به سوى حق

آيت الله حسين مظاهرى

- ۶ -


بخش ششم ٦

آرزوي يك مسلمان
روز جمع متعلق به قطب عالم امكان و محور عالم وجود و واسطه بين غيب و شهود يعني حضرت ولي عصر عج الله تعالي فرجه الشريف است. لذا مقداري درباره ي ايشان سخن گفته و عرض ارادتي مي نماييم.
از جمله آمال و آرزوهاي يك مسلمان واقعي اينست كه اسلام قدرت جهاني پيدا كرده و قوانين اسلام در سرتاسر جهان منتشر شود. البته چنين فردي صلح جهاني را نيز طالب است. يعني همانطور كه خواهان بر افراشتن پرچم اسلام بر كرده زمين و نشر قوانين اسلام مي باشد، خواهان برقراري امنيت واقعي در سراسر كره خاك نيز هست. اين از آمال و آرزوهاي يك مسلمان و يك انسان است. اگر آرزوهاي اولي يك انسان واقعي نيز بررسي و ريشه يابي شود، مشاهده مي گردد كه او هم اين سه آرزو را دارد. از نظر قرآن كريم سه آرزوي ياد شده متعلق به شيعه بوده و شيعه به آنها خواهد رسيد.
در آيات فراواني از قرآن استفاده مي شود كه پرچم اسلام به دست شيعه و به رهبري رهبران آن برافراشته شده، قوانين اسلام سرتاسر جهان را فرا مي گيرد و امنيت واقعي و صلح كل برقرار مي گردد. خداوند رد قرآن مجيد اين امر را به شيعه وعده داده و تأكيد فراواني نيز بر آن دارد. يعني در آياتي كه مربوط به حضرت ولي عصر عليه السلام است تأكيد زيادي به چشم مي خورد.

وعده خداوند به شيعيان
قرآن شريف مي فرمايد:
«وَعَدَ اللهُ الَّذينَ امَنُوا مِنْهُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحات...»
«خداوند به آنان كه از شما ايمان داشته و شايسته است (شيعه) وعده داد است.»

سپس مي فرمايد:
«لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فيِ اْلارض» (نور / ۵۵)

يعني تو كه شيعه هستي حتماً بر جهان مسلط مي شوي و جهان بعنوان ارث بدون دردسر به تو مي رسد، همانطور كه با مرگ پدر بدون دردسر به پسر ارث مي رسد. همچنين در آيه ديگر مي فرمايد:

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فيِ الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكرِ اَنَّ اْلاَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ»
(انبياء / ١٠۵)

يعني خداوند بر خود نوشته و لازم و واجب كرده است. چه چيز را بر خود نوشته است؟ اينكه كره ي زمين را به ارث به شيعه داده و آنها وارث اين زمين باشند.
حكيمه خاتون مي گويد: زماني كه حضرت ولي عصر عليه السلام به دنيا آمدند بر خاك افتاده و سجده كردند. بعد آقا امام حسن عسگري عليه السلام فرمودند: نور ديده ام را بياور. حكيمه خاتون مي گويد: پاره ماه را سر دست گرفته و بردم ايشان در مقابل بابا سلام كرد و بعد از سلام اين آيه را تلاوت فرمود:

«وَ نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فيِ اْلاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائمةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارثين» (قصص / ۵)

بابا جان خدا خواسته و ارادهي فرموده كه شيعه مظلوم به رهبري من وارث زمين بشود.

«وَ لَيُمكِنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الّذي ارْتَضي لَهُم» (نور / ۵۵)

يعني خداوند وعده فرموده كه تشيع جهاني شده و انقلابش صادر بشود و اين امر حتمي و يقيني است.

«وَ لَيُبَدّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً» (نور / ۵۵)

يعني خدا خواسته بعد از آنكه ترس بر جهان حكمفرما گرديد صلح كل به دست شيعه حكمفرما گردد و اين وعده خداست.

رهبري امام زمان (عج)
مرحوم علامه مجلسي رضوان الله عليه در جلد سيزده كتاب بحارالانوار، پنجاه و چهار آيه راجع به حضرت ولي عصر عليه السلام آورده و البته اقرار دارند كه تعداد آيات بيشتر از اينهاست. بعضي از بزرگان تا صد و سيزده آيه راجع به امام زمان و شيعه در قرآن مجيد شمرده اند كه در آنها غالباً وعده خداوند مبني بر اينكه پرچم اسلام بر سراسر جهان افراشته خواهد شد آمده است. به عنوان مثال.

«يملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً»

يكي از القاب امام زمان (عج) بوده و در بيشتر از سيصد روايت سني و شيعه (بسياري از آنها از طريق اهل سنت نقل شده است) صفت رهبري امام زمان عليه السلام مطرح شده است. يعني اين روايات خاطر نشان مي سازد كه به دست شيعه و به رهبري امام زمانش پرچم اسلام بر كره ي زمين برافراشته شد، ظلم ريشه كن و عدالت و صلح جهاني سرتاسر جهان را فرا خواهد گرفت. مطلب مورد توجه اينست كه آيات مذكور وعده مي دهد كه ماييم كه چنين مي كنيم، لذا بايد بگونه اي عمل نمائيم كه مصداق اين آيات و روايات واقع بشويم.
آقا امام زمان عليه السلام چه وقت مي آيد؟ كسي نمي داند. اما از روايات فهميده مي شود كه ايشان بغتتاً و بطور ناگهاني مي آيند. انقلاب ايشان نيز تدريجي نبوده، بلكه انقلاب دفعي است. ايشان در يك شبانه روز به خرق عادت بر جهان مسلط شده و در عرض شش شبانه روز جهان را آرام مي كنند. يعني در يك شبانه روز سلطه پيدا نموده و در شش شبانه روز فرمانده ها، استانداران، فرمانداران و... را نصب كرده و جهان آرام مي شود. پس اين انقلاب دفعي و متعلق به شيعه بوده و بايد كاري كنيم كه كارگردان آن باشيم.

كارگردانان امام زمان (عج)
آنچه كه از قرآن و روايات فهميده مي شود اين است كه امام عصر سلام الله عليه داراي دو دسته كارگردان هستند. يك دسته از كارگردانهاي ايشان سيصد و سيزده نفري هستند كه روايات فراواني در باره آنها آمده و همه شنيده ايد. آنها افرادي استثنايي نظير آصف بن برخيا براي حضرت سليما مي باشند. وقتي حضرت سليمان گفت: چه كسي مي تواند تخت بلقيس را بياورد؟ آصف بن برخيا در يك چشم به هم زدن تخت بلقيس را آورد. از نظر قرآن كريم وضع اين سيصد و سيزده نفر بدين گونه بوده و تسلط امام زمان عليه السلام به همين نحو است. يعني از راه جريان طبيعي نبوده، بلكه از طريق خرق عادت است. به عبارت ديگر تسلط امام زمان با جنگ اتمي و با استفاده از بمب و هواپيما نبوده، بلكه با خرق عادت و بطور ناگهاني بر همه جهان تسلط پيدا مي كنند. مثلاً اگر به يكي از اصحابشان بفرمايند كه ريگان را بياور، در يك چشم به هم زدن او را با دست بسته آورده و يا اصلاً كاخ سفيد را مي آورند. يا اگر به يكي از اصحابشان بفرمايند كاخ كرملين را وارونه كن، به يك چشم به هم زدن دستگاه شوروي را به هم مي ريزند. همانطور كه در زمان حضرت سليمان، بلقيس پادشاه يمن را كه سلطنت عجيبي داشت در يك چشم به هم زدن حاضر كرده و تخت او را از يمن به فلسطين آوردند.
امام زمان (عج) سر چشمه ي فضيلت بوده و زماني كه مي آيند جز خار راه كسي با ايشان مخالفت نمي كند و در واقع سيصد و سيزده نفري كه از آنان سخن مي رود با خارهاي سر راه مبارزه خواهند كرد. يعني با آنها كه قدرت گرفتن اسلام و شيعه را مي بينند آگاهانه با آن به مقابله بر مي خيزند. به عبارت ديگر همچنانكه هم اكنون بر سر راه انقلاب اسلامي خارهاي زيادي وجود دارد، بر سر راه امام زمان (عج) نيز خارهايي خواهد بود كه به وسيله ي سيصد و سيزده نفر از ميان خواهند رفت. در مقابل عموم عاشق فضيلت اند و با امام زمان (عج) مخالفتي ندارند.
امام عصر عليه السلام علاوه بر سيصد و سيزده نفري كه ذكر شد ياوران زيادي مي خواهند زيرا براي برقراري حكومت جهاني به ارتش، استاندار، فرماندار افرادي براي تصدي امور مختلف و... نياز مي باشد. اين افراد در واقع شما هستيد كه بنام ياوران امام زمان (عج) وارد ميدان مي شويد.

