پاورقی : . 1 مائده / . 64
اين نمیتوانيم بگوييم كه در دنيا عجالتا ما يك جريانهای ثابت و
يكنواختی را میبينيم اما اين جريانها ضرورت دارد چنين باشد يا ممكن است
به شكل ديگری باشد ، نمیدانيم . ممكن است زمانی يكدفعه عالم وضعش عوض
بشود ، آنچه كه علت است معلول بشود و آنچه كه معلول است علت بشود ،
يا اين علتی كه تا امروز مال آن معلول بود از فردا مال آن معلول ديگر
بشود و آن علتی كه ( يعنی چيزی كه ما به نام علت میشناسيم ) ، آن
مقدمهای كه تا ديروز مقدمه آن نتيجه بود از امروز مقدمه برای نتيجه ديگری
بشود . اين از جنبه علمی .
از جنبه قرآنی هم میگويند كسی كه معتقد به خدا هست ، خدای قادر متعال
، خدايی كه فعال ما يشاء و " « انه علی كل شیء قدير »" است ، بايد هم
چنين حرفی بزند كه هيچ قانونی در جهان قطعی نيست زيرا اگر بگوييم يك
قانون ، قطعی است ، ما قدرت و اراده خدا را محدود كردهايم يعنی گفتهايم
خدا مجبور است از اين قانون پيروی كند . اگر يك قانون خلافش محال است
معنايش اين است كه حتی خدا هم مجبور است كه از اين قانون پيروی كند ،
دست خدا را گفتهايم كه مغلول است ، همان حرفی كه يهود درباره خدا
گفتهاند : " « يد الله مغلولة »" و خدا میفرمايد كه " « غلت ايديهم
و لعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان »" ( 1 ) ، در آن صورت ما هم همين
حرف را در اين زمينه گفتهايم . نه ، اين چيزها نيست . قوانين طبيعی صد
در صد قوانين موضوعه و قراردادی است . برای ما امكان نقض آن قوانين
نيست ، ما مجبوريم از همان قوانين پيروی كنيم اما برای خود واضع قانون
كه خدا هست اين قضيه فرقی نمیكند . او اين جور وضع كرده ، خودش هم نقض
میكند .
آنگاه مثالهايی هم ذكر میكنند ، میگويند علمای امروز اين مطلب را
تأييد كردهاند كه قوانين طبيعت يكنواخت نيست ، متنوع و مختلف بلكه
متناقض است . آنوقت از خيلی از علمای امروز مثل لكنت دونوئی نويسنده
كتاب سرنوشت بشر و از كتاب اثبات وجود خدا - و در اين كتابها اين جور
حرفها هست - نقل كردهاند داير بر اين مطلب كه اساسا كسانی كه خيال
میكنند قوانين طبيعی يك قوانين يكنواخت و يكجوری هست و اختلاف ناپذير
و نقض ناپذير است ، چنين چيزی نيست . اصلا از غير راه معجزه هم الان
وجود دارد . مثالهايی ذكر میكنند ، از جمله میگويند كه در
پاورقی : . 1 مائده / . 64 |