نمى خواهد، افراد ملى با او همكارى نخواهند كرد و نمى توانند با كسى كه ملت برخلاف اوست همكارى كنند. قضيه انتخابات آزاد و وعده هاى شاه همه برخلاف است و انتخابات ، چه آزاد و چه غير آزاد، با بودن شاه و با بودن
اين رژيم ، غير قانونى است و وعده هاى شاه هم تمام بر اساس فريب است و ملت ايران ديگر از اين توطئه ها گول نمى خورد.
سؤ ال : شما يك رهبر بزرگ مذهبى با نفوذ فوق العاده اى در ايران هستيد، اگر شاه از واگذارى قدرت و صرفنظر كردن از قدرت خوددارى كند و در قدرت باقى بماند، آيا شما از نفوذ خود براى از ميان بردن او با صدور اجازه براى يك انقلاب عمومى اقدام خواهيد كرد كه منجر به خونريزى و قتل عام خواهد شد؟ آيا عمل شما راه اسلام است ؟ ماهيت جمهورى اسلامى كه شما تبليغ مى كنيد چيست ؟
جواب : ما اميدواريم كه شاه با همين نهضتى كه به طرز فراگير تمام ايران را گرفته است و كارمندان و كاركنان دستگاه هاى دولتى يكى پس از ديگرى اعتصاب مى كنند و در حال تعطيل و فلج كردن دستگاه هاى دولتى هستند نتواند ديگر باقى بماند و به حيات خود ادامه دهد لكن اگر چنانچه احتياج به قيام مسلحانه بيفتد، ممكن است ما در اين امر تجديد نظر كنيم و اسلام در صورت لزوم براى حفظ كيان اسلام و مصالح ملت ، قيام مسلحانه را در موقع خودش و مقتضيات خودش اجازه مى دهد و خونريزى براى حفظ قوانين اسلام و براى حفظ مصالح ملت ، راه اسلام است . و اما طرز حكومتى كه ما پيشنهاد مى كنيم ، حكومت جمهورى اسلامى است و اساسش بر آزادى و استقلال كشور و عدل و تعديل تمام دستگاه هاى دولتى است و اين در وقتى كه عمل شود، دنيا خواهد ديد كه چيست .
تاريخ : 17/8/57
بيانات امام خمينى در مورد توبه و تعهدات دروغين شاه براى دوام سلطنت
تشبثات فريبنده شاه براى اغفال مردم
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
آقايان شعار مى دادند كه مى كشيم دشمن خونخوار تو، اين دشمن خونخوار من فقط نيست ، اينها، اين آدم و پدرش پنجاه سال است كه دشمن خونخوار ملت است ، دشمن خونخوار استقلال كشور ماست ، دشمن خونخوار آزادى ملت ماست ، دشمن خونخوار مخازن سرشار ملت ماست ، دشمن خونخوار فرهنگ ماست ، دشمن خونخوار اقتصاد ماست ، دشمن خونخوار نظامى ما و ارتش ‍ ماست ، دشمن خونخوار همه اقشار ملت ، دشمن خونخوار اسلام است ، دشمن خونخوار علماء اسلام است ، دشمن خونخوار فرزندان اسلام و ايران است .
حالا كه ملت ما توجه پيدا كرده به اين دشمنى و اين نهضت عظيم اسلامى برپا شده است ، ايشان تشبثات مختلفى مى كنند. تا قبل از اين شكوفائى نهضت ، ايشان از دو راه تشبثاتى كرد كه راه بزرگش عبارت از اين حرف هايى كه ميزد و خطابه هائى كه مى خواند و اين مطالبى كه در كتابى كه برايش تهيه كرده بودند، مثل كتاب ماموريت براى وطنم و كتاب ديگرش كه اينها را ديگران نوشته بودند به اسم ايشان و ايشان هم اين را منتشر كردند و از اين راه تبليغات كه ايران به واسطه ايشان ، به واسطه اعليحضرت آريامهر به كجا رسيده است ، ديگر آمريكا مثل پدربزرگ ما نيست كه ما از او اطاعت كنيم ، ديگر دست اجانب را ما قطع كرديم از اين مملكت ، نه شوروى ديگر جرات دارد كه به ما دست درازى كند و نه آمريكا قدرت دارد كه به ما تعدى كند و اين حرف هائى كه در كتاب هايش و هر جا پيش مى آمد، از اين حرف ها الى ماشاءالله داشت كه كتاب هايش هم كه ملاحظه كرديد چه مسائلى در آن هست ، تمدن بزرگ و اين مسائل .
