پـيـام آرامـش
بـخش و افتخارآميزتان پيرو پيروزى هاى بزرگ سلحشوران ظفرمند عمليات فـتـح المـبـيـن
واصـل و مـوجـب سـرافـرازى گـرديـد. گرچه اين شجاعت ها و فداكارى ها و پيروزى هاى
عظيم كم سابقه يا بى سابقه در بعد نظامى و ميدان نبرد از طرف نيروهاى مـسـلح عـظيم
القدر جمهورى اسلامى ، آنچنان افتخارآفرين و اعجاب آميز است كه با مقياس هـاى عـادى
و مـعيارهاى نظامى و جنگى نتوان ارزش پرعظمت و غرورآفرين آن را با الفاظ محدود و
عبارات معدود، و شجاعت و حمله برق آساى سلحشوران ايران بزرگ را به ذهن آورد و بـا
قـلم و بيان اظهار كرد، گرچه اين شكل پيروزى ها و سلحشورى ها در باب خود بى نـظـير
يا كم نظير است ، گرچه اين نحو تاختن بر نيروهاى زمينى و هوائى دشمنانى كه تـا بـن
دنـدان با سلاح هاى سنگين و سبك مدرن غربى و شرقى مسلح بودند، در جنگ هاى جهان
نمونه است كه در ظرف كمتر از يك هفته آنچنان مات شوند كه هر چه دارند بگذارند و
فرار نمايند و يا تسليم شوند به صورتى كه قواى مسلح ما تاكنون نتوانند اسيران و
كـشـتـگـان و غـنـائم را بـشمار آورند، و گرچه تمام اين امور برخلاف عادت بصورتى
مـعـجـزه آسـا تـحـقـق يـافـت ، لكـن آنـچـه انـسـان را در مـقـابـل رزمـنـدگـان
جـبـهـه هـا و پـشـتـيـبـانـان آنـان در مـيـدان رزم مـثـل جـهـاد سـازندگى و هم
فيلمبرداران جان بر كف عزيز و پزشكان و پرستاران متعهد و والامـقـام و
خـبـرنـگـاران جـسـور و مردمان ميليونى پشت جبهه به خضوع وادار مى كند، بعد مـعنوى
آن است كه با هيچ معيارى نمى توان سنجيد و با هيچ ميزانى نمى توان عظمت آن را
دريافت .
مـا عـقب ماندگان و حيرت زدگان وآن سالكان و چله نشينان و آن عالمان و نكته سنجان و
آن مـتـفـكران و اسلام شناسان و آن روشنفكران و قلم داران و آن فيلسوفان و جهان
بينان و آن جـامـعـه شـنـاسـان و انـسـان يـابـان و آن هـمـه و هـمـه ، بـا چـه
مـعـيـار ايـن مـعـمـا را حل و اين مساله را تحليل مى كنند كه از جامعه
مـسـمـومـى كـه در هر گوشه آن عفونت رژيم ستمشاهى فضا را مسموم نموده بود، بازار و
مـغازه هايش مسموم ، خيابان ها و گردشگاه هايش مسموم ، تفريحگاه ها و سينماهايش
مسموم ، مـطـبـوعات و رسانه هاى گروهيش مفتضح و مسموم ، وزارتخانه ها و اداراتش
مسموم ، مجلس شـورا و دادسـراهـا و دادگـاه هـايـش مـسـمـوم ، مـراكـز تـعـليـم و
تـربيتش از كودكستان تا دانـشـگاهش مسموم و بدتر از مسموم و فضاى حاكم بر سرتاسر
كشور مسموم ، كه هر يك بـراى مـسـمـوم نـمـودن جـوانـان و بـه فـسـاد كـشـانـدن
آنـان عـامـلى فعال بود و نونهالان و تازه جوانان ما در يك چنين محيطى به جوانى و
رشد رسيده بودند كـه بـه حـسـب مـوازيـن و عادت بايد سرشار از مسموميت و فساد اخلاق
و عقيدت باشند كه اگـر مـعـلم و مـربـى اخـلاق و مـهـذب نـفـوس بـخـواهـد تـنـهـا
يـكـى از آنـهـا را با صرف سـال هـاى طـولانـى مـتـحـول گـردانـد مـيـسـر نـگـردد،
چـگـونـه در ظـرف سـال هـاى مـعدود از بطن اين جامعه و انقلاب كه خود نيز اگر
معيارهاى عادى را حساب كنيم بـايـد كـمـك بـه فـسـاد كـنـد، يـك هـمـچـو جـوانـان
سرشار از معرفت الله و سراپا عاشق لقـاءالله و بـا تـمـام وجـود داوطـلب براى شهادت
جان نثار براى اسلام كه پيران هشتاد سـاله سـالكـان كـهنسال به جلوه اى از آن
نرسيده اند، بسازد؟ جز دست غيبى و دستگيرى الهـى و تـصـرف ربـوبـى ، بـا چـه
مـيـزان و مـعـيـار مـى تـوان تحليل اين معما كرد؟
اينجانب هر وقت با يكى از چهره ها روبرو مى شوم و عشق او را به شهادت در بيان و
چهره نـورانـيـش مـشـاهـده مـى كـنـم احساس شرمسارى و حقارت مى كنم و هر وقت در
تلويزيون ، مـجالس و محافل اين عزيزان كه خود را براى حمله به دشمن خدا مهيا مى
كنند و مناجات راز و نـيـازهـاى ايـن عاشقان خدا و فانيان راه حق را در آستانه هجوم
به دشمن مى نگرم كه با مـرگ دسـت به گريبان هستند و از شوق عشق در پوست نمى گنجند،
خود را ملامت مى كنم و بـر حـال خـويـش تـاسـف مـى خـورم . اكـنـون مـلت مـا
دريـافـتـه اسـت كـه
(كـل يـوم عـاشـورا و كـل ارض كـربـلا).
مـجـالس حـال و دعـاى ايـنـان شـب عـاشـوراهـاى اصـحـاب سـيـدالشـهـدا را در دل
زنده مى كند.
جوانان عزيزم و فرماندهان محترم ! شما توقع نداشته باشيد كه من بتوانم از عهده ثناى
شـما و شكر عمل شما برآيم . شما را همان بس كه محبوب خداى تعالى هستيد و خداى شما
فـرمـوده كـه شـمـا را كـه چـون سـدى مـحـكـم و بـنـيـانـى مـرصـوص در مـقـابـل
دشـمنان خدا و براى رضاى او ايستاده ايد دوست مى دارد و اين است جزاى شما و اين است
عاقبت عمل شما. پس ، از اين مرحله بگذرم و از گروه هائى كه از جهات مختلف در جبهه
هـا با آن حال جنگ و نزديكى خطر، شما را كمك كرده و مى كنند و در خدمت شما بوده و
هستند بـايـد تـشـكـر كـنـم . خـدايـتـان يـار و مـددكـار و رحـمت حق بر شهداى
عزيزتان و خاندان محترمشان كه با شجاعت و شهامت به شهادت فرزندان و نزديكانشان
افتخار مى كنند، خود را و فرزندان خود را از اسلام و براى اسلام مى دانند. سلام خدا
و بزرگان دين بر شهدا و خاندانشان و بر رزمندگان در راه اسلام و ايران .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 12/1/61
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه مـنـاسـبـت سومين سالگرد
رسميت يافتن جمهورى اسلامى ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
در آغـاز چـهـارمـيـن سـال رسـمـيـت جـمـهـورى اسـلامـى حـمـد و ثـنـاى بـى پـايـان
خـداونـد مـتـعال را كه با نصرت خود و جنود غيبى ، رزمندگان سلحشور و متعهد ايران
را در دو بعد مـعـنوى و ظاهرى پيروز و با سرافرازى هر چه تمامتر به جائى رساند كه
معجزه عصر به دست مبارك و تواناى آنان به صورتى آشكار، تحقق پيدا كرد و لشكرهاى
مجهز به جـهـازهـاى مـدرن قدرت هاى شيطانى در فاصله اى اندك شكست مفتضحانه خورده يا
تسليم شدند و يا فرار نمودند و يا كشته شدند.
12 فروردين سال 61 درخشندگى ديگرى در تاريخ ايران دارد. درخشندگى پرتو نور خدا،
درخشندگى حمايت و عنايت خاص پروردگار جهان بر ملت ستمديده و غارت زده ايران .
