بـيـايـيـد بـه قـانـونـى كـه سـابـق بـود و حـالا بـراى آن مـى خـواهـيـد
سـيـنـه بـزنيد عمل كنيد
شـمـا خـوب بـود بياييد به قانون سابق هم يك نظرى بكنيد. قانون سابق كه در صدر
مـشـروطـيـت تـصـويـب شـده بـود بـوسـيـله مـلت و مـتـمـم قـانـون را بـا جـديـت
مرحوم شيخ فـضـل الله نورى به آن ضم كردند و ملت به او راى دادند، شما بياييد به آن
قانونى كـه سـابـق بـود و حـالا بـراى آن مـى خواهيد سينه بزنيد و رفيق شفيق شما
آنوقت كه مى خـواسـت آشـوب كـنـد و در ايـران بـود، قـبـل از فـرارش مـى گـفـت
بـيـايـيـد بـه قـانـون عـمل كنيد، خوب ، شما هم به اين قانون عمل كنيد. اين قانون
مى گويد كه هر قانونى كه بـر خلاف اسلام است قانون نيست . پس قوانين بايد قوانين
اسلامى باشد. شما آن را هم كه قبول نداريد، مى گوييد كه قصاص ، اين قانون واضح
اسلام ، اين قانون ضرورى اسـلام ، ايـن قـانونى كه قرآن بر آن تصريح كرده است ، اين
قانونى كه مصلحت و امنيت كشور را تامين مى كند، شما اين را يك قانون غير انسانى مى
دانيد.
شما از ريشه ها خراب بوديد، اينكه كسى بگويد حكم خدا غير انسانى است ، اين كافر
است
شـمـا ريـشـه هايتان ، از ريشه ها خراب بوديد، ولى حالا من نظرم به اين جمعيتى است
كه ايـنـها را تاييد مى كنند. يك قدر اصلاح كنيد خودتان را آقا، چرا براى دنيا
اينقدر دست و پـا مـى زنـيد؟ انسان اينقدر براى دنيا دست و پا بزند كه يك جمعيتى كه
قرآن را سب مى كـنـنـد و يـك جـمـعـيـتـى كـه كـمـونـيـسـت هـا را دعـوت مى كنند
براى ضديت با اسلام ، شما تـايـيـدشـان مـى كـنـيـد. شـمـا نـاهـى از مـنـكـر،
مـفـسـر قـرآن ، خـوب بـيـائيـد در مـقـابـل ايـنـهـا بـايستيد، در مقابل اينها
بگوئيد اين امرى كه گفتند اينها، كفر است . اينكه كـسـى بـگويد حكم خدا غير انسانى
است ، اسلام غير انسانى است ، اين كافر است . خوب ، شما بيائيد اين را
بـگـوئيـد، فـقـط نـهـى از منكرتان اين است كه بعضى از علماى اسلام را شما هى تضعيف
كنيد، بعضى از نهادهاى اسلامى را تضعيف كنيد، اين نهى از منكر همه اش خلاصه شده است
در هـمـين . هر چه اعلاميه مى دهند آقايان و هر چه صحبت مى كنند و هر جا مى روند
صحبت مى كـنـنـد، هم و غمشان اين است كه اين جمهورى اسلامى به درد نمى خورد، ما
حتما بايد يا در آغوش آمريكا باشيم تا بتوانيم زندگى كنيم ، يا در آغوش شوروى و چون
شوروى الحاد دارد و آمـريكا موحد است و خيلى صحيح است و خوب است يا كمتر از او
بداست ! ما خوب است كـه هـمراه اينها باشيم . اين چه فكرى است كه شماها داريد؟ چرا
بايد اينطور باشيد؟ من بـسـيـار مـتـاسـفـم ، مـن بـسـيـار مـتـاسـفـم ، ايـنـكـه
مـرا بـه درد دل وارد مـى كـند مقابله با اين جمعيت است ، مقابله با آنى است كه
حضرت امير را نگذاشتند كارهايش را انجام بدهد. اگر اينها واقعا اعتقاد به اسلام
دارند و لازم مى دانند كه نهى از مـنـكـر كـنند، كدام منكرى بالاتر از اين است كه
كسى بگويد حكم قرآن غير انسانى است و مـردم را دعـوت كند براى اين . اينها دعوت مى
كنند به راهپيمائى بر ضد كى و به طرف كـى ، طـرفـدارى از كـى ؟ طـرفـدارى از آن كـه
مـى گـويـد كه حكم قصاص يك حكم غير انسانى است ، طرفدارى از اين ، بايد يك مسلمان
طرفدارى از اين مساله بكند؟
نرويد دنبال اينكه رجائى علم ندارد، اين عقلش بيشتر از علمش است
مـن الان هـم نـمى خواهم با اين دسته اى كه مسلمان هستند، لكن ديد سياسى شان ناقص
است مـع الاسـف دانـشـمـنـد هـم هـسـتـنـد. يـكـى از عـلمـا در يـك جـائى هـسـت كـه
سـوال كرده بود از يك كسى كه شما اين عالم و آن عالم اينها را چطور مى بينيد، او
گفته بـود كـه ايـن عـالم عـقلش كمتر از علمش است ، يا گفته بود علمش بيشتر از عقلش
است و آن عالم عقلش كمتر از علمش است ، علمش زياد است ، عقلش كم است .
در بـعـضى از اين اشخاص هم من بايد بگويم كه اينها علم دارند، لكن عقلشان به اندازه
عـلم نـيـسـت . ايـنها عملشان هم معلوم است كه به روز خودشان چه آوردند و چه كردند.
شما آقايانى كه نهى از منكر را واجب مى دانيد و واجب هم هست جزء ضروريات اسلام است
، نبايد اين دوستان خودتان را نهى كنيد كه به ضد قرآن حكم نكنند، دعوت نكنند به ضد
قرآن ؟ آيـا مـراجـع اسـلام ، عـلماى بلاد اسلام بايد گوش كنند اين مطلب را و هيچ
صحبتى نكنند؟ سـاكـت بـاشـنـد در مـقـابـل سـب قـرآن كـريـم ؟ سـاكـت بـاشـنـد در
مقابل كسى كه حكم ضرورى اسلامى ، منصوص در كتاب خداى تبارك و تعالى است ، آن را غير
اسلامى بخواند؟ در مقابل لايحه قصاص دعوت به شورش مى كنند. آقايان دعوت مى كـنـنـد
مردم را به قيام ، قيام بر ضد كى ؟ قيام بر ضد جمهورى اسلامى ؟ اين مردمى كه بـا
خـون خودشان جمهورى اسلامى را مستقر كردند، حالا بيايند توى خيابان ها بگردند و
بـيـفـتـند به اينكه بيائيد ما اين احكام غير انسانى را كنار بگذاريم ! اين جمهورى
اسلامى بـه درد نـمـى خـورد! همه اين نهادها همه دروغ و غلط است همه اش ! بيائيد
بگوئيد خوب ، نـقـص دارد، بـگـوئيـد قـوه قـضـائيـه نـتـوانـسـتـه اسـت عمل كند،
خوب همراهى كنيد تا بشود، بگوئيد دولت نمى تواند كه اقتصاد اين ملت را يك روزه درست
كند، شما بيائيد
درست كنيد، حرف نباشد، شعار نباشد، من هم اينجا مى توانم بنشينم و بگويم كه ما در
يك روز مى توانيم دنيا را به هم بزنيم ، نگوئيد كه تو نمى توانى ، تو هم نمى توانى
، مـگـر امـكـان دارد كـه يـك هـمـچـو مـمـلكـت خـرابـى كه براى ما گذاشتند و شما
هم هر روز خرابترش كرديد و داريد مى كنيد، هر روز دعوت به خلاف داريد مى كنيد،
آرامش را از اين مـمـلكت برديد، مگر امكان دارد كه ديگر آقاى رجائى بتواند اقتصاد
اين مملكت را به زودى درسـتـش كـنـد؟ اگـر شماها بوديد، تا حالا خرابش كرده بوديد،
اين بيچاره ها دارند آنجا درسـتـش مـى كنند، اگر شماها بگذاريد، اگر شماها بگذاريد،
اينها كوشش دارند مى كنند بـراى ايـنـكـه درسـت كـنـند مساله را، لكن مساله اقتصاد
يك چيزى نيست كه بله ، خوب است كـشـاورز، اقـتـصـاد آقـايـان ايـن اسـت كـشـاورزان
مـشـغـول بـشـونـد و كـارخـانـه داران مشغول كار بشوند و كارگران مشغول كار بشوند و
بيكاران به كار واگذاشته بشوند و خوب ، اينها همه خوب است ، شما مى توانيد اين كار
را زودى بكنيد؟
شما مى توانيد يكدفعه بيائيد و همه ايران را كشاورزيش را درست كنيد و همه اين
بيكارها كـه در انگلستانش بيشتر است و در آمريكايش بيشتر است و آنهائى كه قبله گاه
شما هستند نـتـوانـسـتـه انـد حـلش بكنند، شما مى توانيدحلش بكنيد؟ اين گوى و اين
ميدان بفرمائيد، بـفـرمـائيد. لكن قضيه اين نيست ، مساله اين نيست ، مساله اين است
كه نمى خواهند اين چيزها بـاشد. يك دولتى كه اسلامى باشد و در وزارتخانه اش وقتى مى
خواهند بنشينند با هم صـحبت كنند اول قرآن مى خوانند.
