صحيفه نور جلد ۱
امام خميني رحمه الله عليه
- ۲ -
انى لا ارى الموت
الا سعادة و لا الحيوة مع الظالمين الا برما كاش مامورين بيايند و مرا بگيرند تا
تكليف نداشته باشم . فقط جرم علماء اسلام و ساير مسلمين آن است كه دفاع از قرآن و
ناموس اسلام و استقلال مملكت مى نمايند و با استعمار مخالفت دارند. اين است حال ما
تا آقاى علم و ارسنجانى چه بگويند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 3/11/1341
بيانيه امام خمينى به مناسبت حمله رژيم
به مدرسه فيضيه
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون . بعد از نصايح بسيار و اداء وظيفه روحانيت نتيجه اين شد
كه امروز كه 26 شهر شعبان است از اوايل روز عده اى رجاله با مامورين دولت در شهر
مقدس قم به راه افتادند و به مردم بى پناه قم و طلاب و روحانيون حمله كرده و اهانت
نمودند و بسيارى را كتك زدند و به زندان بردند. جمعى از مامورين و رجاله به مدرسه
فيضيه مجاور حرم مطهر ريخته و تيراندازى كردند و با چوب و چماق طلاب مظلوم را كتك
زدند و به بازار و خيابان قم ريخته و بعضى دكان ها را غارت كردند و درب و پنجره و
شيشه مغازه ها را شكستند. هيچ كس پيدا نشد كه به داد مردم متدين و روحانيت برسد.
اين است حال ما در اين ساعت كه ظهر است و عاقبت امر معلوم نيست چه خواهد شد. اين
است معناى طرفدارى دولت از ديانت و اين است معناى آزادى راى و راى دهندگان . ما اين
وضع را در شهر مذهبى قم و در جوار حرم مطهر و در حوزه علميه قم به قضاوت افكار
عمومى مى گذاريم و از خداوند تعالى اسلام و استقلال مملكت را خواهانيم . خداوند
تعالى ان شاء الله اسلام و قرآن را حفظ كند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 1341
پيام امام خمينى به ملت ايران در رابطه
با تجاوزات دستگاه به احكام مقدسه
اسلام
تجاوز رژيم شاه به احكام مقدسه اسلام .
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
دستگاه حاكمه ايران به احكام مقدسه اسلام تجاوز كرد و به احكام مسلمه قرآن قصد
تجاوز دارد. نواميس مسلمين در شرف هتك است و دستگاه جابره با تصويبنامه هاى خلاف
شرع و قانون اساسى مى خواهد زن هاى عفيف را ننگين و ملت ايران را سرافكنده كند.
دستگاه جابره در نظر دارد تساوى حقوق زن و مرد را تصويب و اجرا كند، يعنى احكام
ضروريه اسلام و قرآن كريم را زير پا بگذارد، يعنى دخترهاى هيجده ساله را به نظام
اجبارى ببرد و به سربازخانه ها بكشد، يعنى با زور سرنيزه دخترهاى جوان عفيف
مسلمانان را به مراكز فحشا ببرد.
هدف اجانب ، نابودى اسلام و روحانيت
هدف اجانب قرآن و روحانيت است . دست هاى ناپاك اجانب با دست اين قبيل دولت ها قصد
دارد قرآن را از ميان بردارد و روحانيت را پايمال كند. ما بايد به نفع يهود امريكا
و فلسطين هتك شويم به زندان برويم ، معدوم گرديم ، فداى اغراض شوم اجانب شويم .
آنها اسلام و روحانيت را براى اجراى مقاصد خود مضر و مانع مى دانند، اين سد بايد به
دست دولت هاى مستبد شكسته شود، موجوديت دستگاه رهين شكستن اين سد است ، قرآن و
روحانيت بايد سركوب شود. من اين عيد را براى جامعه مسلمين عزا اعلام مى كنم تا
مسلمين را از خطرهائى كه براى قرآن و مملكت قرآن در پيش است آگاه كنم .
اين دولت مستبد و متخلف از احكام اسلام بايد كنار برود.
من به دستگاه جابره اعلام خطر مى كنم ، من به خداى تعالى ، از انقلاب سياه و انقلاب
از پايين نگران هستم ، دستگاه ها با سوء تدبير و با سوءنيت گويى مقدمات آنرا فراهم
مى كنند. من چاره در اين مى بينم كه اين دولت مستبد به جرم تخلف از احكام اسلام و
تجاوز به قانون اساسى كنار برود و دولتى كه پاى بند به احكام اسلام و غمخوار ملت
ايران باشد بيايد.
بار الها! من تكليف فعلى خود را ادا كردم (اللهم
قد بلغت ) و اگر زنده ماندم تكليف بعدى
خود را به خواست خداوند ادا خواهم كرد. خداوندا! قرآن كريم و ناموس مسلمين را از شر
اجانب نجات بده .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : اسفند 1341
نظريه مراجع تقليد و آيات عظام حوزه
علميه قم راجع به تصويب نامه مخالف شرع
وقانون دولت در مورد انتخابات ايالتى و ولايتى
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم
چون دولت آقاى علم با شتابزدگى عجيبى بدون تفكر در اصول قانون اساسى و در لوازم
مطالبى كه اظهار كرده اند، زن ها را در انتخاب شدن و انتخاب كردن به صورت تصويبنامه
حق دخالت داده ، لازم شد به ملت مسلمان تذكراتى داده شود كه بدانند مسلمين ايران در
چه شرائطى و با چه دولت هائى ادامه زندگى مى دهند، لهذا توجه عمومى را به مطالب ذيل
جلب مى نمايد:
1 - آقاى وزير كشور در طرحى كه تقديم
آقاى نخست وزير كرده اند مى نويسند (به
طورى كه استحضار دارند، در مقدمه قانون اساسى صريحا مقرر است كه هر يك از افراد
اهالى مملكت در تصويب و نظارت امور عمومى محق و سهيم مى باشند و به موجب اصل دوم
قانون اساسى ، مجلس شوراى ملى نماينده قاطبه اهالى مملكت ايران است كه در امور معاش
و سياسى وطن خود مشاركت دارند، بنابر اين محروم ماندن طبقه نسوان از شركت در
انتخابات نه تنها در قانون اساسى و متمم آن مجوزى ندارد بلكه با توجه به جمله
(افراد اهالى مملكت
) در مقدمه قانون اساسى و با توجه به جمله
(قاطبه اهالى مملكت
) مذكور در اصل دوم ، مغاير آن نيز مى
باشد و هياءت دولت تصويب نموده اند كه بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سيزدهم
قانون انتخابات مجلس شورا و همچنين قيد كلمه ذكور از ماده ششم و ماده نهم قانون
انتخابات مجلس سنا حذف شود) و وزارت كشور
را مكلف كرده اند كه پس از افتتاح مجلسين ، مجوز قانونى اين تصويبنامه را تحصيل
نمايد. لازم است اشكالاتى كه به اين چند جمله است بيان شود:
الف - اگر سهيم بودن زن ها در انتخابات
به طورى كه آقاى وزير كشور مدعى است و از هياءت دولت نيز ظاهر مى شود، موافق قانون
اساسى است تصويب هياءت دولت بى مورد است و درست مثل آن است كه شركت مردان را در
انتخابات تصويب كند و اگر تصويب صحيح است معلوم مى شود به نظر هياءت دولت ، شركت
نسوان مخالف قانون اساسى است .
