بـــيـــانـات امـام خـمـيـنـى در ديـدار بـا رئيـس و
نـمـايـنـدگـان مـجلس شوراى اسلامى ،
فرماندهانسپاه پاسداران ، علماى پاوه و اورامانات ، گروهى از سفرا و كارداران و
اعضاى اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان ايرانى در هند
اسـاس اين گرفتارى هائى كه بشر به آن مبتلاست ، حب نفس است بسم الله الرحمن
الرحيم
مـن هـم مـتـقـابـلا به آقايان تبريك اين عيد سعيد را عرض مى كنم و اميدوارم كه
خداوند اين اعـياد را بر مسلمين و بر ملت شريف ايران مبارك فرمايد و مستضعفان جهان
را بر مستكبران غـلبـه دهـد كـه آن روز عـيـد بـزرگ مـبـاركـى خـواهـد بـود و
امـيـدوارم كـه حـاصـل بـشـود يـك همچو روزى . من عرض مى كنم كه اساس اين گرفتارى
هائى كه بشر بـه آن مبتلا هست ، از زمان آدم صفى الله تا امروز و از امروز تا روز
حشر، آنكه بشر به آن مبتلا هست و اساس تمام فسادها و جنگ ها و ظلم ها و تعدى ها و
تجاوزها بر آن محور است ، اسـاسـش حـب نـفـس اسـت كـه شـعـبـه هـائى از ايـن حـب
نفس و مظاهرى دارد كه اگر ملاحظه بفرمائيد، اين مظاهر كه پايه اش حب نفس است ، بشر
را به تباهى كشيده و مى كشد و انبيا هم براى اصلاح اين امر آمده اند و مع الاسف
آنطورى كه آنها مى خواستند، موفق نشده اند و گـمـان نـدارم كـه هـيـچ كـس مـوفـق
بشود. يك شعبه از اين و يك مظهرى از اين حب نفس ، حب ريـاسـت اسـت ، حـب جاه است ،
حب غلبه است . از اول عالم تا حالا از اين قدرت هاى جابر هر چـه بـه مـردم رسـيـده
اسـت ،از ايـن حـب اشتهار، رياست ، حب قدرت و از اينها بوده است كه اساسش همان حب
نفس است ، الان هم كه ما در يك وضعى باقى هستيم در دنيا كه همه مى دانيد دنـيـا
الان چـه خـبـر است و بر بلاد مسلمان ها چه مى گذرد و بر كشورهاى مظلوم چه ظلم ها
واقـع مـى شـود، اسـاس هـمه اينها همان حب مسند و رياست است . حب قدرت است كه
آمريكا را وادار مى كند كه اين جنايت هايى كه در طول تاريخ بيسابقه است ، انجام
بدهد و حب سلطه و ريـاسـت اسـت كه شوروى را برمى انگيزد كه اينطور با مردم دنيا و
مظلومين دنيا رفتار كـنـد و حـب نـفـس اسـت كـه كـشـورهـاى اسـلامـى ، سـران
كـشـورهـاى اسـلامـى در مـقـابـل جناياتى كه از اين قدرت ها واقع مى شود و از
وابستگان آنها واقع مى شود، بى تـفـاوتـنـد. اگـر چـنـانـچـه اين حب نفس در اين
سران كشورهاى اسلامى نبود و اين حب جاه و قدرت نبود، با اين فجايع كه واقع شده است
، با اين ظلم كه واقع شده است بر ايران و بدتر از او بر لبنان ، نمى نشستند و تماشا
كنند. همه ترس از اين دارند كه اين قدرت تـخـيـلى كـه بايد بگويم كه هيچ ارزش
ندارد، ازشان گرفته بشود، از اين جهت آنطور خـاضـع شـدنـد در مـقـابـل امـريـكـا و
بـدتـر از او و فـجـيـع تـر از او در مقابل اسرائيل كه الان همه جست و
خـيـزهـائى كـه در ايـن ، اكـثـر ايـن كـشـورهـاى اسـلامـى مـى شـود، بـراى ايـن
اسـت كـه اسرائيل را به رسميت بشناسند و آن قرار كمپ ديويد را تحكيمش ببخشند. اگر
حب اين چند روز ريـاسـت ، ايـن چـنـد روز سـلطـه نـبـود، هـر انـسـانـى ادراك ايـن
مـعـنـا را مـى كـنـد كـه مـثـل اسـرائيـل بـر بـلاد مـسـلمـيـن ايـنـطـور رفـتـار
كـنـد و ايـنـطـور جـسـورانـه در مـقابل همه ، همه را تحقير كند. ننگى بر چهره اين
كشورهاى اسلامى نقش بست كه هيچ چيز ايـن نـنـگ را نـمـى تـوانـد بـزدايـد، مـگـر
ايـنـكـه توجه بكنند، مگر اينكه منقلب بشوند، مـتـحـول بـشـونـد. و نـنگى كه بر همه
اين كشورهاست اين است كه با علم به اينكه دارند خلاف مى كنند، به صدام كمك مى كنند
كه صدام ، اسلامى كه در ايران دارد پاى مى گيرد انـشاءالله ، اين آدم ، اين را زايل
كند و همه كوشش شان بر اين معناست . بعضى تصريح مـى كـنـنـد و بـعضى هم خلافش را مى
گويند و دروغ مى گويند. اگر اين حب جاه نبود كه ارث شـيـطـان اسـت و از اول
شـيـطـان بـراى هـمين خصيصه اى كه داشت ، مطرود شد و چون خـودش را از آدم بـالاتـر
مى دانست و خودش را نار مى دانست و آدم را طين و آن نورانيت آدم را ادراك نكرده
بود، موجب اين شد كه مطرود شد و قسم خورد كه همه را مطرود كند، يعنى همه بـشـر را و
الان دارد او مـوفـق مـى شـود در مقابل همه انبيا. اين حمله اى كه صدام به ايران
كـرد، خـوب ، هـمـه مـى دانـيـد كـه بـراى ايـن بـود كـه سـردار قـادسـيـه بـشـود و
آن مـسـائل و ايـن حـمـله اى كـه اسـرائيـل بـر لبـنـان در مقابل چشم همه مسلمانان
منطقه و دولت هاى منطقه كرد، همه مى دانيد كه براى قدرت طلبى و جـاه طـلبـى و
آمـريـكـا هـم هـمـين و همه قدرت ها هم همين و اين ممكن است كه در شما هم پيدا
بشود، در ما هم پيدا بشود. شيطان فقط نمى رود سراغ صدام و امريكا و شوروى ، او همه
جا هست و مظاهر شيطان كه نفس اماره خود ما هست ، پيش همه هست . اگر چنانچه يك وقت
ديديد كـه حـب ايـن را داريـد كه به مردم زور بگوئيد، حب اين را داريد كه مردم پيش
شما خاضع بـاشـنـد، بـدانـيـد كـه از آن حـظ شـيـطـانـى پـيشتان هست و اين حظ
شيطانى است كه پيش قـدرتـمـنـدها هست و قدرتمندها را آنطور جسور مى كند و همين حظ
شيطانى پيش آنهايى كه خـاضـع در مـقابل اين قدرتمندان مى شوند، با اينكه امكانات
اينكه در جلوى آنها بايستند دارند، اين همان حظ شيطانى است ، همان است كه شيطان را
با آدم درگير كرد و مطرود شد و حـرف خـدا نـشـنيد و امر خدا را نشنيد و اين را
نفهميد كه اطاعت امر خدا قضيه سجده بر آدم نيست ، سجده بر خداست . مع الاسف در بين
اين دولت هاى اسلامى به اصطلاح و سران اين دولت هـاى اسلامى به اين امر مبتلا
هستند. اگر چنانچه اين قدم را برداشته بودند كه حب ايـن ريـاسـت را كـم كـرده
بـودنـد يـا مـوفـق مـى شـدنـد زايل مى كردند، ممكن نبود كه بدون تفاوت بنشينند و
اينطور بار ذلت بكشند.