كـسى كه اين حمايت و اعجاز را نبيند خفاشى است كه نور خورشيد جهان افروز را نتواند
ديـد. بـا تـمـام اسـبـاب اطـمـيـنـان و سـكـون خاطر در دشمن و تمام اسباب وحشت و
خوف در رزمـنـدگـان ايران ، كدام سبب ، اطمينان و سكينه را در اينان ايجاد و رعب و
وحشت را در آنان مـتـحـقـق كـرد؟ آنـهـا بـرخـوردار از پشتيبانى ابرقدرت ها بويژه
شيطان بزرگ ، آمريكا بـودنـد و مـى بـاشـنـد. اكـثر قدرتمندان منطقه به آنها انواع
سلاح را از اطراف جهان مى رسـاندند و ميلياردها دلار در اختيار آنها مى گذاشتند و
به پشتيبانى از آنان از فرستادن ارتـش هـم دريـغ نـداشتند و تمام رسانه هاى گروهى
موثر در خدمتشان بود و هست و ما در مـحـاصـره اقـتـصـادى و در حال انقلاب و در هم
ريختگى و مواجه با توطئه هاى جانفرساى داخـلى و خـارجـى . آنـهـا غافلگيرانه به ما
هجوم آوردند و از دريا و زمين و هوا به ما حمله كـردنـد و مـقـدار زيـادى از كـشـور
مـا را تـصـرف نـمـودنـد و بـه خـرابـى و قـتـل و غارت شهرهاى ما و ملت مظلوم ما
پرداختند كه اين نيز از اسباب بزرگ براى رعب و وحـشـت مـا و آرامـش و سـكـون بـراى
مـهـاجمين به كشور ما بود. آيا آنچه خداوند تعالى مى فـرمـايـد:
(وقـذف فـى قـلوبـهـم الرعـب فـريقا تقلتون و تاسرون فريقا)،
مصداق ظـاهـرش در فـتـح مـبـيـن مـتـحـقـق نـيـسـت ؟ آيـا آيـه
(هـوالذى انـزل السكينه فى قلوب المومنين
) مصداق ظاهرش رزمندگان اين جبهه نيست ؟ مگر آنچه در صدر اسلام واقع شد
و موجب فتح لشكر اسلام گرديد جز اينها بود؟ آيا در ظرف يك هـفـتـه آنـچـه تـاكـنـون
شـمـارش شـده اسـت بـيـش از پـانـزده هـزار اسـيـر و هـزاران مـقـتـول و هـزاران
مـجـروح و آنـهمه غنايم جنگى امرى عادى است ؟ آيا فوج فوج تسليم در مقابل عده اى
غير معادل با خصم امرى عادى و طبيعى است ؟
بـارالهـا! جـوانان رزمنده ايران فتح را از تو مى دانند و به قدرت خويش مغرور
نيستند و اگر غرور و سرافرازى هست براى آن است كه مورد عنايت و حمايت ذات مقدس تو
هستند. تو طـمـانـينه و سكينه را در دل آنان نازل فرمودى و رعب و وحشت را در قلوب
دشمنان آنان كه دشمنان اسلامند انداختى . خداوند! هر چه هست از توست و اميد آن
داريم كه اين عنايت و حمايت را ادامـه دهى تا پيروزى نهائى و پس از آن نيز تا آنگاه
كه دشمنان تو و اسلام در نبرد با جنودالله و حزب الله هستند و تا استقرار حكومت
الله .
اينك بعضى تذكرات كه ملت و دولت و ارتش و سپاه و بسيج و ديگر قواى مسلح به آنها
توجه دارند عرض مى كنم :
1!!! هـمـه بـايـد بـدانـيـم كـه تـمـام امـور و از آن جـمـله فـتـح و نـصـر بـه
دسـت خـداوند متعال است . (و ماالنصر الا
من عندالله العزيز الحكيم ). بايد توجه
داشته باشيم كه در اين فتح مبين و ساير فتوحات ، غرور به قدرت خويش پيدا نكنيم و
شيطان نفس بر ما غلبه نكند، كه غرور موجب سردى و سستى مى شود و در جنگ لازم است
قواى مسلح تا آخرين نـقـطـه و تـا پـيـروزى نـهـائى داراى آمـادگـى لازم بـوده و از
نيرنگ و خطر دشمن در هيچ حال غافل نباشند، بويژه دشمنى كه تمام قدرت هاى شيطانى
براى حفظ او كوشش دارند و خود، خوب مى داند كه شكست براى او نابودى است . رزمندگان
معظم در مرزها، سنگرها و پايگاه هاى خود را محكم كنند و لحظه اى از هجوم دشمن غفلت
نورزند كه لحظات پيروزى بـسـيـار حـساس است . با ياد خداوند منان و دلبستگى به نصرت
او آماده و مجهز باشيد و دشمن را حقير و بيچاره نشمريد. خدايتان نصرت نهائى را
عنايت فرمايد.
2!!! از ايـنكه بوق هاى تبليغاتى دروغپرداز و شايعه ساز كه در خدمت ابر
جنايتكارانند از پـيروزى هاى رزمندگان شجاع ما نامى نمى برند و در سكوت مرگبار فرو
رفته اند و گـاهـى از پـيـشـروى هـاى صـدامـيـان شـكـسـت خـورده و نـاتـوان در شـوش
و دزفـول سـخـن مـى گـويـنـد، نـاراحـت نـبـاشيد. بحمدالله تعالى نخواهند توانست بر
اين پيروزى ها كه چون خورشيد عالمتاب مى درخشد سرپوش نهند، چنانچه اخيرا كه رسوائى
سـكـوت بـه حـد اعـلى رسـيـد مـجـبـور شـدنـد مـخـتـصـرا" خـبـرهـا را بـا حـالتـى
مـتـزلزل بـيـان كـنـنـد. شـمـا رزمـنـدگـان عـزيـز و شـجـاع كـه بـا ذكـر خـداونـد
مـتـعـال و نـداى الله اكبر به پيش مى رويد و به دشمن مى تازيد از بوق هاى قدرت هاى
سـيـلى خـورده چـشـمـداشـت انـعـكـاس صـحيح پيروزى هاى خدا داده را نداريد و نبايد
داشته باشيد. شما چون ماه نورافشانى كنيد و آنان بوق مخالف بزنند. شما براى عقيده ،
جهاد و دفـاع مـى كـنـيـد و از خـداوند چشمداشت رحمت داريد و بگذاريد تا تبليغات
استعمارى از آنـان از خـدا بـيـخـبـر كـه براى دنيا و شيطان به جنگ با اسلام
برخاسته اند پشتيبانى نـمـايـنـد. پـيـروز بـاشـيـد و سـرافـراز و بـه خـداى قادر
اعتماد كنيد و به پيش برويد
(والعاقبه للمتقين
).
3!!! هـر چند جنگ و دفاع از حق و ميهن ، زحمت ها و خسارت ها دارد و جوانان پر ارزش
را از ما گرفت و جنگزدگان مظلومى را آواره و بى خانمان كرد، لكن به خواست خداى منان
محتواى پـرعـظـمـت و شكوهمندى داشت . اين جنگ تحميلى ، شكوه و عظمت ايمان و اسلام
را در پهناور جهان
مـنـتـشـر نـمود و ايران بزرگ كه مى رفت با خيانت هاى خاندان پهلوى و بستگان آنان
يك كـشـور وابـسـتـه و مـصـرفـى و يك ملت مرده و سر به زير براى ضربه خوردن و ستم
پـذيـرفـتـن مـعـرفـى شـود، نـاگـهـان بـا يك جهش بى سابقه و يك انقلاب الهى در جنگ
غافلگيرانه با توطئه جهانخواران ستم پيشه و مزدوران بى فرهنگ و پشتيبانى آشكار و
نـهـان ابـرقـدرت هـا آنـچـنـان پـيـروزمـنـدانـه و شـجـاعـانـه بر پيكر پليد
صداميان و آمـريكائيان منطقه تاخت و آنچنان اسطوره هاى شيطانى را يكى پس از ديگرى
در هم شكست كـه گوئى دست مبارك على ابن ابيطالب سلام الله عليه در روز خندق از
آستين پر عظمت لشـكـريـان مـا بـيـرون آمـده اسـت و در مـبـارزه تـمـامـى اسـلام در
مقابل تمامى كفر ظفرمندانه و سرافراز با قامتى به بلندى ابديت استوار ايستاده است .
امـروز ايـران در جـهـان پـيـش دوسـت و دشـمـن بـه نـام يـك كـشـور مـكـتـبـى
مـقـاوم در مـقـابـل قـدرت هـاى بـزرگ مـطـرح اسـت ، حـتـى آنـان كـه از روى جـهـل
و نـادانـى و يـا حـسـد و عـقـده هـاى درونى با اين جمهورى و اين جوانان پرتوان به
دشمنى برخاسته اند در باطن و سير ذاتشان با اعجاب و بزرگى به آن مى نگرند و از
پيروزى هاى آن خون دل مى خورند.