(آخر اين هم رسم شد كه يك مملكتى قرآن بخواند! اين مـرتـجعين ، اين
مرتجعين در وزارتخانه قرآن مى خوانند).
شما با اين چيزها بديد. نمى گويم اين دسته متدينش را، من آن دسته متدين را حالا هم
عقيده بهشان دارم ، در عين حالى كه آنـهـا هـم ضـربه دارند مى زنند، لكن من آنها را
عليحده مى كنم و از خدا مى خواهم كه اينها جـدا بـشـونـد، از آن جـمـعـيـت هـا جـدا
بـشوند و وارد بشوند با ساير مردم ، شنا نكنند به مقابل سيل ، بر خلاف سيل ، سيل
خروشان ، شنا نكنند. شما يك اشتباه بزرگى داريد و آن ايـن اسـت كـه خـيـال مـى
كـنـيد كه حالا در زمان محمدرضا اگر يك دو تا اعلاميه بر ضدش داديد، مردم به شما
علاقه پيدا كردند، حالا هم اگر چنانچه يك اعلاميه به ضد مثلا دولت بدهيد يا ملت
بدهيد يا چيز بدهيد، مردم علاقه پيدا مى كنند. شما مقايسه اين دوتاتان غلط بوده است
. من كه مى گويم ديد سياسى نداريد، براى اين است كه شما حالا براى اينكه خودتان را
روى كار بياوريد (من مى دانم كه قضيه خدائى تو كار نيست ، نه من و نه تو، خـداى تـو
كـار نيست ، هر چه هست شيطان است ) خوب ، شما بياييد حسابتان را از اينهائى كـه
اعـلام مـقـابـله بـا اسـلام در اطـلاعـيـه شـان كـردنـد و كمونيست ها را دعوت
كردند و آن كـمـونـيـسـت هـا كـه شـمـا دشـمن سر سخت شان هستيد و آمريكا هم دشمن
سرسختش است شما حـسـابتان را بياييد جدا كنيد همين امروز، دير نشده است ، همين
امروز در راديوى ايران اعلام كنيد به اينكه اين اعلاميه اى كه جبهه ملى داده است و
نوشته است كه ، مردم را دعوت كرده اسـت كـه ، در يكى اش دعوت كرده است به اينكه
لايحه قصاص و لوايح ديگر و در يكى ديگرش گفته لايحه هاى غير انسانى ، كه همين است
مقصودش اينها قرينه اند. شما بياييد الان ، شـمـاهـا كـه اسـلام را قـبـول داريـد و
مـى دانـم قبول داريد، شما نهى از منكر
را واجـب مـى دانـيد و مى دانم كه واجب مى دانيد، اگر اين شيطان باطنى بگذارد شما
را كه عقلتان عمل بكند، شما بياييد همين قضيه را محكوم كنيد، راديوى بعد از ظهر را
ما باز كنيم ، گوش كنيم ببينيم كه نهضت آزادى اعلام كرده است كه اين اطلاعيه جبهه
ملى كفرآميز است ، قرآن را سب كرده است ، هى نرويد دنبال اينكه رجائى علم ندارد،
اين عقلش بيشتر از علمش است و بعضى از شما علمتان بيشتر از عقلتان است .
جبهه ملى محكوم به ارتداد است ، جدا كنيد حساب را از مرتدها
و مـن نـتـوانـسـتم و مى خواستم و واقعا مى خواستم و متاثرم از اينكه با دست خودشان
اينها گـور خـودشـان را كـنـدنـد، مـن نـمـى خـواسـتـم ايـنـطـور بـشـود. مـن حـالا
هـم تـوبـه را قـبـول مـى كـنـم ، اسـلام قـبـول مـى كـنـد، مـن حـالا هـم بـرونـد
تـوى راديـو، بروند توى تـلويـزيـون ، تـوبـه كـنـند بگويند ما تا حالا خطا كرديم ،
اشتباه كرديم مردم را دعوت كـرديـم بـه شـورش ، غـلط بـوده ، خلاف اسلام بوده ،
خلاف قوانين كشورى بوده تاييد كـرديم ، ائتلاف كرديم با گروه منافق . من چندين بار
به اين آقا گفتم آقا اين جمعيت تو را به باد فنا مى دهند و اين افرادى كه دور تو
جمع شده اند، بعضى از اينها يك گرگ هـايـى هـستند كه تو را به باد فنا مى دهند، گوش
نكرد، حالا هم دير نشده ، آقايانى كه مـتدينند اعلام كنند به اينكه اين دعوت به
راهپيمائى ، دعوت بر ضد اسلام است ، چنانچه صريحش اين است و آن آقا هم بروند
عذرخواهى كنند از ملت ، بگويند ملتى كه به من راى داد مـن مـطـابـق راى آنـها عمل
نكردم ، از حالا به بعد مى كنم ، اما اينطور نباشد كه لفظا، مـكـرر بـهـشـان مـى
گـويـم ، لفـظـا مـى كـنـد، لكـن (مـن نـه
ايـن مـجـلس را قـبـول دارم ، نـه آن قـوه قـضـائيـه را قـبـول دارم و نـه آن
شـوراى نـگـهـبـان را قـبـول دارم و نـه آن هـيـات سـه نـفـرى را كـه خـودم هـم
يـكـى اش را تـعـيـيـن كـردم قبول دارم و هر چه هست بايد من بكنم
) اين نباشد در كار، سايرين مانعى ندارد، اما ما چه بـكـنـيـم ؟ مـن كـه
مـى گـويم كه ما بايد از دست اين دوستان يك فكرى بكنيم ، براى اين دوسـتـان يـك
فـكـرى بـكنيم كه من نمى خواهيم اينها به آنطورى كه خودشان را رساندند برسانند. من
نمى خواستم كه وضع اينطور بشود، من نمى خواستم كه اين مردم و اين ملت كـه سـال اول
جـمـهـورى اسـلامـى شـان هـسـت ، ايـنـطـور مـشـوش بـشـود خـاطـرشـان از امـثـال
شـمـاهـا، مـن نـمى خواستم كه شما ائتلاف بكنيد با منافقينى كه بر ضد اسلامند و
(شـناخت )
شان منتشر است ، ولى چه بكنم ، خوب شما گوش نكرديد به نصيحت ، الان هـم مـن
نـصـيـحـت مـى كـنـم ايـن جمعيت متدين نهضت آزادى را و آقاى رئيس جمهور را، الان هم
من نـصـيـحـت مـى كـنـم كه آقا شماها دست برداريد از اين سنگ اندازى جلوى چرخ اسلام
، دست بـرداريـد از ايـن تـضـعـيـف مـجـلس و تضعيف روحانيت و تضعيف ملت و تضعيف
روحيه ملت و تـضـعـيـف روحيه ارتش ، دست برداريد از اين امورو بياييد در ميدان با
برادران ديگرتان بـنـشـيـنـيـد، شـمـا رئيـس جـمـهـور قـانـونـى بـاشـيـد روى
قـوانـيـن عمل كنيد، شما وكلايى هستيد در مجلس ، محترميد، متدينيد، جدا كنيد حساب
را از مرتدها، اينها مرتدند، جبهه ملى از امروز محكوم به ارتداد است . بله ، جبهه
ملى هم ممكن است بگويند كه ما اين اعلاميه را نداده ايم . اگر آمدند در راديو،
امروز بعد از ظهر، آمدند در
راديـو اعـلام كـردنـد به اينكه اين اطلاعيه اى كه حكم ضرورى مسلمين ، جميع مسلمين
را غير انسانى خوانده ، اين اطلاعيه از ما نبوده ، اگر اينها اعلام كنند كه از ما
نبوده ، از آنها هم ما مى پذيريم ، اسلام در رحمتش باز است به همه مردم . در تاريخ
است كه يزيد از حضرت سجاد پرسيد كه من توبه مى توانم بكنم ؟ ايشان فرمودند كه بله
در توبه باز است . خـوب ، يـزيـدى كـه آن جـنايت ها را كرده است ، منتها بعد حضرت
سجاد به زينب كه به ايـشـان عـرض كردند آخر اين چى هست ؟ گفت اين موفق به توبه نمى
شود، اگر توبه بـكـنـد قـبـول اسـت . يـك كـسـى پـيـغـمـبـر را هـم بـكـشـد تـوبـه
بـكـنـد، قـبـول اسـت ، امـا مـوفـق بـه تـوبـه نـمـى شـود. و مـن هـم احتمال مى
دهم كه اين آقايان موفق به توبه نشوند، جديت كنند الان وقت هست ، وقت باقى اسـت ،
تـا آنـوقـتـى كـه پـايتان را به گور وارد مى كنيد در توبه باز است ، رحمت خدا
واسـع است ، بياييد توبه كنيد، بياييد از كارهايى كه كرديد، از دعوت به شورش كه
كرديد، از مخالفت هايى كه با اسلام كرديد، بياييد توبه كنيد، برگرديد، توبه همه
تـان قـبـول است . بياييد با هم برادر بشويد اين مملكت را به پيش ببريد، هى ننشينيد