يـك وقـت امـريـكـا بـر مـردم غـلبـه مـى كـنـد و شـوروى غـلبـه مـى كـنـد، يـك
وقـت اسـرائيـل غـلبه مى كند، اسرائيل امروز فرمانفرماى اين بلاد اسلامى دارد مى
شود و اگر ايـن بـى تـفـاوتـى و ايـن كـمـك و ايـن طـفـره زدن بـراى ايـنـكـه
بـشـنـاسـنـد اسـرائيـل را به رسميت ، اگر اين به نتيجه برسد، او فرمانفرماى همه
شان خواهد شد و هـمـيـن طـور كـه حـالا تـحـقـيـرشـان كـرد و ذليـلشـان كـرد در
مـقـابـل خودش به امر امريكا، به طرح امريكا، اين مطلب توسعه پيدا مى كند و در همه
جا ريـشـه مـى دوانـد. مـكـرر ايـن مـسـاله ذكـر شـده اسـت كـه اسرائيل قناعت نمى
كند به آنجائى كه هست ، قدم قدم پيش مى رود و هر قدمى كه رفت ،
هى مى گويد ما كارى نداريم ، ما همين هست ، فردا قدم بالاترى بردارد. امروز لبنان
است ، فردا خداى نخواسته سوريه ، پس فردا عراق است و همين طور.
و مـع الاسـف ايـن دولت هـا بـه جاى اينكه در مقابل اين آدم و اين غير انسان قيام
كنند، نهضت كـنند، اتفاق حاصل كنند براى جلوگيرى ، يك انكار هم نكردند، الان هم جست
و خيز مى كنند براى اينكه تثبيت كنند مقام او را و اين يك ننگى است كه در كشورهاى
اسلامى بر چهره همه اسـت ، بر سران ، بيواسطه و بر مردم كشورها هم كه سران را
اينطور به جاى خودشان گـذاشـتـند كه هر كارى مى خواهند بكنند و هر ذلتى مى خواهند
براى اسلام و مسلمين تهيه كـنـنـد و جـلو ايـنـهـا را نـگـرفتند، بر آنها مع
الواسطه . ما اين مصيبت ها را به كجا بايد بـبـريـم ؟ مـا را مـبـتـلا كـردنـد بـه
جـنـگ عـراق ، تـوطـئه ديـدنـد كـه مـا بـرويـم سـراغ اسـرائيـل تـا عـراق تـقـويـت
بـشـود، آنـوقـت عـراق و اسـرائيـل بـيـايند سراغ ما. ما اين توطئه را فهميديم و
آقايانى كه متوجه امورند، توجه كردند و گفتند راه ما اين است كه از اين راه برويم ،
اگر از آن راه ما رفته بوديم ، امروز عـراق وضـعـش بـا مـا غـيـر از ايـن بـود و
اسـرائيـل هـم بـه دنبال او با ما طور ديگرى بود.
مـلت ايـران همانطورى كه تاكنون عمل كرده است و پيروزى سياسى اخير را كه پيدا كرده
اسـت ، ايـن يـك امـر خـيـلى چشمگيرى است . صدام با تمام قوا كوشش كرد به اينكه
سران كشورهاى غير متعهد را در بغداد جمع كند و اين جمهورى اسلامى و اين قدرت اسلامى
در اين گـوشـه دنـيـا بـاعـث شد كه سران كشورها توجه كنند و دست رد به سينه صدام
بزنند، بـعـد هـم بـا كـمـال وقـاحـت مـى گـويـد مـن براى اينكه وحدت اسلامى محفوظ
باشد، از او گذشتم ، پس خوب است وزراى خارجه بيايند اينجا، آنهم هر چه توانست اين
ور، آن ور زد و بـه دريوزگى فرستاد افراد را به همه جا، منتهى به اين شد كه حالا
باز اعلام كرده است كه نه ، ما براى وحدت مسلمين از اين مطلب هم گذشتيم . و من
عقيده ام اين است كه ايشان براى وحدت مسلمين به جهنم برود.
آنـهـائى كـه اسـاس اخـتـلاف بـيـن مسلمين را درست مى كنند، خوب يكيش هم از آن
افراد، همين صـدام اسـت كـه اسـاس اخـتـلاف اسـت . دولت ايـران بـا هـيچ دولتى هيچ
وقت جنگ نداشت و مـخـالفـت نداشت ، الا با آنهائى كه برضدشان مى خواهند كارى بكنند.
اين هجوم ابلهانه صـدام بـه ايـران اسباب اين شد كه دولت هاى منطقه بسيارشان
باايران يعنى با اسلام بـه مـخـالفت برخيزند. آنها هم كم كم خواهند فهميد كه صرفه
اين نيست كه با يك همچو مـلتـى كـه همه چيزش را در راه اسلام دارد فدا مى كند،
مخالفت كنند، آنها هم خواهند توجه پيدا كرد، لكن ما هم بايد به مسائل يعنى به آن
شيطنت هائى كه نفس اماره انسان مى كند، توجه كنيم ، آن ريزه كارى هائى كه در انسان
ايجاد مى كند. چه بسا يك نفر آدم زاهد متقى در طـول عـمـرش بـه زهـد و تـقـوا و
اينها باشد معروف باشد و شيطان يك گوشه اى از دل او را ربـوده بـاشـد كه همه اين
اعمال و اين زهد و تقوا، همه و همه فاسد بشوند و چه بـسـا بـاشـد كه شما آقايانى كه
در مجلس تشريف داريد و اميدوارم كه موفق باشيد، با همه كوششى كه مى كنيد براى اسلام
، لكن آن حظ شيطانى از پيش شما نرفته باشد.
ايمان است كه شما را وادار مى كند برويد و براى اسلام فداكارى كنيد
بـايـد خـودتـان مراقبت خودتان را بكنيد و وادار كنيد كسانى از شما مراقبت كنند و
چه بسا بـاشـد كـه اين سپاه پاسداران و اين سران فرماندهان سپاه پاسداران با همه
جديتى كه مـى كنند براى اينكه به اسلام خدمت بكنند، در باطن قلبشان غير خودآگاه از
اين خصيصه هـاى شيطانى باشد كه يك وقت ببينند كه كارهائى كه كرده اند، دست شيطان در
آن بوده است . بايد هميشه انسان مراقب خودش باشد. مى خواهد نماز بخواند، مراقبت كند
از نمازش كـه مـبـادا دست او در اين كار باشد، دست نفس اماره در كار باشد. بخواهد
پاسدارى بكند، مـتـوجـه بـاشـد كـه مـبـادا دسـت او در كار باشد و او را به كارى
وادار كند كه خودش تباه بـشـود و جمهورى اسلامى را هم چهره اش را يك طور ديگر نمايش
بدهد. شماهائى كه دست اندر كار هستيد در اين جمهورى اسلامى ، چه آن آقايان سفرا و
كاردارهائى كه در خارج مى روند و خارج بيشتر توقع هست و چه شما سپاه پاسداران و
ساير قواى نظامى و انتظامى كـه در داخـل خـدمـت مـى كـنـيـد و چـه وكـلاى محترم كه
در مجلس خدمت مى كنند و چه همه ، قوه قضائيه ، قوه اجرائيه ، همه بايد از خودشان
مراقبت كنند.
بـدانـنـد آن كه آنها را به اين قدرت رسانده است كه قدرت هاى بزرگ دنيا حساب براى
آنـهـا باز كرده اند و همين مخالفت هائى كه هر روز مى كنند و توطئه هائى كه هر روز
اين قـدرت هـاى بزرگ مى كنند، دليل بر قدرتمندى شماست . اگر شما قدرتمند نبوديد كه
آنها با شما مقابله كردند، چون مى بينند كه يك قدرتى اينجا هست ، شما بايد بدانيد
كه ايـن قـدرت ، قـدرت بـازوى شـمـا و من و ساير افراد نيست ، اين يك قدرت الهى است
، يك قـدرت اسـلامى است ، يك قدرت ايمان است كه اين كار را انجام داده . ايمان است
كه شما را وادار مـى كند برويد و براى اسلام فداكارى كنيد و ايمان است كه در جبهه
ها اين عزيزان مـا در جـنـگ تـا حـد شـهـادت حـاضر هستند و تا اين ايمان را حفظ
كرديد و تا اين تعهد به اسلام را حفظ كرديد، هرگز نخواهيد آسيب ديد.
و بايد ما توجه كنيم به اينكه ما امروز در حال جنگ هستيم ، هم جنگ سياسى و هم جنگ
نظامى . الان مـا بـا تمام اين قدرت هائى كه در جهان هست و آنهائى كه تبع قدرت بزرگ
هستند، در حـال جـنـگـيـم ، يـعـنـى آنـهـا بـه مـا حـمـله مـى كـنـنـد و مـا در
حـال دفـاعيم . باز ما آنوقت نرسيده است كه بگوئيم خير، ما خودمان هستيم و مستقليم
و همه چـيـزها تمام شده . خير، الان جبهه ها محتاج به افراد دارد، در جبهه ها بايد
افراد بروند، ايـن يـك واجـب شرعى الهى است منتها واجب كفائى ، به همه واجب است ،
مگر اينكه به اندازه كفايت حاصل شده باشد. هر كه مى تواند، قدرت دارد، بر او واجب
است و اگر چنانچه به انـدازه كـفـايـت ، بـه طـورى كه سران نظامى ، از سران
پاسداران و سران ارتش و اينها گـفتند ديگر احتياج نيست ، آنوقت از همه ساقط مى شود.
