صحيفه نور جلد ۱۷

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۰ -


اين حرفها را خيلى گوش نمى دهند، حساب آنها با خداى تبارك و تعالى است . انشاءالله خـداونـد هـمـه شـمـا را تـاءيـيـد كـنـد، مـوفـق بـاشـيـد و هـمـه و هـمـه مـا و دولت ، هـمـه دنبال اين باشيم كه اسلام را پياده كنيم و احكام اسلام را و اميدواريم كه پيروز بشويم و پيروز مى شويم و خداوند همه شماها را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 12/11/61
متن نامه رئيس ديوانعالى كشور و نخست وزير به محضر امام خمينى
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران
بـه عـرض عـالى مـى رسـانـد بـررسـى هـاى انـجـام شـده نـشـان مـى دهـد كـه اموال منقول و غير منقول بعضى افراد به عناوين مختلف كه مستند به احكام كلى بعضى از حـكمام محترم شرع مى باشد توقيف و گاهى ضبط مى گردد، بنابر آنچه گفته مى شود بـعـضـى از احـكـام ياد شده را به حضرتعالى نسبت مى دهند كه به تشخيص اين ستاد با فرمان اخير مغاير است . نظر مبارك را بيان فرمائيد.
عبدالكريم موسوى اردبيلى !!! ميرحسين موسوى
تاريخ 13/11/61
پاسخ امام خمينى به نامه رئيس ديوانعالى كشور و نخست وزير
بسم الله الرحمن الرحيم
دربـاره توقيف ها مطلب همان است كه در بيانيه هشت ماده اى آمده است و پيش از تعيين تكليف شـرعـى در مـحاكم ، هر گونه دخل و تصرف ، خلع يد، سرپرست گذاشتن و غيره مشروع نـيـسـت و اگر حكمى و يا دستورى مخالف آن باشد، اعتبار ندارد و ستاد در جلوگيرى آن ، اقـدام قـاطـع نـمـايـد و در صـورت نـسـبـت چـيـزى بـه اينجانب ، تا از شخص اينجانب سؤ ال نـشـده اسـت بايد ترتيب اثر ندهند، زيرا بسيارى از امور كه به اينجانب نسبت داده مى شود بر خلاف واقع است .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 14/11/61
بـــيـــانـــات امـام خـمـيـنـى در ديدار با وزير و معاونين وزارت صنايع سنگين و اعضاى هياءتعامل سازمان گسترش و نوسازى صنايع ايران
وقتى انسان اراده كرد به پيش مى رود
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن مـعـتـقـدم كـه شـمـا و هـمـه كـسـانـى كـه بـه كـارى اشتغال داريد بايد دو جهت را مراعات كنيد، يكى اتكاء به خدا و تلاش براى كسب رضايت او در جـهـت قـطـع هر گونه وابستگى اين مملكت به اجانب است چون براى جمهورى اسلامى ايـران عـيـب اسـت كـه دستش ‍ پيش ديگران دراز باشد، و دوم اينكه هيچگاه از كارها ماءيوس نشويد چون همه چيز يكدفعه درست نمى شود و كارهاى بزرگ بايد به تدريج صورت گـيـرد و ايـن بـسـتـگـى به اراده انسان دارد، وقتى انسان اراده كرد به پيش مى رود. شما بـبـينيد در همين قضاياى انقلاب عده اى گفتند مگر مى شود بدون اسلحه با آنها طرف شد امـا وقـتـى كـه مـلت اراده كـرد مـوفـق گـرديـد و اكـنـون شما كمرتان را محكم ببنديد و آن افكارى كه همه كارها را شرق و يا غرب بايد انجام بدهد از ذهنتان بيرون كنيد و تصميم بـگـيـريـد كـه همه را خودتان انجام دهيد. الحمدلله كشور ما جوان هاى با استعداد و كارآمد زيـاد دارد و كسى بالاى سر آنها نيست كه مانند زمان سابق نگذارد آنها در امور تخصصى مـداخـله كـنـند و يا آنها را در حد معمول كارگرى نگه دارد. اكنون محيط براى فعاليت شما باز و زياد است و من دعا مى كنم كه شما در اين كار بزرگى كه بناست انجام بدهيد موفق باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 18/11/61
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع مـسـؤ وليـن و حـكام شرع دادگاه ها و دادسراهاى انقلاب اسلامىمركز
آنى كه اساس است آن است كه ما حسابمان را با خدا درست كنيم ، نه با مردم
بسم الله الرحمن الرحيم
من هم مشكلات دادگاه هاى انقلاب را و دادسراهاى انقلاب را مى دانم كه خيلى زياد است ، و هم زحـمـات آنـهـا را مـى دانـم كـه زحـمـات بـسـيـارى اسـت ، بـراى ايـنكه خود مواجه شدن با امـثـال آنـهـايـى كـه سـر و كـارشـان بـا ايـن دسـتـه از آقـايـان اسـت ، اصـل مواجه شدن با آنها خودش مشكل است . فرضا كه انسانى بخواهد به آنها مسائلى را بـگـويـد و آنـها جواب بدهند، اينها، اين مسائل هم البته حجمش خيلى زياد است و من مى دانم كـه بـا حـجـم زيـاد و كـمبود افرادى كه حوزه هاى علميه نمى توانند، حالا من سفارش زياد كـرده ام و مـى كـنـم ، وليـكـن خـوب ، كـمـبـود دارند و اين نكته اش اين است كه در فكر اين مسائل ، حوزه ها نبودند، يعنى حوزه ها دنبال همان احكامى بودند كه رايج بين خودشان هست و مـحـل ابـتـلاى مـردم اسـت ، مـساءله دولتى در پيش نبود كه راجع به آن هم فكرى بكنند. تازه اين كار واقع شده است و حوزه ها هم دنبالش هستند كه افراد تربيت كنند، افراد پيدا كـنـنـد و مـن هـم سـفـارش زيـاد كـرده ام و بـاز هـم مـى كـنـم ، لكـن ايـن مـسـاءله البـتـه مـشـكـل اسـت ، لكـن شـمـا در يـك انـقـلابـى كـه پـيـش مـى آيـد تـوقـع ايـنـكـه مسائل به آسانى رفع بشود نبايد داشته باشيد و نداريد هم ، و اينكه كسى به شما از بـشـر يك تشويقى بكند يك عرض مى كنم كه فرض كنيد كه پاداشى بدهد، شما براى خدا كار مى كنيد، بشر چيزى نيست ، بشر يك چيزى حالا مى گويد، يك چيزى فردا فرض كنيد بعضى شان خلافش را هم مى گويند، اينى كه اساس است اين است كه ما حسابمان را بـا خـدا درسـت كـنيم ، نه با مردم و از هيچ كس هم توقع نداشته باشيم ، مائى كه براى خدا مى خواهيم يك كارى بكنيم توقع نداشته باشيم . و من از مخصوص اين قشرى كه سر و كـارشـان با اين اشخاصى است كه ضد انقلاب هستند و اشرار هستند، من علاقه به اينها زيـاد دارم و زحـمـت آنـهـا را مـى دانـم و مـن در آن نـوشـته اى هم كه نوشتم راجع به ، ضد انـقـلاب را اسـتـثـنـاء كـردم . و مـن مـعـذلك يـك گـاهـى مـى بـيـنـم سـواءل مـى كـنـنـد كـه راجـع بـه ايـنـهـا چـى خـوب ، مـن از اول گفتم كه آنها حسابشان از اين مسائل جداست . آنها نه عفوى حالا در كار است بر ايشان مـگـر اينكه خيلى تشخيص بدهند كه نه ، ديگر حالا منقلب شده واقعا ، و الا ما نمى توانيم حـالا بـا ضـد انقلاب يك جورى رفتار كنيم كه فردا باز يك اجتماعى بكنند و يك غائله اى براى ايران ايجاد كنند، براى اسلام ايجاد كنند. اسلام به ما اجازه نمى دهد اين را. ما راجع به افراد ديگرى كه افراد عادى هستند، افرادى
هـسـتـنـد كـه يـك جـرم هائى كرده اند كه در همه جا هست اين جرم ها، عادى است ، آنها را بايد البته خوب رسيدگى بكنند و چه بكنند و چه بشود.
