قوه است كه ذهن ما هر لحظه از موضوعی متوجه موضوعی ديگر می‏شود و به‏
اصطلاح تداعی معانی و تسلسل خواطر صورت می‏گيرد اين قوه در اختيار ما
نيست ، بلكه ما در اختيار اين قوه عجيب هستيم و لهذا هر چه بخواهيم ذهن‏
خود را در يك موضوع معين متمركز كنيم كه متوجه چيز ديگر نشود برای ما
ميسر نيست ، بی‏اختيار قوه متخيله ما را به اين سو و آن سو می‏كشاند مثلا
هر چه می‏خواهيم در نماز " حضور قلب " داشته باشيم ، يعنی هر چه‏
می‏خواهيم اين شاگرد را بر سر كلاس نماز حاضر نگه داريم ، نمی‏توانيم يك‏
وقت متوجه می‏شويم كه نماز به پايان رسيده است و اين شاگرد در سراسر اين‏
مدت ، " غايب " بوده است .
رسول اكرم تشبيه لطيفی دارد در اين زمينه ، دل را - دل افرادی كه مسخر
قوه متخيله است - به پری تشبيه می‏كند كه در صحرايی بر درختی آويخته شده‏
باشد كه هر لحظه باد او را پشت و رو می‏كند . فرمود : « مثل القلب مثل‏
ريشة فی الفلاش ، تعلقت فی اصل شجرش يقلبها الريح ظهرا لبطن » ( 1 ) .
گفت پيغمبر كه دل همچون پری است
در بيابانی اسير صرصری است
باد پر را هر طرف راند گزاف
گه چپ و گه راست با صد اختلاف

پاورقی :
. 1 نهج الفصاحة و جامع صغير ، ج / 1 ص . 102