پاورقی : . 1 بقره / . 165 . 2 تغابن / . 1 . 3 يونس / . 68
« ان القوه لله جميعا »" (1) جميع قوت منحصرا از آن اوست . " « له
الملك و له الحمد »" ( 2 ) ملك از آن اوست و ستايش هم منحصرا برای
او بايد باشد . " « هو الغنی »" ( 3 ) بینياز مطلق منحصرا اوست ، كه
بازهم در اين زمينه آياتی داريم ، فقط يك آيه ديگر را نيز برايتان
میخوانم و بعد وارد قسمت ديگر بشويم .
بعد عرض خواهيم كرد كه يكی از وجوه فوقالعادگی و اعجاز قرآن راهی است
كه برای خداشناسی ارائه میدهد ( البته بايد عرض كنيم راههايی نه يك راه
. اصلا اعجاز قرآن در همين است كه يك راه نشان نداده ، راهها نشان داده
است ) . يك راه كه بيش از هر راه ديگر در قرآن روی آن تكيه شده است
كه باز از مختصات اين كتاب آسمانی است همين است كه بشر را به آيات
آفاقی و انفسی كه اين هم از اصطلاحات خود قرآن است تشويق میكند يعنی
موجودات و مخلوقات را آيت ( نشانه ) مینامد ، مرآت و آينه میخواند و
مرتب مردم را دعوت به مطالعه در اينها میكند . مطالعه در هر مخلوقی از
نظر قرآن مطالعه در آئينهای است كه با آن خدا را میتوان شناخت . اين
ديگر يك مطلبی است كه اينقدر در قرآن تكرار شده كه احتياجی ندارد كه ما
بعضی آيات را هم به عنوان نمونه و تأييد ذكر كنيم . فقط يك آيه را كه
در ذيلش مطلب ديگری هست مربوط به بحث كنونی ما عرض میكنم كه در سوره
فصلت است و آن اين است : " « سنريهم اياتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی
يتبين لهم انه الحق »" پس از اين ، آيات خودمان را در آفاق ( در
افقها ) و در نفوس ( در روانها ) [ ارائه خواهيم كرد ] ، چون واقعا يك
نوع اختلافی است : آيات روانی ما را به يك مطلب میرساند و آيات آفاقی
به مطلب ديگری ، كه اين خودش داستان عجيبی است و اصلا همين آيه را بايد
از معجزات قرآن ناميد كه آيات آفاقی را از آيات انفسی جدا میكند چون
واقعا آنچه كه انسان از آيات انفسی میآموزد با آنچه كه از آيات آفاقی
میآموزد از نظر خداشناسی ، متفاوت است ، كه اين بحثی دارد . و عجيب
اين است كه بعد از آنكه میگويداينها آيات خداوند هستند و همه مردم آن
زمان را تشويق میكند به اينكه اين آيات را مطالعه كنند ، يك وعده به
آينده هم میدهد : ما در آينده آيات آفاقی و انفسی
پاورقی : . 1 بقره / . 165 . 2 تغابن / . 1 . 3 يونس / . 68 |