و تشبث ديگرش هم به زور بود و ساواك و نظامى و تسلط پاسبان و نظامى و ساواك و اينها به جان و مال مردم تا قبل از اين شكوفائى نهضت بوده . وقتى كه از پيش از يك سال شكوفائى پيدا كرد اين نهضت و گسترش پيدا كرد در تمام ايران و هر روز هم گسترشش ‍ زيادتر مى شود و انشاء الله تا آخر هم اين گسترش و اين نهضت هست ، در اين برهه از زمان كه اين گسترش پيدا شد، ايشان مختلف تشبث كرد و پناهگاه پيدا كرد. يك وقتى با پيش آوردن دولت آشتى و اينكه اين دولت آشتى آمده است
كه بر طبق مرام ملت عمل كند، خواست هاى ملت را به ملت بدهد، بعضى كارهاى بچگانه هم كردند. آن همه مراكز فساد در ايران موجود است و مورد پشتيبانى خود شاه و دستگاهش هست ، آنوقت : (قمارخانه ها را ما بستيم يا مثلا تغيير تاريخ داديم )، براى خاطر اينكه مردم را اغفال كنند، بعد كه ديدند كه مردم اغفال نشدند و صداى مردم باز هست و همين مانورى كه داده بودند مردم روشن كردند و برخلاف آن تظاهرات كردند، متشبث شد به حكومت نظامى ، در عين حالى كه دولت ، دولت آشتى بود، حكومت ، حكومت نظامى و آنطور قتل هايى كه همه ميدانيد و آنطور كشتارهايى كه همه مى دانيد. اول ، حكومت آشتى ، دولت آشتى ، دنبال او وقتى اين نشد سرنيزه و حكومت نظامى . لكن مردم مملكت ما، كشور ما به اين هم اعتنا نكردند. اين تحولى كه در روحيه جامعه ما پيدا شده است كه نظير در هيچ جا ندارد، در خود تاريخ ايران همچو نظيرى از براى آن نيست ، اين نحو تحول روحى از براى جامعه اى آن هم تحول فراگير كه همه اطراف مملكت را فرا گرفته است ، حكومت نظامى كه از قوانينش اين است كه ، يا از اعلاميه هايشان اين است كه بيش از دو نفر حق ندارند با هم اجتماع كنند، جمعيت هاى دويست هزار نفرى ، سيصد هزار نفرى ، نيم ميليون نفرى در همان مراكز حكومت نظامى بيرون مى آمدند و حركت مى كردند و مرگ بر شاه مى گفتند.
توبه نامه اى همراه چماق
اينها ديدند كه از راه حكومت نظامى هم كار انجام نگرفت ، اين دفعه كه چند روز پيش باشد، اينها با هر دو حربه پيش آمدند يعنى شاه يك دستش توبه نامه بود، يك دستش چماق . اين توطئه بود، من اينطور حدس مى زنم و همين بوده است كه اينها اين اجتماع مثلث يا مربع را كه كردند در پيش شاه ، قرارشان بر اين شد كه شاه بيايد و حرف هاى آدم توبه كار را بزند و هى در پيشگاه ملت تعهد بدهد (من متعهد مى شوم به اينكه اين اشتباهات را ديگر تكرار نكنم ، تا حالا اشتباهاتى شد و من متعهد مى شوم ملتزم ميشوم در پيشگاه ملت كه ديگر تكرار نشود اين كارها و اين اشتباهات ) و بعد هم به طايفه طايفه از ملت روآورد، به روحانيون ، به مراجع عظام (به تعبير او) و علماء اعلام كه من از شما تقاضا دارم كه مردم را هدايت كنيد، مردم آرام بنيشينند و من ديگر بنا دارم به اين كه از اين به بعد يك انتخابات آزادى ، يك ملت آزادى ، آزادى به همه معنا بدهم و شما مردم را آرام كنيد و به سياسيون رو آورد و تقاضا كرد كه شما هم كمك كنيد در اينكه مردم ديگر اينطور كارها را نكنند و ما آزادى مى دهيم ، انتخابات آزاد، مجلس صحيح و ديگر از اين كارهائى كه پيشتر شده است و آن اشبتاهات نمى كنيم و بعد هم رو به جوان ها آورد كه شما از اين ملت هستيد و چه و بعد هم رو به پدر و مادر جوان ها كه نگذاريد جوان هايتان بيايند تو خيابان ها و اين كارها را بكنند و به همه اقشار ملت ايشان رو آوردند و اعتراف كردند در محضر ملت و راديو هم از قرارى كه گفتند در همه برنامه هايش اين جد عظيم كرده است و اين توبه نامه را خوانده است .