ب - اگر سهيم نبودن زن ها به عقيده آنها
مغاير قانون اساسى است ، مكلف كردن هياءت دولت ، آقاى وزير كشور را كه پس از افتتاح
مجلسين مجوز قانونى تصويبنامه را تحصيل نمايد، بى اساس است و اگر مجوز قانونى مى
خواهد معلوم مى شود به نظر دولت شركت زن ها مغاير قانون اساسى است ، آيا بهتر نبود
كه هياءت دولت با قدرى فكر و تامل تصويبنامه صادر مى كرد كه اين تناقض گوئى هاى
واضح رخ ندهد؟
2- مقدمه قانون اساسى غير قانون اساسى
است بلكه كلام شاه وقت است و رسميت قانونى ندارد و آقاى وزير كشور آن را بدون تامل
يا براى اغفال ، مورد استدلال قرار داده اند لكن بهتر بود تا آخر اين مقدمه را
مطالعه كنند كه واضع شود نسوان حق مداخله در انتخابات ندارند زيرا در همان مقدمه
است :
(اينك كه مجلس شوراى ملى بر طبق نيات
مقدسه ما افتتاح شده است ) پس اگر شركت
نسوان منظور بوده ، چطور ممكن است مجلس را بدون شركت زن ها بر طبق نيات مقدسه
افتتاح نمايند؟ اين عبارت صريح است به اينكه دوره اول مجلس طبق نيات شاه بوده و زن
ها در آن شركت نداشته اند، پس معلوم مى شود كه براى زنان حق نبوده است .
3- از بيان سابق معلوم مى شود مراد از
قاطبه اهالى مملكت كه در اصل دوم است ، آن نيست كه هياءت وزيران فهميده اند بلكه
مراد آن است كه وكيل تهران وكيل همه ملت است و وكيل قم نيز وكيل همه ملت است نه
وكيل حوزه انتخابيه خود، چنانچه در اصل سى ام متمم قانون اساسى به آن تصريح شده است
و دليل بر اين مدعى آنكه بيشتر از ده طبقه حق راى ندارند، با آنكه جزء قاطبه اهالى
مملكت هستند، پس بايد تصديق كنند كه يا محروم كردن اين طبقات مخالف قانون اساسى
است و يا شركت نسوان مخالف است .
4- فرضا كه در تفسير اين اصل خلافى
باشد، به موجب اصل بيست و هفتم از متمم قانون اساسى شرح و تفسير قوانين از مختصات
مجلس شوراى ملى است و آقايان وزرا حق تفسير ندارند.
5 - به نظر هياءت دولت كه طايفه نسوان و
ساير محرومين به موجب قانون اساسى حق شركت در انتخابات دارند، از صدر مشروطيت
تاكنون تمام دوره هاى مجلس شورا بر خلاف قانون اساسى تشكيل شده و قانونيت نداشته
است زيرا كه طايفه نسوان و بيش از ده طبقه ديگر در قانون انتخابات از دخالت محروم
شده اند و اين مخالف با قانون اساسى بوده است . در اين صورت مفاسد بسيارى لازم مى
آيد كه ذيلا تشريح مى شود:
الف - كليه قوانين جاريه در مملكت از
اول مشروطه تاكنون لغو و بى اثر بوده و بايد باطل و غير قانونى اعلام شود.
ب - مجالس موسسان كه تشكيل شده به نظر
دولت آقاى علم خلاف قانون اساسى و لغو و بى اثر بوده و اين دعوى بر حسب قانون جرم
است و گوينده آن بايد تعقيب شود.
ج - دولت آقاى علم و جميع دولت هائى كه
از صدر مشروطيت تاكنون تشكيل شده است غير قانونى است و دولت غير قانونى حق صدور
تصويبنامه و غيره را ندارد بلكه دخالت كردن آن در امر مملكت و خزينه كشور جرم و
موجب تعقيب است .
د - كليه قراردادها با دول خارجه از
قبيل قرارداد نفت و غير آن به نظر دولت آقاى علم لغو و باطل و بى اثر است و بايد به
ملت اعلام شود.
6- حذف بند اول ماده دهم و بند دوم ماده
سيزدهم قانون انتخابات مجلس شوراى ملى مصوب شوال 1329 هجرى قمرى و حذف قيد كلمه
ذكور از ماده ششم و نهم قانون انتخابات مجلس سنا مصوب 14 ارديبهشت 1339 كه به
استناد مقدمه قانون اساسى و اصل دوم است غير قانونى است و براى دولت چنين حقى نيست
زيرا مستند، چنانچه گفته شد باطل است بعلاوه از براى دولت نيز حق ابطال قانون مصوب
در مجلس شوراى ملى نيست و به نص اصل بيست و هشتم متمم قانون اساسى قوه مجريه از قوه
مقننه هميشه ممتاز و منفصل خواهد بود. آنچه مذكور شد، جنبه هاى قانونى تصويبنامه
غيرقانونى است . اين تصويبنامه با اصل دوم و اصل بيست و هفتم متمم قانون اساسى نيز
مخالف است .
روحانيت با هر فشار و مضيقه و اهانتى كه دولت بر آن وارد كرده و در صدد وارد كردن
است ، تكليف دينى و وجدانى خود را در اين تشخيص داده كه مصالح و مفاسد را به دولت
ها و به جامعه مسلمين گوشزد كند و از نصيحت مشفقانه به زمامداران و اولياى امور
خوددارى نكند و آنچه را براى اين ملت بدبخت ضعيف گرسنه بناست پيشامد كند و آثار و
نشانه آن يكى بعد از ديگرى نمايان مى شود به جامعه بشر برساند. با اين اختناق
جانفرساى مطبوعات و سخت گيرى دستگاه انتظامى كه حتى براى طبع يك ورقه مشتمل بر
نصيحت و راهنمائى يا پخش آن ، اشخاصى به حبس كشيده و مورد اهانت و شكنجه واقع مى
شوند، روحانيت ملاحظه مى كند كه دولت مذهب رسمى كشور را ملعبه خود قرار داده و در
كنفرانس ها اجازه مى دهد كه گفته شود قدم هائى براى تساوى حقوق زن و مرد برداشته
شده در صورتى كه هر كس به تساوى حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اينها كه جزء احكام
ضرورى اسلام است معتقد باشد و لغو نمايد، اسلام تكليفش را تعيين كرده است . روحانيت
مى بيند كه پايه هاى اقتصادى اين مملكت در شرف فرو ريختن است و بازار اين كشور در
حكم سقوط است چنانكه از پرونده هاى مربوط به سفته هاى بى محل كه هر روز بر قطرش
افزوده مى شود اين مطلب واضح مى شود و همين طور امر زراعت اين كشور در معرض سقوط
است به دليل اينكه در اين مملكت كه بايد هر استانش زراعت مورد احتياج تمام مملكت را
بدهد هر چند وقت به عنوان احتمال خشكسالى يا به عنوان ديگرى تصويبنامه وارد كردن
گندم صادر مى كنند بلكه چنانچه گفته مى شود اخيرا"به صورت آرد مى آورند كه آسياهاى
ايران نيز از كار بيفتد.