4!!! گـر چـه مى دانم مكتبى بودن و تعهد به اسلام راستين اقتضاء مى كند تا رزمندگان
اسـلام بـا اسـراء جنگى و پناهندگان با عطوفت و فتوت ، به گونه اى اسلامى رفتار
كـنـنـد كـه بـحـمـدالله مـى كـنـنـد، هر چند صدام و صداميان برخلاف اينان رفتارشان
غير انـسـانى و سبعانه باشد، لكن تذكر و تاكيد سودمند است . بايد جوانان ما و كسانى
كه عهده دار نگهدارى اسيران و پناهندگان هستند طعم شيرين رحمت و بزرگوارى اسلام را
به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار كنند كه مولاى آنها و پيشواى عظيم الشانشان
با بـدتـريـن خـلق خـدا و جـنايتكارترين انسان ها اين ملجم لعنت الله عليه رفتار
فرمود، تا اسـيـران كه ضربه روحى خورده اند احساس آرامش و جبران در حكومت اسلامى
نمايند و پس از آزادى در سلك مبلغين اسلام و احيانا فداكاران آن درآيند كه اين خود
خدمت پر ارزشى به اسـلام و جمهورى اسلام است و چه بسا كه اين اسيران و پناهندگان با
اجبار و تهديد به مـرگ خـود و خـانواده هايشان به جبهه ها فرستاده شده باشند،
چنانچه بعضى از آنها اين ادعـا را دارنـد. و گـمـان نـكـنـيـد آن خـوى
جـنـايـتـكـارى و سـبـعـيـتـى كـه در امـثـال صـدام اسـت در ايـنـان بـاشـد و چـه
نـيـكـوسـت كـه جـوانـان عـزيـز و نـگـهبانان اين بـازيـخـوردگـان از يـك موجود
صدامى يا در خدمت جنايت ، يك انسان اسلامى و در خدمت مكتب مـقـدس قـرآن بـسـازنـد،
و بدانند كه (من احيا نفسا فكانما احيا
الناس جميعا) و هدايت از بزرگترين مظاهر
احياء است .
5!!! امـروز دنـيـا، حتى كوردلان هم مى دانند كه ايران از موضع قدرت كه موهبت الهى
است صـحـبـت مـى كـنـد. امـروز ايـران بـه آن حـرفـى كـه از روز اول گـفـتـه اسـت
پاى بند است . ما با هيچ كشورى ، چه اسلامى و چه غير اسلامى سر جنگ نـداريـم و
طـالب صـلح و صفا براى همه هستيم و تاكنون نيز به دفاع كه براى هركس فـريـضـه اى
اسـت الهـى و حـقـى اسـت انـسـانـى برخاسته ايم و هرگز قصد تجاوز به كـشـورهاى ديگر
را نداريم و مى خواهيم كشورهاى اسلامى در كنار هم با تعهد اسلامى به دفاع از حقوق
مـسـلمـيـن و كـشـورهـاى اسـلامـى در مـقـابـل مـتـجـاوزان و مـتـجـاسـران مـانـنـد
اسـرائيـل تـجـاوزگـر بـايـسـتـنـد. و اگـر ايـن آرزوى ديـريـنـه مـلت و دولت ايران
جامه عـمـل بـپـوشـد هيچ قدرتى هر چند هم بزرگ نمى تواند به كشورهاى اسلامى يا يكى
از آنـهـا تـجـاوز كند يا اعمال قدرت و زور نمايد. و ما صلاح تمام كشورها بويژه
كشورهاى مـجـاور و مـنـطـقـه را در آن مـى دانيم كه براى ارضاء شهوت بلند پروازى و
ماجراجوئى صـدام و مـنفعت طلبى و سلطه جوئى قدرت هائى كه او را به دام و مهلكه
انداخته اند خود را بـه تـبـاهـى و هـلاكـت دنـيـوى و عـذاب اليـم اخروى مبتلا
نكنند و با كشورى كه با همه مـسـلمـانـان جـهـان خواهد دست برادرى دهد و اخوتى كه
خداوند عطا فرموده است به رسميت بـشـنـاسد و جامه عمل پوشد به طور مسالمت آميز
رفتار نمايند و از حركت جنون آميز صدام عـفـلقـى و عـاقـبـت امـر آن عبرت بگيرند و
بدانند كه اگر خداى نخواسته قدرت به دست صدام جاه طلب بيفتد، با آنان كمتر از
اسرائيل عـمـل نـخـواهـد كـرد و آن روز پـشـيـمـان خـواهـنـد شـد كـه گـرفـتـار
اسرائيل دوم يا بدتر از او شوند. پس سزاوار است كه اين نصيحت اسلامى را بپذيرند و
بـا آتـش بـازى نـكـنـنـد و سـزاوارتـر آنـكـه با ملت بپاخاسته مظلوم در اراضى
اشغالى فـلسـطـيـن هـمـصـدا شـده و از تـظـاهـرات و قـيـام آنـان در مقابل ستم هاى
اسرائيل پشتيبانى عملى كنند تا همانگونه كه ايران با تظاهرات و انقلاب اسـلامـى
رژيـم سـتمشاهى را ساقط نمود آنان نيز بر اين ديو آدمخوار و غاصب ملحد غلبه
كـنـنـد. و امـيـد اسـت كـه مـظـلومـان مـراكـز اشـغـالى بـه تـظـاهـرات و اعـمـال
ضـد صـهـيـونـيـسـتـى خـويـش ادامـه دهـنـد تا پيروزى را به دست آورند. از خداوند
متعال ، تعالى اسلام و هواداران آن را خواستار و سرنگونى پرچم هاى شيطانى را
اميدوارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 14/1/61
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنــى در ديـدار با
دبيركل ، مسؤ ولان و اعضاى دفاتر حزب
جمهورىاسلامى در سراسر كشور و اعضاى انجمن اسلامى كاركنان بانك هاى تهران
راس همه خطاها همين خودخواهى هاست
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن امـيـدوارم كـه ايـن سـال جـديد و سالروز جمهورى اسلامى به همه ملت ايران و ملت
هاى مـسـتـضـعـف جـهـان و به شما آقايانى كه در اينجا مجتمع هستيد مبارك باشد و قشر
مستضعف انـشـاءالله پـيروز باشد و مستكبران جهان در سراشيب سقوط باشند. و از شما
آقايان كه اعـضاى حزب جمهورى اسلامى و چه اعضاى بانك و چه اعضاى آن كسانى كه در
بانك ها و در سـايـر جـاهـا بـه عنوان جمعيت اسلامى كار مى كنند، من تشكر كنم و
اميدوارم كه همه ما و هـمـه شـمـا و هـمه ملت ما هر چه بيشتر رو به اسلام و تحقق
اسلام و انگيزه هاى الهى پيش برويم و اين انگيزه هاى الهى و اسلامى در همه نقاط
جهان متحقق بشود.
آن چـيـزى كـه دنـيـا را تـهـديـد مـى كـنـد، سـلاح هـاو سـرنـيـزه هـا و مـوشـك
هـا و امـثـال ايـن نـيـسـت . آن چـيـزى كـه دارد ايـن سـياره ما را در سراشيبى
انحطاط قرار مى دهد، انـحـراف اخـلاقـى اسـت . اگـر انـحراف اخلاقى نباشد هيچ يك از
اين سلاح هاى جنگى به حـال بشر ضرر ندارد آن چيزى كه دارد اين انسان ها را و اين
كشورها را رو به هلاكت و رو بـه انـحـطاط مى كشاند، اين انحطاطهائى است كه در سران
كشورها و در دست به كارهاى اين حكومت ها از انحطاط اخلاقى دارد تحقق پيدا مى كند و
همه بشر را دارد سوق مى دهد به سـراشـيب انحطاط و نمى دانيم كه عاقبت امر اين بشر
چه خواهد شد. شما ملاحظه بفرمائيد كـه اين سلاح هاى بزرگ مدرن كه الان در دست
ابرقدرت هاست ، اين سلاح ها در چه امرى از امـور بـه كـار مـى رود؟ آيا براى خير
بشر است ؟ براى تامين صلح است چنانچه مدعى هستند؟ يا براى هلاكت بشر و براى
خودخواهى هائى كه اين سران دارند؟
ايـنكه در روايات ما هست كه (حب الدنيا
راس كل خطيئه ) اين يك واقعيتى است و اساس
حب دنـيـا هم ريشه حب دنيا هم حب نفس است كه آن هم حب دنياست . تمام فسادهائى كه در
بشريت پـيـدا شـده است از اولى كه بشريت تحقق پيدا كرده است تاكنون و تا آخر، منشاش
همين حب نـفـس اسـت . از حـب نـفـس اسـت كـه حـب بـه جـاه ، حـب بـه سـلطـنـت ، حـب
بـه مـقـام حـب بـه مـال و حـب بـه هـمه انگيزه هاى شهوانى پيدا مى شود و انبيا
اساس كارشان اين بوده است كه اين حب نفس را تا آن مقدار كه ممكن
اسـت سـركوب كنند و نفس ها را مهار كنند و انبيا هم آنطورى كه مى خواستند موفق
نشدند و تـا آخـر هـم نـتـوانـسـتـنـد آنـطـورى كـه دلخـواه آنـهـاسـت تـحـقـق
پـيـدا بـكـند. و در حكومت عـدل بـقيه الله هم عدالت جارى مى شود، لكن حب هاى
نفسانى در بسيارى از قشرها باقى اسـت و هـمان حب هاى نفسانى است كه بعضى روايات هست
كه حضرت مهدى سلام الله عليه را تـكـفير مى كنند. حقيقتا راس همه خطاها، خطيئت ها
همين خودخواهى هاست و تا اين خودخواهى هـا در بـشـر هـسـت ، ايـن جـنـگ هـا و ايـن
فـسـادها و اين ظلم ها و ستمگرى ها هست و انبيا اينكه دنـبـال ايـن بـودنـد كـه يـك
حـكـومـت عـدلى در دنـيـا مـتـحـقـق كنند، براى اين است كه حكومت عـدل اگـر بـاشـد،
حـكـومـتـى باشد با انگيزه الهى ، باانگيزه اخلاق و ارزش هاى معنوى انـسـانـى ، يـك
هـمـچـو حكومتى اگر تحقق پيدا بكند، جامعه را مهار مى كند و تا حد زيادى اصـلاح مـى
كند و اگر حكومت ها به دست جباران باشد به دست منحرفان باشد، به دست اشـخـاصـى باشد
كه ارزش ها را در آمال نفسانى خودشان مى دانند، ارزش هاى انسانى را هـم گـمـان مى
كنند كه همين سلطه جوئى ها و شهوات است ، تا اين حكومت ها برقرار هستند بـشريت رو
به انحطاط است و اگر آمال انبيا در يك كشورى تحقق پيدا بكند آن ولو بعض آمال انبيا،
آن كشور رو به اصلاح مى رود.
