همين بحث ماست ، بنابراين ديگر لزومی ندارد از آقايان اجازه بگيريم اما
اين بحثی كه شما میگوييد بحثی است كه ضميمه بحث ما میشود . اين بايد با
اطلاع و اجازه باشد و رفقا هم مثل اينكه قبول دارند .
- معراج جزء خرق عادت است ؟
جواب : نه ، معراج جزء معجزههای پيغمبر نيست .
- خرق عادت است .
استاد : خرق عادت هست ولی معجزه نيست . معجزه آن است كه پيغمبر
برای مردم میآورد كه مردم آن را ببينند و به دليل آن قبول كنند . از
معراج خبر داده و الا مردم كه نديدند پيغمبر معراج كرده .
سؤال : شق القمر ديده شده ؟
جواب : شقالقمر به عنوان معجزه است . اگر ما قبول كنيم ، معنايش اين
است كه ديده شده . يا بايد شقالقمر را به كلی بگوييم به اين معنا نيست
و يا اگر قبول كرديم بايد بگوييم شقالقمر را آورده برای اينكه مردم
ببينند و مردم هم ديدند . معجزه يعنی كاری كه پيغمبر میكند كه مردم
ببينند و جنبه خرق عادتش را هم ببينند و آن را دليل قرار دهند كه من از
جانب خدا هستم .
- ديگران از آوردن مثلش عاجز باشند .
استاد : بله ، و اما خود وحی . خود وحی خرق عادت هست يا نيست ؟ [
بديهی است كه هست ] . اما وحی خودش برای پيغمبر معجزه نيست چون وحی
را مردم نمیفهمند . نمیتواند بگويد معجزه من چيست ؟ اين است كه به من
وحی میشود . آن خودش مدعاست . معراج هم جزء مدعاهای پيغمبر است نه جزء
دليلش . پيغمبر میگويد من معراج كردم به آسمانها . اين جزء ادعاهای
پيغمبر است كه با معجزهها كه ما اقوالش را میپذيريم آن را هم بايد
بپذيريم . به دليل معجزه معراجش را بايد بپذيريم .
|