با اين وضع رقت بار به جاى آنكه دولت در صدد چاره برآيد سر خود و مردم را گرم مى
كند به امثال دخالت زنان در انتخابات يا اعطاى حق زن ها يا وارد نمودن نيمى از
جمعيت ايران را در جامعه و نظائر اين تعبيرات فريبنده كه جز بدبختى و فساد و فحشا
چيز ديگرى همراه ندارد.
آقايان نمى دانند كه اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بيش از هر كس نموده و
احترام به حيثيت اجتماعى و اخلاقى آنها موجب شده است كه از اين نحو اختلاط مخالف با
عفت و تقواى زن جلوگيرى كند، نه آنكه خداى نخواسته آنان را مانند محجورين و محكومين
قرار داده ، مگر فقط علامت عدم محجوريت آن است كه در اين مجلس ها وارد شوند؟! اگر
چنين است بايد اول نظام برى و بحرى و صاحب منصبان و اجزاء امنيه ونظميه و شاهزادگان
بلافصل و اشخاصى كه كمتر از بيست سال دارند از محجورين و محكومين باشند.
روحانيون تمام اين پيشامدها را كه اكنون مى بينيد و بعد خواهيد ديد، پيش بينى كرده
بودند و با صراحت در اعلاميه هاى دو سه ماه قبل ذكر نموده اند و حالا نيز خطرهاى
بالاتر و بيشترى را اعلام مى كنند و از عواقب امر اين جهش هاى خلاف شرع و قانون
اساسى بر اين مملكت و استقلال و اقتصاد و تمام حيثيات آن مى ترسند و وظيفه خطير خود
را در اين شرائط كه همه ملت مى دانند و مى بينند اداء مى كنند و با صراحت مى گويند:
تصويبنامه اخير دولت راجع به شركت نسوان در انتخابات از نظر شرع بى اعتبار و از نظر
قانون اساسى لغو است ، و با اختناق مطبوعات و فشارهاى قواى انتظامى و جلوگيرى از
طبع و نشر امثال اين نصايح و حقائق ، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور مى كنند تا
دولت ها نگويند ما تصويبنامه صادر كرديم و علما مخالفت نكردند و به خواست خداوند
متعال در موقع خود اقدام براى جلوگيرى مى كنند.
ملت ايران نيز با اين نحو تصويبنامه ها مخالف است به دليل آن در دو سه ماه قبل كه
فشار و ارعاب قدرى كمتر بود، تبعيت خودشان را از علماى اسلام به وسيله تلگرافات و
مكاتيب و طومار از اطراف و اكناف ايران اعلام نموده و لغو تصويبنامه غيرقانونى دولت
را راجع به انتخابات انجمن هاى ايالتى و ولايتى خواستار شدند و دولت نيز قبول
درخواست ملت را كرده و احاله به مجلس نمود، اينك كه به وسيله حبس و زجر و اهانت به
طبقات مختلفه ملت از روحانيين و متدينين ، تسلط خود را بر ملت احراز نموده بدون
اعتناء به قوانين اسلام و قانون اساسى و قانون انتخابات دست به كارهايى زده كه
عاقبت آن براى اسلام و مسلمين خطرناك و وحشت آور است . خداوند ان شاء الله دولت هاى
ما را از خواب غفلت بيدار كند و بر ملت مسلمان و مملكت اسلام ترحم فرمايد.
(اللهم انا نشكوا اليك فقد نبينا صلواتك
عليه و آله و غيبة ولينا و كثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان
علينا فصل على محمد و آله واعنا على ذلك بفتح منك تعجله و بضرتكشفه ونصر تعزه و
سلطان حق تظهره فانالله و انا اليه راجعون ) مرتضى الحسينى النگرودى
- احمد الحسينى الزنجانى -
محمدحسين طباطبائى - محمد الموسوى
اليزدى - محمد رضا الموسوى الگلپايگانى
- سيدكاظم شريعتمدارى - روح
الله الموسوى الخمينى - هاشم الاملى
- مرتضى الحائرى .
تاريخ : اسفند ماه 1341
سؤ ال بازرگانان و اصناف شهر قم از
امام خمينى
بسمه تعالى
محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج آقا روح الله خمينى دامت بركاته محترما به
شرف عرض عالى مى رساند در مورد انتخابات انجمن هاى ايالتى و ولايتى :
1 - آيا مصاحبه اى را كه آقاى نخست وزير
در تاريخ 21/8/41 با مطبوعات نموده نظر حضرت عالى را تامين نموده يا خير؟
2 - آيا تلگرافى را كه آقاى نخست وزير
در اين موضوع براى حضرات آيات نموده قانع كننده هست يا خير؟
پاسخ امام :
بسم الله الرحمن الرحيم
به نظر اينجانب مصاحبه آقاى نخست وزير به هيچ وجه ارزش قانونى نداشت و نظر اينجانب
را تامين ننمود زيرا چيزى كه در هياءت دولت به صورت تصويبنامه در آمد، مصاحبه و درج
در مطبوعات تاءثيرى در آن ندارد و آن تصويبنامه بر فرض قانونى بودنش به قوت خود
باقى است و اما نكاتى كه در تلگراف آقاى نخست وزير به آقايان علماء اعلام قم بود
خيلى جالب است :
1 - راجع به حلف به كتاب آسمانى مى
نويسد مراد قرآن مجيد است ، البته ما اين تفسير را از شخص ايشان براى تبرئه خودشان
از هتك به قرآن كريم ، به حكم اسلام پذيرفتيم لكن تفسير ايشان از تصويبنامه به هيچ
وجه ارزش قانونى ندارد و تصويب كتاب آسمانى به اطلاق خود كه شامل ساير كتب منحرفه و
ضاله است ، در نظر آنها به قوت خود باقى است و نقش آقاى نخست وزير اغفال مردم است و
همان خطر كه براى قرآن مجيد پيش آمده است به واسطه اين تصويبنامه مخالف شرع و قانون
، به دست خيانتكاران به دين و مملكت به قوت خود باقى است و هيچ مسلمانى نمى تواند
قرآن مجيد را در معرض خطر ببيند و سهل انگارى كند.
2 - آنچه ايشان نوشته اند كه در مجلس
اقليت هاى مذهبى به كتاب خودشان قسم ياد مى كردند، اشتباه است و هيچ گاه كتاب منسوب
به زردشت و ساير كتب منحرفه را در مجلس نمى آوردند، صورت قسم نامه نيز شاهد است كه
تمام وكلا به يك نحو قسم ياد مى كردند.
