پاورقی : 1 - سؤال : اين ، اشتباه در مصداق است . جواب : اصلا پيش بينی يعنی تعيين مصداق .
برای انسان میگشايد ، و نه تنها گذشته را علمی و خوب تفسير میكند ، بلكه
آينده را هم به نحو علمی تفسير میكند ، يعنی جريان آينده را خوب نشان
میدهد ، مثل يك باغبان كه آينده اين بوستان را میتواند پيش بينی بكند ،
و بگويد مثلا اين تخمی كه كاشتم تا يك هفته ديگر بيرون میآيد و بعد چه
وضعی پيدا میكند و نظائر اين پيش بينیها . مدعی هستند كه ماترياليسم
تاريخی ، علاوه بر اينكه گذشته را خوب تفسير میكند آينده را هم خوب پيش
بينی میكند . البته معلوم است كه اينها يك مشت ادعا است ، به دليل
اينكه خود ماركس نتوانست اوضاع جهان را پيش بينی كند و پيش بينیهايش
غلط از آب در آمد ، در همين كتاب هم مینويسد پيش بينیهای ماركس غلط
از آب درآمد ، ماركس پيش بينی كرده بود كه سرمايه داری منقلب میشود
به سوسياليزم ، و تا اين مراحل طی نشود امكان ندارد ، سوسياليسم بوجود
بيايد و به سوسياليستهائی كه میخواستند نه براساس اين مراحل به
سوسياليسم برسند ، میگفت سوسياليزم آنها ، سوسياليزم تخيلی است و لهذا
براساس نظر او كشور بايد به مرحله صنعتی برسد و بعد اين صنعتی شدن روز
به روز رشد بكند ، و در درون همين صنعتی شدن است كه طبقه پرولتر به وجود
میآيد و بعد در اثر بحرانهائی كه بوجود میآيد سرمايه دار مجبور میشود بر
سود خودش بيفزايد و مزد كارگر را كم بكند و همين منشأ انقلاب میشود ،
پس بايد از همين راه به سوسياليزم رسيد .
پيش بينی میكرد كه انگلستان و فرانسه اولين كشورهائی هستند كه به
سوسياليزم می رسند كه هنوز هم نرسيدند ( 1 ) .
علاوه بر اين ، كشورهائی به سوسياليزم رسيدند بدون اينكه اين مراحل را
طی كنند ، كه بعد لنين و امثال او آمدند خيلی حرفهای ماركس را اصلاح
كردند ، خود شوروی ، قبل از كمونيزم به مرحله صنعتی نرسيده بود ، بلكه
تازه به اين مرحله رسيده است ، چين ، كی اين مراحل را طی كرد ؟ الان اكثر
كشورهای سوسياليست بدون طی مراحل يك باره به سوسياليزم رسيدهاند ، و
دنيای كمونيسم هم قبول دارد كه اينها سوسياليسم هستند .
آمريكا به عاليترين مراحل سرمايه داری رسيده است و سوسياليسم هم نشده
و خودش را نگهداری كرده است ، يعنی آنی كه آنها پيش بينی میكردند غلط
از آب درآمد ، يعنی نمی توانست وضع صنعت را پيش بينی بكند كه به حالی
در میآيد كه می تواند با آن بحرانهائی كه او گفت مبارزه بكند و بدون
اينكه فشاری بر كارگر بياورد سود خودش را تأمين بكند ( چنانكه در آمريكا
چنين شد ) . كارگر آمريكا از مرفهترين كارگرهای دنيا است ، و كارگرهای
شوروی به يك دهم رفاه آنها نمی رسند ، در صورتی كه روی پيش بينی اينها
كارگرهای آمريكا بايد فعلا از بدبخت ترين كارگرهای دنيا باشند و از همان
جا هم انتظار انقلاب داشتند ، در صورتيكه فعلا از آمريكا اميد انقلاب
ندارند .
سپس میگويد : " از ديدگاه جدل ، تاريخ شامل يك رشته نيرو و ضد نيرو
است كه با تحريك آنها میتوان حركتش را تسريع كرد " . يعنی ، تاريخ
راه خودش را میرود و
پاورقی : 1 - سؤال : اين ، اشتباه در مصداق است . جواب : اصلا پيش بينی يعنی تعيين مصداق . |