اعترافات شاه حربه اى براى به دست گيرى يك سلطنت آرام
و اين اقرار به اين است كه تا حالا من اين كارهايى كه كرده ام اشتباه بود، اقرار به اين است كه من جرم مرتكب شده ام در حضور ملت ايشان اقرار كرده است به اينكه من تا حالا آزادى را از ملت سلب كرده بودم و حالا مى خواهم كه اين آزادى را از اين اشتباه دست بردارم و فهميدم كه اين كار اشتباهى بوده است و مى خواهم دست بردارم . اقرار به اين است كه مجلس ملى تا حالا نبوده است و مجلس سرنيزه اى بوده است و من اين را هم اشتباه كرده بودم ، انتخابات ديگر آزاد است ، آزاد مى شود. اقرار به اين است كه اين قتل و غارت هايى كه توسط مامورين من و اينهايى كه از ساواك و غيره شد من به ايشان امر كردم كه بكشيد و بزنيد، اين اشتباهى بوده است و من از اين به بعد اين كار را نمى كنم . اقرار به اين است كه اين حبس هايى كه ما كرديم و اين علما و سياسيون و ساير طبقات را به حبس برديم و ده سال ، پانزده سال ، كمتر، بيشتر اينها در حبس بوده اند، اين يك اشتباهى بوده است كه خوب بود نشود ولى خوب ، شد لكن ديگر تكرار نمى شود و ما از اين به بعد از اين كارها نمى كنيم . شما هم بيائيد دست برداريد و من همان سلطان باشم و شما رعيت باشيد، شما آرام باشيد كه من يك سلطنت آرامى ، دلخواهى بكنم و من هم قول مى دهم و التزام مى دهم و ضمانت مى دهم كه ديگر از اين كارها نكنم . اين آن دستى است كه توبه نامه را دارد.
كشتار مردم ، همزمان با توبه نامه
قرار اين بود كه ايشان بيايند در محضر ملت و اين حرف ها را بزنند، دنبال او نخست وزير هم همين حرف ها را تكرار كرده بود و هر دو مى گفتند كه اى ملت بيائيد (به طبقات ملت كه قيام كرده اند) بيائيد همه مان به فكر ايران باشيم ، در انديشه ايران باشيم ، بياييد دست از اين كارها برداريد كه ما همه در انديشه ايران باشيم . اين آن دست توبه اى است كه در يك دستش توبه نامه بود، مصادف با همين توبه نامه يك دست ديگرى هم بلند كرد و با شدت شروع كردند به آدمكشى ، با شدت هر چه تمامتر الان در ايران مشغولند، همين حالا، الان . ماامروز صبح از قم اطلاع داريم كه گفتند تا كنون قم اينطور نبوده است ، اينگونه انقلابى كه امروز در قم هست وآتش گرفته است و آتش سوزى و تفنگ و فساد، آن كسى كه تلفن كرده بود به اينجا گفته بود كه قم تا كنون يك همچنين چيزى به خودش نديده بود من حالا ديگراطلاع از جاهاى ديگر ندارم لكن اينطور هست مساله ، زنجان هم كه مى گويند همين مسائل هست و شدت دارد.