شـمـا مـقـايـسـه بـكـنيد اين جمهورى اسلامى را در زمان ما، مقايسه بكنيد اين سران
جمهورى اسـلامـى در كشور ما و اين حزب جمهورى اسلامى در كشور ما، مقايسه بكنيد با
هر كشورى را كـه مـى خـواهـيد انتخاب كنيد. شما هر كشورى را كه انتخاب كنيد، من
گمان نمى كنم كه رويـهمرفته مثل اين كشور ايران اينطور كه ملت به حسب نوع و حكومت و
مجلس و روسائى كـه هـستند و در كارها دخالت مى كنند و اداره مى كنند كشور را شما
گمان ندارم كه نظيرى برايش پيدا بكنيد.
من نمى خواهم بگويم كه ما نقيصه نداريم ، الى ماشاءالله نقيصه داريم و الى
ماشاءالله مـا هـواهـاى نـفـسـانى داريم لكن به مقايسه ما مى خواهيم حساب كنيم ، نه
اينكه صددرصد جـمهورى اسلامى الان آن خطى را كه انبيا مى خواستند، طى كنند، يا حزب
جمهورى اسلامى يـا ساير نهادهائى كه در كشور هست ، ما هيچ يكمان مدعى نيستيم كه
تمام اينها صددرصد تمام است ، لكن مدعى اين هستيم كه يك نسيم روحانى از جانب خداى
تبارك و تعالى به اين كـشـور وزيـده اسـت ، يـك بـارقه الهى به اين كشور تابيده است
و به واسطه همين نسيم روح بخشى كه با عنايت حق تعالى در اين كشور وزيده است ، اين
كشور را رو به اسلام و آمـال انـبـيـا دارد سوق مى دهد، ولو اينكه در بسيارى از
جاهايش اشتباهات هست و بسيارى از اشـخاص ناباب هم در گروه ها وارد شده اند، لكن ما
رويهمرفته مطلب را در هر جامعه اى بـايـد حـساب بكنيم . در يك جامعه ما نمى توانيم
بگوئيم كه افراد همه شان سالمند، در تـمـام دوره دنـيـا زمـان انـبـيـا و
بـالاتـريـن زمـانـى كـه بـشـر يـك راسـى داشـتـه اسـت مـثل انبيا و در اسلام مثل
رسول اكرم ، معذلك وقتى كه حساب مى كنند، حساب جامعه را بايد بـكـنـنـد نه حساب
افراد را. ببينيم جامعه ، جامعه رو به اصلاح و صلاح هست يا جامعه رو به سوى انحطاط
هست .
مـن نـمـى خـواهم بگويم كه جوامع بشرى و افرادى كه در ساير جوامع زندگى مى كنند،
آنها
مـنـحـطـانـد، لكـن مـى خواهم عرض كنم تشكيلات را كه بهتر مى توانيم به آن اطلاع
پيدا بكنيم ، وقتى حساب بكنيم تشكيلاتى كه در ايران هست ، بدون اينكه در نظر يك
عصبيتى در كـار بـاشـد، ايـن تـشـكـيـلات از تـشـكيلاتى كه در ساير كشورها هست بهتر
است . اين تـشـكـيـلات رو بـه اسـلام دارد مـى رود و ايـن تـشـكـيـلات مـى خـواهـد
كـه آمـال انـبـيـا را مـتـحـقـق كـنـد و در سـاير تشكيلات لااقل ما سراغ نداريم كه
اينطور باشد. آنهائى را كه اطلاع داريم ، ولو فردى ، افرادى در آن پيدا بشود كه
صالح باشد، لكن تشكيلات رويهمرفته وقتى حساب مى كنيم ، تشكيلات رو به انحطاط است .
مـا از بـعـضـى مـوارد مـحـدود و جـزئى مـى تـوانـيـم كـه مسائل را تا يك حدودى به
دست بياوريم . شما ملاحظه بكنيد كه از وقتى كه اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا كرده
است ، كشورهائى كه با اين جمهورى اسلامى مخالفت كرده اند چه وضعيتى داشته اند تا
بفهميم كه انحطاط اخلاقى تا چه اندازه در بشر هست .
اين جمهورى اسلامى از آغاز با ذكر خدا همراه بود
ايـن جـمـهـورى اسـلامـى از اول كـه نـهضت اسلامى اين مردم تحقق پيدا كرد و كم كم
انقلاب تحقق پيدا كرد، از همان اول فرياد اين جمعيت ها و گروه ها در هر جا كه بودند
فرياد اين بود كه با الله اكبر پيش مى رفتند، خدا و ذكر خدا در فريادهاى آنها بود و
تا حالا هم و از اول تـا حـالا در ايـن بـين ها هم ، اين ذكرهاى الهى و ياد خدا در
اين كشور زنده است و اين اسلام خواهى و اخلاق اسلامى خواهى در اين بشر زنده است .
لكن كدام كشور است ، الا نادر كه ما را مسلمان بداند حتى . ما هر چه فرياد بزنيم كه
ما اسلام را مى خواهيم ، بسيارى از ايـن كشورهاست كه مى گويند كه اينها زرتشتى
هستند مثلا"، گبر هستند، آتش پرست اند، ايـن جـز انـحطاط اخلاقى در دستگاه هاى
دولتى ولو در بسيارى از كشورهاست ؟ ما از روز اول و اشخاصى كه توجه به اين مسائل
دنيائى ، آن چيزى كه بر دنيا مى گذرد، داشته انـد، از اول بـا اسـرائيـل مـخـالف
بـوده ايـم . بـيـشـتـر از بـيـسـت سـال اسـت كـه صـحـبـتـهـاى مـا هـمـيـشـه راجـع
بـه ايـن بـود كـه اسـرائيـل نـبايد كه يك كشور مستقلى باشد و بايد اين ظالم را از
اين دنيا برداشت ، خطر دارد، خـطـرنـاك اسـت . لكـن تـا حـالا هـم هـمـيـن
كـشورهائى كه مى گويند ما مسلمان هستيم و اسـلامـى هـسـتـيـم ، تـا حـالا هـم مـا
را بـا اسـرائيـل هـمـدسـت مـى دانـنـد! مـا كـه از اول آمريكا را ظالم مى دانستيم
و ستمگر مى دانستيم و كشور خودمان را در دامن او به واسطه خـيانت حكومت سابق اينجا،
در دامن او مى ديديم هست ، مخالفت كرديم با او، مردم قيام كردند و مـرگ بـر امريكا
گفتند و عمل هم كردند و آن لانه جاسوسى را هم گرفتند و عذرشان را خوب خواستند، همه
رفتند سراغ كارشان ، تا امروز همه به ما گفته مى شود كه اينها با آمـريكا همدستند!