3 - به اينكه نوشته اند در مملكت اسلام
انتخاب كننده و انتخاب شونده مسلمان است ، ربطى به مفاد تصويبنامه ندارد و وعده
اصلاح ، الزام آور نيست و به هيچ وجه ارزش قانونى ندارد و ما را قانع نمى كند و اگر
فرضا آقاى علم بنويسد اين سه امر كه در تصويبنامه مذكور است لغو است ، باز ارزش
قانونى ندارد زيرا چيزى كه در هياءت وزيران تصويب شد، به الغاء آقاى نخست وزير لغو
نمى شود و به قوت خود باقى است ، بنابراين خطر بزرگى كه براى اسلام و استقلال و
كيان مملكت به واسطه اين تصويبنامه كه شايد به دست جاسوسان يهود و صهيونيست ها تهيه
شده براى نابودى استقلال و بهم زدن اقتصاد مملكت ، به قوت خود به نظر دولت آقاى علم
باقى است و دولت خود را ذيحق مى داند كه به آن عمل كند، هر چند مخالف قانون شرع يا
قانون اساسى باشد يا بر خلاف احساسات دينى و ملى بيست ميليون جمعيت ايران يا تمام
مسلمين باشد زيرا تا در هياءت وزيران تجديد نظر به عمل نيايد و اصلاح نشود، به قوت
خود باقى است و اينجانب در تعجب هستم كه چرا آقايان وزرا زير بار اين مسؤ وليت بزرگ
قانونى مى روند و اقدام به تجديد نظر نمى كنند و نمى خواهند خود را در نزد ملت هاى
بزرگ ، متمدن و ملت خود را سربلند كنند.
خضوع در مقابل مذهب و قانون ، تجديد نظر در تصويبنامه ها و تسليم مذهب و قانون شدن
، علامت شهامت و تمدن است و موافق نزاكت بين المللى است و سرپيچى از قانون و سرسختى
در مقابل خواست ملت ، از عادات قرون وسطى و خلاف نزاكت است . و خوب است وزراء يك
مملكت كهنسال حاضر نشوند چنين معرفى شوند و عقب افتادگى و عدم رشد يك ملت بزرگ را
ثابت كنند. با اعمال خلاف مذهب و قوانين ، منع شديد مطبوعات در تمام كشور، جلوگيرى
از انعكاس اين نهضت بزرگ ملى و قانونى بى سابقه يا كم سابقه ، كه يك ملت براى دفاع
از مذهب و قانون اساسى قيام نموده و در تمام كشور هماهنگ شده اند، براى يك دولت
مدعى تمدن ، ننگ است ، و ما احساس خجلت و سرشكستگى مى كنيم در ميان خبرگزارى ها و
سفارتخانه هاى خارجى ، و ما ملت ايران را از اين گونه اعمال قرون وسطائى تبرئه مى
كنيم و تمام گناه را از معدودى تطميع شده يا تهديد شده مى دانيم . اشخاص شريف به
مذهب مقدس خود و به قانون اساسى احترام مى گذارند و از كارهائى كه براى ملت و
استقلال مملكت خطر دارد، اجتناب مى كنند. اينجانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و
مسلمين جهان اعلام خطر مى كنم ، قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است . استقلال مملكت
و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست هاست كه در ايران به حزب بهائى ظاهر شدند و مدتى
نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين ، تمام اقتصاد اين مملكت را با تاءييد
عمال خود قبضه مى كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شؤ ون ساقط مى كنند.
تلويزيون ايران پايگاه جاسوسى يهود است و دولت ها ناظر آن هستند و از آن تاءييد مى
كنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود، سكوت نمى كند و اگر كسى سكوت كند در
پيشگاه خداوند قاهر، مسؤ ول و در اين عالم محكوم به زوال است .
4 - آنچه آقاى نخست وزير راجع به انتخاب
زن ها تلگراف نموده اند، محل تعجب است ، مى گويند اين انتخاب ، مشابهت انتخاب
شهردارى هاست كه دخالت زن ها در آن تصويب شد و اعتراض نشد، اولا انجمن هاى ايالتى و
ولايتى قانون مستقل دارد و زن ها در آن قانون مستثنى هستند، آقاى نخست وزير قانون
مجلس را نسبت به خود انجمن هاى ايالتى و ولايتى ناديده گرفته و به مشابه آن تشبث
كرده اند و خوب است خود ايشان اين را هم تفسير كنند و ثانيا" به طورى كه مطلعين مى
گويند، قانون شهردارى ها از مجلس نگذشته و در بعض كميسيون هاى مجلس وارد شده و فرضا
كه گذشته باشد ربطى به انجمن هاى ايالتى ندارد و ثالثا اگر چيزى از مجلس گذشت و
مخالف قانون اساسى بود، ارزش قانونى ندارد و اين امر از هر مجلسى بگذرد مطرود و
وكلاى آن قابل تعقيب هستند.
5 - نوشته اند كه اين موضوع عرفى است ،
اگر منظور آن است كه مربوط به حكم شرع نيست ، بسيار عجب است زيرا تمام موضوعات
عرفيه در شرع حكم دارد و اين آقايان از قوانين اسلام اطلاع ندارند و از حقوق اسلامى
بى خبرند، حكم اين موضوع عرفى را از علماء اسلام بايد پرسيد.
6 - آنچه اخيرا نوشته اند كه اگر حرام
مى دانيد بايد به مجلس رجوع كنيد، البته در موقعش به مجلس تذكر خواهند داد لكن بايد
به آقاى نخست وزير بگويم هيچ مجلسى و هيچ مقامى نمى تواند برخلاف شرع اسلام و مذهب
جعفرى ، تصويبى كند يا قانونى بگذراند، رجوع نمائيد به اصل دوم متمم قانون اساسى .
بحمدالله ملت مسلمان و علماء اسلام زنده و پاينده هستند و هر دست خيانتكارى كه به
اساس اسلام و نواميس مسلمين دراز شود قطع مى كنند. (والله
غالب على امره .)
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 1/12/41
بيانات امام خمينى در مورد مقابله و
استقامت مردم و روحانيت در برابر سرنيزه
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان محترم در هر مقامى كه هستيد، با كمال متانت و استقامت در مقابل كارهاى
خلاف شرع و قانون اين دستگاه بايستيد. از اين سرنيزه هاى زنگ زده و پوسيده نترسيد،
اين سرنيزه ها به زودى خواهد شكست . دستگاه حاكمه با سرنيزه نمى تواند درمقابل
خواست يك ملت بزرگ مقاومت كند و دير يا زود شكست مى خورد. اكنون هم درمانده و شكست
خورده است و روى درماندگى به اين بى فرهنگى هايى كه ملاحظه مى كنيد، دست مى زند ما
ميل نداشتيم كه كار به اين رسوايى ها بكشد. چرا بايد شاه مملكت اين قدر از ملت جدا
باشد كه وقتى پيشنهادى مى دهد، با بى اعتنايى و عكس العمل منفى مردم مواجه گردد؟
شاه مملكت بايد جورى باشد كه وقتى پيشنهادى دهد، درخواستى مى كند، ملت با جان و دل
در انجام آن بكوشند، نه آنكه با آن به مقابله برخيزند و رفراندم شاه در سراسر مملكت
بيش از 2000 نفر به همراه نداشته باشد. ما ميل نداشتيم براى سران اين ممكلت چنين
شكست و فضاحتى به بار آيد. خوب است كه قدرى عبرت بگيرند، بيدار شوند و در سياست خود
تجديد نظر كنند، به جاى قانون شكنى و به زندان كشيدن علما و محترمين ، به جاى
سرنيزه و قلدرى ، در مقابل درخواست ملت تسليم شوند و به اين حقيقت توجه كنند كه با
سرنيزه نمى توان ملت را ساكت و تسليم كرد، با زور و قلدرى نمى توان روحانيت را از
وظايفى كه اسلام به عهده آنان گذاشته است بازداشت . اگر آقاى اسلامى را نگذاشتند در
تهران منبر برود، ديدند كه ايشان در بندر پهلوى منبر رفتند و حقيقت را در آنجا بيان
داشتند. اگر در بندر پهلوى از ادامه سخنان ايشان جلوگيرى كردند، شك نداشته باشند كه
ايشان سخنان خود را در جاى ديگر دنبال خواهد كرد و هر جا كه فرصت پيدا كند، مطالب
را به گوش مردم خواهد رساند. اگر با بردن عده زيادى از علما و خطبا به زندان آنها
را از سخن گفتن باز داشتند، ساير آقايان روحانيون كه هنوز توقيف نشده اند سخن
خواهند گفت و مردم را متوجه خواهند كرد. مگر مى شود زبان روحانيت رابريد؟...