حفظ اموالى كه در معرض خطر است ، بر ولى غائب واجب است
راجـع بـه امـوال ، اگـر امـوال هـايـى هـسـتـنـد كـه واقـعـا در معرض اينند كه اگر چنانچه رسيدگى به آنها نشود از بين برود، همانطورى كه آقاى محمدى فرمودند، خوب ، اين يك مساءله اى است كه براى خاطر آنها، ولى غائب بايد آن كار را بكند، واجب است برايش كه ايـن كار را بكند، براى اينكه از امور حسبيه است ، و بعضى وقت واجب است اين امر را انجام دادن ، بـراى حـفـظ اموال آنها، حفظ كنند آنها را، اموالى كه در معرض خطر است ، در مظن از بـيـن رفتن است ، بفروشند و بر ايشان نگه دارند، همين طورى كه آقاى موسوى گفتند. و انشاءالله اين كارها را انجام مى دهيد.
و مـن راجـع به دادگاه انقلاب و راجع به كارهائى كه مربوط به دادگاه انقلاب است ، من نـمـى گـويـم كـه بـايد اينجا سستى بشود. اينجا بايد با جديت جلويش گرفته بشود، بايد جلوى اين فسادها گرفته بشود. حالا بگيرند نگه دارند تربيت كنند يا اگر واقعا مـسـتـحـق حـدود شـرعـى هـسـتـنـد حـدود شـرعـى را جـارى بـكـنند كه زندان ها بايد زندان ها مـحـل تـربـيـت بـاشـد، بايد مردم را در زندان ها تربيت كرد، زندان خودش ‍ يك تربيتگاه بايد باشد. خوب كسانى كه در زندان هستند برايشان صحبت بشود ارشاد بشود، آقايان صـحـبـت كـنند برايشان ارشادشان كنند. ممكن است يك عده اى شان افرادى باشند كه واقعا گـول خـورده انـد و شـايـد اكـثـرا هـم گـول خـورده بـاشـنـد. آنـهـائى كـه گـول خـورده انـد كـم كـم درست مى شوند، تا يك وقتى كه آرامش پيدا شد، خوب ، آنها هم بـرونـد سـراغ زندگيشان . اما آنهائى كه غير اينها هستند، فرض كنيد يك كسى يك دزدى كـرده ، يـك كـسى يك فرض كنيد كه يك كار خلاف كرده ، آنى كه حد شرعى دارد، خوب ، حـد شـرعـى جـارى كـنـيـد، آنى كه حد شرعى ندارد بايد رسيدگى كرد و اين تعزير مى خـواهـد، تـعزيرش كنند و رهايش كنند، آن هم كه حد دارد حدش را مى زنند رها مى كنند، نگه داشـتـنـش در زنـدان جز اينكه يك خلاف باشد و خداوند راضى نباشد و اينكه يك كسى كه بايد يك يا چند شلاق بخورد برود، خوب ، اينها را ناراحت كردن ، كه اينها بايد زودتر رسـيـدگـى شـود. حـالا هم باز همين معنا را عرض مى كنم كه همه بدانند كه در غير دادگاه هـاى انـقـلابـى كـه مربوط به اين گروهك هاست ، ساير دادگاه ها و دادسراها كار مردم را بـايد زود تمام بكنند و من به حوزه علميه هم سفارش كرده ام و مى كنم به اينكه كمك كنند و امروز ايران محتاج به كمك است .
معامله با آنهائى كه در زندان هستند، معامله انسانى !!! اسلامى بايد باشد
شـمـا اگـر بـدانـيـد، خـيـال كـنـيـد كـه در هـيـچ جـاى دنـيـا مـثـل ايـران پـيـدا كـنـيد، نمى توانيد بكنيد، يا اينكه به مجردى كه انقلاب شد كارهايش ‍ يـكـدفـعـه رو بـه راه شـد ديگر. حالا يك دسته اى اشرار هست . خوب ، اشرار، مگر آمريكا اينهمه اشرار را ندارد؟ اينهمه جناياتى كه در آمريكا واقع مى شود در ايران واقع
نـمـى شود، يا در جاهاى ديگر، اين هم ، همه اش براى اين است كه كارها افتاد دست يك عده متدين ، يك عده اى متدين آمدند در ميدان و كارها را انجام دادند. حالا اين متدينين يك دسته شان از اهـل علم بوده اند و يك دسته شان هم از اشخاص عادى بودند، متدينين بودند، اينها آمدند و كـارهـا را انجام دادند و حالا هم الان هستند، حالا هم از همه ايرانى هائى كه هستند، اينهائى كـه از اول بـودنـد حـالا هـم هـسـتند در ميدان ، حالا هم چيز مى كنند. و از باب اينكه ناراحتى هـايـى در پـيـش بـود، خـوب ، مـن صـلاح ديـدم بـه ايـنـكـه بـعـضـى مـسـائل را طرح كنم و به آقايان بگويم و آقايان هم پيگيرى دارند مى كنند و اميدوارم كه كارها را درست بكنند. اما در همان جا من قضيه دادگاه ها و داسراى انقلاب را كه مربوط به ايـن جـمـعـيـت اسـت ، هـمـان جـا من گفتم آنها حسابشان عليحده است . اينها بايد با جديت چيز بـشـود، بـا جـديـت تـعقيب بشود و حسابشان را درست بكنند. البته معاشره ، معامله با آنها مادامى كه در زندان هستند، معامله انسانى اسلامى بايد باشد و هر وقت هم معلوم شد كه اين شـخص بايد فلان حد را بخورد، فلان حد را بخورد. بايد هم بماند تو حبس !!! چيز !!! تـا بـرود و آن ، اشـرارى اسـت كـه اگـر بـيـرونـش كـنـنـد بـاز هـم مشغول بشود به آن كارها، ماند تا هر وقتى كه خدا بخواهد.
بـايـد هـمـه تـشـكـر كـنـنـد از ايـن آقـايـانـى كـه كـارهـايـشـان را زمـيـن گـذاشـتـنـد و مشغول خدمت به اسلام شدند
در هـر صـورت ، مـن بـه هـمـه كس ، حالا يك دسته اى ملتفت نيستند، توجه ندارند. همه كس بـايـد تـشـكـر كـنـنـد از ايـن آقـايانى كه كارهايشان را زمين گذاشتند. اين آقايان يك كار ديـگـرى داشتند يك كار كارشان اين كارها نبود كه ، يك كارهاى ديگرى داشتند، يك علاقه اى بـه يـك مسائلى داشتند، علاقه اى به مباحثه داشتند، علاقه اى به درس داشتند، در يك مـحـلى عـلاقـه پـيـدا كـرده بـودنـد. ايـنـهـا بـدون ايـنـكـه تـوقـعـى داشته باشند آمدند و مشغول خدمت شدند به اسلام ، خدمت شدند به مسلمين و ما بايد از آنها قدردانى كنيم ، بايد تشكر كنيم از آنها و خداى تبارك و تعالى هم به آنها اجر خواهد داد و همه چيز از اوست . و انـشـاءالله جـبـران هـمه نقيصه ها را او مى كند، بشر چيزى نيست بشر فرض كنيد كه به شـمـا يـك تـبـريكى هم بگويند، اين اثرى ندارد، اثر دارد اين است كه كار پيش خدا خوب باشد، تا هميشه شايستگى انسان داشته باشد. و من اميدوارم كه انشاءالله همانطورى كه تـا حـالا وضع ايران رو به خوبى است الحمدلله ، رو به بهبودى است ، از اين به بعد هـم رو بـه بـهـبـودى بـشـود و ايـن مـسـائل جـنـگ هـم زودتـر انـشـاءالله حـل بـشـود و ايـران اگـر رهـايـش كـنـنـد بـه حـال خـودش (و حال آنكه نمى كنند رها) كار خودش را زود انجام مى دهد، ولى حالا هم كه رها نكنند باز دارد انجام مى دهد.