كانه امريكا و ما هر دو با هم همدست هستيم كه با آمريكا مجادله كنيم ! اين جـز
انـحـطاط اخلاقى است كه در اين سران كشورها، بسيارى از كشورها رو به سراشيبى دارنـد
مـى روند؟ صدام را وادار كردند كه به اين كشور اسلامى حمله كند و از زمين و هوا و
دريـا حـمـله كـرد به ما و بعضى از اشخاصى كه آنوقت سردمدار بودند خيانت كردند به
اين كشور و در عين حالى كه اطلاع
داشتند، چيزى نگفتند. لكن همين صدامى كه حمله كرد به كشور ما، با اسم اسلامى و
اينكه بـا گـبـرها مى خواهم مبارزه كنم ، با اين اسم خودش را آرايش مى داد، و اين
جز يك انحطاط اخـلاقـى كـثـيـف هـسـت ؟ و آنـهـائى كـه از اول تـا حـالا بـه صـدام
اسـلحـه دادنـد، پـول دادنـد و ارتـش بـرايـش فـرستادند، اينها همه مى گويند ما
مسلمان هستيم و طريقه ما طـريـقـه اسـلام اسـت . بـا كـى ايـنـهـا دارنـد مـبـارزه
مى كنند؟ با آن جمعيتى كه از بچه و بـزرگـشـان ، از مـرد و زنشان ، از حكومت تا
مجلس و تا هر جا كه انسان ملاحظه مى كند و آنـهـا هـم مى دانند، همه هر چه دارند هى
فرياد اسلام را مى زنند. آنهائى كه مى گويند ما مسلم هستيم و مسلمان هستيم و طريقه
اسلام را داريم ، آنها در راديوهايشان ، در تبليغاتشان ، در تلويزيونشان و در نطق
هايشان و در ساير چيزها وقتى كه ملاحظه كنيد مى بينيد كه هـمان آثارى است كه زمان
شاهنشاهى در اينجا بود، همان وضع است و حالا ما اين بنگاه هاى تـبليغاتى مان ، اين
مطبوعاتمان و اين راديو و تلويزيونمان و اين ارگانهايى كه هستند و ايـن قـواى
ثـلاثـه اى كه هستند، اينها وقتى كه صحبت مى كنند يا راديو از آن پخش مى شـود
امـور، اكـثـرا پـخـش اسـلام و احـكام اسلام نيست ؟ كجاى دنيا شما سراغ داريد كه
در راديويش درس فقه باشد، در راديويش درس فلسفه الهى باشد؟ و كجا سراغ داريد كه
راديو اكثر وقتش را در تبليغات اسلامى دارد صرف مى كند، و همين طور راديو تلويزيون
؟ و كـدام حـزب را سـراغ داريـد كـه سـران آن حـزب مـثـل سـران حزب جمهورى اسلامى
باشد؟ البته من افراد را نمى شناسم لكن سران را مى شناسم و چيزى كه آنها تصديق
بكنند ما هم تصديق مى كنيم . من نمى خواهم بگويم كه در حزب جمهورى اسلامى افرادى
خودشان را وارد نكردند يا افرادى هم نيستند كه اشتباهاتى داشـتـه بـاشـنـد يـا
تعمداتى ، لكن رويهمرفته را ما بايد حساب بكنيم كه رويهمرفته وقتى كه حساب بكنيم
اين حزب را با حزب هاى ديگرى مثلا با حزب توده يا احزابى كه در زمـان مـحـمـدرضـا
بـود، سـران آنـهـا بـا سـران اينها، افراد آنها با افراد اينها، طرز عـمـل آنـها
با طرز عمل اينها مقايسه بكنيم و انصاف داشته باشيم مى بينيم كه اين وجهه ، وجهه
انسانى و اسلامى است و آنها به حسب نوع اينطور نيستند.
اسلحه هاى ما در راه تحقق آرمان هاى اسلامى و الهى دارد به كار مى رود
ايـنكه مخالفت مى كنند با سران اينها، با خود اينها، با ساير ارگان هائى كه در
ايران الان هست ، اين مخالفت جز اين است كه مخالفت با اخلاق انسانى و ارزش هاى
انسانى است ؟ اسلحه دست سپاه پاسداران ما و همين طور ارتش ما هست ، دست صدامى ها هم
هست ، دست اردنى هـا يـعـنى حكومت هست و دست آمريكا و شوروى هم هست ، همه اينها
اسلحه دارند، ما اسلحه هاى كوچك داريم آنها اسلحه هاى بزرگ دارند، اين اسلحه ها
وقتى به كار مى رود خود اسلحه فى نفسه اشكالى ندارد، چيزى نيست ، خود شمشير فى نفسه
چيزى نيست ، شمشير حضرت عـلى ابـن ابـيـطـالب بـا شـمـشـيـر ابن ملجم يك شمشير، يك
جور بودند، شايد شمشير او تـيـزتـر هـم بـود لكـن او كـه ايـن شـمـشـير را به كار
مى برد، اين ميزان است . آنكه يك ضربت را با عبادت ثقلين مساوى مى داند و افضل ، با
آن ضربتى كه همين
موجودى كه يك ضربتش افضل از عبادت ثقلين است به خاك و خون مى كشد، آن ميزان است ،
آن كه ضربت ها را وارد مى كند ميزان است .
از اول ايـن جـنـگ تـحميلى ، ما ببينيم كه سپاهيان ما و ارتش ما اسلحه هاى خودشان
را در چه كـار بـه كـار بـردنـد، در چـه جـهـت بـه كـار بـردنـد و امـريـكـا و
آنـهـائى كـه دنـبـال يـعـنى صدام را وادار كردند به اين امر، آنها در چه كار. وقتى
ملاحظه مى كنيم مى بـيـنـيـم كـه طـيـاره هـاى آنـهـا دزفـول و آبـادان را، اهـواز
و انـديـمـشـك را، امـثـال ايـنـهـا را مـى كـوبـد و آن مـردم را كوبيده است و
آنجاها را خراب كرده است و الان يك خرابه اى بعد از اينكه بروند، يك خرابه اى دست
كشور ما هست ، و اسلحه هاى ما دفاع از ايـن مـلت ضـعيف است به كار مى رود، در راهى
كه خدا فرموده است ، اسلحه هاى ايران الان غـيـر آن كـه دسـت منحرفين است ، آن كه
به حسب توده هاى مردم ميزان است ، به حسب اجتماع مـيـزان اسـت ، اين اسلحه ها در
راه تحقق آرمان هاى اسلامى و الهى دارد به كار مى رود و آن اسلحه ها در راه تخريب و
براندازى اسلام دارد در كار مى رود. اينكه من عرض مى كنم كه دنـيـا تـهديد به فنا،
از راه سراشيبى در اخلاق دارد حركت مى كند، براى اين است كه اين دو طـايـفـه اى كـه
يك طايفه حمله كردند و زن و بچه مردم را آواره كردند و همين طور زن و بـچـه مـردم
را از عـراق هـم آواره كـردنـد و كـشـور مـا را آنـطـور خـراب كـردنـد كـه مـا سـال
هـا بـايـد زحـمـت بـكـشـيـم تـا بـرش گـردانـيـم بـه حـال اول ، مى بينيم كه
كشورهاى مختلفى با يك همچو ستمگر و يك همچو خبيثى دارند كمك مـى كـنـنـد، اسـلحه مى
فرستند و همه چيز، هم افراد مى فرستند، تبليغات مى كنند، اكثرا وقـت صـرف مـى شود
براى اينكه اين جمهورى اسلامى را از بين ببرند. از قرارى كه در ايـن نـوشـتـه هـا
يـا در گـفـته ها بود، رئيس جمهور آمريكا گفته است كه اين جنگ را ديگر بايد به هم
يك كارى بكنيم از بين برود، براى اينكه اين جنگ ديگر به نفع آمريكا نيست ، شـمـا
بـبـيـنيد اين چه اقرارى است كه يك نفر آدم ، رئيس جمهور يك كشور ابرقدرت به اصطلاح
، همچو اقرار مى كند كه جنگ تا حالا به نفع آمريكا بوده است ، براى اينكه جنگ بـراى
بـه هـم زدن اين جمهورى اسلامى بوده است ، حالا كه مى بينيم نمى شود اين كار و
مـمـكن است كه جمهورى اسلامى رشد زياد بكند و ساير كشورهاى مسلمان هم بيدار بشوند،
پس حالا يك خطرى است براى آمريكا، ديگر به نفع امريكا نيست . حالا تقاضا كرده است
از هـمـه اشـخـاصـى كـه دسـت انـدركـارنـد كـه بـيايند و اين جنگ را به يك طورى به
صلح بـرگـردانـنـد. و مـا كـه از اول مـى گـفتيم كه ما جنگ با كسى نداريم ، ما با
همه عالم مى خـواهـيـم صـلح داشـتـه بـاشـيـم ، مـا اخـتـلافـى بـا كـسـى نـداريـم
، ما مى خواهيم برويم كشورگيرى كنيم ، ما دفاع مى كنيم ، دفاعى كه اسلام به ما
دستور داده ، ما تابع اسلام هـسـتـيـم ، هـر چـه فرموده است عمل مى كنيم ، اگر
فرموده بود كه دفاع هم نكنيد، ما هم مى نـشـسـتـيـم و كـارى نـمى كرديم ، فرموده
دفاع بكنيد، بايد بكنيم ، آنها هجوم كردند و ما دفـاع . بـه جـاى ايـنـكـه
ايـنـهايى كه مى گويند ما مسلمان هستيم ، اين كشورهائى كه مى گـويـنـد مـا اسـاس
كـارمـان بـر اسـلام اسـت ، ايـنـهـا بـه يـك آيـه اى از قـرآن عمل مى كردند، ما
همه قبول داشتيم كه اگر يك طايفه اى بغى كردند و طغيان كردند و به طـايفه اى ديگر
از مسلمين چه كردند، همه بايد با او جنگ كنند تا او برگردد به حكم خدا وقتى برگشت
آنوقت بنشينند اصلاح كنند.