تاريخ : 23/12/41
پيام امام خمينى به علماء اعلام و حجج
اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت ذيشرافت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام دامت بركاتهم
(اعظم الله تعالى اجوركم
) چنانچه اطلاع داريد دستگاه حاكمه مى خواهد با تمام كوشش به هدم احكام
ضروريه اسلام قيام و به دنبال آن مطالبى است كه اسلام رابه خطر مى اندازد، لذا اين
جانب عيد نوروز را به عنوان عزا و تسليت به امام عصر عجل الله تعالى فرجه جلوس مى
كنم و به مرم اعلام خطر مى نمايم . مقتضى است حضرات آقايان نيز همين رويه را اتخاذ
فرمايند تا ملت مسلمان از مصيبت هاى وارده بر اسلام و مسلمين اطلاع حاصل نمايند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : فروردين 42
بيانات امام خمينى در مورد وظايف عموم
مسلمين براى صيانت اسلام
(... ناراحت و نگران نشويد، مضطرب
نگرديد، ترس و هراس را از خود دور كنيد. شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر
مصائب و فجايع صبر و استقامت كردند، كه آنچه ما امروز مى بينيم نسبت به آن چيزى
نيست . پيشوايان بزرگوار ما، حوادثى چون روز عاشورا و شب يازدهم محرم را پشت سر
گذاشته اند و در راه دين خدا يك چنان مصائبى را تحمل كرده اند. شما امروز چه مى
گوييد؟ از چه مى ترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيب است براى كسانى كه ادعاى پيروى از
حضرت امير (ع ) و امام حسين (ع ) را دارند در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحت
آميز دستگاه حاكمه خود را ببازند. دستگاه حاكمه با ارتكاب اين جنايت ، خود را رسوا
و مفتضح ساخت و ماهيت چنگيزى خود را به خوبى نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به
اين فاجعه ، شكست و نابودى خود را حتمى ساخت . ما پيروز شديم . ما از خدا مى
خواستيم كه اين دستگاه ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند. بزرگان اسلام ما
در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند، زندان رفتند، فداكارى ها كردند تا
توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند. امروز وظيفه ماست كه
در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مى باشد، براى تحمل هرگونه ناملايمات
آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم و جلو اغراض و مطامع
آنهارا بگيريم ...(تقريبا به اين مضامين )
تاريخ : 13/ 1/1341
پاسخ امام خمينى به علماء اعلام و حجج
اسلام تهران پس از فاجعه مدرسه فيضيه
جنايات عمال شاه ، خاطرات مغول را در اذهان تجديد مى كند.
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انا اليه راجعون
به وسيله حضرت حجت الاسلام آقاى حاج سيد اصغر خويى دامت افاضاته خدمت ذيشرافت حضرات
علماء اعلام و حجج اسلام تهران دامت بركاتهم
تلگراف محترم براى تسليت در فاجعه عظيمه وارده بر اسلام و مسلمين موجب تشكر گرديد.
حمله كماندوها و مامورين انتظامى دولت با لباس مبدل و به معيت و پشتيبانى پاسبان ها
به مركز روحانيت ، خاطرات مغول را تجديد كرد، با اين تفاوت كه آنها به مملكت اجنبى
حمله كردند و اينها به ملت مسلمان خود و روحانيين و طلاب بى پناه . در روز وفات
امام صادق عليه السلام ، با شعار جاويد شاه به مركز امام صادق و به اولاد جسمانى و
روحانى آن بزرگوار، حمله ناگهانى كردند و در ظرف يك دو ساعت ، تمام مدرسه فيضيه ،
دانشگاه امام زمان صلوات الله و سلامه عليه را با وضع فجيعى در محضر قريب بيست هزار
مسلمان غارت نمودند و درب هاى تمام حجرات و شيشه ها را شكستند، طلاب از ترس جان ،
خود را از پشت بام ها به زمين افكندند، دست ها و سرها شكسته شد، عمامه طلاب و سادات
ذريه پيغمبر را جمع نموده آتش زدند، بچه هاى شانزده هفده ساله را از پشت بام پرت
كردند، كتاب ها و قرآن ها را چنانكه گفته شده پاره پاره كردند.
ضربات رژيم شاه به روحانيت .
اكنون روحانيون و طلاب در اين شهر مذهبى تاءمين جانى ندارد، اطراف منازل علما و
مراجع محصور به كارآگاه و گاهى كماندو و مامورين شهربانى است ، مامورين تهديد مى
كنند كه ساير مدارس نيز به صورت فيضيه در مى آوريم . طلاب محترم از ترس مامورين
لباس هاى روحانيت را تبديل نموده اند. دستور داده اند كه طلاب را به اتوبوس و تاكسى
سوار نكنند. در مجامع عمومى مامورين درجه دار به روحانيين عموما و به بعضى افراد،
با اسم ناسزا مى گويند و فحشهاى بسيار ركيك مى دهند، شبها پاسبان ها ورقه هاى فجيع
با امضاء مجهول پخش كنند.
اهانت به مقدسات مذهبى با شعار شاه دوستى .
اينان با شعار شاه دوستى به مقدسات مذهبى اهانت مى كنند. شاه دوستى يعنى غارتگرى ،
هتك اسلام ، تجاوز به حقوق مسلمين ، تجاوز به مراكز علم و دانش ، شاه دوستى يعنى
ضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام ، سوزاندن نشانه هاى اسلام ، محو آثار اسلاميت ، شاه
دوستى يعنى تجاوز به احكام اسلام و تبديل احكام قرآن كريم ، شاه دوستى يعنى كوبيدن
روحانيت و اضمحلال آثار رسالت . حضرات آقايان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر
است ، قرآن و مذهب در مخاطره است ، با اين احتمال ، تقيه حرام است و اظهار حقايق
واجب (ولو بلغ مابلغ
)
من به نام ملت از آقاى علم استيضاح مى كنم .