منافقين حتى بعضى از علماى ما را بازى داده بودند
آن مـسـاءله اى كـه هـمـه كـس مـى گـفـت ، هـر كس مى رسيد مى گفت كه (نمى شود، نكنيد، خـونـريـزى مـى شـود، چـه مـى شـود)، بعضى از آقايان از قم به من نوشتند كه (آقا ديگر بس است !!! ديگر !!! اين شاه
ماندنى است ، ديگر بس است رها كنيد) خوب ، اينها نمى دانستند قضيه را و معذور بودند. از ايـن ور خيرخواه بودند، معذور هم بودند، اما حتى براى منافقين . منافقين ، خوب بعضى ها را بازى داده بودند اينها، خوب ، اينهمه جوانان ما را بازى دادند هيچ ، بعضى از علماى ما را بازى داده بودند، بعضى از ريش سفيدهاى ما را بازى داده بودند، كه به سفارشى نوشته بودند راجع به اينها و من آن آدمى كه آمد، با آنكه سفارشى نوشته بودند اينها، گوش كردم حرف هايش را ديدم آدم معوجى است . از زياد مسلمان بودنش من اين را ادراك كردم .
در هـر صـورت ، مـا بـايد اين راهى كه در آن واقع شديم ببريمش تا آخر. ماءيوس نبايد بشويم و شما هم دنبال اين نباشيد، يعنى خيال اين را نكنيد كه به شما يا به ايرانى ها، خارجى ها تبريك مى گويند. آنها تا آخر هم با ما سر و كارشان ، سر و كار دشمنى است و ما هم بايد اعتنايى به اين دشمنى ها نكنيم . آنها همه چيز دارند، ما خدا داريم . يعنى همه چـيـز مـا داريـم ، آنـهـا هـيـچ چـيز ندارند و تا حالا هم كه خداى تبارك و تعالى به ما لطف فـرمـوده ، عـنـايـت فـرموده و ما تا حالا هم بحمدالله بدى آنطورى كه انقلابات ديگر مى بينند، نديديم . اينطور كه يك ميليون يك ميليون مى ريختند دريا، ما نداديم اينطور چيزها را و آن هـم بـراى هـمـيـن بـود كـه مـردم در كار بودند، اسلام در كار بود، اين مردم يك راز رسـانـدنـد، مـن ايـن حـديـثـى كـه وارد شـده ، گـاهـى وقـت بـه ايـن ، هـمـيـن امـثـال مـحـمـدرضـا حـمـل مـى كـنـم كـه (لايـزال يـويـد هـذا الديـن بـالرجـل الفـاجـر) آن رجـل فـاجـر وقـتـى كـه كـار را رسـاند به آنجا يكدفعه انقلاب حـاصـل شـد، ايـن تـاءيـيـد اسـت ديـگـر، تـاءيـيـد ديـن اسـت ، عـكـس العـمل است اين ، آن كارى مى كند كه عكس العملش يك همچو مطلبى مى شود و اين از اوضح مصاديق بود كه اين ، آن رجل فاجر بود كه تاءييد كرد رژيم را به اين معنا، كه با كار بدش و با ظلمش و با ستمش انفجار حاصل كرد و مردم فهميدند و همه به اينكه اين رژيم ، رژيـمـى نـيست كه بشود به آن دل بست ، اين رژيمى نيست كه بتواند خدمتگزار باشد، او خـواهـد غـارت كـنـد، مـى خـواهـد از بـيـن بـبـرد، وقـتـى مـردم فـهـمـيـدنـد ايـن مـعـنـا را، از اعمال خودشان فهميدند، انفجار حاصل شد و بحمدالله پيروز شديد در يك مدت كمى و با يـك ضـايعات كمى و آن چيزى كه برديد ارزشش در دنيا زياد است و آن اين است كه اسلام را آورديد، اسلام را آورديد در ايران . حالا هر كس ، هر چيزى مى خواهد بگويد بگويد، به ما چه ربطى دارد براى ما همه مى گويند، براى شما هم بگويند مثلا براى من مى گويند كه ، از اين خارجى ها يك وقتى نوشته بودند، چه كردند كه خودش ديگر كارى از او نمى آيـد ايـن اطـرافى ها دارند اداره مى كنند او را، آن اطرافى ها را من تا حالا نشناخته ام كه او هـى دارد بـه مـن مـى گـويد عرض مى كنم كه يا فلان آدم يا فلان آدم در او تاءثير دارد، حـال آنـكـه اگـر مرا آنهائى كه شناخته اند مى دانند كه من آنى كه بايد انجام بدهم تحت تـاءثـيـر واقـع نـمـى شـوم ، انجام مى دهم . اگر من بنا بود كه تحت تاءثير واقع شده بـودم از اول بـنـا بـود نـبـايـد اصلا وارد بشوم در كار، با اينكه آنقدر به من خيرخواهى كردند الى ماشاءالله ، خوب ، من در پاريس هم كه بودم خيرخواهى زياد مى شد كه كشته مـى شـود، چـه مـى شـود، شـلوغ مـى شود، چه مى شود، پيش هم نمى رود، از اينها، لكن ما ديـديـم كـه خـوب ، يـك تـكـليـفـى اسـت مـا ادا مـى كـنـيـم ، توانستيم كه بحمدالله حالا هم توانستيم كار را انجام بدهيم ، نتوانستيم
هم تكليفى بوده است ادا كرديم . حالا هم شما همين است يك تكليفى متوجه است الان به همه مـا بـراى حـفـظ ايـن جـمـهورى ، به همه ايرانى ها، تكليف متوجه است كه اسلام را آورديد، حـفـظـش كنيد، رژيم را برديد يك رژيم حقى را آورديد، بالاخره هم شكستيد شما چيز را، اما تـكـليـف ادا كـرديـد !!! دنـبـال آنـهـا دنبال اين هستند كه حالا چه مى گويند كه ما آن كار را بـكنيم ، حالا اين كار پيش مرم چه مى شود، مردم چه صلاح مى بينند و آنهمه صلاحديد مى كـردنـد بـراى حضرت امير، كه شما آن آدم بگذاريد باشد، بعدها، ايشان مى گفت من نمى تـوانـم يـك كـسى كه بر خلاف اسلام عمل مى كند بگذارمش باشد. در هر صورت اميدوارم كـه خـداونـد قـدرت مـقـاومـت بـه هـمـه مـا عـنـايـت كـنـد و مـا مـقـاوم بـاشـيـم در مـقـابـل مـشـكـلات و انـشـاءالله امـيـدوارم كـه بـه زودى مـسـائل حـل بـشـود و اگـر مـن نـبـيـنـم ، شـمـا انـشـاءالله بـبـيـنـيـد كـه مسائل خوب شده ، حل شده و موفق باشيد خداوند تاييد كند همه را.
والسلام عليكم و رحمه الله و بر كاته
تاريخ : 19/11/61
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در ديـــدار بـــا فـــرمـــانـــده وپرسنل نيروى هوائى و گروهى از كاركنان هواپيمائى جمهورى اسلامى
تعهد و فداكارى شما نيروى هوائى از ياد همه مستضعفان محو نخواهد شد بسم الله الرحمن الرحيم
مـن ايـن پـيـروزى هاى قدرتمندانه اسلام در اين دهه اخير فجر به همه شما آقايان و تمام نـيـروهـاى مـسلح و امت بزرگ اسلامى تبريك عرض مى كنم . مجاهدات شما برادران نيروى هـوائى كـه اول نـيـروئى بـود كـه بـه اسـلام پـيـوسـت و اول نـيـروئى بود كه به اسلام رو آورد و قرآن ، و به طاغوت پشت كرد. اين تعهد و اين فـداكـارى كـه در آنـوقـت ارزش فـراوان داشـت ، از يـاد مـلت ، از يـاد هـمـه مـستضعفان محو انشاءالله نخواهد شد و شما در پيشگاه خداى تبارك و تعالى آبرومنديد و ارزشمنديد كه در وقـت مـشـكـل ايـن سـد را شـكـسـتـيـد و در دنـبـاله شـمـا سـايـر نـيـروهـا هـم مـتـصـل شـدنـد بـه مـلت و بـحـمـدالله پـيـروزى حـاصـل شـد و طـاغـوت مـبـدل بـه رحمان شد و شمائى كه در آنوقت در خدمت طاغوت بوديد، از آن روز تاكنون در خدمت اسلام و در خدمت خداى تبارك و تعالى هستيد.