ما بايد اين مطلب را درست توجه بـه آن داشـتـه بـاشـيـم كـه مـا در حـال جـنـگـيـم
و در حـال دفـاع و اگـر خـداى نـخـواسـتـه سـسـتـى بـكـنـيـم ، يـك مـثـل
اسـرائيـلى خـداى نـخـواسته به ما حمله مى كند و ما اگر سستى كنيم ، بر ما چيره مى
شـود. ما از حالا بايد جلويش را بگيريم . ما تا هر حدى كه رفتيم ، همه دفاع بوده ،
الان هم دفاع مى كنيم ، الان هم در عين حالى كه صدام ادعا مى كند كه ما
شـهـرهـاى ايـران را به آن كارى نداريم ، الان هم آبادان ما و بعضى ديگر از بلاد
ما، هر روز آبـادان تـقـريـبا هر روز تقريبا بمباران مى شود، يعنى از خارج توپ مى
اندازند و ايـنـجـا را تباه مى كنند، مردم را شهيد مى كنند و ما بايد دفاع كنيم از
اين مسلمان ها و بايد دفاع كنيم از اين كشور اسلامى . دفاع ما تا هر جائى كه بايد
دفاع كرد، پيشروى بايد كـرد و ايـن بـسـتـه به همت جوان هاى برومند متعهد جندالله
است كه نقيصه ها را پر كنند و بـرونـد و انـشـاءالله بـه زودى كـار را تـمـام
كـنـنـد، تـا بـعـد بـرويـم دنـبـال آن دشـمـن بـزرگـتـر، خـبـيث تر. اگر از صدام
كسى هم خبيث تر باشد، آن بگين و امثال اينها.
حفظ ثغور اسلام جزء فرايضى است كه هيچ فريضه اى بالاتر از آن نيست
مـا در بـين راه هستيم آقايان . انقلاب ما در بين راه است و ما بايد او را دريابيم
، همه بايد ايـن فـكـر را بـكـنند، آقايان نمايندگان محترم مردم هم بايد اين فكر را
بكنند، ما بين راه هـسـتيم ، اگر اينجا احتياج باشد به نمايندگانى كه بروند در جبهه
ها و مردم را نصيحت بـكـنـنـد، آنـوقت تصور اين را بكنند كه آيا يك سفر مستحبى حج
بايد بروند يا يك سفر تـقـريبا واجب به طرف جبهه ها و نصيحت آنها و دلدارى به آنها.
الان چند روز است كه به مـن مـكرر گفته شده است كه دارد مملكت براى اين توجهى كه
دارند به سفر حج ، فلج مى شود، وكلاى مجلس مى خواهند همه مشرف شوند، 140 نفر يا
بيشتر مشرف بشوند، البته عـذر دارند، مى گويند آقاى هاشمى فرمودند كه اين تعطيلى
آنهاست ، لكن ما اين فكر را بـكـنـيـم كـه مـا امـروز تـعطيل داريم ؟ ما امروز مى
توانيم در اين وضعى كه كشور ما دارد، اسـتـفـاده از تعطيل بكنيم ؟ و شوراى قضائى هم
مى گويند بسياريشان مى روند، شوراى نگهبان هم ، خوب ، ايشان هم مى روند و از ساير
قشرها هم همين طور. اگر واجب باشد مكه ، خوب ، هيچ كس جلويش را نمى تواند بگيرد،
بايد هم بروند، اگر حج فريضه باشد، مـگـر ايـنـكـه يـك فـريـضـه بـالاتـر از آن
حـفظ ثغور اسلام كه همه فرايض را كنار مى گذارند. اين را من عرض كردم ، باز هم به
بعضى از آقايان كه اينجا تشريف داشتند كه بـا ايـنـكـه قـتـل نـفس مومن از همه
گناهان كبيره شايد بعد از شرك بالله بالاتر باشد، قـتـل نفس مومن بيگناه ، لكن
اسلام ، همين اسلامى كه اينقدر راجع به مومنين سفارش فرموده اسـت و تـحـذير از قتل
نفس مومن كرده ، از احكام جهادش اين است كه اگر يك دسته ء از همين مومنين ، از همين
مسلمين ، از همين فقها، از همين عرض بكنم دانشمندان از كفار جلو قرار دادند و سـپـر
قـرار دادنـد بـراى خودشان كه بيايند، امر فرموده است كه همه را بكشيد، اينها با
آنـهـا، ايـنها همه شهيدند و به بهشت مى روند آنها هم جهنم ، براى اينكه حفظ ثغور
اسلام اسـت ، حـفظ نظام اسلام است ، حفظ ثغور اسلام است . حفظ ثغور اسلام جزء
فرايضى است كه هيچ فريضه اى بالاتر از آن نيست ، حفظ اسلام است . آقايان توجه كنند،
خودشان همه دانـشـمـنـد هـسـتـنـد، هـمـه تـوجـه بـه مـسـائل دارنـد كـه البـتـه
بـعـضـى مـسـائل ديگر هست من نمى خواهم بگويم كه موجب نگرانى است ، ولى خودتان توجه
بكنيد كـه آيـا بـا اين وضعى كه كشور ما دارد، اينطور كوچ كردن به جوار بيت الله با
آنهمه ثـواب هـائى كـه دارد، بـر غـيـر اشـخـاصـى كه واجب عينى است ، آيا الان صلاح
مى دانند آقايان كه اين مملكت را به حال تعطيل درآورند؟
و خـداى نـخـواسـتـه يك وقت يك صدمه اى وارد بشود به كشورتان علاوه بر يك نگرانى
هـاى ديـگـرى كـه هست . در هر صورت توجه به اين بكنيد كه انگيزه اى كه در قلب شما
بـراى رفـتن حج هست ، چه هست ، اين است كه به ثواب عالى برسيد، آنوقت ببينيد ثواب
ايـنـكـه بـه حـج برويد يا ثواب اينكه براى مسلمين خدمت بكنيد، كدام بيشتر است ؟
براى حـدود و ثـغـور اسـلام خـدمـت بـكـنـيـد، كـدام بـيـشـتـر اسـت ؟ تـحـصـيـل
عـلم از امـورى اسـت كـه واجـب كفائى است و از امور مهم است ، لكن اگر ما يك وقت
احـتـيـاج داشـتـيـم بـه ايـنـكـه عـلمـا و افـراد مـسـتـعـد الان تـحـصـيـل عـلم
را كـنار بگذارند و بروند در جبهه ها و دلدارى بدهند به اينها، هدايت كنند اينها را
يا بروند به شهرهاى دور افتاده و هدايت كنند آنها را، اين مستحب بسيار بزرگ را
بـايـد كـنـار بـگـذارنـد، بـرونـد آن كـار را انجام بدهند، براى اينكه آن واجب است
. انجام بـدهـنـد، بـعـد كـه آرامـش حـاصـل شـد بـرگـردنـد آقـايـان تـحـصـيـل
بـكـنند، چنانچه همه متصديان روحانى كه هستند الان از باب اينكه مى بينند كه نـمـى
تـوانـد و نخواهد توانست كسان ديگر اداره اين كشور را آنطورى كه اسلام مى خواهد
بكند و ما تجربه كرديم كه نشد، اين آقايان با اينكه شغلشان اين نيست و حالا من عرض
مـى كـنـم كـه بـنـاى روحـانـيـون بر اين نيست كه حكومت را بگيرند. حكومت چيست ؟
اما بناى روحانيون بر اين نيست كه اسلام را حفظ كنند؟ ما گمان مى كرديم كه در بين
روشنفكران ما بـه اصـطـلاح ، خـوب ، اشـخاصى پيدا مى شوند كه متعهدند و حفظ مى كنند
اين را. اگر حـالا هـم پيدا شد يك همچو اشخاصى ، يك همچو جمعيت هائى ، آقايان پست
هاى مهمتر دارند، مـى رونـد سـراغ كـارشـان ، آقـاى هـاشـمـى هـم مى روند، آقاى
خامنه اى هم مى روند و همه كسانى كه متصدى هستند. اما، ما چه بكنيم امروز وضع ما،
وضع ايران ، وضع گرفتارى هـاى داخـل و خـارج بـه جـورى اسـت كه بدون اينها نمى شود
اداره كرد اين مملكت را، يا مى كـشـانـندش به طرف آمريكا و كمونيسم يا مى كشانندش
به طرف امريكا و سرمايه دارى ياكشانندش طرف كمونيسم و آن بساط و ما لازم است
برايمان حفظ كنيم .