و بگوييد كه اين مملكت را دارند خراب مى كنند، آخر كجا، كى دارد خراب مى كند، جز
شماها؟ كى دارد مملكت را خراب مى كند؟ حساب كنيد آخر، ملت بنشينند حساب كنند اين
دولتى كه با تـمـام تـوانـش دارد زحمت مى كشد و دارد راهسازى مى كند و دارد به
جنگزدگان كمك ميكند و دارد بـه جـبـهـه هـا كـمـك مى كند و عيبش فقط اين است كه مى
گويد من مسلمانم ، من به غير اسلام هيچ فكر نمى كنم ، شما اين يك عيب را صرفنظر
بكنيد، اين دارد ايران را به هم مى زنـد؟ ايـن مـجـلسـى كـه خـوب مـردم مـى
بـيـنـنـد چـقـدر ايـن مـجـلس تحمل كرده است بار سنگين فحاشى هاى شما را، اينها هم
كه دارند زحمت مى كشند، اينها هم كـه عـلما هستند، متدينين هستند به استثناى بعضى
ها، الان هم كه دارند زحمت مى كشند، اينها دارند خراب مى كنند كشور را؟ آن هم قوه
قضائيه اش كه با كمبود فرد، حتى در حوزه هاى عـلمى كمبود ما داريم ، كمبود قضايى
داريم ، دارند شب و روز زحمت مى كشند كه اين كمبود را رفعش بكنند.
مـى خـواهـيـم يـك دانـشـگـاهـى بـاشد كه بعد مثل شما را بيرون ندهد، آدم متعهد
به اسلام بيرون بدهد
ايـنـهـا دارنـد خراب مى كنند؟ يكى از چيزهايى كه اينها باز برايش سينه مى زنند و
جبهه مـلى هـم در اعلاميه اش چيز كرده دانشگاه چرا باز نمى شود وهى دانشگاه . آقا
دانشگاه شما را بـيـرون داده ، ايـن دانـشـگـاه بـاز بـشـود ده بـيـسـت سـال ديـگر
هم يك عده اى بيايند، همين ها هستند، همين كه شماييد، آنها هم هستند كه اسلام را
هـيـچ قـبـول نـداريـد، احـكام اسلام را احكام غير انسانى مى دانيد. ما مى خواهيم
يك دانشگاهى درسـت بـشـود بـراى مـلت ، شـمـا بـا اسـم مـلت داريـد بـه ضـد مـلت
عـمـل مـى كنيد. اين ملت ، اين جمعيت ها هستند كه در خيابان ها و در عرض مى كنم كه
بازارها دارنـد، در آنجا دارند براى اسلام زحمت مى كشند، براى كشور زحمت مى كشند.
ما مى خواهيم يـك دانـشگاهى باشد كه بعد مثل شما را بيرون ندهد، يك دانشگاهى باشد
كه يك آدم متعهد به اسلام را بيرون بدهد اگر تعهد به اسلام داشته
باشد، نه ما را طرف شرق مى كشد، نه ما را طرف غرب مى كشد، نه آن ديد تنگ بعضى از
شما را دارد كه مى گويد ما نمى توانيم .
جبهه ملى سب اسلام كرده است
خـوب شـمـا تـا آن آخـر هـم اعليحضرت را مى خواستيدش ، به من گفتيد ديگر، اينكه نمى
تـوانـيـد حـاشـا كـنيد، تا آن آخر هم مى گفتيد خوب ، ايشان باشند، اعليحضرت
همايونى باشند حكومت نكنند. شمائى كه تا آخر هم اينطور بوديد، بختيار هم تا آخر مى
خواستيد، آخـر شـما نبايد ديگر ما را بازى بدهيد بگوئيد كه ما چه ، ما چه . شما از
اين جبهه ملى ، از مـيـرزاى شـيـرازى ، در يـكـى از روزنـامـه هـايشان كه من ديدم و
بسيار ناراحت شدم ، از مـيـرزاى شـيرازى كه قضيه تنباكو را درست كرده تا آقاى
كاشانى ، تمام علمايى كه در خـلال ايـن ، در مـشـروطـيـت براى اسلام كار كردند،
ميرزاى شيرازى براى اسلام كار كرده اسـت ، آقـاى كـاشـانـى بـراى اسـلام كـرده ،
شـيـخ فـضـل الله كـرده ، تـمـام اينها را به آنها بد گفتند. آن روزنامه جبهه ملى
را پيدا بكنيد، مـيـرزاى شـيـرازى را مـتـهـم كـرده بـه دروغـگـويـى ، شـيـخ فـضـل
الله را ايـنـقـدر فـحـش داده ، جـرم شـيـخ فـضـل الله بـيـچـاره چـه بـود؟ جرم شيخ
فـضـل الله ايـن بـود كـه قـانـون بـايـد اسـلامـى بـاشـد، جـرم شـيـخ فضل الله اين
بود كه احكام قصاص غير انسانى نيست ، انسانى است ، او را دار زدند و از بين بردند و
شما حالا به او بدگويى مى كنيد. بعد مى رسيد به آقاى كاشانى ، آقاى كـاشـانـى هـم
همين طور، جرم اينها همين است كه اينها عقيده شان اين است كه بايد اسلام در ايـران
پـياده بشود و شما مى گوئيد كه احكام غرب مترقى است ، ما بايد احكام مترقى را،
شـمـا عـده اى تـان ، هـمـه تـان مـثـل آن آقـايـان حـقـوقـدان هـاسـت كـه مـقـابـل
قـصـاص ايـسـتاده اند، منتها آنها اين تعبير فضيح شما را نكردند و من گفتم كه در
تـمـام طـول سـلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه سب به اسلام تو كار نبوده و جبهه ملى سب
اسـلام كـرده اسـت . مـن از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه اصلاح بشوند، همه
به آغـوش اسـلام بـرگـردنـد و نـگـذارنـد خـداى نـخـواسته يك وقت يك چيزى پيش بيايد
كه ناگوار باشد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 28/3/60
پيام امام خمينى به مناسبت پانزدهم شعبان (ميلاد حضرت
مهدى عج )
بسم الله الرحمن الرحيم
سـالروز مـبارك ولادت با سعادت و پربركت حضرت خاتم الاوصياء و مفخر الاولياء حجت
بـن الحـسـن العسكرى ارواحنا لمقدمه الفدا، بر مظلومان دهر و مستضعفان جهان مبارك
باد. و چـه مـبـارك اسـت مـيلاد بزرگ شخصيتى كه برپا كننده عدالتى است كه بعثت
انبيا عليهم السـلام بـراى آن بـود و چـه مبارك است زاد روز ابر مردى كه جهان را از
شر ستمگران و دغـلبـازان تـطـهـيـر مـى نـمايد و زمين را پس از آنكه ظلم و جور آن
را فرا گرفته پر از عـدل و داد مـى نـمـايـد و مـسـتـكبران جهان را سركوب و
مستضعفان جهان را وارثان ارض مى نمايد. و چه مسعود و مبارك است روزى كه جهان از
دغلبازى ها و فتنه انگيزى ها پاك شود و حـكـومـت عـدل الهـى بـر سراسر گيتى گسترش
يابد و منافقان و حيله گران از صحنه خـارج شـونـد و پـرچـم عـدالت و رحـمـت حق
تعالى بر بسيط زمين افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامى بر بشريت حاكم شود و كاخ
هاى ستم و كنگره هاى بيداد فرو ريزد و آنـچـه غـايت بعثت انبيا عليهم صلواه الله و
حاميان اوليا عليهم السلام بوده تحقق يابد و بـركـات حـق تـعالى بر زمين نازل شود و
قلم هاى ننگين و زبان هاى نفاق افكن شكسته و بـريـده شـود و سلطان حق تعالى بر عالم
پرتو افكن گردد و شياطين و شيطان صفتان بـه انـزوا گـرايـند و سازمان هاى دروغين
حقوق بشر از دنيا برچيده شوند و اميد است كه خـداونـد مـتعال آن روز فرخنده را به
ظهور اين مولود فرخنده هر چه زودتر فرا رساند و خـورشـيـد هـدايـت و امـامت را طالع
فرمايد و اكنون ما منتظران مقدم مباركش مكلف هستيم تا با تمام توان كوشش كنيم تا
قانون عدل الهى را در اين كشور ولى عصر (عج ) حاكم كنيم و از تـفـرقـه و نـفـاق و
دغـلبـازى بـپـرهـيـزيـم و رضـاى خـداونـد مـتـعـال را در نـظـر بـگـيـريم و همگان
در مقابل قانون خاضع باشيم و با صلح و صفا و بـرادرى و بـرابـرى بـه پـيـشـبـرد
انـقـلاب اسـلامـى كـوشـا بـاشـيـم و حـق مـتـعـال را در هـمـه احـوال حاضر و ناظر
بدانيم و تخلف از دستورات اسلام ننمائيم و به وسوسه فتنه انگيزان اعتنا نكنيم .
