« ان القوه لله جميعا »" (1) جميع قوت منحصرا از آن اوست . " « له‏
الملك و له الحمد »" ( 2 ) ملك از آن اوست و ستايش هم منحصرا برای‏
او بايد باشد . " « هو الغنی »" ( 3 ) بی‏نياز مطلق منحصرا اوست ، كه‏
بازهم در اين زمينه آياتی داريم ، فقط يك آيه ديگر را نيز برايتان‏
می‏خوانم و بعد وارد قسمت ديگر بشويم .
بعد عرض خواهيم كرد كه يكی از وجوه فوق‏العادگی و اعجاز قرآن راهی است‏
كه برای خداشناسی ارائه می‏دهد ( البته بايد عرض كنيم راههايی نه يك راه‏
. اصلا اعجاز قرآن در همين است كه يك راه نشان نداده ، راهها نشان داده‏
است ) . يك راه كه بيش از هر راه ديگر در قرآن روی آن تكيه شده است‏
كه باز از مختصات اين كتاب آسمانی است همين است كه بشر را به آيات‏
آفاقی و انفسی كه اين هم از اصطلاحات خود قرآن است تشويق می‏كند يعنی‏
موجودات و مخلوقات را آيت ( نشانه ) می‏نامد ، مرآت و آينه می‏خواند و
مرتب مردم را دعوت به مطالعه در اينها می‏كند . مطالعه در هر مخلوقی از
نظر قرآن مطالعه در آئينه‏ای است كه با آن خدا را می‏توان شناخت . اين‏
ديگر يك مطلبی است كه اينقدر در قرآن تكرار شده كه احتياجی ندارد كه ما
بعضی آيات را هم به عنوان نمونه و تأييد ذكر كنيم . فقط يك آيه را كه‏
در ذيلش مطلب ديگری هست مربوط به بحث كنونی ما عرض می‏كنم كه در سوره‏
فصلت است و آن اين است : " « سنريهم اياتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی‏
يتبين لهم انه الحق »" پس از اين ، آيات خودمان را در آفاق ( در
افقها ) و در نفوس ( در روانها ) [ ارائه خواهيم كرد ] ، چون واقعا يك‏
نوع اختلافی است : آيات روانی ما را به يك مطلب می‏رساند و آيات آفاقی‏
به مطلب ديگری ، كه اين خودش داستان عجيبی است و اصلا همين آيه را بايد
از معجزات قرآن ناميد كه آيات آفاقی را از آيات انفسی جدا می‏كند چون‏
واقعا آنچه كه انسان از آيات انفسی می‏آموزد با آنچه كه از آيات آفاقی‏
می‏آموزد از نظر خداشناسی ، متفاوت است ، كه اين بحثی دارد . و عجيب‏
اين است كه بعد از آنكه می‏گويداينها آيات خداوند هستند و همه مردم آن‏
زمان را تشويق می‏كند به اينكه اين آيات را مطالعه كنند ، يك وعده به‏
آينده هم می‏دهد : ما در آينده آيات آفاقی و انفسی

پاورقی :
. 1 بقره / . 165
. 2 تغابن / . 1
. 3 يونس / . 68