ايـن پـيـروزى كـه بـراى شما و قواى مسلح از اول انقلاب تاكنون پيدا شده است ، يك امر عـادى نـمـى شـود تـلقـى اش كـرد، امـا در اول انـقلاب مى دانيد كه ما مواجه بوديم با چه قـدرتـى كـه در سـال هـاى طـولانـى او را مجهز كرده بودند ولو اينكه براى ايران مجهز نكرده بودند براى مقابله با دشمن هاى امريكا مجهز كرده بودند و مى دانيد كه همه قدرت هـا هـم دنبال او بودند و به او كمك مى كردند و معذلك اين ملت در آنوقت كه چيزى نداشت ، دسـت تـهـى بـود، بـر ايـن قـدرت هـا غـلبـه پـيـدا كـرد و از جـمـله غـلبـه هـا قـضـيـه اتـصـال شما برادران بر ملت بود كه در آن روز شعارهاى ملت ، دعوت شما به برادرى بـود و شـمـا هـم پـذيـرفـتـيـد و در كـنـار بـرادرانـتـان تـا امـروز مـشـغـول جـهـاد مـقـدس هـسـتـيـد. بـايـد مـا هـمـه بـدانـيـم كـه دنـبال اينكه ملت و همه اقشار نظامى و قواى مسلح براى خدا و براى پياده كردن احكام خدا و بـراى بـيـرون راندن شيطان و رژيم طاغوت و جايگزين كردن (الله اكبر) به جاى ايـنـهـا. و رژيـم جمهورى اسلامى در همه مراحل به ما و شما كمك فرموده است و عناياتش از شماها سلب نشده است و من اميدوارم كه شما و همه ما و همه ملت به عهد خودشان براى خداى تـبـارك و تـعالى باقى باشند و خداى تبارك و تعالى هم اگر شما نصرت بكنيد و عده فـرمـوده اسـت كـه نـصـرت كـند به شما و تا كنون هم نصرت فرموده است . شما ملاحظه بـفـرمـائيد كه در هر مرحله اى از مراحل كه ملت ايران و ارتش ايران و سپاه ايران و ساير قـواى مسلح روبرو شدند با كفار، در عين حالى كه اينها ساز و برگشان به اندازه آنها نبوده است و آنها از
هـمـه جـا گـدائى كـردنـد و بـه آنـهـا كـمـك شـده اسـت و ايـران جـز اتـصـال بـه خـداى تـبـارك و تـعـالى بـه جـاى ديـگـر اتصال ندارد، اين خداى تبارك و تعالى است كه اين پيروزى ها را نصيب شما و نصيب ملت شـما كرده است و الا يك قوائى كه در سنگرهاى از پيش ساخته شده نشسته اند، سنگرهاى بسيار عظيم نشسته اند و به همه جور از قواى از مهمات مجهز هستند، از سلاح مجهز هستند، آنـوقـت يـك عـده از ايـن طـرف در بـيـابـان هـا راه بيفتند و آنها را از سنگرها بيرون كنند و سـنـگـرها را خالى كنند و از آنها آنقدر اسير بگيرند كه شما مى دانيد. يك مساءله اى نيست كـه مـا يـك امر عادى حساب بكنيم و پاى خودمان حساب كنيم . اين مساءله مافوق طبيعت است . ايـن مـسـاءله روى عـناياتى است كه خدا به شما كرده است و دارد. و براى ما همه اين عنايت خداى تبارك و تعالى بالاترين درجه است و ما همه مرهون نعمت هاى او هستيم و بايد هميشه اين مطلب را در نظر داشته باشيم .
امـروز شـمـا مـى بـيـنـيـد كـه هـمـه اقـشـار مـلت يـك دسـت هـسـتـنـد در مقابل كفار
و خداى تبارك و تعالى هم به دنبال اينكه شما اين نعمت را شكر مى كنيد زياد مى كند اين نعمت را !!! اگر شكر !!! اگر شكر بكنيد وعده فرموده است كه من زياد مى كنم . نعمت هاى خـودش را زيـادكـنـد. امـروز شـمـا مـى بينيد كه همه قواى مسلح ، قواى مسلح و ملت همه با روحـانيت ، روحانيت با همه ، يك دست هستند در مقابل كفار و رمز پيروزى شما همين است . يك هـمـچـو مـجـلسـى كـه الان مـا داريـم كـه روحـانـيت با شما مخلوط هستند و در سابق اگر يك روحـانى هم در آنجا بود روحانى وابسته به دربار بود و امروز روحانيونى هستند كه از خود اين مردمند و خدمتگزار اين مردمند و از حوزه هاى علمى هستند و به هيچ جا مربوط نيستند. امـروز ايـن مـخـلوطـى كه ايران دارد كه سپاه با ارتش ، ارتش با بسيج ، بسيج با همه ، عـشـائر با شما با همه . ملت پشتيبان ، روحانيت پشتيبان ، همه با هم هستيد، اين يك نعمتى اسـت كـه خـداى تـبارك و تعالى به ايران مرحمت فرموده است و گمان نكنيد در جاى ديگر ايـن نـعـمـت بـاشـد و عـلتـش هـم ايـن اسـت كـه ايـران بـراى اسـلام قـيـام كـرد. از اول فـريـاد زد كـه مـا اسـلام را مى خواهيم و خداى تبارك و تعالى براى اينكه به اسلام ارج مـى گذارد، اين كارى كه شما كرديد، در پيشگاه او ارزش داشت و شما را يارى كرد و اگـر مـلت هـاى ديـگـرى هم همين برنامه را داشته باشند و براى اسلام و براى خدا حركت كنند، خداى تبارك و تعالى با آنها هم همان خواهد كرد كه با شما خواهد كرد. عمده اين است كـه مـا تـكـليف مان را بفهميم . عمده اين است كه بشر بفهمد كه بايد چه بكند. اگر بشر راه خودش را پيدا بكند، خداى تبارك و تعالى راه هاى هدايت را، راه هاى پيروزى را به او نـشـان مـى دهـد. شـمـا گـمـان كـنـيـد كـه ايـن رعـبـى كـه خـدا در دل اينها انداخته است ، به واسطه تفنگ ماست ؟ به واسطه قدرت ماست ؟ اين يك رعبى است كـه در صـدر اسـلام هـم خـداى تـبـارك و تـعـالى پـيـغـمـبـر اسـلام را با همين رعب كه به دل دشـمـنـانـش مـى انـداخـت پـيـروز مـى كـرد و الا آنـهـا هـم در مـقـابـل دشمنانشان ساز و برگى نداشتند. اينكه يكدفعه وقتى الله اكبر گفته مى شود فوج فرار مى كنند، سنگرها را خالى مى كنند، در همين اخير كه اطلاع دادند ديديد كه به مجرد اينكه اينها حمله كردند و صداى الله اكبر را بلند
كـردنـد، آنـهـا فـرار كـردنـد. در خـرمشهر هم همين شد. جاهاى ديگر هم همين . بنائا عليه ما بـايـد ايـن نـعـمت خدا را حفظ كنيم و اين رحمتى كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كند، كوشش كنيم كه اين رحمت ادامه پيدا كند و كوشش اين است كه اولا الهى بشويم ، در راه خدا خـدمـت بـكـنيم ، خودمان را فرمانبر از خدا بدانيم و خودمان را از او و به سوى او بدانيم و دنـبـال هـمـيـن مـعـنـا آنـوقـت آن مـسـاءله دوم كـه وحـدت و انـسـجـام اسـت حـاصـل مى شود، براى اينكه تفرقه از شيطان است و وحدت كلمه و اتحاد از رحمان است . وقـتـى كـه شـمـا الهـى شـديـد، رحـمـانـى شـديـد، تـوجـه بـه خـدا داشـتـيـد، دنـبـال او ديـگـر تـفـرقـه حـاصـل نـمـى شـود، اخـتـلاف حاصل نمى شود. و بحمدالله امروز مابين همه قواى مسلح يك انسجام بزرگ هست و اميدوارم كه همه توجه داشته باشيد كه اين انسجام را حفظ بكنيد.