ما همان حرف اولى كه گفتيم ، همان حرف اول را همه زديم . در مجلس صحبت شده همان
بوده ، رئيس جمهور صحبت كردند همان بوده ، نخست وزير صحبت كردند همان بوده ، رئيس
مجلس صحبت كردند همان بود. حرف ما يك حرف منطقى صحيح انسانى است . يك كسى كه تجاوز
كرده به ما و اينهمه خسارات به ما وارد كرده است و در كشور ما هست الان هم ، خوب ،
حرف صحيح ما اين است كه خوب ، از كشور ما برو. متعدى آن است كه توى كشور ديگرى است
و شـمـا اگـر چـنـانـچـه از ايـن جـوامع بين المللى كه ما مى شناختيم شان (يعنى تا
حدودى ) بـخـواهـيـد دعـوت كـنيد كه بنشينيد و ببينيد متجاوز كى است ، مطمئن باشيد
كه اگر از يك كـشـورهـاى صـالح (اگـر باشد) نخوانيد اشخاص را براى رسيدگى ، آنها
قبلا شما را مـحـكـوم كـرده انـد، قـبلا آنها ما را متجاوز شايد محسوب كرده باشند و
اينها همان انحطاطى اسـت كـه مـن عـرض مـى كـنم . رو به انحطاط اخلاقى ما هستيم و
ما بايد چه بكنيم و اسلام بـايـد چـه بـكـند با اينكه با اين اخلاقى كه ديگر به
افتضاح كشيده شده است ، با اين وضـعى كه ديگر آن روزى كه اينها شكست خوردند و رفتند
بيرون و زدند ايرانى ها آنها را بيرون كردند، آن روز هم باز هى گفته مى شود كه صدام
افراد خودش را خواسته است ديـگـر! بـعـد از ايـنـكـه واضح شده اين مساله در همه جا،
از خارج آمدند ديدند و گفتند كه مـسـاله چـى بـوده ، حـالا هم باز آنجا را نمى
خواهند به رو بياورند كه شكست خورده ، مى گـويـد كـه ايـشان خواستند افرادش را،
لابد صلح جويى بوده اين ! اينها همه علائم اين اسـت كـه دنـيـا رو بـه سراشيبى است
، يعنى اين قشرهائى كه دارند دنيا را اداره مى كنند ايـنـهـا رو به سراشيبى هستند و
ملت ها بايد متوجه به اين معنا باشند كه ملت ها را اينها نـكـشـانند همراه خودشان
رو به سراشيبى . ملت عراق بايد متوجه اين معنا باشد كه اگر چنانچه صدام در عراق
باقى بماند آنها را رو به فساد مى كشد، جوان ها را رو به فساد مـى كـشد و خدا مى
داند كه آنقدر لطمه اى كه بر عراق وارد شده است ، از اين حزب كافر عفلقى و بر جوان
هاى آنها وارد شده است ، چه صدمات اخلاقى بوده كه وارد شده است . آن كـه انـسان را
و كشورها را تهديد مى كند اين انحرافات اخلاقى است كه تهديد مى كند، و الا سلاح فى
نفسه كه چه اشكال دارد.
بايد ملتفت باشيد كه اشخاصى كه در بين شما هست انحراف نداشته باشند
يـعـنى ما از مساله بگذريم ، يك چند كلمه اى با آقايانى كه در اينجا تشريف دارند
عرض كنيم . من اطمينان به اين آقايانى كه مى شناسم شان كه در راس اين حزب بودند و
سابق هـم بـعـضـى ديگرى كه بودند، اينها را ما با آنها بوديم و مى شناسيم ، لكن اين
آقايان چـنـد نـفر هستند و احاطه به تمام كشور و حزب جمهورى اسلامى در تمام كشور را
ندارند. بـايـد اشـخـاصـى كـه در هـر جـا هـسـتـند و متكفل اين امر هستند و اشخاص
صالح هستند، با كـمـال دقـت و با كمال وسوسه ملاحظه كنند كه افرادى كه خداى نخواسته
انحراف دارد و افـرادى كـه مـى خـواهـنـد خـودشـان را وارد كـنـند در اين چيزهايى
كه به نفع اسلام است و مـنـحرفش كنند، مبادا باشد در آنها. حتى يك فردشان هم خطر
دارد به اندازه خودش . جمعيت زيـادى انـد الان كه در حزب هستند، بايد توجه كرد به
اينكه آنهائى كه در راس هستند، خيلى درباره آنها،
يـعنى در هر جا هستند، در راس به طور مطلق نه ، رده بالا را نمى گويم ، آنهائى كه
در جـاهـاى ديـگـر هستند و اداره مى كنند حزب جمهورى اسلامى را بايد توجه كنند كه
در همان مركز اداريش و تبليغاتى اش و چيزهاى ديگرى كه دارند مبادا يك نفر از اشخاص
منحرف با يك صورت بسيار مثلا اسلامى ، وارد نشود. توجه به سوابقشان بكنند، به
لواحقشان ، بـه خانواده هاشان و به كارهائى كه مى كنند، توجه بكنند. يك وقت انسان
مى بيند كه يـك چـيـزى بـسـيـار خـوب اسـت لكـن آمـدنـد و مـنـحـرفـش كـردنـد و
لااقـل بـدنـامش كردند. اينها الان به همين قدر كافى اند كه يك چيزى كه مورد توجه
مردم هـست بدنامش كنند. اينها در صدد اين هستند كه هر چه ما داريم بدنام بشود دولت
را، مجلس را و جـمـهـورى اسلامى را و حزب جمهورى را. بايد ما توجه بكنيم به اينكه
راهى كه خدا پـيـش پـاى مـا گـذاشـتـه اسـت و مـا مـى خواهيم همان راه را برويم ،
اشخاصى نيايند وارد بـشـونـد و راه را مـنـحـرف كـنـنـد. ايـن شـيـطـان از روز اول
خـداى تـبـارك و تـعالى را اگر ملاحظه فرموديد تهديد كرده كه من بنده هاى تو را،
مـى نشينم و منحرف مى كنم . اين تهديدى است از طرف شيطان به خدا. اينها اينطور
هستند كـه تا آن آخرين نفسشان وقتى نرسيدند به آنى كه بايد برسند، تا آن آخرين
نفسشان لااقـل اگـر دست شان نمى رسد كه بكشند اينها را، بدنام كنند اينها را و اين
چه بهتر كه وارد بـشـونـد در ايـن جـمـعـيـت هـايـى كـه بـه اسـم اسـلام دارنـد
كـار مـى كـنـنـد مثل انجمن هاى اسلامى كه در همه جا هست . اين انجمن هاى اسلامى ،
خود انجمن اسلامى يك چيز خـوبـى است ، مطلوبى است و افرادش هم انشاءالله اكثرا
خوبند، لكن بايد توجه داشته باشد اين انجمن ها كه افرادى كه در اين انجمن وارد مى
شوند، اينها چكاره هستند و وارد مى شـونـد. يك وقت شما مى بينيد كه انجمن اسلامى
منحرف شده است و بدنام شده است . اگر چند جا يك خلاف هايى را انجام بدهند تعمدى ، و
بخواهند بدنام كنند اين انجمن هاى اسلامى را، يـك وقـت مـى بـيـنيد در سطح كشور
انجمن هاى اسلامى را مى گويند اشخاص مخالفى هـسـتـنـد ايـنها. بايد خود اشخاصى كه
تماس دارند با افراد، در هر جا كه هستند خودشان بـايـد دنـبـال ايـن مـطـلب بـرونـد
كـه اصـلاح كـنند قضيه را و افراد با شناسائى ، با شـنـاسائى بروند. اگر فرض كنيد
يك انجمن اسلامى باشد كه بيايد و كم كم بخواهد يـك جـايـى كـه هست آنجا را به هم
بزند، اداره اى را حيثيت اداريش را به هم بزند، بدانيد ايـن انـجـمـن اسـلامـى
نـيست . انجمن اسلامى بايد ناظر به امور باشد و معين هر جا كه هست بـاشـد. اگـر
چـنـانـچـه انـجـمـن اسلامى مثلا در بانك كه هست بخواهد افراد صالح را هى بگويد
چطور است و بيرون كند و افراد ناصالح وارد بكند، اين انجمن اسلامى نيست .