عباد صالح، فاتحان زمين
در روايات متعدد آمده كه زمين به دست افراد شايسته فتح شده پرچم اسلام به دست افراد شايسته بر روي كره زمين افراشته مي گردد، و مستضعفين يعني مظلومين بر كره خاك سلطنت مي كنند. نكته ي نهفته ي در اين مطلب اينست كه نمي گويد يك مظلوم و يك فرد شايسته، يعني آقا امام زمان (عج)، بلكه مي گويد. عبادي الصالحون" مانند اينكه مي فرمايد:
«وَعَدَ اللهُ الّذينَ امَنُوا مِنكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحات»

يعني افراد شايسته از مسلمانان و در اين مورد حتي براي اهل تسنن نيز معلوم است كه افراد شايسته از مسلمانان، شيعيان مي باشند.
بنابراين ياور امام زمان (عج) شما هستيد، بايد او را ياري كنيد و كارگردانان زمان امام عصر عليه السلام باشيد. شما جوانان بايد چرخ عدالت را بچرخانيد. شما آزموده ها بايد فرمانداران و استانداران آن زمان باشيد، لذا اين امر تهيأ (آمادگي) مي خواهد.
در ميان مردم مشهور شده كه وقتي امام زمان (عج) ظهور مي كند آنقدر آدم مي كشد كه خون به راه مي افتد. در حاليكه اين حرف دروغ، آشكار است. امام زمان يك شيعه را نيز نمي كشد، مگر اينكه خار سر راه شده و مانع پيشروي اسلام گردد. يعني با مشي و قدرت خود به مخالفت با امام زمان برخيزد. امام حتي سني و يا يهودي را نيز نمي كشد، مگر آنهايي كه مانع راه باشند. البته صهيونيسم بايد از اين جهان ريشه كن شود و اگر حالا اين امر تحقق نيابد به دست امام زمان انجام خواهد شد. همچنين بساط حزب بعث بايد برچيده شود كه اميدوارم اين مهم به دست رزمندگان عزيز در جبهه ها و شما در پشت جبهه ها صورت گيرد. اما اگر نشد توسط امام زمان (عج) انجام خواهد شد.

معناي انتظار فرج
انتظار فرج به معني تهيأ و آمادگي كارگرداني در دستگاه امام عصر (عج) است. انتظار فرج بدين معني است كه وقتي امام زمان (عج) آمد به تو اطمينان داشته و تو را بپذيرد. بطوري كه بتواني نظامي، پاسدار يا امين او باشي. امام زمان بيت المال را به دست تو بدهد و... پس انتظار فرج به معني تهيأ و آمادگي شيعه است.
در اينجا به شرح بيشتر معني مهيا بودن مي پردازيم. خداوند مي فرمايد:

«يَعْبُدُونُني لا يُشْرِكُونَ بيِ شَيْئاَ» (نور / ۵۵)

و اين جمله بلافاصله پس از وعده خداوند به شيعه مي آيد. يعني اي شيعه حال كه چنين وعده اي به تو داده شده، پس مهيا شو. "يعبد ونني لا يشركون بي شيئا" و با تقوا باش. اگر متابعت از شيطان و هواي نفس كردي، يا حب رياست، مال و... برايت بت شد ديگر نمي تواني از ياران امام زمان (عج) باشي. امام زمان مي آيد ولي تو از كارگردانان ايشان نخواهي بود. امام زمان قصد اداره كل جهان را دارند، پس ياوران حضرت بايد كساني باشند كه ميز و رياست برايشان وسيله خدمت به ديگران بوده و با تقوا باشند و شيطان بر آنها مسلط نگردد. يعني زير پرچم خدا باشند، نه پرچم شيطان.