اينجانب از شما ملت شريف ايران متواضعانه مى خواهم كـه در عـين حال كه در صحنه
حاضريد آرامش را حفظ كنيد. حضور شما مردم عزيز و مسلمان در صحنه است كه توطئه هاى
ستمگران و حيله گران تاريخ را خنثى مى كند. حضور شما در صحنه است كه گرد ياس و
درماندگى بر چهره هاى منافقين و متحدان بى آبرويش مى پـاشـد. حـضـور شـمـا مـردم
شـجـاع و بـا ايـمـان اسـت كـه خـط اصـيل اسلام را بر ايران و به اميد خدا بر جهان
حاكم خواهد نمود. حضور شما مردم مومن و از جان گذشته است كه
روشـنـفـكران غرب و شرق زده را براى هميشه رسوا مى كند. حضور شما در صحنه ، تمام
(من )
ها و منيت هاى شيطانى را كوبيده و مى كوبد و (ما)
و اخوت اسلامى را جايگزين آن نموده و مى نمايد. حضور شما در صحنه به آمريكا و غرب و
شرق و دنباله روهاى بى عـقـلشـان هشدار داد كه اين ما بوديم كه انقلاب نموديم و اين
ما هستيم كه سرنوشت خود را خـود تـعـيـيـن مـى نـمـائيـم و از كـلمـات بـى
مـحـتـواى شـمـا گـول نـمـى خـوريـم . حضور شما در صحنه جبهه ها و سازمان ها و
جمعيت هائى را كه به اسـم طـرفـدارى از فرد و فرد پرستى به مقابله با اسلام و احكام
شرعى آن برخاسته بودند، رسوا نمود. امروز و روزهاى آينده روز شكست جريان دشمنان قسم
خورده اسلام است . روز شـكـسـت فـرد يـاافـراد نـيست ، روز شكست جريانى است كه به
اسلام معتقد نيستند و اگـر هـم بـاشـنـد، مسلما تا حدودى است كه با قوانين غرب
برنخورد و مخالفتى نداشته بـاشـد، روز شـكـسـت جـريـانـى اسـت كه هميشه قلب مرا مى
آزارد، شكست جريانى است كه بـسـيـار خـطـرنـاكـتـر از تـمـامـى جـنـايـت هـا و
خـيـانـت هـاى رژيـم پـهـلوى در طـول حـكـومت ننگينشان بود، روز شكست جريانى است
انحرافى كه حضور به موقع شما، پايه هاى آنرا لرزاند و فرو ريخت .
دوسـتـان عـزيـزم ! بـسـيـار دقـت كـنـيـد و كـامـلا بـهـوش بـاشـيـد و
هـوشـيـارانه با آرامش كامل ولى با تمام توان در صحنه باشيد كه بى شما هيچ كس ، هيچ
نمى تواند كند و با شـمـا همه دشمنان رسول اكرم و ائمه اطهار نابود خواهند شد. بهوش
باشيد كه ايران در آسـتـانـه به ثمر رسيدن انقلاب اصيل شماست . آگاه باشيد كه خط
منفور ضد اسلامى و غـرب ، در حـال شكست كامل است والحق نشان داديد كه هوشيارانه
مقاومت مى كنيد. خمينى دست يـكـايـك شما را مى بوسد و به يكايك شما احترام مى گذارد
و يكايك شما را رهبر خودش مى داند كه بارها گفته ام من با شما يكى هستم و رهبرى
در كار نيست . من خوب درك مى كنم كـه حـضـور شما در اين روزهاى حساس به چه معنائى
است و به اميد پيروزى نهائى شما بـر دشـمـنـانـتـان روز شـمـارى مى كنم و بازاز ملت
شريف خاضعانه مى خواهم كه جنگ را فـرامـوش نـكـنـنـد و بـرادران ارتشى و سپاهى و
ساير رزمندگان عزيز در جبهه ها را با تمام وجود تشويق و تكريم نمايند. و شما
سربازان دلاور اسلام در پادگان ها و پايگاه هـا در جـبـهـه هـا و پـشـت جـبـهـه هـا
هـوشـيـارانـه جـريـانـات ضـد انـقـلاب را دنـبـال كنيد و بدانيد كه من نزديك به يك
سال بود كه صلاح نمى ديدم آنچه را مى دانم بـراى مـلت شـرح دهـم ، چـرا؟ تـا آرامـش
كـشـور حـفـظ شـود و شـمـا بـا آرامـش كـامل عليه مستكبران جهان بجنگيد، تا احساس
كردم ديگر مساله از اين حرفها گذشته است و خـطـر، اساس جمهورى اسلامى را كه با خون
پاك هفتاد هزار شهيد و معلوليت بيش از يك صـد هـزار نـفـر بـوجود آمده بود تهديد مى
كند، ديگر تاب نياوردم تا شما بجنگيد و از پـيـروزى شـمـا بـه نـفـع مـقـاصـد شوم
سياسى ضد انقلاب بهره بردارى شود، لذا درد دل نـمـودم . شـمـا در هـر كجا كه هستيد
با كمال دقت مراقبت كنيد تا ضد انقلاب به مقاصد پليدش نرسد.
افسران ! درجه داران ! و سربازان رشيد اسلام ! شما خوب مى دانيد كه منافقين كه
امروز بـه عـنـوان طـرفداران پر و پا قرص (بعضى
ها) اطراف آنها را گرفته اند و به بهانه
طرفدارى از آنان دست به انفجار
و درگـيـرى مـسـلحانه مى زنند و هر روز در گوشه اى تشنج مى آفرينند، همان ها بودند
كـه از روزاول پـيـروزى انـقـلاب ، شعار انحلال ارتش را سر مى دادند. من با قدرت
ملت دلاور، مـقـابـل ضـد انـقـلاب كـه تصميم گرفته است بعضى افراد را بهانه قرار
داده و عليه شما هر روز دست به اغتشاش بزند خواهم ايستاد. شما ارتشيان و پاسداران ،
بسيج ، ژانـدارمـرى و شـهـربـانـى و تـمـامى نيروهاى مردمى مسلح و تمامى مردمى كه
جانتان را بـراى اسـلام و ايـران فـدا مى كنيد، بهوش باشيد كه اسلام را معيار حركت
هاى خود قرار دهـيـد. امـروز مـنـافـقـيـن و جـبـهه ملى و حزب دموكرات و تمامى ضد
انقلابيون دست در دست يكديگر گذاشته اند تا شما و انقلاب پاك ملت را نابود كنند.