اكنون كه مرجع صلاحيتدارى براى شكايت در ايران نيست و اداره اين مملكت به طور جنون
آميز در جريان است ، من به نام ملت از آقاى علم شاغل نخست وزيرى استيضاح مى كنم ،
با چه مجوز قانونى در دو ماه قبل حمله به بازار تهران كرديد و علماى اعلام و ساير
مسلمين را مصدوم و مضروب نموديد؟ باچه مجوز علما و ساير طبقات را به حبس كشيديد كه
جمع كثيرى اكنون نيز در حبس به سر مى برند؟ با چه مجوز بودجه مملكت را خرج رفراندم
معلوم الحال كرديد در صورتى كه رفراندم از شخص شاه بود و بحمدالله ايشان از غنى
ترين افراد بشر هستند؟ با چه مجوز مامورين دولت را كه از بودجه ملت حقوق مى گيرند
براى رفراندم شخصى الزاما به خدمت واداشتيد؟ با چه مجوز در دو ماه قبل بازار قم را
غارت كرديد و به مدرسه فيضيه تجاوز نموديد و طلاب را كتك زده و آنها را به حبس
كشيديد؟ با چه مجوز در روز وفات امام صادق -
سلام الله عليه -
كماندوها و مامورين انتظامى را با لباس مبدل و حال غير عادى به مدرسه فيضيه فرستاده
و اينهمه فجايع را انجام داديد؟
تا قلم در دست دارم كارهاى مخالف مصالح مملكت را برملا مى كنم . من اكنون قلب
خود را براى سرنيزه هاى مامورين شما حاضر كردم ولى براى قبول زورگويى ها و
خضوع در مقابل جبارهاى شما حاضر نخواهم كرد. من به خواست خدا احكام خدا را در هر
موقع مناسبى بيان خواهم كرد و تا قلم در دست دارم كارهاى مخالف مصالح مملكت را بر
ملا مى كنم .
مملكت از هر جهت در شرف سقوط است
اكنون يك چشم مسلمين بر دنياى خود و چشم ديگرشان بر دين خود گريان است و حكومت چند
ماهه شما با جهش هايى كه مى كنيد، اقتصاد، زراعت ، صنعت ، فرهنگ و ديانت مملكت را
به خطر انداخته و مملكت از هر جهت در شرف سقوط است . خداوند تعالى اسلام و مسلمين
را در پناه خود و قرآن حفظ فرمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/1/42
پيام تشكر امام خمينى از ملت ايران
نظر روحانيت جز اصلاح حال ملت و بقاء استقلال مملكت نيست
بسم الله الرحمن الرحيم
لازم است از ابراز احساسات ملت محترم ايران خصوصا اهالى معظم تهران ايدهم الله
تعالى كه مستلزم زحمات و خسارات فراوان بود تشكر كنم .
تعطيل عمومى بازارها و خيابان ها با اين محيط ارعاب و خفقان و اختناق و با وضع
اقتصاد عصر حاضر، ابراز انزجار و تنفر عمومى از دستگاه جباره بود.
كرارا تذكر داده شد كه روحانيون نظرى جز اصلاح حال ملت و بقاء استقلال مملكت ندارند
و حفظ قوانين اسلام و قانون اساسى به آن جهت كه ضامن حفظ مذهب جعفرى و قوانين اسلام
است سرلوحه مرام آنهاست و هر كس قصد تجاور به حريم اسلام و قوانين مقدسه آن داشته
باشد، در هر لباس و مقام كه باشد، روحانيت به پشتيبانى از شما برادران ايمانى و ملت
بزرگ اسلام در نصيحت يا مقابله با او كوشش خواهد كرد.
وفادارى ملت به روحانيت و اسلام
شما ملت بزرگ ايران با تعطيل كارهاى خود و تحمل ضرر و زحمت به پشتيبانى از روحانيت
و اسلام ثابت كرديد كه به احكام خداى تعالى به مقام مقدس روحانيت وفادار هستيد و از
كسانى كه بر خلاف قوانين اسلام مى خواهند قدم هايى بردارند، تا سرحد امكان اظهار
تنفر كنيد. (شكرالله سعيكم و على الله
اجركم ) خداوند تعالى به شما توفيق و
جزاى خير عنايت فرمايد.
كوشش عمال اجانب در تضعيف يگانه پشتوانه مملكت (روحانيت )
ما اكنون در محاصره همه جانبه به سر مى بريم ، بسيارى از تلگرافات ما به مقصد نمى
رسد، تلگرافاتى كه به ما شده است غالبا نمى رسد. مطبوعات كشور آزادانه يا به اجبار
به هتك و اهانت ما قلمفرسائى مى كنند. گويندگان با اشاعه اكاذيب به هتك و تضعيف
روحانيت ، يگانه پشتوانه مملكت كوشا هستند و از هيچ تهمت و افترايى خوددارى نمى
كنند، اين پشتوانه بايد شكسته شود تا اجانب آزادانه به مقاصد شوم خود برسند،روحانيت
بايد زجر ببيند، هتك شود، اين لباس در خور سوختن است ،در بيست و چند سال قبل به دست
عمال انگليس دشمن سابقه دار اسلام و شرق ، چه اهانت ها وزجرها و شكنجه ها كه ديدند،
جوان ها از سالخورده ها بپرسند، امروز به دست عمال ديگران بايد اهانت شوند وشكنجه
ببينند، خداوند قهار كافى است .
بار ديگر از ملت بزرگ ايران تشكر نموده ، از خداوند تعالى عظمت اسلام و قرآن و
استقلال ممالك اسلامى و شوكت و بزرگى پيروان قرآن كريم را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/1/1342
تلگراف امام خمينى به حضرت آيت الله
العظمى حكيم
نجف -
حضرت آيت الله حكيم دامت بركاته و علت كلمته
بسمه تعالى
تلگراف محترم در تسليت فاجعه عظيمى موجب تشكر گرديد. اميد است با وحدت كلمه علماء
اسلام و مراجع وقت كثرالله امثالهم حفظ استقلال مملكت و قطع دست اجانب را نموده ،
از حريم اسلام و قرآن كريم دفاع كرده نگذاريم دست خيانت به احكام مسلمه اسلام دراز
شود. ما مى دانيم با هجرت مراجع و علماى اعلام اعلى الله كلمتهم مركز تشيع در
پرتگاه هلاكت افتاده و به دامن كفر و زندقه كشيده خواهد شد و برادران ايمانى عزيز
ما در شكنجه و عذاب اليم واقع خواهند شد . ما مى دانيم با اين هجرت تغييرات و
تحولات عظيمى روى خواهد داد كه ما از آن بيمناكيم . ما عجالتا در اين آتش سوزان به
سر برده و با خطرهاى جانى صبر نموده ،از حقوق اسلام و مسلمين و از حريم قرآن و
استقلال مملكت اسلام دفاع مى كنيم و تا سرحد امكان مراكز روحانيت را حفظ نموده ،
امر آرامش و سكوت مى نماييم مگر آنكه دستگاه جبار راهى را بخواهد طى كند كه ما را
ناگزير به مطالبى كند كه به خداى تبارك و تعالى از آن پناه مى بريم . اين جانب دست
اخلاص خود را به سوى جميع مسلمين خصوصا علماء اعلام و مراجع عظام اطال الله بقاءهم
- دراز كرده و از عموم طبقات براى صيانت احكام اسلام و استقلال ممالك
اسلامى استمداد مى كنم و اطمينان دارم با وحدت كلمه مسلمين سيما علماء اعلام صفوف
اجانب و مخالفين در هم شكسته و هيچ گاه به فكر تجاوز به ممالك اسلامى نخواهند
افتاد. ما تكليف الهى خود را ان شاء الله ادا خواهيم كرد و به احدى الحسنيين نايل
خواهيم شد، يا قطع دست خائنين از حريم اسلام و قرآن كريم و يا جوار رحمت حق جل و
علاء انى لا ارى الموت الا سعادة و لا الحيوة مع الظالمين الا برما. اينك دستگاه
جبار براى اطفاء نور حق به هر وسيله در كوشش است . والله متم نوره و لو كره
الكافرون .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : ارديبهشت 1342
نامه امام خمينى در پاسخ علماى اعلام و
حجج اسلام يزد
خيانت هاى دستگاه جبار به اسلام و قرآن
بسم الله الرحمن الرحيم
محترما معروض مى دارد از خداوند تعالى سلامت و عظمت و توفيق حضرات آقايان را در
اعتلاى كلمه اسلام و تشييد مبانى دين مبين خواستار است .