كوشش كنيم كه اين رحمت الهى ادامه پيدا كند
و به اين بوق هاى تبليغاتى كه در دنيا بلند است بر ضد شما، بر ضد همه بلند است ، به اينها هيچ وقت اعتنا نكنيد. اينها گاهى تحريك مى كنند ارتش را (ارتش را ديگر، در ايـران ارتـش ديـگـر كارى به جمهورى اسلامى ندارد) و گاهى از اين طرف تحريك مى كـنـنـد. ايـنـهـا شغلشان اين است كه در هر شكستى كه بخورند يك مدتى كه اصلا بروز نـمـى دهـنـد شـكـست را، يك مدتى هم مى گويند كه اين مى گويد اينطورى ، آن مى گويد ايـنـطـورى . الان هـم مى گويند كه دولت ايران مى گويد كه ما چه كرديم ، صدام هم مى گـويـد كـه مـا تـمـامـشـان را از عـراق بـيـرون كـرديـم ، همه را كشتيم يا بيرون رفتند و تـجـهيزات آنها را هم همه را ضبط كرديم . اساس صحبت همين است و بايد دولت هاى منطقه ايـن مـطـلب را بـفـهـمـنـد كـه اگر چنانچه با اسلام آشنا بشوند و با ايران دست برادرى بـدهـند، ايران مى تواند آنها را از شر همه قدرت ها نجات بدهد و آنها ديگر انشاءالله و آنـها ديگر خوف اينكه اگر ما چه بكنيم آمريكا چه مى كند، نداشته باشند. خوب ، ما همان هـائى كـه شـمـا مـى تـرسيد عمل كرديم . ما يك نوكر نشاندار بزرگى از آمريكا بيرون كـرديـم و مـا سفارت امريكا كه اسمش سفارت بود و جاسوسخانه بود، بستيم و تصرف كـرديم و ما جاسوس هاى امريكائى را بيرون كرديم . و ما مستشارهاى امريكائى را بيرون كـرديـم و امـريـكـا هـم نـتـوانـست كارى بكند، مى خواست بكند. و !!! ما در صورتى كه !!! ايـران در صـورتـى كـه يـك جـمـعـيـت مـحـدود فـوقـش چـهـل مـيـليـونـى دارد و يـك مـهـمـات و اسـلحـه مـحـدود دارد، در عـيـن حـال ايـسـتـاده در مـقـابـل همه قدرت ها و از هيچ قدرتى هم باك ندارد، براى اينكه به يك قـدرت اتـكـال دارد و او خـداسـت . وقـتـى بـه او اتـكـال داشـت و اتصال داشت ، احتياج به اينكه به ديگران اتصال پيدا كند ندارد. وقتى بناشد يك جمعيت چـهـل مـيـليـونـى بـتـوانـد در مـقـابـل آمـريـكـا و در مـقـابـل شـوروى ، در مقابل فرانسه و در مقابل همه اينها بايستد، يك ملت اگر يك ميلياردى شد، آنوقت كسى مى تـوانـد با او مخالفت كند؟ اين مسلمان ها كه قريب يك ميليارد جمعيت دارند، لكن متفرق از هم هـسـتـنـد، هـر كـدام يك سازى مى زنند، دولت هايشان با ملت هايشان مخالفند، ملت ها هم با دولت ها همين طور، هر دولتى هم با دولت ديگر اگر هم بگويد دوستم ، دروغ مى گويد. اين صدام كه حالا اينقدر، تا حالا اينقدر ادعا مى كرد كه من وابستگى
بـه آمـريـكـا نـدارم و مـن بـا اسرائيل دشمنم و با مصر دشمن هستم و من يك عربى هستم كه فـقـط عـربـيـت را مـى فـهـم و آمـريـكـا و فـرانـسـه و ديـگـران را اصـلا كـارى نـدارم و قـبـول نـدارم ، حـالا مـعـلوم شـد كـه كـه قـضـيـه چـى هـسـت ، حـالا معلوم شد كه اين مرد، هم آمـريـكـائى بـوده اسـت هـم اسـرائيـلى بوده است و هم در غياب آنها با شوروى بست و بند داشـتـه است و هم با فرانسه . آنى كه در ذهنش نبوده ، عرب بوده ، با مصر هم به اعتبار ايـنكه آمريكا با مصر است ، آن مربوط است والا او تابع اين است ، مى خواهد قدرت خودش را در هـمـه مـنـطـقه جا بزند. از اول هم كه وارد اين هجوم شد، بازيش دادند و بزرگ منشى خـودش به اصطلاح و بلند بينى خودش به اصطلاح و آن حب شيطانى نفسانى خودش هم بـود. آمـريـكـا هـم بـازيش داد كه ايران ديگر چيزى ندارد، خوب ارتشش كه از بين رفت و پاسدارها هم كه چيزى نيستند و ديگر مردم هم كه اصلا كارى به اين حرف ها ندارند، تو بـيـا بـرو ايـران را بـگير. نفت ايران مال تو. وقتى شد، چه خواهى كرد، چه خواهى شد، مـنـطقه را تو بگير، همه منطقه مال تو. يك همچو حرف هائى زدند و كلاه سرش گذاشتند. ايـن بـدبـخـت هـم از آنها گول خورد و حمله كرد به ايران و هيچ يك از اينها ايران را نمى شناختند، يعنى ايران را خيال مى كردند مثل زمان سابق است . ايران را آنها نمى دانستند كه وقـتـى يك ملتى اسلامى شد، يكدفعه فرياد اسلام را زد، اين غير از آن چيزهائى است كه آنـها مى فهمند. آنها اصلا از قدرت اسلام اطلاع ندارند، نمى فهمند، نه آنها نمى فهمند، بـعـضـى از ايـنـهـا هـم كـه از خود ما بودند و فرار كردند و منافقى كردند، اينها هم نمى دانـسـتـنـد يـعنى چه ايران . اينها هم خيال مى كردند كه اگر ما يك صدائى در آوريم تمام شـود قـضيه و مثلا در آمل اگر يك دسته از كمونيست ها مى گفتند اگر ما يك دفعه آمديم در خـيـابـان ، ديـگـر همه مردم با ما هستند. يك همچو حماقت ها اسباب اين شد كه صدام وارد يك دامـى بـشـود كـه از صـد تا دامى كه او دارد بيشتر باشد. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به ما عناياتش را مستدام بدارد و ما در خدمت او بيشتر از سابق باشيم و همه با هم مجتمعا يد واحده باشيم بر ما سوى و خداوند همه شما را سلامت بدارد و ارزش هاى شما هيچ وقـت از ذهـن مـا خارج نمى شود و اول كسى كه به ما و به اسلام ملحق شدند شما بوديد و شما سابقين السابقين هستيد و مقرب هستيد پيش خدا انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 20/11/61
پـــاســـخ امـــام خـــمــينى به استفسار وزير مسكن و شهرسازى در مورد قانون اراضى مـواتشـهـرى و زمـيـن هـاى باير كه به تصويب مجلس شوراى اسلامى رسيده است .
بسمه تعالى
آنـچـه را مـجـلس شـوراى اسـلامى تصويب نموده و به تاءييد شوراى نگهبان رسيده ، هم شرعى است و هم قانونى مى باشد..