ملت فريب توبه شاه را نخواهد خورد
اين يك دست را اينطور گرفته است ، وقتى آنجا نگاه مى شود (آقا استغفرالله من توبه كردم ، غلط كردم ) يك دست را هم اينطور گرفته ، شمشير را دارد مى زند به سر و كله مردم . خوب مردم باور كنند؟ اگر باز دنبال اين مطلب نظامى نبود در كار و حكومت نظامى نبود و مثلا -يك - به خيال
خودشان يك حكومت ملى بود، باز احتمال اين مى رفت كه چند نفر آدم بى اطلاع از عمق اشياء باور كنند. البته آنهائى كه مطالعه كردند درباره روحيه اين شخص و ديده اند كه 30 سال ، بيست و چند سال اين چكاره بوده است و اين تبديل لباس ها را از او ديده اند، تبديل چهره ها را او ديده اند كه يك وقت به يك چهره عابد زاهد در مى آيد و دنبالش آن چهره اى كه پنج پنج مى گيرد، اينها ديده اند مردم اين را. آنهايى كه اطلاع دارند از مسائل ، كه تو هر چيزى بگوئى باور نمى كنند، اگر لااقل با يك دست آمده بودى بيرون و همان قضيه عذرخواهى در پيشگاه ملت و توبه نامه ، احتمال مى رفت كه يك دسته مثلا مردمى كه سطحى نگاه ميكنند، اينها باورشان بيايد، خوب اين هم براى تو يك چيزى بود كه يك دسته سطحى نظر كن باورشان بيايد مطلب را، اگر آن دسته بگذارند كه اينها تفكر غلطى بكنند. لكن تو هر دو را با هم اجرا كردى اين ناشيگرى است . يا آنهايى كه دارند تعليم مى دهند اين مسائل را غرض دارند با اين مردك و مى خواهند كلكش را بكنند منتهى مستقيما نمى خواهند اين كار را انجام بدهند مى خواهند به غير مستقيم اين كار را انجام بدهند كه به مردم بفهمانند كه آقا توبه اين آقا اين است ، اين توبه اى كه دارد مى كند و در پيشگاه ملت عذر تقصير مى خواهد و التزام مى دهد و ضمانت مى كند، اين الان كه توى زبانش التزام و ضمانت است زير عبايش تفنگ است ، اين را ملت باورش بيايد؟ كدام ملت ، كدام احمق باورش مى آيد اين را؟ چه كسى اين مطلب را باورش مى آيد؟ آنها هم كه مطالعه در حال شما نكرده اند، آخر باورشان مى آيد يك همچنين مطلبى كه با هم تو اين كار را دارى انجام مى دهى ؟ كسى احتمال مى دهد كه نظامى بدون اينكه شاه امر بكند آدم بكشد؟ نظامى به روى مردم آتش روشن كند بدون اينكه امر مستقيم شاه در اين مساله باشد؟! اينها در اين جلسه اى كه داشتند فكر عليلشان به اين منتهى شد كه بياييد يك كارى بكنيم كه اعليحضرت را مصون نگه داريم و بگوئيم كه آقا توبه كار است لكن نظامى خودش كار خودش را انجام بدهد، يعنى نظامى ها هستند كه اين را انجام مى دهند نه شاه و جورى اينها ترتيب آن را دادند كه خود مطلب ، متن قضيه مطلب را روشن كرد كه چه هست ، همان قضيه دم خروس است . متن قضيه معلوم بود كه اين يك صورت سازى است و به نظر انسان مى رسد كه اينهايى كه اين مطلب را تنظيم كرده اند با اينكه از آن طرف ديدند كه رياكارى ها به جائى نرسيد، حكومت نظامى و سرنيزه هم به جائى نرسيد، كلا" ضم اين دو تا، ضم شى به لاشى است ، ضم هيچى به هيچى است ، آن به جائى نرسيد، اين هم به جائى نرسيد، خوب دوتايش هم همين است ديگر به جايى نمى رسد. اينها در عين حالى كه اين معنا را ديدند اين طرح را دادند كه مردم در خود طرح بفهمند كه مساله اين نيست كه ايشان مى گويد من توبه كردم و اينكه يك انتخابات آزادى و يك عرض مى كنم مملكت صحيحى و مستقلى و آزادى بعد از اين من تحويل مى دهم ، همين حالايى كه دارد مى گويد استغفرالله التوبه ، همين حالا مسلسل هاى او باامر او دارد مردم را مى كشد، همين حالا كه التوبه او باز قلمش خشك نشده است ، قم را به آتش زدند و زنجان را به آتش زدند، ساير مملكت هم حتمااين چيزها هست كه ما لابد تا عصرى يا شبى اطلاع پيدا مى كنيم . نمى شود اين مردم را ديگر بازى داد، فكرى ديگر بايد بكنند اينها.
اگر اين طرح از ابرقدرت هاست بسيار احمقانه است ، اگر از خود دستگاه هم هست ، كه توى آن احمق هست ، آدم ناقلا هم هست . اگر احمق ها تنظيم كرده باشند كه احمقانه است ، اگر اين آدم هاى چيز فهم تنظيم كرده باشند، بر ضد او مى خواهند تنظيم بكنند. آنها هم با ملت معلوم مى شود همراهند، مى خواهند مردم را بيدار كنند كه اى مردم ! بدانيد كه توبه اين آقا حمله است ، نه مرگ است . توبه گرگ را مى گويند مرگ است اما توبه ايشان حمله است .

next page

fehrest page

back page