لازم است توجه حضرات آقايان را جلب كنم به اعمال گذشته و حاضر، دستگاه جبار در
گذشته به اسلام و قرآن اهانت كرد و خواست قرآن را در رديف كتب ضاله قرار دهد. اكنون
بااعلام تساوى حقوق ، چندين حكم ضرورى اسلام محو مى شود. اخيرا وزير دادگسترى در
طرح خود شرط اسلام و ذكوريت را از شرايط قضات لغو كرده .
سوءنيت دولت
از چيزهايى كه سوءنيت دولت حاضر را اثبات مى كند، تسهيلاتى است كه براى مسافرت 2000
نفر يا بيشتر از فرق ضاله قائل شده است و به هر يك 500 دلار ارز داده اند و قريب
1200 تومان تخفيف در بليط هواپيما داده اند به مقصد آنكه اين عده در محفلى كه در
لندن از آنها تشكيل مى شود و صددرصد ضد اسلامى است شركت كنند، در مقابل براى زيارت
حجاج بيت الله الحرام چه مشكلات كه ايجاد نمى كنند و چه اجحافات و خرج تراشى ها كه
نمى شود.
رخنه عمال اسرائيل (بهائيان )در بسيارى از پست هاى حساس مملكتى
آقايان بايد توجه فرمايند كه بسيارى از پست هاى حساس به دست اين فرقه است كه حقيقتا
عمال اسرائيل هستند. خطر اسرائيل براى اسلام و ايران بسيار نزديك است ، پيمان با
اسرائيل در مقابل دول اسلامى يا بسته شده يا مى شود. لازم است علماى اعلام و خطباى
محترم ، ساير طبقات را آگاه فرمايند كه در موقعش بتوانيم جلوگيرى كنيم . امروز روزى
نيست كه به سيره سلف صالح بتوان رفتار كرد، با سكوت و كناره گيرى همه چيز را از دست
خواهيم داد.
علماى اسلام بايد دين خويش را به اسلام و پيامبر ادا نمايند
اسلام به ما حق دارد، پيغمبر اسلام حق دارد، بايد در اين زمان كه زحمات جانفرساى آن
سرور در معرض زوال است ، علماى اسلام و وابستگان به ديانت مقدسه ، دين خود را ادا
نمايند. من مصمم هستم كه از پا ننشينم تا دستگاه فاسد را به جاى خود بنشانم و يا در
پيشگاه مقدس حق تعالى با عذر وفود كنم . شما هم اى علماى اسلام مصمم شويد و بدانيد
پيروزى با شماست (والله متم نوره ولو كره
الكافرون ).
خداوندا! عظمت اسلام و مسلمين و علماى اسلام را روز افزون فرما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 12/2/42
پيام امام خمينى به ملت ايران به
مناسبت چهلم فاجعه بزرگ قم
جرم ما حمايت از اسلام و استقلال ايران است .
بسم الله الرحمن الرحيم
چهل روز از مرگ و ضرب و جرح عزيزان ما گذشت ، چهل روز است بازماندگان كشتگان مدرسه
فيضيه بر عزيزان خود سوگوارى مى كنند. ديروز پدر قد خميده مرحوم سيد يونس رودبارى
كه آثار عظمت مصيبت ، چهره اش را در هم شكسته بود، به ملاقات من آمد.باچه زبان مى
شود مادرهاى فرزند مرده و پدرهاى غمديده را تسليت داد؟ بايد به پيغمبراسلام صلى
الله عليه و آله و امام عصر عجل الله تعالى فرجه عرض تسليت كرد.
ما براى خاطر آن بزرگواران سيلى خورديم و جوانان خود را از دست داديم . جرم ما
حمايت از احكام اسلام و استقلال ايران است . ما براى اسلام ، اينهمه اهانت شده و مى
شويم . ما در انتظار حبس و زجر و اعدام نشسته ايم . بگذار دستگاه جبار هر عمل غير
انسانى كه مى خواهد بكند، دست و پاى جوانان ما را بشكند، مريض هاى ما را از
مريضخانه بيرون كند و ما را تهديد به قتل و هتك اعراض كند، مدارس علم دين را خراب
كند، كبوتران حرم اسلام را از آشيانه خود آواره كند.
در اين چهل روز ما نتوانستيم احصائيه مقتولين و مصدومين و غارت شدگان را درست به
دست بياوريم ، نمى دانيم چند نفر در زير خاك و چند نفر در سياه چال هاى زندان ها و
چند نفر در پنهانى به سر مى برند، چنانكه بعد از سالهاى دراز عدد مقتولين مسجد گوهر
شاد را كه با كاميون ها حمل كردند، نمى دانيم .
به اعتراف مامورين ، تمام جنايات و قانون شكنى ها به امر شاه است
اشكال بزرگ آن است كه به هر دستگاهى كه رجوع مى شود، مى گويند: اينها كه شده است به
امر اعليحضرت !! است و چاره اى نيست ، از نخست وزير تا رئيس شهربانى و فرماندار قم
همه گويند: فرمان مبارك !! است ، مى گويند: جنايات مدرسه فيضيه به دستور ايشان است
، به دستور اعليحضرت !! مريض ها را از مريضخانه بيرون كردند، به دستور ايشان است كه
اگر در جواب حضرت آيت الله حكيم
كارى انجام دهيد، كماندوها و زن هاى هر جايى را به منازل شماها بريزيم و شماها را
بكشيم و خانه هاتان را غارت كنيم ، دستور اعليحضرت !! است كه بدون مجوز قانونى ،
طلاب را بگيريم و به لباس سربازى در آوريم ، دستور اعليحضرت !! است كه به دانشگاه
بريزند و دانشجويان را بكوبند. مامورين ، تمام قانون شكنى ها رابه شاه نسبت مى
دهند، اگر اينها صحيح است بايد فاتحه اسلام و ايران و قوانين را خواند و اگر صحيح
نيست و اينها به دروغ جرم ها و قانون شكنى ها و اعمال غير انسانى را به شاه نسبت مى
دهند، پس چرا ايشان از خود دفاع نمى كنند تا تكليف مردم با دولت روشن شود و در موقع
مناسب به سزاى اعمال خود برسانند؟!
