آزاد طفل تن می‏دهند آزار طفل تن می‏دهند .
هر انسان عاقلی احيانا برای اينكه درد خويش را درمان كند خود را تسليم‏
جراح می‏كند كه مثلا انگشت مرا قطع كن او دلش نمی‏خواهد درد بريدن انگشت‏
را بكشد ، همچنانكه از كم شدن يك انگشت فوق العاده ناراحت می‏شود ، ولی‏
اين درد را منطقا تحمل می‏كند و به حكم عقل به اين نقص عضوی تن می‏دهد
همانا عقل و منطق است كه او را پيش می‏برد و تقاضا را بر زبانش می‏آورد
، و الا احساس در اينجا حكمش بر خلاف اين است .
اسلام در مورد يك جامعه فاسد و اصلاح نشده كه در آن كفر و نادانی حكومت‏
می‏كند ، از طرفی دستور جهاد می‏دهد تا ريشه فساد را بر كند :
« و قاتلوهم حتی لا تكون فتنة »( 1 ) .
آنان را بكشيد تا فتنه از ميان برود .
و از طرف ديگر دستور احتياط و اجتناب می‏دهد كه مردم روی دلشان را به‏
روی آنان باز نكنند تا جامعه و بشريت سالم بماند ، و اين با بشر دوستی‏
كوچكترين منافاتی ندارد .
طبيعت انسان دزد است و ضبط و گيرندگی از جمهل خواص انسانی است ، و
چه بسا ناخودآگاه افكار و انديشه های ديگران را در لوح خويش ثبت كند .
قرآن می‏فرمايد :
« يا ايها الذين آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوكم اولياء تلقون »

پاورقی :
. 1 بقره / . 193