بـايـد مـلتـفـت بـاشـيد كه اشخاصى كه در بين شما هست انحراف نداشته باشند كه به
واسـطـه انـحـراف شـمـا را بـه انـحـراف بـكـشـنـد يـا لااقل بدنام كنند و بالاخره
ما هر چيزى كه در اين مملكت الان داريم ، چه مجلس و چه دولت و چـه حـزب و چـه
بـانـك و چـه سـاير ارگان هايى كه داريم بايد ما كوشش كنيم كه اينها بـخـورد بـه
جمهورى اسلامى . خوب ، ما ادعا كرديم كه ما جمهورى اسلامى را مى خواهيم ، هـمـه
مـلت هـم مـوافـقـنـد با اين ، جمهورى اسلامى مى خواهيم ، آنهائى كه مخالفند معدودى
هـسـتـنـد، خـوب ، مـا كـه مى گوئيم كه نظام جمهورى اسلامى را در ايران ما متحقق
كرديم ، آنوقت اگر خداى نخواسته بيايند مجلس
بـبـيـنـند كه مجلس را بعضى آوردند خراب دارند مى كنند، بروند دولت ، دولت هم
ببينند همين طور است ، همين طور يك وقت بشود شير بى دم و شكم ، ما بايد كوشش كنيم
كه اينها را تـا آن انـدازه اى كـه قـدرت داريـم بـه هـمـيـن چـيـزى كـه اسـلام مـى
خـواهـد مبدل كنيم .
بـانـك هـاى ما بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه بانك ، بانك اسلامى است
امروز، نـه بـانـك زمـان رضـاشـاه و مـحـمـدرضـا شـاه . بـانك ها بايد فكر اين مطلب
باشند كه مـسـائل خـودشان را با اسلام تطبيق بدهند و همه جا اينطور بايد باشد. ما
از رويهمرفته جـامـعه مان هيچ نگرانى نداريم . رويهمرفته جامعه ما يك جامعه اسلامى
است و دارد رو به اسـلام مـى رود، امـا از ايـن خـصـوصـيـات و افـراد نـادر كـه
گـاهى وقت ها اشخاص بسيار خـطـرناكى هستند، از اينها نگرانى هست كه مبادا در هر جا
كه اينها بتوانند، وارد بشوند و بـا ورود خـودشـان انـحـراف ايـجـاد بـكـنـنـد و
مـا نـبـايـد سـهـل انـگـارى كـنـيـم كـه خـوب ، يـك نـفـر آمـده اسـت فـرض كـنـيـد
در ايـن مـحـل ، و خرابكارها ديگران نيستند. نه ، يك نفر فاسد يك وقت مى بينيد كه
يك انجمنى را فـاسـد مـى كـنـد و يـك كـشـورى را رو بـه فـسـاد مـى كـشـانـد، مـا
بـايـد تـوجـه به اين مـسـائل داشـته باشيم . اين حدود الهى كه خداى تبارك و تعالى
قرار داده و يك فرد اگر در داخـل مـنـزلش هـم يك كارى بكند كه بيرون منعكس بشود
او را تعقيب و مجازات مى كنند، بـراى ايـنـكه اينهائى كه اينطور فسادها را در يك
مملكتى مى كنند ولو توى خانه اى اين كـار را مـى كـنند اين كم كم سرايت مى كند و
جامعه را رو به فساد مى برد. خداى رحمان و رحـيـمـى كـه بـا هـمـه بندگانش رحمت
دارد و مى خواهد همه بندگانش به سلامت و سعادت باشند، به حسب تشريع اينطور فرموده
است . آنوقت يك نفر آدمى كه بيايد در خيابان و شـمـشـيـرش را بـكـشد، چاقويش را
بكشد و بخواهد مردم را تهديد كند، بگويند كه اين را بايد بكشيد، اين براى اين نيست
كه اين يك آدم يك همچو كارى كرده ، يك دشمنى با اين آدم اسـت ، ايـن بـراى ايـن
اسـت كـه اگـر ايـن را رهـا كنند يك كشور كم كم كشيده مى شود به فـسـاد. فـساد يك
فرد، دو فرد، چهار فرد، اين ور، آن ور، اگر منحصر به خودشان بود حرفى نبود اما فساد
سرايت مى كند، اخلاق فاسد سرايت مى كند به همه ، كم كم مى بيند يك وقت يك كشورى
فاسد شد. اسلام از اول جلويش را خواسته بگيرد، گفته اين كسى كه ايـن فـسـاد را
كـرده بـايـد بـا او ايـنـجـور رفـتـار كـنـيـد تـا از اول نـگـذارد رشد پيدا كند
اين فساد. شما هم بايد، موظفيد، در بانك موظفند، در انجمن هاى اسـلامـى مـوظـفند،
جمهورى اسلامى و حزب جمهورى اسلامى موظف است و دولت و همه موظفند بـه اينكه
نگذارند، يك مورد هم فساد وقتى واقع شد اغماض نكنند، همان يك مورد را تعقيب كـنند و
همين يك مورد را از بين ببرند تا سرايت نكند، يك وقت يك جمهورى به فساد كشيده
بـشـود يـا لااقـل بـه ايـنـطـور كـشـيده بشود كه بدنام بشود در دنيا. به اندازه
كافى ما اشـخـاصـى كـه ، مبلغينى كه بخواهند اين جمهورى اسلامى را به بدنامى بكشند
به قدر كافى در دنيا ما داريم . خودمان نبايد يك كارى بكنيم كه كمك بشود، به قدر
كافى دنيا بـا مـا دارد مخالفت مى كند. ولى شما اگر خودتان را حفظ بكنيد و اگر
اخلاق اسلامى در خـودتـان نفوذ بكند و همه توجه به اين مسائل داشته باشيد كه از
اخلاق اسلامى يكى از امـور مهمش قضيه تفرقه نداشتن و مجتمع بودن است ، همه با هم
بودن است و تا حالا هم ما هر چه پيشرفت
كرده ايم از اين معنا بوده . تاكنون اين جمهورى اسلامى از اولى كه انقلاب پيدا شده
، چه در آنـجـائى كـه قـطـع ريـشه هاى فساد را كردند و از بين بردند تا آنجائى كه
در امور كـشور كارسازى كردند، بازسازى كردند، در اثر اين وحدتى بوده است كه اينها
داشتند كه يكى از اخلاق اسلامى است .