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/11/61
پيام امام خمينى به خانواده هاى شهدا و جانبازان انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
بـا فـرا رسـيـدن يـوم الله ، روز بـيـسـت و دوم بـهـمـن سـالروز شـكـسـت بـاطـل و جـنـود ابـليـسـى بـه دسـت حـق طلب جندالله ، ماها و نويسندگان و گويندگان و سخنوران اگر بخواهيم ارزش عمل اين شهيدان و جانبازان راه خدا را و فداكارى آنان و حجم پيامد اين شهادت ها و جان نثارى ها را بشماريم ، شايد ناچار باشيم به عجز خود اعتراف كـنـيـم ، تـا چـه رسـد بـه مـراتـب مـعنوى و مسائل انسانى و الهى آن ، كه بى شك عاجز و وامانده مى باشيم ، آنان كه از اينگونه عشق به لقاءالله و شهادت و بارقه هاى باطنى و جـلوه هـاى روحـى كـه از ثـمـراتـشـان ايـنـگـونـه عـشـق اسـت غـافـل هـسـتند و تا آخر عمر چون من قلم شكسته اسير گره هاى طبيعت و دام هاى شيطانى مى بـاشـنـد، دسـتشان از قله ء بلند اين تحولات معجزه آساى الهى كوتاه است ، پس اولى آن اسـت كـه به بعضى پيامدهاى ظاهرى مشهود بپردازيم !!! چه !!! كه ارزيابى همه جانبه آن نيز ميسور نيست . شما اگر به بررسى انقلاب و حالاتى كه لازمه انقلاب يك ملت است بـپـردازيـد و بـا تـعمق و بيطرفى و بى نظرى به آن نظر اندازيد، خواهيد ديد كه چه هـرج و مـرج و گسيختگى هايى در سراسر كشور انقلابى بوجود مى آيد، كه رسيدن به حـداقـل نـظـم و مـهـار نـمـودن آن سـال هـاى طـولانـى بـه درازا كـشـد و لااقـل در مـدتى طولانى با قحطى ها و مرض هاى پيگير و درگيرى هاى در سطح كشور و چپاول ها و قتل و غارت ها و دزدى ها و فسادهاى اخلاقى و گرفتارى هاى بسيار ديگر دست به گريبان است و اين در حالى است كه انقلاب متكى به يك يا چند قدرت بزرگ باشد. ولى كشور ايران با بافتى كه انقلاب اسلامى داشت كه اسلام برنامه ء همگانى بود و انـقـلاب مـردمـى و مستقل بود، قبل از آنكه به پيروزى نهايى برسد با آنكه دولت رژيم سـابـق بـرقـرار بـود، بـا عـده اى قـليـل از افـراد مـتـعـهـد، شـوراى انـقـلاب را تـشـكـيـل داد و هـمـچـنـيـن دولت مـوقـت انـتـقالى را و در مدت بسيار كوتاه چندين رفراندم و انـتـخـابـات انجام گرفت و نظام جمهورى برقرار شد و از قحطى هيچ خبرى نبود، مراكز فـسـاد اخـلاق و مـيـخانه ها و عشرتكده ها و قمارخانه ها و امور غير مشروع به سرعت برق برچيده شد و آنچه كه گروهك ها، خصوصا منافقين با چهره اى موافق ، خود را وارد انقلاب نـمـودنـد و بـه جـمـع آورى و دزدى اسـلحـه و مـهـمـات و امـوال بـى حـسـاب مـردم بـه صـورتـى ريـاكـارانـه دست زدند و با همان سلاح ها خود را مقابل مردم قرار دادند، بوجود آوردند، در مدتى نه چندان زياد در هم شكسته شد و كارهاى بـاقـيـمـانـده هـاى آنـان هـمـان چـيـزى اسـت كـه كـشـورهـاى بـزرگ و كـوچـك در حال آرامش دنيا با اين
نوع درگيرى ها و انفجارها دست و پنجه نرم كنند و روزى نيست كه در كشورى از كشورهاى به اصطلاح متمدن اروپا و آمريكا و ساير قاره ها انفجارى صورت نگيرد و كشور ايران هـم در ايـن امـور مـشـابه آنهاست ، البته با حجمى بسيار كمتر. اين پيروزى معنوى و مادى مـرهـون اسـلامـى بـودن انـقـلاب و مـردمـى بـودن و تـوجـه مـردم بـه اسـلام و تـحـول روحـى عـظيمى است كه خداوند در اين ملت ، معجزه آسا ايجاد فرمود، از آن جمله اين جـوانـان بـسيار عزيز در سطح كشورند كه ناگهان با يك جهش برق آسا معنوى و روحى بـا دسـت رحـمت حق تعالى از منجلابى كه براى آنان به دست پليد استكبار جهانى كه از آسـتـيـن امـثـال رضـاخـان و مـحـمـدرضاخان و ديگر سرسپردگان غرب يا شرق تهيه ديده بودند، نجات يافته و يك شبه ره صد ساله را پيمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پـيـشـه در سـاليـان دراز آرزوى آن را مى كردند اينان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقـاءالله را از حـد شعار به عمل رسانده و آرزوى شهادت را با كردار در جبهه هاى دفاع از اسـلام عـزيـز به ثبت رساندند و اين تحول عظيم معنوى با اين سرعت بيسابقه را جز بـه عـنـايـت پـروردگار مهربان و عاشق پرور نتوان توجيه كرد. اينجانب هنگامى كه اين جوانان عزيز در عنفوان شباب را، كه با گريه از من عقب مانده تقاضاى دعا براى شهادت مـى كـنـنـد، مـشـاهده مى كنم از خود ماءيوس و از آنان شرمنده مى شوم و هنگامى كه عكس هاى متعدد اين شهيدان نورس نورانى را مى نگرم و ارزش هاى انسانى و مقامات الهى آنان ، كه خود از آنها به مرحله هايى دور هستم غبطه مى خورم و چون به مادران و پدران اين جوانان و نـوجـوانـان شـهـيـد بـرخورد مى كنم و آن شجاعت ها و شهامت هاى فوق تصور را از آنان مـشـاهـده مى كنم احساس حقارت نموده ، به پيشگاه پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله و حـضـرت بقيه الله روحى لمقدمه الفدا به خاطر چنين امتى و پيروانى متعهد و مجاهد تبريك عرض مى كنم و از خداوند تعالى ولى نعمت و حافظ امت سپاسگزارم . امروز اسلام بـزرگ نـتـيـجـه آن ايـثـارهـا و شـهـادت هـا را مـى بـيـنـد كـه دنـيـا در مقابل آن با همه تبليغات گمراه كننده و كارشكنى هاى بى حد و حصرش ، ناچار است سر تـعـظـيـم فـرود آورد و ايـن نـسـيـمـى اسـت كـه از مـعـنـويـات اسـلام در اين كشور مظلوم در طـول ستمشاهى وزيدن گرفته است و اميد از الطاف خداوند منان است كه اين نسيم الهى را افـزايـش دهـد و آن را به همه كشورهاى ستمديده و در بند مرحمت فرمايد. شايد كه دولت هاى خواب كشورهاى اسلامى به خود آيند و به تكليف الهى و وجدانى و انسانى خود آگاه شوند و بيش از اين لجاجت نكنند و توبه كنند كه بازگشت از خيانت به اسلام و كشورهاى اسـلامى و از جنگ با كشورى كه هر چه داشته است در راه مقاصد الهى فدا كرده و مى كند، ديـر مـى شـود و امـروز اشـتـبـاهـات خود را جبران كنند كه فردا دير است . اينان با چشم و گوش باز از اول هجوم صدام آمريكائى به كشور اسلامى تاكنون شكست هاى ذلت بار او را ديـده و هـنـوز در غـمى بسر مى برند. حيرتم از چشم بندى خدا، همه مى دانيم كه شيوه رسـانـه هـاى گـروهـى وابسته به دولت هاى جهانخواران است كه عكس آنچه در ايران مى گذرد را در جهان منتشر كنند و آنچه ناشايسته است به اين كشور انقلابى كه خواهد آزاد و مـسـتقل باشد، آن هم به صورتى بزرگ نسبت مى دهند. دنيا امروز گرفتار جهانخواران و غارتگرانى است كه كشورها را به آتش مى كشند و غارت مى كنند و نيز گرفتار
