ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ص 464وفا بشكر اندكى از نعمتهاى
او نتواند كرد ما دام كه اعتراف بعجز و تقصير خود نكند تا از آن راه حق تعالى بر او
رحم فرمايد و تفضل كند، اينست كه حضرات معصومين صلوات اللّه عليهم أجمعين با همه
تقدّس و تنزّه از همه گناهان در كمال عجز و فروتنى اظهار تقصير خود مىفرموده اند و
طلب عفو و بخشايش آن مىنموده اند چنانكه ادعيه صحيفه كامله و غير آنها شاهدند بر
آن.
5094 خذ ممّالا يبقى لك و لا تبقى له لمالا تفارقه و لا يفارقك . فرا گير از
آنچه باقى نمىماند از براى تو و باقى نمىمانى تو از براى آن، از براى آنچه جدا
نمىشوى تو از آن و جدا نمىشود آن از تو. يعنى فراگير از دنيا كه فانى و زايل است
توشه از براى آخرت كه پاينده و دائم است.
5095 خير الاخوان اعونهم على الخير، و اعملهم بالبّر، و ارفقهم بالمصاحب. بهترين
برادران يارى كننده ترين ايشانست بر كار خير، و عمل كننده ترين ايشانست بنيكوئى، و
نرمى كننده ترين ايشانست بمصاحب.
5096 خذ من صالح العمل، و خالل خير خليل، و فانّ للمرء ما اكتسب و هو فى الآخرة
مع من احبّ. فرا گير از شايسته عمل، و دوستى كن بهترين دوستى را، پس بدرستى كه از
براى مردست آنچه كسب كرده باشد و او در آخرت با كسى است كه دوست داشته. «پس بدرستى»
بيان علت هر يك از دو حكم سابق است بترتيب مذكور.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ص 465
5097 خدمة الجسد اعطاؤه ما يستدعيه من الملاذّ و الشّهوات و المقتنيات، و فى ذلك
هلاك النّفس . خدمتكردن بدن را بخشيدنست بآن آنچه را طلب كند آنرا از لذّتها و
خواهشها، و كسب كرده شده ها يا ذخيره كرده شده ها، و در آنست هلاك شدن نفس. مراد
اوّلا بيان معنى خدمت كردن بدن است كه در شرع اقدس ذمّ آن شده و بعد از آن ذمّ آن
فرموده اند باين كه آن باعث هلاكت نفس مىگردد در آخرت، و مراد به «لذّتها و
خواهشها» لذّتها و خواهشهائيست كه نهى از آنها شده باشد، و همچنين «كسب كرده شدها»
يا «ذخيره كرده شده ها».
5098 خدمة النّفس صيانتها عن اللذّات و المقتنيات، و رياضتها بالعلوم و الحكم، و
اجتهادها بالعبادات و الطّاعات، و فى ذلك نجاة النّفس. خدمت كردن نفس را نگاهداشتن
آنست از لذّتها و كسب كرده شدها يا ذخيره كرده شده ها، و رياضت فرمودن آنست بعلمها
و حكمتها، و بار كردن آنست نهايت طاقت آن بعبادات و طاعات، و در آنست رستگارى نفس.
مراد اوّلا بيان معنى خدمت كردن نفس است كه در شريعت غرّاء مدح آن شده و بعد از آن
مدح آن فرموده اند باين كه سبب رستگارى نفس گردد در آخرت. و مراد به «لذّتها و كسب
كرده شدهها (يا) ذخيره كرده شدها» آنهاست كه نهى از آنها شده باشد چنانكه در شرح
فقره سابق مذكور شد. و مراد به «حكمت» چنانكه مكرّر مذكور شد علم راست درست است پس
ذكر «حكمتها» بعد از «علمها» از براى تخصيص بعد از تعميم است
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ص 466
و اين كه مراد به «علوم» علوم حقه است.
5099 خوافى الاخلاق تكشفها المعاشرة. پوشيده هاى خصلتها ظاهر ميكند آنها را
معاشرت. يعنى خصلتهاى پنهانى هر كس ظاهر نمىشود مگر بمعاشرت با او، پس تا كسى با
كسى معاشرت نكند بمجرّد حسن ظاهر حكم بخوبى او نمىتواند كرد.
5100 خوافى الآراء تكشفها المشاورة. پوشيده هاى رايها ظاهر ميكند آنها را مشورت
كردن با يكديگر. يعنى بسبب مشورت كردن با يكديگر در كارها رايها و انديشه هاى صواب
درست ظاهر شود كه بى مشورت آنها پنهان باشد و بخاطر نرسد.
و السّلام على من اتّبع الهدى تصحيح اين جزء شب سوم شعبان المعظم 1382 هجرى (شب
ميلاد حضرت سيد الشهداء عليه السلام) برابر 10 ديماه 1341 هجرى شمسى پايان يافت