مشرك كيست؟
شرك از نظر قرآن داراي معناي عامي است. معمولاً قرآن به افراد گناهكار مشرك اطلاق مي كند و بعضي اوقات نيز تصريح مي فرمايد:

«اَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذ اِلهَهُ هَويهُ و اضَلَّهُ اللهُ عَلي عِلْمٍ» (جاثيه / ۲۳)

پيغمبر، نمي بيني آنكه هوي و هوس بر او مسلط شده بت پرست است و هوي و هوس را مي پرستد و يا مي فرمايد:

«اَلَم اَعْهَد اِلَيْكُمْ يا بَني ادَمَ اَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ اِنَّهُ لَكُمْ عَدوٌّ مُبين» (يس / ٦٠)

اي انسان، مگر با هم در ازل معاهده نكرديم كه شيطان پرست نباشي، پس چرا فراموش كردي؟ چرا زماني كه پا به دنيا گذاشتي اين عهد را فراموش كردي و شيطان پرست شدي؟
اما چه كسي شيطان پرست است؟

قرآن كريم مي فرمايد:
«اِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سلطانٌ عَلَي الَّذينَ امَنوا وَ عَلي رَبّهِم يَتَوَكَّلُونَ» (نحل / ۹۹)
«آنكه ايمان و اعتماد به خدا دارد زير پرچم خداست.»

«اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَي الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الّذينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ» (نحل / ۹۹)
«آنكه پيروي از شيطان مي كند، تحت پرچم شيطان است.»

اين آيه مي فرمايد كسي كه تحت پرچم شيطان مي باشد انتظار فرج ندارد. يعني نمي تواند كارگردان زمان امام عصر عليه السلام باشد.
سپس مي فرمايد:

«وَ اَقيموا الصّلوةَ وَ اتُوا الزّكوة» (نور / ۵٦)

يعني كسي زير پرچم امام زمان و كارگردان دستگاه ايشان است كه در زمان غيبت نماز را زنده كند، نمازش را اول وقت بخواند و اگر بتواند آن را با جماعت، مؤدب و با تعقيب بجا آورد. پس اگر كسي لاابالي در نماز باشد بطور يقين بداند كه نم تواند كارگردان ايشان باشد.

عواقب سستي در نماز
همانطور كه گفته شد امام زمان (عج) با خرق عادت و در عرض يك شبانه روز جهان را فتح مي كنند، لذا همه چه مسلمان و چه گناهكار تحت پرچم ايشان هستند، اما اگر فردي بخواهد كارگردان باشد بايد به نماز اهميت داده و اين امر برايش ملكه باشد.
فردي كه در نماز سستي كرده و امور دنيوي را مقدم دارد از نظر قرآن و روايات آدم بسيار بدي است و حتي مورد شفاعت اهلبيت نيز واقع نمي شود، چه رسد به اينكه كارگردان امام عصر عليه السلام باشد. حضرت امام صادق عليه السلام هنگام وفات همه ي خويشان خود را جمع كرد. بعضي پنداشتند كه امام قصد بيان يك وصيت مالي را دارد.
اما آخرين جمله امام صادق عليه السلام اين بود كه "لا تنال شفاعتنا من استخف بالصوه" يعني شفاعت ما به كساني كه نماز را سبك بشمارند نخواهد رسيد.
اما به راستي سبك شمردن نماز چيست و چه صوري دارد؟ يكي از موارد سبك شمردن نماز، خالي گذاشتن مساجد است. حال آيا كسي كه مساجد را خالي مي گذارد مي تواند ادعاي كارگرداني امور در زمان ولي عصر عليه السلام را داشته باشد؟ چنين فردي چگونه مي تواند ادعاي زنده كردن نماز در جهان را بنمايد؟
متأسفانه بسياري از اشخاص هر كاري را انجام داده و آخرين لحظات را براي نماز در نظر مي گيرند. يعني بعد از همه ي كارها نماز را مانند بار سنگيني احساس كرده و از ترس قضا شدن بجا مي آورند.
شيخ صدوق رضوان الله عليه در روايتي هيجده عقوبت براي فردي كه نماز را سبك بشمارد ذكر مي كند. از جمله اين عقوبتها اينست كه چنين شخصيتي عاقبت به خير نمي شود و ديگر اينكه شيطان در دم مرگ مي تواند دينش را بگيرد كه اين مصيبت بزرگي است. يكي ديگر از عقوبتها فشار قبر استو بدتر از همه اينكه ائمه طاهرين در دم مرگ، در قبر و سر پل صراط به فريادش نمي رسند و واي بر حال كسي كه علي عليه السلام و حسين عليه السلام در روز قيامت به فريادش نرسند. مگر مي شود بدون شفاعت اهلبيت عليهم السلام به بهشت رفت. حتي انبياء با شفاعت به بهشت مي روند، چنانكه حضرت ابراهيم خليل كه بالاتر از همه مي باشد بايد با شفاعت اهلبيت به بهشت برود.