مگر نمى بينيد كه هر روز در گـوشـه اى جـمـع مـى شوند و دست به خرابكارى مى زنند؟
مگر نبود كه اگر حضور شـمـا نـبـود، آبـروى انـقـلاب شـمـا را در جـهـان ريـخته
بودند؟ مگر اعلاميه هاى اتحاديه كـمـونـيـست هاى ايران را نديده ايد كه به بهانه
پشتيبانى از يك نفر، به تمام مقدسات شـمـا تـوهـيـن كرده اند؟ شما مردم عزيز هوشيار
باشيد و آرامش خودتان را حفظ كنيد و به انـتـظـار حـكـم خدا باشيد، سعى كنيد اخلاق
اسلامى را هميشه در مد نظر داشته باشيد و از شـعارهاى زننده پرهيز كنيد و با حضور
دائمى خود، كيد هرج و مرج طلبان را خنثى كنيد و بـدانـيـد كـه گـنـاهـى بـزرگـتـر
از ايـن نـيـسـت كـه خـداى نـاكـرده در مـقـابـل ضـد خـدا و ضـد مـردم سـاكـت
بـاشـيـد و پـاداشـى بـالاتـر از حـضـورتـان در مقابل ضد انقلاب نمى باشد. آرامش را
حفظ نمائيد و در حفظ وحدت و اخوت اسلامى كوشش نـمـائيـد. از نـفـس گـرم ولى الله
اعـظـم (عـج ) مـى خـواهـم كـه از خـداونـد مـتـعـال تـقـاضـا فـرمـايـد كـه هـمـه
مـا و هـمـه مـقـامـات و تـمـام مـلت شريف را توفيق به عـمـل بـه اسـلام و
قـوانـيـن اسـلامـى عـطـا فـرمـايـد و تعجيل در ظهور بقيه الله روحى فداه نمايد.
درود و سـلام بـر شـهـدا و خـانـواده محترم و شريف و مقاوم آنها. سلام بر معلولين
عزيز و مقاوم اسلامى .
والسلام على من تبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 1/4/60
پـــاســـخ امـــام خـــمـــيـــنـــى بـــه نـــامـــه
رئيـــس مـــجـــلس شـــوراى اســـلامـــى در
مـوردعزل بنى صدر از رياست جمهورى
بسم الله الرحمن الرحيم
پـس از راى اكـثـريـت قـاطـع نـمايندگان محترم مجلس شوراى اسلامى مبنى بر اينكه
آقاى ابوالحسن بنى صدر براى رياست جمهورى اسلامى ايران كفايت سياسى ندارد، ايشان را
از رياست جمهورى اسلامى ايران عزل نمودم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 1/4/60
پيام امام خمينى به مناسبت شهادت دكتر چمران
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
شـهـادت انـسـان سـاز سردار پرافتخار اسلام و مجاهد بيدار و متعهد راه تعالى و
پيوستن بر ملاء اعلى ، دكتر مصطفى چمران را به پيشگاه ولى عصر ارواحنا فداه تسليت و
تبريك عرض مى كنم .
تـسـليـت از آنـرو كـه مـلت شهيد پرور ما سربازى را از دست داد كه در جبهه هاى نبرد
با بـاطـل ، چـه در لبنان و چه در ايران حماسه مى آفريد و سرلوحه مرام او اسلام
عزيز و پيروزى حق بر باطل بود. او جنگجوئى پرهيزكار و معلمى متعهد بود كه كشور
اسلامى ما بـه او و امـثـال او احـتـيـاج مـبرم داشت . و تبريك از آنرو كه اسلام
بزرگ چنين فرزندانى تـقـديـم مـلت هـا و تـوده هـاى مـسـتـضـعـف مى كند و سردارانى
همچون او در دامن تربيت خود پرورش مى دهد. مگر چنين نيست كه زندگى عقيده و جهاد در
راه آن است .
چـمـران عـزيز با عقيده پاك خالص غير وابسته به دستجات و گروه هاى سياسى و عقيده
بـه هـدف بـزرگ الهـى ، جهاد را در راه آن از آغاز زندگى شروع و با آن ختم كرد. او
در جهاد، با نور معرفت و پيوستگى به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان
خود را نثار كرد. او با سرافرازى زيست و با سرافرازى شهيد شد و به حق رسيد.
هـنـر آن اسـت كـه بـى هـيـاهـوهـاى سـيـاسـى و خودنمائى هاى شيطانى براى خدا به
جهاد برخيزد و خود را فداى هدف كند نه هوى ، و اين هنر مردان خداست .
او در پـيـشگاه خداى بزرگ با آبرو رفت . روانش شاد و يادش بخير. و اما، ما مى
توانيم چـنـيـن هـنـرى داشته باشيم ؟ با خداست كه دستمان را بگيرد و از ظلمات جهالت
و نفسانيت بـرهـانـد. مـن ايـن ضـايعه را به ملت شريف ايران و لبنان ، بلكه به ملت
هاى مسلمان و قـواى مـسـلح و رزمـنـدگـان در راه حـق و بـه خاندان و برادر محترم
اين مجاهد عزيز تسليت عرض مى كنم و از خداوند تعالى رحمت براى او و صبر و اجر براى
بازماندگان محترمش خواهانم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 1/4/60
پـــيـــام امـام خـمـيـنـى در جـمع اعضاى بسيج خمينى
شهر، دفتر تبليغات قم و گروهى
ازپرسنل پايگاه چهارم نيروى هوايى
ملت امروز يكپارچه در صحنه است و مراقب توطئه ها
بسم الله الرحمن الرحيم
آقـايـان محترم كه از پايگاه وحدت دزفول و بسيج اصفهان و ساير آقايان ديگر تشريف
دارنـد مـن از هـمـه تـشـكـر مـى كـنـم و ايـن تـشـكـر بـراى هـمه رزمندگان جبهه
هاست و همه رزمندگان پشت جبهه هاست .
امروز بحمد الله ملت ايران ملتى است مومن و رزمنده و داراى عقيده و جهاد براى عقيده
است و مادامى كه اين روح بزرگ در كالبد ملت ماست از توطئه ها و كجروى ها و ساير
چيزهائى كـه بـراى مـلت مـا بـوده اسـت و در پـيش است هراسى نيست . آن ملت بايد از
مشكلات هراس داشـتـه باشد كه ايمان نداشته باشد، آن كه ايمان و عقيده دارد و
بپاخاسته است كه جهاد كند در راه اين ايمان و عقيده و اعتقاد به اين دارد كه
فداكارى در راه خداى تبارك و تعالى پيروزى است و رسيدن به مقام شهادت پيروزى ديگر
است ، يك همچو ملتى شكست ندارد.
آنـهـائى كـه توطئه گر هستند و با توطئه خودشان مى خواهند بين ملت نفاق ايجاد كنند
و گمان كردند كه مى توانند بين ملت يكپارچه اسلامى ايران نفاق ايجاد كنند و گروه ها
را در مـقـابـل هـم قـرار بدهند آنها در اشتباهند، آنها ملت ايران را نشناختند،
آنها نمى دانند كه ملت ايران يكپارچه مجاهد است و يكپارچه رزمنده است و يكپارچه
مومن است و دست تبهكاران را بـه واسـطـه ايمان خودشان از كشورشان قطع مى كنند،
توطئه ها را يكى پس از ديگرى خنثى مى كند.
ملت امروز يكپارچه در صحنه است و مراقب ، مراقب توطئه ها، مراقب تبهكارى ها و به
مجرد ايـنـكـه احـسـاس كـنـد گـروهى يا اشخاصى بر خلاف آن مسيرى كه ملت دارد، كه آن
مسير انـسـانـيـت و مـسـير حق است و مسير جهاد براى ايمان و عقيده است ، به مجرد
احساس مخالفت اشـخـاص يـا گـروه هـا بـا ايـن راه ، خود ملت بدون اينكه احتياج به
اين داشته باشد كه كـسـانـى ملت را دعوت بكند و يا تجهيز بكند، خود ملت مجهز است و
تمام ملت چه نيروهاى مـسـلح ارتـش و ژاندارمرى و شهربانى و بسيج و پاسداران و
نيروهاى ملتى و چه ساير قـشـرهـا كـه آنـهـا هـم قـواى مـسـلح بـه ايـمان هستند
اينها همه در صحنه حاضرند و ناظر اعـمـال اشـخـاص و ناظر اعمال گروه ها و جبهه ها
هستند و خودشان جوابگوى همه چيزهائى كـه بـر ضـد ايـن انـقـلاب مى خواهد شكل بگيرد
هستند و بحمد الله احتياج به اينكه كسى آنها را
بـسـيح كند ندارند. و يك همچو ملتى است كه پيروزى نهائى را به دست مى آورد و هر چه
شهيد در اين راه پيروزى مى دهد مصمم تر مى شود و خستگى ناپذير است .