وابستگان آنان است كه منافع ملت ها و كشورهاى خود را فداى منافع ابرقدرت ها مى كنند و همچنين گرفتار سازمان هاى دست نشانده قدرت هاى بزرگ بويژه آمريكاست كه با اسم بـى مـحـتـواى شـوراى امـنـيـت و عـفـو بـيـن المـلل و حـقـوق بـشـر و از ايـن قبيل مفاهيم بى محتوا كه به قدرت هاى بزرگ خدمت مى كنند و در حقيقت مجرى احكام و مقاصد آنان و ماءمور محكوم نمودن مستضعفان و مظلومان جهان به نفع قدرت هاى بزرگ جهانخوار هـسـتـنـد مـى بـاشـنـد. هـمـه مـى دانـيـم و مـى دانـيـد كـه صـدام قـريـب سـه سـال اسـت با هجوم وحشيانه خود به قتل و غارت و تخريب كشور ايران پرداخته است و از اول تـاكـنـون قـسـمـتـى از كـشور ما را در دست داشته و دارد و به خيانت خود نسبت به مردم بـيـگـنـاه مشغول است و اين سازمان ها براى يكبار هم او را محكوم نكردند. صدام زمانى به دروغ پـيشنهاد صلح مى كرد كه ايران زير تاخت و تاز صداميان خونخوار بسر مى برد. امـا بـا اين مقصد شيطانى تصميم داشت هر چه زودتر خوزستان را تصرف نموده و با در دسـت داشـتـن مـنـابـع بـزرگ نـفتى و حمايت قدرت هاى جهانخوار، منطقه را به آتش و خون بـكـشـد، چـرا كـه ديو سركش ‍ نفس حيوانى او حد و مرزى نمى شناسد و تا منطقه از لوث وجـود او پـاك نـشـود روى امـنـيـت نخواهد ديد. همه مى دانيم كه هر روز دست صدام به خون صـدهـا نـفـر مـردم مظلوم ما آغشته است ولى رسانه هاى گروهى و سازمان هاى وابسته به قـدرت هـا، بـويـژه آمـريكا چقدر از صلح دوستى صدام پشتيبانى و ثناخوانى نموده و مى نـمـايـد، در صـورتـى كه صلح خواهى صدام و كوشش آمريكا در ايجاد امنيت در دنيا و نيز ديگر قدرتمندان چپاولگر و به اصطلاح طرفداران حقوق بشر همه از يك قماش هستند و تا دنيا به اين آرامش ‍ طلبان و صلح دوستان و طرفداران حقوق بشر مبتلا است روى امنيت و صـلح و آرامش نخواهد ديد، و آنچه آرزوى بشر است تحقق نخواهد يافت ، بلكه تنها بشر بـه بـركـت مكتب هاى توحيدى و مؤ منان واقعى آنهاست كه به آزادى و سعادت خواهد رسيد، نـه مـثـل دولت هاى مسيحى و يهودى و دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، آنان كه وابسته و پـيـوسـتـه بـه قـدرت هاى شيطانى هستند كه ضرر اين وابستگان و پيوستگان از ضرر ابـرقـدرت هـا بـراى مـلت هـاى دربند نه تنها كمتر نيست كه بيشتر است ، دوستان حقيقت و دلسوزان بشريت بايد براى اين بلاى خانمانسوز فكرى كنند. از خداوند تعالى خواهانم كـه جـهـانـيـان را از شـر ايـن سـتـمـگـران نـجات دهد و صلح و صفا و آرامش بيشترى عنايت فـرمـايـد و كـشـور مـا را بـه آرزوى خود كه ظهور حضرت مهدى ارواحنا فداه ، مستقر كننده عـدل و انـصـاف و آرامش دهنده جهان است ، برساند و شهداى ما را به رحمت هايى كه براى خـاصـان درگـاهـش اختصاص داده است مفتخر فرمايد و مجروحان و آسيب ديدگان عزيز ما را شـفـاى عـاجل عنايت فرمايد و اسرا و گمشدگان عزيز ما را هر چه زودتر از شر صداميان نـجـات داده و بـه مـيـهـن اسـلامـى خودشان برگرداند و به بازماندگان شهدا مخصوصا پـدران و مـادران و هـمـسـران و هـمـه نـزديكان آنان اجر و صبر مرحمت فرمايد و رزمندگان سلحشور ما را پيروز فرمايد.
والسلام على عباد الله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/11/61
بـــيـــانـــات امــام خـمـيـنـى در جـمع ميهمانان خارجى شركت كننده در مراسم بزرگداشت دهـهفـجـر، شـعراى شركت كننده در جشنواره شعراى عرب و عده اى از نونهلان متولد 22 بهمنسال 1357
ما كشورمان يك كشورى است كه جز خداى تبارك و تعالى پناهى ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
بـرادران بـسيار عزيز كه از شعرا و علما و روشنفكران و نويسندگان از كشورهاى مختلف جـهـان در اينجا آمده اند خوش آمدند. خوش ‍ آمديد در كشورى كه زير بار ستم ستمشاهى در طـول تـاريـخ و سـتـم رژيـم پـهـلوى در پنجاه سال خرد شده . خوش آمديد در كشورى كه بـراى ايـنـكـه قيام براى اسلام كرده است و مى خواهد كه اسلام در اين كشور حكومت كند، و مـورد تـجـاوز قدرت هاى بزرگ بى واسطه يا با واسطه شده اند، در اين كشور آمديد و خـوش آمـديـد در كـشـورى كـه به واسطه اينكه با ابرقدرت ها و نفوذ آنها مخالف است و اعـلام مـخـالفـت كـرده اسـت مورد تجاوز دشمن هاى اسلام ، از عراق (يعنى حزب بعث عراق ) شـروع شـده است به دستيارى آمريكا و كمك تقريبا همه كشورهاى جهان و مورد تجاوز همه ايـنـهـا شـده اسـت . كـشـورى كـه مى خواهد عدل الهى را در جهان و ابتدائا در مركز خود كه ايـران است ، بپا كند و در همه جا حكومت ، حكومت اسلامى باشد و دست قدرت هاى بزرگ از كـشـورهـاى اسـلامـى كـنـار بـاشد. شما مى دانيد كه كشورهاى بزرگ از ابتداء اين نهضت اسـلامـى ايـران تـاكـنـون و خـصـوصـا در انـقلاب بزرگ ايران با همه قدرت ها مخالفت كـردنـد، كـار شـكـنـى كـردنـد و هـجوم نظامى كردند و وا داشتند دشمنان اسلام را كه هجوم نظامى كند به مناطقى از كشور عزيز اسلام ، به جرم اينكه اسلامى است . و شما مى دانيد كـه الان كـه جنگ بين جوان هاى متعهد به اسلام و بين صداميان بعثى عفلقى پشت كرده به اسـلام ، درگـير است ، علاوه بر كشورهاى بزرگى كه منافع خودشان را در اين كشور و در كـشـورهـاى اسـلامـى ديگر و در سرتاسر جهان ، در كشورهاى استضعافى در خطر مى بـيـنـنـد، همه به كمك اين حزب اشتراكى عفلقى عراق شتافتند و كمك نظامى ، كمك مالى و كـمـك تـبـليـغاتى به طور وسيع انجام مى گيرد. و ما كشورمان يك كشورى است كه بايد بـگـوئيـم جز خداى تبارك و تعالى پناهى ندارد، و ملت ها كه با ما دوست هستند و آن طبقه مـسـتـضعفان جهان كه با اسلام آشنا و با عدل و كرامت انسانى علاقه دارند، در تحت فشار دولت هـايى واقع شده اند كه براى خاطر چند روز عيش و نوش دنيوى اسلام را بركنار و بر ضد اسلام قيام مى كنند و به ملت هاى خودشان فشار مى آورند از خوف اينكه مبادا آنها هم ادعاى عدالت و ادعاى فرهنگ انسانى بكنند.