ننشينيد كنار و هى نق بزنيد و مردم را مايوس كنيد
خـوب ، مـا جـواب خـدا را چـه بـدهـيم ؟ جواب اين شهدائى كه براى اسلام جنگ كرده
اند چه بـدهـيـم ؟ و آن اشـخـاصى كه الان هم كارشكنى مى كنند، واقعا چه جوابى فكر
كرده اند؟ آنـهـائى كه اعتقادى به اين مسائل ندارند، خوب راحتند، مى گويند كه چيزى
، خبرى نيست
(لاخـبـر جـاء ولا وحـى نزل
) آنها حالا راحت است وضعشان . آنهائى كه اسلامى فكر مى كنند، مسلمان
هستند، اينها مقايسه نمى كنند.
بـيـن ايـن جـمـهـورى كـه ما الان در اسلام داريم ، در ايران داريم ، با آن حكومتى
كه سابق بـود، بـا آن وضـعـى كـه سـابـق بـود؟ ايـنـهـا فـكر نمى كنند كه اين كشور
ولو تا حالا نـتوانسته صددرصد مسائل را اسلامى بكند، نه اينكه نخواسته ، نتوانسته ،
لكن آنقدرى كـه بـه طـرف اسـلام رفـتـه اسـت ، در طول تاريخ شما يك حكومتى را پيدا
نمى كنيد كه ايـنـطـور بـاشـد كه اينطور طرف اسلام جهش كرده باشد. شما وقتى ملاحظه
بكنيد صدر اسـلام را، آيـات شـريفه اى كه وارد شده ، رواياتى كه وارد شده ، راجع به
اين تساهلى كه در جنگ مى كردند
آنـهـا، آن خـون جـگـرى كـه حـضـرت امـيـرالمـومنين سلام الله عليه مى كرد كه هى
شما مى گـوئيـد جـنـگ ، مـى گـوئيـد حـالا تـابـسـتـان اسـت ، بگذاريد زمستان ،
زمستان مى گوئيد تابستان است . شما ببينيد امروز اين سپاه پاسداران ، اين ارتش ،
اين نظامى ها، اين بسيج ، ايـن مـلت در آن هـواى گـرم 60، 70 درجـه خـوزسـتـان و در
آن بيابان ها كه انسان اگر برود خفه مى شود، اين جوان هاى عزيز ما به مدد الهى در
آنجا دارند زحمت مى كشند، آخ هم نـمـى گـويـند، يك كدام شكايت نمى كنند. من تاكنون
كه اينجا نشسته ام ، يكى كه شكايت بـكـنـد از ايـنكه مادر جنگ مثلا نرويم ، چطور
شد، من نديده ام همچو چيزى ، لكن هر روز مى آيـنـد بـا چـهـره گـشـاده ، هر روز مى
آيند و تقاضا مى كنند كه ما برويم شهيد بشويم . خـوب ، يـك هـمـچـو تـحـولى كـه
حاصل شده است در يك كشورى ، اين آقايانى كه آن كنار نـشسته اند و اشكالتراشى مى
كنند، مثلا در يك دهى يك آدمى در آن ده يك كارى كرده ، پس وا اسـلامـا، فـكـر ايـن
نـمـى كـنـنـد كه خوب ، در يك كشورى كه انقلاب شده است و الان در حال انقلاب است ،
يك آدمى هم در يك گوشه اى از اين كشور يك كارى مى كند. مگر شما حالا بـا زمـان
پـيـغـمـبـر مـى خـواهـيـد خـيـلى شـمـا جـلو بـاشـيـد؟ زمـان پـيـغـمـبـر هـم
هـمـيـن مـسـائل بـوده ، هـمـيـن مطالب بوده كه يك حكومت ، حضرت امير يك حكومتى كه
مى فرستاد، گاهى خرابكارى مى كرد، عزلش مى كرد و مى خواست او را. مگر مى شود يكدفعه
همه جا، يكدفعه ما صبح كنيم كه همه جا بهشت برين شده است ؟ ما بايد ببينيم ، اين
آقايان بايد بـبـينند كه اينها دارند رو به اسلام مى روند يا خير، دارند رو به خلاف
اسلام مى روند. انـصـاف داشـتـه بـاشـنـد اينهائى كه نشسته اند هيچ كارى براى اين
جمهورى اسلامى از اولش تـا حـالا نـكـرده انـد، كـارشـكـنـى كردند، كار نكردند، آن
روشنفكرش آنطورى و آن مـرتجع به اصطلاح شما آنجورى ، همه ، خوب بعضى از اينها را كه
ما مى دانيم يك قدم بـراى ايـن نـهـضت برنداشتند، مخالفت هم با آن داشته اند، نصيحت
هم ما را مى كردند كه آقا ول كنيد، نمى شود، بگذاريد اين شاه باشد، خوب ، بهتر از
ديگران است . خوب ، يك هـمـچو وضعى الان پيش آمده است كه شما مى بينيد در ايران
الان اينقدر مراكز فساد از بين رفـتـه اسـت ، ايـنـهـا را حـسـاب نـمـى كـنـنـد،
ايـنـقـدر شـراب فـروشـى هـايـى كـه مثل آب توى مردم جريان داشت از بين رفته ، يكى
نمى تواند الان هم بيايد يك همچو كارى بـكـنـد. ايـنهمه چيزهائى كه در دولت ها بوده
و در مجلس بوده و هر كه مجلس را در آنوقت ديـده مـى دانـد چـه خـبـر بـود، حـالا
مـى بـيـنـد كـه ايـنطور است ، خوب ، شما نبايد اين را قـدردانـى و تـشكر كنيد از
خداى تبارك و تعالى كه همچو عنايتى كرده اند؟ همراهى كنيد، مـى تـوانـيـد بـيـائيـد
قـضـاوت كـنيد، خوب ، بيائيد قضاوت كنيد، مى توانيد بيائيد يك اسـتـانـى را
اسـتاندارى كنيد، بيائيد بكنيد، ننشينيد كنار و هى نق بزنيد و مردم را مايوس كـنيد،
با اينكه نمى شوند اينها مايوس . آن اشخاصى كه در خارج رفتند و فرار كردند و حـالا
هـى اعلاميه پخش مى كنند و خودشان هم با خودشان در جنگ هستند و اينها، آنها از يك
طـرف يـك جـورى صدمه به اينجا مى زنند، اين آدم ماب هم كه در بازار است يا در مدرسه
است يا در كجا هست ، اين هم يك جور ديگر صدمه مى زند.
در محضر خدا ما نبايد يك كارى بكنيم كه برخلاف چيز خدا باشد برخلاف حكم خدا
بـاشد. ما يك جمهورى الان به دستمان آمده ، اين هم با جديت ماها نبوده ، خدا يك
همچو كارى كـرد. آن كـه مـقـلب قـلوب اسـت ، خـداسـت . كـى مى تواند سرتاسر كشور
را، از آن بچه كـوچـولوهـائى كه زبان تازه درآورده اند تا آن پيرمردهائى كه روى
تختخواب خوابيده انـد، ايـنـهـا را يـكـدل و يـكـجـهـت بـراى اسـلام بـسـيج كند؟
كدام وقت شما ديده بوديد كه بـرادرهـاى اهـل سـنـت و بـرادرهاى اهل تشيع با هم
مجتمع بشوند و در يك مقصد راه بروند؟ اگـر بـگـذارنـد ايـن فـاسـدهـا، اگـر
بـگذارند كه اين دو تا برادر، اين دو قشر بزرگ اسلامى با هم پيوند كنند و در مقابل
ديگران بايستند. و بالاخره ما بايد هميشه توجه به خـدا داشـتـه بـاشـيـم و
بـدانـيـم كـه يـك روزى هـمـه مـا در مـحـضـر خـدا مـى رويم و همه ما مسوول هستيم ،
اين را بايد احساس بكنيم ، وقتى اين احساس شد، اداره خوب مى شود، مجلس خوب مى
شود، الحمدلله خوب هم هستند اينها، خوبتر مى شود، سپاه خوب مى شود، ارتش خـوب مـى
شود، شهربانى خوب مى شود، شهردارى ، همه چيزها خوب مى شود و همه امور انشاءالله
اميدوارم كه با تعهد اين ملت عزيز بر وفق اسلام انشاءالله به پيش برود و خداوند
همه ما و شما را موفق كند كه خدمتگزار اسلام ، خدمتگزار اين مستمندان و اينهايى كه
در طـول تـاريـخ شـاهـنـشـاهـى تـوسـرى خـورده اند و محروم بوده اند، نگذارند اينها
به مـحروميت باقى باشند. دولت توجه به اين معنا داشته باشد كه در اين جاهاى دور
افتاده تـوجـه زيـادتر بكنند و اينها را يك قدرى به آنها رسيدگى بكنند و خداوند همه
شما را موفق و ما را هم انشاءالله از خدمتگزاران شما حساب كند.