اين گروه هائى كه مع الاسف عده اى از جوانان ما و بچه هاى عزيزى كه اينها بايد براى
ميهن خودشان و اسلام خودشان عمل كنند آنها را بازى مى دهند و بر ضد اين انقلاب
اسلامى كـه دست قدرت هارا از اين كشور قطع كرده است بسيج مى كنند و در خيابان ها مى
آورند و در مـقـابـل مـلت مـى خـواهـنـد بـايـسـتـنـد، ايـنـهـا در اشـتـبـاهـنـد و
مـن بايد به اين جوانهاى گـول خـورده اى كـه از چند نفر گرگ اينهاگول خورده اند،
نصيحت كنم و به پدر و مادر ايـن عـزيـزان نـصـيـحـت كنم كه شما فرزندان خودتان را و
جوانها خودشان را از دست اين گـرگ هـائى كـه بـه صورت آدميزاد در آمده اند و شما را
منحرف مى خواهند بكنند، توجه داشـتـه بـاشيد اين امرى كه در دو روز پيش از اين
اتفاق افتاد اين را مطالعه كنيد، ببينيد چـه بـود، بـراى چـه بـود و بـراى كـه
بـود. آيـا شـمـا در مـقـابـل آمـريـكـا ايـسـتـاده ايـد و مـى خـواهـيـد جـهـاد
كـنـيـد؟! در مـقابل شوروى ايستاده ايد و مى خواهيد جهاد كنيد؟! ميخواهيد كشور
خودتان را از دست آمريكا بگيريد؟! مى خواهيد كشور خودتان را از دست شوروى بگيريد؟!
شما كه بازى خورده ايد و سران خيانتكار منافقين شما را بازى داده اند و خودشان در
پناهگاه ها نشسته اند و شما را بـه خـيـابـان آورده انـد و آن غـائله اسـفـنـاك را
بـه دست شما به بار آوردند، آيا شما در مـقـابـل كـى مـى خـواسـتـيـد بـايـسـتـيـد؟
اعـلام قـيـام مـسـلحـانـه در مـقـابـل كـيـسـت ؟ اعـلام قـيـام مـسـلحـانـه در
مـقـابـل مـلتـى اسـت كـه قـريـب بـيـسـت سـال و اخـيـرا دو سه سال خون خودش را
داده است و دست آمريكا و بلوك او را و شوروى و بـلوك او را از ايـن كـشـور كـوتـاه
كـرده اسـت . شـمـا در مـقـابـل ايـن مـلت مـى خـواسـتـيـد قيام بكنيد و شما را
وادار كردند به آن كارهائى كه روى تـاريـخ را سياه كرد. فكر اين را كرديد كه شما
داريد چه مى كنيد؟ و متحرك به تحريك چـه اشـخـاصـى هـسـتـيـد؟ آنهائى كه شما را به
قيام و استقامت دعوت كردند و جا را خالى گـذاشـتـنـد و رفـتـنـد؟! قـيـام و
اسـتـقـامـت در مـقـابـل كـى ؟ در مـقـابـل اسـلام ؟! در مـقـابـل جـمـهـورى
اسـلامـى ؟! در مقابل قرآن كريم ؟! با اسم قرآن مجاهده در مقابل اسلام و قرآن ؟! با
اسم اسلام قيام بر ضـد اسـلام ؟! بـا اسـم آزادى قـيـام بـر ضد آزادى ؟! بيدار
بشويد، جوانهاى خودتان را نـصـيـحـت كـنـيـد. شـمـا تـمـام قـواى خـودتـان را هـم
كـه روى هـم بـگـذاريـد در مـقـابـل اين سيل خروشانى كه ملت مسلمان و ارزنده ايران
به راه مى اندازد قطره اى بيش نـيـسـتـيـد. چـرا خـودتـان را بـه تـبـاهـى مـى
كـشـيـد و بـا اسـم اسـتـقـلال ايـران مـى خـواهـيد ايران را به چنگال گرگ هاى
قدرتمند مبتلا كنيد؟ يك قدرى تـفـكـر كـنـيـد، مـلت مـا يك قدرى در حال اين افراد
تفكر كند و پدر و مادرهاى اين جوانهاى گـول خـورده ، ايـن دخـتـرهـاى گـول خـورده ،
ايـن پـسـرهـاى گول خورده تفكر كنند و آنها را هدايت كند. ما خير شما را مى خواهيم
، جمهورى اسلامى خير دنـيـا و آخـرت شـمـا رامـى خـواهـد، جـمـهـورى اسـلامـى
اسـتـقـلال واقـعـى شـمـا را مى خواهد، جمهورى اسلامى آزادى شما را از دست اين گرگ
هاى شـرق و غـرب مـى خواهد. اين گروهك هاى بدبخت ، اين گروهك هاى جنايتكار جوانهاى
ما را بـازى مـى دهـنـد خودشان در پناهگاه ها مى نشينند و جوانهاى اين ملت را بسيج
مى كنند بر خلاف اسلام و بر خلاف ملت مسلمان و در خدمت ابر قدرتها و خصوصا آمريكا.
اينها نشناختند اسلام را و نشناختند اين ملت اسلام را
ايـن نـقـشـه اى كـه مـدت هـاسـت در كـار اسـت و نـقـاشـان بـيـخـبـر از خـدا
دنـبـال شـكـل دادن آن بـودنـد و مـن مـطـالعـه مـى كـردم در حـال آنـها و در وضع
آنها و بالاخره با ناشيگرى خودشان را لو دادند و باطنشان را ظاهر كردند و ملت فهميد
كه اينها چكاره اند و با يك صورت اسلامى و حق به جانب در اين مملكت آمـدنـد و
نـقـشـه شـوم قدرت هاى بزرگ را يعنى آمريكا را مى خواستند در اين كشور پياده
كـنـنـد. ايـنها ملت را نشناخته بودند، اينها ملت اسلامى را نمى شناختند، اينها با
همه هوش شان و با همه علمشان ، اين علم را نداشتند كه ملت اسلام يعنى چه و قدرت
اسلام يعنى چه . ايـنـهـا خـواستند راه را براى آمريكا باز كنند و آمريكائيان ، همه
در دور پرچم شان جمع شـدنـد و نـصـيـحـت مـن را گـوش نكردند و مصلحتى كه من براى
آنها مى انديشيدم و براى كـشـور خـودمـان ، ايـنـهـا از آن غـفـلت كـردنـد و آنچه
كه من مى خواستم نشود شد و من نمى خـواسـتـم كـه مـثـل زمـان رضـاخـان كـه وقـتـى
او را بـيـرونـش كردند آن رفيق صديق آنها اول كـلمـه اى كـه در مـجـلس گـفـت ، گفت
: (الخير فى ما وقع
). من نمى خواستم كه در كشور بپاخاسته اسلامى ما يك همچو اشخاصى باشند و
بيايند و گوش به حرفها ندهند و مصلحت هائى كه ما براى آنها پيش پاى آنها مى گذاشتيم
گوش فرا ندهند و كار را به جـائى بـكـشند كه آنهائى كه ديروز براى آنها پشتوانه
بودند امروز دشمن آنها باشند. ايـنـهـا نـشـنـاخـتـنـد اسـلام را و نـشـنـاخـتـنـد
ايـن مـلت اسـلام را. ايـنـهـا خيال مى كردند كه همانطورى كه در غرب يا در شرق گروه
سياسى ، بازى هاى سياسى مـى كـنـنـد و مـردم را بـا بـازى هاى سياسى گول مى زنند و
بسيج مى كنند مى توانند در ايـران هـم بـا آن بـازى هـاى سـيـاسـى مـردم را
مـتـفـرق كـنـنـد و جـدا كـنـنـد و در مـقـابـل اسـلام و جـمـهورى اسلامى بسيج كنند
و مردم را وادار كنند كه اين مجلس را خودشان مـنـحـل كـنـنـد و ايـن دولت را
خـودشـان بـر كـنـار بـگذارند و اين قوه قضائيه را خودشان مـنحل كنند و جمهورى
اسلامى را خودشان به دست خودشان به باد فنا بدهند و راه را باز كنند از براى قدرت
هائى كه طعمه هاى خودشان را از دست داده اند تا اين مملكت باز طعمه آمـريـكـا و
دنـبـال او شـوروى شـود. ايـنـهـا نـشـنـاخـتـه بـودنـد اسـلام را خـيال مى كردند
اسلام هم مثل مسلك هاى ديگر فقط يك مسلك سياسى است كه بشود اينها با آن بـازى هـاى
شـيـطـانـى سـيـاسـى ، ايـن مـردم را از راه خـودشـان كـه بـيـسـت سـال است در راه
او خون داده اند، بيست سال است جوانان خودشان را فدا كرده اند، اينها را از آن راه
حق به سوى راه باطل و از نور به ظلمات بكشند و راه را براى دوستان خودشان باز كنند.
