اشكال :
يك خدشه يا توضيح و تفسيری در اينجا هست ، و آن اينكه اين اصل استخدامی كه ايشان در مطلق جانداران قائل هستند ، قابل قبول نيست ما هم در پاورقيهائی كه در آنجا نوشتيم مطلب را طوری طرح كرديم كه چنين تعميمی در آن نبود ، در انسان هم ، در همه افعال اختيارش نيست ، در پارهای از افعال اختياری انسان ، يعنی آنهائی كه با فكر و انديشه انجام ميدهد صادق است [ فقط ] در اينجاست كه مسئله بايد و نبايد و مفهوم حسن و قبح عقلی جريان دارد ، ولی انسانيكه به مرحله رشد . نرسيده باشد مثل كودكی كه شير ميخورد ، كارهايش به كارهای طبيعی و غريزی شبيهتر است ، بلكه حقيقتا هم غريزی است . حيوان ، علی رغم آنچه گفتهاند متحرك بالاراده است مسامحة ، متحرك بالميل است ، انسان رشد يافته است كه متحرك بالا متحرك بالاراده است مسامحة ، متحرك بالميل است ، انسان رشد يافته است كه متحرك بالاراده است . ميان اراده و عقل از يك طرف ارتباط است ، و ميان ميل و شهوات از طرف ديگر . ميل يك حالت انفعالی است ، حيوان يا انسان كه از روی ميل كاری را انجام میدهد ، به هر اندازه كه تحت تأثير ميل باشد ، و با ميل آن كار را بكند ، آگاهی و فكر و عقل و اينها كنار ميروند و بيشتر حالت غير اختياری پيدا ميكند . مثلا انسان وقتی غذائی را ميبيند ميل به آن پيدا ميكند ، درست میبرد به سوی آن غذا ، مثل اينستكه از بيرون يك رابطهای با انسان برقرار شده است كه انسان را ميكشد به سوی خودش . برعكس ، وقتی انسان كاری را با اراده انجام ميدهد . خودش را از بيرون میبرد و از درون خودش تصميم ميگيرد ، مثلا اگر ميل به غذائی داشت ، با خودش حساب میكند كه خوردن اين غذا چه عوارضی به بار خواهد آورد ، و با اينكه غذای ديگر نامطلوبتر است با اراده به سوی آن دست دراز ميكند ، در صورتيكه ميل به غذای ديگر داشت ، ولی باز اراده خود را جمع ميكند . اراده ، حالت " خود را از بيرون جمع كردن " دارد ، و لذا اراده مساوی است با آزادی ، عقل و اراده انسان را از كشش ميلها آزاد ميكند و بخود متكی ميكند و با فكر ، علی رغم ميل خودش رفتار ميكند . البته ممكن است ميل و اراده در يك مورد جمع شوند ، يعنی هم بيك چيزی ميل باشد و هم بحكم عقل باشد ( 1 ) .پاورقی : 1 - سؤال - در جائی كه ميل پيدا ميشود و دست میبرد ، آيا اصلا اراده نيست ، يا هست ولی سريع است ؟ >