مادامى كه برادرى را حفظ كنيم ، در امان هستيم
ايـن بـرادرى يكى از امورى است كه در قرآن كريم همه ما را برادر خواندند، مسلمان ها
را، مـومـنين را، و برادرها بايد با حسن نيت و برادرى مجتمع باشند و بحمدالله تعالى
هستند. مـا بايد اين نعمت الهى كه خدا اين هم نعمت حساب كرده ، اين نعمت ، بزرگ
ترين نعمت است ، اين نعمت الهى را ما بايد حفظش كنيم . مادامى كه اين نعمت الهى را
ما حفظ كرديم ، در امان هـسـتـيـم از همه شياطين و آن روزى كه ما اين نعمت را خداى
نخواسته از دست بدهيم ، آن روز اسـت كـه خـلل وارد مى شود به كشور ما. و من
اميدوارم كه به همين نحوى كه الان دارد پيش مـى رود و جمهورى اسلامى دارد پيش مى
رود و همه كسانى كه در ايران يك كارى انجام مى دهـنـد، يك فكرى را دارند، همه با هم
هستند و موافق با هم هستند و تاكنون هم بحمدالله هر چـه تـوطـئه بـوده اسـت در اثر
همين بيدارى كه ملت ما دارند و بيدارى كه دولت ما دارد و سـايـريـن دارند همه خنثى
شده است و انشاءالله از اين به بعد هم خنثى خواهد شد. خداوند انـشـاءالله بـه هـمـه
شـمـا، بـه هـمه كشور، كشورهاى اسلامى ، به همه ملت هاى مسلمان ، آگـاهـى بـه
مقدارى كه بتوانند به اسلام برگردند و بتوانند خدمت كنند به نوع بشر، انـشـاءالله
توفيقش را عنايت بفرمايد و اميدوارم كه اين جمهورى اسلامى انشاءالله برسد بـه
مـقـامـى كـه خودش را برساند به زمان ظهور امام زمان سلام الله عليه . و انشاءالله
خداوند ما را در اخلاق خوش ، در رفتار خوش ، در كردار خوش يارى كند و هواهاى
نفسانى ما را انشاءالله با عنايت خودش و قدرت خودش سركوب كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 15/1/61
پـاسـخ امـام خـمـيـنـى بـه پـيـام اتـحـاديـه انـجـمـن
هاى اسلامى دانشجويان ايرانى در
اروپا
اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان در اروپا
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
خـواهـران و بـرادران عـزيـز و مـتـعـهـد! مـرقـوم شـريـف واصـل ، تـوفـيـق و
سـلامـت و سـعـادت شـمـا جـوانـان مـحـتـرم را از خـداونـد مـتـعـال خـواسـتـار
اسـت . سـه سـال از آغـاز جـمهورى اسلامى و تدفين ستمشاهى دو هزار و پـانـصـد سـاله
مـى گذرد و اين طفل نوزاد با مواجه بودن با توطئه ها و خرابكارى ها و جـنـايـت هـا
و خيانت هاى عناصر داخلى و قدرت هاى بزرگ شيطانى و دولت هاى سرسپرده مـنـطـقـه و
غير منطقه ره صد ساله رفته و با دست قدرت مطلقه ء الهى ، انقلاب شكوهمند مـلت
مـظـلوم و تحت ستم و شكنجه ايران تمام موانع را از سر راه برداشته و توطئه ها را
خـنـثـى نـمـوده اسـت . بـا ايـنكه اكثر بوق تبليغاتى و مطبوعات در خدمت مخالفين
اسلام و جـمـهـورى اسـلامـى هـسـتـنـد و در طـول مـدت انـقـلاب و بـويـژه در سـال
هاى اخير با تمام شيوه براى كوبيدن اين رژيم نوپا از هيچ تهمت و دروغ و ناسزا و
شـايـعـه پـراكـنـى كـوتـاهـى نـكـرده انـد و شـايـد در مـقـابـل ايـن دشـمـنـان
مـقـتـدر هر رژيمى بود در هم ريخته و ساقط شده بود، ولى انقلاب اسـلامى به طور
معجزه آسائى به راه خود ادامه مى دهد و بسيارى از مسلمانان و مستضعفان جـهـان را
بـيـدار نـمـوده اسـت و امـيـد آن است كه يك انقلاب عميق عمومى در سراسر جهان در
مـقـابل جهانخواران ضد بشريت تحقق يابد. انقلاب ايران با قدرت به پيش مى رود و هر
روز انسجام و استحكامش فزونى مى يابد و مخالفانش با شكست مواجه مى شوند.
نكته مهم پس از فضل خـداونـد مـتـعـال كـه پـشت و پناه مظلومان است ، خصوصا آنان كه
براى رفع ظلم و كوتاه كـردن دسـت جـنـايـتـكـاران بـيـن المللى فداكارى مى كنند و
جوان مى دهند، مردمى بودن اين انـقـلاب اسـت و بـزرگـترين نقش آن ايمان راسخ به
خداى بزرگ و به پيروزى است . و شـمـا عزيزان كه نقش مهمى در خنثى نمودن تبليغات
دروغين و تهمت هاى بى پايه را بر عـهـده داريـد بـا اعـتـمـاد بـه فـضـل و يـارى
خـداونـد مـتـعـال بـه راه خـود ادامـه دهـيـد و چـون مـقـصـد اقـامـه عدل و قسط
است ، از پيشامدها نهراسيد.
خـواهـران و بـرادران مـن ! مشكلات زياد شما را در آن محيط احساس مى كنم ، چنانچه
شما هم مـشـكـلات مـا را حـس مـى كـنـيـد، لكـن هـر دو مـى دانـيـم كـه راه مـا حـق
اسـت و هـمـه در مـقـابـل بـاطـل ايـسـتـاده ايـم و بـا صـبـر و اسـتـقـامـت ، حـق
بـر باطل پيروز است و خداوند وعده پيروزى را داده است و اميدوارم
كه زمان آن نزديك باشد. ما كوشش داريم كه تبليغات خود را گسترش داده و نيز با همه
گـرفـتـارى هـا در ايـن امر مهم به فعاليت برخيزيم و همه ما و شما كه داراى يك مقصد
و ايده هستيم ، بايد براى رسيدن به آن تمام توان خويش را به كار بريم و خوب است كه
ايـن نـكـتـه را تـذكر دهم ، تبليغات بسيار عظيم دشمنان ما چون با اختلاف زياد و
تناقض گـوئى انـجـام گـرفـتـه و مـى گـيـرد، گـمـان نـمى كنم تاثير چشمگيرى داشته
باشد
(والامـر الى الله
) چـنـانكه ديديم و ديديد كه پيروزى عظيمى كه رزمندگان شجاع و متعهد ما
در هفته قبل در فتح مبين به دست آوردند كه همه جهان آن را با تمام كوشش تاكنون
نـتـوانـسـته اند عرضه كنند و نيز اسلحه و مهماتى كه از دشمن به غنيمت گرفته شده و
آنـچه از آنان منهدم گرديد، به قدرى زياد است كه مدتى وقت لازم دارد تا شمارش نموده
و يـا جـمـع آورى نـمـايـنـد و هـمـچـنـيـن عـدد كـشـتـه شـدگـان فـريـب خـورده
بـاز به طور كـامـل بـه دسـت نيامده و اسيران و پناهندگان به قدرى زيادند كه تخليه
آنان به مركز هنوز ميسر نشده و بيش از چهارده هزار نفر تاكنون به تهران فرستاده شده
است و آنچنان شـكـسـت آشـكارى به دشمن وارد كرده اند كه در تاريخ جنگ ها بى نظير و
كم نظير بوده است ، با همه اينها و رانده شدن دشمن تا مرز عراق ، بوق هاى تبليغاتى
بزرگ جهان تا مـدتـى از آن يـا ذكرى نكردند و يا از پيروزى صداميان داد سخن دادند،
تا آنكه رسوائى آنـان بـرمـلا شـد و پـس از آمدن خبرنگاران ، مقدارى از پيروزى
مخابره شد. با اين وصف رسـانـه هـا بـا مـوذيـگـرى به زبان درآمدند و ضمن انعكاس
بعضى ابعاد آن ، از فرمان صـدام بـراى عـقب نشينى به انگيزه آرايش جديد سخن به ميان
آوردند و اينجانب گمان مى كـنـم ايـن رسـوائى مـفـتـضحانه كه براى رسانه هاى گروهى
دشمنان انسانيت در اين جنگ بـويـژه در چـند جبهه از قبيل آبادان و بستان و از همه
مهمتر در فتح المبين ببار آمد، براى ملت ايران يكى از پيروزى هاست . و مساله ديگرى
كه بايد براى شما تذكر دهم اين است كه شما برادران و خواهران اگر گفتار و كردار
گروهك هاى منحرف بويژه گروه منافقين را بـررسـى نـمـائيـد، مـتـوجـه مـى شـويـد كـه
آنها از زمانى كه با عده اى از علماى اعلام مـثـل حـضرت حجت الاسلام والمسلمين آقاى
منتظرى و ديگر دوستان زندان بوده اند، تا وقتى كـه مـلت پـيـروز شـد و بـه بـركـت
مـجـاهـدات مـلت شـجـاع نـجـات پـيـدا كردند و نيز در طـول ايـن سـه سـال بـا چـه
چـهـره مـخـتـلف و كـردار و اقوال متضاد با ملت شريف مواجه بوده و هستند. با يك
بررسى كوتاه مى توانيد از عقايد التـقـاطى آنان ، بلكه عقايد متضاد با اصول اسلامى
و رفتار و كردار گوناگون منافق گـونـه آنـان ، اگـر تـاكـنون آگاه نشده ايد، آگاه
شويد. ما از نزديك مشاهده نموده و مى نـمـائيـم كـه ايـن مـدعـيـان اسلام ، با
عقايد و اصول اسلامى مخالفند و اين مدعيان مجاهدت بـراى خـلق ، چـه جـنـايـاتـى كه
مرتكب نشده اند، از قيام مسلحانه و كشتار مردم بى گناه كـوچـه و بـازار تـا آتـش
سوزى ها و انفجارها و ترورها كه اكثرا كودكان و زنان و مردان مـستمند و مظلوم طعمه
جنايات غير انسانى آنان بوده اند و اكنون نيز ادامه دارد و از ابتداى پـيـروزى
انـقـلاب ايـنـان در صـدد بـه دسـت گـرفـتـن قدرت بوده اند و از پادگان ها و
كـلانـتـرى هـا بـيت المال مسلمين را، از مهمات تا انواع سلاح هاى كوچك و بزرگ به
غارت بـرده و بـا دزدى از بانك ها كه و ده ها جنايت در سرتاسر كشور، خانه هاى تيمى
تدارك ديده و با قيمت هاى زياد اجاره كرده و مراكز خيانت به ملت را هر چه بيشتر
تقويت نمودند، كه