توصيفات خدا به عظمت و جلال در قرآن
قسمت دوم بحثهای قرآن درباره خدا ، آنجايی است كه خدا را نه تنها به تنزيه و جنبه منفی ، بلكه به جنبههای اثباتی يعنی به عظمت و جلال [ نيز ] ياد كرده است . در اول سخنم عرض كردم كه خداشناسی خيلی مراتب دارد . كسانی كه در علم توحيد واردند میدانند كه بسياری از مراتب توحيد [ و بسياری از ] توحيدها در مرتبه بالاتر ، شرك و كفر است . باز آن كه يك درجه بالاتر میرود میبيند آن مرتبه پايينتر خيلی مشوب به شرك بوده است ، تا بالاتر میرود ، و لهذا اين حديث هم از پيغمبر اكرم هست و حديث عجيبی است كه " « لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله » " و در يك حديث ديگر " « لكفره » " ، در يك حديث ديگر " « لقال رحم الله قاتل سلمان » " يعنی اگر ابوذر بداند آنچه در دل سلمان است چيست سلمان را تكفير میكند ، سلمان را میكشد ، میگويد خدا رحمت كند قاتل سلمان را ، يعنی آنچه كه سلمان میداند در ظرف ابوذر نمیگنجد به طوری كه ابوذر آنها را عين كفر میداند . قرآن در اين جور مسائل آن حد اعلای مراتب توحيد را بيان كرده است همانهايی كه واقعا در ذهن امثال ما مخصوصا در توحيد در فاعليت نمیگنجد و مجبوريم يا مجبورند خيليها كه اين جور آيات را تأويل كنند چون آنقدر بزرگ است كه نمیتوانند تصور كنند . مثلا در اول سوره جديد چند آيه است كه همه آن آيات عجيب است . يك آيهاش اين است : " « هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بكل شیء عليم »" ( 1 ) او اول همه اشياست ، اول مطلق اوست و آخر مطلق هم اوست . حالا اين را شما تصور كنيد كه يك چيزی در عين اينكه اول است آخر است و در عين اينكه آخر است اول است . در امور زمانی و تدريجی نمیشود ، اول هميشه غير آخر است و آخر غير اول . او هم اول است و هم آخر ، او هم ظاهر است و هم باطن . نيكلسون بعد كه نقل میكند كه اين انديشههای به اصطلاح بلند عرفانی كه در دنيای اسلام پيدا شده است اغلب اروپاييها گفتهاند اينها از جايی ديگر وارد دنيای اسلام شده است ، چندپاورقی : . 1 حديد / . 3