تا اين دولت غاصب ياغى سركار است ، مسلمين روز خوش نخواهند ديد.
كرارا تذكر داده ام كه اين دولت سوءنيت داشته و با احكام اسلام مخالف است ، نمونه
هاى آن يكى پس از ديگرى ظاهر مى شود، وزارت دادگسترى دولت با طرح هاى خود و الغاء
اسلام و رجوليت از شرايط قضات ، مخالفت خود را با احكام مسلمه اسلام ظاهر كرد،از
اين به بعد بايد در اعراض و نفوس مسلمين ، يهود و نصارى و دشمنان اسلام و مسلمين
دخالت كنند. منطق اين دولت و بعضى اعضاى آن محو احكام اسلام است ، تا اين دولت غاصب
ياغى سر كار است ، مسلمين روز خوش نخواهند ديد. دستگاه جبار نمى تواند ما را از
مقصدمان منصرف كند. من نمى دانم اينهمه بى فرهنگى و جنايات براى نفت قم است و حوزه
علميه بايد فداى نفت شود؟ يا براى اسرائيل است و ما را مزاحم پيمان با اسرائيل در
مقابل دول اسلامى مى دانند؟ در هر صورت ما بايد نابود شويم ، اسلام و احكام اسلام و
فقهاى اسلام بايد فدا شوند، دستگاه جبار گمان كرده است با اين اعمال غير انسانى و
فشارها مى تواند ما را از مقصد خود كه جلوگيرى از ظلم و خودسرى ها و قانون شكنى ها
و حفظ حقوق اسلام و ملت و برقرارى عدالت اجتماعى كه مقصد بزرگ اسلام است ، منصرف
كند. ما از سربازى فرزندان اسلام هراسى نداريم ، بگذار جوانان ما به سرباز خانه
بروند و سربازان را تربيت كنند و سطح افكار آنها را بالا ببرند، بگذار در بين
سربازان ، افراد روشن ضمير و آزادمنش باشند تا بلكه به خواست خداوند متعال ، ايران
به سربلندى و آزادى نايل شود.
من براى نجات اسلام و ايران به افراد نجيب ارتش دست برادرى مى دهم .
ما مى دانيم كه صاحب منصبان ارتش معظم ايران ، درجه داران محترم ، افراد نجيب ارتش
با ما در اين مقصد همراه و براى سرافرازى ايران فداكار هستند، من مى دانم درجه
داران با وجدان راضى به اين جنايات و وحشيگرى ها نيستند، من از فشارهايى كه بر آنها
وارد مى شود مطلع و متاءسفم ، من براى نجات اسلام و ايران به آنها دست برادرى مى
دهم ، من مى دانم قلب آنها از تسليم در برابر اسرائيل مضطرب است و راضى نمى شوند
ايران در زير چكمه يهود پايمال شود.
ملت ايران با دول اسلامى برادر و از پيمان با اسرائيل منزجر است .
من به سران ممالك اسلامى و دول عربى و غير عربى اعلام مى كنم : علماء اسلام و زعماى
دين و ملت ديندار ايران و ارتش نجيب با دول اسلامى برادر است و در منافع و مضار
همدوش آنهاست و از پيمان با اسرائيل دشمن اسلام و دشمن ايران متنفر و منزجر است ،
اين جانب اين مطلب را به صراحت گفتم ، بگذار عمال اسرائيلى به زندگى من خاتمه دهند.
در چهلم فاجعه بزرگ اسلام ، بر مسببين اين فجايع نفرين كنيد.
مناسب است ملت مسلمان در ايران و غير ايران روز چهلم فاجعه بزرگ اسلام ، يادى از
مصيبت هاى وارده بر اسلام و حوزه هاى اسلامى بكنند و در صورتى كه عمال دولت مانع
نشوند، مجالس سوگوارى داشته باشند و بر مسببين اين فجايع نفرين كنند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 12/2/42
نامه امام خمينى در جواب تلگراف اصناف
همدان
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت ذى شرافت عموم بازرگانان و اصناف واهالى محترم و متدين همدان ايدهم الله تعالى
پس از اهداء تحيت و سلام ، تلگراف شريف مبنى بر اظهار تاءثر در فاجعه عظيمه كه بر
اسلام و مسلمين وارد شد واصل و موجب تشكر گرديد. لازم است به آقايان محترم تذكر دهم
به طورى كه از قرائن ظاهر مى شود دستگاه جبار در صدد تصرف در احكام ضروريه اسلام
است ، بلكه شايد خداى نخواسته بخواهند قدم هاى بلندترى بردارند. كرارا در نطق هاى
مبتذلشان تصريح به تساوى حقوق زن و مرد در تمام جهات سياسى و اجتماعى كرده اند كه
لازمه اش تغيير احكامى از قرآن مجيد است و چون با عكس العملى كه از طرف مسلمين
مواجه شدند مزورانه انكار نمودند و عذر بدتر از گناه خواسته اند، غافل از آنكه ما
آنها را خوب ميشناسيم و به گفتار آنها اعتماد نداريم . دخترها را به سپاه دانش دعوت
يا تشويق مى كنند و خودشان تصريح مى كنند كه بايد قبلا به سربازى بروند و چون مواجه
با نفرت عمومى مى شوند به انكار بر مى خيزند و در مطبوعات تصريح شود كه تصويبنامه
سربازى دخترها در دست تنظيم است ، با اين وصف آن را انكار مى كنند و به تشبثات مضحك
دست مى زنند. دستگاه جبار گمان كرده با زمزمه تساوى حقوق مى تواند راهى براى پيشرفت
مقاصد شوم خود كه آن ضربه نهايى به اسلام است باز كند. نمى داند كه در آن صورت
مواجه با چه عكس العملى خواهد شد. دستگاه جبار كه براى احدى از افراد ملت آزادى
قائل نيست و سال هاست سلب آزادى از ملت را وسيله مقاصد خود قرار داده گمان كرده به
اسم آزادى بانوان مى تواند ملت مسلمان را اغفال كند تا مقاصد شوم اسرائيل را
اجراكند. من به شما اى ملت مسلمان ! كرارا اعلام خطر كردم و مى كنم . روحانيت و
اسلام در معرض خطر است ، سكوت در مقابل دستگاه فاسد جبار براى ملت اسلام ننگ است .
با منطق قوى اسلامى مفاسد را بيان كنيد. قانون شكنى ها را برملا كنيد. اعتراض كنيد،
اعلاميه منتشر كنيد، صداى خود را به ملل اسلامى برسانيد. عالم را از اعمال غير
انسانى اينان آگاه كنيد. در خاتمه توفيق و تاييد حضرات آقايان و عموم ملت را از
خداوند خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 16/2/42
|