درّ گرانبهاي شيعيان
مادر گرانبهايي در اختيار داريم كه قدر آن را به هيچ وجه نمي دانيم و اين مصيبت بزرگي است. حضرت ابراهيم به مقام
«نُري اِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمواتِ وَ اْلأَرْضِ» (انعام / ۷۵)

رسيد و اين فضيلت درباره ي هيچ پيغمبري جز حضرت ابراهيم وجود ندارد. يعني به جز پيغمبر اسلام كه استثنايي مي باشد در ديگر پيامبران اين برتري وجود نداشته است و مقامي كه به ابراهيم داده شد به هيچكدام داده نشد. در روايات است كه وقتي عالم ملكوت را به ابراهيم نشان دادند و او عرش را نگريست (مراد از عرش، عالم وجود است «اَلرّحْمنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوي» (طه / ۵) يعني پروردگار بر عالم وجود مستولي است و قيموميت دارد) نور چهارده معصوم را ديد. سپس متوجه شد كه نور آخري (چهاردهمي) مانند ماه در ميان ستارگان است. پرسيد: خدايا اينها چه كساني هستند؟ خطاب شد كه اينها چهارده معصوم هستند و آن نور روشن تر وجود مقدس حضرت ولي عصر سلام الله عليه مي باشد. آنگاه نورهاي فراواني اطراف انوار چهارده معصوم ديد و پرسيد: خدايا اينها كيستند؟ خطاب شد اينها شيعيان چهارده معصوم و اهلبيت اند. سپس حضرت ابراهيم گفت: خدايا مرا از شيعيان علي عليه السلام قرار بده. پس خطاب شد تو را از شيعه علي قرار داديم.
پس اي جوانان، شما درّ گرانبهايي داريد كه حضرت ابراهيم حسرت آن را خورده و مي گويد مرا از شيعيان آنها قرار بده. حال آيا حيف نيست كه شيعه با چنين درّي نماز خود را آخر وقت بخواند. فردي خدمت امام زمان عليه السلام رسيد. حضرت فرمود: لعنت خدا بر آن كسي باد كه همه ستاره ها پيدا شده باشند ولي او هنوز نماز مغرب و عشايش را نخوانده باشد. يعني ترك نماز اول وقت چنانچه بدون عذر باشد ننگ است.
شنيده مي شود كه مساجد غير شيعه پر است. زيرا فرضاً فردي شيعه در حال خريد از مغازه شخصي غير شيعه است و آواي اذان بلند مي شود، فروشنده مي گويد: صلوة، صلوة و مغازه را رها مي كند و به نماز مي رود ولي اين فرد شيعه مي ماند و اين جاي حسرت و ندامت است و چنين كسي نمي تواند كارگردان زمان امام عصر عليه السلام باشد.
روايتي از قدسيات هست كه از نظر سند مقداري ضعيف بوده اما از جهت دلالت بسيار تكان دهنده است. مي فرمايد:

«سلّمو علي اليهود و النصاري و لا تسلّموا علي يهود امّتي»
«يعني به يهود و نصاري سلام كنيد اما به يهود امت من سلام نكنيد.»

پرسيدند يا رسول الله يهود امت تو كيستند؟ فرمود:
«الذين يستمعون الاذان و الاقامه و لم يحضر الجماعة»
«يعني آنهايي هستند كه وقتي صداي اذان و اقامه را مي شنوند باز هم به خاطر سود بيشتر در مسجد حاضر نمي شوند.»

لزوم رعايت حقوق واجبه
اگر مي خواهي كارگردان امام زمان (عج) باشي بايد همانطور كه نماز را زنده نگاه مي داري حقوق واجبه را نيز رعايت كني. «وَ اتَوُا الزَّكوة» منظور از حقوق واجبه رسيدگي به وضع مسلمانان است. اما حقوق واجبه تنها خمس و زكات نيست. همه مفسرين بر اين امر اقرار دارند كه تا زماني كه فقر اجتماعي در جامعه وجود دارد نمي توان پول و ثروت اندوخت.