اين مجلس ، يك مجلسى است كه در مقابل اين امور انحرافى ايستاده است
مـن بـسـيـار مـتـاسـفـم از ايـنـكـه كـوشـش كـردم كـه در ايـن دوره اول جـمـهـورى
اسـلامـى ايـنـطـور مـسـائل پـيـش نـيـايـد و ايـنـطـور عـزل و نـصب ها نشود، لكن
با كمال كوششى كه كردم اينها نتوانستند بفهمند. من با زبان هـاى مـخـتلف آنها را
دعوت كردم به اينكه رها كنند اين راهى را كه در پيش دارند و با ملت ايـران ايـنـطور
نكنند و من مى خواستم كه تمام اين كسانى كه در كار دولتمردى هستند تا آخـر انـقلاب
و پيروزى انقلاب همه در محل خودشان باقى باشند و اين جمهورى اسلامى را همه با هم به
آخر برسانند و به
پـيروزى مطلق ، لكن دستهائى در كار بود و گرگ هائى بود در بين اينها كه نگذاشتند
اين مطلبى را كه ما مى خواستيم نشود، نشود. وقتى احساس شد كه اينها يك نقشه شيطانى
اتحاد با منافقينى كه ديروز، پريروز ريختند در خيابان ها و جوانهاى ما را سر بريدند
و مـال و اموال مردم را آتش زدند و خيابان ها رابه فساد كشاندند، با اينها دست در
دست هم داده بـودنـد و بـا گـروه هـاى مـنـحـرف ديگر دست به دست هم داده بودند براى
اينكه اين كـشـور را بـه تباهى بكشند و وقتى كه احساس يك همچو خطرى شد من قبلا هم
گفته بودم كـه اگـر مـن احـسـاس خـطـر بـكـنم آن چيزى را كه به شما داده ام پس مى
گيرم ، همين است كـسانى كه ادعاى اسلام مى كنند، همين است رفتار آنهائى كه ادعاى
منافع مردم را مى كنند، مـى گـويـنـد ما طرفدار خلق هستيم . من نمى دانم اين خلقى
كه اينها طرفدار آنها هستند در كـجـاى دنيا زندگى مى كنند، اين خلق در ايران است يا
در آمريكاست يا در شوروى ؟ اينها طـرفـدار خـلق هـسـتـنـد امـا خـلق ايـران ؟
طـرفـدار خـلق ايـران ، در مـقـابـل اين خلق ميليونى ايران مى ايستد و به جنگ
مسلحانه بر مى خيزد؟ من مع الاسف چون مى بينم در بين اينها بسياريشان گول خوردند،
جوانان پاكدلى بودند كه اين گرگ ها آنـهـا را مـنـحـرف كـردنـد و مـن اميد اين را
دارم كه اين جوانها برگردند، اينها به دامن ملت بـرگردند، به دامن اسلام برگردند،
از اين جهت من موعظه مى كنم آنها را، موعظه مى كنم پـدر و مـادر ايـنهائى كه گول
خورده اند، كه جوانان خودشان را نگذارند براى ايده هاى چند نفر خائن كه مى خواهند
در اين كشور حكومت كنند و پشتيبان آنها هم آمريكاست يا شوروى ، نـگـذاريـد جوانان
شما تباه شوند. اينها نشناخته بودند ملت ايران را و نشناخته بودند قـواى مـسلح ملت
ما را. اينها مقايسه مى كردند اين زمان را با زمان شاه مخلوع . اينها گمان كـردنـد
كه ارتش امروز ما هم ارتش زمان شاهنشاهى است . اينها گمان مى كردند كه ملت ما هـم
مـلتـى اسـت كـه ديـگـر مـى شـود گـولشـان زد. بـا تـمـام قـوا بـراى گول زدن ملت
قيام كردند و مع الاسف گروه هاى مختلفى كه بعضى شان هم متدين هستند و نـمـازخـوان
هـستند، آنها هم در اين ميدان وارد بودند و هستند. كرارا من گفتم كه بيا، برو از
اين گروهك هاى فاسد، از اين منافقين تبرى كن ، حيثيت خودت را از دست نده . بيا، برو
در ملاء عام و اينها را از خود بران ، اينها تو را به تباهى مى كشند و اين گرگ هائى
كه در اطـراف تـو جـمع شده اند و (الا بعض معدود آنها) همه آنها گرگ هائى هستند كه
مى خواهند تـرا بـه تـبـاهى بكشند، اينها را از خود بران ، و اينكه نتوانست بفهمد
اسلام يعنى چه و كشور اسلامى يعنى چه و ملت اسلام يعنى چه و ارتش اسلام يعنى چه و
ساير قواى مسلح اسـلام يـعـنـى چه ، اين خودش را به تباهى كشاند. من امروز هم علاقه
به اين دارم كه اين گـروه هـائى كه مسلمان هستند، اين جمعيتى كه نماز خوان هستند،
اين جمعيتى كه با خدا باز قـطـع مـراوده نكردند، اين آقايانى كه باز رابطه شان را
با اسلام قطع نكرده اند اينها بـيـايند و بهوش بيايند و حساب خودشان را از آنهائى
كه قيام به ضد اسلام كردند جدا كـنـنـد و در مـلاء عـام و در راديـو و تلويزيون
بروند و اين گروه هائى كه چند روز پيش آنقدر جنايت كردند محكوم كنند. و آن اشخاصى
كه با پشتيبانى اين گروه ها و با اساسى كـه مـى خـواسـت درسـت كـنـد و مـى
خـواسـتند درست كنند كه ملت ايران را تكه تكه كنند و شـهـرهـاى ايـران را يـكـى بعد
از ديگرى به تباهى بكشند، اينها بروند و از آنها تبرى كنند و حساب
خـودشان را از توطئه گران فاسد و از كسانى كه به اسلام هيچ عقيده ندارند و آن غائله
پـريـروز را ايـجـاد كـردنـد، بـروند و اينها از اينها تبرى كنند و از آنهائى كه
اسلام را بـراى امـروز صـحـيـح نـمـى دانـنـد و احـكـام اسـلام را مال هزار و چهار
صد سال پيش مى دانند، اينها از آنها تبرى كنند. من صلاح شمارا مى دانم ، نـگـذاريد
خداى نخواسته آن چيزى كه به سر ديگران آمد به سر شما بيايد. من علاقه دارم بـه
ايـنـكـه هـمـه شـمـا دور پـرچـم اسـلام بـا هـم بـايـسـتـيـد در مـقـابـل
آمـريـكـا، در مـقـابـل شـوورى ، نـه در مـقـابـل خـودتـان . جـبـهـه گـيـرى
نـكـنـيد در مـقـابل هم ، با هم دست به هم بدهيد تا اين كشور را نجات بدهيد. اين
اختلافاتى كه شما مـى خـواهـيـد درسـت كنيد و در سخنرانى هايتان درست مى شود و در
نوشته هايتان ايجاد مى شود، اينها به صلاح اسلام ، به صلاح كشور، به صلاح ملت نيست
. شما مى خواهيد به كـجـا بـكـشـانـيد اين كشور را؟ كوشش شما متدينين در اين است كه
اين كشور كجا برود؟ در آغـوش آمـريـكـا بـرود؟! در آغـوش شـوروى بـرود؟! شما نمى
دانيد كه اگر ايجاد اختلاف فـرض مـحـال بـتوانيد بين گروه هاى اسلامى بكنيد اين به
جز اينكه آمريكا بيايد و اين كـشـور را بـه دسـت بگيرد يا شوروى اين كار را بكند
نتيجه ديگرى ندارد؟ شما غفلت از ايـن داريـد؟ شـمـا دانـشـمـندان هستيد، از اين
معنا غافليد؟ شما همه اين ملت را به آمريكا مى خـواهـيـد بـفـروشـيد؟ من باز با
