مراحل اخلاق در قرآن كريم

آيت الله عبدالله جوادى آملى

- ۱۵ -


بخش سوم: مقامات عارفان و مراحل سير و سلوك

عمودى بودن سير و سلوك

سير و سلوك عبد به سوى خدا، سيرى عمودى است; نه افقى و منظور از «عمودى‏» در اين جا، عمودى در هندسه الهى است، نه در هندسه طبيعى; يعنى به «مكانت‏برتر» راه يافتن است، نه به «مكان برتر» رفتن. از اين رو زاد و توشه‏اى طلب مى‏كند تا انسان رادر سيربه مكانت‏برتر كمك كند. خداوند از سيروسلوك به عنوان يك سفر صعودى وعمودى ياد مى‏كند و در سوره «مجادله‏» مى‏فرمايد:

«يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات‏» (1) :

كسى كه سير صعودى كند، «مرتفع‏» مى‏شود و ذات اقدس اله از اين سير به «رفع‏» ياد مى‏كند، چنانكه در سوره «فاطر» از اين سير به «صعود» تعبير شده است:

«اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه‏» (2) .

بنابراين، از اين دو تعبير «رفع‏» و «صعود» ، معلوم مى‏شود كه سير و سلوك، عمودى و مكانت طلبى است، نه افقى و مكان‏خواهى; چون سير به طرف مكان، گرچه مكان برتر باشد باز افقى است; نه عمودى و خدا از رفعت كسانى مانند حضرت ادريس (عليه السلام) كه اين سفر را پشت‏سر گذاشته‏اند، چنين ياد مى‏كند:

«و رفعناه مكانا عليا» (3)

كه منظور از آن، مكانت عاليه است، نه مكان صورى و ظاهرى، و ذات اقدس خداوند در وصف خود نيز به عنوان كسى كه داراى درجات رفيعه است‏ياد مى‏كند:

«رفيع الدرجات ذو العرش‏» (4) .

بنابراين،سير الى الله يعنى سير به طرف درجات رفيعه، و مؤمنان، از درجات رفيعه و عالمان، از درجات برتر و بيشترى برخوردارند و «كلمه طيب‏» هم به آن سمت صعود مى‏كند، و چون كلمه طيب كه همان معرفت و عقيدت صائب است، با روح عارف معتقد عجين مى‏گردد، بازگشت صعود عرفان و عقيده صائب به صعود عارف معتقد است.

مسالك گوناگون در تبيين سفرنامه سلوكى

همان طور كه در تبيين اخلاق مصطلح، مسالك گوناگونى وجود دارد، در تبيين مراتب سير و سلوك اخلاقى نيز انظار متفاوت است: «محدثان‏» كه اسلام شناسى آنان بر محور نقل است، مسائل اخلاقى و سلوكى را با برداشتهاى خاصى كه از قرآن و احاديث عترت (عليهم السلام) دارند تبيين مى‏كنند، «متكلمان‏» نيز چون نسبت‏به اصول دين بينش كلامى دارند، اخلاق علمى و سير و سلوك عملى را به روش متكلمان تشريح مى‏كنند; اما «حكيمان‏» چون بينششان بر مبناى حكمت متعاليه الهى است، اخلاق علمى و سير و سلوك عملى را به روال خاص حكمت تبيين مى‏كنند و «عارفان‏» كه جهان را بر اساس ظهور اسماى الهى مشاهده مى‏كنند، اخلاق علمى و سير و سلوك عملى را به گونه‏اى ديگر تبيين مى‏كنند، ولى اگر حكيم بخواهد بيانهاى عارفان را به قالب فنى در آورد كه هم از آيات و روايات دور نماند و هم از براهين عقلى مهجور نباشد، راهى را كه محقق طوسى طى كرده است مى‏تواند معيار قرار دهد; خواجه نصيرالدين طوسى در كتاب «اوصاف الاشراف‏» براى مراحل سير و سلوك، شش باب و براى هر باب، شش اصل ذكر كرده است، به استثناى آخرين باب كه فناى در حق است و درجات و فصول آن نامحدود و ناپيدا كرانه است. در اين بخش نيز، مراحل سير و سلوك عارفان بر اساس ترتيب كتاب «اوصاف الاشراف‏» تبيين خواهد شد.

از آن جا كه تخلق، سيرى باطنى و عمودى است و سير باطنى و عمودى نيز مانند سير ظاهرى و افقى، مسافت و مسيرى دارد و مسافت و مسير را مى‏شود به درجات گوناگون تقسيم كرد، سالكان اين راه سفرنامه خود را به صورت رساله سير و سلوك، بازگو كرده‏اند و در حقيقت، اين آداب و سنن كه در ابتدا به عنوان «زاد المسافر» مطرح است، نتيجه ره‏آورد سالكان واصل است كه به مقصد رسيده‏اند، و بهترين ارمغانى كه سالكان اين راه آورده‏اند اين است كه «نشانه‏» هر منزلى را به خوبى ارائه داده‏اند.

كسى كه براى اولين بار اين راه را طى مى‏كند آن را بدون نام و نشان مى‏پيمايد و علايم آن را در خود مى‏بيند و آنچه را كه يافت‏به عنوان علامت و منزلگاه ذكر مى‏كند تا براى ديگران پيمودن آن راه آسان باشد; مثلا، كوه نوردى كه قله‏اى را فتح مى‏كند براى اولين بار با سختى، راه ناهموار آن را طى مى‏كند و هرجا كه براى قدم گذاشتن مناسب ببيند علامت مى‏نهد تا ديگران با آشنايى با اين نشانه‏ها و علامتها اين راه را پيموده، آن قله را فتح كنند. اوليا و انبيا (عليهم‏السلام) بدون تعليم بشرى مبتكران سير و سلوكند و اين راه را بدون معلم بشرى با دشوارى پيموده و راههاى بسته را باز و علامت گذارى كرده‏اند و سالكان عارف همه شاگردان آنها هستند.

اكنون به تبيين مراحل سير و سلوك بر اساس ترتيب كتاب «اوصاف الاشراف‏» مرحوم محقق طوسى (قدس سره) مى‏پردازيم (5) و نقد وارد بر ترتيب مذكور را در برخى موارد تذكر مى‏دهيم.


پى‏نوشت‏ها:

1. سوره مجادله، آيه 11.

2. سوره فاطر، آيه 10.

3. سوره مريم، آيه 57.

4. سوره غافر، آيه 15.

5. محقق طوسى در باب اول كتاب كه به عنوان «باب بيدارى و توجه‏» موسوم شده است، به عنوان مبدا سير اخلاقى شش فصل ياد كرده است كه به ترتيب در باره ايمان، نيت، صدق، انابه و اخلاص بحث مى‏كند. محقق طوسى اين امور شش‏گانه را از مقدمات و مبادى سير و سلوك مى‏داند نه خود آن.