بايد مستضعفان جهان را آگاه كنيم به اينكه چه مصائبى بر اينها وارد شده
امـروز تـكـليـف هـمـه شـما آقايانى كه از خارج تشريف آورديد، شعراى شما، نويسندگان شما، گويندگان شما، اين است كه شعرا در اشعارشان قضاياى اين انقلاب را منعكس كنند، اگر توانستند در مجامع عمومى و اگر نتوانستند حتى در مجامع خصوصى هم محفوظ بماند بـراى نـسـل هـاى آتـيـه اى كه فرزندانشان الان بعضى شان از كوچولوهايى كه در 22 بـهـمـن مـتـولد شـده اند و آنهايى كه در طول تاريخ مى آيند. بايد مردم را، مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه كنيد، آگاه كنيم به اينكه چه مصائبى بر اينها وارد شده است و در تحت چه شرايطى زندگى كنند و آنان كه به آنها حكومت مى كنند تحت چه شرايطى هستند و وضـع زنـدگى مالى شان چطور است . و آنهائى كه از دولت هاى اسلامى هستند، ذخائر خـودشـان را بـه كـجـا خـرج مى كنند و در جيب كى مى ريزند در عين حالى كه ملت هاى آنها گـرسـنـه هـسـتـنـد، ملت هاى آنها فقير هستند و بسيارى از آنها از گرسنگى تلف شدند و ايـنـهـا ذخـائر خـودشـان را، ذخـائرى كه مال خود اين ملت است و آنها غاصب هستند، به جاى ايـنـكـه بـراى مـلت خـودشـان ولو عـشـرى از اعشار آن خرج مى كردند و اينها به رشد مى رسـيـدنـد، تـمـامـش را تـسـليـم مـى كـنـنـد بـه آنـهـائى كـه دشـمـن اسـلامـنـد. شـعـرا در طـول تـاريـخ بـايـد بـنـويسند اين امور را و به شعر، مردم را بيدار كنند و نويسندگان اگـر مـى تـوانـنـد در نـطق ها و نوشته هاى خودشان ، در مجامعى كه مى روند در شهرهاى خـودشـان ، در كـشـورهاى خودشان مسائل ايران را ابلاغ كنند و اگر نمى توانند در كتب و رسـاله هـاى خـودشـان ثـبـت كـنـنـد كـه بـعـدهـا وقـتـى كـه مـردم در نسل هاى بعد مى آيند، ببينند كه دشمن هاى آنها كى هست و دوستان آنها كى و تكليف آنها با دوسـتـانشان و دشمنانشان چيست . اگر ما در تبليغ قصور كنيم ، اگر ما در گفتن و نوشتن شـعـر و نـثـر و هـمـه نـحـو نـوشـتـن و گـفـتـن قـصـور كـنـيـم ، مـا مـديـون نسل هاى آينده هستيم كه ممكن بود با نوشته هاى شما، با نوشته هاى نويسندگان عزيز و بـا اشـعـار آنـهـا، بـيـدار بـشوند و مطلع بشوند بر اينكه بر اين ملت ها در اين زمان چه گـذشـته است و ماها چه تحمل رنج كرديم ، بلكه آنها در صدد علاج برآيند، و امروز نيز مـا بـايـد در صـدد عـلاج بـرآئيم . همه شما و همه ملت هاى ضعيف دردها را مى شناسند، مى دانـنـد كـه از كجا صدمه مى بينند و كى به آنها صدمه مى زند و چه رژيمى آنها را تحت فـشـار قـرار مـى دهـد و درمان را بايد بدانند كه تا جهان مبتلاء به اين جنايتكاران است و وابستگان به اين جنايتكاران ، روى خوش نخواهد ديد. و ما، همه شماها كه نويسنده هستيد و خـصـوصـا شـعـرا كـه لسـان شـعـر بـالاتـريـن لسـان اسـت ، بـايـد مـردم را آگاه كنيد، نـسـل هـاى فـعـلى را، نـسل هاى آينده را و بنا بگذاريم بر اينكه اگر نمى شود در جوامع عـمومى ، از جوامع خصوصى و از افرادى كه با آنها آشنا هستيم شروع كنيم و شمه اى از ايـن مـسـائلى كـه در ايـران وارد شـده ، واقـع شـده است ، از مصيبت هائى كه در زمان رژيم سـابـق واقـع شـده اسـت (و شـايد بسيارى از شما بدانند) با مصيبت هائى كه در اين زمان واقـع شده است و دارد واقع شود مردم را آگاه كنيد و از شيوه مبارزه اى كه در اينجا شروع شـد از اول ، و بـه خـواسـت خداى تبارك و تعالى تا اينجا كه آمده است هر روز رشد كرده اسـت ، ايـن شـيـوه را به آنها گوشزد كنيد. لازم نيست كه ابتدائا يك عده كثير باشند، عده هـاى كـوچـك و افـراد كـم ، كـم كـم ايـن قـطـره هـا بـا هـم جـمـع شـونـد و دريـا تشكيل مى دهند.
آنهائى كه شرقزده و غربزده نيستند بايد شروع كنند ولو از صفر
ما از صفر شروع كرديم ، ايران از صفر شروع كرد، ايران در آنوقتى كه همه چيزش در خـطـر بـود و اخـتـنـاق بـه طورى بود كه زن به شوهر و شوهر به زن نمى توانست يك كـلمـه خلاف رژيم بگويد، از صفر اشخاصى كه بيدار شدند و بودند، شروع كردند و ايـن صـفـر كـم كـم بـزرگ شـد و ايـن قـطـرات كـم كـم بـزرگ شـدنـد و شكل گرفتند و به صورت مشت هاى گره كرده و بدون اينكه در آنها يك تشكيلات منظمى بـاشـد و بـدون ايـنكه داراى يك سلاح باشند. سلاح در دست مردم به هيچ وجه نبود، لكن ايـنـهـا از هـيـچ شـروع كـردنـد تـا ايـنكه سلاح ها را از دست دشمنان گرفتند و كم كم با فرياد اينها براى اسلام ، از ارتش ، جناح هاى بسيارى به اينها ملحق شدند كه تا الان هم هستند و خدمت مى كنند و در بين خود ملت هم بسيج شد عده كثيرى و الان هم بسيج مى شود.
و ما اميدواريم كه ايران به اندازه افرادى كه دارد، جوانانى كه دارد، ارتش داشته باشد. يك ارتش ملى اسلامى انسانى كه در مواقعى كه احتياج به آن هست ، چندين ميليون از افراد حـاضـر بـه خـدمـت باشند. كشورهاى ديگر هم آنهائى كه بيدارند، آنهائى كه توجه به مسائل دارند، آنهائى كه غربزده و شرقزده نيستند، آنهائى كه منافع خودشان را از شرق نمى دانند و آنهائى كه منافع خودشان را از غرب نمى دانند و آنهائى كه غرب و شرق را غارتگرانى مى دانند، آنها هم بايد شروع كنند ولو از صفر. و همانطورى كه در ايران از صـفـر شـروع شـد و تـا حـدود بـيـسـت سال دائما در خدمت آمدند و كردند و ناگهان انقلاب حـاصـل شد، انفجار حاصل شد و با انقلاب و انفجار، اين رژيمى كه تا دندان مسلح بود و او را مسلح كرده بودند، همه قدرت ها هم با او همراه بودند، با همين مردم عادى كشور ما كه مـتحول شدند به يك انسان هاى الهى و به يك انسان هاى توحيدى ، اين رژيم شكسته شد و دنبال او هم دست امريكا از اينجا قطع شد و دست همه قدرت ها از منافع ما !!! قطع شد !!! قـطـع شـد. و در ايـن هـنـگام كه شما تشريف داريد در اينجا، ما كارهاى خودمان را، دولت ما كارهاى خودش را و كارهاى ايران را با شايستگى انجام مى دهد و كارخانه ها را به راه مى انـدازد و مـسـائلى كـه دارد و مـشـكـلاتـى كـه دارد يـكـى پـس از ديـگـرى حـل مـى كـنـد و در ظـرف چـهـار سـال تـمـام چـيـزهـايـى كـه يـك كـشـور مـسـتـقـل بـايـد داشـتـه بـاشـد دارا هـست ، در عين حالى كه هميشه در فشار بوده و هميشه در محاصره اقتصادى و در محاصره نظامى بود. ماءيوس از خدا نباشيد، خدا را حاضر بدانيد و قـدرت خـدا را در همه جا فعال بدانيد و مراجعه به صدر اسلام بكنيد كه يك نفر انسان به تمام معنا، لكن در نظر كفار ضعيف و مستضعف ، قيام كرد و يك انقلاب به اين بزرگى را كـه دنيا را در تحت سيطره خودش در آورده است ايجاد كرد. از وحدت افراد و كمى افراد هراس نكنيد كه خداى تبارك و تعالى به شما كمك مى كند و وقتى كه شما نصرت بكنيد از خـداى تـبارك و تعالى ، وعده نصرت داده است و كمى عده با اينكه قدرت روحى در كار باشد و انسجام در كار باشد و تعهد به اسلام در كار باشد، اسباب ضعف نخواهد شد.

next page

fehrest page

back page