كمال علاقه اى كه به اين دارم كه همه با هم متحد باشيد نـصـيـحت مى كنم به شما كه
شما از اين تجربه ، نصيحت و عبرت بگيريد. توجه بكنيد ايـن مـجـلس يـك مجلسى است كه
در مقابل اين امور انحرافى ايستاده است . اين مجلس در دست هـيـچ حـزبى نيست ، در
دست هيچ گروهى نيست ، اكثريت اين مجلس اشخاص مستقلى هستند كه خـودشـان فـكـر مـى
كـنـند و خودشان عمل مى كنند. آنها انحرافات را در نظر مى گيرند و رضـاى خدا در نظر
مى گيرند و با رضاى خدا مى خواهند راه را به آخر برسانند و شما كـه انـحـلال يـك
هـمـچـو مـجـلسـى را مـى خـواهـيـد مـى دانـيـد چـه مـى كـنـيـد؟ غـافـل هـسـتـيـد
شـمـا آدم هـاى تـحـصـيـلكـرده مـتـديـن ، شـمـا را غـافـل كـردنـد شـيـاطين يا
خداى نخواسته با توجه يك همچو كارهائى انجام مى دهيد؟ شما مـتـنـبـه بـشـويد، اين
حوادثى كه در دنيا واقع مى شود اين حوادث براى تنبه ما لازم است واقـع بـشـود و
كـافـى اسـت مـتـنـبـه بـشـويـد و بـر خـلاف ايـن سـيل خروشان اسلام و ملت اسلامى
شنا نكنيد. من خير شما را مى خواهم ، من خير همه شان را مـى خواستم ، من خير اين
گروهك ها را هم مى خواهم . اگر اين گروهك ها دست بردارند و در مـقـابـل اسلام و
كشور اسلامى قيام نكنند و آنهائى كه قيام نكردند توبه كنند برگردند بـه دامـن اسلام
و اين جوان هائى كه به دام اينها افتادند تنبه پيدا كنند و برگردند به دامـن اسـلام
، بـيخود جان خودشان را فداى شيطان نكنند، جان برادرانشان را فداى هواهاى
شـيـطـانـى نـكنند. سران اينها شياطينى هستند كه اين شياطين ميخواهند جوانهاى ما
را، كودك هـاى مـا را، دخـتـرهـاى بـيـچـاره مـا را، پـسـرهـاى بـيـچـاره مـا را
مـى خـواهـنـد در مـقـابل ملت نگه دارند و قيام كنند در مقابل ملت و همه را به باد
فنا بدهند.اينها يك گروه هـاى كـوچـكـى هـسـتـنـد كـه اگـر چـنـانـچـه ايـن
مـصـلحـت كه عبارت از اين است كه جوانهاى گـول خـورده ما برگردند به آغوش اسلام ،
ملت ، اگر نبود اين ، خوب ، تكليف آنها زود مـعلوم شد و ملت هم از من فرياد مى زنند
و مى خواهند كه من تكليف آنها را معين كنم ، لكن من مصلحت همه مسلمين را و غير
مسلمين را هم مى خواهم كه اينها همه رها كنند اين
شـرارت هـا را و جـوانـهـا و دخـتـرهـا و پـسـرهـاى عـزيـز مـا گول اينها را نخورند
از دام اينها فرار كنند و به آغوش اسلام برگردند كه اينها براى مـلت نـمـى
خـواهـنـد كار بكنند، دليل اين است كه اينها در هر جا قيام به ضد ملت دارند مى
كنند. اين هياهوى چند روز پيش از اين ، دو روز پيش از اين و آن شرارت ها براى
جلوگيرى از آمـريـكـا بـود؟! ايـن مردمى كه شهيد شدند، اينها آمريكائى بودند؟! اين
خرمن هائى كه شـما آتش مى زنيد خرمن هاى آمريكاست ؟! اين كارخانه هائى كه شما به
تعطيلى مى كشيد كارخانه هاى آمريكائى است ؟! اين كشاورزان را كه دعوت به كم كارى و
بيكارى يا اينكه اگـر حـاصـل عـمـرشان را جمع كردند و شما با يك كبريت آتش مى زنيد،
اينها مردم آمريكا هستند؟! شما طرفدار خلق هستيد؟! طرفدار خلق ايران هستيد؟! طرفدار
ملت خودتان هستيد؟! شـمـا آقايان كه از اينها تاييد مى كنيد، طرفدارى از اسلام مى
كنيد؟! طرفدارى از كشور اسـلامـى مـى كـنيد؟! كارهاى اينها را اسلامى مى دانيد؟!
كارهاى حكومت اسلامى ما را اسلامى نـمى دانيد و كارهاى اين گروهك ها را كه در ميدان
ها و در خيابان ها با سلاح به جنگ مردم بـر خـاسته اند اسلامى مى دانيد شما؟! نبايد
يكدفعه هم تفكر كنيد؟! (تفكر ساعه خير مـن
عـبـاده سـبـعـين سنه ) اگر شما هفتاد سال
هم عبادت كرديد، بنشينيد يك ساعت هم تفكر كنيد، فكر كنيد كه داريد چه مى كنيد، فكر
كنيد كه براى خودتان داريد چه غائله اى بپا مـى كـنـيـد. آن صـحبت هائى كه شما
فرستاديد و در مجلس كردند، اين براى خدا بود؟ اين تهمت ها براى خدا بود؟! اين
كارهائى كه شما مى كنيد و مع الاسف شمائى كه طبقه مسلم و اسلامى هستيد، اين كارها
براى كشور شماست ؟! براى اسلام است ؟! دين شما را وادار كرده اسـت كـه بـر خـلاف
يـك دولتـى كـه ايـنـهـمـه گـرفـتـارى دارد شـمـا عـمـل بـكـنـيـد و چـوب لاى چـرخ
يك دولتى كه دارد براى اين ملت شب و روز زحمت مى كشد بگذاريد؟! اين براى اسلام است
يا براى ملت اسلامى است ؟! به نفع كشور است ؟! بايد مـن مـتـاسـف بـاشـم از ايـن
مـسـائلى كـه گـرفتارش هستيم ، من نمى خواهم كه شماها هم به سرنوشت ديگران مبتلا
بشويد، من نمى خواستم كه آنها هم اين سرنوشت را داشته باشند. مـن در حـالات هـمه
تان مطالعه كردم و مى كنم و نمى خواهم كه منتهى بشود آن رايى كه من دارم ، به اينكه
شما خداى نخواسته ديگر در فكر اسلام نيستيد و همه فكر خود هستيد. مگر من و شما چند
سال ديگر هستيم ؟ مگر شماها چقدر مى خواهيد عمر بكنيد؟ مگر شماهر مقامى هم پـيـدا
بـكـنـيـد از مـقـام رضـاخـان و مـحـمدرضا خان بيشتر مى شود؟ عبرت بگيريد، عبرت
بـگـيـريد از اين حوادث تاريخ . تاريخ معلم انسان است . تعليم بگيريد از اين حوادثى
كـه در دنـيـا واقـع مـى شـود. شـمـاهـا چند سال ديگر نيستيد در اين عالم ، چمران
هم نيست ، چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا كرد و در اين
دنيا شرف را بـيـمـه كـرد و در آن دنـيـا هـم رحـمـت خـدا را بـيـمـه كـرد، مـا و
شـمـا هـم خـواهـيـم رفـت . مـثـل چـمـران بميريد، مثل اين سربازهائى كه در مرزها
كشته مى شوند بميريد. اين وصيت نـامـه هـائى كـه ايـن عـزيـزان مـى نـويـسـنـد،
مـطـالعـه كـنـيـد. پـنـجـاه سـال عـبـادت كـرديـد و خـدا قـبـول كند، يك روز هم
يكى از اين وصيت نامه ها را بگيريد و مـطـالعـه كـنـيـد و تـفـكـر كـنـيـد. و ايـن
جـوانـهـاى مـا كـه عليل شدند، الان هم وقتى مى آيند از من مى خواهند كه دعا كنم كه
اينها شهيد بشوند، پايش را از دست داده ، عصا زير بغلش هست لكن گريه مى كند و