والسلام عليكم
تاريخ :14/6/61
بـيـانـات امام خمينى در جمع اعضاى هياءت هاى بازسازى
نيروى انسانى وزارتخانه ها
ومــؤ سـسات دولتى و شركتهاى وابسته و خانواده هاى شهداى پاسداران كميته هاى
انقلاباسلامى خوزستان
هـمـانـطـورى كـه بـازسـازى ، يـك مـسـاءله مـهـم حـيـاتـى بـود در اول انقلاب ،
الان هم بايد تعقيب شود
بسم الله الرحمن الرحيم
انـشـاءالله تـعـالى آقـايـان حـاضـر، مـوفـق بـه خـدمـتـى كـه مـشـغـول هستند
باشند. البته مساءله پاكسازى و بازسازى وزارتخانه ها و ادارات يك امر ضـرورى بـوده
اسـت ، براى اينكه در رژيم سابق ، اشخاص بسيارى در اين وزارتخانه هـا، در اين
ادارات بودند كه آنها لياقت اين مسائل را نداشتند و شايد بسيارى از آنها ضد
انـقـلاب بودند و پس از پيروزى انقلاب ضرورى بود كه يك همچو هياءت هائى باشند و
شـناسائى كنند اشخاصى كه مفسد هستند، اشخاصى كه مضر هستند به جمهورى اسلامى ،
اشـخـاصـى كـه مـى خواهند نارضايتى در بين مردم ايجاد كنند، آنها را بايد پاكسازى
مى كـردنـد، لكـن نـكـتـه اى كـه مـن بـايـد عرض كنم به آقايان و اين امرى است كه
بر عموم افـرادى كـه در ايـن كـشـور مـشـغـول خـدمـت هـسـتـنـد، بـراى آنـهـا هـم
هـسـت ايـن اسـت كـه اصـل اين مسائل ، هم ضرورى است كه بايد باشد و هم با نبودنش
فاجعه درست مى شود، لكن در كيفيت اين امر و مواردى كه بايد اين كار بشود و افرادى
كه بايد اينطور كارها را انجام بدهند، در آنها بايد خيلى دقت بشود
اول راجـع بـه افـرادى كـه انـتخاب مى شوند براى اين پاكسازى ها، بازسازى ها يا در
انـجـمـن هـاى اسـلامـى كـه تـشـكـيـل شـده اسـت ، در هـمـه جـا هـسـت و خـدمـت هـم
زياد مى كنند، اول امر و مهمتر از همه اين است كه افرادى كه انتخاب مى كنند،
سوابقشان را، كارهائى كه در آن رژيـم مـتـصـدى بـودنـد و كـارهـائى كه بعد از شكست
رژيم انجام دادند، اينها بايد بـررسـى بـشـود شـما مى دانيد كه امروز در هر جائى كه
يك خدمتگزارى است ، يك عده اى بخواهند خدمت كنند، اشخاص مفسد، منافق و منحرف با
حيله هائى خودشان را وارد مى كنند چه بـسـا آنـهـائى كـه وارد مى شوند و مى خواهند
كه بر خلاف آن چيزى كه اسلام اقتضا مى كند، عمل بكنند و مردم را ناراضى كنند، چه
بسا از اشخاص سالم ديگر بسيار خودشان را جنداللهى و طرفدار جمهورى اسلامى معرفى
كنند
امـروز بـه مـجـرد ايـنـكـه يكى بخواهد خودش را مسلم و پايدار به احكام اسلام و مؤ
من به نـهـضـت حـسـاب كند، خوب ، ما بايد از او قبول كنيم ، لكن نبايد در امورى كه
مربوط به اينطور مسائل است ،
وارد بشود، مگر اينكه آن اشخاص مورد اطمينان دولت ، مورد اطمينان قوه قضائى و ساير
ارگـان هـائى كـه هـسـتـنـد، آن اشـخـاص مورد اطمينان را براى اينكه شناسائى بشوند
از افـراد، آن اشخاصى باشند كه بالاخره ، شناسائى اشخاصى كه مى خواهند در اين امور
وارد بـشـونـد و طـرفـيـن قـضيه اش بسيار خطرناك است ، ممكن است كسانى وارد بشوند و
افـراد غير صالح را حفظ كنند، افراد صالح را كنار بگذارند و يا از خارج ، افرادى كه
مـربـوط بـه ايـن دستجات مختلف است ، وارد بكنند، اين بدون شناسائى نمى شود باشد
همين طور شما بخواهيد كه اسم نويسى كنيد، هر كس مى خواهد بيايد در اين بازسازى وارد
بـشـود، ايـن يـك فـاجـعـه ايـجـاد مـى كند گاهى پس از چيزهائى كه مسلما بايد مورد
نظر آقـايـان بـاشد و بايد به آن دقت بشود، يعنى سوابق اشخاص در رژيم سابق و
خانواده ايـن چـه جـور هـسـتـند، دوستانى كه او داشته است چه جور بودند و بعد از
انقلاب چه جور رفـتـار كـردنـد، چـه وضـعـى داشتند، اينها بايد بررسى بشود و محتاج
به اين است كه افـراد مـطمئنى كه صد در صد مورد اطمينان دولت هست ، يا مورد اطمينان
فرض كنيد مجلس اسـت ، يـا مـورد اطـمـيـنـان قوه قضايى و شوراى دفاع هست ، اين
افراد مورد اطمينان براى شـنـاسـايـى ايـنـهـا بـاشد چه بسا اگر يك نفر در بين آنها
كه مى خواهند اين هياءت ها را شناسائى كنند، منحرف باشد، شما يك وقت توجه بكنيد كه
در بين اين افرادى كه تعيين شده است ، بسياريشان افراد فاسد بودند و ضد انقلاب
بودند بنابراين ، يك مساله مهم حـيـاتـى اسـت بـراى كـشـور، هـمـانـطـورى كـه
بـازسـازى يـك مـسـاله مهم حياتى بود در اول انـقـلاب و الان هم بايد تعقيب بشود،
همين طور كيفيت بازسازى ، افرادى كه مى خواهند وارد بشوند در اين امر، بايد افراد
صالح باشند و مطمئن به اين زودى نشويد كه ما عده اى هـسـتـيـم كه همه مان حزب اللهى
هستيم ، ممكن است كه در بين شما عده اى باشند كه به اسم حزب الله وارد بشوند و به
اسم حزب الله كارهاى شما را فلج كنند، كارشكنى كنند و شما بعد از دو سال ديگر متوجه
بشويد مطالب را
بـنـابراين ، يكى از امور مهم ، مساله شناسايى افرادى است كه مى خواهند اين هياءت
ها را تشكيل بدهند و اين را نبايد در آن مسامحه به هيچ وجه كرد
آنـوقـت راجـع بـه كـيـفـيت عملى كه انجام مى دهند، اين از حيث افراط و تفريط، بايد
انسان اجتناب كند و از آن و هركس كه در آن رژيم وارد بوده ، ما بگوئيم كه اينها همه
شان فساد بـودنـد، در بـيـن ايـن افراد، افرادى بودند كه در آنوقت خون جگر مى
خوردند لكن الزام داشـتـنـد بـه بـعـضـى كـارهـا، البـته اگر جناياتى از آنها صادر
شده باشد، آنوفت آن مساءله ديگرى است ، اما مجرد اينكه اين آدم در آنوقت در
وزارتخانه بوده ، در اداره بوده يا فرض كنيد در آن حزب فاسد رستاخيز بودند، مجرد
اين را نبايد شما ميزان قرار بدهيد
در آنـوقـت شـمـا خـوب ، بـوديـد و مـلتـفـت هـسـتـيـد، غـالب شـمـا تـوجـه بـه
ايـن مـسـائل دارنـد كه در آنوفت الزامى بود، آن مرد، آن مرد ناصالح ، آن مرد فاسد
اعلام كرد كه هر كس وارد نمى شود در اين حزب ، برود از ايران خوب ، در يك همچو
محيطى ممكن است بـسـيـارى افـرادى كـه با آن رژيم هم مخالف بودند، مى ديدند چاره
ندارند الااينكه وارد بشوند و ممكن است كه در آنوقت يك افرادى در ادارات ،
در وزارتـخـانـه ها وارد شدند براى يك تخفيف ظلم ، شما گمان نكنيد هركس در آنوقت
وارد شده ، پس او ظالم است ممكن است يك افرادى وارده شده باشند براى اينكه ظلم هائى
