تحليل مفهوم نفی در حركت :
ولی مسئله مهم اينستكه اين " نه " بالقوه ، عامل حركت نيست و عامل انتقال از اين مرتبه بعد نيست فقط مسئله استعداد و امكان است ، كه در باب حركت تا مرحله قبل طی نشود امكان مرتبه بعد نيست و تا شيئی وجود پيدا نكند امكان انعدام برايش نيست . ولی اين آقايان ميخواهند هر مرتبهای را كه نفی كننده خود ميدانند مانند يك عنصر جداگانهای از " بود " خودش بشمار آورند ، ولی ما كه شيئی را نفی خودش ميدانيم آنرا يك عنصر جداگانهای نميدانيم ، آنرا يك وجودی ميدانيم كه مستعد وجود ديگر است ، بالفعل يك چيز است و بالقوه وجود ديگر . اگر ميگوييم نفی خودش است اين تعبير مجازی است ، باعتبار اينكه استعداد نفی خودش را در بر دارد ، و " نه " به اين معنی يك واقعيت در مقابل " بود " نيست كه با يكديگر جنگ داشته باشند و از جنگ اينها انتقال به مرتبه بعد حاصل شود و در نتيجه انتقال از هر مرتبهای به مرتبه ديگر نياز به علت بيرونی نداشته باشد بلكه بدون شك رابطه مراتب با يكديگر رابطه امكانی است . در اينجا هر چند حرف ما با حرف آنها ( از نظر ظاهر ) قريب الافق ميشوند و ما هم قبول داريم كه هر مرتبهای از حركت متضمن عدم خودش است و با نوعی مسامحه ميگوييم هر مرتبهای از حركت در عين اينكه خودش خودش است " نه " خودش و نفی خودش هم هست ، ( البته نفی بالقوه ) و درباب حركت هر مرتبهای بذر مرگ خودش را در بردارد . و ميشود مرتبه ديگر باشد و بالقوه ميشود ، " نه " باشد ، اما باز رابطه هر مرتبه با عدم بالفعل خودش و وجود مرتبه بعدی رابطه قوه است و كافی نيست كه وجود مرتبه بعد را توجيه بكند و علت تامه مرتبه ديگر باشد ، و لهذا به فعليت رسيدنش نياز به علتی دارد ماورای حركت ( 1 ) .پاورقی : 1 - پرسش : اين قوه و استعداد مگر امر وجودی نيست ؟ و اگر امر وجودی است ضرورش به مرتبه بعد خواهد رسيد . پاسخ : بله ، امكان استعدادی را ميتوان امر وجودی دانست ، ولی امر وجوديی است كه عين امكان ولابشرطيت است . اگر مرتبه قبلی نباشد محال است كه مرتبه بعدی وجود پيدا كند پس مرتبه قبلی تنها محال بودن را بر میدارد ، و اين ، مثل دخالت عدم المانع است كه اصوليون ميگويند ، دخالت عدم المانع نقضی و شرط يك نوع دخالت نيست دو نوع است : سؤال كننده : صحبت موانع نيست . میگوئيم اگر مانعی سر راهش نباشد " اين " ميشود " آن " . جواب : بله : اين ميشود آن ، ولی با علتش نه بی حساب و بدون علت ايجابی . مثلا اين غنچه گل میشود ، ولی آيا اين گل شدن نياز به علت ندارد و خود به خود استعداد گل شدن در غنچه به فعليت >