ما به ماترياليستها گفتيم كه شما اين را چگونه توجيه میكنيد گفتند ديگر
ما برای اين توجيهی نداريم .
به هر حال اين مطلب كه در اثر خواب مصنوعی ، حواس انسان يك حساسيتی
پيدا كند كه از دور ببيند و از دور بشنود ، اجمالا نشان میدهد كه در انسان
يك نيروهايی وجود دارد غير از اين نيروهايی كه ما با آنها آشنا هستيم .
حالا من به ماهيت و حقيقتش فعلا كار ندارم كه بگويم اين نيرو مجرد است
يا مجرد نيست ، با شرايط مادی جور در میآيد يا جور در نمیآيد . آن باشد
تا عليحده درباره آن بحث كنيم . ولی آن مقداری كه بشر میتواند به دست
بياورد همين است كه از طريق خواب مصنوعی و تعطيل كردن قوه حس و شعور و
اراده و كنار زدن اينها میتواند قوه ديگری را كه در روح او هست استخدام
كند و از اين قوه كارهای خارقالعاده ببيند . اين ، راه را باز میكند برای
اينكه اين قوه نهانی عجيب كه در افراد هست و در حال خواب مصنوعی ظهور
میكند آيا ممكن نيست بجای اينكه در اختيار يك فرد ديگر قرار بگيرد در
اختيار شعور ظاهر خود انسان قرار بگيرد يعنی ديگر احتياج نباشد ما شعور
ظاهر را كنار بزنيم ديگری بيايد اين قوه را به كار بيندازد ، بلكه افرادی
خودشان عامل باشند و خودشان معمول و به عبارت ديگر قوه اراده خودشان بر
اين شعور مرموز كه در وجودشان حكمفرماست حكومت كند بهطوری كه هر وقت
بخواهند و اراده كنند آن قوه را به كار بيندازند ، بخواهد چيزی را حس
نكند حس نكند ، بخواهد سدی در مقابل عوامل خارجی ايجاد كند ، ايجاد كند
. من خيال نمیكنم اين مقدارها قابل ترديد باشد .
داستان حاج شيخ حسن علی اصفهانی
شخصی است در مشهد به نام آقای سيد ابوالحسن حافظيان ، همين [ شخص ]
بود كه چند سال پيش ضريح حضرت رضا را ساخت يعنی اعلان كرد و مردم پول
دادند و ساخت . وی شاگرد مرحوم آقا شيخ حسن علی اصفهانی معروف بوده كه
لابد كم و بيش اسمش را شنيدهايد و در اينكه او كارهای خارقالعاده زياد
داشته من خيال نمیكنم اصلا بشود ترديد كرد . همين آقای آية الله خوانساری
حاضر برای من از خود حاج شيخ حسن علی بلا واسطه نقل كردند ، میگفتند كه در
وقتی كه مرحوم حاج شيخ