كه در ايـن ادارات ، در ايـن وزارتـخـانـه هـا در آن رژيـم داده مـى شد، تا يك
حدودى تخفيف به آن بـدهند اينها يك امورى است كه اگر خداى نخواسته شما يك بيگناهى
يا يك آدم خدمتگزارى كـه در آن رژيـم هـم مـيـخـواسـتـه خـدمت به اسلام بكند، خدمت
به ايران بكند، شما يك وقت كـنـارش بـگـذاريـد به مجرد اينكه وارد در حزب است يا
وارد در وزارتخانه است ، اين يك امـرى اسـت كـه صحيح نيست و براى شما صالح نيست از
آن طرف هم بايد افرادى كه مى بينيد كه در آن رژيم مشغول بودند به يك فسادكارى ،
خرابكارى ، ظلم و تعدى و حالا از ايـنها باقى ماندند در اينجاها، آنها هم كه آن نحو
هستند، آنها هم احتياط اين است كه بيرون بـرونـد، ولو حـالا خـيـلى هـم خـودشـان را
جـنـدالله حـسـاب مـى كـنـنـد اگـر در آن رژيـم مـشـغـول يـك كـارهاى فاسد بودند،
مشغول ظلم و تعدى به مردم بودند، اين به اين زودى اصلاح نمى شود، اگر بين خودش و
خدا هم اصلاح شد، لكن ما تكليفمان اين است كه اينها را در يـك مـواردى كـه كـار
بـراى مردم دارند مى كنند، در آن موارد آنها را ابقا نكنيم پس ما بايد نه از آن طرف
، هركس اظهار كرد كه من مثلا آدم صالحى هستم ، حزب الله هستم و چه ، ابـقـا كـرد،
نـه از ايـن طـرف ، هـركـس در رژيـم سـابـق يـك كـارى انـجـام داده اسـت ، داخـل در
يـك اداره اى بـوده است ، داخل در يك وزارتخانه اى بوده ، شما بخواهيد پاكسازى
كـنـيـد، ايـن هـم درسـت نـيـسـت يك امر مسلمانى ، يك امر موافق با شرع كه افراد
شناسائى بـشـوند، اگر چنانچه واقعا الان دارند كارشكنى مى كنند، ناراضى در بين مردم
درست مى كـنـنـد و امثال اينها، اينها را حتما بايد معرفى كنيد و پاكسازى بشوند، يك
اشخاصى كه خـدمـتـگـزارنـد، در رژيـم سـابـق بـودنـد، اما آنوقت هم اينطور نبود كه
جنايتكار باشند و مـشـغـول فـسـاد باشند، آنها را نبايد ما كنار بگذاريم ، بالاخره
اين كشور محتاج به اداره است ، محتاج به خدمتگزار است و بايد افرادى را كه كارشناس
هستند، باشند در اين ادارات بـه مـجـرد اينكه يك احتمالى مى دهيد يا فرض كنيد كه
در، همين كه آنوقت در رژيم سابق يـك كـارى كـرده ، آنـوقـت فـرض كـنيد كه در يك
محضرى بوده است كه آنجا شاه هم در آن مـحـضـر بـود، ايـن ، مـجـرد اين ، مجوز براى
بيرون كردن نيست ، اگر هم هيچ وقت با آنها نـبـوده لكـن بـا عملشان موافق بوده ،
هيچ وقت با شاه يك جائى نبوده كه عكس بيندازد، اما با عمل موافق بوده ، كارهاى آنها
را اجرا مى كرده ، ظلم هاى آنها را اجرا مى كرده ، يك همچو آدمـى هـم نـبـايـد الان
در وزارتـخـانـه هـا و در جـاهـائى كـه محل كار مردم است ، محل مراجعات مردم است ،
آنجا هم نبايد باشد
خوب ، شما كه سركشى مى كنيد در همه وزارتخانه ها و ادارات ، توجه به اين معنا داشته
بـاشـيـد كـه بـا مـردم ايـنـهـا چـه مـى كـنـنـد يـكـى از امـور مـهـمـه ايـن اسـت
كـه مـا نـبـايد مـثـل سـابـق بـاشـيم كه اگر يك بيچاره اى مى خواهد مراجعه كند به
يك اداره اى ، به يك رئيـس اداره اى ، آنقدر اشكال تراشى و آنقدر فساد باشد و
بالاخره هم امروز برو، فردا بيا، فردا برو، پس فردا بيا، اينطور چيزها اگر افرادى
در آنجا هست كه اينطور با مرد معامله مى كنند، شما بدانيد كه اينها مى خواهند
ناراضى درست بكنند يك كسى آمده يك كارى دارد، كـار جـزئى هـم هـسـت ، بـرو سـر آن
ميز، آن برو سر آن ميز، آن برو سر آن ميز، آن كارهائى
كـه سابق مى كردند، اگر شما در ادارات ديديد يك همچو چيزى هست ، بايد به آنها تنبه
بـدهـيد، ارشادشان كنيد كه اين كارها، كارهاى اسلامى نيست اگر تكرار كردند، آنها را
هم بايد كنار بگذاريد
كار شما در حالى كه يك كار اسلامى مهمى است ، مسؤ وليت بسيار بزرگى هم دارد
در هـر صـورت ، كار شما در عين حالى كه يك كار مهمى است ، يك كار اسلامى مهمى است ،
يـك خـدمـت بـسـيـار بـزرگ اسـت ، مـسـؤ وليـت بـسـيـار بـزرگـى هـم دارد از مـسـؤ
وليـتش غـافـل نـبـاشـيـد نـبـادا شـمـا بـخواهيد خدمت بكنيد، يك وقت خداى نخواسته
خلاف آن بشود، بـخـواهـيـد عـبـادت بـكـنـيـد، يـك وقـت خـداى نـخـواسـتـه
مـعـصـيـت بـشـود بـايـد هـمـه ايـن مسائل ، نه همه شما، همه كسانى كه در كارهائى
كه در اين جمهورى اسلامى هست ، وارد مى شـونـد، هـمـه ايـنـهـا، ايـن را توجه كنند
كه ما ميخواهيم براى اسلام خدمت كنيم ، مى خواهيم هـمـانـطـور كه اسلام مى خواهد،
عمل كنيم اسلام هم نسبت به افراد، افراد پائينى كه نمى شود اصلاحشان كرد را كنار مى
گذارد اشخاصى اگر هم يك كار خلافى يك وقتى كردند و بعد برگشتند و شما سوابق شان را
ديديد، ديديد كه نه ، اينها اشخاصى بودند كه در آنـجـا بـه واسـطـه الزام ، بـه
واسـطه اجبار، به واسطه ترس ، به واسطه اينطور امـور، يـك كارى كردند، به مجرد اين
شما اخذ نكنيد و يك كسى را در جامعه ، اين كار مهمى است كه كار بسيار با ارزش است ،
لكن مسؤ وليت هم بسيار دارد و اين را بايد همه آقايان مـتـوجـه بـاشـنـد و هـمين
طور آنهائى كه در جاهائى كه آن انجمن هاى اسلامى است ، آنها هم بـايـد ايـن تـوجـه
را داشـتـه بـاشـنـد كـه در عين حالى كه انجمن هاى اسلامى خدمت كنند و خـدمـتـشـان
هـم ارزشمند است ، در عين حال ،پ مسئوليت شان هم زياد است چه بسا كه در بين انجمن
هاى اسلامى هم يك فرد يا افرادى پيدا بشوند كه بخواهند انجمن اسلامى را بكشند بـه
خلاف اسلام و فساد ايجاد كنند آنها هم بايد افرادشان را شناسائى كنند، ببينند كه
ايـن آدمـى كـه بـه اسـم انـجـمـن اسلامى آمده آيا خودش تعهد به اسلام دارد، چه جور
بوده وضـعـش ، خـانواده اش چه بوده ، اينها يك مسائل مهمى است كه امروز ما به آن
مبتلا هستيم و شما مى دانيد كه در بين اين چپ ها، در بين اين منحرفين ، در بين اين
منافقين ، افرادى هستند كـه بـا طـراحـى وارد مـى شوند و در همه جا سر مى كشند و
وارد مى شوند و يك وقت خداى نـخـواسـتـه غـائله ايجاد مى كنند، اينها يك مسائلى است
كه بايد خود آقايان توجه داشته باشند
مـنـافـقين و آن اشخاصى كه در خارج با هم جمع شده اند، همه موافق اين هستند كه
اسلام نباشد