معناي "اتوا الزكوه" در قرآن
استاد بزرگوار ما علامه طباطبائي رضوان الله عليه در درسهاي تفسير خود بر اين موضوع اصرار داشتند و در ذيل آيه"
«وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فيِ سَبيلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ اَليمٍ»
(توبه / ۳۴)

بحث روايي، فلسفي مفصلي دارند. به عنوان مثال اگر دختران به خاطر نداشتن جهيزيه يا پسران بخاطر مشكلات مالي نتوانند ازدواج كنند، اگر مردم گرسته باشند يا در جبهه كمبود وجود داشته باشد، ساير افراد نمي توانند بي تفاوت باشند.

روح تعبد و تسليم در كارگردانان امام زمان (عج)
قرآن مي فرمايد:
«يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بيِ شَيْئاً» (نور / ۵۵)

بعد مي فرمايد:
«وَ اَقيمُوا الصَّلوةَ وَ اتَوا الزَّكوةَ وَ اَطيعُوا الرَّسُول لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون» (نور / ۵٦)

در اينجا مراد از "اطيعوا الرسول" اطاعت از اولوالامر است، چه زمان پيامبر صلي الله عليه و آله باشد چه زمان حضرت ولي عصر عليه السلام و بايد نسبت به ايشان چون و چرا نداشته باشد.
به عنوان مثال در انقلاب اسلامي ايران منشاء اغلب مفاسد دو دسته هستند: 1- دشمن 2- آنهايي كه بيش از حد انقلابي بوده و به عبارت ديگر در مقابل رهبر، دين، قرآن و روايات سليقه ي شخصي خود را بكار مي گيرند. اين دسته در زمان پيامبر و امامان هم بودند و هم اكنون نيز حضور دارند.
در زمان حضرت رسول فردي در پاي منبر ايشان برخاسته و پرسيد: يا رسول الله اينكه علي را به خلافت نصب كردي از طرف خودت است يا از طرف خدا؟ اگر از جانب خودت است من قبول ندارم و اگر از سوي خداست من نمي توانم تحمل كنم. پس سنگي بيايد و مرا نابود كند. چنين مسأله اي ديروز بوده، امروز هم هست، فردا نيز خواهد بود. بنابراين جوانان عزيز بايد مهيا بوده و روح تعبد و تسليم در مقابل قرآن، پيامبر و امام را در خود ايجاد كنند. طبق روايات كسي كه در انتظار فرج حضرت مهدي باشد مانند كسي است كه در خون خود غوطه ور است. آنكه منتظر مهدي باشد مثل اين است كه هميشه با مهدي در خيمه اي زندگي كند. پس مهيا شده و هر چه امام فرمان دادند اجرا كنيد.

روح تعبد و تسليم در بزرگان
دستيابي به روح تعبد و تسليم كار بسيار مشكل، اما لازمي است. روح تعبد و تسليم، ابراهيم را به آن مقام بلند رسانيد. وقتي به ايشان گفته شد همسر و فرزندت را در بيبابان تنها بگذار و بيا، نپرسيد چرا و حتي در دلش نگراني پيدا نشد. ابراهيم همسر و فرزند خود (هاجر و اسماعيل) را در مكه نزديك صفا و مروه قرار داد و وقتي همسرش پرسيد در اين بيابان ما را به كه مي سپاري؟ ابراهيم گفت: به خدا.
سپس هنگامي كه اسماعيل بزرگ شد به حضرت ابراهيم پيام رسيد كه بايد فرزندت را در راه ما ذبح كني. و چون ابراهيم به فرزندش اسماعيل گفت:
«قالَ يا بُنَيَّ اِنّي اَري فيِ الْمَنامِ اَنّي اَذْبَحُكَ فَانْظُر ماذا تَري» (صافات / ١٠۲)

يعني خطاب شده كه تو را بكشم، اسماعيل گفت:

«قالَ يا اَبَتَ اَفْعَل ما تُؤمَرُ سَتَجِدُني إن شاءَ اللهُ مِنَ الصّابرينَ» (صافات / ١٠۲)

من روح تعبد و تسليم دارم، پس هر چه خداوند دستور داده همان را انجام بده. به چنين حالتي روح تسليم مي گويند.
يكي از اصحاب خدمت امام صادق عليه السلام آمده و گفت يابن رسول الله اگر انار را دو قسمت كرده و بگوييد يك قسمت آن حلال و قسمت ديگر حرام است من مي پذيرم. يعني قسمت حلال را خورده و قسمت حرام را كنار مي گذارم و حتي در دل نيز نمي گويم چرا. بلكه مي گويم چون امام صادق عليه السلام گفته مي پذيرم.
همچنين روزي زني خدمت امام صادق عليه السلام آمده و گفت: يابن رسول الله من دل درد كهنه اي دارم كه بسيار آزارم مي دهد و طبيب گفته بايد شراب كهنه بخورم. اما من به او گفتم هر چه امام صادق عليه السلام دستور دهند انجام مي دهم وگرنه با اين درد مي سازم تا بميرم. حال شما چه مي فرماييد؟ از اين شراب بخورم يا نه؟ امام صادق عليه السلام از سخنان اين زن بسيار خوشحال شده و به شخصي كه نزدش نشسته بود فرمود ببين چه مي گويد. يعني اين زن مي گويد من روح تعبد و تسليم دارم.

خلاصه بحث
بنابراين امام زمان عليه السلام بطور ناگهاني ظهور كرده و به دست شيعه و با يك انقلاب دفعي كرده زمين را فتح مي نمايد. بطوري كه پرچم اسلام بر كرده زمين افراشته شده و صلح جهاني بدست شما برقرار مي شود. پس افرادي كه قصد شركت در انقلاب مهدي را دارند بايد با تقوا و داراي روح تعبد و تسليم باشند، به نماز اهميت داده و به فكر ديگران باشند و بدانند كه اگر با اين آمال و آرزوها از دنيا بروند يقيناً زنده خواهند شد. زيرا دسته اي از افرادي كه در زمان ظهور حضرت ولي عصر زنده خواهند شد كساني اند كه به راستي انتظار فرج داشته اند.

زيارت ناحيه
امروز روز هفتم محرم است و بايد مصيبت عطش خوانده شود. از مقاتل فهميده مي شود كه در چنين روزي آب را بر روي اهلبيت حسين عليه السلام بستند و تحمل اين امر بسيار مشكل است. مخصوصاً براي مردان و زناني كه تلطف و عاطفه دارند. اگر فرزند كوچك شما چيزي بخواهد و شما قادر به برآوردن آن نباشيد بسيار مشكل است. لذا حضرت ابوالفضل عليه السلام كه در همه حمله ها ياور امام حسين عليه السلام بود آمده و گفت: برادرم ديگر نمي توانم صداي العطش، العطش كودكان را بشنوم، اجازه بدهيد كه بروم و آب بياورم. اما وقتي براين اين كار رفت او را به شهادت رسانيدند.
گر چه امروز بايد مصيبت عطش خوانده شود، اما آن را براي وقتي ديگر گذاشته و مصيبتي مي خوانم كه آقا امام زمان (عج) براي آن گريه مي كند. زيارتي بنام زيارت ناحيه است كه امام زمان آنرا بر سر قبر جد بزرگوارش حسين عليه السلام مي خواند و به وسيله يكي از نواب خاص به شيعه دستور داده شده كه آنرا بخوانند. اين زيارت مربوط به اسب بي صاحب ابي عبدالله الحسين عليه السلام زماني كه پشت خيمه هاي حرم آمده، مي باشد. امام زمان مي فرمايد: جدا برايت گريه مي كنم و اگر اشك نداشته باشم خون مي گريم. آقا ابي عبدالله زماني كه به ميدان مي رفتند پس از مدتي بر مي گشتند و با اهل حرم وداع مي گفتند و به زينب عليها سلام سفارش زنان و كودكان را مي نمودند. در وداع آخر دست ولايت به سينه زينب عليها سلام گذاشتند بطوريكه اطمينان دلي براي زينب پيدا شد و بعد سفارش كردند كه مواظب كودكان باش تا مبادا دشمن آنها را تازيانه بزند و يتيمي بر آنها اثر بكند. زينب نيز از آنجا كه داراي روح تعبد و تسليم نسبت به امام بود همانگونه كه امام خواسته بود عمل كرد.