چـنـانـچـه مـى بـيـنـيـد كـه مـا الان مـبـتـلا هـسـتيم به جنگ و مبتلا هستيم به
آن چيزهائى كه ، تـبـليـغـاتى كه در خارج بر ضد ما مى شود، شما مى بينيد چقدر تبليغ
، من گمان ندارم كـه يـكـى از ايـن رسـانـه هـاى گـروهـى بـا جـمـهـورى اسـلامـى
بـخـواهـد بـه انـصـاف عـمـل كـنـد طـرفـدارى را مـن نـمـى گـويـم ، بـخـواهـد بـه
انـصـاف عـمـل كـنـد، بـخـواهد چيزى كه مى گويد، از روى انصاف باشد، مثلا مى بينيد
كه يكى از رسـانـه هـاى گـروهـى كـه چـند شب پيش از اين ، دو سه شب پيش از اين بود،
مى گفت كه عراق هم خيلى آدم كشته ، ايران هم
كشته لكن ما راجع به عراق مستند نداريم ، راجع به ايران مستند داريم ، استناد داريم
به چـيزى او چى است ؟ آن يك چيزى است كه منافقين در خارج منتشر كردند مستند يك
راديوئى ، نـه ايـنـكـه نـمـى فـهـمـنـد، مـى فـهـمـنـد، مـى خـواهـنـد يـك چـيـزى
بـگـويـنـد، بـه خـيـال خـودشـان و بـهانه اى دست بدهند، و الا آنها مى فهمند كه
اين منافقينى كه در خارج هستند و آن اشخاصى كه حالا با هم جمع شده اند و تو سر هم
مى زنند و همه موافق با اين هـستند كه اسلام نباشد، اينها مى گويند كه ما از آنها
شنيديم ، چون از آنها شنيديم ، پس مستند است خوب ، ما يك همچو ابتلائى الان در دنيا
داريم كه حرف دشمن هاى ما كه از اينجا بيرونشان راندند و آنقدر جنايات در اين كشور
كردند، مستند مى شود، براى اينكه الان هر روز، روزى صـد نـفر در ايران در زندان
اوين اعدام مى شوند يكى از حرف هايش است صد نـفـر الان دارد اعـدام مـى شـود خـوب ،
يـك هـمـچـو گـرفـتـارى مـا داريـم ، وقـتـى يك همچو گـرفـتـارى داريـم ، مـا
بـايـد خـودمـان تـوجـه بـه مـسـائل بـكـنـيـم ، هـوشـمـنـد باشيم ، يك وقت بهانه
دست ندهيم كه خداى نخواسته يك چيز كـوچـكـى را مـا عـمـل كـنـيـم ، ايـن بـهـانـه
بـشـود دسـت آنـهـا، و بـه قول خودشان مستند پيدا بكنند
الان تـمام رسانه هاى گروهى به ضد ايران ، به ضد اسلام ، اصلا اسلام را آنها مضر
مـى دانـند، با افراد ايرانى بد نيستند، با افرادى كه مى خواهند طرف اسلام باشند،
مى خـواهـنـد اسـلام را پـيـاده كـنـنـد، بـا ايـنـهـا بـد هـسـتـنـد، آنـهـا
اسـلام را مـضـر بـه حال خودشان مى دانند و مع ا لاسف ما مبتلاى به دولت هاى اسلامى
كه ملت ها اسلامى هستند، بـه دولت هـائى هـستيم كه در كشورهاى اسلامى هستند، آنها
هم همين طور دارند دامن مى زنند به اينطور اختلافات .
شـمـا مـلاحـظـه كـنـيـد كـه چـقـدر اسـف بـار اسـت ايـن مـطـلب كـه اسرائيل در
محضر اين دولت هاى به اصطلاح اسلامى ، آنقدر به اين زن و بچه و پير و بـزرگ لبـنان
صدمه وارد آورد، آنقدر افراد را كشت و آنقدر افراد را آواره كرد، و الان هم در
آنـجـا مشغول به فعاليت است چقدر اسف بار است كه در محضر اينها اين كار شده است و
معذلك الان دنبال اين هستند كه آن توطئه هائى كه آمريكا دارد درست مى كند، طرح هائى
كه آمـريـكا مى دهد كه همه طرح هاشان بر ضد خلق است و بر ضد اسلام است ، اينها
درصدد هـسـتـنـد كه پيشنهادهائى كه قبلا كردند مثل كمپ ديويد و بعدش شبيه او را
درست كردند و همه اينها متفق بر اين هستند كه اسرائيلى كه اينقدر جنايتكار است ،
حالا مسلمان ها بشناسند به اسم يك دولت مثلا مستقل متعهد، اين چقدر براى انسان
دردناك است و من الان را عرض مى كنم كه اگر چنانچه اين دولت هايى كه در خليج فارس و
اطراف خليج فارس و در جاهاى ديـگـر هـسـتـنـد، ايـنـهـا يـك هـمـچـو امـرى را
تـصـويـب كـنـنـد، و مـثـل طـرح آمـريـكـا يـا طـرح بـعـد از او كـه طـرح شـده اسـت
، ايـنـهـا تـصـويـب كـنـنـد و اسرائيل را شناسائى كنند، ملت ما و ارتش ما و سپاه
پاسداران ما و اسلام و خداى تبارك و تعالى از آنها نخواهد گذشت و بترسند از آن روزى
كه اين ملت احساس بكند، اين ارتش ، ايـن سـپاه پاسداران احساس بكنند كه تكليف دارند
كه اين اشخاصى كه كمپ ديويد را يا شـبـيـه او را بـراى اسـتـقـلال و بـراى
شـنـاسـائى اسـرائيـل تـصـويـب كـردنـد، تـكـليـف شـرعـى بـر ايـشـان يـك وقـت
حـاصـل بـشـود كـه ايـنها بايد تاديب بشوند و اين مساله لبنان و همين طور مساله
ايران ، مساله هجوم به ايران و مساله هجوم
لبـنـان ، يـك مـسـاله اى بـود كـه بـا طـرح آمـريـكـا عمل شد، يعنى آمريكا طرح
داده ، چون ديده است كه اينجا از دستش رفته ، طرح داده است كه بـراى ايـران
مـشـكـلات ايـجـاد كـنـد هـر چـه مى توانست مشكلات كرد و از بين رفت بعد هم
مـشـكـلات جـنـگ را ايـجـاد كـنـد و ايـن جـنـگ هـم ادامـه پـيـدا بـكـنـد و ايـن
چـيـزى كـه حـق است عـمل نشود تا ادامه پيدا بكند و بهره بردارى را آمريكا بكند
لبنان هم همين مساله بود كه طرحى آنها داشتند كه در آنجا اجرا بكنند و اسرائيل را
وادار كردند به اينكه آنطور جنايت ها را بكند، تا اينكه آن طرح هائى كه به نفع
آمريكاست و همه كشورها را اسير آمريكا مى كـنـد بـيـشـتر از آنچه كه هستند، آنها
اجرا بشود خوب ، اين ملت هاى اسلام ، اين دولت هاى بـه اصـطـلاح اسـلامـى ، تـا كـى
مـى خـواهـنـد ايـن ذلت هـا را تـحـمل كنند و اين تحقيرها را بپذيرند؟ تا كى اينها
توجه به اين ندارند كه زندگانى شـرافتمندانه بهتر از اين زندگانى هاست كه در پارك
ها باشد و شرافتمندانه نباشد؟ اينها به خود بيايند، توجه كنند به اين مسائل و اگر
چنانچه طرح كمپ ديويد و همين طور امـثـال او براى شناسائى اسرائيل ، اينها به آن
راى بدهند، هر يك از اينها كه راى دادند، يك وقت تكليف شرعى براى ما مى شود به
اينكه با آنها يك معامله ديگر بكنيم
مـا نـمى خواهيم با كسى جنگ بكنيم ، شما مى بينيد كه ما با عراق جنگ نداشتيم ، ملت
عراق مـلت خـود مـاست ، آنقدر كه ما علاقه به عراق داريم ، در عراق مركز تشيع است ،
در عراق مـركـز امـيـرالمـومنين (ع ) است ، مركز حسين بن على (ع ) است ، مركز ساير
ائمه است ، ملت اسلامى است ، ما علاقه داريم به عراق ، همانطورى كه علاقه داريم به
ايران به اعتبار ايـنـكـه اسـلام است ، آنجا هم علاقه داريم به اعتبار اينكه يك
كشورى اسلامى است و مركز اوليـاء خـداسـت ، مـا هيچ وقت بناى بر اين نداشتيم كه به
عراق يك صدمه اى وارد كنيم و تـا كنون هم هر چه به من گزارش داده شده است ، تقريبا
اين بوده است كه به مردم عراق تعدى نشده است اما ما چه بكنيم با يك همچو فاسدى كه
هم عراق را دارد به تباهى ميدهد و هـم ايـران را بـه خـيـال خـودش ، مـا چـه
كـنـيـم بـا يـك هـمـچـو آدمـى كـه از اول مى گويد كه ما با رژيمى كه زرتشتى هستند،
نمى دانم مجوس هستند، يك رژيمى كه همه اش صداى الله اكبر است ، همه آن بناهائى كه
در عراق ، بناهاى اسلامى كه در عراق هـسـت ، هـمـه اش ، اگـر نگويم همه اش اكثرش از
ايرانى ها بوده ، ايرانى ها اين بناها را سـاخـتـه انـد، چـطـور آن آدم بـه اسـم
ايـنـكـه ايران زرتشتى است ، نمى دانم پارسند، از فـارسـنـد مـگـر فارس بودن اشكال
دارد؟ به اسم اينكه همه ايرانى ها مجوس هستند، به اسم اين ، حمله كرد و بعد فهميد
كه نخير، اسلام با الله اكبر پشت گردنى به او ميزند و تـا كـنـون هـم ايـنـطـور
بـوده و بـعـدهـا هـم اگر تسليم حق نشوند ما يك امر غيراسلامى نـمـيـخـواهـيـم ، ما
يك امر حقى ميخواهيم ، ما ميگوئيم يك متجاوز آمده است و آنهمه جنايات وارد كـرده
اسـت ، آنـهـمـه افـراد كـشـتـه اسـت ، آنهمه خانه خراب كرده است ، آنهمه مردم را
بى خـانـمـان كرده است ، آنهمه عراقى را بى خانمان كرده ، اينهمه افرادى كه از عراق
فرار كـردنـد آمـده انـد ايـنجا آواره شدند، همه اينها هستند، خوب ، بيايد اين آدم
، اين دولت ، اين كـذا، بـيـايـد، مـردم را بـنـشـانـنـد، اشـخـاصى كه عادل هستند،
بنشانند و ببينند كه ما چه مـيـخواهيم ما مى گوئيم كه اين جناياتى كه اين كرده است
، چون پيشقدم بوده است ، ما غير دفاع ، تا كنون هيچ كارى نكرده ايم ، اين
جـنايات بايد جبران بشود اگر ما دست از جنايات برداريم جانى هستيم ، كمك به جنايت ،
خودش يك جنايتى است ما مى گوئيم كه اينطور بايد باشد، ما مى گوئيم كه بايد اينها از
كشور ما بيرون بروند و تعدى نكنند به كشور ما
بايد مسلمين با هم متحد بشوند و تو دهنى بزنند به آمريكا
شـمـا مـى دانـيـد كـه هـر روز آبـادان مـورد اصـابـت گـلوله اسـت و مـوشـك اسـت و
امـثـال اينها، هر روز خوب ، مى آيند كنار و از آنجا با آن چيزهاى دوربرد مى زنند
به آن ، كـى را مـى كـشـنـد؟ مـردم بـيـچـاره را، مـردمى كه نه ، و يك زن بيچاره اى
است و يك بچه كـوچكى است و اينها هيچ كار ندارد، جز بقال است و نمى دانم خباز است
ما مى گوئيم كه ما مـى خـواهيم كه اينها تا آن حد بروند كه نتوانند يك همچو كارى
بكنند خوب ، بيايند عقلا بـنـشـيـنند اين كار را بكنند، ما كه مخالف با آن نيستيم ،
لكن اگر نكنند، خوب ، ما خودمان بـايـد بـكـنـيـم ، مـا بـا قـوه قـهـريـه بـايـد
بـكـنـيـم اگـر ايـنـهـا عـمـل كردند به اينها، خوب ، ما ديگر حرفى نداريم ، اينها
بروند سراغ كارشان ، ما هم سـراغ كـارمـان و امـا اگـر عـمـل نكنند و هر روز براى
ايران يك غائله درست كنند و هر روز ايـران را بـكـوبند، خوب ما تكليف ما اين است كه
جلوى اين را بگيريم ، تكليف ما اين است كـه تـا هـر جـا جـلوگـيرى از اين امر متوقف
به اوست ، پيش برويم و كار خودمان را انجام بـدهـيـم ، اين يك امر عقلى است ، يك
امر عقلائى است آنها كه الان هم در خاك ما هستند، الان هم در بلندى هاى ايران
هستند، الان هم دارند ظلم و تعدى به ايران مى كنند، ما دفاع نكنيم ؟ ما آنـهـا را
بـگـذاريـم سـرجـاى خـودشـان هر غلطى مى خواهند بكنند؟ خوب ، ما دفاع بكنيم ،
همانطورى كه از خرمشهر و جاهاى ديگر بيرونشان كردند، اينها را هم عقب خواهند نشاند
تا اينكه آن كارى را كه ما مى خواهيم ، انجام بگيرد اگر هم يك اشخاصى هستند، دولت
هائى هـسـتـند كه مى خواهند اين كار را بدون اينكه قوه قهريه در كار باشد، انجام
بدهند، ما هم حاضريم ما هميشه صلح طلب هستيم ، لكن نه صلحى كه جانى را سر جنايت
خودش باقى بـگذاريم ، همچو صلحى ، صلح نيست ، ما صلحى مى كنيم كه با قدرت و قوت ،
دفاع از كشور خودمان ، دفاع از اسلام بكنيم .
و من انشاءالله اميدوارم كه همه مسلمين بيدار بشوند و توجه بكنند به اينكه اگر
چنانچه جلوى آمريكا و اين مهره هاى آمريكا كه براى خاطر آمريكا و منافع او به اسلام
صدمه وارد مـى آورنـد مـثـل اسرائيل و مثل صدام ، انشاءالله مردم بيدار بشوند و
بفهمند اگر به اينها مهلت داده بشود، همه مسلمين به تباهى كشيده خواهند شد و آمريكا
محدود نيست آمالش به يك كـشـور و دو كـشـور، و ايـنها، هر جائى را مى خواهد او تحت
سيطره او باشد و امروز روزى اسـت كـه مـا اعـتـقـادمـان ايـن اسـت كه بايد مسلمين
با هم متحد بشوند و تو دهنى بزنند به آمـريـكـا و بـدانـنـد كه مى توانند، توانائى
اين امر را دارند، هم قدرت پرسنلى و افراد دارنـد، و هـم مـلت بـاهـاشان موافق است
، اگر امرى بكنند، كارى بكنند، و هم امكانات زياد دارنـد، شـريـان حـيـات آمـريـكا
و غرب بسته به نفت اين منطقه است و من اميدوارم كه همه ما خـدمـتـگـزار بـه اسـلام
و مـسـلمـين باشيم و همه شما آقايان با تعهد به اسلام ، با اينكه حاضر بدانيد خدارا
در
كـارهـاى خـودتـان ، آن روزى را كه مى خواهيد يك كسى را كنار بگذاريد، آن روزى كه
مى خـواهيد به يك كسى فرض كنيد كه يك انگ غيراسلامى بزنيد، توجه كنيد كه خدا حاضر
اسـت اگـر خـداى نـخواسته بر خلاف بكنيد عمدا و اگر سهوى باشد، اشتباهى باشد كه
مقدماتش دست شماست ، بدانيد كه اين خداى حاضر و ناظر بر شما ممكن است نبخشد توجه
بـكـنيد كه كارها همه اسلامى باشد، براى خدا باشد، خدمت براى خدا باشد و اميدوارم
كه خـداونـد بـه هـمـه شـمـا تـوفـيق عنايت كند و همه شما براى خدمت به اسلام و
مسلمين موفق باشيد و همه ايرانى ها كه در مكه ؟ مشرف شدند، با سلامت ، با صحت به
اوطان خودشان بـرگردند و من اميدوارم كه حجاز و كشور حجاز و دولت حجاز با اين
عزيزان كه بر ضد مـخـالفـان اسلام هستند، بر ضد امريكا هستند، بر ضد آن دنباله
آمريكا و آن فاسد هستند، بـه طـور اسـلامـى عـمـل كـنـنـد و موجب نگرانى دولت و ملت
ما را فراهم نكنند كه اگر اين فراهم بشود، ممكن است خطرى داشته باشد
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته